بیگانه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = بیگانه| عنوان مدخل = بیگانه| مداخل مرتبط = بیگانه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی| پرسش مرتبط =}} ==مقدمه== اجانب به معنی بیگانه در برابر تبعه (با رویکرد حقوقی) و کافر و نامسلمان در برابر مسلمان (با رویکرد فقه...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
جز (جایگزینی متن - '== معنای لغوی و اصطلاحی ==' به '== معناشناسی ==')
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
اجانب به معنی [[بیگانه]] در برابر [[تبعه]] (با رویکرد [[حقوقی]]) و [[کافر]] و نامسلمان در برابر [[مسلمان]] (با رویکرد [[فقهی]]) است. با [[نفوذ]] قدرت‌های اروپایی در کشورهای مسلمان به‌ویژه [[ایران]] و واکنش‌هایی که در برابر این دخالت‌ها صورت می‌گرفت، به‌تدریج واژۀ [[اجنبی]] و [[بیگانگان]] در [[ادبیات سیاسی]] ایران[[رشد]] کرد. [[مبارزه]] با سلطۀ اجانب، بر پایۀ [[آیات قرآن کریم]] و قاعدۀ فقهی [[نفی سبیل]] از اصول [[حاکم]] بر [[دیپلماسی]] [[اسلامی]] به‌شمار می‌آید. امام‌ خمینی که بر [[نفی]] هرگونه [[وابستگی به قدرت‌های بزرگ]] تأکید داشت، شعاری‌بودن [[تمسک]] [[مسلمانان]] به [[اسلام]] و [[غفلت]] آنها از مسائل اساسی، همچنین [[خودخواهی]] و [[سلطه‌جویی]] حکومت‌های اسلامی را از [[دلایل]] این نفوذ و [[وابستگی]] می‌شمرد. ایشان [[معتقد]] بود یکی از مهم‌ترین راهکارهای کوتاه‌کردن دست اجانب از [[کشورهای اسلامی]]، [[وحدت]] کلمه است.
اجانب به معنی [[بیگانه]] در برابر [[تبعه]] (با رویکرد [[حقوقی]]) و [[کافر]] و نامسلمان در برابر [[مسلمان]] (با رویکرد [[فقهی]]) است. با [[نفوذ]] قدرت‌های اروپایی در کشورهای مسلمان به‌ویژه [[ایران]] و واکنش‌هایی که در برابر این دخالت‌ها صورت می‌گرفت، به‌تدریج واژۀ [[اجنبی]] و [[بیگانگان]] در [[ادبیات سیاسی]] ایران[[رشد]] کرد. [[مبارزه]] با سلطۀ اجانب، بر پایۀ [[آیات قرآن کریم]] و قاعدۀ فقهی [[نفی سبیل]] از اصول [[حاکم]] بر [[دیپلماسی]] [[اسلامی]] به‌شمار می‌آید. امام‌ خمینی که بر [[نفی]] هرگونه [[وابستگی به قدرت‌های بزرگ]] تأکید داشت، شعاری‌بودن [[تمسک]] [[مسلمانان]] به [[اسلام]] و [[غفلت]] آنها از مسائل اساسی، همچنین [[خودخواهی]] و [[سلطه‌جویی]] حکومت‌های اسلامی را از [[دلایل]] این نفوذ و [[وابستگی]] می‌شمرد. ایشان [[معتقد]] بود یکی از مهم‌ترین راهکارهای کوتاه‌کردن دست اجانب از [[کشورهای اسلامی]]، [[وحدت]] کلمه است.


== معنای لغوی و اصطلاحی ==
== معناشناسی ==
اجانب جمع اجنبی، به معنای بیگانه، غریبه، ناآشنا و خارجی آمده<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۸۹۱؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۲۵۷.</ref> و در اصطلاح دارای دو رویکرد حقوقی و فقهی است. در رویکرد حقوقی به بیگانه در برابر تبعه و به‌طور کلی به اشخاص بدون [[تابعیت]] در هر کشوری گفته می‌شود<ref>متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۲۵–۲۶؛ دانش‌پژوه، اسلام و حقوق بین‌الملل خصوصی، ۱۲۳.</ref> و در رویکرد فقهی، به افراد کافر و نامسلمان اعم از [[ذمی]] و غیر ذمی گفته شده‌است.<ref>متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۵۲–۵۳.</ref> واژه اجنبی به مرور [[زمان]] در ادبیات سیاسی اسلامی، گستره بیشتری یافت و به افراد، گروه‌ها و کشورهایی گفته شد که [[مصالح مسلمانان]] را در نظر نمی‌گرفتند و واژه بیگانگان نوعاً به عنوان مترادف آن به کار می‌رود.
اجانب جمع اجنبی، به معنای بیگانه، غریبه، ناآشنا و خارجی آمده<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۸۹۱؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۲۵۷.</ref> و در اصطلاح دارای دو رویکرد حقوقی و فقهی است. در رویکرد حقوقی به بیگانه در برابر تبعه و به‌طور کلی به اشخاص بدون [[تابعیت]] در هر کشوری گفته می‌شود<ref>متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۲۵–۲۶؛ دانش‌پژوه، اسلام و حقوق بین‌الملل خصوصی، ۱۲۳.</ref> و در رویکرد فقهی، به افراد کافر و نامسلمان اعم از [[ذمی]] و غیر ذمی گفته شده‌است.<ref>متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۵۲–۵۳.</ref> واژه اجنبی به مرور [[زمان]] در ادبیات سیاسی اسلامی، گستره بیشتری یافت و به افراد، گروه‌ها و کشورهایی گفته شد که [[مصالح مسلمانان]] را در نظر نمی‌گرفتند و واژه بیگانگان نوعاً به عنوان مترادف آن به کار می‌رود.


خط ۹: خط ۹:
پس از [[انقلاب]] صنعتی و افزایش [[قدرت]] دولت‌های اروپایی در سده‌های پانزدهم و شانزدهم میلادی و در پی آن، توهم [[برتری نژادی]]، [[روحیه]] [[استعماری]]، انگیزه‌های توسعه‌طلبانه و دست‌یافتن به منابع و ثروت‌های بیشتر، آنان را به [[فکر]] شرق<ref>منصوری، شناخت استکبار جهانی، ۲۴–۲۷ و ۶۱.</ref> به‌ویژه [[کشورهای اسلامی]]<ref>حسینی‌فر، امام و بیداری اسلامی، ۱۷۰.</ref>‌انداخت. در این میان، [[ایران]] به لحاظ قرار گرفتن در منطقه مهم و [[راهبردی]] [[خلیج فارس]]، راه‌داشتن به دریاهای [[آزاد]] و [[همسایگی]] با [[سرزمین]] [[ثروتمند]] [[هندوستان]]، مورد توجه قدرت‌های [[استعماری]] قرار گرفت.<ref>جعفری، نقش امام در مبارزه با استکبار، ۱/۳۸۱–۳۸۲.</ref>
پس از [[انقلاب]] صنعتی و افزایش [[قدرت]] دولت‌های اروپایی در سده‌های پانزدهم و شانزدهم میلادی و در پی آن، توهم [[برتری نژادی]]، [[روحیه]] [[استعماری]]، انگیزه‌های توسعه‌طلبانه و دست‌یافتن به منابع و ثروت‌های بیشتر، آنان را به [[فکر]] شرق<ref>منصوری، شناخت استکبار جهانی، ۲۴–۲۷ و ۶۱.</ref> به‌ویژه [[کشورهای اسلامی]]<ref>حسینی‌فر، امام و بیداری اسلامی، ۱۷۰.</ref>‌انداخت. در این میان، [[ایران]] به لحاظ قرار گرفتن در منطقه مهم و [[راهبردی]] [[خلیج فارس]]، راه‌داشتن به دریاهای [[آزاد]] و [[همسایگی]] با [[سرزمین]] [[ثروتمند]] [[هندوستان]]، مورد توجه قدرت‌های [[استعماری]] قرار گرفت.<ref>جعفری، نقش امام در مبارزه با استکبار، ۱/۳۸۱–۳۸۲.</ref>


[[مداخله]] و [[رقابت]] قدرت‌های خارجی در امور ایران از سال ۱۱۸۶ش/ ۱۸۰۷م و انعقاد [[قرارداد]] «فین‌کن‌اشتاین» میان ایران و فرانسه آغاز شد. پس از آن [[تاریخ]]، ایران صحنه رقابت‌های [[سیاسی]] کشورهای اروپایی شد<ref> غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۲۴.</ref> و در پی آن، [[معاهدات]] ذلت‌باری چون [[عهدنامه]] «ترکمنچای» و استقرار [[رژیم]] [[کاپیتولاسیون]] ناشی از آن با روسیه<ref>غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۲۵؛ متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۳۷–۳۸.</ref> و عهدنامه «پاریس» بر ایران [[تحمیل]] شد که ضربه شدیدی بر [[آزادی سیاسی]] و [[اقتصادی]] ایران وارد کرد و دروازه‌های [[بازرگانی]] خارجی ایران در خلیج فارس را در [[اختیار]] [[انگلیس]] قرار داد.<ref>رضایی، تاریخ سیاسی اجتماعی ایران، ۹۷۵.</ref>
[[مداخله]] و [[رقابت]] قدرت‌های خارجی در امور ایران از سال ۱۱۸۶ش/ ۱۸۰۷م و انعقاد [[قرارداد]] «فین‌ کن‌ اشتاین» میان ایران و فرانسه آغاز شد. پس از آن [[تاریخ]]، ایران صحنه رقابت‌های [[سیاسی]] کشورهای اروپایی شد<ref> غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۲۴.</ref> و در پی آن، [[معاهدات]] ذلت‌باری چون [[عهدنامه]] «ترکمنچای» و استقرار [[رژیم]] [[کاپیتولاسیون]] ناشی از آن با روسیه<ref>غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۲۵؛ متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۳۷–۳۸.</ref> و عهدنامه «پاریس» بر ایران [[تحمیل]] شد که ضربه شدیدی بر [[آزادی سیاسی]] و [[اقتصادی]] ایران وارد کرد و دروازه‌های [[بازرگانی]] خارجی ایران در خلیج فارس را در [[اختیار]] [[انگلیس]] قرار داد.<ref>رضایی، تاریخ سیاسی اجتماعی ایران، ۹۷۵.</ref>


مداخله و رقابت روسیه و انگلیس در صحنه سیاسی ایران و تلاش آنها برای گرفتن امتیازهای گوناگون ادامه یافت تا اینکه در دوران قاجار به اوج خود رسید. توسعه‌طلبی [[اجانب]] در حوزه [[اقتصاد]] و [[سیاست]] محدود نماند؛ بلکه آنان به [[ستیز]] با [[اسلام]] و [[ترویج]] و [[تبلیغ]] [[مسیحیت]] در کشورهای اسلامی پرداختند.<ref>حائری، نخستین رویارویی‌ها، ۵۵–۶۱ و ۴۶۹–۴۸۰.</ref> مداخله‌های [[بیگانگان]]، واکنش [[نخبگان]] و [[علمای دینی]] کشورهای اسلامی را برانگیخت و آنان را به [[مبارزه]] و [[مخالفت]] با بیگانگان واداشت و از آن پس واژه [[اجنبی]]-در کنار واژگان [[بیگانه]] و خارجی-به [[ادبیات سیاسی]] آنان راه یافت. در [[نامه]] منسوب به [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] خطاب به [[میرزای شیرازی]] در [[تشویق]] به [[تحریم تنباکو]]،<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱/۸۸–۹۴.</ref> در [[نصایح]] دهگانه [[آخوند خراسانی]] خطاب به محمدعلی‌شاه،<ref>حسنی، عالمان شیعه، ۲۰.</ref> در سخنان [[میرزای نایینی]] و دیگران، واژه اجنبی با همین مفهوم به‌کار رفته‌است.<ref>ترکمان، اسنادی دربارهٔ هجوم انگلیس و روس به ایران، ۱۸۱–۱۸۰؛ مدنی، دوران کاشانی، ۵۰؛ شریف، ۲۶.</ref> امام‌ خمینی نیز از شخصیت‌های [[دینی]] و [[سیاسی]] بود که این واژه را در موارد گوناگون به کار برده و به دخالت و [[تسلط اجانب]] بر [[کشورهای اسلامی]] به‌ویژه [[ایران]]، حساسیت نشان داده‌است.<ref>امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۶۱–۴۶۲؛ امام‌ خمینی، توضیح المسائل، ۴۵۷؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹، ۳۹۶–۳۹۸ و ۱۲/۴۷۴.</ref>
مداخله و رقابت روسیه و انگلیس در صحنه سیاسی ایران و تلاش آنها برای گرفتن امتیازهای گوناگون ادامه یافت تا اینکه در دوران قاجار به اوج خود رسید. توسعه‌طلبی [[اجانب]] در حوزه [[اقتصاد]] و [[سیاست]] محدود نماند؛ بلکه آنان به [[ستیز]] با [[اسلام]] و [[ترویج]] و [[تبلیغ]] [[مسیحیت]] در کشورهای اسلامی پرداختند.<ref>حائری، نخستین رویارویی‌ها، ۵۵–۶۱ و ۴۶۹–۴۸۰.</ref> مداخله‌های [[بیگانگان]]، واکنش [[نخبگان]] و [[علمای دینی]] کشورهای اسلامی را برانگیخت و آنان را به [[مبارزه]] و [[مخالفت]] با بیگانگان واداشت و از آن پس واژه [[اجنبی]]-در کنار واژگان [[بیگانه]] و خارجی-به [[ادبیات سیاسی]] آنان راه یافت. در [[نامه]] منسوب به [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] خطاب به [[میرزای شیرازی]] در [[تشویق]] به [[تحریم تنباکو]]،<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱/۸۸–۹۴.</ref> در [[نصایح]] دهگانه [[آخوند خراسانی]] خطاب به [[محمد علی‌ شاه]]،<ref>حسنی، عالمان شیعه، ۲۰.</ref> در سخنان [[میرزای نایینی]] و دیگران، واژه اجنبی با همین مفهوم به‌کار رفته‌است.<ref>ترکمان، اسنادی دربارهٔ هجوم انگلیس و روس به ایران، ۱۸۱–۱۸۰؛ مدنی، دوران کاشانی، ۵۰؛ شریف، ۲۶.</ref> امام‌ خمینی نیز از شخصیت‌های [[دینی]] و [[سیاسی]] بود که این واژه را در موارد گوناگون به کار برده و به دخالت و [[تسلط اجانب]] بر [[کشورهای اسلامی]] به‌ویژه [[ایران]]، حساسیت نشان داده‌است.<ref>امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۶۱–۴۶۲؛ امام‌ خمینی، توضیح المسائل، ۴۵۷؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹، ۳۹۶–۳۹۸ و ۱۲/۴۷۴.</ref>


== [[نفی]] [[سلطه اجانب]] ==
== نفی سلطه اجانب ==
بر اساس [[آموزه‌های قرآن]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا}}<ref>«آنان که چشم بر شما دارند، اگر از سوی خداوند پیروزی‌یی بهره شما گردد، می‌گویند: آیا با شما نبودیم؟ و اگر کافران را بهره‌ای باشد، می‌گویند آیا ما بر شما دست نیافته‌ایم و شما را از (گزند) مؤمنان باز نداشته‌ایم؟ آری، خداوند در روز رستخیز میان شما داوری خواهد کرد و هرگز خداوند برای کافران به زیان مؤمنان راهی نمی‌گشاید» سوره نساء، آیه ۱۴۱.</ref>؛  {{متن قرآن|يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه  فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۸.</ref> [[روایات]] [[معصومان]]{{ع}}<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۶/۱۴.</ref>و [[قاعده فقهی]] [[نفی سبیل]]، اجتناب و محتاط‌بودن در [[روابط]] با غیر [[مسلمانان]] و مسلط‌نکردن آنان بر مقدرات مسلمانان و کشورهای اسلامی، از اصول [[حاکم]] بر [[دیپلماسی]] [[اسلامی]] به‌شمار می‌آید.<ref>دهشیری، اصول و مبانی دیپلماسی اسلامی از دیدگاه امام‌ خمینی، ۶/۶۴–۶۵؛ شکوری، ۳۲۵–۳۳۱.</ref> [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] نیز بر اصل دخالت‌ نکردن و نفی هر گونه [[سلطه]] کشورهای خارجی<ref>قانون اساسی، اصول ۲، ۸۱، ۱۴۵، ۱۴۶، ۱۵۲ و ۱۵۳ و بند ۵، اصل ۳.</ref> و [[حفظ استقلال]] و [[تمامیت ارضی]] [[کشور]]<ref>قانون اساسی، اصل ۳، بند ۱۱ و اصل ۹.</ref> تأکید دارد.
{{اصلی|نفی سبیل}}
 
امام‌ خمینی با استناد به [[قاعده نفی سبیل]]، خواستار قطع سلطه [[آمریکا]]، شوروی و دیگر [[اجانب]] بود<ref> امام‌ خمینی، صحیفه، ۴/۹۱.</ref> و [[ایستادگی]] و [[مبارزه]] [[مردم ایران]] را در همین راستا می‌دانست.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۵/۲۳۵ و ۴۷۶.</ref> ایشان [[وابستگی]] به غیر را [[ننگ و عار]] می‌شمرد و بر آن بود که مؤمنِ تحت [[فرمان خدا]] زیر بار [[ستم]] [[بیگانگان]] نمی‌رود<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۵/۳۱۹ و ۷/۴۷۲.</ref> و در هیچ شرایطی-حتی [[محاصره اقتصادی]]-به کشورهای خارجی [[اجازه]] ورود به کشور و [[سیادت]] بر [[ملت ایران]] را نخواهد داد.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۰۷.</ref> ایشان از مسلمانان دیگر نیز می‌خواست با سرسختی، کوبندگی و تمام [[قدرت]] در برابر اجانب بایستند.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۳۲۶؛ ۳/۲ و ۱۰/۳۹۵.</ref>


== ویژگی‌ها و مصادیق اجانب ==
== ویژگی‌ها و مصادیق اجانب ==
خط ۲۴: خط ۲۲:


== شیوه‌های [[نفوذ]] و کارکردها ==
== شیوه‌های [[نفوذ]] و کارکردها ==
بیگانگان برای نفوذ و سلطه بر کشورهای دیگر از روش‌های گوناگون استفاده می‌کردند. روش نخست، [[سلطه]] نظامی است. آنان در گذشته با [[لشکرکشی]] و سلطه نظامی، اهداف خود را تأمین می‌کردند. روش دوم، حکومت‌های دست‌نشانده‌است؛ به طوری که هزینه‌های سنگین [[انسانی]] و [[اقتصادی]] لشکرکشی،<ref>روحانی، اندیشه‌های سیاسی اسلام، ۱/۵۲۰–۵۲۱.</ref> آنان را واداشت با روی‌کارآوردن حکومت‌های دست‌نشانده‌ای چون [[رضاخان]] پهلوی در [[ایران]] و [[مصطفی]] کمال آتاتورک در [[ترکیه]] به [[اهداف]] [[استعماری]] خود برسند.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۳۳۰–۳۳۱.</ref> روش سوم ایجاد جریان‌های مخالف و عناصر مستعد و استقرار عوامل خود در داخل کشورها بود.<ref>بازرگان، بازیابی ارزشها، ۱۱۳.</ref> برای نمونه [[دولت]] انگلیس با استقرار گسترده شبکه‌های [[جاسوسی]] در بیشتر نقاط ایران، زمینه تعمیق نفوذ خود در کشور را فراهم کرده بود.<ref>فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۲۸۴–۲۸۷.</ref> [[اجانب]] در آخرین روش با برقراری [[روابط]] [[تجاری]] و به دست آوردن اطلاعاتی در زمینه جغرافیای طبیعی، خلق‌وخوی [[مردم]]، اوضاع [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] و…، راه [[نفوذ]] و طرح‌های [[استعماری]] [[آینده]] را هموار می‌کردند.<ref>حائری، نخستین رویارویی‌ها، ۱۴۴.</ref>
بیگانگان برای نفوذ و سلطه بر کشورهای دیگر از روش‌های گوناگون استفاده می‌کردند.
 
روش نخست، [[سلطه]] نظامی است. آنان در گذشته با [[لشکرکشی]] و سلطه نظامی، اهداف خود را تأمین می‌کردند.
 
روش دوم، حکومت‌های دست‌نشانده‌است؛ به طوری که هزینه‌های سنگین [[انسانی]] و [[اقتصادی]] لشکرکشی،<ref>روحانی، اندیشه‌های سیاسی اسلام، ۱/۵۲۰–۵۲۱.</ref> آنان را واداشت با روی‌کارآوردن حکومت‌های دست‌نشانده‌ای چون [[رضاخان]] پهلوی در [[ایران]] و [[مصطفی کمال آتاتورک]] در [[ترکیه]] به [[اهداف]] [[استعماری]] خود برسند.<ref>امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۳۳۰–۳۳۱.</ref>
 
روش سوم ایجاد جریان‌های مخالف و عناصر مستعد و استقرار عوامل خود در داخل کشورها بود.<ref>بازرگان، بازیابی ارزشها، ۱۱۳.</ref> برای نمونه [[دولت]] انگلیس با استقرار گسترده شبکه‌های [[جاسوسی]] در بیشتر نقاط ایران، زمینه تعمیق نفوذ خود در کشور را فراهم کرده بود.<ref>فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۲۸۴–۲۸۷.</ref> [[اجانب]] در آخرین روش با برقراری [[روابط]] [[تجاری]] و به دست آوردن اطلاعاتی در زمینه جغرافیای طبیعی، خلق‌وخوی [[مردم]]، اوضاع [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] و…، راه [[نفوذ]] و طرح‌های [[استعماری]] [[آینده]] را هموار می‌کردند.<ref>حائری، نخستین رویارویی‌ها، ۱۴۴.</ref>


امام‌ خمینی نیز می‌دانست [[بیگانگان]] طی مطالعات طولانی در ابعاد مادی، [[معنوی]] و [[انسانی]] [[کشورهای اسلامی]] دریافته‌اند [[اسلام]] تنها [[مکتب]] [[مبارز]] [[الهی]]<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴ و ۶/۱۵۸.</ref> و انسان‌ساز<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۸.</ref> و [[قرآن]]<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۶–۳۳۷.</ref> بزرگ‌ترین مانع آنان در این راه است؛ از این‌رو در صدد برآمدند از راه‌های گوناگون، اسلام را نابود یا از محتوا خالی کنند<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۰۳.</ref>؛ معرفی [[دین]] به عنوان افیون و مخدر جامعه<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۴/۹۸.</ref> و جلوگیری از نشر [[آموزه‌های دینی]]،<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۱ و ۷/۱۸۹.</ref> از آن جمله بود. به [[باور]] ایشان بیگانگان در این راه، با بررسی طولانی، به اهمیت نقش [[روحانیان]] نیز پی بردند و در صدد [[تخریب]] آنان برآمدند.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۵–۳۲۶ و ۱۶/۱۷۷؛ امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۳۳۰.</ref> بیگانگان برای [[تضعیف]] [[رهبران]] [[اسلامی]] در نظر [[جوانان]]، آنان را طرفدار [[قدرتمندان]] و [[ثروتمندان]] معرفی می‌کردند.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۲۹۴–۲۹۵.</ref>
امام‌ خمینی نیز می‌دانست [[بیگانگان]] طی مطالعات طولانی در ابعاد مادی، [[معنوی]] و [[انسانی]] [[کشورهای اسلامی]] دریافته‌اند [[اسلام]] تنها [[مکتب]] [[مبارز]] [[الهی]]<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴ و ۶/۱۵۸.</ref> و انسان‌ساز<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۸.</ref> و [[قرآن]]<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۶–۳۳۷.</ref> بزرگ‌ترین مانع آنان در این راه است؛ از این‌رو در صدد برآمدند از راه‌های گوناگون، اسلام را نابود یا از محتوا خالی کنند<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۰۳.</ref>؛ معرفی [[دین]] به عنوان افیون و مخدر جامعه<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۴/۹۸.</ref> و جلوگیری از نشر [[آموزه‌های دینی]]،<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۱ و ۷/۱۸۹.</ref> از آن جمله بود. به [[باور]] ایشان بیگانگان در این راه، با بررسی طولانی، به اهمیت نقش [[روحانیان]] نیز پی بردند و در صدد [[تخریب]] آنان برآمدند.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۵–۳۲۶ و ۱۶/۱۷۷؛ امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۳۳۰.</ref> بیگانگان برای [[تضعیف]] [[رهبران]] [[اسلامی]] در نظر [[جوانان]]، آنان را طرفدار [[قدرتمندان]] و [[ثروتمندان]] معرفی می‌کردند.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۲۹۴–۲۹۵.</ref>
خط ۳۱: خط ۳۵:


== زمینه‌ها و موانع [[نفوذ]] ==
== زمینه‌ها و موانع [[نفوذ]] ==
امام‌ خمینی [[دلایل]] و زمینه‌های [[سلطه بیگانگان]] بر [[کشورهای اسلامی]] با بیش از یک‌میلیارد [[جمعیت]] و داشتن منابع [[غنی]] را شعاری‌بودن [[تمسک]] به [[اسلام]]، پشت‌کردن به آموزه‌های روح‌بخش آن، نداشتن [[آرامش]] و [[ثبات قدم]]،<ref>امام‌ خمینی، حدیث جنود، ۳۶۱.</ref> روی‌آوردن به شرق و غرب،<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۰.</ref> [[غفلت]] از مسائل [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] اسلام و [[مراقبت]] نکردن از [[حریم]] [[قرآن کریم]] و اسلام<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۲۲۰ و ۱۸/۸۸.</ref> می‌دید؛ همچنان‌که خالی‌بودن مراکز [[علمی]] و [[دینی]] از [[دانشمندان]] متخصص و افتادن زمام [[امور اقتصادی]] و علمی به دست خارجی‌ها،<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۶–۳۲۷.</ref> [[خودخواهی]] و [[سلطه‌جویی]] حکومت‌های [[اسلامی]] بر [[ملت]] خود و نوکری [[اجانب]]،<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۲۷۵.</ref> [[تفرقه]] میان آنان<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴ و ۶/۸۳.</ref> و جدایی و نداشتن تفاهم [[ملت‌ها]] و [[دولت‌ها]]<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۱۲۰.</ref> را از دیگر عوامل نفوذ اجانب در کشورهای اسلامی ذکر می‌کرد و اسلام، [[قرآن]]، [[روحانیان]]، [[حوزه‌های علمیه]]، [[وحدت]] کلمه، [[بیداری]] [[مسلمانان]] و وحدت حوزه و [[دانشگاه]] را از مهم‌ترین موانع نفوذ غربی‌ها برمی‌شمرد.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۰۴، ۳۵۳؛ ۲/۱۲۶؛ ۹/۵۳۷ و ۱۹/۱۵۱.</ref>
امام‌ خمینی [[دلایل]] و زمینه‌های [[سلطه بیگانگان]] بر [[کشورهای اسلامی]] با بیش از یک‌ میلیارد [[جمعیت]] و داشتن منابع [[غنی]] را شعاری‌بودن [[تمسک]] به [[اسلام]]، پشت‌کردن به آموزه‌های روح‌بخش آن، نداشتن [[آرامش]] و [[ثبات قدم]]،<ref>امام‌ خمینی، حدیث جنود، ۳۶۱.</ref> روی‌آوردن به شرق و غرب،<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۰.</ref> [[غفلت]] از مسائل [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] اسلام و [[مراقبت]] نکردن از [[حریم]] [[قرآن کریم]] و اسلام<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۲۲۰ و ۱۸/۸۸.</ref> می‌دید؛ همچنان‌که خالی‌بودن مراکز [[علمی]] و [[دینی]] از [[دانشمندان]] متخصص و افتادن زمام [[امور اقتصادی]] و علمی به دست خارجی‌ها،<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۶–۳۲۷.</ref> [[خودخواهی]] و [[سلطه‌جویی]] حکومت‌های [[اسلامی]] بر [[ملت]] خود و نوکری [[اجانب]]،<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۲۷۵.</ref> [[تفرقه]] میان آنان<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴ و ۶/۸۳.</ref> و جدایی و نداشتن تفاهم [[ملت‌ها]] و [[دولت‌ها]]<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۱۲۰.</ref> را از دیگر عوامل نفوذ اجانب در کشورهای اسلامی ذکر می‌کرد و اسلام، [[قرآن]]، [[روحانیان]]، [[حوزه‌های علمیه]]، [[وحدت]] کلمه، [[بیداری]] [[مسلمانان]] و وحدت حوزه و [[دانشگاه]] را از مهم‌ترین موانع نفوذ غربی‌ها برمی‌شمرد.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۰۴، ۳۵۳؛ ۲/۱۲۶؛ ۹/۵۳۷ و ۱۹/۱۵۱.</ref>


== آسیب‌های ناشی از [[سلطه اجانب]] ==
== آسیب‌های ناشی از [[سلطه اجانب]] ==
از ویژگی‌های آشکار [[رژیم پهلوی]]، [[وابستگی]] به غرب و نداشتن [[استقلال]] در زمینه‌های گوناگون بود. امام‌ خمینی نیز [[معتقد]] بود [[ملت ایران]] بیش از پنجاه سال از [[گرایش]] به خارجی‌ها ضربه‌ها خورده‌است.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۵۲۵.</ref> ایشان بیگانگان را عامل به [[سلطنت]] رسیدن [[رضاخان پهلوی]] و [[محمدرضا پهلوی]]-برای [[حفظ منافع]] خود-می‌دانست و [[خاندان]] پهلوی را نوکر بیگانگان معرفی می‌کرد که [[کشور ایران]] را در تمام ابعاد [[اقتصادی]]، سیاسی و نظامی به غرب به‌ویژه [[آمریکا]] وابسته کرد<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶۱–۳۶۲.</ref> و [[ایران]] را رو به [[شکست]] برد.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۵.</ref>
از ویژگی‌های آشکار [[رژیم پهلوی]]، [[وابستگی]] به غرب و نداشتن [[استقلال]] در زمینه‌های گوناگون بود. امام‌ خمینی نیز [[معتقد]] بود [[ملت ایران]] بیش از پنجاه سال از [[گرایش]] به خارجی‌ها ضربه‌ها خورده‌است.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۵۲۵.</ref> ایشان بیگانگان را عامل به [[سلطنت]] رسیدن [[رضاخان پهلوی]] و [[محمد رضا پهلوی]]-برای [[حفظ منافع]] خود-می‌دانست و [[خاندان]] پهلوی را نوکر بیگانگان معرفی می‌کرد که [[کشور ایران]] را در تمام ابعاد [[اقتصادی]]، سیاسی و نظامی به غرب به‌ویژه [[آمریکا]] وابسته کرد<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶۱–۳۶۲.</ref> و [[ایران]] را رو به [[شکست]] برد.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۵.</ref>


در نگاه امام‌ خمینی رژیم پهلوی در زمینه اقتصادی با واگذارکردن اندوخته‌های کشور به‌ویژه نفت به بیگانگان در برابر تأسیس پایگاه‌های نظامی،<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۰ و ۷/۴۰۴–۴۰۵.</ref> دادن مراتع و [[جنگل‌ها]] به خارجی‌ها به نام ملی‌کردن<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۲۳۳.</ref> و به بهانه [[پیشرفت]] و رسیدن به [[تمدن]] بزرگ<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۳۴۱.</ref> [[کشور]] را دچار آسیب‌های جدی کرد. در بعد [[سیاسی]] نیز [[نشانه]] [[سرسپردگی]] [[محمدرضا پهلوی]] به [[بیگانگان]]، این بود که وی [[اجازه]] و جرئت [[تصمیم‌گیری]] در مسائل اساسی و کلان کشور به‌ویژه [[سیاست خارجی]] نداشت و برای کسب [[تکلیف]] و دریافت نظر [[مقامات]] آمریکایی، پیوسته با [[سفیر]] [[آمریکا]] در [[تهران]] [[دیدار]] داشت یا به آمریکا می‌رفت.<ref>سولیوان، خاطرات دو سفیر، ۷۱ و ۱۲۵.</ref> در نگاه امام‌ خمینی دخالت مستشاران خارجی در [[اداره امور]] کشور، بزرگ‌ترین [[جنایت]]<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۷۰.</ref> و مایه [[افسردگی]] و [[ناامیدی]] [[جوانان]] دربارهٔ [[پیشرفت]] کشور بود.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۶۲.</ref> ایشان [[ارتش]] را نیز در [[رژیم پهلوی]] نیرویی تحت [[سلطه]] و [[ستم]] مستشاران خارجی می‌دانست که به سبب تحقیرشدن، آماده [[سازش]] و [[فرمانبرداری]] بود.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۴–۲۵.</ref>
در نگاه امام‌ خمینی رژیم پهلوی در زمینه اقتصادی با واگذارکردن اندوخته‌های کشور به‌ویژه نفت به بیگانگان در برابر تأسیس پایگاه‌های نظامی،<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۰ و ۷/۴۰۴–۴۰۵.</ref> دادن مراتع و [[جنگل‌ها]] به خارجی‌ها به نام ملی‌کردن<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۲۳۳.</ref> و به بهانه [[پیشرفت]] و رسیدن به [[تمدن]] بزرگ<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۳۴۱.</ref> [[کشور]] را دچار آسیب‌های جدی کرد. در بعد [[سیاسی]] نیز [[نشانه]] [[سرسپردگی]] [[محمدرضا پهلوی]] به [[بیگانگان]]، این بود که وی [[اجازه]] و جرئت [[تصمیم‌گیری]] در مسائل اساسی و کلان کشور به‌ویژه [[سیاست خارجی]] نداشت و برای کسب [[تکلیف]] و دریافت نظر [[مقامات]] آمریکایی، پیوسته با [[سفیر]] [[آمریکا]] در [[تهران]] [[دیدار]] داشت یا به آمریکا می‌رفت.<ref>سولیوان، خاطرات دو سفیر، ۷۱ و ۱۲۵.</ref> در نگاه امام‌ خمینی دخالت مستشاران خارجی در [[اداره امور]] کشور، بزرگ‌ترین [[جنایت]]<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۷۰.</ref> و مایه [[افسردگی]] و [[ناامیدی]] [[جوانان]] دربارهٔ [[پیشرفت]] کشور بود.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۶۲.</ref> ایشان [[ارتش]] را نیز در [[رژیم پهلوی]] نیرویی تحت [[سلطه]] و [[ستم]] مستشاران خارجی می‌دانست که به سبب تحقیرشدن، آماده [[سازش]] و [[فرمانبرداری]] بود.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۴–۲۵.</ref>


== راه‌های قطع [[سلطه اجانب]] ==
== راه‌های قطع [[سلطه اجانب]] ==
امام‌ خمینی ضمن [[نفی]] هر گونه سازش با [[ابرقدرت‌ها]]، [[تمدن]] و پیشرفتی که [[ملت‌های مسلمان]] را به آنها وابسته کند، رد می‌کرد.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۴۰.</ref> ایشان بر پایه مبانی [[فقهی]] خود، [[روابط]] [[تجاری]] و سیاسی با [[کافران]] و بیگانگان را در صورتی که موجب [[چیرگی]] آنان بر [[کشورهای اسلامی]] شود، [[حرام]] و [[پیمان]] با آنان را [[باطل]] می‌دانست و افراد و مقاماتی را که زمینه [[سلطه بیگانگان]] را ایجاد کنند، [[خائن]] و برکنار از [[مقام]] خود معرفی می‌کرد<ref>امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۷۸–۳۸۰؛ امام‌ خمینی، توضیح المسائل، ۴۵۶–۴۵۷.</ref> و از [[ملت‌های اسلامی]] می‌خواست برای [[نجات]] کشورشان از سلطه اجانب [[قیام]] کنند<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۵۰۳؛ ۱۱/۱۰۴ و ۱۴/۱۳۵.</ref> و با [[تشکیل دولت اسلامی]]<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۳۱۵؛ ۸/۳۰۸ و ۱۶/۳۷۵.</ref> و محقق‌ساختن [[اسلام ناب محمدی]] در همه [[سرزمین‌ها]] و شناساندن چهره [[واقعی]] [[اسلام]] به [[نسل جوان]]، مجالی برای [[نفوذ]] آنان باقی نگذارند.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۲۸۲؛ ۴/۱۹۵ و ۲۱/۲۰۴.</ref> ایشان یکی از مهم‌ترین راهکارهای کوتاه‌کردن دست [[اجانب]] را [[وحدت]] کلمه می‌دانست و همه [[مسلمانان]] و [[حاکمان]] [[اسلامی]] را به وحدت و [[همدلی]] فرا می‌خواند.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۸۲؛ ۲/۴۰۳ و ۳/۳۱۰.</ref>.<ref>[[الهه رده|رده، الهه]]، [[اجانب (مقاله)|مقاله «اجانب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ج۱، ص ۴۴۷ – ۴۵۱.</ref>
امام‌ خمینی ضمن [[نفی]] هر گونه سازش با [[ابرقدرت‌ها]]، [[تمدن]] و پیشرفتی که [[ملت‌های مسلمان]] را به آنها وابسته کند، رد می‌کرد.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۴۰.</ref> ایشان بر پایه مبانی [[فقهی]] خود، [[روابط]] [[تجاری]] و سیاسی با [[کافران]] و بیگانگان را در صورتی که موجب [[چیرگی]] آنان بر [[کشورهای اسلامی]] شود، [[حرام]] و [[پیمان]] با آنان را [[باطل]] می‌دانست و افراد و مقاماتی را که زمینه [[سلطه بیگانگان]] را ایجاد کنند، [[خائن]] و برکنار از [[مقام]] خود معرفی می‌کرد<ref>امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۷۸–۳۸۰؛ امام‌ خمینی، توضیح المسائل، ۴۵۶–۴۵۷.</ref> و از [[ملت‌های اسلامی]] می‌خواست برای [[نجات]] کشورشان از سلطه اجانب [[قیام]] کنند<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۵۰۳؛ ۱۱/۱۰۴ و ۱۴/۱۳۵.</ref> و با [[تشکیل دولت اسلامی]]<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۳۱۵؛ ۸/۳۰۸ و ۱۶/۳۷۵.</ref> و محقق‌ساختن [[اسلام ناب محمدی]] در همه [[سرزمین‌ها]] و شناساندن چهره [[واقعی]] [[اسلام]] به [[نسل جوان]]، مجالی برای [[نفوذ]] آنان باقی نگذارند.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۲۸۲؛ ۴/۱۹۵ و ۲۱/۲۰۴.</ref> ایشان یکی از مهم‌ترین راهکارهای کوتاه‌ کردن دست [[اجانب]] را [[وحدت]] کلمه می‌دانست و همه [[مسلمانان]] و [[حاکمان]] [[اسلامی]] را به وحدت و [[همدلی]] فرا می‌خواند.<ref>امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۸۲؛ ۲/۴۰۳ و ۳/۳۱۰.</ref>.<ref>[[الهه رده|رده، الهه]]، [[اجانب (مقاله)|مقاله «اجانب»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ج۱، ص ۴۴۷ – ۴۵۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۸: خط ۵۲:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:مدخل‌های در انتظار تلخیص]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۲۸

مقدمه

اجانب به معنی بیگانه در برابر تبعه (با رویکرد حقوقی) و کافر و نامسلمان در برابر مسلمان (با رویکرد فقهی) است. با نفوذ قدرت‌های اروپایی در کشورهای مسلمان به‌ویژه ایران و واکنش‌هایی که در برابر این دخالت‌ها صورت می‌گرفت، به‌تدریج واژۀ اجنبی و بیگانگان در ادبیات سیاسی ایرانرشد کرد. مبارزه با سلطۀ اجانب، بر پایۀ آیات قرآن کریم و قاعدۀ فقهی نفی سبیل از اصول حاکم بر دیپلماسی اسلامی به‌شمار می‌آید. امام‌ خمینی که بر نفی هرگونه وابستگی به قدرت‌های بزرگ تأکید داشت، شعاری‌بودن تمسک مسلمانان به اسلام و غفلت آنها از مسائل اساسی، همچنین خودخواهی و سلطه‌جویی حکومت‌های اسلامی را از دلایل این نفوذ و وابستگی می‌شمرد. ایشان معتقد بود یکی از مهم‌ترین راهکارهای کوتاه‌کردن دست اجانب از کشورهای اسلامی، وحدت کلمه است.

معناشناسی

اجانب جمع اجنبی، به معنای بیگانه، غریبه، ناآشنا و خارجی آمده[۱] و در اصطلاح دارای دو رویکرد حقوقی و فقهی است. در رویکرد حقوقی به بیگانه در برابر تبعه و به‌طور کلی به اشخاص بدون تابعیت در هر کشوری گفته می‌شود[۲] و در رویکرد فقهی، به افراد کافر و نامسلمان اعم از ذمی و غیر ذمی گفته شده‌است.[۳] واژه اجنبی به مرور زمان در ادبیات سیاسی اسلامی، گستره بیشتری یافت و به افراد، گروه‌ها و کشورهایی گفته شد که مصالح مسلمانان را در نظر نمی‌گرفتند و واژه بیگانگان نوعاً به عنوان مترادف آن به کار می‌رود.

پیشینه

پس از انقلاب صنعتی و افزایش قدرت دولت‌های اروپایی در سده‌های پانزدهم و شانزدهم میلادی و در پی آن، توهم برتری نژادی، روحیه استعماری، انگیزه‌های توسعه‌طلبانه و دست‌یافتن به منابع و ثروت‌های بیشتر، آنان را به فکر شرق[۴] به‌ویژه کشورهای اسلامی[۵]‌انداخت. در این میان، ایران به لحاظ قرار گرفتن در منطقه مهم و راهبردی خلیج فارس، راه‌داشتن به دریاهای آزاد و همسایگی با سرزمین ثروتمند هندوستان، مورد توجه قدرت‌های استعماری قرار گرفت.[۶]

مداخله و رقابت قدرت‌های خارجی در امور ایران از سال ۱۱۸۶ش/ ۱۸۰۷م و انعقاد قرارداد «فین‌ کن‌ اشتاین» میان ایران و فرانسه آغاز شد. پس از آن تاریخ، ایران صحنه رقابت‌های سیاسی کشورهای اروپایی شد[۷] و در پی آن، معاهدات ذلت‌باری چون عهدنامه «ترکمنچای» و استقرار رژیم کاپیتولاسیون ناشی از آن با روسیه[۸] و عهدنامه «پاریس» بر ایران تحمیل شد که ضربه شدیدی بر آزادی سیاسی و اقتصادی ایران وارد کرد و دروازه‌های بازرگانی خارجی ایران در خلیج فارس را در اختیار انگلیس قرار داد.[۹]

مداخله و رقابت روسیه و انگلیس در صحنه سیاسی ایران و تلاش آنها برای گرفتن امتیازهای گوناگون ادامه یافت تا اینکه در دوران قاجار به اوج خود رسید. توسعه‌طلبی اجانب در حوزه اقتصاد و سیاست محدود نماند؛ بلکه آنان به ستیز با اسلام و ترویج و تبلیغ مسیحیت در کشورهای اسلامی پرداختند.[۱۰] مداخله‌های بیگانگان، واکنش نخبگان و علمای دینی کشورهای اسلامی را برانگیخت و آنان را به مبارزه و مخالفت با بیگانگان واداشت و از آن پس واژه اجنبی-در کنار واژگان بیگانه و خارجی-به ادبیات سیاسی آنان راه یافت. در نامه منسوب به سید جمال‌الدین اسدآبادی خطاب به میرزای شیرازی در تشویق به تحریم تنباکو،[۱۱] در نصایح دهگانه آخوند خراسانی خطاب به محمد علی‌ شاه،[۱۲] در سخنان میرزای نایینی و دیگران، واژه اجنبی با همین مفهوم به‌کار رفته‌است.[۱۳] امام‌ خمینی نیز از شخصیت‌های دینی و سیاسی بود که این واژه را در موارد گوناگون به کار برده و به دخالت و تسلط اجانب بر کشورهای اسلامی به‌ویژه ایران، حساسیت نشان داده‌است.[۱۴]

نفی سلطه اجانب

ویژگی‌ها و مصادیق اجانب

اجانب خود را برتر از دیگران و شایسته ادارهدنیا می‌دانند و معتقدند آنها باید ارزش‌های جوامع انسانی را تعیین کنند.[۱۵] آنان برای سلطه بر کشورهای دیگر از جنگ‌افروزی نیز ابایی ندارند.[۱۶] امام‌ خمینی در موارد بسیاری به خوی سلطه‌گری اجانب[۱۷] که موجب چپاول و غارت منابع کشورها شده[۱۸] اشاره کرده‌است. اجانب با مداخله در امور داخلی کشورها[۱۹] و در پیش‌گرفتن سیاست‌های سودجویانه در پی حفظ موجودیت و منافع خود در جهان هستند[۲۰] و برای برپاداشتن حاکمیت خود در کشورهای تحت سلطه می‌کوشند.

امام‌ خمینی اجانب را از مصادیق مستکبرانی می‌دانست که تمام ملت‌ها را ضعیف می‌شمرند و به آنان درازدستی و ستم می‌کنند.[۲۱] ایشان کشورهای انگلیس، شوروی، آمریکا[۲۲] و اسرائیل[۲۳] را اجنبی می‌خواند؛ همچنان‌که برخی مدعیان ملی‌گرایی که به شرق و غرب تمایل دارند و نیز اخلال‌گران در امور کشور را که در صدد سلطه دوباره بیگانگان هستند، اجنبی قلمداد می‌کرد.[۲۴]

شیوه‌های نفوذ و کارکردها

بیگانگان برای نفوذ و سلطه بر کشورهای دیگر از روش‌های گوناگون استفاده می‌کردند.

روش نخست، سلطه نظامی است. آنان در گذشته با لشکرکشی و سلطه نظامی، اهداف خود را تأمین می‌کردند.

روش دوم، حکومت‌های دست‌نشانده‌است؛ به طوری که هزینه‌های سنگین انسانی و اقتصادی لشکرکشی،[۲۵] آنان را واداشت با روی‌کارآوردن حکومت‌های دست‌نشانده‌ای چون رضاخان پهلوی در ایران و مصطفی کمال آتاتورک در ترکیه به اهداف استعماری خود برسند.[۲۶]

روش سوم ایجاد جریان‌های مخالف و عناصر مستعد و استقرار عوامل خود در داخل کشورها بود.[۲۷] برای نمونه دولت انگلیس با استقرار گسترده شبکه‌های جاسوسی در بیشتر نقاط ایران، زمینه تعمیق نفوذ خود در کشور را فراهم کرده بود.[۲۸] اجانب در آخرین روش با برقراری روابط تجاری و به دست آوردن اطلاعاتی در زمینه جغرافیای طبیعی، خلق‌وخوی مردم، اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی حاکم بر جامعه و…، راه نفوذ و طرح‌های استعماری آینده را هموار می‌کردند.[۲۹]

امام‌ خمینی نیز می‌دانست بیگانگان طی مطالعات طولانی در ابعاد مادی، معنوی و انسانی کشورهای اسلامی دریافته‌اند اسلام تنها مکتب مبارز الهی[۳۰] و انسان‌ساز[۳۱] و قرآن[۳۲] بزرگ‌ترین مانع آنان در این راه است؛ از این‌رو در صدد برآمدند از راه‌های گوناگون، اسلام را نابود یا از محتوا خالی کنند[۳۳]؛ معرفی دین به عنوان افیون و مخدر جامعه[۳۴] و جلوگیری از نشر آموزه‌های دینی،[۳۵] از آن جمله بود. به باور ایشان بیگانگان در این راه، با بررسی طولانی، به اهمیت نقش روحانیان نیز پی بردند و در صدد تخریب آنان برآمدند.[۳۶] بیگانگان برای تضعیف رهبران اسلامی در نظر جوانان، آنان را طرفدار قدرتمندان و ثروتمندان معرفی می‌کردند.[۳۷]

امام‌ خمینی بزرگ‌ترین حربه بیگانگان برای نفوذ در کشورهای اسلامی و بهره‌برداری از گنجینه‌های مادی و معنوی آنان را ایجاد تفرقه و نفاق[۳۸] و جداکردن مسلمانان از هم می‌دانست؛ به گونه‌ای که نتوانند برای اسلام کاری انجام دهند[۳۹]؛ همچنین ایشان یکی از سیاست‌های همیشگی بیگانگان برای چپاول منابع کشورهای اسلامی را القای دیدگاه جدایی دین از سیاست می‌شمرد.[۴۰] در نگاه ایشان بیگانگان در این راستا برای منزوی‌کردن روحانیون چنین تلقین می‌کردند که آنان از عهده مسائل سیاسی بر نمی‌آیند و تنها باید به امور دینی و تحصیلی بپردازند.[۴۱] نیز جداکردن اقشار ملت از یکدیگر، بی‌اعتنایی ملت‌ها به هم و سکوت در برابر بیگانگان و کارگزاران آنها و غفلت از سرنوشت کشور، از دیگر طرح‌های بیگانگان برای غارت‌اندوخته‌های مردم بوده‌است.[۴۲]

زمینه‌ها و موانع نفوذ

امام‌ خمینی دلایل و زمینه‌های سلطه بیگانگان بر کشورهای اسلامی با بیش از یک‌ میلیارد جمعیت و داشتن منابع غنی را شعاری‌بودن تمسک به اسلام، پشت‌کردن به آموزه‌های روح‌بخش آن، نداشتن آرامش و ثبات قدم،[۴۳] روی‌آوردن به شرق و غرب،[۴۴] غفلت از مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام و مراقبت نکردن از حریم قرآن کریم و اسلام[۴۵] می‌دید؛ همچنان‌که خالی‌بودن مراکز علمی و دینی از دانشمندان متخصص و افتادن زمام امور اقتصادی و علمی به دست خارجی‌ها،[۴۶] خودخواهی و سلطه‌جویی حکومت‌های اسلامی بر ملت خود و نوکری اجانب،[۴۷] تفرقه میان آنان[۴۸] و جدایی و نداشتن تفاهم ملت‌ها و دولت‌ها[۴۹] را از دیگر عوامل نفوذ اجانب در کشورهای اسلامی ذکر می‌کرد و اسلام، قرآن، روحانیان، حوزه‌های علمیه، وحدت کلمه، بیداری مسلمانان و وحدت حوزه و دانشگاه را از مهم‌ترین موانع نفوذ غربی‌ها برمی‌شمرد.[۵۰]

آسیب‌های ناشی از سلطه اجانب

از ویژگی‌های آشکار رژیم پهلوی، وابستگی به غرب و نداشتن استقلال در زمینه‌های گوناگون بود. امام‌ خمینی نیز معتقد بود ملت ایران بیش از پنجاه سال از گرایش به خارجی‌ها ضربه‌ها خورده‌است.[۵۱] ایشان بیگانگان را عامل به سلطنت رسیدن رضاخان پهلوی و محمد رضا پهلوی-برای حفظ منافع خود-می‌دانست و خاندان پهلوی را نوکر بیگانگان معرفی می‌کرد که کشور ایران را در تمام ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی به غرب به‌ویژه آمریکا وابسته کرد[۵۲] و ایران را رو به شکست برد.[۵۳]

در نگاه امام‌ خمینی رژیم پهلوی در زمینه اقتصادی با واگذارکردن اندوخته‌های کشور به‌ویژه نفت به بیگانگان در برابر تأسیس پایگاه‌های نظامی،[۵۴] دادن مراتع و جنگل‌ها به خارجی‌ها به نام ملی‌کردن[۵۵] و به بهانه پیشرفت و رسیدن به تمدن بزرگ[۵۶] کشور را دچار آسیب‌های جدی کرد. در بعد سیاسی نیز نشانه سرسپردگی محمدرضا پهلوی به بیگانگان، این بود که وی اجازه و جرئت تصمیم‌گیری در مسائل اساسی و کلان کشور به‌ویژه سیاست خارجی نداشت و برای کسب تکلیف و دریافت نظر مقامات آمریکایی، پیوسته با سفیر آمریکا در تهران دیدار داشت یا به آمریکا می‌رفت.[۵۷] در نگاه امام‌ خمینی دخالت مستشاران خارجی در اداره امور کشور، بزرگ‌ترین جنایت[۵۸] و مایه افسردگی و ناامیدی جوانان دربارهٔ پیشرفت کشور بود.[۵۹] ایشان ارتش را نیز در رژیم پهلوی نیرویی تحت سلطه و ستم مستشاران خارجی می‌دانست که به سبب تحقیرشدن، آماده سازش و فرمانبرداری بود.[۶۰]

راه‌های قطع سلطه اجانب

امام‌ خمینی ضمن نفی هر گونه سازش با ابرقدرت‌ها، تمدن و پیشرفتی که ملت‌های مسلمان را به آنها وابسته کند، رد می‌کرد.[۶۱] ایشان بر پایه مبانی فقهی خود، روابط تجاری و سیاسی با کافران و بیگانگان را در صورتی که موجب چیرگی آنان بر کشورهای اسلامی شود، حرام و پیمان با آنان را باطل می‌دانست و افراد و مقاماتی را که زمینه سلطه بیگانگان را ایجاد کنند، خائن و برکنار از مقام خود معرفی می‌کرد[۶۲] و از ملت‌های اسلامی می‌خواست برای نجات کشورشان از سلطه اجانب قیام کنند[۶۳] و با تشکیل دولت اسلامی[۶۴] و محقق‌ساختن اسلام ناب محمدی در همه سرزمین‌ها و شناساندن چهره واقعی اسلام به نسل جوان، مجالی برای نفوذ آنان باقی نگذارند.[۶۵] ایشان یکی از مهم‌ترین راهکارهای کوتاه‌ کردن دست اجانب را وحدت کلمه می‌دانست و همه مسلمانان و حاکمان اسلامی را به وحدت و همدلی فرا می‌خواند.[۶۶].[۶۷]

منابع

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱/۸۹۱؛ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۲۵۷.
  2. متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۲۵–۲۶؛ دانش‌پژوه، اسلام و حقوق بین‌الملل خصوصی، ۱۲۳.
  3. متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۵۲–۵۳.
  4. منصوری، شناخت استکبار جهانی، ۲۴–۲۷ و ۶۱.
  5. حسینی‌فر، امام و بیداری اسلامی، ۱۷۰.
  6. جعفری، نقش امام در مبارزه با استکبار، ۱/۳۸۱–۳۸۲.
  7. غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۲۴.
  8. غفاری، نقش نیروهای بیگانه در پاگیری و گسترش تئوری توطئه در ایران، ۲۵؛ متولی، احوال شخصیه بیگانگان در ایران، ۳۷–۳۸.
  9. رضایی، تاریخ سیاسی اجتماعی ایران، ۹۷۵.
  10. حائری، نخستین رویارویی‌ها، ۵۵–۶۱ و ۴۶۹–۴۸۰.
  11. دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱/۸۸–۹۴.
  12. حسنی، عالمان شیعه، ۲۰.
  13. ترکمان، اسنادی دربارهٔ هجوم انگلیس و روس به ایران، ۱۸۱–۱۸۰؛ مدنی، دوران کاشانی، ۵۰؛ شریف، ۲۶.
  14. امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۶۱–۴۶۲؛ امام‌ خمینی، توضیح المسائل، ۴۵۷؛ امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹، ۳۹۶–۳۹۸ و ۱۲/۴۷۴.
  15. منصوری، شناخت استکبار جهانی، ۲۵؛ ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۴۴–۴۵.
  16. ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۱۲–۱۴.
  17. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹، ۲۵۳–۲۵۴؛ ۴/۲۶۶ و ۵/۴۴۴.
  18. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴؛ ۸/۳۱۰ و ۲۱/۴۱۷.
  19. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۴۱۱ و ۳/۴۸۶؛ ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۲۸۱.
  20. ناظم، روس و انگلیس در ایران، ۴۵؛ آبراهامیان و دیگران، جستارهایی دربارهٔ تئوری توطئه در ایران، ۷۸.
  21. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۴۸۸.
  22. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۲۴۵.
  23. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۲۳۹.
  24. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۲۶۹، ۳۱۲؛ ۱۰/۱۳۷ و ۱۷/۴۱۳.
  25. روحانی، اندیشه‌های سیاسی اسلام، ۱/۵۲۰–۵۲۱.
  26. امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۳۳۰–۳۳۱.
  27. بازرگان، بازیابی ارزشها، ۱۱۳.
  28. فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ۱/۲۸۴–۲۸۷.
  29. حائری، نخستین رویارویی‌ها، ۱۴۴.
  30. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴ و ۶/۱۵۸.
  31. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۸.
  32. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۶–۳۳۷.
  33. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۰۳.
  34. امام‌ خمینی، صحیفه، ۴/۹۸.
  35. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۱۹۱ و ۷/۱۸۹.
  36. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۵–۳۲۶ و ۱۶/۱۷۷؛ امام‌ خمینی، کشف اسرار، ۳۳۰.
  37. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۲۹۴–۲۹۵.
  38. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۱۳۹؛ ۵/۱۸۷ و ۲۱/۶۵۰.
  39. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۳۳۶–۳۳۷ و ۳۴۴.
  40. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۲۲۷ و ۵/۴۶۹.
  41. امام‌ خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۸–۱۳۹.
  42. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۳۴۵ و ۱۰/۱۳۴.
  43. امام‌ خمینی، حدیث جنود، ۳۶۱.
  44. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۰.
  45. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۲۲۰ و ۱۸/۸۸.
  46. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۳۲۶–۳۲۷.
  47. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۲۷۵.
  48. امام‌ خمینی، صحیفه، ۳/۲۵۴ و ۶/۸۳.
  49. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۱۲۰.
  50. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۰۴، ۳۵۳؛ ۲/۱۲۶؛ ۹/۵۳۷ و ۱۹/۱۵۱.
  51. امام‌ خمینی، صحیفه، ۹/۵۲۵.
  52. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۶۱–۳۶۲.
  53. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۵۵.
  54. امام‌ خمینی، صحیفه، ۵/۳۹۰ و ۷/۴۰۴–۴۰۵.
  55. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۲۳۳.
  56. امام‌ خمینی، صحیفه، ۸/۳۴۱.
  57. سولیوان، خاطرات دو سفیر، ۷۱ و ۱۲۵.
  58. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۷۰.
  59. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۶۲.
  60. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۴–۲۵.
  61. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۴۰.
  62. امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۳۷۸–۳۸۰؛ امام‌ خمینی، توضیح المسائل، ۴۵۶–۴۵۷.
  63. امام‌ خمینی، صحیفه، ۶/۵۰۳؛ ۱۱/۱۰۴ و ۱۴/۱۳۵.
  64. امام‌ خمینی، صحیفه، ۷/۳۱۵؛ ۸/۳۰۸ و ۱۶/۳۷۵.
  65. امام‌ خمینی، صحیفه، ۲/۲۸۲؛ ۴/۱۹۵ و ۲۱/۲۰۴.
  66. امام‌ خمینی، صحیفه، ۱/۱۸۲؛ ۲/۴۰۳ و ۳/۳۱۰.
  67. رده، الهه، مقاله «اجانب»، دانشنامه امام خمینی ج۱، ج۱، ص ۴۴۷ – ۴۵۱.