امامت در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴۸: خط ۴۸:


[[علی]]{{ع}} در توصیف امام و بیان شئونات و [[مسئولیت‌های امامت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|فَهُوَ مِنْ‏ مَعَادِنِ‏ دِينِهِ‏ وَ أَوْتَادِ أَرْضِهِ‏ قَدْ أَلْزَمَ نَفْسَهُ الْعَدْلَ فَكَانَ أَوَّلُ عَدْلِهِ نَفْيَ الْهَوَى عَنْ نَفْسِهِ يَصِفُ الْحَقَّ وَ يَعْمَلُ بِهِ لَا يَدَعُ لِلْخَيْرِ غَايَةً إِلَّا أَمَّهَا وَ لَا مَظِنَّةً إِلَّا قَصَدَهَا قَدْ أَمْكَنَ الْكِتَابَ مِنْ زِمَامِهِ فَهُوَ قَائِدُهُ وَ إِمَامُهُ يَحُلُّ حَيْثُ‏ حَلَّ‏ ثَقَلُهُ‏ وَ يَنْزِلُ‏ حَيْثُ‏ كَانَ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۷.</ref>.
[[علی]]{{ع}} در توصیف امام و بیان شئونات و [[مسئولیت‌های امامت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|فَهُوَ مِنْ‏ مَعَادِنِ‏ دِينِهِ‏ وَ أَوْتَادِ أَرْضِهِ‏ قَدْ أَلْزَمَ نَفْسَهُ الْعَدْلَ فَكَانَ أَوَّلُ عَدْلِهِ نَفْيَ الْهَوَى عَنْ نَفْسِهِ يَصِفُ الْحَقَّ وَ يَعْمَلُ بِهِ لَا يَدَعُ لِلْخَيْرِ غَايَةً إِلَّا أَمَّهَا وَ لَا مَظِنَّةً إِلَّا قَصَدَهَا قَدْ أَمْكَنَ الْكِتَابَ مِنْ زِمَامِهِ فَهُوَ قَائِدُهُ وَ إِمَامُهُ يَحُلُّ حَيْثُ‏ حَلَّ‏ ثَقَلُهُ‏ وَ يَنْزِلُ‏ حَيْثُ‏ كَانَ}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۷.</ref>.
او [[انسان]] ممتاز و [[برتری]] است که گنجینه [[رسالت]] و [[دین خدا]] و نگه دارنده [[زمین]]، و خود ملتزم به عدالت است؛ و نخستین گام او در [[راه]] عدالت، اجتناب از [[هواپرستی]] و [[تمایلات]] شخصی است او چهره [[حق]] را آن چنان توصیف می‌کند که هست؛ و خود بدان عمل می‌کند و همه هدف‌های خیر، موردنظر و مقصد اوست و هر کجا [[گمان]] خیری می‌رود وی در تعقیب آن است. خود را در [[اختیار]] [[کتاب خدا]] نهاده و آن را [[پیشوا]] و امامش قرار داده و هرکجا که [[قرآن]] امر می‌کند او در آنجا فرود می‌آید و آنجا که قرآن مأوی می‌گیرد و نیز [[منزل]] می‌گزیند.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده، ابراهیم]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|بایسته‌های فقه سیاسی]]، ص ۱۲۱.</ref>
او [[انسان]] ممتاز و [[برتری]] است که گنجینه [[رسالت]] و [[دین خدا]] و نگه دارنده [[زمین]]، و خود ملتزم به عدالت است؛ و نخستین گام او در [[راه]] عدالت، اجتناب از [[هواپرستی]] و [[تمایلات]] شخصی است او چهره [[حق]] را آن چنان توصیف می‌کند که هست؛ و خود بدان عمل می‌کند و همه هدف‌های خیر، موردنظر و مقصد اوست و هر کجا [[گمان]] خیری می‌رود وی در تعقیب آن است. خود را در [[اختیار]] [[کتاب خدا]] نهاده و آن را [[پیشوا]] و امامش قرار داده و هرکجا که [[قرآن]] امر می‌کند او در آنجا فرود می‌آید و آنجا که قرآن مأوی می‌گیرد و نیز [[منزل]] می‌گزیند.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|بایسته‌های فقه سیاسی]]، ص ۱۲۱.</ref>


==منابع==
==منابع==
خط ۵۴: خط ۵۴:
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱''']]
# [[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱''']]
# [[پرونده:1100759.jpg  |22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده، ابراهیم]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|'''بایسته‌های فقه سیاسی''']]
# [[پرونده:1100759.jpg  |22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی]] و [[ابراهیم موسی‌زاده|موسی‌زاده]]، [[بایسته‌های فقه سیاسی (کتاب)|'''بایسته‌های فقه سیاسی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ ‏۲ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۵

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت است. "امامت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

امامت در فرهنگ دینی جایگاه والایی دارد و نه تنها هم‌ردیف سایر اصول دین است، بلکه چون شناخت تفصیلی سایر اصول دینی منوط به امامت است، در قرآن و کلمات اهل بیت(ع)، به عنوان اصل اسلام و تمام دین و مبنای همه خیرات و نور الهی و تنها صراط مستقیم الهی معرفی شده است.

امامت، اساس اسلام و تمام دین

  • امامت، مبنا و معیار دین و در نتیجه، راه سعادت اخروی انسان است.
  • «قَالَ الْإِمَامُ الرِّضَا(ع): إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَقْبِضْ نَبِيَّهُ(ص) حَتَّى أَكْمَلَ لَهُ الدِّينَ... وَ أَمْرُ الْإِمَامَةِ مِنْ تَمَامِ الدِّينِ‌»[۱].
  • «عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع) قَالَ: بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسَةِ أَشْيَاءَ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَةِ قَالَ زُرَارَةُ فَقُلْتُ وَ أَيُّ شَيْ‌ءٍ مِنْ ذَلِكَ أَفْضَلُ فَقَالَ الْوَلَايَةُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَّ وَ الْوَالِي هُوَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِنَّ»[۲][۳].

امامت؛ مبنای خیر و صلاح دنیا

  • پیروی از امامت، نه تنها صلاح آخرت، بلکه خیر و صلاح دنیا و عزّت مؤمنین را به دنبال دارد.
  • «إِنَّ الْإِمَامَةَ زِمَامُ الدِّينِ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِينَ وَ صَلَاحُ الدُّنْيَا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِينَ إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِي وَ فَرْعُهُ السَّامِي»[۴][۵].

امام؛ نور الهی در آسمان‌ها و زمین

  • امامت، نور توحید در جهان است و طبعاً مایه روشنی و بقاء می‌باشد.
  • «عَنْ أَبِي الْحَسَنِ(ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى- ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ[۶] قَالَ يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا وَلَايَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع)بِأَفْوَاهِهِمْ قُلْتُ قَوْلُهُ تَعَالَى ﴿وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ[۷] قَالَ يَقُولُ وَ اللَّهُ مُتِمُّ الْإِمَامَةِ وَ الْإِمَامَةُ هِيَ النُّورُ وَ ذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ- ﴿فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا[۸] قَالَ النُّورُ هُوَ الْإِمَامُ»[۹][۱۰].

حلاوت ایمان با قبول امامت

  • امامت، راه رسیدن به خداوند و مایه دستیابی به منابع علم الهی است که انسان از طریق آن طعم حلاوت ایمان را می‌چشد.
  • «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) فِي خُطْبَةٍ لَهُ يَذْكُرُ فِيهَا حَالَ الْأَئِمَّةِ(ع) وَ صِفَاتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْضَحَ بِأَئِمَّةِ الْهُدَى مِنْ أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّنَا(ع) عَنْ دِينِهِ وَ أَبْلَجَ بِهِمْ عَنْ سَبِيلِ مِنْهَاجِهِ وَ فَتَحَ بِهِمْ عَنْ بَاطِنِ يَنَابِيعِ عِلْمِهِ فَمَنْ عَرَفَ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) وَاجِبَ حَقِّ إِمَامِهِ وَجَدَ طَعْمَ حَلَاوَةِ إِيمَانِهِ وَ عَلِمَ فَضْلَ طُلَاوَةِ إِسْلَامِهِ»[۱۱][۱۲].

خلافة اللّه و خلافة الرسول

در روایات اهل بیت(ع) از امامت به عنوان خلافة الله و خلافة الرسول یاد شده است:«الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ‏ وَ خِلَافَةُ الرَّسُول»[۱۳].[۱۴]

آیه اکمال دین

از احادیثی که در شأن نزول آیه اکمال دین ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي[۱۵] روایت شده است نیز جایگاه بالای امامت به دست می‌‌آید.

مطابق این روایات، آیه مزبور ناظر به واقعه غدیر خم است که پیامبر(ص) به فرمان خداوند، علی(ع) را به عنوان پیشوای امت اسلامی پس از خود معرفی کرد [۱۶] بر این اساس، امامت آموزه‌ای اسلامی است که دین اسلام با آن به کمال مطلوب خود رسیده است؛ چنان که آیه تبلیغ: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ [۱۷] نیز بیانگر این مطلب است، زیرا مطابق این آیه و با توجه به روایات شأن نزول آن، امامت علی(ع) از چنان جایگاهی برخوردار بوده است که اگر پیامبر(ص) آن را ابلاغ نمی‌کرد، گویی رسالت الهی خویش را ابلاغ نکرده است [۱۸][۱۹].

مفاد آیه: ﴿يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً [۲۰] این است که روز قیامت هر گروه و جمعیتی با نام پیشوایشان مورد خطاب قرار می‌گیرند؛ چنان که در حدیثی که شیعه و اهل سنت از امام رضا(ع) روایت کرده‌اند، آمده است که روز قیامت هر گروهی را با نام کتاب آسمانی و سنت پیامبر و امام زمان آنها فرا می‌خوانند [۲۱] از آیه و حدیث یاد شده نیز می‌توان به اهمیت مسئله امامت پی‌برد[۲۲].

امامان(ع)، رهبران و راهنمایان خداوند بر بندگان او

امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: امامان(ع)، رهبران و راهنمایان خداوند بر بندگان او هستند و کسی داخل بهشت نخواهد شد، مگر این که آنان را بشناسد و آنان نیز او را بشناسند، و کسی داخل دوزخ نخواهد شد، مگر این که آنان را انکار کند و آنان نیز او را انکار نمایند[۲۳] ابن ابوالحدید این سخن امام(ع) را ناظر به آیه پیشین سوره اسراء دانسته و گفته است حدیث: «مَنْ‏ مَاتَ‏ بِغَيْرِ إِمَامٍ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» نیز بیانگر همین مطلب است. بر این اساس، امامان(ع) در قیامت پیروان خود را می‌شناسند هر چند در دنیا آنان را ندیده باشند[۲۴][۲۵].

در احادیث متعددی از امامان اهل بیت(ع) روایت شده که نماز، زکات، روزه، حج و ولایت ارکان اسلام به شمار می‌روند و در این میان ولایت از جایگاه برتری برخوردار است، زیرا کلید و راهنمای آنها می‌باشد [۲۶][۲۷].

امامت در بایسته‌های فقه سیاسی

پیامبر اکرم(ص) امام را راعی امت و مسئول جامعه اسلامی شمرده است «الإِمَامُ رَاعٍ وَمَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ»[۲۸]؛ و بنا به گفته پیامبر(ص) امام سپری مقاوم و دژی تسخیر ناپذیر است «الإمَامُ جُنَّةٌ»[۲۹]. و نیز امام عادل را به خاطر عدالت و امامتش، آرامیده در سایه لطف خاص الهی معرفی کرده است «سَبْعَةٌ يُظِلُّهُمُ‏ اللَّهُ‏ تَعَالَى... إِمَامٌ عَادِلٌ»[۳۰]. حدیث «الْإِمَامُ‏ ضَامِنٌ‏»[۳۱] اگرچه در مورد امامت نماز نقل شده ولی اطلاق آن شامل امامت جامعه نیز می‌گردد و مفهوم آن وسیع‌تر از معنی مسئول است که در حدیث اول آمده است[۳۲]. یکی از القاب پیامبر اسلام(ص) که در ضمن کیفیت تحیت بر آن حضرت نقل شده، عنوان «إِمَامِ‏ الْخَيْرِ وَ قَائِدِ الْخَيْرِ» است که نمی‌تواند به غیر مفهوم وسیع هدایت و سیاست و اداره جامعه را در برگیرد.

علی(ع) در توصیف امام و بیان شئونات و مسئولیت‌های امامت می‌فرماید: «فَهُوَ مِنْ‏ مَعَادِنِ‏ دِينِهِ‏ وَ أَوْتَادِ أَرْضِهِ‏ قَدْ أَلْزَمَ نَفْسَهُ الْعَدْلَ فَكَانَ أَوَّلُ عَدْلِهِ نَفْيَ الْهَوَى عَنْ نَفْسِهِ يَصِفُ الْحَقَّ وَ يَعْمَلُ بِهِ لَا يَدَعُ لِلْخَيْرِ غَايَةً إِلَّا أَمَّهَا وَ لَا مَظِنَّةً إِلَّا قَصَدَهَا قَدْ أَمْكَنَ الْكِتَابَ مِنْ زِمَامِهِ فَهُوَ قَائِدُهُ وَ إِمَامُهُ يَحُلُّ حَيْثُ‏ حَلَّ‏ ثَقَلُهُ‏ وَ يَنْزِلُ‏ حَيْثُ‏ كَانَ»[۳۳]. او انسان ممتاز و برتری است که گنجینه رسالت و دین خدا و نگه دارنده زمین، و خود ملتزم به عدالت است؛ و نخستین گام او در راه عدالت، اجتناب از هواپرستی و تمایلات شخصی است او چهره حق را آن چنان توصیف می‌کند که هست؛ و خود بدان عمل می‌کند و همه هدف‌های خیر، موردنظر و مقصد اوست و هر کجا گمان خیری می‌رود وی در تعقیب آن است. خود را در اختیار کتاب خدا نهاده و آن را پیشوا و امامش قرار داده و هرکجا که قرآن امر می‌کند او در آنجا فرود می‌آید و آنجا که قرآن مأوی می‌گیرد و نیز منزل می‌گزیند.[۳۴]

منابع

جستارهای وابسته

  1. هدایت
  2. ولایت (ولایت تکوینی؛ ولایت تشریعی؛ ولایت امر)
  3. خلافت
  4. شهادت
  5. ملک
  6. حکم
  7. وراثت (وراثت زمین؛ وراثت کتاب)
  8. حجت
  9. تمکین فی الارض
  10. امت وسط
  11. اصطفا
  12. اجتبا
  13. امامت در قرآن
  14. آیات امامت
  15. امامت در حدیث
  16. امامت در کلام اسلامی
  17. امامت در فلسفه اسلامی
  18. امامت در عرفان اسلامی
  19. امامت از دیدگاه برون‌دینی
  20. امامت امامان دوازده‌گانه
  21. شؤون امام
  22. صفات امام
  23. راه تعیین امام
  24. امامان دوازده‌گانه
  25. آیات امامت
  26. اثبات امامت
  27. احکام امامت
  28. اختلاف در امامت
  29. اطاعت اولوالامر
  30. اعلان امامت علی
  31. امامت ائمه ضلال
  32. امامت بعد از نبی اکرم
  33. امامت به بیعت
  34. امامت به شوکت
  35. امامت به نص
  36. امامت تشریعی
  37. امامت تکوینی
  38. امامت جاهل
  39. امامت خاصه
  40. امامت خلفا
  41. امامت دو برادر
  42. امامت ذریه ابراهیم
  43. امامت رسول الله
  44. امامت زنان
  45. امامت صغری
  46. امامت صغیر
  47. امامت ظالم
  48. امامت عالم
  49. امامت عامه
  50. امامت غیر قرشی
  51. امامت غیر معصوم
  52. امامت فاضل
  53. امامت قرشی
  54. امامت مطلقه
  55. امامت مفضول
  56. امامت واحد
  57. امامت کبری
  58. انحلال امامت
  59. انقطاع امامت
  60. اولوا الامر
  61. اولی به امامت
  62. ایمان به امامت
  63. تعلیم غیبی به غیر نبی
  64. ختم رهبری
  65. خروج امام از امامت
  66. دعای ابراهیم
  67. دعوی امامت
  68. دفاع از امامت
  69. دلایل امامت
  70. روح قدسی
  71. علم امامت
  72. علم به آغاز امامت
  73. عهد الهی
  74. قبح امامت
  75. لطف امامت
  76. مدعی امامت
  77. مقام امامت
  78. ملاک امامت
  79. موروثی بودن امامت
  80. نشانه امامت
  81. نص بر امامت
  82. نص نبی بر خلافت
  83. نفی امامت
  84. نور امامت
  85. ودائع امامت
  86. وصیت به امامت

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

  1. الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ه.ق.)، ج۱، ص۱۹۹.
  2. الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ه.ق.)، ج۲، ص۱۸.
  3. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۰۶.
  4. الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ه.ق.)، ج۱، ص۲۰۰: باب نادر جامع فی فضل الإمام و صفاته.
  5. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۰۶-۳۰۷.
  6. «بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند» سوره صف، آیه ۸.
  7. «و خداوند کامل‌کننده نور خویش است» سوره صف، آیه ۸.
  8. «پس به خداوند و پیامبرش و نوری که فرو فرستاده‌ایم ایمان آورید» سوره تغابن، آیه ۸.
  9. الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ه.ق.)، ج۱، ص۱۹۶.
  10. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۰۷.
  11. الکافی (ط. الإسلامیه، ۱۴۰۷ ه.ق.)، ج۱، ص۲۰۳: باب نادر جامع فی فضل الإمام و صفاته.
  12. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۱، ص۳۰۷.
  13. اصول کافی، ج۱، ص۱۵۵.
  14. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ۶۹.
  15. امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم؛ سوره مائده، آیه: ۳.
  16. (الغدیر، ج۱، ص۲۳۰ـ ۲۳۶؛ غایة المرام، ج۳، ص۳۲۸ـ ۳۴۰.
  17. ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ سوره مائده، آیه: ۶۷.
  18. الغدیر، ج۱، ص۲۱۴ـ ۲۲۳؛ غایة المرام، ج۳، ص۳۲۰ـ ۳۲۷.
  19. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ۶۹.
  20. روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم آنگاه کسانی که کارنامه‌شان را به دست راست آنان دهند، آن را می‌خوانند و به آنها سر مویی ستم نخواهد شد؛ سوره اسراء، آیه: ۷۱.
  21. مجمع البیان، ج۳، ص۴۳۰.
  22. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ۶۹.
  23. نهج البلاغه، خطبه ۲۵۲
  24. شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۲۵.
  25. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ۶۹.
  26. اصول کافی، ج۲، ص۱۶، ح۵و ۸.
  27. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ۶۹.
  28. بخاری، صحیح بخاری، کتاب جمعه، باب ۱۱؛ ترمذی، سنن ترمذی، کتاب احکام، باب ۶؛ مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۲۱.
  29. بخاری، صحیح بخاری، کتاب جهاد، ص۱۰۹؛ مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۵۲۳.
  30. سنن ابن ماجه، کتاب صیام، ص۴۸؛ بخاری، صحیح بخاری، کتاب حدود، ص۱۹.
  31. سنن ابن ماجه، کتاب اقامه، باب ۴۷.
  32. سنن ابن ماجه، کتاب اقامه، باب ۲۵.
  33. نهج البلاغه، خطبه ۸۷.
  34. عمید زنجانی و موسی‌زاده، بایسته‌های فقه سیاسی، ص ۱۲۱.

الگو:امامت‌شناسی