بحث:دلایل مخالفان تشکیل حکومت اسلامی پیش از ظهور چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==نویسنده: آقای قاضی زاده== ==پاسخ اجمالی== ==تشکیل حکومت اسلامی در [[زمان غیبت]...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
*[[ایجاد حکومت اسلامی]] بر مبنای [[ولایت فقیه]] در زمان [[غیبت امام عصر]] یک امر ساختگی و بدون پشتوانه نیست؛ چراکه در [[روایات]] فروانی آمده است، در [[زمان غیبت]] [[امام]]، [[شیعیان]] در صورت هرگونه مشکلی باید به فقهایی جامع الشرایط [[رجوع]] کنند؛ در واقع این سخن یعنی [[فقهای جامعالشرایط]] در عصر [[غیبت کبری]] از طرف آن [[حضرت]] [[نیابت]] و [[وکالت]] دارند؛ بر همین اساس ولایتشان نمیتواند محدود و کوچک باشد بلکه حد این [[ولایت]] به اندازۀ [[تشکیل حکومت]] و اداره مملکت است<ref>ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳. </ref>. | *[[ایجاد حکومت اسلامی]] بر مبنای [[ولایت فقیه]] در زمان [[غیبت امام عصر]] یک امر ساختگی و بدون پشتوانه نیست؛ چراکه در [[روایات]] فروانی آمده است، در [[زمان غیبت]] [[امام]]، [[شیعیان]] در صورت هرگونه مشکلی باید به فقهایی جامع الشرایط [[رجوع]] کنند؛ در واقع این سخن یعنی [[فقهای جامعالشرایط]] در عصر [[غیبت کبری]] از طرف آن [[حضرت]] [[نیابت]] و [[وکالت]] دارند؛ بر همین اساس ولایتشان نمیتواند محدود و کوچک باشد بلکه حد این [[ولایت]] به اندازۀ [[تشکیل حکومت]] و اداره مملکت است<ref>ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳. </ref>. | ||
==نتیجه گیری== | ==نتیجه گیری== | ||
*بنابراین [[دلایل]] کسانی که معتقدند در زمان [[غیبت امام عصر]] [[تشکیل حکومت اسلامی]] به [[مصلحت]] نیست بر اساس دو محور پایه گذاری شده: برداشت [[نادرست]] از روایاتی که هرگونه قیامی اعم از [[امر به معروف]] و [[تشکیل حکومت اسلامی]] را در [[زمان غیبت]] نفی میکند و برادشت غلط از معنای [[ولایت]]: یعنی این عده معتقدند در [[زمان غیبت]]، شخص یا اشخاصی نباید در حوزه [[ولایت]] که خواستگاه [[ائمه معصومین]] است ورود کنند<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.</ref>. | *بنابراین [[دلایل]] کسانی که معتقدند در زمان [[غیبت امام عصر]] [[تشکیل حکومت اسلامی]] به [[مصلحت]] نیست بر اساس دو محور پایه گذاری شده: برداشت [[نادرست]] از روایاتی که هرگونه قیامی اعم از [[امر به معروف]] و [[تشکیل حکومت اسلامی]] را در [[زمان غیبت]] نفی میکند و برادشت غلط از معنای [[ولایت]]: یعنی این عده معتقدند در [[زمان غیبت]]، شخص یا اشخاصی نباید در حوزه [[ولایت]] که خواستگاه [[ائمه معصومین]] است ورود کنند<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.</ref>. | ||
==پاسخ تفصیلی== | |||
==[[تشکیل حکومت اسلامی]] در [[زمان غیبت]]== | |||
*از مباحث مهم و اساسی در [[دوران غیبت امام عصر]]، [[ایجاد حکومت اسلامی]] در این زمان است. بیشتر [[فقهای شیعه]]، [[تشکیل حکومت اسلامی]] در [[دوره غیبت]] را امری ضروری میدانند و بر این باورند که فقهای [[عادل]]، باید تمام سعی و تلاش خود را برای تشکیل چنین [[حکومتی]] بکار بگیرند و [[مردم]] عادی نیز باید در این امر به آنها کمک کنند. اما عده ای چنین [[اعتقادی]] ([[تشکیل حکومت]]) را صحیح ندانسته و معتقدند [[حکومت اسلامی]]، فقط باید از طریق [[امام]] [[معصوم]] ایجاد و اداره شود، چنانکه این [[تفکر]]، در ابتدا به صورت یک [[اختلاف]] نظر [[فقهی]] ـ [[کلامی]] مطرح بود، ولی کم کم رنگ [[سیاسی]] به خود گرفت و عده ای بر همین اساس، به [[مخالفت]] با مشروطه پرداختند و بزرگانی چون: آخوند [[خراسانی]]، [[آیت الله]] مازندرانی، [[علامه]] نائینی و... را تخطئه میکردند و چون این [[تفکر]] تضادی با خودکامگی [[حکام]] نداشت، بلکه غیر مستقیم توجیهگر [[اعمال]] آنان نیز بود، از سوی آنان [[حمایت]] و [[ترویج]] شد، تا جایی که پیش از [[انقلاب اسلامی]]، هواداران این [[اندیشه]] به صورت تشکیلاتی منسجم درآمدند<ref>ر.ک: مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۷-۱۰۹. </ref>. | |||
==[[دلایل]] نفی [[حکومت]] در [[زمان غیبت]]== | |||
*[[دلایل]] این عده، برای نفی چنین [[حکومتی]] در [[زمان غیبت]]، در دو محور زیر خلاصه میشود: | |||
#برداشت از روایاتی که در آن [[گسترش ظلم و فساد]] در [[زمان غیبت]] را از [[نشانههای ظهور امام زمان]] {{ع}} معرفی میکند و روایاتی که [[مسلمین]] را در [[زمان غیبت]] [[دعوت]] به [[صبر]] میکنند و به آنها چنین [[القا]] میکنند که پیش از فرا رسیدن موعد [[فرج]] و زوال [[حکومت]] [[ستمگر]]، نباید خود را به زحمت بیندازند و به دنبال برقراری [[حکومت عدل]] باشند، چنانکه در روایتی [[پیامبر]] {{صل}} به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: «ای [[علی]]! برکندن کوههای بزرگ آسانتر است از برچیدن [[پادشاهی]] که زمانش به سر نرسیده است»<ref>{{متن حدیث|عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ {{ع}} عَنِ النَّبِیِّ {{صل}} أَنهُ قَالَ لَه: یَا عَلِیُّ إِنَّ إِزَالَةَ الْجِبَالِ الرَّوَاسِی أَهْوَنُ مِنْ إِزَالَةِ مُلْکٍ لَمْ تَنْقَضِ أَیَّامُهُ}}؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۵۲، ح۵۷۶۲. </ref> و روایتی از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} که فرمودند: «به [[زمین]] بچسبید و بر [[بلاها]] [[صبر]] کنید؛ دستها، زبانها و شمشیرهایتان را در جهت خواستههایتان به حرکت در نیاورید و نسبت به آنچه [[خداوند]] برای شما قرار داده [[عجله]] و شتاب نکنید. اگر کسی از شما در رختخواب بمیرد، اما نسبت به [[خدا]]، [[رسول]] و [[اهل بیت]] او، [[شناخت]] و [[معرفت]] داشته باشد، [[شهید]] از [[دنیا]] رفته و [[اجر]] او با خداست و آنچه را از [[اعمال نیک]] [[نیت]] داشته باشد، پاداشش را خواهد برد و این [[نیت]] خیر او در ردیف به کار گرفتن [[شمشیر]] است. بدانید که برای هر چیز مدت و سرآمدی است»<ref>{{متن حدیث|الْزَمُوا الْأَرْضَ وَ اصْبِرُوا عَلَی الْبَلَاءِ وَ لَا تُحَرِّکُوا بِأَیْدِیکُمْ وَ سُیُوفِکُمْ فِی هَوَی أَلْسِنَتِکُمْ وَ لَا تَسْتَعْجِلُوا بِمَا لَمْ یُعَجِّلْهُ اللَّهُ لَکُمْ فَإِنَّهُ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ عَلَی فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَی مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ مَاتَ شَهِیداً وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ وَ اسْتَوْجَبَ ثَوَابَ مَا نَوَی مِنْ صَالِحِ عَمَلِهِ وَ قَامَتِ النِّیَّةُ مَقَامَ إِصْلَاتِهِ لِسَیْفِهِ فَإِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ مُدَّةً وَ أَجَلًا}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۳. </ref>. همچنین روایاتی که [[قیام]] قبل از [[قیام امام عصر]]{{ع}} را [[باطل]] و ظاغوت میدانند<ref>ر.ک: مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۷-۱۰۹. </ref>. مانند روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} که فرمودند: «هر پرچمی قبل از [[قیام حضرت مهدی]] برافراشته شود، [[صاحب]] آن [[طاغوت]] بوده و [[اطاعت]] از او، [[خروج]] از [[اطاعت]] خداست»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: کُلُ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ وسایل الشیعه، ج ۱۱، باب ۱۳ از ابواب جهاد العدو، ص ۳۷، حدیث ۶. </ref>.<ref>ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ – ۱۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹</ref> و روایتی از [[امام سجاد]]{{ع}} که فرمودند: «به [[خدا]] [[سوگند]]! هیچ یک از ما پیش از [[قیام قائم]] [[خروج]] نمیکند؛ مگر اینکه مَثَل او، مانند جوجهای است که پیش از محکم شدن بالهایش، از آشیانه پرواز کرده باشد. در نتیجه [[کودکان]] او را گرفته و با او به بازی میپردازند»<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَا یَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ إِلَّا کَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَکْرِهِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَوِیَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْیَانُ فَعَبِثُوا بِه}}؛ علی بن ابراهیم، عن أبیه، عن حماد بن عیسی، عن ربعی، رفعه عن علی بن الحسین {{ع}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۶۴، ح ۳۸۲؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۹۹، ح ۱۴.</ref>. بنابراین عده ای از این نوع [[روایات]] اینچنین برداشت کردند که هر قیامی قبل از [[قیام امام عصر]] برای [[تشکیل حکومت اسلامی]]، نه فقط بی نتیجه و بی اثر است بلکه موجب [[ناراحتی]] [[ائمه]]{{ع}} نیز میشود؛ بنابراین باید از [[تشکیل حکومت اسلامی]]، پیش از [[قیام حضرت مهدی]] چشم پوشی کرد.<ref>ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ – ۱۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.</ref> | |||
#[[تفسیر]] [[نادرست]] معنای [[ولایت]]؛ به این معنا که [[تشکیل حکومت]] در [[زمان غیبت]] برپایۀ [[ولایت فقیه]]، یعنی دخالت در حوزه ای که مخصوص [[امام]] [[معصوم]] است و ورود به آن برای افراد عادی جایز نیست<ref>ر.ک: مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۷-۱۰۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳. </ref>. | |||
اما این دو [[شبهه]] قابل پذیریش نیست چراکه هر دو اشکال برداشت اشتباه از [[روایات]] و معنای [[ولایت]] است<ref>ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ – ۱۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.</ref>. | |||
==پاسخ به [[روایات]]== | |||
*پاسخ به برداشت اشتباه از [[روایات]]: | |||
#منظور از روایاتی که [[قیام]] قبل از [[قیام امام عصر]]{{ع}} را [[باطل]] میداند این است که اگر قیامی قبل از [[خروج]] [[امام عصر]]، به نام [[مهدی]] و [[مهدویت]] انجام گیرد آن [[قیام]] [[باطل]] است. به [[بیان]] دیگر این نوع [[روایات]] ناظر به قیامهایی به نام [[مهدی موعود]] است، نه هر قیامی و لو اینکه آن [[قیام]] برای احقاق [[امر به معروف و نهی از منکر]] باشد. مؤید این مطلب [[روایات]] معتبری است که از طرق مختلف از [[پیامبر]]{{صل}} [[نقل]] شده است که فرمودند: «شخصی از [[اهل بیت]] من [[قیام]] میکند که طومار [[ستم و ستمگری]] را در هم پیچیده و کاخ [[ستم]] را بر سر [[ستمگران]] خراب کرده و چنان [[عدل و داد]] را در [[جهان]] اقامه میکند که تمام [[حکومتها]] در برابر او خواضع میشوند»<ref>منتخب الاثر.</ref> و چون این نوع [[روایات]]، در دسترس عموم [[مردم]] قرار گرفته بود، عدهای با سوء استفاده از این [[روایات]] خودشان را [[مهدی]] [[آل محمد]] معرفی کرده و از [[مردم]] برای خودشان بنام [[مهدی منتظر]] [[بیعت]] میگرفتند. در واقع روایاتی که هرگونه قیامی قبل از [[قیام امام عصر]] را [[باطل]] میدانند، ناظر به این نوع از [[قیام]] هاست نه هر قیامی<ref>ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.</ref>. | |||
#اما روایاتی که از [[گسترش ظلم]] و [[ستم]] در [[زمان غیبت]] سخن گفتهاند به این معنا نیست که در [[دوران غیبت]]، نباید هیچ عمل مثبتی از جمله [[تشکیل حکومت اسلامی]] انجام پذیرد، زیرا با این وجود باید [[معتقد]] شویم هر امر مثبتی در جهت [[احیاء]] [[احکام اسلامی]] در زمان [[غیبت امام عصر]] امری مذموم و مرجوح است در حالی که این مدعا در تضاد قطعی با [[آیات]] [[جهاد]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] و نیز با سیرۀ [[پیشوایان معصوم]] است<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹. </ref>. | |||
#در خصوص روایاتی که در آن [[ائمه]]{{ع}} [[مسلمانان]] را از [[شتاب زدگی]] در امر [[حکومت عدل]] قبل از [[قیام قائم]] [[نهی]] میکنند باید گفت این [[روایات]] ناظر به زمانی است که شرایط برای ایجاد [[قیام]] مهیا نیست و عده ای عجولانه میخواهند دست به چنین کار عظیمی بزنند، ولی در زمانی که شرایط برای ایجاد [[قیام]] مهیا باشد، [[روایات]] درصدد [[نهی]] از آن نیست، چنانچه بعضی از [[قیامها]] مورد [[رضایت]] [[ائمه]] ({{عم}} بود. در روایتی آمده است، فردی در محضر [[امام صادق]]{{ع}} سخن از [[قیام]] به میان آورد و از [[خروج]] کسانی که از [[اهل بیت]] [[قیام]] میکنند سؤال کرد، [[حضرت]] فرمودند: «همیشه من و شیعیانم برخیر هستیم تا هنگامی که [[قیام]] کنندهای از [[آل محمد]] [[قیام]] کند. چقدر [[دوست]] دارم که شخصی از [[آل محمد]] [[قیام]] کند و من مخارج [[خانواده]] او را بپردازم»<ref>{{متن حدیث|لَا أَزَالُ أَنَا وَ شِیعَتِی بِخَیْرٍ مَا خَرَجَ الْخَارِجِیُّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ الْخَارِجِیَّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ خَرَجَ وَ عَلَیَّ نَفَقَةُ عِیَالِهِ}}؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۵۴، ح ۱۹۹۷۵. </ref>.<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹. </ref> | |||
#منظور از نفی [[قیام]] در [[زمان غیبت]]، به معنای نفی [[پیروزی]] است. یعنی اگر در [[زمان غیبت]] و قبل از [[قیام امام عصر]]{{ع}} قیامی انجام شود [[حرام]] و [[باطل]] نیست؛ ولی منجر به [[پیروزی]] و [[شکست]] [[دشمنان]] نمیشود. چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} [[قیام]] [[زید]] را [[باطل]] نمیدانستند ولی [[معتقد]] بودن این [[قیام]] به سر انجام نمیرسد ایشان دربارۀ [[قیام]] [[زید]] فرمودند: «[[زید]] مردی عالم و [[راستگو]] بود هر آینه، اگر [[پیروز]] میشد، به [[وعده]] خود(سپردن [[حکومت]] به [[اهل بیت]]) [[وفا]] میکرد»<ref>{{متن حدیث|وَ لَا تَقُولُوا خَرَجَ زَیْدٌ فَإِن زَیْداً کَانَ عَالِماً وَ کَانَ صَدُوقاً وَ لَمْ یَدْعُکُمْ إِلَی نَفْسِهِ إِنمَا دَعَاکُمْ إِلَی الرضَا مِنْ آلِ مُحَمدٍ {{ع}} وَ لَوْ ظَهَرَ لَوَفَی بِمَا دَعَاکُمْ إِلَیْهِ إِنمَا خَرَجَ إِلَی سُلْطَانٍ مُجْتَمِعٍ لِیَنْقُضَه}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۶۴، ح۳۸۱. </ref>.<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹.</ref> | |||
#[[پیروز]] نشدن [[قیام]]، [[دلیل]] بر نفی [[تکلیف]] [[قیام]] نیست؛ به عنوان نمونه در [[جنگ صفین]]، شایع شد [[معاویه]] مرده است. این خبر باعث [[شادی]] [[مردم]] شد؛ اما [[حضرت]] در مقابل این [[شادی]] فرمودند: [[سوگند]] به آن خدایی که [[جان]] من در قبضه [[قدرت]] اوست! [[معاویه]] هلاک نمیشود تا [[مردم]] با او هماهنگ شوند. از آن [[حضرت]] پرسیدند: بنابراین پس چرا با او میجنگید؟ [[امام]] فرمود: «میخواهم بین خود و خدایم عذر داشته باشم»<ref>"أَلْتَمِسُ الْعُذْرَ بَیْنِی وَ بَیْنَ اللَّهِ"؛ ابن شهر آشوب، المناقب، ج ۲، ص ۲۵۹. </ref>. [[روایت]] بیانگر این مطلب است که یک [[مسلمان]]، باید به [[تکلیف]] خود عمل کند و دنبال نتیجه نباشد<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹. </ref>. | |||
#شاید مقصود از به نتیجه نرسیدن هر قیامی، منحصر در [[قیام]] [[ائمه]]{{ع}} قبل از [[قیام امام عصر]]{{ع}} باشد؛ زیرا [[شیعیان]] از آنان، [[انتظار]] [[خروج]] مسلحانه را داشتند و [[معصومین]] با توجه به شرایط [[حاکم]] بر آن زمان میخواستند با [[اخبار غیبی]] آنان را قانع کنند که هرکس از ما پیش از [[قیام قائم]] [[خروج]] کند به [[علت]] نبود امکانات لازم [[پیروز]] نمیشود و [[مصلحت]] اقتضا میکند [[خروج]] مسلحانه انجام نشود<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹. </ref>. | |||
==پاسخ به [[تفسیر]] [[نادرست]] از معنای [[ولایت]]== | |||
*[[ایجاد حکومت اسلامی]] بر مبنای [[ولایت فقیه]] در زمان [[غیبت امام عصر]] یک امر ساختگی و بدون پشتوانه نیست؛ چراکه در [[روایات]] فروانی آمده است، در [[زمان غیبت]] [[امام]]، [[شیعیان]] در صورت هرگونه مشکلی باید به فقهایی جامع الشرایط [[رجوع]] کنند؛ در واقع این سخن یعنی [[فقهای جامعالشرایط]] در عصر [[غیبت کبری]] از طرف آن [[حضرت]] [[نیابت]] و [[وکالت]] دارند؛ بر همین اساس ولایتشان نمیتواند محدود و کوچک باشد بلکه حد این [[ولایت]] به اندازۀ [[تشکیل حکومت]] و اداره مملکت است<ref>ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳. </ref>. | |||
==نتیجه گیری== | |||
*بنابراین [[دلایل]] کسانی که معتقدند در زمان [[غیبت امام عصر]] [[تشکیل حکومت اسلامی]] به [[مصلحت]] نیست بر اساس دو محور پایه گذاری شده: برداشت [[نادرست]] از روایاتی که هرگونه قیامی اعم از [[امر به معروف]] و [[تشکیل حکومت اسلامی]] را در [[زمان غیبت]] نفی میکند و برادشت غلط از معنای [[ولایت]]: یعنی این عده معتقدند در [[زمان غیبت]]، شخص یا اشخاصی نباید در حوزه [[ولایت]] که خواستگاه [[ائمه معصومین]] است ورود کنند<ref>ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |
نسخهٔ ۳ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۵۶
نویسنده: آقای قاضی زاده
پاسخ اجمالی
تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت
- از مباحث مهم و اساسی در دوران غیبت امام عصر، ایجاد حکومت اسلامی در این زمان است. بیشتر فقهای شیعه، تشکیل حکومت اسلامی در دوره غیبت را امری ضروری میدانند و بر این باورند که فقهای عادل، باید تمام سعی و تلاشان را برای تشکیل چنین حکومتی بکار بگیرند و مردم عادی نیز باید در این امر به آنها کمک کنند. اما عده ای چنین اعتقادی (تشکیل حکومت) را صحیح ندانسته و معتقدند حکومت اسلامی، تنها باید از طریق امام معصوم ایجاد و اداره شود[۱].
دلایل نفی حکومت در زمان غیبت
- برداشت از روایاتی که در آن گسترش ظلم و فساد در زمان غیبت را از نشانههای ظهور امام زمان (ع) معرفی میکند و روایاتی که مسلمین را در زمان غیبت دعوت به صبر میکنند و به آنها اینچنین القاء میکنند که پیش از فرا رسیدن موعد فرج و زوال حکومت ستمگر، نباید خود را به زحمت بیندازد و به دنبال برقراری حکومت عدل باشد، چنانکه در روایتی پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «ای علی! برکندن کوههای بزرگ آسانتر است از برچیدن پادشاهی که زمانش به سر نرسیده است»[۲] و همچنین روایاتی که قیام قبل از قیام امام عصر(ع) را باطل و ظاغوت میدانند[۳]. مانند، روایتی از امام صادق(ع) که فرمودند: «هر پرچمی قبل از قیام حضرت مهدی برافراشته شود، صاحب آن طاغوت بوده و اطاعت از او خروج از اطاعت خداست»[۴].[۵]
- تفسیر نادرست معنای ولایت؛ به این معنا که تشکیل حکومت در زمان غیبت برپایۀ ولایت فقیه، یعنی دخالت در حوزه ای که مخصوص امام معصوم است و ورود به آن برای افراد عادی جایز نیست[۶].
پاسخ به روایات
- پاسخ به برداشت اشتباه از روایات:
- منظور از روایاتی که قیام قبل از قیام امام عصر(ع) را باطل میداند، این است که اگر قیامی قبل از خروج امام عصر، به نام مهدی و مهدویت انجام گیرد آن قیام باطل است. به بیان دیگر این نوع روایات ناظر به قیامهایی به نام مهدی موعود است نه هر قیامی و لو اینکه آن قیام برای احقاق امر به معروف و نهی ازمنکر باشد. مؤید این مطلب روایاتی معتبری است که از طریق مختلف از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمودند: «شخصی از اهل بیت من قیام میکند که طومار ستم و ستمگری را در هم پیچیده و کاخ ستم را بر سر ستمگران خراب کرده و چنان عدل و داد را در جهان اقامه میکند که تمام حکومتها در برابر او خواضع میشوند»[۸] و چون این نوع روایات، در دسترس عموم مردم قرار گرفته بود، عدهای با سوء استفاده از این روایات خودشان را مهدی آل محمد معرفی کرده و از مردم برای خودشان بنام مهدی منتظر بیعت میگرفتند. در واقع روایاتی که هر گونه قیامی قبل از قیام امام عصر را باطل میدانند، ناظر به این نوع از قیام هاست نه هر قیامی[۹].
- اما روایاتی که از گسترش ظلم و ستم در زمان غیبت سخن گفتهاند به این معنا نیست که در دوران غیبت، نباید هیچ عمل مثبتی از جمله تشکیل حکومت اسلامی انجام پذیرد چراکه با این وجود باید معتقد شویم هر امر مثبتی در جهت احیاء احکام اسلامی در زمان غیبت امام عصر امری مذموم و مرجوح است، در حالی که این مدعا در تضاد قطعی با آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و نیز با سیره پیشوایان معصوم است[۱۰].
- در خصوص روایاتی که در آن ائمۀ(ع)، مسلمانان را از شتاب زدگی در امر حکومت عدل قبل از قیام قائم نهی میکنند باید گفت این روایات ناظر به زمانی است که شرایط برای ایجاد قیام مهیا نیست و عده ای عجولانه میخواهند دست به چنین کار عظیمی بزنند، اما در صورتی که شرایط برای انجام قیام و تشکیل حکومت اسلامی مهیا باشد روایات در صدد نفی آن نیست[۱۱].
- منظور از نفی در روایات به معنای نفی قیام نیست بلکه به معنای نفی پیروزی است. یعنی اگر در زمان غیبت و قبل از قیام امام عصر قیامی انجام شود حرام و باطل نیست؛ ولی منجر به پیروزی و شکست دشمنان نمیشود. چنانکه امام صادق(ع) نسبت به قیام زید آن قیام را باطل ندانستند ولی معتقد بودند این قیام به سر انجام نمیرسد. ایشان درباره قیام زید فرمودند: «زید مردی عالم و راستگو بود هر آینه، اگر پیروز میشد، به وعده خود(سپردن حکومت به اهل بیت) وفا میکرد»[۱۲].[۱۳]
- در برخی از روایات، به قیامهای پیش از قیام امام عصر(ع) اشاره شده و حتی معصومین قیامها آنها را به نوعی تأیید هم کردهاند. یکی از بارزترین این قیامها خروج یمانی است که در روایات فراوانی، علم او را علمی هدایت شده دانستهاند چنانکه در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که ایشان فرمودند: «خروج سه نفر خراسانی و سفیانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز است. در میان این قیامها، پرچمی هدایت کنندهتر از پرچم یمانی نیست. آن پرچمی است که مردم را به حق دعوت میکند»[۱۴].[۱۵]
پاسخ به تفسیر نادرست از معنای ولایت
- ایجاد حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه در زمان غیبت امام عصر یک امر ساختگی و بدون پشتوانه نیست؛ چراکه در روایات فروانی آمده است، در زمان غیبت امام، شیعیان در صورت هرگونه مشکلی باید به فقهایی جامع الشرایط رجوع کنند؛ در واقع این سخن یعنی فقهای جامعالشرایط در عصر غیبت کبری از طرف آن حضرت نیابت و وکالت دارند؛ بر همین اساس ولایتشان نمیتواند محدود و کوچک باشد بلکه حد این ولایت به اندازۀ تشکیل حکومت و اداره مملکت است[۱۶].
نتیجه گیری
- بنابراین دلایل کسانی که معتقدند در زمان غیبت امام عصر تشکیل حکومت اسلامی به مصلحت نیست بر اساس دو محور پایه گذاری شده: برداشت نادرست از روایاتی که هرگونه قیامی اعم از امر به معروف و تشکیل حکومت اسلامی را در زمان غیبت نفی میکند و برادشت غلط از معنای ولایت: یعنی این عده معتقدند در زمان غیبت، شخص یا اشخاصی نباید در حوزه ولایت که خواستگاه ائمه معصومین است ورود کنند[۱۷].
پاسخ تفصیلی
تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت
- از مباحث مهم و اساسی در دوران غیبت امام عصر، ایجاد حکومت اسلامی در این زمان است. بیشتر فقهای شیعه، تشکیل حکومت اسلامی در دوره غیبت را امری ضروری میدانند و بر این باورند که فقهای عادل، باید تمام سعی و تلاش خود را برای تشکیل چنین حکومتی بکار بگیرند و مردم عادی نیز باید در این امر به آنها کمک کنند. اما عده ای چنین اعتقادی (تشکیل حکومت) را صحیح ندانسته و معتقدند حکومت اسلامی، فقط باید از طریق امام معصوم ایجاد و اداره شود، چنانکه این تفکر، در ابتدا به صورت یک اختلاف نظر فقهی ـ کلامی مطرح بود، ولی کم کم رنگ سیاسی به خود گرفت و عده ای بر همین اساس، به مخالفت با مشروطه پرداختند و بزرگانی چون: آخوند خراسانی، آیت الله مازندرانی، علامه نائینی و... را تخطئه میکردند و چون این تفکر تضادی با خودکامگی حکام نداشت، بلکه غیر مستقیم توجیهگر اعمال آنان نیز بود، از سوی آنان حمایت و ترویج شد، تا جایی که پیش از انقلاب اسلامی، هواداران این اندیشه به صورت تشکیلاتی منسجم درآمدند[۱۸].
دلایل نفی حکومت در زمان غیبت
- برداشت از روایاتی که در آن گسترش ظلم و فساد در زمان غیبت را از نشانههای ظهور امام زمان (ع) معرفی میکند و روایاتی که مسلمین را در زمان غیبت دعوت به صبر میکنند و به آنها چنین القا میکنند که پیش از فرا رسیدن موعد فرج و زوال حکومت ستمگر، نباید خود را به زحمت بیندازند و به دنبال برقراری حکومت عدل باشند، چنانکه در روایتی پیامبر (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «ای علی! برکندن کوههای بزرگ آسانتر است از برچیدن پادشاهی که زمانش به سر نرسیده است»[۱۹] و روایتی از امیرالمؤمنین(ع) که فرمودند: «به زمین بچسبید و بر بلاها صبر کنید؛ دستها، زبانها و شمشیرهایتان را در جهت خواستههایتان به حرکت در نیاورید و نسبت به آنچه خداوند برای شما قرار داده عجله و شتاب نکنید. اگر کسی از شما در رختخواب بمیرد، اما نسبت به خدا، رسول و اهل بیت او، شناخت و معرفت داشته باشد، شهید از دنیا رفته و اجر او با خداست و آنچه را از اعمال نیک نیت داشته باشد، پاداشش را خواهد برد و این نیت خیر او در ردیف به کار گرفتن شمشیر است. بدانید که برای هر چیز مدت و سرآمدی است»[۲۰]. همچنین روایاتی که قیام قبل از قیام امام عصر(ع) را باطل و ظاغوت میدانند[۲۱]. مانند روایتی از امام صادق(ع) که فرمودند: «هر پرچمی قبل از قیام حضرت مهدی برافراشته شود، صاحب آن طاغوت بوده و اطاعت از او، خروج از اطاعت خداست»[۲۲].[۲۳] و روایتی از امام سجاد(ع) که فرمودند: «به خدا سوگند! هیچ یک از ما پیش از قیام قائم خروج نمیکند؛ مگر اینکه مَثَل او، مانند جوجهای است که پیش از محکم شدن بالهایش، از آشیانه پرواز کرده باشد. در نتیجه کودکان او را گرفته و با او به بازی میپردازند»[۲۴]. بنابراین عده ای از این نوع روایات اینچنین برداشت کردند که هر قیامی قبل از قیام امام عصر برای تشکیل حکومت اسلامی، نه فقط بی نتیجه و بی اثر است بلکه موجب ناراحتی ائمه(ع) نیز میشود؛ بنابراین باید از تشکیل حکومت اسلامی، پیش از قیام حضرت مهدی چشم پوشی کرد.[۲۵]
- تفسیر نادرست معنای ولایت؛ به این معنا که تشکیل حکومت در زمان غیبت برپایۀ ولایت فقیه، یعنی دخالت در حوزه ای که مخصوص امام معصوم است و ورود به آن برای افراد عادی جایز نیست[۲۶].
اما این دو شبهه قابل پذیریش نیست چراکه هر دو اشکال برداشت اشتباه از روایات و معنای ولایت است[۲۷].
پاسخ به روایات
- پاسخ به برداشت اشتباه از روایات:
- منظور از روایاتی که قیام قبل از قیام امام عصر(ع) را باطل میداند این است که اگر قیامی قبل از خروج امام عصر، به نام مهدی و مهدویت انجام گیرد آن قیام باطل است. به بیان دیگر این نوع روایات ناظر به قیامهایی به نام مهدی موعود است، نه هر قیامی و لو اینکه آن قیام برای احقاق امر به معروف و نهی از منکر باشد. مؤید این مطلب روایات معتبری است که از طرق مختلف از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمودند: «شخصی از اهل بیت من قیام میکند که طومار ستم و ستمگری را در هم پیچیده و کاخ ستم را بر سر ستمگران خراب کرده و چنان عدل و داد را در جهان اقامه میکند که تمام حکومتها در برابر او خواضع میشوند»[۲۸] و چون این نوع روایات، در دسترس عموم مردم قرار گرفته بود، عدهای با سوء استفاده از این روایات خودشان را مهدی آل محمد معرفی کرده و از مردم برای خودشان بنام مهدی منتظر بیعت میگرفتند. در واقع روایاتی که هرگونه قیامی قبل از قیام امام عصر را باطل میدانند، ناظر به این نوع از قیام هاست نه هر قیامی[۲۹].
- اما روایاتی که از گسترش ظلم و ستم در زمان غیبت سخن گفتهاند به این معنا نیست که در دوران غیبت، نباید هیچ عمل مثبتی از جمله تشکیل حکومت اسلامی انجام پذیرد، زیرا با این وجود باید معتقد شویم هر امر مثبتی در جهت احیاء احکام اسلامی در زمان غیبت امام عصر امری مذموم و مرجوح است در حالی که این مدعا در تضاد قطعی با آیات جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و نیز با سیرۀ پیشوایان معصوم است[۳۰].
- در خصوص روایاتی که در آن ائمه(ع) مسلمانان را از شتاب زدگی در امر حکومت عدل قبل از قیام قائم نهی میکنند باید گفت این روایات ناظر به زمانی است که شرایط برای ایجاد قیام مهیا نیست و عده ای عجولانه میخواهند دست به چنین کار عظیمی بزنند، ولی در زمانی که شرایط برای ایجاد قیام مهیا باشد، روایات درصدد نهی از آن نیست، چنانچه بعضی از قیامها مورد رضایت ائمه ((ع) بود. در روایتی آمده است، فردی در محضر امام صادق(ع) سخن از قیام به میان آورد و از خروج کسانی که از اهل بیت قیام میکنند سؤال کرد، حضرت فرمودند: «همیشه من و شیعیانم برخیر هستیم تا هنگامی که قیام کنندهای از آل محمد قیام کند. چقدر دوست دارم که شخصی از آل محمد قیام کند و من مخارج خانواده او را بپردازم»[۳۱].[۳۲]
- منظور از نفی قیام در زمان غیبت، به معنای نفی پیروزی است. یعنی اگر در زمان غیبت و قبل از قیام امام عصر(ع) قیامی انجام شود حرام و باطل نیست؛ ولی منجر به پیروزی و شکست دشمنان نمیشود. چنانکه امام صادق(ع) قیام زید را باطل نمیدانستند ولی معتقد بودن این قیام به سر انجام نمیرسد ایشان دربارۀ قیام زید فرمودند: «زید مردی عالم و راستگو بود هر آینه، اگر پیروز میشد، به وعده خود(سپردن حکومت به اهل بیت) وفا میکرد»[۳۳].[۳۴]
- پیروز نشدن قیام، دلیل بر نفی تکلیف قیام نیست؛ به عنوان نمونه در جنگ صفین، شایع شد معاویه مرده است. این خبر باعث شادی مردم شد؛ اما حضرت در مقابل این شادی فرمودند: سوگند به آن خدایی که جان من در قبضه قدرت اوست! معاویه هلاک نمیشود تا مردم با او هماهنگ شوند. از آن حضرت پرسیدند: بنابراین پس چرا با او میجنگید؟ امام فرمود: «میخواهم بین خود و خدایم عذر داشته باشم»[۳۵]. روایت بیانگر این مطلب است که یک مسلمان، باید به تکلیف خود عمل کند و دنبال نتیجه نباشد[۳۶].
- شاید مقصود از به نتیجه نرسیدن هر قیامی، منحصر در قیام ائمه(ع) قبل از قیام امام عصر(ع) باشد؛ زیرا شیعیان از آنان، انتظار خروج مسلحانه را داشتند و معصومین با توجه به شرایط حاکم بر آن زمان میخواستند با اخبار غیبی آنان را قانع کنند که هرکس از ما پیش از قیام قائم خروج کند به علت نبود امکانات لازم پیروز نمیشود و مصلحت اقتضا میکند خروج مسلحانه انجام نشود[۳۷].
پاسخ به تفسیر نادرست از معنای ولایت
- ایجاد حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه در زمان غیبت امام عصر یک امر ساختگی و بدون پشتوانه نیست؛ چراکه در روایات فروانی آمده است، در زمان غیبت امام، شیعیان در صورت هرگونه مشکلی باید به فقهایی جامع الشرایط رجوع کنند؛ در واقع این سخن یعنی فقهای جامعالشرایط در عصر غیبت کبری از طرف آن حضرت نیابت و وکالت دارند؛ بر همین اساس ولایتشان نمیتواند محدود و کوچک باشد بلکه حد این ولایت به اندازۀ تشکیل حکومت و اداره مملکت است[۳۸].
نتیجه گیری
- بنابراین دلایل کسانی که معتقدند در زمان غیبت امام عصر تشکیل حکومت اسلامی به مصلحت نیست بر اساس دو محور پایه گذاری شده: برداشت نادرست از روایاتی که هرگونه قیامی اعم از امر به معروف و تشکیل حکومت اسلامی را در زمان غیبت نفی میکند و برادشت غلط از معنای ولایت: یعنی این عده معتقدند در زمان غیبت، شخص یا اشخاصی نباید در حوزه ولایت که خواستگاه ائمه معصومین است ورود کنند[۳۹].
پانویس
- ↑ ر.ک: مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۷-۱۰۹؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
- ↑ «عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) عَنِ النَّبِیِّ (ص) أَنهُ قَالَ لَه: یَا عَلِیُّ إِنَّ إِزَالَةَ الْجِبَالِ الرَّوَاسِی أَهْوَنُ مِنْ إِزَالَةِ مُلْکٍ لَمْ تَنْقَضِ أَیَّامُهُ»؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۵۲، ح۵۷۶۲.
- ↑ ر.ک: مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۷-۱۰۹.
- ↑ «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: کُلُ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ وسایل الشیعه، ج ۱۱، باب ۱۳ از ابواب جهاد العدو، ص ۳۷، حدیث ۶.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ – ۱۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹
- ↑ ر.ک: مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۷-۱۰۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ – ۱۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
- ↑ منتخب الاثر.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
- ↑ «وَ لَا تَقُولُوا خَرَجَ زَیْدٌ فَإِن زَیْداً کَانَ عَالِماً وَ کَانَ صَدُوقاً وَ لَمْ یَدْعُکُمْ إِلَی نَفْسِهِ إِنمَا دَعَاکُمْ إِلَی الرضَا مِنْ آلِ مُحَمدٍ (ع) وَ لَوْ ظَهَرَ لَوَفَی بِمَا دَعَاکُمْ إِلَیْهِ إِنمَا خَرَجَ إِلَی سُلْطَانٍ مُجْتَمِعٍ لِیَنْقُضَه»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۶۴، ح۳۸۱.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹؛
- ↑ «خُرُوجُ الثَّلَاثَةِ الْخُرَاسَانِیِّ وَ السُّفْیَانِیِّ وَ الْیَمَانِیِّ فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ وَ لَیْسَ فِیهَا رَایَةٌ بِأَهْدَی مِنْ رَایَةِ الْیَمَانِیِّ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ»؛ طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۴۶.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.
- ↑ ر.ک: مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۷-۱۰۹.
- ↑ «عَنْ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) عَنِ النَّبِیِّ (ص) أَنهُ قَالَ لَه: یَا عَلِیُّ إِنَّ إِزَالَةَ الْجِبَالِ الرَّوَاسِی أَهْوَنُ مِنْ إِزَالَةِ مُلْکٍ لَمْ تَنْقَضِ أَیَّامُهُ»؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۵۲، ح۵۷۶۲.
- ↑ «الْزَمُوا الْأَرْضَ وَ اصْبِرُوا عَلَی الْبَلَاءِ وَ لَا تُحَرِّکُوا بِأَیْدِیکُمْ وَ سُیُوفِکُمْ فِی هَوَی أَلْسِنَتِکُمْ وَ لَا تَسْتَعْجِلُوا بِمَا لَمْ یُعَجِّلْهُ اللَّهُ لَکُمْ فَإِنَّهُ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ عَلَی فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَی مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ مَاتَ شَهِیداً وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ وَ اسْتَوْجَبَ ثَوَابَ مَا نَوَی مِنْ صَالِحِ عَمَلِهِ وَ قَامَتِ النِّیَّةُ مَقَامَ إِصْلَاتِهِ لِسَیْفِهِ فَإِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ مُدَّةً وَ أَجَلًا»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۳.
- ↑ ر.ک: مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۷-۱۰۹.
- ↑ «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: کُلُ رَایَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ وسایل الشیعه، ج ۱۱، باب ۱۳ از ابواب جهاد العدو، ص ۳۷، حدیث ۶.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ – ۱۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹
- ↑ «وَ اللَّهِ لَا یَخْرُجُ وَاحِدٌ مِنَّا قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ إِلَّا کَانَ مَثَلُهُ مَثَلَ فَرْخٍ طَارَ مِنْ وَکْرِهِ قَبْلَ أَنْ یَسْتَوِیَ جَنَاحَاهُ فَأَخَذَهُ الصِّبْیَانُ فَعَبِثُوا بِه»؛ علی بن ابراهیم، عن أبیه، عن حماد بن عیسی، عن ربعی، رفعه عن علی بن الحسین (ع)؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۸، ص ۲۶۴، ح ۳۸۲؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص ۱۹۹، ح ۱۴.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ – ۱۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
- ↑ ر.ک: مزینانی، محمد صادق، حکومت اسلامی در عصر انتظار، چشم به راه مهدی، ص ۱۰۷-۱۰۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ – ۱۴۳؛ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
- ↑ منتخب الاثر.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
- ↑ «لَا أَزَالُ أَنَا وَ شِیعَتِی بِخَیْرٍ مَا خَرَجَ الْخَارِجِیُّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ الْخَارِجِیَّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ خَرَجَ وَ عَلَیَّ نَفَقَةُ عِیَالِهِ»؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۵۴، ح ۱۹۹۷۵.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
- ↑ «وَ لَا تَقُولُوا خَرَجَ زَیْدٌ فَإِن زَیْداً کَانَ عَالِماً وَ کَانَ صَدُوقاً وَ لَمْ یَدْعُکُمْ إِلَی نَفْسِهِ إِنمَا دَعَاکُمْ إِلَی الرضَا مِنْ آلِ مُحَمدٍ (ع) وَ لَوْ ظَهَرَ لَوَفَی بِمَا دَعَاکُمْ إِلَیْهِ إِنمَا خَرَجَ إِلَی سُلْطَانٍ مُجْتَمِعٍ لِیَنْقُضَه»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۶۴، ح۳۸۱.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹.
- ↑ "أَلْتَمِسُ الْعُذْرَ بَیْنِی وَ بَیْنَ اللَّهِ"؛ ابن شهر آشوب، المناقب، ج ۲، ص ۲۵۹.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ - ۷۹.
- ↑ ر.ک: طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.
- ↑ ر.ک: سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ج۳، ص ۷۷ – ۷۹؛ طاهری، حبیبالله، سیمای آفتاب، ص ۱۴۰ - ۱۴۳.