شناخت امام مهدی: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== [[دلایل]] [[لزوم]] [[شناخت امام زمان]] {{ع}} == | == [[دلایل]] [[لزوم]] [[شناخت امام زمان]] {{ع}} == | ||
# '''دلیل عقلی''': [[پیامبر اکرم]] {{صل}} خلیفۀ [[خداوند]] است و بر اساس [[وحی]] سخن میگوید و عمل میکند و چون [[امام]]، | # '''دلیل عقلی''': [[پیامبر اکرم]] {{صل}} خلیفۀ [[خداوند]] است و بر اساس [[وحی]] سخن میگوید و عمل میکند و چون [[امام]]، نائب پیامبر {{صل}} و سخن و عملش به منزلۀ سخن و [[عمل]] [[پیامبر]] {{صل}} است یعنی تمام حرکات و [[اعمال]] و سخنانش [[وحیانی]] و ملکوتی است، این الزام را برای ما به وجود میآورد که او را به خوبی بشناسیم تا گرفتار [[امام]] نماهای خبیث زمینی نشویم<ref>ر. ک: [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[امام مهدی موجود موعود (کتاب)|امام مهدی موجود موعود]]، ص ۱۹۳ ـ ۱۸۹. </ref>. [[معرفت به امام]] یعنی [[معرفت]] به [[ولایت]] آن حضرت؛ یعنی به این [[باور]] رسیدن که [[امام]]، به [[انسانها]] نزدیکتر و سزاوارتر از خودشان است، چرا که [[عشق]] هر کسی به خودش، غریزی است؛ اما [[عشق]] [[امام]] به [[انسانها]] الهی و آسمانی و زائل شدنی نیست، با این وجود آیا منطقی نیست امامی که از ما به ما نزدیکتر است را بشناسیم و در سایۀ [[ولایت]] آنان حرکت کنیم. | ||
# '''[[دلیل نقلی]]''': | # '''[[دلیل نقلی]]''': | ||
## [[امام صادق]] {{ع}} در ضمن دعایی میفرمایند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی}}<ref>«خداوندا، خودت را به من بشناسان. پس به درستی که تو اگر خودت را به من نشناسانی، پیغمبر تو را نشناسم. خداوندا، رسول خود را به من بشناسان، پس به درستی که تو اگر رسول خود را به من نشناسانی، حجّت تو را نشناسم. خداوندا، حجّت خود را به من بشناسان، پس به درستی که تو اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دین خویش گمراه میشوم»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۳۷.</ref>. | ## [[امام صادق]] {{ع}} در ضمن دعایی میفرمایند: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی}}<ref>«خداوندا، خودت را به من بشناسان. پس به درستی که تو اگر خودت را به من نشناسانی، پیغمبر تو را نشناسم. خداوندا، رسول خود را به من بشناسان، پس به درستی که تو اگر رسول خود را به من نشناسانی، حجّت تو را نشناسم. خداوندا، حجّت خود را به من بشناسان، پس به درستی که تو اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دین خویش گمراه میشوم»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۳۷.</ref>. | ||
## [[امام باقر]] {{ع}} میفرمایند: «[[بنده]] [[مؤمن]] نباشد تا [[خدا]] و رسولش و همه امامها را و [[امام]] زمانش را بشناسد»<ref>{{متن حدیث|لَا یَکُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّی یَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ کُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ}}؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.</ref>. | ## [[امام باقر]] {{ع}} میفرمایند: «[[بنده]] [[مؤمن]] نباشد تا [[خدا]] و رسولش و همه امامها را و [[امام]] زمانش را بشناسد»<ref>{{متن حدیث|لَا یَکُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّی یَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ کُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ}}؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.</ref>. | ||
## [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ هُوَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً}}<ref>خالد برقی، احمد بن محمد، محاسن برقی، ج۱، ص۲۵۱ و مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۳، ص۷۶.</ref>. نکته ای که در این [[روایت]] وجود دارد این است که [[پیامبر]] {{صل}} با اضافه کردن کلمۀ [[امام]] به کلمۀ زمان؛ [[ضرورت وجود امام]] را در هر عصر و زمانی لازم میدانند و چنین [[کلامی]] جز بر [[امامان معصوم]] [[شیعه]] که آخرین آنها [[امام عصر]] است منطبق نمیگردد با توجه به این [[روایت]] مهدیباوری، شرط بهرهمندی از [[ایمان]] و | ## [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ هُوَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً}}<ref>خالد برقی، احمد بن محمد، محاسن برقی، ج۱، ص۲۵۱ و مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۳، ص۷۶.</ref>. نکته ای که در این [[روایت]] وجود دارد این است که [[پیامبر]] {{صل}} با اضافه کردن کلمۀ [[امام]] به کلمۀ زمان؛ [[ضرورت وجود امام]] را در هر عصر و زمانی لازم میدانند و چنین [[کلامی]] جز بر [[امامان معصوم]] [[شیعه]] که آخرین آنها [[امام عصر]] است منطبق نمیگردد با توجه به این [[روایت]] مهدیباوری، شرط بهرهمندی از [[ایمان]] و اسلام واقعی است و منظور از [[جاهلیت]]، ایام [[کفر]] و [[ضلالت]] قبل از [[اسلام]] است. | ||
## [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: «به [[درستی]] که [[بهترین]] و واجبترین فریضهها بر [[انسان]] [[شناخت پروردگار]] و [[اقرار]] به [[بندگی]] او و پس از آن [[شناخت]] [[فرستاده خدا]] میباشد و [[گواهی]] دادن به [[پیامبری]] او و در مرحله بعد شناختن امامی که به صفت و نامش در حال [[سختی]] و [[راحتی]] به او [[اقتدا]] مینمایی»<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۷۱.</ref>. | ## [[امام صادق]] {{ع}} میفرمایند: «به [[درستی]] که [[بهترین]] و واجبترین فریضهها بر [[انسان]] [[شناخت پروردگار]] و [[اقرار]] به [[بندگی]] او و پس از آن [[شناخت]] [[فرستاده خدا]] میباشد و [[گواهی]] دادن به [[پیامبری]] او و در مرحله بعد شناختن امامی که به صفت و نامش در حال [[سختی]] و [[راحتی]] به او [[اقتدا]] مینمایی»<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۷۱.</ref>. | ||
نسخهٔ ۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۹
مهمترین تکالیف مؤمنان پس از معرفت به خدا و رسول شناخت امام معصوم (ع) مخصوصا نسبت به امام غائب است. این معرفت شامل ویژگیها و ابعاد وجودی، مثل امامت، عصمت، علم، حیات، طول عمر و اندیشیدن و... میشود. از آثاری که برای شناخت امام بیان شده محبت و دوستی امام و نجات از مرگ جاهلی بیان شده است.
مقدمه
اوّلین و مهمترین وظیفه امّت در قبال امام، معرفت نسبت به اوست؛ زیرا بهرهگیری از وجود امام و هدایتهای او فرع بر شناخت اوست و اگر کسی امام خود را نشناسد در گمراهی و جهل خواهد بود؛ به همین دلیل از پیامبر اسلام (ص) نقل شده که فرمود: "هرکس بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد، با مرگ جاهلیّت مرده است"[۱]. در حدیثی از امام باقر (ع) میخوانیم: "هر کس که خداوند عزّوجل را عبادت کند (با عبادتی که خود را به زحمت میاندازد) در حالی که برای او امام و پیشوای الهی نباشد، در این صورت تلاشش پذیرفته نمیشود و در گمراهی و سرگردانی به سر میبرد و خداوند اعمالش را دشمن میدارد و مثل او مثل گوسفندی است که چوپان خود را گم کرده است"[۲].[۳]
ضرورت شناخت امام
یکی از مهمترین تکالیف مؤمنان پس از معرفت به خدا و رسول او با توجه به احادیث، معرفت و شناخت امام معصوم (ع) است. این شناخت نسبت به امام غائب در جایگاه ویژهای قرار میگیرد؛ زیرا در زمان غیبت امام، شبههها و فتنههای فراوانی وجود دارد و برای رهایی از این فتنهها شخص منتظر به چند نوع شناخت احتیاج دارد؛ از جمله شناخت حق و باطل و مهمتر از این دو شناخت، شناخت حجت خداست تا گرفتار فتنههای کور نشوند؛ به همین دلیل روایات فراوانی از ناحیۀ معصومان نسبت به خصوصیات جسمی، اطلاعات نسبی، حوادث پیش و بعد از ظهور ایشان امام عصر آمده است. بر این اساس شناخت امام به خصوص شناخت امام عصر جزء وظایف اصلی منتظران است.
کمترین درجه معرفت به امام
برپایه حدیثی از امام صادق (ع) کمترین درجۀ معرفت به امامان معصوم از جمله امام عصر، چه در امور تشریعی و چه امور تکوینی، این است که بدانیم و باور داشته باشیم آنان همسنگ با پیامبر (ص) هستند و تنها تفاوت آنها در مسئلۀ نبوت است؛ یعنی امام نمیتواند نبی باشد[۴]. لازمه سخن این است که بدانیم ائمۀ معصومین بهسبب این ادعا (همسنگ بود با پیامبر) و با کمک آیات قرآن همچنان که بر ما ولایت دارند، اطاعتشان هم واجب است؛ یعنی به عبارتی شناخت ائمۀ معصومین توسط شیعیان در این است که اوامر معصومین را واجب الإطاعه بدانیم؛ زیرا اگر ندانیم از چه کسی باید اطاعت کنیم، در بازیهای سیاسی از بین میرویم و آنگاه جامعۀ اسلامی به تفرقه و از هم پاشیدگی تهدید خواهد شد.
مقام عظیم "ولایت" توسط آیه ﴿أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ﴾[۵] برای پیامبر اثبات شدنی است و از این رو اطاعتش بر همۀ مسلمانها واجب است. به عقیدۀ ما شیعیان، این مقام، پس از رسول خدا (ص) با توجه به بخش دیگر آیه ﴿وأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ﴾ به ائمه (ع) از جمله امام عصر (ع) منتقل شد و به همین دلیل است که شناخت و معرفت امامان معصوم از جمله امام عصر به قدری اهمیت دارد که امام سجاد (ع) شناخت امام زمان (ع) را مقدم بر انتظار میداند: «مردم دوران غیبت امام زمان (ع)، همانهایی هستند که به امامت و پیشوایی او معرفت دارند و در انتظار ظهورش به سر میبرند و آنها برتر از همۀ مردم در تمام دورانها هستند»[۶]. با این وجود میتوان مدعی شد معرفت به امام، نخستین گام برای تحقق یک انتظار توانمند است و حتی میتوان گفت معرفت در بحث مهدویت نه تنها مقدمۀ یک انتظار توانمند است بلکه، مقدمۀ ایمان و اطاعت نیز هست. معرفت، یعنی شناخت؛ اگر ما چیزی را نشناسیم، چگونه به آن ایمان بیاوریم و یا از آن اطاعت کنیم؛ یعنی اصل ایمان و اطاعت، به معرفت وابسته است.
گستره معرفت به امام
معرفت پیدا کردن به امام شامل ویژگیها و ابعاد وجودی حضرت، مثل امامت، عصمت، علم، حیات، طول عمر و اندیشیدن در کلمات و اوامر و تأمل در حکمت نامها و نشانهها و علائم ظهور و نیز دانستن سبب و حکمت غیبت پر رمز و راز ایشان میشود.
دلایل لزوم شناخت امام زمان (ع)
- دلیل عقلی: پیامبر اکرم (ص) خلیفۀ خداوند است و بر اساس وحی سخن میگوید و عمل میکند و چون امام، نائب پیامبر (ص) و سخن و عملش به منزلۀ سخن و عمل پیامبر (ص) است یعنی تمام حرکات و اعمال و سخنانش وحیانی و ملکوتی است، این الزام را برای ما به وجود میآورد که او را به خوبی بشناسیم تا گرفتار امام نماهای خبیث زمینی نشویم[۷]. معرفت به امام یعنی معرفت به ولایت آن حضرت؛ یعنی به این باور رسیدن که امام، به انسانها نزدیکتر و سزاوارتر از خودشان است، چرا که عشق هر کسی به خودش، غریزی است؛ اما عشق امام به انسانها الهی و آسمانی و زائل شدنی نیست، با این وجود آیا منطقی نیست امامی که از ما به ما نزدیکتر است را بشناسیم و در سایۀ ولایت آنان حرکت کنیم.
- دلیل نقلی:
- امام صادق (ع) در ضمن دعایی میفرمایند: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»[۸].
- امام باقر (ع) میفرمایند: «بنده مؤمن نباشد تا خدا و رسولش و همه امامها را و امام زمانش را بشناسد»[۹].
- پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «مَنْ مَاتَ وَ هُوَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً»[۱۰]. نکته ای که در این روایت وجود دارد این است که پیامبر (ص) با اضافه کردن کلمۀ امام به کلمۀ زمان؛ ضرورت وجود امام را در هر عصر و زمانی لازم میدانند و چنین کلامی جز بر امامان معصوم شیعه که آخرین آنها امام عصر است منطبق نمیگردد با توجه به این روایت مهدیباوری، شرط بهرهمندی از ایمان و اسلام واقعی است و منظور از جاهلیت، ایام کفر و ضلالت قبل از اسلام است.
- امام صادق (ع) میفرمایند: «به درستی که بهترین و واجبترین فریضهها بر انسان شناخت پروردگار و اقرار به بندگی او و پس از آن شناخت فرستاده خدا میباشد و گواهی دادن به پیامبری او و در مرحله بعد شناختن امامی که به صفت و نامش در حال سختی و راحتی به او اقتدا مینمایی»[۱۱].
امامان معصوم نسبت به شناخت امام مهدی سفارشهای بسیاری کردهاند؛ به دلیل اینکه امام عصر (ع) شرایط ویژه ای دارد، از جمله اینکه ایشان امام غایب است و ائمه (ع) نمیخواستند مؤمنان در دوران غیبت گرفتار فتنهای شوند، امام کاظم (ع) فرمودند: «امام، حجت بندگان است، هرکس او را رها کند، گمراه میشود و هرکس با او باشد، نجات مییابد و رستگار میشود»[۱۲].
راههای شناخت امام مهدی
دو راه برای شناخت امامان معصوم (ع) از جمله امام عصر (ع) وجود دارد:
- معرفت علمی: این معرفت از طریق تجربه، حال چه تجربه شخصی و یا از تجارب بزرگان و یا مطالعه کتاب و یا روایات مختلفی که درباره شناخت امامان معصوم (ع) وارده شده حاصل میشود.
- معرفت قلبی و روحی: این معرفت از طریق الهام و دعا و توسل (مخصوصا توسل به خود امام عصر) حاصل میشود.
در تقسیمی دیگر دو راه برای شنلخت بیان شده است: ۱. نص که عبارت از تعیین و تصریح پیغمبر (ص) و ائمه (ع) بر شناخت امام زمان (ع) است؛ ۲. کرامت و معجزه؛ ۳. سیره عملی[۱۳].
آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی
شناخت و اعتقاد به امام زمان (ع) دارای آثاری است که ضرورت آن را نشان میدهد. از جمله این آثار عبارت است از: ۱. محبت و دوستی امام: شناخت به هر میزان بیشتر باشد، محبت فزونتر میشود. ۲. نجات از مرگ جاهلی: در روایت آمده است: "هرکس از دنیا برود و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است"[۱۴].
مهدی شخصی و مهدی نوعی
مهدی مفهوم عامی است و در مورد هر کسی که خداوند او را هدایت کرده باشد استعمال میشود؛ لذا همه پیامبران و اوصیا (ع) مهدی هستند. منتها مقصود از مهدی در لسان روایات لقب امام زمان (ع) است و جز بر امام دوازدهم فرزند امام حسن عسکری (ع) قابل تطبیق نیست. اما مهدی به مفهوم نوعی، فردی نامعین است که در زمانی مناسب، زاده خواهد شد و جهان را پر از عدل وداد خواهد کرد. این موضوع از هیچیک از روایات نقل شده از پیامبر (ص) و امامان (ع) قابل استفاده نیست[۱۵].
نتیجه
برپایه حدیث نبوی شناخت امام در هر عصر و زمانی ضروری است[۱۶]؛ اهمیت شناخت امام بهگونهای است که اگر شخصی بهدنبال شناخت امامش نباشد و بمیرد، مرگش، مرگ جاهلی عنوان شده است. نکته مهمتر این است که شناخت امام مهدی در دوران غیبت امام، اهمیتش دوچندان میشود؛ زیرا در زمان غیبت، بهدلیل عدم دسترسی مردم به امام، دشواریها، فتنهها و شبهات فراوانی وجود دارد؛ ازاینرو برای گُم نشدن از مسیر درست و راستین، شناخت حقیقی امام مهدی بسیار حائز اهمیت است و از وظایف اصلی منتظران امام مهدی بهشمار میآید این شناخت ابعاد وسیعی چون شناخت نسب و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری امام، عصمت، شناخت نشانههای ظهور و آخرالزمان و... را شامل میشود[۱۷].
پرسش مستقیم
پرسشهای وابسته
منابع
- مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت
- جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود
- سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت ج۱
- سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت
- سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت
- مجتبی تونهای، موعودنامه
- هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران
- موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان
- پژوهشگران مرکز تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه
- سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان
- آیتی، نصرتالله، آیینه انتظار یاوران مهدی
- رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت
- محمدی، رضا، امامشناسی ۵
پانویس
- ↑ «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»
- ↑ اصول کافی، کتاب الحجة، باب معرفة الامام و الردالیه، ج۱، ص۲۵۹.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص۹۰.
- ↑ «...وَ أَدْنَي مَعْرِفَةِ الإمَامِ أَنَّهُ عِدْلُ النَّبِيِّ إلَّا دَرَجَةَ النُّبُوَّةِ»؛ کفایة الأثر، ج1، ص260؛ بحارالانوار، ج46، ص406.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ «إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ»؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
- ↑ ر. ک: جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص ۱۹۳ ـ ۱۸۹.
- ↑ «خداوندا، خودت را به من بشناسان. پس به درستی که تو اگر خودت را به من نشناسانی، پیغمبر تو را نشناسم. خداوندا، رسول خود را به من بشناسان، پس به درستی که تو اگر رسول خود را به من نشناسانی، حجّت تو را نشناسم. خداوندا، حجّت خود را به من بشناسان، پس به درستی که تو اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دین خویش گمراه میشوم»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۳۷.
- ↑ «لَا یَکُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتَّی یَعْرِفَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْأَئِمَّةَ کُلَّهُمْ وَ إِمَامَ زَمَانِهِ»؛ کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
- ↑ خالد برقی، احمد بن محمد، محاسن برقی، ج۱، ص۲۵۱ و مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۳، ص۷۶.
- ↑ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۱۷۱.
- ↑ «حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْعِبَادِ، مَنْ تَرَکَهُ هَلَکَ وَ مَنْ لَزِمَهُ نَجَا، حَقّاً عَلَی اللَّهِ تَعَالَی»؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ص ۱۴۸.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۲۳، ۱۲۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص ۴۳۴ – ۴۳۷؛ درسنامه مهدویت، ج۱، ص۱۲۳ ـ ۱۲۸.
- ↑ «مَنْ مَاتَ وَ هُوَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً». خالد برقی، احمد بن محمد، محاسن برقی، ج۱، ص۲۵۱ و مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۳، ص۷۶.
- ↑ ر. ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۵۸ ـ ۴۵۹؛ رضایی اصفهانی، محمد علی، مهدویت، ص ۱۱۷ ـ ۱۱۰؛ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۱۹۹ ۲۱۲؛ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص ۶۷۴؛ هرنجی، منصور، انتظار و وظایف منتظران، ص ۷۷؛ موسوینسب، سید جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۴۵، ۴۶؛ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص ۳۴ ـ ۳۵؛ مصباح یزدی، محمد تقی، آفتاب ولایت، ص۵۶؛ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص 189-193؛ آیتی، نصرتالله، آیینه انتظار یاوران مهدی، ص۱۶۰ ـ ۱۶۱.