بحث:فلسفه انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۱: | خط ۱: | ||
== | ==پاسخهای دیگر== | ||
{{جمع شدن|1. آقایان گوهری و دیمه کار گراب؛}} | |||
[[پرونده:13681158.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عباس گوهری]]]] | |||
::::::آقایان '''[[عباس گوهری]]''' و '''[[محسن دیمه کار گراب]]'''، در مقاله ''«[[رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه (مقاله)|رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه]]»'' در اینباره گفتهاند: | |||
::::::«بیتردید پی بردن به [[فلسفه]] و چرایی "[[انتظار]]" در [[دوران غیبت]] از یک سو در راستای [[معرفت]] و [[بصیرت]] در [[دین]] است و از سوی دیگر [[آگاهی]] از [[مصالح]] این امر موجب [[ثبات]] قدم و [[استواری]] بهتر [[شیعیان]] در امر [[انتظار]] خواهد شد. برخی از [[مصالح]] و حکمتهای این امر عبارتند از: | |||
:::::#'''[[اصلاح]] و [[خودسازی فردی]]:''' تحول بزرگی همچون [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} پیش از هر چیز [[نیازمند]] به عناصر آماده و با [[ارزش]] انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان [[اصلاحات]] وسیعی را در [[جهان]] به دوش بکشند و این در درجه اول محتاج به بالا بردن سطح [[اندیشه]]، [[آگاهی]] و [[آمادگی]] روحی و [[فکری]] برای [[همکاری]] در پیاده کردن آن برنامه [[عظیم]] است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۷ / ۳۸۴.</ref>. | |||
:::::#'''[[اصلاح]] دیگران:''' تلاش در جهت [[اصلاح]] دیگران و خود را مسؤول دانستن در برابر [[سعادت]] [[بندگان]] [[وظیفه]] دیگری است که از تحقق مفهوم [[انتظار]] در فرد و [[جامعه]] نشأت میگیرد. در واقع برنامه [[عظیم]] و سنگینی که انتظارش را میکشند یک برنامه فردی نیست، برنامهای است که تمام عناصر [[انقلاب]] باید در آن شرکت جویند. باید کار به صورت دستهجمعی و همگانی باشد. کوششها و تلاشها باید هماهنگ گردد و عمق و وسعت این هماهنگی باید به [[عظمت]] همان برنامه [[انقلاب جهانی]] باشد که [[انتظار]] آن را دارند<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۷ / ۳۸۶.</ref>. | |||
:::::#'''حفظ حلقه اتصال [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]:''' با توجه به این که در [[مکتب]] [[تشیع]] [[پذیرش ولایت]] [[معصومان]]{{ع}} و [[تسلیم]] در برابر ایشان سرآمد همه [[فضیلتها]] و شرط اساسی قبول همه [[اعمال عبادی]] است، [[انتظار]] در [[زمان غیبت]] و عدم [[حضور ظاهری امام]] در [[جامعه]] به نوعی اعلام [[پذیرش ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است و همین [[انتظار]] موجب میشود که ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، اگر چه به صورت [[ارتباط قلبی]] و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند<ref>شفیعی سروستانی، ابراهیم، معرفت امام زمان{{ع}} و تکلیف منتظران، ۱۲۳.</ref>. | |||
:::::#'''مقدمه تحقق [[فرج]]:''' بر اساس آموزههای [[اهل بیت]]{{ع}} درباره [[انتظار]] [[موعود]] و [[حکومت عدل جهانی]] خود [[انتظار فرج]] مرحلهای از [[فرج]] میباشد. [[دلیل]] این مدعا [[روایت]] [[محمد]] بن [[فضیل]] است که از [[امام رضا]]{{ع}} درباره [[فرج]] سؤال نمود و آن [[حضرت]] در جواب فرمود: {{متن حدیث|أَ وَ لَيْسَ تَعْلَمُ أَنَّ اِنْتِظَارَ الْفَرَجِ مِنَ الْفَرَجِ؟ إِنَّ اَللَّهَ يَقُولُ:}} {{متن قرآن|فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>سوره یونس، آیه ۲۰.</ref>. "مگر نمیدانی که [[انتظار فرج]] خود مرحلهای از [[فرج]] است؟" آن گاه فرمود: [[خدای تبارک و تعالی]] میفرماید: و [[انتظار]] برید که من [هم] با شما منتظرم<ref>عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر، ۲ / ۱۳۸.</ref>. | |||
:::::#'''عدم [[تسلیم]] در برابر [[فساد محیط]]:''' یکی از آثار مهم [[انتظار]] [[موعود]]، حل نشدن در [[مفاسد]] محیط و عدم [[تسلیم]] در برابر آلودگیها است. هنگامی که [[فساد]] فراگیر میشود و افراد بسیاری را به آلودگی میکشاند گاه افراد [[پاک]] در یک بن بست سخت روانی قرار میگیرند. گاه [[ناامیدی]] در برخی از افراد نفوذ میکند و آنها [[فکر]] میکنند دیگر امیدی به [[اصلاح]] نیست و تلاش و کوشش برای [[پاک]] نگه داشتن خویش بیهوده است، این [[نومیدی]] ممکن است آنها را به تدریج به سوی [[فساد]] و هم رنگی با محیط بکشاند و نتوانند خود را به صورت یک [[اقلیت]] [[صالح]] در برابر [[اکثریت]] ناسالم حفظ کنند. [[امید]] به [[اصلاح]] نهایی تنها چیزی است که میتواند در آنها "[[امید]]" بدمد و به [[مقاومت]] و خویشتن داری [[دعوت]] نماید و نگذارد در [[محیط فاسد]] حل شوند، تنها در این صورت آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ [[پاکی]] خویش و [[اصلاح]] دیگران بر نخواهند داشت. بلکه تلاش آنها در این راه بیشتر خواهد شد<ref>ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۷ / ۳۸۶، ۳۸۷.</ref>»<ref>[[عباس گوهری|گوهری، عباس]]''' و '''[[محسن دیمه کار گراب|دیمه کار گراب، محسن ]]، [[رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه (مقاله)|رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه]]، ص 93-95.</ref>. | |||
{{پایان جمع شدن}} | |||
==پاسخ اجمالی== | ==پاسخ اجمالی== | ||
نسخهٔ ۵ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۸
پاسخهای دیگر
1. آقایان گوهری و دیمه کار گراب؛ |
---|
|
پاسخ اجمالی
عقیده مسلمانان درباره انتظار
- مسلمانان عقیده دارند اسلام، جهانگیر و پیروز میشود و عالم از این نابسامانیها نجات پیدا میکند چرا که بازگشت به عقب و ارتداد و عقب گرد، خلاف اصل و خلاف نهضت انبیا و تعالیم اسلام است[۸].
- اگر چه دنیای مادی امروز به طرف جهالت پیش میرود و اهداف عالی انسانی و حقیقت و فضیلت در بسیاری از جوامع فراموش شده، و طغیان و ظلم و بیدادگری و تجاوز و زور و استبداد و قلدری و استثمار و شهوترانی و نابکاری و خیانت و ناامنی به صورتها و جلوههای نو در جهان رایج شده و روز به روز رایجتر میشود و اگرچه الفاظ و کلمات صلح، عدالت، آزادی، مساوات، برادری، همکاری، تعاون و بشر دوستی را در معانی دیگر یا برای مقاصد دیگر به کار میبرند؛ ولی این توحش تا هر کجا برود، تا دو هزار و پانصد سال، تا سه هزار سال و یا پنج هزار سال بیشتر هم به عقب برگردد چون خلاف خواستهای واقعی بشر و سیر کمالی او و خلاف عقیده و آرمان او است، پیروز نمیشود و سرانجام به شدیدترین وضعی سرکوب و ریشهکن خواهد شد[۹].
نتیجه انتظار برای شیعیان
- باید توجه داشت، ریشه کن شدن قطعی طاغیان و ظالمان حاصل نمیشود الا در سایۀ امید به ظهور و انتظار. این انتظار به ظهور است که انسانها مخصوصاً شیعیان را در برابر صدمات و لطمات عظیمی که بر آنها وارد شده پرورش داده و فکر شیعه و جامعۀ شیعه را از زوال و انقراض نگه داشته و تا به امروز این فکر و عقیده و ایمان، توانسته عامل بقای شیعه و پایداری و استقامت شیعیان بشود[۱۰]. شیعیانی که با آن وضع دلخراشی با حکومت بنیامیه و بنیعباس روبرو شده بودند، آن چنانکه تمام حیثیات و شؤون ظاهری و اجتماعی آنها از بین رفت و از همۀ مشاغل، محروم و در همه جا مورد تعقیب جاسوسان حکومت قرار گرفته و از کمترین مجازات، یعنی زندان تا مجازاتهای شدید، یعنی بریدن دست و پا و زبان و بینی و شکنجههای غیر قابل تحمل دیگر را تحمل کردند، چنانچه اگر منتظران دستشان از این عامل یعنی انتظار و امید به ظهور خالی بود و اعتقاد به پیروزی حق و عدالت و شکست باطل و ستم در مقابل ظالمین را نداشتند، برایشان توان مقاومت باقی نمیماند و به کلی از پیروزیشان در مقابل ظالمین نا امید میشدند[۱۱].
راهکار ایجاد امید به آینده و عامل بازدرانده در مقابل ظلم
- شاید بتوان گفت اولین راهکاری که میتواند سایۀ امید به آینده را برای مسلمانان گسترش دهد مقاومت در برابر بازگشت به جاهلیت است[۱۲]. مسلمانانی که با چنین فکر و عقیده زندگی میکنند، هرگز با گروههای فاسد و مشرک و خدانشناس همراه نمیشوند و تا میتوانند تقدم و نوگرایی و آینده بینی و امید خود را حفظ کرده، ثابت و استوار به سوی هدف پیش میروند و اطمینان دارند و به یقین میدانند بساط ظلم و فساد برچیده شدنی است، چون این ظلم بر جامعه و بر فطرت بشر تحمیل شده است و آینده برای پرهیزکاران و زمین از آن شایستگان است: ﴿إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۱۳] بنابراین مسلمان تسلیم ظلم و فساد نمیشود و با ستمگران و مفسدان همکار و همراه و هم صدا نخواهد شد، چرا که اصل انتظار، عامل امید، بقا و پایداری برای آنان است و طرفداران حق و عدالت و اسلامخواهان حقیقی را در برابر تمام دستگاههای فشار، استبداد، جهل و شرک، بشر پرستی و فساد انگیزی پایدار نگه میدارد و همواره بر روشنی چراغ منتظران و ثبات قدم و مقاومت آنها میافزاید و آنان را در انجام وظایف، شور و شوق و نشاط میدهد[۱۴].
- چنانکه پس از رحلت رسول خدا(ص) و شهادت امیرالمؤمنین(ع) و سیدالشهدا(ع) تا به امروز، ریشۀ تمام حرکات و نهضتهای شیعه و مسلمین علیه باطل و استثمارگران، همین عامل یعنی فلسفۀ انتظار و عقیده به ادامۀ مبارزۀ حق علیه باطل تا پیروزی مطلق بوده است[۱۵].
- در تاریخ نمونههای بسیاری وجود دارد که شیعیان متحمل شکستها و ناکامیهای ظاهری میشدند و هر چه دشمنان، آنان را مورد آزار و اذیتشان قرا میدادند و آنها را به زندان میانداختند، شکنجه و عذابها بر آنها تحمیل میکردند تا آنها را از اجرای قوانین اسلام و برقرار کردن شعائر دینی منصرف کنند، اما به وسیلۀ همین عامل یعنی مفهوم انتظار شیعیان قد علم میکردند و باشکوهتر از گذشته به راه پرعزتشان ادامه میدادند[۱۶].
- این است فسلفۀ انتظار ظهور؛ به همین دلیل ثواب منتظرین، مانند ثواب مجاهدین و بلکه شهیدان بدر و احد است. این همان فلسفهای است که در ادیان گذشته نیز مایۀ امیدواری پیروان آنها و مشوق آنان به استقامت و پایداری و مقاومت و جهاد بوده است. در حقیقت، انتظار، فلسفۀ محکم و استواری است که مورد توجه تمام ادیان بوده و همه به این عامل باز دارنده اعتقاد داشته اند، اسلام نیز که دین جامع و خاتم است به تمام مردم از ادیان مختلف نوید داده که خورشید جهان تاب اسلام طلوع خواهد کرد و عالم و تمام پیروان ادیان را از انتظار بیرون خواهد آورد[۱۷].
نکتهای مهم در باب انتظار
- البته نباید از این نکته غافل بود که امید به انتظار میتواند گاهی از منحطترین خصایص برای منتظران باشد و آن زمانی است که برداشتهای غلطی از این عامل بشود به این صورت که منتظر تغییر و تحول در زمینه فردی و اجتماعی را فقط در سایه امداد غیبی ببیند. به بیان دیگر اعتقاد منتظر به خاطر بد فهمی از این عامل (انتظار) موجب این میشود که منتظر، تغییر و تحول را فقط در سایه امداهای غیبی ببیند، به این صورت که رهبری آسمانی برای نجات مردم به پا خیزد بدون اینکه خود منتظر در برابر این تحولات وظیفهای را بر دوشش احساس کند. این چنین انتظار که متاسفانه گریبانگیر عدهای از مردم است در دین وجود ندارد، امری است ساختگی و حتی بهتر است بگوئیم پدید آمده از سوی کسانی که میخواهند جامعه را به سوی فنا و نابودی بکشانند و مردم را تحت استعمار و استثمار فکری خود قرار دهند[۱۸].
پاسخ تفصیلی
عقیده مسلمانان درباره انتظار
- مسلمانان عقیده دارند اسلام، جهانگیر و پیروز میشود و عالم از این نابسامانیها نجات پیدا میکند چرا که بازگشت به عقب و ارتداد و عقب گرد، خلاف اصل و خلاف نهضت انبیا و تعالیم اسلام است.[۱۹]
- اگر چه دنیای مادی امروز به طرف جهالت پیش میرود و اهداف عالی انسانی و حقیقت و فضیلت در بسیاری از جوامع فراموش شده و طغیان و ظلم و بیدادگری و تجاوز و زور و استبداد و قلدری و استثمار و شهوترانی و نابکاری و خیانت و ناامنی به صورتها و جلوههای نو در جهان رایج شده و روز به روز رایجتر میشود و اگر چه الفاظ و کلمات صلح، عدالت، آزادی، مساوات، برادری، همکاری، تعاون و بشر دوستی را در معانی دیگر یا برای مقاصد دیگر به کار میبرند؛ ولی این توحش تا هر کجا برود، تا دو هزار و پانصد سال، تا سه هزار سال، و یا پنج هزار سال بیشتر هم به عقب برگردد، چون خلاف خواستهای واقعی بشر و سیر کمالی او و خلاف عقیده و آرمان او است، پیروز نمیشود و سرانجام به شدیدترین وضعی سرکوب و ریشهکن خواهد شد[۲۰].
- این توحش درونی اما با ظاهری زیبا هر چه نیرو بگیرد و از هر حلقومی برایش تبلیغ شود، عاقبت در برابر منطق آسمانی، قرآن که میفرماید: ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ﴾[۲۱] و در برابر آیۀ ﴿إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ﴾[۲۲] و در مقابل: ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ﴾[۲۳] و آیات بسیار دیگر شکست میخورد و زبان و بلندگوهایش خاموش و قلم نویسندگانش میشکند و هر چه نیروهای مادی، این فسادها را تقویت کند و آن را برای منافع پلید استثماری یا استعماری گسترش دهد، جنبش انقلابی به کمک این آیات کاخ فساد آنها را کوبنده تر و محکمتر منهدم میکند[۲۴].
نتیجه انتظار برای شیعیان
- باید توجه داشت، ریشه کن شدن قطعی طاغیان و ظالمان حاصل نمیشود الا در سایۀ امید به ظهور و انتظار. این انتظار به ظهور است که انسانها مخصوصاً شیعیان را در برابر صدمات و لطمات عظیمی که بر آنها وارد شده پرورش داده و فکر شیعه و جامعۀ شیعه را از زوال و انقراض نگه داشته و تا به امروز این فکر و عقیده و ایمان، توانسته عامل بقای شیعه و پایداری و استقامت شیعیان بشود[۲۵]. شیعیانی که با آن وضع دلخراشی با حکومت بنیامیه و بنیعباس روبرو شده بودند، آن چنانکه تمام حیثیات و شؤون ظاهری و اجتماعی آنها از بین رفت و از همۀ مشاغل، محروم و در همه جا مورد تعقیب جاسوسان حکومت قرار گرفته و از کمترین مجازات، یعنی زندان تا مجازاتهای شدید، یعنی بریدن دست و پا و زبان و بینی و شکنجههای غیر قابل تحمل دیگر را تحمل کردند، چنانچه اگر منتظران دستشان از این عامل یعنی انتظار و امید به ظهور خالی بود و اعتقاد به پیروزی حق و عدالت و شکست باطل و ستم در مقابل ظالمین را نداشتند، برایشان توان مقاومت باقی نمیماند و به کلی از پیروزیشان در مقابل ظالمین نا امید میشدند[۲۶].
راهکار ایجاد امید به آینده و عامل بازدرانده در مقابل ظلم
- شاید بتوان گفت اولین راهکاری که میتواند سایۀ امید به آینده را برای مسلمانان گسترش دهد، مقاومت در برابر بازگشت به جاهلیت است[۲۷]. مسلمانی که با چنین فکر و عقیده زندگی میکنند، هرگز با گروههای فاسد و مشرک و خدانشناس همراه نمیشود و تا میتواند تقدم و نوگرایی و آیندهبینی و امید خود را حفظ کرده، ثابت و استوار به سوی هدف پیش میرود و اطمینان دارد و به یقین میداند بساط ظلم و فساد برچیده شدنی است، چون این ظلم بر جامعه و بر فطرت بشر تحمیل شده است و آینده برای پرهیزکاران و زمین از آن شایستگان است: ﴿إِنَّ الأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۲۸] بنابراین مسلمان تسلیم ظلم و فساد نمیشود و با ستمگران و مفسدان همکار و همراه و هم صدا نخواهد شد، چرا که اصل انتظار عامل امید، بقا و پایداری برای آنان است و طرفداران حق و عدالت و اسلامخواهان حقیقی را در برابر تمام دستگاههای فشار، استبداد، جهل و شرک، بشر پرستی و فساد انگیزی، پایدار نگه میدارد و همواره بر روشنی چراغ منتظران و ثبات قدم و مقاومت آنها میافزاید و آنان را در انجام وظایف، شور و شوق و نشاط میدهد[۲۹].
این اصل انتظار است که در مبارزۀ حق و باطل صفوف طرفداران حق را فشردهتر و مقاومتر میکند و آنها را به نصرت خدا و فتح نوید میدهد و گوش آنها را همواره با صداهای نوید بخش قرآن آشنا میکند: ﴿قُلِ انتَظِرُواْ إِنَّا مُنتَظِرُونَ﴾[۳۰]، ﴿فَتَرَبَّصُواْ إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُونَ﴾[۳۱]، ﴿فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ﴾[۳۲]. خاص و عام، شیعه و سنی از رسول خدا(ص) روایت کردهاند که فرمود[۳۳]: «"لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ اَلدُّنْیَا إِلاَّ یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اَللَّهُ تَعَالَی ذَلِکَ اَلْیَوْمَ حَتَّی یَظْهَرَ فِیهِ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِی یُوَاطِئُ اِسْمُهُ اِسْمِی یَمْلَؤُهَا عَدْلاً وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"» این انتظار، ضعف و سستی و مسامحه در انجام تکالیف و وظایف نیست و نمیتوان به واسطۀ این امر یعنی انتظار دست از امر به معروف و نهی از منکر برداشت و سکوت و بیحرکتی و بیتفاوتی و تسلیم به وضع موجود را هرگز با آن نمیتوان توجیه کرد[۳۴].
- چرا که این انتظار، حرکت به سمت انسانیت و فداکاری و طرد انحراف (یعنی بازگشت به عقب) و ارتداد و مکتبی زنده و سازنده برای ائمه و اصحاب و یاران خاص و پیروانشان است. اگر نادانان یا مغرضان آن را به طور دیگر تفسیر کنند و این مکتب مقدس را مکتب کنار رفتهها و مأیوسان و دینفروشان، معرفی کنند، خودشان را در ردیف یهود که مصداق ﴿يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ﴾[۳۵] هستند، قرار دادهاند چنانکه خداوند از رسولش به خاطر این عمل یعنی تفسیر به رایشان این چنین دلجویی میکند: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لاَ يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُواْ آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِن قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُواْ سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِن بَعْدِ مَوَاضِعِهِ﴾[۳۶] [۳۷]
- چنانکه پس از رحلت رسول خدا(ص) و شهادت امیرالمؤمنین(ع) و سیدالشهدا(ع) تا به امروز، ریشۀ تمام حرکات و نهضتهای شیعه و مسلمین علیه باطل و استثمارگران، همین عامل یعنی فلسفۀ انتظار و عقیده به ادامۀ مبارزۀ حق علیه باطل تا پیروزی مطلق بوده است[۳۸].
- در تاریخ نمونههای بسیاری وجود دارد که شیعیان متحمل شکستها و ناکامیهای ظاهری میشدند و هر چه دشمنان، آنان را مورد آزار و اذیتشان قرا میدادند و آنها را به زندان میانداختند، شکنجه و عذابها بر آنها تحمیل میکردند تا آنها را از اجرای قوانین اسلام و برقرار کردن شعائر دینی منصرف کنند، اما به وسیلۀ همین عامل یعنی مفهوم انتظار شیعیان قد علم میکردند و باشکوهتر از گذشته به راه پرعزتشان ادامه میدادند[۳۹].
- این است فسلفۀ انتظار ظهور؛ به همین دلیل ثواب منتظرین، مانند ثواب مجاهدین و بلکه شهیدان بدر و احد است. این همان فلسفهای است که در ادیان گذشته نیز مایۀ امیدواری پیروان آنها و مشوق آنان به استقامت و پایداری و مقاومت و جهاد بوده است. در حقیقت، انتظار، فلسفۀ محکم و استواری است که مورد توجه تمام ادیان بوده و همه به این عامل باز دارنده اعتقاد داشته اند، اسلام نیز که دین جامع و خاتم است به تمام مردم از ادیان مختلف نوید داده که خورشید جهان تاب اسلام طلوع خواهد کرد و عالم و تمام پیروان ادیان را از انتظار بیرون خواهد آورد[۴۰].
نکتهای مهم در باب انتظار
- فلسفۀ انتظار همانطورکه میتواند موجب امید و انگیزش برای مسلمین و حتی بالاتر از مسلمین برای همۀ مردم جهان باشد، همچنین میتواند عامل انحراف وانحطاط برای منتظرین باشد.
- اینکه انتظار میتواند عامل امید و ترقی باشد برای این است که انسانها با توجه به این عامل میتوانند تلاشی و کوشش پیگیر برای پاکسازی محیط، ساختن و آباد کردن ویرانیها، ترمیم خرابیها داشته باشند. منتظر واقعی میداند که نظام حیات بر اساس قواعد علل و معلولی است، مبتنی بر اصل، عمل و عکسالعمل است. این خطاست که همه قواعد اصیل حاکم بر طبیعت محو و فانی شوند تا او به خواسته دل برسد چرا که سنت خدا بر این امر استوار شده که این نظام با اسباب عادی به ثمر بنشیند، اما از آن طرف این عامل(انتظار) میتواند موجب انحطاط شود؛ به این صورت که منتظر گمراه برای ایجاد تغییر و تحول دست به دامان امدادهای غیبی شده و از هرگونه عملی برای رسیدن به خواسته هایش اجتناب کند. این چنین مفهومی از انتظار متاسفانه گریبانگیر عدهای از مردم شده در حالی که در دین چنین مفهومی برای انتظار وجود ندارد و این امر امری است ساختگی و حتی میتوان گفت پدید آمده از سوی کسانی است که میخواهند به وسیلۀ استثمار و استعمار فکری این نگرش را در جامعه نهادینه کنند تا جامعه به سمت فنا و نابودی کشیده شود[۴۱].
- بر این اساس انتظار نوع اول عامل حرکت و ترقی و سببی برای پیشرفت، مسلمین است، اما انتظار به معنی دوم یعنی رکود و درجا زدن و این در حالی است که دشمن از این نوع انتظار استقبال و حمایت میکند و حتی میکوشد آن را پر و بال دهد و فلسفهاش را در اذهان بگستراند[۴۲].
- بنابراین اگر چه دنیای مادی امروز به طرف جهالت پیش میرود و اهداف عالی انسانی و حقیقت و فضیلت در بسیاری از جوامع فراموش شده[۴۳]، اما در سایۀ امید به ظهور میتوان در برابر همۀ این جهالتها و ظلمها ایستادگی کرد. چرا که این انتظار به ظهور است که انسانها را مخصوصاً شیعیان را در برابر صدمات و لطماتی عظیمی که بر آنها وارد شده پرورش داد و فکر شیعه و جامعه شیعه را از زوال و انقراض نگه داشت و تا به امروز این فکر و عقیده و ایمان، توانسته عامل بقای شیعه و پایداری و استقامت شیعیان بشود[۴۴]. در حقیقت، میتوان گفت انتظار، فلسفۀ محکم و استواری است که مورد توجه تمام ادیان بوده و همه به این عامل باز دارنده اعتقاد داشته اند، اسلام نیز که دین جامع و خاتم است به تمام مردم از ادیان مختلف نوید داده که خورشید جهان تاب اسلام طلوع خواهد کرد و عالم و تمام پیروان ادیان را از انتظار بیرون خواهد آورد[۴۵].
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۷ / ۳۸۴.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۷ / ۳۸۶.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، معرفت امام زمان(ع) و تکلیف منتظران، ۱۲۳.
- ↑ سوره یونس، آیه ۲۰.
- ↑ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر، ۲ / ۱۳۸.
- ↑ ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۷ / ۳۸۶، ۳۸۷.
- ↑ گوهری، عباس و دیمه کار گراب، محسن ، رسالت منتظران در زمینهسازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص 93-95.
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ ر.ک. طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۱.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶.
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ «موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶.
- ↑ ر.ک. طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۱.
- ↑ ر.ک. طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۱.
- ↑ ر.ک. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۹-۴۰.
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ «بگو:ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که:» سوره آل عمران، آیه ۶۴.
- ↑ «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
- ↑ «و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید آنگاه برخی از آنان را خداوند راهنمایی کرد و بر برخی دیگر گمراهی سزاوار گشت پس، در زمین گردش کنید تا بنگرید سرانجام دروغانگاران چگونه بوده است» سوره نحل، آیه ۳۶.
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ ر.ک. طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۱.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶.
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ «موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ « بگو: چشم به راه باشيد، ما نيز چشم به راهيم» سوره انعام، آیه ۱۵۸.
- ↑ «پس چشم به راه باشید که ما نیز با شما چشم به راهیم» سوره توبه، آیه ۵۲.
- ↑ «پس چشم به راه بدارید که من نیز با شم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
- ↑ کنزالفوائد، ج ۱، ص ۲۴۶: «اگر از دنیا یک روز باقی بماند، خداوند متعال آن روز را طولانی میکند تا مردی از فرزندان من که نامش نام من و کنیهاش کنیه من باشد، زمین را پر از عدل و قسط کند، همچنانکه از جور و ظلم پر شده باشد»
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ «برخی از یهودیان کلمات را از جایگاه (راستین) آن جابهجا میکنند» سوره نساء، آیه ۴۶.
- ↑ «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ سخن چينى مى كنند، و سخن خدا را دگرگون مى سازند» سوره مائده، آیه ۴۱.
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ ر.ک. تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۶.
- ↑ ر.ک. طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۱.
- ↑ ر.ک. طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۱.
- ↑ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۹-۴۰.
- ↑ قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص۳۹-۴۰.
- ↑ ر.ک. صافی گلپایگانی، لطفالله، انتظار عامل مقاومت، سلسله مباحث امامت و مهدویت،ج۲، ص۳۴-۴۰.
- ↑ ر.ک. طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۱.
- ↑ ر.ک. طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۱.