آزادی قلم: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = آزادی سیاسی
| موضوع مرتبط = آزادی مدنی
| عنوان مدخل  =  
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[آزادی قلم در فقه سیاسی]]
| مداخل مرتبط = [[آزادی قلم در فقه سیاسی]]
خط ۹: خط ۹:


== آزادی قلم در جوامع غربی ==
== آزادی قلم در جوامع غربی ==
یکی از عرصه‌های آزادی که در مکاتب غربی پذیرفته شده و از اصول مسلّم در [[جوامع]] پیشرفته محسوب می‌شود، "آزادی قلم" است. این آزادی از [[حقوق]] اولیه [[انسان]] محسوب می‌شود و به موجب آن انسان [[حق]] دارد ایده و [[عقیده]] خود را بدون هیچ مانع و محدودیتی ابراز کند. این آزادی، شامل آزادی قلم، مطبوعات و مطلق اطلاع رسانی می‌شود<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۳۱.</ref>.
یکی از عرصه‌های آزادی که در مکاتب غربی پذیرفته شده و از اصول مسلّم در [[جوامع]] پیشرفته محسوب می‌شود، "آزادی قلم" است. این آزادی از [[حقوق]] اولیه [[انسان]] محسوب می‌شود و به موجب آن انسان [[حق]] دارد ایده و [[عقیده]] خود را بدون هیچ مانع و محدودیتی ابراز کند. این آزادی، شامل آزادی قلم، مطبوعات و مطلق اطلاع رسانی می‌شود <ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[آزادی در فقه و حدود آن (کتاب)|آزادی در فقه و حدود آن]]، ص ۳۱.</ref>.
 
تنها حدّ و مرز این آزادی، «اهانت به دیگران» است و به [[حکم]] [[قانون]]، هیچ کس در این مرحله، [[آزاد]] نیست. در این جوامع، اگر کسی با بیان و قلم، فردی را مورد تعرض قرار دهد و به قیافه ظاهری یا [[خلق و خوی]] او ایراد بگیرد، آن شخص می‌تواند گوینده یا نویسنده را به [[دادگاه]] بکشاند و مورد بازخواست قرار دهد، خسارت مطالبه کند یا به [[مجازات]] برساند، اما اگر به [[مقدسات]] یک [[ملت]] [[اهانت]] کرد، کسی نمی‌تواند او را مورد بازخواست قرار دهد؛ زیرا معتقدند: اگر [[انسان]]، [[آزاد]] نباشد که بتواند به دلخواه خود [[زندگی]] کند و هر راهی که می‌پسندد در پیش گیرد، [[پیشرفت]] [[تمدن]] امکان‌پذیر نخواهد بود و آنجا که [[اندیشه‌ها]] در بازار آزاد عرضه نشود، از [[حجاب]] چهره [[حقیقت]] برنخواهد افتاد و جایی برای [[ابتکار]]، خودجوشی، [[بلوغ]]، [[قدرت فکری]] و [[شجاعت]] [[اخلاقی]] نخواهد ماند<ref>آیزایا برلین، چهار مقاله درباره آزادی، ص۲۴۴.</ref><ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>


== آزادی قلم در مکتب اسلام ==
== آزادی قلم در مکتب اسلام ==
در [[مکتب اسلام]]، ارزش‌هایی وجود دارد که آزادی قلم را محدود می‌کند. از آنجا که در این [[بینش]]، مهم‌ترین [[حقّ]] [[مردم]]، «حقّ کمال‌یابی و [[رستگاری]] همه جانبه» است، [[حقوق]] و آزادی‌های دیگر زمینه‌ساز برخورداری مردم از این [[حق]] است و هر چیزی که مانعی در [[راه]] این حق باشد، محدود می‌شود. در این [[مکتب]]، انسان در محدوده‌ای آزاد است که حقوق و [[مصالح جامعه]] را در معرض خطر قرار ندهد. اگر «ایمان و [[اعتقاد]] دینی» و «اجرای اَحکام و [[قوانین]] مذهبی»، [[سعادت]] و رستگاری انسان را تأمین می‌کند، تعرض به آنها تحت عنوان آزادی، مهم‌ترین حق [[جامعه]] را نشانه رفته است، نه تنها مراعات «حریم اشخاص» [[ضرورت]] دارد، بلکه رعایت «حرمتِ مقدسات» مردم نیز لازم است<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>.
در [[مکتب اسلام]]، ارزش‌هایی وجود دارد که آزادی قلم را محدود می‌کند. در این [[مکتب]]، انسان در محدوده‌ای آزاد است که حقوق و [[مصالح جامعه]] را در معرض خطر قرار ندهد. اگر «ایمان و [[اعتقاد]] دینی» و «اجرای اَحکام و [[قوانین]] مذهبی»، [[سعادت]] و رستگاری انسان را تأمین می‌کند، تعرض به آنها تحت عنوان آزادی، مهم‌ترین حق [[جامعه]] را نشانه رفته است، نه تنها مراعات «حریم اشخاص» [[ضرورت]] دارد، بلکه رعایت «حرمتِ مقدسات» مردم نیز لازم است <ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>.


بر اساس اصل [[حریت]]، آدمی در ابراز [[اندیشه‌ها]] و [[افکار]] خود و نیز چاپ و نشر آنها آزاد است، اما [[پرهیز]] از [[دروغ]]، نشر [[باطل]] و [[منکرات]]، [[اهانت]] به فرد یا [[جامعه]] و آنچه موجب [[تضعیف]] [[نظام]] و [[امت اسلامی]] است، [[واجب]] و ارتکاب آنها [[حرام]] است؛ از این‌رو چاپ و نشر محصولات فرهنگی و کتاب‌های [[منحرف]] جایز نیست و دولت اسلامی می‌تواند از آنها جلوگیری کند و یا در صورت نشر آنها را جمع‌آوری کند. دولت اسلامی همچنین در دوران [[جنگ]] می‌تواند از فعالیت مطبوعاتی که سبب تضعیف روحیۀ [[رزمندگان]] اسلام می‌شوند، یا [[اسرار]] را برای [[دشمن]] فاش می‌کنند، جلوگیری کند<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۰.</ref>.
بر اساس اصل [[حریت]]، آدمی در ابراز [[اندیشه‌ها]] و [[افکار]] خود و نیز چاپ و نشر آنها آزاد است، اما [[پرهیز]] از [[دروغ]]، نشر [[باطل]] و [[منکرات]]، [[اهانت]] به فرد یا [[جامعه]] و آنچه موجب [[تضعیف]] [[نظام]] و [[امت اسلامی]] است، [[واجب]] و ارتکاب آنها [[حرام]] است؛ از این‌رو چاپ و نشر محصولات فرهنگی و کتاب‌های [[منحرف]] جایز نیست و دولت اسلامی می‌تواند از آنها جلوگیری کند و یا در صورت نشر آنها را جمع‌آوری کند. دولت اسلامی همچنین در دوران [[جنگ]] می‌تواند از فعالیت مطبوعاتی که سبب تضعیف روحیۀ [[رزمندگان]] اسلام می‌شوند، یا [[اسرار]] را برای [[دشمن]] فاش می‌کنند، جلوگیری کند<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۰.</ref>.


با این همه، [[اسلام]] برای آزادی قلم در محدوده‌ای مشخص، ارزشی فوق‌العاده قائل است. در نخستین آیاتی که بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نازل شده، سخن از قلم است. [[خداوند]] به قلم [[سوگند]] یاد می‌کند<ref>{{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ}} «نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند» سوره قلم، آیه ۱.</ref> و بدین وسیله [[ارزش]] آن را در پیشگاه [[الهی]] [[یادآوری]] می‌کند، چنان‌که «قدرت بیان» را از نخستین مظاهر [[رحمت الهی]] می‌شمارد که پس از [[آفرینش انسان]] به او [[عطا]] شده است<ref>{{متن قرآن|الرَّحْمَنِ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خُلِقَ الْإِنْسَانُ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ}} «(خداوند) بخشنده * قرآن را آموخت * آدمی را آفرید * بدو سخن گفتن آموخت» سوره الرحمن، آیه ۱-۴.</ref>. آیاتی که «کتمان حق و حقیقت» را [[سرزنش]] می‌کند و در نتیجه، «اظهار حق» را در عرصه‌های گوناگون لازم می‌شمارد، [[دلیل]] دیگری بر آزادی قلم است، بلکه وظیفه‌ای به عهده آشنایان به [[حق]] و [[حقیقت]] است<ref>{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}} «ای اهل کتاب! چرا حقّ را با باطل می‌آمیزید و حقپوشی می‌کنید با آنکه خود می‌دانید؟» سوره آل عمران، آیه ۷۱.</ref>.
با این همه، [[اسلام]] برای آزادی قلم در محدوده‌ای مشخص، ارزشی فوق‌العاده قائل است. در نخستین آیاتی که بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نازل شده، سخن از قلم است. [[خداوند]] به قلم [[سوگند]] یاد می‌کند<ref>سوره قلم، آیه ۱.</ref> و بدین وسیله [[ارزش]] آن را در پیشگاه [[الهی]] [[یادآوری]] می‌کند، چنان‌که «قدرت بیان» را از نخستین مظاهر [[رحمت الهی]] می‌شمارد که پس از [[آفرینش انسان]] به او [[عطا]] شده است<ref>سوره الرحمن، آیه ۱-۴.</ref>. آیاتی که «کتمان حق و حقیقت» را [[سرزنش]] می‌کند و در نتیجه، «اظهار حق» را در عرصه‌های گوناگون لازم می‌شمارد، [[دلیل]] دیگری بر آزادی قلم است، بلکه وظیفه‌ای به عهده آشنایان به [[حق]] و [[حقیقت]] است<ref>سوره آل عمران، آیه ۷۱.</ref>.


در این [[بینش]]، افزون بر جایگاه مهمی که قلم، در جهت [[ارشاد]] و [[هدایت مردم]] دارد در عرصۀ [[مهار قدرت]] و [[اصلاح]] امور در [[جامعه]] نیز نقشی اساسی دارد، [[وظیفه]] همگانی [[امر به معروف و نهی از منکر]]، با [[هدف]] رواج [[خوبی‌ها]] و جلوگیری از گسترش [[بدی‌ها]]، یکی از زمینه‌های آزادی قلم است. این وظیفه در [[فرهنگ اسلامی]]، از مهم‌ترین وظایفی است که احیای آن، [[سلامت جامعه]] را در زمینه‌های گوناگون تضمین می‌کند و جامعه را از [[فساد]] و [[انحراف]] [[نجات]] می‌دهد<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>.
در این [[بینش]]، افزون بر جایگاه مهمی که قلم، در جهت [[ارشاد]] و [[هدایت مردم]] دارد در عرصۀ [[مهار قدرت]] و [[اصلاح]] امور در [[جامعه]] نیز نقشی اساسی دارد، [[وظیفه]] همگانی [[امر به معروف و نهی از منکر]]، با [[هدف]] رواج [[خوبی‌ها]] و جلوگیری از گسترش [[بدی‌ها]]، یکی از زمینه‌های آزادی قلم است. این وظیفه در [[فرهنگ اسلامی]]، از مهم‌ترین وظایفی است که احیای آن، [[سلامت جامعه]] را در زمینه‌های گوناگون تضمین می‌کند و جامعه را از [[فساد]] و [[انحراف]] [[نجات]] می‌دهد<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>.


==[[آزادی مطبوعات]]==
== [[آزادی مطبوعات]] ==
مسأله آزادی مطبوعات از یک‌سو، به [[آزادی فکر]] و بیان مربوط است و از سوی دیگر، به [[آزادی‌های سیاسی]] [[اجتماعی]]. مطبوعات، در این شکل گسترده از ویژگی دنیای جدید است و از همان بدو پیدایش مسأله آزادی مطبوعات اهمیت داشته است. اما نگاه [[حضرت آیت‌الله خامنه‌ای]] به این مسأله، یک نگاه [[اسلامی]] و بر پایه‌هایی [[استوار]] است که در آزادی فکر و بیان مطرح شده است.
مسأله آزادی مطبوعات از یک‌سو، به [[آزادی فکر]] و بیان مربوط است و از سوی دیگر، به [[آزادی‌های سیاسی]] [[اجتماعی]]. مطبوعات، در این شکل گسترده از ویژگی دنیای جدید است و از همان بدو پیدایش مسأله آزادی مطبوعات اهمیت داشته است.
مطبوعات سه [[وظیفه]] عمده دارند:
#[[نقد]] و [[نظارت]]،
#[[اطلاع‌رسانی]] صادقانه و شفاف،
#طرح و تبادل آراء و [[افکار]] در [[جامعه]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، ۹/۱۲/۱۳۷۹.</ref>.
اگرچه با توجه به نوع [[وظایف]] مطبوعات، به نظر برسد مسأله مطبوعات ذیل [[نظریه]] [[آزاداندیشی]] قرار دارد؛ مهمترین ویژگی مطبوعات که آن را از نظریه آزاداندیشی متمایز می‌کند، محیط مخاطبان آن است. مطبوعات با عموم [[مردم]] سروکار دارند و به محیط‌های تخصصی محدود نیستند. این ویژگی این امکان را می‌دهد که کسی با [[عیاری]] و بازیگری عکس مار را به جای کلمه مار به مخاطبان عرضه کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های استان سمنان، ۱۸/۸/۱۳۸۵.</ref>. صاحب‌نظران باید با ورود به مطبوعات، آنها را از حالت کم‌محتوا خارج کنند و به بحث‌های تأمل‌برانگیز و ارشادکننده برای مردم بکشانند و [[فرهنگ]] [[انقلاب]] را تعمیق کنند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم فارغ‌التحصیلی گروهی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، ۱۲/۶/۱۳۷۷.</ref> که شاید مهمترین شیوه برخورد با این معضل است. این معضل، موقعیت بسیار مغتنمی برای [[دشمن]] است. به این دلیل، مسأله مطبوعات نیازمند حساسیت بیشتری است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۹/۴/۱۳۷۹.</ref>.
 
با این حال، به جهت سنخ وظایف مطبوعات و [[انتظار خاص]]ی که از آنها هست، نمی‌توان از مطبوعات و آزادی مطبوعات [[چشم]] پوشید<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، ۹/۱۲/۱۳۷۹.</ref>؛ اما باید توجه داشت که [[آزادی]] وسیله انجام [[رسالت]] مطبوعات است، نه آنکه رسالت مطبوعات پای آزادی همه‌جانبه و بی‌بندوبار [[قربانی]] شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا{{س}}، ۱۸/۷/۱۳۷۷.</ref>. [[آزادی مطبوعات]] برای انجام این [[وظایف]] است و تأمین آزادی مطبوعات در این جهت هم نشانه [[رشد]] و [[آزادگی]] [[ملت]] است و هم باعث آن؛ بنابراین با آزادی مطبوعات و آزادی قلم، نباید [[ارزش‌ها]] پامال شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، ۹/۱۲/۱۳۷۹.</ref>.
 
اگر مطبوعات رسالت مطلوب خود را انجام دهند، تنوع و تعدد آنها مطلوب نیز است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جوانان در مصلای بزرگ تهران، ۱/۲/۱۳۷۹.</ref>. اما برخی مطبوعات [[مصالح ملی]] را رعایت نمی‌کنند؛ ارزش‌های [[اسلام]] و [[انقلاب]] را مخدوش جلوه می‌دهند و فضایی مطلوب برای [[دشمن]] فراهم می‌کنند؛ اما در نهایت فریاد عدم آزادی نیز برمی‌آورند. [[حضرت آیت‌الله خامنه‌ای]] با [[خیانت]]، سم‌پاشی، [[اضلال]] و شارلاتانیزم شمردن این نوع [[کارها]] حساب آنها را از مسأله آزادی مطبوعات جدا می‌کند و خواستار برخورد با آنها و جلوگیری از این کارها می‌شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با وزیر، معاونین و رؤسای مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور، ۲۱/۵/۱۳۷۱؛ دیدار مهمانان خارجی دهه فجر و قشرهای مختلف مردم در روز نیمه شعبان، ۱۸/۱۱/۱۳۷۱؛ دیدار مدیران و مسئولان مطبوعات کشور، ۱۳/۲/۱۳۷۵؛ گفت و شنود به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا{{س}}، ۱۸/۷/۱۳۷۷؛ خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۸/۵/۱۳۷۸؛ دیدار جوانان در مصلای بزرگ تهران، ۱/۲/۱۳۷۹؛ دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۹/۴/۱۳۷۹؛ دیدار گروه کثیری از کارگران و معلمان به مناسبت روز کارگر و هفته معلم، ۱۱/۲/۱۳۸۱.</ref>. به نظر ایشان محدود کردن این مطبوعات، محدود کردن آزادی مطبوعات و انتقال اطلاعات نیست؛ بلکه انتقال سالم اطلاعات و جلوگیری از [[نفوذ]] دشمن است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با جوانان در مصلای بزرگ تهران، ۱/۲/۱۳۷۹.</ref>.
 
این محدودیت حتی جنبه بین‌المللی نیز باید داشته باشد. اگر مطبوعات یک [[کشور]] به یکی از [[مذاهب اسلامی]] [[حمله]] کنند و مطبوعات کشور دیگر نیز متقابلاً به [[مذهب]] آنها حمله نمایند، دعواهای [[سیاسی]] در قلمرو [[فکر]] مذهبی و [[دینی]] وارد شده و گروه‌ها با پشتوانه فکر و [[تعصب]] دینی به [[جان]] هم می‌افتند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اعضای شرکت‌کننده در گردهمایی نخستین دوره شورای عالی بین‌المللی مجمع‌التقریب بین المذاهب‌الإسلامیة، ۱/۷/۱۳۷۰.</ref>؛ چنان‌که افرادی را برای [[نوشتن]] کتاب علیه [[جمهوری اسلامی]] یا علیه [[تشیع]] یا علیه برخی از [[عقاید]] [[ملت]] [[مسلمان]] [[ایران]] به [[خدمت]] گرفتند و از سوی دیگر عده‌ای را هم وادار کردند با زبان خود آنها، به این کتاب‌ها و به این اشکال‌ها و دشنام‌ها پاسخ دهند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با رؤسای سه قوه کارگزاران نظام اسلامی و شخصیت‌های خارجی شرکت‌کننده در کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی، ۱۳/۵/۱۳۷۵.</ref>. البته در حوزه بین‌الملل شاید نتوان از روش‌های [[قضایی]] و [[حکومتی]] برای حل این [[مشکلات]] استفاده کرد و استفاده از نهادهایی چون تقریب لازم می‌آید<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اعضای شرکت‌کننده در گردهمایی نخستین دوره شورای عالی بین‌المللی مجمع‌التقریب بین المذاهب‌الإسلامیة، ۱/۷/۱۳۷۰.</ref>.<ref>[[ابوالحسن حسنی (زاده 1348)|حسنی، ابوالحسن]]، [[آزادی اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «آزادی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۱۱۵۹.</ref>


همان‌گونه که [[آزادی]] در هیچ جای دیگر بی‌قید و شرط نیست آزادی بیان برای مطبوعات نیز از این قاعده مستثنی نیست. مقام معظم رهبری آزادی بیان مطبوعات را از دید [[قانون]] در حدی می‌داند که هر نشریه انتقال سالم اطلاعات را سرلوحه کار خود قرار دهد و موجب تشویش [[افکار عمومی]] و [[ایجاد اختلاف]] و ایجاد [[بدبینی]] در مردم نسبت به [[نظام]] و وسیله [[گمراهی]] مردم از [[مسیر کمال]] نشود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بیانات در پرسش و پاسخ از محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی.</ref>. مثلاً اشاعه اکاذیب نکند، یا [[ایمان]] مردم را [[سست]] ننماید. در غیر این صورت قانون باید با این نشریه برخورد کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بیانات در ۴/۱۲/۱۳۷۷.</ref> و در صورت [[لزوم]] طبق قانون [[جرائم]] مطبوعاتی تعطیل شود<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بیانات در ۲۱/۵/۱۳۷۱.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[نظام حقوق اسلامی - محمدی (مقاله)|مقاله «نظام حقوق اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۹۵۲.</ref>
اگرچه با توجه به نوع [[وظایف]] مطبوعات، به نظر می‌رسد مسأله مطبوعات ذیل [[نظریه]] [[آزاداندیشی]] قرار دارد؛ مهمترین ویژگی مطبوعات که آن را از نظریه آزاداندیشی متمایز می‌کند، محیط مخاطبان آن است. مطبوعات با عموم [[مردم]] سروکار دارند و به محیط‌های تخصصی محدود نیستند. صاحب‌نظران باید با ورود به مطبوعات، آنها را از حالت کم‌محتوا خارج کنند و به بحث‌های تأمل‌برانگیز و ارشادکننده برای مردم بکشانند و [[فرهنگ]] [[انقلاب]] را تعمیق کنند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم فارغ‌التحصیلی گروهی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، ۱۲/۶/۱۳۷۷.</ref> که شاید مهمترین شیوه برخورد با این معضل است. این معضل، موقعیت بسیار مغتنمی برای [[دشمن]] است. به این دلیل، مسأله مطبوعات نیازمند حساسیت بیشتری است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۹/۴/۱۳۷۹.</ref>.<ref>[[ابوالحسن حسنی (زاده 1348)|حسنی، ابوالحسن]]، [[آزادی اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «آزادی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۱۱۵۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۴: خط ۳۱:
# [[پرونده:1100625.jpg|22px]] [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''درسنامه فقه سیاسی''']]
# [[پرونده:1100625.jpg|22px]] [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''درسنامه فقه سیاسی''']]
# [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[ابوالحسن حسنی (زاده 1348)|حسنی، ابوالحسن]]، [[آزادی اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «آزادی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|'''منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲''']]
# [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[ابوالحسن حسنی (زاده 1348)|حسنی، ابوالحسن]]، [[آزادی اسلامی - حسنی (مقاله)|مقاله «آزادی اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|'''منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲''']]
# [[پرونده:1100619.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[نظام حقوق اسلامی - محمدی (مقاله)| '''نظام حقوق اسلامی''']]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۵۲: خط ۳۸:
{{آزادی}}
{{آزادی}}


[[رده:آزادی]]
[[رده:آزادی سیاسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۴

آزادی قلم از عرصه های آزادی است و دارای محدودیت بوده و به صورت مطلق نیست. اسلام برای قلم ارزش مهمی قایل است. انسان در مقام بیان خود آزاد است؛ اما پرهیز از دروغ، نشر باطل و منکرات، اهانت به فرد یا جامعه و آنچه موجب تضعیف نظام و امت اسلامی است، واجب و ارتکاب آنها حرام است.

آزادی قلم در جوامع غربی

یکی از عرصه‌های آزادی که در مکاتب غربی پذیرفته شده و از اصول مسلّم در جوامع پیشرفته محسوب می‌شود، "آزادی قلم" است. این آزادی از حقوق اولیه انسان محسوب می‌شود و به موجب آن انسان حق دارد ایده و عقیده خود را بدون هیچ مانع و محدودیتی ابراز کند. این آزادی، شامل آزادی قلم، مطبوعات و مطلق اطلاع رسانی می‌شود [۱].

آزادی قلم در مکتب اسلام

در مکتب اسلام، ارزش‌هایی وجود دارد که آزادی قلم را محدود می‌کند. در این مکتب، انسان در محدوده‌ای آزاد است که حقوق و مصالح جامعه را در معرض خطر قرار ندهد. اگر «ایمان و اعتقاد دینی» و «اجرای اَحکام و قوانین مذهبی»، سعادت و رستگاری انسان را تأمین می‌کند، تعرض به آنها تحت عنوان آزادی، مهم‌ترین حق جامعه را نشانه رفته است، نه تنها مراعات «حریم اشخاص» ضرورت دارد، بلکه رعایت «حرمتِ مقدسات» مردم نیز لازم است [۲].

بر اساس اصل حریت، آدمی در ابراز اندیشه‌ها و افکار خود و نیز چاپ و نشر آنها آزاد است، اما پرهیز از دروغ، نشر باطل و منکرات، اهانت به فرد یا جامعه و آنچه موجب تضعیف نظام و امت اسلامی است، واجب و ارتکاب آنها حرام است؛ از این‌رو چاپ و نشر محصولات فرهنگی و کتاب‌های منحرف جایز نیست و دولت اسلامی می‌تواند از آنها جلوگیری کند و یا در صورت نشر آنها را جمع‌آوری کند. دولت اسلامی همچنین در دوران جنگ می‌تواند از فعالیت مطبوعاتی که سبب تضعیف روحیۀ رزمندگان اسلام می‌شوند، یا اسرار را برای دشمن فاش می‌کنند، جلوگیری کند[۳].

با این همه، اسلام برای آزادی قلم در محدوده‌ای مشخص، ارزشی فوق‌العاده قائل است. در نخستین آیاتی که بر پیامبر اکرم (ص) نازل شده، سخن از قلم است. خداوند به قلم سوگند یاد می‌کند[۴] و بدین وسیله ارزش آن را در پیشگاه الهی یادآوری می‌کند، چنان‌که «قدرت بیان» را از نخستین مظاهر رحمت الهی می‌شمارد که پس از آفرینش انسان به او عطا شده است[۵]. آیاتی که «کتمان حق و حقیقت» را سرزنش می‌کند و در نتیجه، «اظهار حق» را در عرصه‌های گوناگون لازم می‌شمارد، دلیل دیگری بر آزادی قلم است، بلکه وظیفه‌ای به عهده آشنایان به حق و حقیقت است[۶].

در این بینش، افزون بر جایگاه مهمی که قلم، در جهت ارشاد و هدایت مردم دارد در عرصۀ مهار قدرت و اصلاح امور در جامعه نیز نقشی اساسی دارد، وظیفه همگانی امر به معروف و نهی از منکر، با هدف رواج خوبی‌ها و جلوگیری از گسترش بدی‌ها، یکی از زمینه‌های آزادی قلم است. این وظیفه در فرهنگ اسلامی، از مهم‌ترین وظایفی است که احیای آن، سلامت جامعه را در زمینه‌های گوناگون تضمین می‌کند و جامعه را از فساد و انحراف نجات می‌دهد[۷].

آزادی مطبوعات

مسأله آزادی مطبوعات از یک‌سو، به آزادی فکر و بیان مربوط است و از سوی دیگر، به آزادی‌های سیاسی اجتماعی. مطبوعات، در این شکل گسترده از ویژگی دنیای جدید است و از همان بدو پیدایش مسأله آزادی مطبوعات اهمیت داشته است.

اگرچه با توجه به نوع وظایف مطبوعات، به نظر می‌رسد مسأله مطبوعات ذیل نظریه آزاداندیشی قرار دارد؛ مهمترین ویژگی مطبوعات که آن را از نظریه آزاداندیشی متمایز می‌کند، محیط مخاطبان آن است. مطبوعات با عموم مردم سروکار دارند و به محیط‌های تخصصی محدود نیستند. صاحب‌نظران باید با ورود به مطبوعات، آنها را از حالت کم‌محتوا خارج کنند و به بحث‌های تأمل‌برانگیز و ارشادکننده برای مردم بکشانند و فرهنگ انقلاب را تعمیق کنند[۸] که شاید مهمترین شیوه برخورد با این معضل است. این معضل، موقعیت بسیار مغتنمی برای دشمن است. به این دلیل، مسأله مطبوعات نیازمند حساسیت بیشتری است[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. ورعی، سید جواد، درسنامه فقه سیاسی، ص ۱۲۴؛ قدردان قراملکی، محمد حسن، آزادی در فقه و حدود آن، ص ۳۱.
  2. ورعی، سید جواد، درسنامه فقه سیاسی، ص ۱۲۴.
  3. عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی، ص ۲۰.
  4. سوره قلم، آیه ۱.
  5. سوره الرحمن، آیه ۱-۴.
  6. سوره آل عمران، آیه ۷۱.
  7. ورعی، سید جواد، درسنامه فقه سیاسی، ص ۱۲۴.
  8. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در مراسم فارغ‌التحصیلی گروهی از دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس، ۱۲/۶/۱۳۷۷.
  9. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بیانات در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، ۱۹/۴/۱۳۷۹.
  10. حسنی، ابوالحسن، مقاله «آزادی اسلامی»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ ص ۱۱۵۹.