ادله نقلی عصمت انبیا و امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-:::::# +#))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش +{{جعبه اطلاعات پرسش))
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی        = [[عصمت (پرسش)|بانک جمع پرسش و پاسخ عصمت]]
| موضوع اصلی        = [[عصمت (پرسش)|بانک جمع پرسش و پاسخ عصمت]]

نسخهٔ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۱۳

ادله نقلی عصمت انبیا و امامان چیست؟
موضوع اصلیبانک جمع پرسش و پاسخ عصمت
مدخل اصلیاثبات عصمت امام

ادله نقلی عصمت انبیا و امامان چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث عصمت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

حسن علی‌پور وحید
آقای حسن علی‌پور وحید در کتاب «مکتب در فرآیند نواندیشی» در این‌باره گفته‌ است:
  1. آیه تطهیر: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱] به صراحت هرگونه پلیدی و نقص و زشتی را از اهل بیت نفی می‌کند[۲]. در جریان غصب فدک از سوی خلیفه اول و شاهد‌طلبیدن وی برای مالکیت فدک، امام علی(ع) برای اثبات عصمت و طهارت فاطمه به این آیه استناد کرد[۳]. «غرض حق سبحانه از این آیه، اظهار عصمت و استحقاق امامت و انحصار این عطیه است در اهل بیت رسالت چنان که لفظ ﴿إِنَّمَا افاده آن می‌کند»[۴]. سیوطی، عالم بزرگ اهل سنت، نقل می‌کند که تا هشت ماه پس از نزول آیه تطهیر، پیامبر اکرم(ص) به هنگام نماز در برابر درب خانه علی بن ابی طالب می‌ایستاد و این آیه را تلاوت می‌فرمود[۵]. آیا رسول خدا با این رفتار، مصداق آیه تطهیر و صاحبان عصمت را بیان نکرد؟ سیوطی همچنین روایات متعدد دیگری نقل می‌کند که آیه تطهیر را مربوط به اهل بیت می‌داند[۶]. آیا اندیشه غلو و تفویض در کلمات سیوطی هم رسوخ کرده است؟
  2. آیه اولی‌الامر دلالتی قطعی بر عصمت امام دارد: ﴿أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۷]. این آیه اطاعت اولی‌الامر را هم‌سنگ با اطاعت خدا و پیامبر و مانند آنها بی‌قید و شرط می‌شمارد. از آنجا که اطاعت خداوند متعال، مطلقاً واجب و لازم است، اطاعت پیامبر و اولی‌الامر هم به طور مطلق واجب است. لازمه اطاعت اطلاقی و بی‌قید و شرط، عصمت است؛ زیرا اطاعت از معصیت و شریعت‌شکنی باطل خواهد بود. دلالت آیه بر عصمت اولی الامر چندان روشن است که برخی از علمای اهل سنت، همانند فخر رازی نیز بدان معترفند[۸].
  3. آیه ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۹]امامت را برای اهل ستم و معصیت منتفی می‌داند و عصمت را پیش‌فرض قطعی امامت می‌شمارد.
  1. حدیث ثقلین: «همانا میان شما در حقیقت گرانبها را به امانت می‌نهم. آگاه باشید! اگر به آن دو چنگ بزنید و اطاعتشان کنید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و خاندانم. آن دو هرگز از یکدیگر جدایی نمی‌پذیرند تا روز قیامت و کنار حوض کوثر بر من وارد شوند»[۱۰]. رسول خدا(ص) اسراری را بیان داشت: اولاً هم‌شأنی و همراهی همیشگی عترت با قرآن که عین وحی و دارای عصمت است، می‌طلبد که عِدل دیگر یعنی عترت نیز دارنده عصمت باشد تا هم‌شأنی و جدایی‌ناپذیری تحقق یابد. ثانیاً تأکید به چنگ زدن به آن دو در فرض عدم عصمت، دستور به باطل و معصیت خواهد بود. ثالثاً غیرمعصوم نتوانسته خود را نجات دهد، چگونه می‌تواند دیگران را از گمراهی برهاند. رابعاً نمی‌گوید: من دستور می‌دهم که اهل بیت(ع) را عِدل قرآن بدانید، که پدیده‌ای اعتباری باشد یا حقیقتی را انشاء و تأسیس کند، بلکه می‌فرماید: اهل بیت عِدل قرآن هست؛ یعنی خبر از حقیقت و إخبار از واقعیت. همچنین شهادت به عصمت اهل بیت وحجیت سخن و سیره آنان داده؛ همان‌گونه که شهادت به عصمت و حجیت قرآن داده.
  2. حدیث نبوی معیت: «عَلِيٌّ‏ مَعَ‏ الْقُرْآنِ‏ وَ الْقُرْآنُ‏ مَعَ‏ عَلِيٍّ‏ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»[۱۱] همراهی همیشگی و همه‌شئونی قرآن و امام و تفکیک ناپذیری آنها را بیان می‌کند. عصمت و هم‌سنخی علم امام و قرآن جزئی از معادله هم علالی و هم‌سنگی است؛ یعنی غیرمعصوم نمی‌تواند با قرآن در همه مراتب و شئون برابری و همراهی کند.
  3. علی(ع) به عصمت خویش و خاندان رسالت تصریح می‌کند: «به یقین، خداوند ما اهل‌بیت را از هرگونه گناه ظاهری و باطنی پاک کرده، و از هر نوع پستی و پلیدی مصون داشته است»[۱۲].
  4. از امام سجاد(ع) روایت شده: «کسی به جز معصوم امام نبوده و عصمت نشانه‌ای در آفرینش ظاهری نیست که بدان شناخته شود. بدین رو معصوم باید به نص شناخته شود. به او گفته شد: ای پسر رسول خدا! معنای معصوم چیست؟ فرمود: معصوم کسی است که به ریسمان الهی یعنی قرآن چنگ زده و این دو، تا روز رستاخیز از یکدیگر جدا نگردند. امام به سوی قرآن رهنمون می‌شود و قرآن مردم را به امام فرا می‌خواند»[۱۳].
  5. در صحیفه سجادیه نیز که مورد اهتمام و اعتبار برخی شبهه افکنان است، مشابه همین عبارات را می‌یابیم: «وَ طَهَّرْتَهُمْ‏ مِنَ‏ الرِّجْسِ‏ وَ الدَّنَسِ‏ تَطْهِيراً بِإِرَادَتِكَ‏»[۱۴]؛ «اهل بیت را از گناه و آلودگی، مطهرو معصوم داشتی و با اراده‌ات آنان را پاکیزه کردی».
  6. امام رضا(ع) از پیامبر(ص) روایت می‌کند: «هرکس شاد می‌شود که... پس باید نسبت به علی و امامان از نسل او پیروزی و محبت ورزد؛ زیرا آنان برگزیدگان خداوند عزوجل و بندگان خالص و اختیارشده او هستند. آنان معصوم از هرگونه گناه و خطایند»[۱۵]. این روایت افزون بر عصمت، لزوم نصب و نص امام را نیز یاد می‌آورد. جدایی ناپذیری عصمت از امامت در اندیشه امام هشتم با واژگانی دیگر نیزبازتابیده است: «امام، مطهر از همه گناهان و مبرا از همه معایب و دارنده علمی اختصاصی است که حلم نامیده می‌شود»[۱۶].
  7. امام صادق(ع): «کسی که گناهی ریز یا درشت مرتکب شده، شایستگی امامت را ندارد، هر چند که پس از آن توبه کرده باشد. امام جز معصوم نیست و عصمت جز با تصریح و اعلان خدای عزّوجل بر زبان پیامبرش(ص) شناخته نمی‌شود؛ زیرا عصمت در ظاهر خلقت نیست که همانند سیاهی و سفیدی و نظیر آن دیده شود؛ عصمت امری است پنهان که جز با شناساندن خدای دانای و غیب عزّوجل، معلوم نمی‌شود»[۱۷].
  8. غیر معصوم هر آن، خود در معرض لغزش است و دیگران را به لبه پرتگاه می‌کشاند. از این‌رو، امام صادق(ع) یاد آورد: «خداوند عزّوجل اطاعت کسی را که بندگانش را گمراه می‌کند، واجب نمی‌کند و کسی را که کفر ورزیده و بندگی شیطان کرده، برای رسالتش برنمی‌گزیند و بر مخلوقاتش حجتی اختیار نمی‌کند؛ مگر آن‌که معصوم باشد»[۱۸].
  9. امام صادق(ع): «امیرالمؤمنین(ع) پدر ذریه پیامبر(ص) است و قرار دادن امامت در امیرالمؤمنین، نهادن آن است در ذریه معصوم پیامبر»[۱۹].
  10. امام صادق(ع) در روایتی مشهور و در تبیین نسبت شخصیت امام علی(ع) با پیامبر(ص) می‌فرماید: «هر فضیلتی که برای محمد(ص) ثابت است برای علی نیز هست و محمد(ص) بر همه خلایق برتری دارد. انکار و مخالفت علی در هر امر ریز و درشت، هم‌وزن شرک به خداست»[۲۰]. بی‌گمان یکی از فضایل پیامبر، عصمت است که علی نیز شریک اوست. برتری غیرمعصوم بر دیگران نیز مردود است و مخالفت غیرمعصوم در معصیت و خطا، عین صواب است، نه موجب شرک.
  11. برخی از منابع اهل سنت هم به عصمت اهل بیت(ع) باور دارند: امام علی(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «فَأَنْزِلُوهُمْ‏ بِأَحْسَنِ‏ مَنَازِلِ‏ الْقُرْآنِ‏»[۲۱]؛ عترت رسول خدا را در بهترین منزل‌های قرآن قرار دهید. ابن‌ابی‌الحدید معتزلی در شرح نهج‌البلاغه می‌نویسد: «زیر این گفتار سرّی است عظیم؛ چون حضرت به مکلّفین امر کرده که عترت در بزرگداشت و اطاعت و تبعیّت، جاری مجرای قرآن و به منزله و محل آن قرار دهند. اگر اشکال کنی که این سخن دلالت دارد بر عصمت اهل بیت، رأی اصحاب شما در این مسأله چیست؟ در جواب می‌گویم: ابو محمد بن متویه در کتاب الکفایه تصریح نموده که علی(ع) معصوم است. ادله و نصوص بر عصمت علی و بر علم غیب و اطلاع وی بر باطن نیز دلالت دارد. این ویژگی به علی اختصاص دارد و صحابه دیگر را از آن بهره‌ای نیست. تفاوت میان "زید معصوم است" و "زید واجب العصمة است" ظاهر است، بر اساس آنکه علی امام است و از شرائط امام آن است که معصوم باشد. اعتبار اول مذهب ماست (اهل سنت) و اعتبار دوم مذهب امامیه است»[۲۲]»[۲۳]

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع عصمت

پانویس

  1. «جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  2. لطائف غیبیه، ص۳۷۷.
  3. الإحتجاج، ج۱، ص۹۲؛ حق الیقین، ص۱۹۲؛ غایة المرام، ج۳، ص۱۹۹؛ کامل البهائی، ج۲، ص۵.
  4. حدیقة الشیعة، ج۱، ص۷۱.
  5. الدر المنثور، ج۲، ص۳۱۳.
  6. الدر المنثور، ج۵، ص۱۹۸.
  7. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  8. التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ به نقل از: مجموعه گفتمان‌های مذاهب اسلامی، ص۱۵۱؛ ترجمه دلایل الصدق، ج۲، ص۱۱.
  9. «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  10. بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۱۳.
  11. الجمل، ص۴۱۸؛ الأمالی (للطوسی)، ص۴۶۰.
  12. المسترشد، ص۴۰۰؛ البرهان، ج۴، ص۴۴۹.
  13. معانی الاخبار، ص۱۳۲.
  14. الصحیفة السجادیة، ص۲۱۶.
  15. الأمالی (للصدوق)، ص۵۸۳؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۵۷؛ إثبات الهداة، ج۲، ص۵۶؛ بحارالأنوار (ط بیروت)، ج۲۵، ص۱۹۳.
  16. الکافی، ج۱، ص۲۰۰.
  17. الخصال، ج۱، ص۳۱۰؛ معانی الأخبار، ص۱۳۱.
  18. التوحید (للصدوق)، ص۴۰۷؛ الخصال، ج۲، ص۶۰۸.
  19. الخصال، ج۱، ص۳۰۹-۳۱۰.
  20. الکافی، ج۱، ص۱۹۶.
  21. نهج‌البلاغه، خطبه ۸۷، ص۱۲۰.
  22. شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۳۷۶.
  23. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۴۱-۴۶.