دعا در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[دعا]]''' است. "'''[[دعا]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[دعا]]''' است. "'''[[دعا]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[دعا در | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[دعا در لغت]] - [[دعا در قرآن]] - [[دعا در حدیث]] - [[دعا در اخلاق اسلامی]] - [[حق دعا]] - [[دعا در معارف دعا و زیارات]] - [[دعا در معارف و سیره علوی]] - [[دعا در معارف و سیره سجادی]] - [[دعا در معارف و سیره حسینی]] - [[دعا در معارف و سیره نبوی]]</div> | ||
==واژهشناسی [[دعا]] و [[مناجات]]== | ==واژهشناسی [[دعا]] و [[مناجات]]== |
نسخهٔ ۷ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۶
واژهشناسی دعا و مناجات
دعا به معنای "خواندن، استغاثه و یاری خواستن است"[۱]. علامه طباطبایی میگوید: "دعا و دعوت به معنای جلب توجه مدعُوّ (خداوند) به سوی داعی (نیایشگر) برای جلب سود یا دفع زیان است[۲]. با تأمل در کاربردهای دعا در قرآن و حدیث، این نتیجه به دست میآید که حقیقت دعا آن است که انسان خود را بنده و نیازمند مطلق به خدا ببیند و با پرستش او درصدد جلب عنایت و رحمت او برآید[۳]. مناجات، از ریشه نجوة، به معنای "خلوت کردن، راز گفتن و محرمانه با کسی حرف زدن" میباشد[۴]. بنابراین دعا، نوعی سخن گفتن و ارتباط برقرار کردن با خداوند متعال است که اگر در نهان و رازگونه انجام گیرد، مناجات نامیده میشود. بدینسان از هر مناجاتی میتوان تعبیر به دعا کرد ولی هر دعایی مناجات نیست[۵].
اهمیت دعا و نقش آن در زندگی انسان
توجه به حقیقت وجود انسان و نسبت آن با خدای مهربان، که اولی نیازمند مطلق و دیگری آفریننده و تأمین کننده هر نیاز است، به خوبی اهمیت دعا در زندگی انسان را نشان میدهد؛ زیرا فقیر مطلق تنها با اتصال به غنیّ مطلق وجود پیدا میکند، رشد مییابد، بالنده میشود و به کمال میرسد. از این رو، خداوند عزیز در قرآن کریم، دعا را عبادت و ترک آن را نشانه استکبار خوانده و مستکبران را به جهنم تهدید نموده است[۶]. امام زینالعابدین(ع) در صحیفه به این کریمه قرآنی اشاره کرده، در نیایش چهلوپنجم بیان میدارد: «بار خدایا! تویی که به وسیله وحیی که از عالمِ غیب فرستادی... گفتهای: بخوانید مرا، تا شما را پاسخ گویم. آنهایی که از پرستش من سرپیچی میکنند زودا که در عین خواری به جهنم درآیند. بار خدایا! دعای بندگان را به درگاه خود، عبادت خواندهای و ترک آن را خودپسندی و سرکشی، و کسانی را که از آن سر برتابند وعده جهنم و خواری آن دادهای، از این روست که تو را به دعا خواندند». در تفسیر این حقیقت و تبیین اهمیت دعا و نقش آن در زندگی انسان در روایات پیشوایان معصوم آمده است: دعا، کلید رحمت الهی، مایه تقرب به خدا، موجب تأمین خواستهها، سلامتی از شیطان و زندگی جان است[۷]. دعا، نه تنها در رهایی از گرفتاریها و دردها میکند و رنجهای زندگی به انسان کمک میکند بلکه میتواند سرنوشت قطعی زندگی را تغییر دهد و از بلاهای گوناگون پیشگیری نماید[۸].
اهمیت دعا، به ویژه نیایشهای امام سجاد(ع)، آنگاه بیشتر نمایان میشود که بدانیم دعا دو هدف اساسی را تأمین میکند که نخست، پیوند استوار با مبدأ و خالق جهان است. از این رهگذر، دعا اطمینان و آرامش و قدرت در آدمی پدید میآورد و تردیدها، تزلزلها، دلهرهها و نگرانیها را از درون آدمی بیرون میراند، و به او صلابت و پشتکار میبخشد[۹]. هدف دوم نیز بیان و آموزش مجموعه روشها، معیارها و حقایقی است که انسان در زندگی به آنها نیاز دارد[۱۰]. نگاهی به دعاهای صحیفه سجادیه و نیز نیایشهای پیامبران، خردمندان و مؤمنان در قرآن کریم نشان میدهد که این دعاها از مظاهر والای دین است که در آنها، دعاکنندگان، در کنار مسائل درونی و روحی، به همه مسائل حیات انسانی پرداخته و زندگی عقلانی و علمی و عادلانه و حسابشدهای را برای انسان ترسیم کردهاند[۱۱].
دعا و نظاممندی عالم
جهان هستی نظاممند است. بدین معنا که هیچ رخدادی در جهان و در ارتباط با انسان بدون علت و سبب انجام نمیگیرد. از میان همه پدیدههای جهان، اعمال و افعال بشر این امتیاز را دارد که سرنوشت آن حتمی و تخلفناپذیر نیست و به هزاران علل و اسباب، از جمله انواع ارادهها و انتخابها و اختیارها که از خود بشر ظهور میکند، بستگی دارد و درباره هر رخدادی، هر اندازه علل و اسباب مختلف و جریانهای مختلف متصور باشد، قضا و قدرهای گوناگون متصور است[۱۲]. دعا و هرگونه ارتباط معنوی با خداوند، از جلوههای قضا و قدر الهی است که میتواند در سرنوشت هر حادثهای مؤثر باشد و یا جلوی قضا و قدر را بگیرد. اعتقاد به قضا و قدر به معنای باور داشتن به نظاممند بودن جهان است و دعا یعنی فراهم کردن علت و سبب برای رسیدن به پارهای از خواستهها و نیازهای خود[۱۳] بر پایه این باور، میتوان به درک روشنی از این سخن امام زینالعابدین(ع) رسید که فرمود: دعا، بلای فرود آمده و فرود نیامده را باز میگرداند[۱۴]. یعنی چه بسا بر اثر عوامل پیشین قرار است حادثهای رخ دهد ولی با اضافه شدن یک متغیر تأثیرگذار جدید به نام دعا و درخواست از خدا، سرنوشت آن رخداد دستخوش تغییر میشود. بنابراین، دعا از جمله علل و مظاهر نظاممندی جهان است و در قلمروهای خاصی میتواند اثربخش باشد. بر پایه آموزههای صحیفه سجادیه، دعا از جنبه دیگری نیز با نظاممندی جهان ارتباط مییابد و آن توجه نمودن به نظاممندی عالم و پذیرش آن است؛ و اینکه نیایشگر اذعان کند که هرچه در جهان و در ارتباط با انسان رخ میدهد بر پایه نظام سبب و مسبب و انسان قدر و قضای الهی است؛ «لَيْسَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ إِلَّا مَا قَضَيْتَ»[۱۵] و هرچه خداوند برای انسان – بر پایه شایستگیها و عادلانه است[۱۶]، ایجاد آمادگی در خود برای قانع بودن به تقدیر الهی و پذیرش آن خواه به سود یا زیان ما باشد[۱۷]، درخواست از خدا برای رقم زدن سرنوشت خیر برای بنده[۱۸]، و در نهایت، درخواست قرار گرفتن دعاهای نیایشگر در سلسله اسباب و عوامل تقدیر و قضای خداوند؛ چنانچه میخوانیم: «ای پروردگار من! ای خدای مهربان! همه آنچه را از تو خواستهام و از توطلبیدهام و برای آن روی به تو آوردهام اجابت کن، آن را برای من بخواه و مقدر کن و حکم کن و روا دار»[۱۹].[۲۰].
اجابت دعا
دعا از آن جهت که عبادت خداست و هر کاری که برای خدا صورت گیرد قطعاً بیپاسخ و پاداش نخواهد بود، حتماً مستجاب میشود. بنابراین هر دعایی پاداشی به دنبال دارد که دیر یا زود به دعاکننده میرسد. این پاداش، که از آن به اجابت دعا تعبیر میشود، گاه در چهره برآورده شدن مستقیم خواستهای که با خدا در میان گذاشتهایم نمایان میشود، گاه در فراهم شدن شرایط دسترسی به نعمتهایی بهتر از آن، گاه در جایگزین شدن آرامش روحی به جای اضطراب و دل نگرانی، و بالا رفتن آستانه تحمل و افزایش ظرفیت انسان برای شکیبایی در برابر کاستیها و نامرادیهای گریزناپذیر، گاه در ایجاد انبساط و ابتهاج روحی و نشاط معنوی و در نهایت ذخیره شدن برای روز واپسین و بهرهمندی از ثواب و پاداش اخروی، ظهور مییابد.
بر پایه آموزههای صحیفه سجادیه، در بحث اجابت دعا توجه به چند نکته زیر حائز اهمیت است:
- اخلاص در دعا و اینکه تنها خدا را بخوانیم و دیگری را با او شریک نگردانیم: «بار خدایا! مرا از کسانی قرار ده که تو را از روی اخلاص میخوانند به هنگام آسودگی، آنسان که درماندگانت از روی اخلاص میخوانند به هنگام درماندگی»[۲۱].
- حالت نیایشگری در هنگامه دعا. «ای پروردگار من! تو را میخوانم در حالی که مسکینم، زار و نزارم، ترسان و هراسان و بیمناکم، فقیرم و به تو محتاجم»[۲۲]؛ «ای خداوند! دست سؤال پیش تو دراز کردهام، همانند موجود حقیر ذلیل بینوای فقیر ترسانی، زنهار خواه، همراه با ترس و تضرع و پناه آوردن به تو و التجا به ذیل جلال تو، نه از سر گردنکشی و.»..[۲۳].
- باور به اجابت دعا و درخواست آن؛ نیایشگر باید با یقین به اینکه دعای او تأثیر دارد و از سوی خدا پاسخ داده میشود، دعا کند، تا نتیجهبخش باشد: «[[[معبود]] من!] همانا تو بر کسی که تو را بخواند مهربانی و به آنکه تو را صدا زند جواب میدهی»[۲۴]؛ «خدایا! آنگاه که از تو درخواست نمودم، تو را بخیل نیافتم، بلکه تو را شنوای دعایم یافتم... من تو را میخوانم و تو پاسخ مرا میدهی»[۲۵]. درخواست اجابت: یکی از آداب دعا این است که نیایشگر در عین باور به اجابت دعاء برآورده شدن آن را از خدا طلب کند[۲۶]. انسان به طور طبیعی دوست دارد اثر دعای خویش را ببیند و لذت برآورده شدن آن را بچشد؛ از این رو در نیایشهای امام سجاد(ع) آمده است: «خدای من! مرا به اندوه هلاک مکن تا دعایم را اجابت کنی و آگاهمسازی که دعایم را اجابت کردهای، و تا زندهام طعم عافیت را به من بچشان و مرا دشمن کام مگردان»[۲۷].
- خواندن خدا در همه حال، انسان در گرفتاریها، ناتوانی خود را بیشتر احساس میکند و گرایش او به دعا و درخواست از خدای برطرفکننده نیاز بیشتر میشود، که این امر تا حدودی طبیعی است ولی مطلوب نیست. بنده راستین خدا کسی است که همواره خود را نیازمند نعمتهای خدا ببیند و دست نیاز به پیشگاه خدا دراز کند[۲۸].
- خدا را با چه نامی بخوانیم؛ به فرموده قرآن کریم، همه نامها و اوصاف خدا نیکوست[۲۹] خدا را میتوان به هر نامی خواند، لیکن در این میان چند نام و صفت در نیایشهای امام سجاد(ع) کاربرد بیشتری دارد؛ نخست نام مبارک "الله" (اللهم = ای خدا) که بیش از دویست و شصت بار در صحیفه تکرار شده است، سپس کلمه "الهی" (= معبود من)، بعد از آن صفت مقدس "ربّ" (= پروردگار من) و در نهایت صفتهای "رحمان و رحیم" و دیگر اوصافی که نسبت نزدیکتری با نوع خواسته نیایشگر دارد[۳۰].
اینک با عبارتی قابل تأمل و روح افزا، از نیایش دوازدهم این مقال را به پایان میبریم: ای خداوند! سه خصلت است که مرا باز میدارد تا از تو چیزی خواهم و تنها یک خصلت است که مرا بر آن میدارد (تا از تو درخواستی بکنم)؛ آن سه: یکی فرمانی که دادهای و من در گزاردن آن درنگ کردهام، دو دیگر، کاری که مرا از آن نهی فرمودهای و من در به جا آوردن آن شتابیدهام، سه دیگر، نعمتی که مرا ارزانی داشتهای و من در سپاس آن قصور ورزیدهام. و اما آن یک خصلت که مرا وا میدارد تا از تو چیزی خواهم؛ تفضل توست به کسی که روی به درگاه تو آرد و با امیدی نیکو به سوی تو آید که هر احسان که کنی از روی تفضل است و هر نعمت که دهی بیهیچ سابقه... ای خداوند! از تو نومید نمیشوم زیرا درِ خود را به روی من گشودهای، بلکه به درگاه تو مینالم، به سان بندهای ذلیل... که... از روی اخلاص به درگاه تو توبه میکند و با دلی پاک در مقام قرب تو ایستاده است و با آوازی نجواگونه و آهسته با تو راز میگوید. به تواضع قامت خم کرده و سر فرو داشته و پیکر چنبر نموده است. از بیم، پاهایش میلرزد و سِرِشکَش گونههایش را غرقه ساخته است. تو را ندا میدهد که: ای مهربانترین مهربانان[۳۱].[۳۲]
رازگویی و نیازخواهی
دعا سخن گفتن با خدایی است که هیچ کس به اندازه او به انسان نزدیک نیست بلکه از رگ گردن به انسان نزدیکتر است[۳۳] از اینرو، یکی از بایستههای دعا کردن و نیاز خواستن از پیشگاه خدا، آن است که این عمل به صورت نهانی و رازگونه صورت گیرد؛ پروردگارتان را به زاری و نهانی بخوانید؛ زیرا او از حد گذرندگان را دوست نمیدارد[۳۴] رسول گرامی اسلام با استناد به این آیه میفرماید: بهترین دعا، آن است که در نهان انجام گیرد[۳۵]. و در کلام دیگری با اشاره به ستایش خداوند از حضرت زکریا، آنگاه که پروردگارش را نهانی ندا داد[۳۶] میفرماید: دعای نهانی! هفتاد برابر دعای آشکار ارزش دارد[۳۷]. خداوند متعال خطاب به پیامبر اکرم(ص) میفرماید: پروردگارت را هر صبح و شام، در دل خود، به زاری و ترس یاد کن، بیآنکه صدایت را بلند کنی؛ و از غافلان مباش[۳۸]. بر این پایه، آنگاه که پیامبر خدا(ص) شنید که عدهای با صدای بلند دعا میکنند، فرمود: صدایتان را بلند نکنید، پروردگار شما کر نیست[۳۹]. پایین بودن صدا و نجواگونه خواندن خدا، هم مقتضای ادب، تعظیم و فروتنی در محضر خداوند است و هم موجب جلب خشنودی او و پیدایش حال توجه و انس بیشتر در دعاکننده است[۴۰].
امام سجاد(ع) دعا میکند که: «خداوندا!... تنهایی مناجات با خودت را در شب و روز، برایم بیارا»[۴۱]. و در دعای شانزدهم حال خود را در هنگام مناجات با خدا چنین توصیف میکند: «بار خدایا! میبینی که چسان از خوف تو سِرِشکم روان است، چسان از خشیت تو دلم لرزان است و چسان از هیبت تو اعضایم درهم شکسته است. چگونه چنین نباشم که از کردارهای ناپسند خود شرمندهام و آوازم به تضرع برنمیآید و زبانم نمیجنبد که آهسته آهسته راز و نیاز کنم»[۴۲].
بیشتر خواستههای انسان از خداوند متعال، به خصوص آنگاه که با اعتراف به گناه همراه است، بهتر است سرّی بماند، لذا اطلاع یافتن دیگران از آن خوشایند نیست، از اینرو بهتر است نجواگونه باشد. امام سجادع در نیایش پنجاهویکم میگوید: خدایا! به سبب آنچه در باطنم میگذرد، مرا رسوا نساختهای... [از اینرو] هر نیازم که باشد، از تو آن را میخواهم و هر جا که باشم، رازِ دل خود [تنها] به تو میسپارم.
روشن است که نجواگونه حرف زدن با خدا، به معنای تخطئه دیگر روشهای دعا، همچون بلند کردن صدا در شرایط خاص و انجام دعا در حضور دیگران نیست؛ چرا که اقتضای حالات و مقامات مختلف متفاوت است. چه بسا در شرایطی نیایشگر با نهایت خاکساری و افتادگی و با ناله و تضرع و اشکریزان و دلسوزان، از غم هجران ناله سردهد و در حال خوش وصل و انس در خلوت خویش با محبوب، آشکارا فریاد کشد، و یا در شرایطی به انگیزه تعلیموتربیت یا کمک به کسانی که قادر به خواندن متن دعایی نیستند از صدای بلند استفاده کند بدون آنکه موجب اذیت و آزار دیگران شود و یا اسائه ادب در پیشگاه معبود قلمداد گردد. بیگمان عقل سلیم و نقل صحیح، بلند کردن صدا در چنین مواردی را میپذیرد، گرچه اصل اولیه و عام این است که دعا در نهان و رازگونه انجام گیرد.
این مقال را با گزارش عبارتی از رازگوییها و نیازخواهیهای امام زینالعابدین(ع) در صحیفه به پایان میبریم، آنجا که دردمندانه میگوید: «بار خدایا! این منم که آهنگ درگاه تو کردهام و خواهم که احسان و فضل نیکوی خویش از من دریغ نداری. پس بر محمد و آل محمد درود بفرست و زمزمه مناجات مرا بشنو و دعای مرا اجابت کن»[۴۳].[۴۴].[۴۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ مفردات الفاظ القرآن.
- ↑ المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۲، ص۳۱.
- ↑ نهجالذکر، ج۱.
- ↑ مفردات الفاظ القرآن.
- ↑ باقریفر، علی، مقاله «دعا و مناجات»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۱۴.
- ↑ ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ﴾ «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمیکشند به زودی با خواری در دوزخ درمیآیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
- ↑ نهجالدعا، ج۱، ص۶۶- ۷۵.
- ↑ نهجالدعا، ج۱، ص۷۴-۹۳.
- ↑ الحیاة، ج۱۱، ص۱۳۸.
- ↑ الحیاة، ج۱۱، ص۱۳۸.
- ↑ باقریفر، علی، مقاله «دعا و مناجات»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۱۵.
- ↑ مجموعه آثار، ج۱، ص۳۹۴۔ ۳۹۵، با اندکی تصرف.
- ↑ جبر و اختیار، ص۴-۱۲۳.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۴۶۹.
- ↑ دعای ۶.
- ↑ دعاهای ۱۳، ۱۸ و ۲۱.
- ↑ دعاهای ۱۳، ۳۲، ۳۳ و ۳۵.
- ↑ دعاهای ۳۳ و ۵۴.
- ↑ نیایش چهلوهشتم.
- ↑ باقریفر، علی، مقاله «دعا و مناجات»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۱۶.
- ↑ نیایش بیستودوم.
- ↑ نیایش پنجاهویکم.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ نیایش یازدهم.
- ↑ نیایش پنجاهویکم.
- ↑ دعاهای ۱۰، ۱۳، ۱۴، ۲۰، ۲۵، ۴۶ و ۵۱ و....
- ↑ نیایش چهلوهشتم.
- ↑ دعاهای ۷، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۸.
- ↑ ﴿قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى...﴾ «بگو: چه «الله» را بخوانید و چه «رحمان» را؛ هر چه بخوانید، نامهای نیکوتر او راست.».. سوره اسراء، آیه ۱۱۰.
- ↑ نیایش دوازدهم و....
- ↑ الحیاة، محمدرضا حکیمی و برادران، انتشارات دلیل ما، ج۱۱، چاپ اول، سال ۱۳۹۴ ش؛ الکافی، محمدبن یعقوب الکلینی الرازی (م ۳۲۹ق)، تحقیق: علیاکبر الغفاری، بیروت: دار صعب و دارالتعارف، چاپ چهارم، ۱۴۰۱ ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، سیدمحمدحسین طباطبایی (م ۱۴۰۲ق)، قم: اسماعیلیان، چاپ سوم، ۱۳۹۴ ق؛ جبر و اختیار، علی کرجی، تهیه: مرکز فرهنگ و معارف قرآن، نشر جمال، چاپ اول، سال ۱۳۸۹ ش؛ راهنمای موضوعی صحیفه سجادیه، دکتر علی شیروانی، معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، ۱۳۸۵ ش؛ فرهنگنامه موضوعی صحیفه سجادیه، سیداحمد سجادی، مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش؛ قرآن کریم، ترجمه سیدعلی موسوی گرمارودی، انتشارات قدیانی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ ش؛ مجموعه آثار، شهید مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، ج۱، چاپ ۹، سال ۱۳۷۸ ش؛ مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ترجمة مصطفی رحیمینیا، نشر سبحان، چاپ دوم، ۱۳۸۸ ش؛ نهجالذکر، محمد محمدی ریشهری، ۲ جعربی، مؤسسة دارالحدیث، ۱۳۸۶ ش.
- ↑ باقریفر، علی، مقاله «دعا و مناجات»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۱۷.
- ↑ ﴿وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ﴾ «و همانا ما انسان را آفریدهایم و آنچه درونش به او وسوسه میکند میدانیم و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم» سوره ق، آیه ۱۶.
- ↑ ﴿ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ﴾ «پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمیدارد» سوره اعراف، آیه ۵۵.
- ↑ ارشاد القلوب، ص۱۵۴.
- ↑ ﴿ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا * إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا﴾ «(این) یادکرد بخشایش پروردگارت به بندهاش زکریّاست * (یاد کن) آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد» سوره مریم، آیه ۲-۳.
- ↑ همان.
- ↑ ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ﴾ «و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بیبانگ بلند در گفتار، سپیدهدمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!» سوره اعراف، آیه ۲۰۵.
- ↑ ارشاد القلوب، ص۱۵۴.
- ↑ نهجالدعا، ج۱، ص۱۷۵.
- ↑ نیایش چهلوهفتم.
- ↑ نیایش شانزدهم.
- ↑ نیایش چهلوششم.
- ↑ ارشاد القلوب، حسن بن محمد دیلمی (م ۷۱۱ق) مؤسسة الاعلمی، بیروت، ۱۳۸۹ ق؛ راهنمای موضوعی صحیفه سجادیه،، دکتر علی شیروانی، معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش؛ صحیفه سجادیه ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۸۵ ش؛ فرهنگنامه موضوعی صحیفه سجادیه، سید احمد سجادی، مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۵ ش؛ قرآن کریم، ترجمه سیدعلی موسوی گرمارودی، انتشارات قدیانی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ ش؛ نهجالدعاء، محمد محمدی ریشهری و همکاران، ۲ ج، دارالحدیث، قم، ۱۳۸۵ ش.
- ↑ باقریفر، علی، مقاله «رازگویی و نیازخواهی»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۴۱.