فضائل امام حسن مجتبی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس}} +== پانویس == {{پانویس}})) |
(←پانویس) |
||
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = امام حسن | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
{{ | == مقدمه == | ||
بنابر [[آیات قرآن کریم]] مانند [[آیه]] سؤال و [[آیه تطهیر]] و [[آیه اولی الامر]] و احادیث متواتر مانند [[حدیث ثقلین]]، [[افضلیت]] در [[علم]] و [[مرجعیت علمی اهل بیت]] {{عم}} از جمله [[امام حسن]] {{ع}} ثابت است و در مقام عمل نیز این [[منزلت]] مورد اعتراف همه قرار گرفته است. بنا بر [[روایات]] تفسیری قریب به ۴۰ [[آیه]] [[قرآن]] درباره [[امام مجتبی]] آمده است<ref>ر.ک: الامام المجتبی {{ع}} مهجة قلب المصطفی، ص ۱۷.</ref>. جایگاه و مکانت علمی [[امام مجتبی]] در حدی است که [[امیرالمومنین]] {{ع}} برای پاسخ به مسائل به وی ارجاع داده و پس از آنکه [[امام حسن]] {{ع}} [[حکم]] تمام شقوق و احتمالات مساله را [[تبیین]] کردند [[امیرالمومنین]] {{ع}} با تبسم فرمود: {{متن حدیث|صدقت یا بُنی}}، آنگاه این [[آیه شریفه]] را تلاوت نمود: {{متن قرآن|ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}.<ref>سوره آل عمران، آیه ۴۳. ر.ک: تهذیب الأحکام، ج ۵، ص ۳۵۵. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۸.</ref> بنا بر [[نقل]] منابع [[عامه]]، آن حضرت در سن نوجوانی در [[مسجد]] [[مدینه]] مینشست و [[مردم]] دور او گرد آمده و سؤالات و مشکلات دینی آنان را حل میفرمود و [[برتری]] وی بر دیگران آشکار بود<ref>ر.ک: الکشف و البیان (تفسیر ثعلبی)، ج ۱۰، ص ۱۶۵.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص ۲۱.</ref> | |||
== | == نمونهای از فضائل امام مجتبی {{ع}} == | ||
فضائل [[امام مجتبی]]{{ع}} در منابع حدیثی و [[تاریخی]] فراوانی از [[اهل سنت]] و [[شیعه]] بیان شده است. شاید از مهمترین آنها بتوان به موارد ذیل اشاره کرد: | |||
# بنا بر نقل بسیاری از عالمان [[اهل سنت]] [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشت هستند<ref>ر.ک: احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۳؛ ترمذی، سنن، ج۵، ص۳۲۱.</ref>. کسی در میان [[اهل بیت]] به اندازه او به رسول خدا{{صل}} شباهت نداشت<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۵.</ref>. از آن حضرت به [[سبط اکبر]] و [[ریحانه]] رسول خدا{{صل}} یاد شده و از [[اصحاب کسا]] است<ref>طبری، جامع البیان، ج۲۲، ص۷؛ عیاشی، تفسیر، ج۱، ص۲۵۰.</ref>. به اتفاق شیعه و [[سنی]]، [[امام حسن]]{{ع}} در شمار اهل بیت{{عم}} و از مصداقهای [[آیه مباهله]] و [[آیه تطهیر]] است<ref>قمی، تفسیر، ج۲، ص۶۷ و ۱۹۳؛ طبری، جامع البیان، ج۲۲، ص۵.</ref> و خود آن حضرت به این ویژگی افتخار میکرد<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۶۲.</ref>. بنا بر [[روایات]] بسیار، رسول خدا{{صل}} در مناسبتهای بسیار و به گونههای مختلف، دیگران را به [[دوست داشتن]] حسنین{{عم}} امر میفرمود و [[دوستی]] با خود را مشروط به دوست داشتن آن دو میکرد<ref>احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ج۲، ص۹۶۱.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} [[جنگ]] و [[صلح]] با [[امام علی]]{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} و حسنین{{عم}} را جنگ و صلح با خود میدانست<ref>احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ج۲، ص۹۶۲.</ref>. | |||
# امام مجتبی{{ع}} سیمای [[پیامبران]] و هیبت [[سلاطین]] را داشت<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۱۷۶؛ ج۴، ص۹.</ref>، به طوری که از عظمتش کسی بر او [[سبقت]] نمیگرفت<ref>قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۱۱؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۴، ص۳۳۱.</ref>. [[ابن عباس]] با آن جایگاه ویژهای که داشت، لگام مرکب حسنین{{عم}} را میگرفت تا سوار شوند و این کار را برای خود [[سعادت]] میدانست<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۱۷۹.</ref>. هنگام [[طواف]]، انبوهی از [[مردم]] اطراف آن حضرت و برادرش [[امام حسین]]{{ع}} ازدحام میکردند<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۴۱.</ref>. | |||
# '''[[عبادت]]''': پانزده یا ۲۵ بار پیاده به [[حج]] رفت، در حالی که اسبهای نجیب پیشاپیش او در حرکت بودند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۲۹۹-۳۰۰؛ قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۱۱؛ این روایت برای امام حسین{{ع}} نیز نقل شده است. ر.ک: ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۱۸۰.</ref>. [[امام حسن]]{{ع}} سه بار نصف [[دارایی]] خود، و دو بار تمام آن را در [[راه خدا]] بخشید<ref>قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۱۳-۱۱۴؛ ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء، ج۲، ص۳۷-۳۸.</ref> و به دلیل [[جود]] و [[بخشش]] بسیار به کریم [[اهل بیت]] مشهور شد. در وصف [[عبادت]] بیمانند امام حسن{{ع}} آمده است که هرگاه [[وضو]] میگرفت لرزه بر اعضای او میافتاد و رنگش [[تغییر]] میکرد. هنگامی که از آن حضرت در این باره سؤال شد، فرمود: شایسته است کسی که در مقابل [[خداوند بزرگ]] قرار میگیرد رنگش تغییر یابد و مفاصل اندامش به لرزه درآید<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۱۸۰.</ref>. | |||
# '''[[بردباری]]''': [[حلم]] و بردباری [[امام مجتبی]]{{ع}}، از خصائص نیکوی حضرت بود و کمتر نویسندهای از کنار آن بیتفاوت گذشته است. زمانی غلام امام حسن{{ع}} خطایی مستوجب [[تنبیه]] مرتکب شد و خطاب به ایشان عرض کرد: {{متن قرآن|وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ}}<ref>«همان کسان که در شادی و رنج میبخشند و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردماند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref>. [[امام]] فرمود: تو را بخشیدم. [[غلام]] عرض کرد: {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«همان کسان که در شادی و رنج میبخشند و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردماند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.</ref>، حضرت او را [[آزاد]] فرمود<ref>خوارزمی، مقتل الحسین{{ع}}، ج۱، ص۱۹۱؛ بحارالأنوار، ج۴۳، ص۳۵۲.</ref>. همچنین یکی از [[غلامان]] حضرت پای گوسفندی را که مورد علاقه حضرت بود، [[شکست]]. از غلام سبب پرسید. گفت: هدفش ناراحت کردن امام بوده است. امام{{ع}} در پاسخ فرمود: اما من تو را با [[آزادی]] در راه خدا خوشحال میکنم. بر پایه [[روایت]] دیگری فرمود: با آزادی تو، آن ([[شیطان]]) که تو را [[فرمان]] به این کار داده است [[غمگین]] میکنم<ref>خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص۱۸۵.</ref>. | |||
# '''پاکزبانی''': این [[فضیلت]] از اصول مهم در زندگانی [[امام حسن]]{{ع}} است، تا آنجا که [[معاویه]] گفت: کسی نزد من محبوبتر از [[حسن بن علی]]{{ع}} به هنگام [[سخن گفتن]] نبود و مایل نبودم و [[دوست]] نداشتم از سخن گفتن باز ایستد. هیچگاه از او [[ناسزا]] و سخن ناخوشایندی نشنیدم، جز یک بار و آن هنگامی بود که میان او و [[عمر]] و پسر [[عثمان بن عفان]] بر سر قطعه زمینی [[اختلاف]] شد. عمرو از پیشنهاد حسن بن علی{{ع}} در [[حل اختلاف]] [[راضی]] نشد و حسن فرمود: جز آنچه بینی او را به خاک مالد، چیزی نزد ما برای او وجود ندارد! و این تنها سخن ناخوشایندی بود که از وی شنیدم<ref>الطبقات الکبری، الطبقه الخامسه، ج۱، ص۲۸۰؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۲۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۵۲.</ref>. | |||
# '''[[خردورزی]]''': [[اندیشهورزی]] از مسائل اساسی در [[سیره]] [[امام حسن]]{{ع}} است و در این باره فرمود: در شگفتم از کسی که در خوراک خود [[اندیشه]] میکند، اما تدبری در واردات [[فکری]] خود ندارد، او از آنچه، جسمش را میآزارد، پرهیز دارد؛ اما پرهیزی از وارد شدن اندیشههای ناسالم به [[قلب]] خود ندارد<ref>راوندی، الدعوات، ص۱۴۴-۱۴۵؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۱، ص۲۱۸.</ref>. آن کس که [[ادب]] ندارد [[عقل]] ندارد...، سرآمد عقلورزی [[معاشرت]] [[نیک]] با [[مردم]] است. با بهره از عقل است که سعادت دنیا و [[آخرت]] فراهم خواهد شد و کسی که فاقد عقلانیت باشد از هر دو [[محروم]] خواهد بود<ref>اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۹۴؛ بحارالأنوار، ج۷۵، ص۱۱۱.</ref>. آن حضرت همه را به مداومت بر [[تفکر]] و اندیشهورزی فراخوانده و تفکر را سرآمد همه خوبیها دانسته است<ref>ورام، مجموعه ورام، ج۱، ص۵۲.</ref>. | |||
# '''خدمت به [[بندگان]] [[خداوند]]''': [[امام]]{{ع}} هم خود به یاریرسانی به دیگران توجه داشت و هم به [[دوستان]] و شیعیانش توجه میداد. [[ابن عباس]] گوید: حسن بن علی{{ع}} به [[طواف]] مشغول بود که مردی از [[شیعیان]] برای پرداخت [[قرض]] خود [[یاری]] خواست. [[امام]] فرمود: [[مالی]] نزد خود ندارم. مرد گفت: بدهکار با دیدن شما مرا مهلت خواهد داد و از [[زندانی]] شدن رها خواهم شد. امام{{ع}} [[طواف]] خود را قطع کرد و به همراه مرد رفت. گفتند: فراموش کردهاید که در حال طواف هستید؟ فرمود: از پدرم از [[رسول خدا]]{{صل}} شنیدم که فرمود: کسی که در پی برآورده کردن مشکل [[برادر]] [[مؤمن]] خود باشد، مانند کسی است که نُه هزار سال [[خداوند]] را [[عبادت]] کرده است، در حالی که روزهایش را [[روزهداری]] کرده و شبهایش را به عبادت برخاسته است<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۹۰؛ ابن فهد حلی، عده الداعی و نجاح الساعی، ص۱۷۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۴۸.</ref>. | |||
# '''[[فروتنی]] و [[سادهزیستی]]''': امام{{ع}} با وجود بهرهمندی از امکانات بسیار، [[فروتن]] و [[سادهزیست]] بود. روزی در مسیر حضرت تعدادی از [[فقرا]] بودند که نان روی [[زمین]] گذاشته در حال خوردن بودند. آنان از حضرت خواستند هم غذا شود. حضرت با بیان [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ}}<ref>«ناگزیر خداوند آنچه پنهان میدارند و آنچه آشکار میکنند میداند؛ بیگمان او سرکشان را دوست نمیدارد» سوره نحل، آیه ۲۳.</ref> از مرکب پایین آمد و با آنان مشغول خوردن نان شد. سپس آنان را به [[خانه]] خود [[دعوت]] کرد، از آنان [[پذیرایی]] نمود و لباسهایی را به آنان بخشید<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج۳، ص۱۸۷.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۸۳.</ref> | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
* [[آیا فضائل امام حسن در قرآن آمده است؟ (پرسش)]] | * [[آیا فضائل امام حسن در قرآن آمده است؟ (پرسش)]] | ||
==جستارهای وابسته== | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[هدایت]] | * [[هدایت]] | ||
* [[ولایت]] ([[ولایت تکوینی]]؛ [[ولایت تشریعی]]؛ [[ولایت امر]]) | * [[ولایت]] ([[ولایت تکوینی]]؛ [[ولایت تشریعی]]؛ [[ولایت امر]]) | ||
خط ۳۴: | خط ۴۱: | ||
* [[امامت در حدیث]] | * [[امامت در حدیث]] | ||
* [[امامت در کلام اسلامی]] | * [[امامت در کلام اسلامی]] | ||
* [[امامت در | * [[امامت در فلسفه اسلامی]] | ||
* [[امامت در عرفان اسلامی]] | * [[امامت در عرفان اسلامی]] | ||
* [[امامت از دیدگاه بروندینی]] | * [[امامت از دیدگاه بروندینی]] | ||
خط ۵۵: | خط ۶۲: | ||
* [[امامت امام مهدى]] | * [[امامت امام مهدى]] | ||
* [[امامان از اهل بیت پیامبر خاتم]] | * [[امامان از اهل بیت پیامبر خاتم]] | ||
{{پایان}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵ ج۲''']] | |||
# [[پرونده:IM010522.jpg|22px]] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش اول ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:امام حسن مجتبی]] | ||
[[رده:مدخل امامت پاسخ به شبهات کلامی]] | [[رده:مدخل امامت پاسخ به شبهات کلامی]] | ||
[[رده:فضائل اهل بیت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۰
مقدمه
بنابر آیات قرآن کریم مانند آیه سؤال و آیه تطهیر و آیه اولی الامر و احادیث متواتر مانند حدیث ثقلین، افضلیت در علم و مرجعیت علمی اهل بیت (ع) از جمله امام حسن (ع) ثابت است و در مقام عمل نیز این منزلت مورد اعتراف همه قرار گرفته است. بنا بر روایات تفسیری قریب به ۴۰ آیه قرآن درباره امام مجتبی آمده است[۱]. جایگاه و مکانت علمی امام مجتبی در حدی است که امیرالمومنین (ع) برای پاسخ به مسائل به وی ارجاع داده و پس از آنکه امام حسن (ع) حکم تمام شقوق و احتمالات مساله را تبیین کردند امیرالمومنین (ع) با تبسم فرمود: «صدقت یا بُنی»، آنگاه این آیه شریفه را تلاوت نمود: ﴿ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾.[۲] بنا بر نقل منابع عامه، آن حضرت در سن نوجوانی در مسجد مدینه مینشست و مردم دور او گرد آمده و سؤالات و مشکلات دینی آنان را حل میفرمود و برتری وی بر دیگران آشکار بود[۳].[۴]
نمونهای از فضائل امام مجتبی (ع)
فضائل امام مجتبی(ع) در منابع حدیثی و تاریخی فراوانی از اهل سنت و شیعه بیان شده است. شاید از مهمترین آنها بتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- بنا بر نقل بسیاری از عالمان اهل سنت رسول خدا(ص) فرمود: حسن و حسین دو سرور جوانان اهل بهشت هستند[۵]. کسی در میان اهل بیت به اندازه او به رسول خدا(ص) شباهت نداشت[۶]. از آن حضرت به سبط اکبر و ریحانه رسول خدا(ص) یاد شده و از اصحاب کسا است[۷]. به اتفاق شیعه و سنی، امام حسن(ع) در شمار اهل بیت(ع) و از مصداقهای آیه مباهله و آیه تطهیر است[۸] و خود آن حضرت به این ویژگی افتخار میکرد[۹]. بنا بر روایات بسیار، رسول خدا(ص) در مناسبتهای بسیار و به گونههای مختلف، دیگران را به دوست داشتن حسنین(ع) امر میفرمود و دوستی با خود را مشروط به دوست داشتن آن دو میکرد[۱۰]. پیامبر(ص) جنگ و صلح با امام علی(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) را جنگ و صلح با خود میدانست[۱۱].
- امام مجتبی(ع) سیمای پیامبران و هیبت سلاطین را داشت[۱۲]، به طوری که از عظمتش کسی بر او سبقت نمیگرفت[۱۳]. ابن عباس با آن جایگاه ویژهای که داشت، لگام مرکب حسنین(ع) را میگرفت تا سوار شوند و این کار را برای خود سعادت میدانست[۱۴]. هنگام طواف، انبوهی از مردم اطراف آن حضرت و برادرش امام حسین(ع) ازدحام میکردند[۱۵].
- عبادت: پانزده یا ۲۵ بار پیاده به حج رفت، در حالی که اسبهای نجیب پیشاپیش او در حرکت بودند[۱۶]. امام حسن(ع) سه بار نصف دارایی خود، و دو بار تمام آن را در راه خدا بخشید[۱۷] و به دلیل جود و بخشش بسیار به کریم اهل بیت مشهور شد. در وصف عبادت بیمانند امام حسن(ع) آمده است که هرگاه وضو میگرفت لرزه بر اعضای او میافتاد و رنگش تغییر میکرد. هنگامی که از آن حضرت در این باره سؤال شد، فرمود: شایسته است کسی که در مقابل خداوند بزرگ قرار میگیرد رنگش تغییر یابد و مفاصل اندامش به لرزه درآید[۱۸].
- بردباری: حلم و بردباری امام مجتبی(ع)، از خصائص نیکوی حضرت بود و کمتر نویسندهای از کنار آن بیتفاوت گذشته است. زمانی غلام امام حسن(ع) خطایی مستوجب تنبیه مرتکب شد و خطاب به ایشان عرض کرد: ﴿وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ﴾[۱۹]. امام فرمود: تو را بخشیدم. غلام عرض کرد: ﴿وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ﴾[۲۰]، حضرت او را آزاد فرمود[۲۱]. همچنین یکی از غلامان حضرت پای گوسفندی را که مورد علاقه حضرت بود، شکست. از غلام سبب پرسید. گفت: هدفش ناراحت کردن امام بوده است. امام(ع) در پاسخ فرمود: اما من تو را با آزادی در راه خدا خوشحال میکنم. بر پایه روایت دیگری فرمود: با آزادی تو، آن (شیطان) که تو را فرمان به این کار داده است غمگین میکنم[۲۲].
- پاکزبانی: این فضیلت از اصول مهم در زندگانی امام حسن(ع) است، تا آنجا که معاویه گفت: کسی نزد من محبوبتر از حسن بن علی(ع) به هنگام سخن گفتن نبود و مایل نبودم و دوست نداشتم از سخن گفتن باز ایستد. هیچگاه از او ناسزا و سخن ناخوشایندی نشنیدم، جز یک بار و آن هنگامی بود که میان او و عمر و پسر عثمان بن عفان بر سر قطعه زمینی اختلاف شد. عمرو از پیشنهاد حسن بن علی(ع) در حل اختلاف راضی نشد و حسن فرمود: جز آنچه بینی او را به خاک مالد، چیزی نزد ما برای او وجود ندارد! و این تنها سخن ناخوشایندی بود که از وی شنیدم[۲۳].
- خردورزی: اندیشهورزی از مسائل اساسی در سیره امام حسن(ع) است و در این باره فرمود: در شگفتم از کسی که در خوراک خود اندیشه میکند، اما تدبری در واردات فکری خود ندارد، او از آنچه، جسمش را میآزارد، پرهیز دارد؛ اما پرهیزی از وارد شدن اندیشههای ناسالم به قلب خود ندارد[۲۴]. آن کس که ادب ندارد عقل ندارد...، سرآمد عقلورزی معاشرت نیک با مردم است. با بهره از عقل است که سعادت دنیا و آخرت فراهم خواهد شد و کسی که فاقد عقلانیت باشد از هر دو محروم خواهد بود[۲۵]. آن حضرت همه را به مداومت بر تفکر و اندیشهورزی فراخوانده و تفکر را سرآمد همه خوبیها دانسته است[۲۶].
- خدمت به بندگان خداوند: امام(ع) هم خود به یاریرسانی به دیگران توجه داشت و هم به دوستان و شیعیانش توجه میداد. ابن عباس گوید: حسن بن علی(ع) به طواف مشغول بود که مردی از شیعیان برای پرداخت قرض خود یاری خواست. امام فرمود: مالی نزد خود ندارم. مرد گفت: بدهکار با دیدن شما مرا مهلت خواهد داد و از زندانی شدن رها خواهم شد. امام(ع) طواف خود را قطع کرد و به همراه مرد رفت. گفتند: فراموش کردهاید که در حال طواف هستید؟ فرمود: از پدرم از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: کسی که در پی برآورده کردن مشکل برادر مؤمن خود باشد، مانند کسی است که نُه هزار سال خداوند را عبادت کرده است، در حالی که روزهایش را روزهداری کرده و شبهایش را به عبادت برخاسته است[۲۷].
- فروتنی و سادهزیستی: امام(ع) با وجود بهرهمندی از امکانات بسیار، فروتن و سادهزیست بود. روزی در مسیر حضرت تعدادی از فقرا بودند که نان روی زمین گذاشته در حال خوردن بودند. آنان از حضرت خواستند هم غذا شود. حضرت با بیان آیه شریفه ﴿إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ﴾[۲۸] از مرکب پایین آمد و با آنان مشغول خوردن نان شد. سپس آنان را به خانه خود دعوت کرد، از آنان پذیرایی نمود و لباسهایی را به آنان بخشید[۲۹].[۳۰]
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
- هدایت
- ولایت (ولایت تکوینی؛ ولایت تشریعی؛ ولایت امر)
- خلافت
- شهادت
- ملک
- حکم
- وراثت (وراثت زمین؛ وراثت کتاب)
- حجت
- تمکین فی الارض
- امت وسط
- اصطفا
- اجتبا
- امامت در قرآن
- آیات امامت
- امامت در حدیث
- امامت در کلام اسلامی
- امامت در فلسفه اسلامی
- امامت در عرفان اسلامی
- امامت از دیدگاه بروندینی
- امامت امامان دوازدهگانه
- شؤون امام
- صفات امام
- راه تعیین امام
- امامان دوازدهگانه
- امامت امام على
- امامت امام حسن مجتبى
- امامت امام حسين
- امامت امام سجاد
- امامت امام باقر
- امامت امام صادق
- امامت امام كاظم
- امامت امام رضا
- امامت امام جواد
- امامت امام هادى
- امامت امام حسن عسکری
- امامت امام مهدى
- امامان از اهل بیت پیامبر خاتم
منابع
- زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲
- پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲
پانویس
- ↑ ر.ک: الامام المجتبی (ع) مهجة قلب المصطفی، ص ۱۷.
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۴۳. ر.ک: تهذیب الأحکام، ج ۵، ص ۳۵۵. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۸.
- ↑ ر.ک: الکشف و البیان (تفسیر ثعلبی)، ج ۱۰، ص ۱۶۵.
- ↑ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص ۲۱.
- ↑ ر.ک: احمد بن حنبل، مسند، ج۳، ص۳؛ ترمذی، سنن، ج۵، ص۳۲۱.
- ↑ مفید، الارشاد، ج۲، ص۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۵.
- ↑ طبری، جامع البیان، ج۲۲، ص۷؛ عیاشی، تفسیر، ج۱، ص۲۵۰.
- ↑ قمی، تفسیر، ج۲، ص۶۷ و ۱۹۳؛ طبری، جامع البیان، ج۲۲، ص۵.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۶۲.
- ↑ احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ج۲، ص۹۶۱.
- ↑ احمد بن حنبل، فضائل الصحابه، ج۲، ص۹۶۲.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۱۷۶؛ ج۴، ص۹.
- ↑ قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۱۱؛ بیهقی، السنن الکبری، ج۴، ص۳۳۱.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۱۷۹.
- ↑ ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۴۱.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، الطبقة الخامسه، ج۱، ص۲۹۹-۳۰۰؛ قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۱۱؛ این روایت برای امام حسین(ع) نیز نقل شده است. ر.ک: ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۱۸۰.
- ↑ قاضی نعمان، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۱۳-۱۱۴؛ ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء، ج۲، ص۳۷-۳۸.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۱۸۰.
- ↑ «همان کسان که در شادی و رنج میبخشند و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردماند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.
- ↑ «همان کسان که در شادی و رنج میبخشند و فروخورندگان خشم و در گذرندگان از مردماند؛ و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۳۴.
- ↑ خوارزمی، مقتل الحسین(ع)، ج۱، ص۱۹۱؛ بحارالأنوار، ج۴۳، ص۳۵۲.
- ↑ خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص۱۸۵.
- ↑ الطبقات الکبری، الطبقه الخامسه، ج۱، ص۲۸۰؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۲۷؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۵۲.
- ↑ راوندی، الدعوات، ص۱۴۴-۱۴۵؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۱، ص۲۱۸.
- ↑ اربلی، کشف الغمة، ج۲، ص۱۹۴؛ بحارالأنوار، ج۷۵، ص۱۱۱.
- ↑ ورام، مجموعه ورام، ج۱، ص۵۲.
- ↑ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۹۰؛ ابن فهد حلی، عده الداعی و نجاح الساعی، ص۱۷۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۳، ص۲۴۸.
- ↑ «ناگزیر خداوند آنچه پنهان میدارند و آنچه آشکار میکنند میداند؛ بیگمان او سرکشان را دوست نمیدارد» سوره نحل، آیه ۲۳.
- ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج۳، ص۱۸۷.
- ↑ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ اسلام بخش اول ج۲، ص ۸۳.