سهل بن سعد ساعدی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه' به 'توضیح تصویر = تصویری کهن از مدینه') |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = سهل بن سعد ساعدی | مداخل مرتبط = [[سهل بن سعد ساعدی در تاریخ اسلامی]] - [[سهل بن سعد ساعدی در معارف و سیره حسینی]] - [[سهل بن سعد ساعدی در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب | |||
| نام = سهل بن سعد ساعدی | |||
| مشهور به = | |||
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg | |||
| عرض تصویر = | |||
| توضیح تصویر = تصویری کهن از [[مدینه]] | |||
| نام کامل = سهل بن سعد ساعدی | |||
| نامهای دیگر = | |||
| جنسیت = مرد | |||
| کنیه = {{فهرست جعبه افقی| ابوالعباس | ابو یحیی }} | |||
| لقب = | |||
| اهل = | |||
| از قبیله = [[خزرج]] | |||
| از تیره = | |||
| پدر = [[سعد بن مالک]] | |||
| مادر = [[ابیه بنت حارث]] | |||
| همسر = [[هند بنت زیاد]] | |||
| پسر = | |||
| دختر = | |||
| خواهر = | |||
| برادر = | |||
| خویشاوندان = | |||
| وابستگان = | |||
| تاریخ تولد = پنج سال قبل از [[هجرت]] | |||
| محل تولد = [[مدینه]] | |||
| محل زندگی = | |||
| تاریخ درگذشت = [[۹۶ هجری]] | |||
| محل درگذشت = [[مدینه]] | |||
| تاریخ شهادت = | |||
| محل شهادت = | |||
| طول عمر = ۱۰۰ سال | |||
| محل دفن = | |||
| دین = | |||
| مذهب = | |||
| از اصحاب = {{فهرست جعبه افقی| [[پیامبر خاتم]] | [[امام علی]] }} | |||
| از طبقه = | |||
| در جنگ = {{فهرست جعبه افقی| [[جنگ احد]] | [[جنگ خندق]] | [[جنگ خیبر]] | [[جنگ جمل]] | [[جنگ صفین]] }} | |||
| نقشها = | |||
| فعالیتها = | |||
| علت شهرت = | |||
| علت درگذشت = | |||
| علت شهادت = | |||
| راوی از = | |||
| روایات مشهور = | |||
| مشایخ او = | |||
| راویان از او = | |||
| آخرین راوی از او = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
سهل [[فرزند]] سعد ساعدی از [[انصار]] [[خزرجی]] و از مشاهیر [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} بود. وی کنیهاش ابوالعباس یا [[ابو یحیی]] و نام او ابتدا [[حزن]] بود که [[رسول خدا]] {{صل}} او را سهل نامید<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۳۶۶ و ر. ک: الاصابه، ج۳، ص۲۰۰.</ref>. سهل با این که به هنگام [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} پانزده سال داشت. اما به سبب [[ملاقات]] او با [[رسول خدا]] {{صل}} و شنیدن [[حدیث]] از آن [[حضرت]] به [[اصحاب پیامبر]] معروف است. او از کسانی است که [[عمر طولانی]] داشت و تا زمان [[حکومت]] [[حجاج بن یوسف ثقفی]] در قید [[حیات]] بود<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۳۶۶ و الاصابه، ج۳، ص۲۰۰.</ref>. و در زمره [[اصحاب امیرمؤمنان]] درآمد و به [[ولایت]] آن [[حضرت]] [[ایمان کامل]] داشت<ref>رجال طوسی، ص۴۳، ش۱۴.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۰۰-۷۰۱.</ref> | |||
==سهل و منظره دلخراش اسرای [[کربلا]]== | == سهل و منظره دلخراش اسرای [[کربلا]] == | ||
هیچگاه گاه سهل [[دست]] از [[ایمان]] و [[اعتقاد]] خود نسبت به [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} برنداشت ولذا در [[شام]] موقعی که از آوردن سرهای بریده [[اباعبدالله الحسین]] {{ع}} و یارانش و نیز اسرای [[خاندان عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}} [[آگاه]] شد سخت ناراحت شد. او خود [[نقل]] میکند، که گفت: روزی وارد [[شام]] شدم، دیدم [[مردم]]، [[شهر]] را آذین بسته و جز اندکی، [[غرق]] در شادمانیاند. علت را پرسیدم. گفتند: این [[شادی]] و پایکوبی برای آن است که سر [[حسین بن علی]] {{ع}} از [[عترت]] [[محمد]] {{صل}} را از [[عراق]] برای [[یزید]] هدیه آوردهاند! گفتم: واعجبا، [[سر امام حسین]] {{ع}} را میآورند و [[مردم]] [[شادی]] میکنند؟! سپس پرسیدم از کدام دروازه آنها را وارد میکنند؟ اشاره کردند به دروازه ساعات. در همین حال بودم که [[پرچمها]] را یکی پس از دیگری از دروازه ساعات وارد کردند، ناگاه دیدم که سواری میآید و نیزه در [[دست]] دارد و سری بر آن نیزه [[نصب]] کرده، دیدم که آن سر [[مقدس]] شبیهترین [[مردم]] به [[رسول خدا]] {{صل}} یعنی سر [[ابا عبدالله الحسین]] [[سبط پیامبر]] {{صل}} است، سپس دیدم پشت آن سر بریده، [[زنان]] و [[کودکان]] بسیار بر شتران برهنه سوار کرده میآورند <ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۷.</ref>. در پی این واقعه جانگداز سهل محزون و [[غمگین]] گردید اما چارهای جز [[صبر]] و تماشای [[مصائب]] نداشت.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۰۱.</ref> | |||
==سهل در چنگال [[حجاج]]== | == سهل در چنگال [[حجاج]] == | ||
[[حجاج]] در سال ۷۴ [[هجری]] سهل را احضار کرد و از او پرسید: چرا [[عثمان]] را [[یاری]] نکردی؟ وی در پاسخ گفت: چرا، من او را [[یاری]] کردم. حجاج گفت: [[دروغ]] گفتی. و سپس [[دستور]] داد بر گردن وی مهری بزنند تا [[مردم]] او را بشناسند و از او دوری کنند و ۹ به سخنانش گوش ندهند. چنان که بر گردن [[انس بن مالک]] و [[دست]] [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[صحابی]] بزرگ [[رسول خدا]] {{صل}} نیز همین مهر را زد<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۳۶۶ و ر. ک: الاصابه، ج۳، ص۲۰۰.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۰۱-۷۰۲.</ref> | |||
==[[وفات]] سهل== | == [[وفات]] سهل == | ||
سهل ساعدی به سال ۹۱ یا ۹۶ [[هجری]] در سن [[صد]] سالگی که آخرین [[صحابی پیامبر]] در آن زمان بود در [[مدینه]] از [[دنیا]] رفت<ref>در برخی منابع آخرین صحابی که از دنیا رفته ابو امامه باهلی را گفتهاند که در ترجمه صدی بن عجلان در همین اثر میآید. اما به نظر میرسد آخرین صحابی سهل ساعدی بوده است.</ref>. او قبل از مرگش میگفت: هر کس بعد از من گفت من از [[رسول خدا]] شنیدم که چنین فرموده، از او قبول نکنید. جنازه این [[صحابی پیامبر]] و [[یار]] باوفای [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[قبرستان بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>الاصابه، ج۳، ص۲۰۰.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۷۰۲.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۲۰: | خط ۶۶: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
#[[پرونده:1379452.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|'''اصحاب امام علی ج۱''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۷: | خط ۷۳: | ||
{{صحابه انصار}} | {{صحابه انصار}} | ||
{{غدیر}} | {{غدیر}} | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب امام علی]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||
[[رده:خزرج]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۸
سهل بن سعد ساعدی | |
---|---|
نام کامل | سهل بن سعد ساعدی |
جنسیت | مرد |
کنیه |
|
از قبیله | خزرج |
پدر | سعد بن مالک |
مادر | ابیه بنت حارث |
همسر | هند بنت زیاد |
تاریخ تولد | پنج سال قبل از هجرت |
محل تولد | مدینه |
درگذشت | ۹۶ هجری، مدینه |
طول عمر | ۱۰۰ سال |
از اصحاب | |
حضور در جنگ | |
مقدمه
سهل فرزند سعد ساعدی از انصار خزرجی و از مشاهیر اصحاب پیامبر (ص) بود. وی کنیهاش ابوالعباس یا ابو یحیی و نام او ابتدا حزن بود که رسول خدا (ص) او را سهل نامید[۱]. سهل با این که به هنگام رحلت رسول خدا (ص) پانزده سال داشت. اما به سبب ملاقات او با رسول خدا (ص) و شنیدن حدیث از آن حضرت به اصحاب پیامبر معروف است. او از کسانی است که عمر طولانی داشت و تا زمان حکومت حجاج بن یوسف ثقفی در قید حیات بود[۲]. و در زمره اصحاب امیرمؤمنان درآمد و به ولایت آن حضرت ایمان کامل داشت[۳].[۴]
سهل و منظره دلخراش اسرای کربلا
هیچگاه گاه سهل دست از ایمان و اعتقاد خود نسبت به اهل بیت پیامبر (ص) برنداشت ولذا در شام موقعی که از آوردن سرهای بریده اباعبدالله الحسین (ع) و یارانش و نیز اسرای خاندان عصمت و طهارت (ع) آگاه شد سخت ناراحت شد. او خود نقل میکند، که گفت: روزی وارد شام شدم، دیدم مردم، شهر را آذین بسته و جز اندکی، غرق در شادمانیاند. علت را پرسیدم. گفتند: این شادی و پایکوبی برای آن است که سر حسین بن علی (ع) از عترت محمد (ص) را از عراق برای یزید هدیه آوردهاند! گفتم: واعجبا، سر امام حسین (ع) را میآورند و مردم شادی میکنند؟! سپس پرسیدم از کدام دروازه آنها را وارد میکنند؟ اشاره کردند به دروازه ساعات. در همین حال بودم که پرچمها را یکی پس از دیگری از دروازه ساعات وارد کردند، ناگاه دیدم که سواری میآید و نیزه در دست دارد و سری بر آن نیزه نصب کرده، دیدم که آن سر مقدس شبیهترین مردم به رسول خدا (ص) یعنی سر ابا عبدالله الحسین سبط پیامبر (ص) است، سپس دیدم پشت آن سر بریده، زنان و کودکان بسیار بر شتران برهنه سوار کرده میآورند [۵]. در پی این واقعه جانگداز سهل محزون و غمگین گردید اما چارهای جز صبر و تماشای مصائب نداشت.[۶]
سهل در چنگال حجاج
حجاج در سال ۷۴ هجری سهل را احضار کرد و از او پرسید: چرا عثمان را یاری نکردی؟ وی در پاسخ گفت: چرا، من او را یاری کردم. حجاج گفت: دروغ گفتی. و سپس دستور داد بر گردن وی مهری بزنند تا مردم او را بشناسند و از او دوری کنند و ۹ به سخنانش گوش ندهند. چنان که بر گردن انس بن مالک و دست جابر بن عبدالله انصاری صحابی بزرگ رسول خدا (ص) نیز همین مهر را زد[۷].[۸]
وفات سهل
سهل ساعدی به سال ۹۱ یا ۹۶ هجری در سن صد سالگی که آخرین صحابی پیامبر در آن زمان بود در مدینه از دنیا رفت[۹]. او قبل از مرگش میگفت: هر کس بعد از من گفت من از رسول خدا شنیدم که چنین فرموده، از او قبول نکنید. جنازه این صحابی پیامبر و یار باوفای امیرالمؤمنین (ع) در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد[۱۰].[۱۱]
جستارهای وابسته
- سعد ساعدی (پدر)
منابع
پانویس
- ↑ اسد الغابه، ج۲، ص۳۶۶ و ر. ک: الاصابه، ج۳، ص۲۰۰.
- ↑ اسد الغابه، ج۲، ص۳۶۶ و الاصابه، ج۳، ص۲۰۰.
- ↑ رجال طوسی، ص۴۳، ش۱۴.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۰۰-۷۰۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۷.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۰۱.
- ↑ اسد الغابه، ج۲، ص۳۶۶ و ر. ک: الاصابه، ج۳، ص۲۰۰.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۰۱-۷۰۲.
- ↑ در برخی منابع آخرین صحابی که از دنیا رفته ابو امامه باهلی را گفتهاند که در ترجمه صدی بن عجلان در همین اثر میآید. اما به نظر میرسد آخرین صحابی سهل ساعدی بوده است.
- ↑ الاصابه، ج۳، ص۲۰۰.
- ↑ ناظمزاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۱، ص۷۰۲.