عصمت در حدیث به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ' به '')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[عصمت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت]]
| موضوع اصلی = [[عصمت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت]]
| موضوع فرعی = [[عصمت]] در [[حدیث]] به چه معناست؟
| تصویر = 110059.jpg
| تصویر = 7626626268.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| مدخل بالاتر = [[عصمت]]
| مدخل بالاتر = [[عصمت]]
| مدخل اصلی = [[عصمت در حدیث]]
| مدخل اصلی = [[عصمت در حدیث]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل وابسته = [[حدیث]]
| تعداد پاسخ = ۱
| تعداد پاسخ = ۲
}}
}}
'''[[عصمت]] در [[حدیث]] به چه معناست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود.
'''[[عصمت]] در [[حدیث]] به چه معناست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[عصمت (پرسش)|عصمت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[عصمت]]''' مراجعه شود.
خط ۲۵: خط ۲۳:
#{{متن حدیث|الِاعْتِبَارُ يُفِيدُ الْعِصْمَةَ}}<ref>عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۶، ص۳۴۲.</ref> و {{متن حدیث|الِاعْتِبَارُ يُثْمِرُ الْعِصْمَةَ}}<ref>عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۲۲۱.</ref>: [[عبرت]] گرفتن موجب [[عصمت]] می‌شود.
#{{متن حدیث|الِاعْتِبَارُ يُفِيدُ الْعِصْمَةَ}}<ref>عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۶، ص۳۴۲.</ref> و {{متن حدیث|الِاعْتِبَارُ يُثْمِرُ الْعِصْمَةَ}}<ref>عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۲۲۱.</ref>: [[عبرت]] گرفتن موجب [[عصمت]] می‌شود.
#{{متن حدیث|التَّصَبُّرُ عَلَى الْمَكْرُوهِ يَعْصِمُ الْقَلْبَ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۰۷ و ۲۲۷.</ref>: [[مقاومت]] بر امور ناخوشایند [[قلب]] را [[معصوم]] می‌کند.
#{{متن حدیث|التَّصَبُّرُ عَلَى الْمَكْرُوهِ يَعْصِمُ الْقَلْبَ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۰۷ و ۲۲۷.</ref>: [[مقاومت]] بر امور ناخوشایند [[قلب]] را [[معصوم]] می‌کند.
#[[رسول الله]]{{صل}}: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِكْرُهُ يَعْصِمُ مَنْ أَطَاعَهُ وَ لَا يَعْتَصِمُ بِهِ مَنْ عَصَاهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۸۲.</ref>: همانا [[خداوند متعال]] هر که او را [[اطاعت]] کند نگه می‌دارد [معصوم می‌کند] و هر که معصیتش کند [[حفظ]] نمی‌کند.
# [[رسول الله]] {{صل}}: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِكْرُهُ يَعْصِمُ مَنْ أَطَاعَهُ وَ لَا يَعْتَصِمُ بِهِ مَنْ عَصَاهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۸۲.</ref>: همانا [[خداوند متعال]] هر که او را [[اطاعت]] کند نگه می‌دارد [معصوم می‌کند] و هر که معصیتش کند [[حفظ]] نمی‌کند.
#[[امام باقر]]{{ع}}: {{متن حدیث|إِذَا عَلِمَ اللَّهُ تَعَالَى حُسْنَ نِيَّةٍ مِنْ أَحَدٍ اكْتَنَفَهُ بِالْعِصْمَةِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۸۸، باب ۲۲، حدیث۴۱.</ref>: اگر خداوند متعال [[نیت]] خوب کسی را تشخیص دهد، او را از قبل و بعد در [[حمایت]] و عصمت قرار می‌دهد.
# [[امام باقر]] {{ع}}: {{متن حدیث|إِذَا عَلِمَ اللَّهُ تَعَالَى حُسْنَ نِيَّةٍ مِنْ أَحَدٍ اكْتَنَفَهُ بِالْعِصْمَةِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۸۸، باب ۲۲، حدیث۴۱.</ref>: اگر خداوند متعال [[نیت]] خوب کسی را تشخیص دهد، او را از قبل و بعد در [[حمایت]] و عصمت قرار می‌دهد.
#[[امام صادق]]{{ع}}: {{متن حدیث|وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ عَصَمَهُ اللَّهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۵.</ref>: هر کس به [[خدا]] [[پناه]] برد، [[خداوند]] او را نگه دارد.
# [[امام صادق]] {{ع}}: {{متن حدیث|وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ عَصَمَهُ اللَّهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۵.</ref>: هر کس به [[خدا]] [[پناه]] برد، [[خداوند]] او را نگه دارد.
#دعای امام باقر{{ع}}: {{متن حدیث|لَئِنْ لَمْ تَعْصِمْنِي لَأَعْصِيَنَّكَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۳۵.</ref>: خداوندا! اگر مرا حفظ نکنی هر آینه [[عصیان]] تو را می‌کنم.
# دعای امام باقر {{ع}}: {{متن حدیث|لَئِنْ لَمْ تَعْصِمْنِي لَأَعْصِيَنَّكَ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۳۵.</ref>: خداوندا! اگر مرا حفظ نکنی هر آینه [[عصیان]] تو را می‌کنم.
#امام صادق{{ع}}: {{متن حدیث|إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ... يَعْصِمَانِ مِنَ الذُّنُوبِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۷۵.</ref>: [[صله رحم]] و [[نیکی]] [[آدمی]] را از [[گناهان]] معصوم می‌کنند.
# امام صادق {{ع}}: {{متن حدیث|إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ... يَعْصِمَانِ مِنَ الذُّنُوبِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۷۵.</ref>: [[صله رحم]] و [[نیکی]] [[آدمی]] را از [[گناهان]] معصوم می‌کنند.
#دعای [[امام کاظم]]{{ع}}: {{متن حدیث|وَ أَنْ تَعْصِمَنِيَ اللَّهُمَّ مِنَ الذُّنُوبِ}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۰۲.</ref>: خدایا! از تو می‌خواهم مرا از گناهان نگه داری.
# دعای [[امام کاظم]] {{ع}}: {{متن حدیث|وَ أَنْ تَعْصِمَنِيَ اللَّهُمَّ مِنَ الذُّنُوبِ}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۰۲.</ref>: خدایا! از تو می‌خواهم مرا از گناهان نگه داری.
#[[دعا]]: {{متن حدیث|وَ تَعْصِمَنِي عِصْمَةَ الْأَبْرَارِ}}<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ج۱، ص۱۴۲.</ref>: خدایا! به عصمت و محافظتی را که درباره [[نیکان]] داری، مرا نگه دار. با اینکه دو تعبیر فوق در دعاهای زیادی آمده است - بیش از سی صد جمله دعا به این مضمون وجود دارد - گاه عصمت در [[دین]]، [[عصمت از گناهان]] و عصمت از هر [[سوء]] و [[بدی]] درخواست شده است<ref>لوح فشرده جامع احادیث نور ۲، ماده {{عربی|تَعْصِمنِي}} و {{عربی|اعْصِمْنِي}}.</ref>.
# [[دعا]]: {{متن حدیث|وَ تَعْصِمَنِي عِصْمَةَ الْأَبْرَارِ}}<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ج۱، ص۱۴۲.</ref>: خدایا! به عصمت و محافظتی را که درباره [[نیکان]] داری، مرا نگه دار. با اینکه دو تعبیر فوق در دعاهای زیادی آمده است - بیش از سی صد جمله دعا به این مضمون وجود دارد - گاه عصمت در [[دین]]، [[عصمت از گناهان]] و عصمت از هر [[سوء]] و [[بدی]] درخواست شده است<ref>لوح فشرده جامع احادیث نور ۲، ماده {{عربی|تَعْصِمنِي}} و {{عربی|اعْصِمْنِي}}.</ref>.
#دعای امام صادق{{ع}}: {{متن حدیث|وَ اعْصِمْنِي مِنَ الشَّيْطَانِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۴۶.</ref>: خدایا! مرا از [[شیطان]] [[محافظت]] نما.
# دعای امام صادق {{ع}}: {{متن حدیث|وَ اعْصِمْنِي مِنَ الشَّيْطَانِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۴۶.</ref>: خدایا! مرا از [[شیطان]] [[محافظت]] نما.
#[[حضرت امیر]]{{ع}}: {{متن حدیث|إِنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوكِ وَ الدُّنْيَا إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۲.</ref>: همانا [[مردم]] با [[پادشاهان]] و [[دنیا]] هستند مگر آنکه [[خداوند]] آنها را نگه دارد.
# [[حضرت امیر]] {{ع}}: {{متن حدیث|إِنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوكِ وَ الدُّنْيَا إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۲.</ref>: همانا [[مردم]] با [[پادشاهان]] و [[دنیا]] هستند مگر آنکه [[خداوند]] آنها را نگه دارد.
#هنگامی که [[رسول خدا]]{{صل}} از [[جنگ بدر]] فارغ شد، [[جبرئیل]] درحالی که بر اسب قرمزی سوار بود نزد او آمد؛ [[زره]] پوشیده و نیزه‌اش در دست بود. {{عربی|قَد عَصَم ثَنِيه الغُبارُ}}: مسیری را که از آنجا آمده بود غبار سد کرده بود. «عصم» در این [[حدیث]] به معنای مَنَع و سدَّ آمده است<ref>محمود بن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۲، ص۳۶۹؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۹، ص۳۶۶.</ref> یا به معنای ملازمت می‌تواند باشد که مسیر حرکت او با غبار پوشیده و ملازم غبار بود<ref>علی ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۲۴۹.</ref>.
# هنگامی که [[رسول خدا]] {{صل}} از [[جنگ بدر]] فارغ شد، [[جبرئیل]] درحالی که بر اسب قرمزی سوار بود نزد او آمد؛ [[زره]] پوشیده و نیزه‌اش در دست بود. {{عربی|قَد عَصَم ثَنِيه الغُبارُ}}: مسیری را که از آنجا آمده بود غبار سد کرده بود. «عصم» در این [[حدیث]] به معنای مَنَع و سدَّ آمده است<ref>محمود بن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۲، ص۳۶۹؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۹، ص۳۶۶.</ref> یا به معنای ملازمت می‌تواند باشد که مسیر حرکت او با غبار پوشیده و ملازم غبار بود<ref>علی ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۲۴۹.</ref>.
#[[رسول الله]]{{صل}}: {{متن حدیث|الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ مِثْلُ الْغُرَابِ الْأَعْصَمِ... قِيلَ: وَ مَا الْغُرَابُ الْأَعْصَمُ؟ قَالَ: الَّذِي إِحْدَى رِجْلَيْهِ بَيْضَاءُ}}<ref>علی ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۲۴۹.</ref>: [[زن]] [[صالح]]، مانند کلاغ اعصم است. سؤال شد که کلاغ اعصم چیست؟ [[حضرت]] فرمود: کلاغی که یکی از پاهایش سفید است (مقصود کمیابی آن است).
# [[رسول الله]] {{صل}}: {{متن حدیث|الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ مِثْلُ الْغُرَابِ الْأَعْصَمِ... قِيلَ: وَ مَا الْغُرَابُ الْأَعْصَمُ؟ قَالَ: الَّذِي إِحْدَى رِجْلَيْهِ بَيْضَاءُ}}<ref>علی ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۲۴۹.</ref>: [[زن]] [[صالح]]، مانند کلاغ اعصم است. سؤال شد که کلاغ اعصم چیست؟ [[حضرت]] فرمود: کلاغی که یکی از پاهایش سفید است (مقصود کمیابی آن است).
#رسول خدا{{صل}} چهار دسته را [[اهل بهشت]] می‌داند؛ درباره دسته نخست این‌گونه می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ كَانَتْ عِصْمَتُهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۲۳؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹، ص۲۱۳.</ref>: کسی که [[نگهبان]]، [[حافظ]] و حامی او [[شهادت]] به [[وحدانیت]] خداوند و [[رسالت]] [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌باشد.
# رسول خدا {{صل}} چهار دسته را [[اهل بهشت]] می‌داند؛ درباره دسته نخست این‌گونه می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ كَانَتْ عِصْمَتُهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۲۳؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹، ص۲۱۳.</ref>: کسی که [[نگهبان]]، [[حافظ]] و حامی او [[شهادت]] به [[وحدانیت]] خداوند و [[رسالت]] [[رسول اکرم]] {{صل}} می‌باشد.
#[[خطبه حضرت علی]]{{صل}} در [[روز جمعه]]: {{متن حدیث|وَ عَصَمَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنِ اقْتِرَافِ الْآثَامِ}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۷.</ref>: و خداوند، ما و شما را از [[ارتکاب گناهان]] نگه دارد.
# [[خطبه حضرت علی]] {{صل}} در [[روز جمعه]]: {{متن حدیث|وَ عَصَمَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنِ اقْتِرَافِ الْآثَامِ}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۷.</ref>: و خداوند، ما و شما را از [[ارتکاب گناهان]] نگه دارد.
#[[دعای امام سجاد]]{{ع}}: {{متن حدیث|وَ طَهِّرْنِي بِالتَّوْبَةِ وَ أَيِّدْنِي بِالْعِصْمَةِ}}<ref>صحیفه سجادیه، دعای۱۶.</ref>: خدایا! مرا با [[توبه]] [[پاک]] نما و با نگهداری و حمایتت [[تأیید]] کن.
# [[دعای امام سجاد]] {{ع}}: {{متن حدیث|وَ طَهِّرْنِي بِالتَّوْبَةِ وَ أَيِّدْنِي بِالْعِصْمَةِ}}<ref>صحیفه سجادیه، دعای۱۶.</ref>: خدایا! مرا با [[توبه]] [[پاک]] نما و با نگهداری و حمایتت [[تأیید]] کن.
#دعای امام سجاد{{ع}}: {{متن حدیث|وَ هَبْ لِي عِصْمَةً تُدْنِينِي مِنْ خَشْيَتِكَ، وَ تَقْطَعُنِي عَنْ رُكُوبِ مَحَارِمِك}}<ref>صحیفه سجادیه، دعای۴۷.</ref>: خداوندا! به من عصمتی عطا کن که تو را به [[ترس]] از تو نزدیک سازد و مرا از ارتکاب حرام‌های تو باز دارد.
# دعای امام سجاد {{ع}}: {{متن حدیث|وَ هَبْ لِي عِصْمَةً تُدْنِينِي مِنْ خَشْيَتِكَ، وَ تَقْطَعُنِي عَنْ رُكُوبِ مَحَارِمِك}}<ref>صحیفه سجادیه، دعای۴۷.</ref>: خداوندا! به من عصمتی عطا کن که تو را به [[ترس]] از تو نزدیک سازد و مرا از ارتکاب حرام‌های تو باز دارد.
#[[مناجات]] [[حضرت علی]]{{ع}}: {{متن حدیث|إِلَهِي لَا سَبِيلَ إِلَى الِاحْتِرَاسِ مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا بِعِصْمَتِكَ... كَيْفَ بِالاحْتِرَاسِ مِنَ الذَّنْبِ مَا لَمْ تُدْرِكْنِي فِيهِ عِصْمَتُكَ}}<ref>ابراهیم کفعمی، البلد الامین، ج۱، ص۳۱۵.</ref>: خداوندا! مرا به [[دوری از گناه]] راهی نیست مگر به کمک و نگهداری خودت... و چگونه می‌توانم از [[گناهان]] دوری جویم مادامی که [[حفظ]] و نگهداری تو به من نرسیده باشد.
# [[مناجات]] [[حضرت علی]] {{ع}}: {{متن حدیث|إِلَهِي لَا سَبِيلَ إِلَى الِاحْتِرَاسِ مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا بِعِصْمَتِكَ... كَيْفَ بِالاحْتِرَاسِ مِنَ الذَّنْبِ مَا لَمْ تُدْرِكْنِي فِيهِ عِصْمَتُكَ}}<ref>ابراهیم کفعمی، البلد الامین، ج۱، ص۳۱۵.</ref>: خداوندا! مرا به [[دوری از گناه]] راهی نیست مگر به کمک و نگهداری خودت... و چگونه می‌توانم از [[گناهان]] دوری جویم مادامی که [[حفظ]] و نگهداری تو به من نرسیده باشد.
#[[روایات]] زیادی هست که بر [[عقد]] [[نکاح]] و علقه زوجیت میان [[زن]] و مرد لفظ «[[عصمت]]» را اطلاق کرده‌اند<ref>ر.ک: شیخ طوسی، الاستبصار، ج۳، ابواب الطلاق، ص۳۰۸ - ۳۳۶.</ref> - که در بحث [[آیات]] نیز به آنها اشاره شد - و این موارد نیز همان معنای لغوی عصمت است.
# [[روایات]] زیادی هست که بر [[عقد]] [[نکاح]] و علقه زوجیت میان [[زن]] و مرد لفظ «[[عصمت]]» را اطلاق کرده‌اند<ref>ر.ک: شیخ طوسی، الاستبصار، ج۳، ابواب الطلاق، ص۳۰۸ - ۳۳۶.</ref> - که در بحث [[آیات]] نیز به آنها اشاره شد - و این موارد نیز همان معنای لغوی عصمت است.
#[[حضرت مسیح]]{{ع}}: {{متن حدیث|وَ أَكْثِرْ حَمْدَ اللَّهِ عَلَى الْفَقْرِ فَإِنَّ مِنَ الْعِصْمَةِ أَنْ لَا تَقْدِرَ عَلَى مَا تُرِيدُ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۳۲۹.</ref>: و [[خداوند]] را بر [[فقر]] بسیار سپاسگزار باش؛ زیرا اینکه تو [[قدرت]] بر هرچه می‌خواهی نداشته باشی، [[خودنگهداری]] و [[محافظت]] [[خدا]] نسبت به تو محسوب می‌شود.
# [[حضرت مسیح]] {{ع}}: {{متن حدیث|وَ أَكْثِرْ حَمْدَ اللَّهِ عَلَى الْفَقْرِ فَإِنَّ مِنَ الْعِصْمَةِ أَنْ لَا تَقْدِرَ عَلَى مَا تُرِيدُ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۳۲۹.</ref>: و [[خداوند]] را بر [[فقر]] بسیار سپاسگزار باش؛ زیرا اینکه تو [[قدرت]] بر هرچه می‌خواهی نداشته باشی، [[خودنگهداری]] و [[محافظت]] [[خدا]] نسبت به تو محسوب می‌شود.
#شبیه [[روایت]] فوق، حکمتی از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است: {{متن حدیث|مِنَ الْعِصْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعَاصِي}}<ref>نهج البلاغه، ص۵۳۵، حکمت ۳۴۵.</ref>: مانع داشتن برای [[گناه]] کردن، گونه‌ای از [[ترک گناه]] است<ref>سیدجعفر شهیدی، شرح نهج البلاغه، ص۴۲۲.</ref>.
# شبیه [[روایت]] فوق، حکمتی از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} است: {{متن حدیث|مِنَ الْعِصْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعَاصِي}}<ref>نهج البلاغه، ص۵۳۵، حکمت ۳۴۵.</ref>: مانع داشتن برای [[گناه]] کردن، گونه‌ای از [[ترک گناه]] است<ref>سیدجعفر شهیدی، شرح نهج البلاغه، ص۴۲۲.</ref>.
[[ابن ابی الحدید]] در ذیل این [[حدیث]] می‌گوید: مراد از عصمت در این روایت معنای [[کلامی]] آن نیست؛ چون عصمت کلامی مشروط به قدرت است<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۲۶۰.</ref>.
[[ابن ابی الحدید]] در ذیل این [[حدیث]] می‌گوید: مراد از عصمت در این روایت معنای [[کلامی]] آن نیست؛ چون عصمت کلامی مشروط به قدرت است<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۲۶۰.</ref>.
در روایت دیگری نیز در [[نهج البلاغه]] عصمت به معنای لغوی آن آمده است:
در روایت دیگری نیز در [[نهج البلاغه]] عصمت به معنای لغوی آن آمده است:
{{متن حدیث|إِنَّمَا يَنْبَغِي لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلَامَةِ أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ وَ يَكُونَ الشُّكْرُ هُوَ الْغَالِبَ عَلَيْهِمْ وَ الْحَاجِزَ لَهُمْ عَنْهُمْ}}<ref>نهج البلاغه، ص۱۹۷.</ref>: بر کسانی که گناه ندارند و از [[سلامت]] [[دین]] برخوردارند، سزاست که بر [[گناهکاران]] و [[نافرمانان]] [[رحمت]] آرند و شکرِ این [[نعمت]] بگزارند، چندان که این [[شکرگزاری]] آنان را مشغول دارد و به گفتن [[عیب]] [[مردمان]] وانگذارد.
{{متن حدیث|إِنَّمَا يَنْبَغِي لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلَامَةِ أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ وَ يَكُونَ الشُّكْرُ هُوَ الْغَالِبَ عَلَيْهِمْ وَ الْحَاجِزَ لَهُمْ عَنْهُمْ}}<ref>نهج البلاغه، ص۱۹۷.</ref>: بر کسانی که گناه ندارند و از [[سلامت]] [[دین]] برخوردارند، سزاست که بر [[گناهکاران]] و [[نافرمانان]] [[رحمت]] آرند و شکرِ این [[نعمت]] بگزارند، چندان که این [[شکرگزاری]] آنان را مشغول دارد و به گفتن [[عیب]] [[مردمان]] وانگذارد.


'''معنای [[کلامی]] [[عصمت]] در [[روایات]]''': عصمت در میان [[مسلمانان]]، معنای اصطلاحی دیگری یافته است که به معنای مصونیت [[پیامبران]] و [[امامان]]{{عم}} در مقابل [[گناه]] و [[خطا]] می‌باشد. بعد از تدوین [[علم کلام]] و مطرح شدن مباحث کلامی در میان مسلمانان، این ویژگی به عنوان یکی از شروط ضروری و اصلی [[مقام]] [[نبوّت]] و [[امامت]] قرار داده شد. پیش از اینکه معنای کلامی و تعریف [[متکلمان]] از این صفت را بررسی کنیم ضروری است احادیثی که این صفت را مطرح کرده‌اند، بررسی کنیم.
'''معنای [[کلامی]] [[عصمت]] در [[روایات]]''': عصمت در میان [[مسلمانان]]، معنای اصطلاحی دیگری یافته است که به معنای مصونیت [[پیامبران]] و [[امامان]] {{عم}} در مقابل [[گناه]] و [[خطا]] می‌باشد. بعد از تدوین [[علم کلام]] و مطرح شدن مباحث کلامی در میان مسلمانان، این ویژگی به عنوان یکی از شروط ضروری و اصلی [[مقام]] [[نبوّت]] و [[امامت]] قرار داده شد. پیش از اینکه معنای کلامی و تعریف [[متکلمان]] از این صفت را بررسی کنیم ضروری است احادیثی که این صفت را مطرح کرده‌اند، بررسی کنیم.
#[[عبدالعزیز بن مسلم]] سخن طولانی و مفصّلی با [[امام رضا]]{{ع}} در [[شأن]] و [[صفات امام]] دارد که طبق آن، [[امام]]{{ع}} در تبیین مقام این‌گونه می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِكَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا يُحَيَّرُ فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ يَخُصُّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>: بنده‌ای را که [[خداوند]] برای [[سرپرستی]] امور [[خلق]] برمی‌گزیند، شرح صدری برای این مقام به او عطا می‌کند؛ چشمه‌های [[حکمت]] را در [[دل]] او به [[ودیعت]] می‌نهد؛ [[علم]] ویژه‌ای را به او [[الهام]] می‌کند که بعد از آن از پاسخ هیچ پرسشی عاجز نیست و هیچ گاه از یافتن صواب متحیر نیست. پس او [[معصوم]] و برخوردار از تأییدات و توفیقات است و از هر خطا و لغزشی در [[امان]] است؛ [[خدا]] تنها با او چنین می‌کند تا بتواند [[حجت]] بر بندگانش باشد و [[گواه]] بر خلق قرار گیرد. همان‌طور که [[مشاهده]] گردید معنایی که از عصمت درباره امامان مطرح شد، معنا و صفت ویژه‌ای است که به طور اختصاصی در عده‌ای وجود دارد و این همان معنای [[کلامی]] [[عصمت]] است. در این [[روایت]] [[علم]] و [[شعور]] ویژه‌ای همراه با [[الهام]] را برای [[بندگان]] مختار [[الهی]] بر شمرده است که نتیجه این علم و شعور خاص، عصمت از [[گناه]] و [[عصمت از خطا]] در [[مقام]] [[تبلیغ احکام الهی]] و [[عقاید]] و [[معارف دینی]] می‌باشد. با اضافه کردن [[توفیق]] و [[تسدید]] ویژه‌ای که از سوی [[خداوند متعال]] به آنان اعطا می‌شود، [[عصمت از اشتباه]] و لغزش‌های عادی و [[سهو]] و [[نسیان]] را نیز برای آنها [[اثبات]] می‌کند و دلیل عصمت از اشتباه و [[خطا]] را همان [[حجت خدا]] بودن [[امام]] و [[نبی]] است و اینکه [[شاهد]] و [[گواه]] بر بندگان بودن تمام نمی‌شود مگر به این درجه از عصمت.
# [[عبدالعزیز بن مسلم]] سخن طولانی و مفصّلی با [[امام رضا]] {{ع}} در [[شأن]] و [[صفات امام]] دارد که طبق آن، [[امام]] {{ع}} در تبیین مقام این‌گونه می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِكَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا يُحَيَّرُ فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ يَخُصُّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>: بنده‌ای را که [[خداوند]] برای [[سرپرستی]] امور [[خلق]] برمی‌گزیند، شرح صدری برای این مقام به او عطا می‌کند؛ چشمه‌های [[حکمت]] را در [[دل]] او به [[ودیعت]] می‌نهد؛ [[علم]] ویژه‌ای را به او [[الهام]] می‌کند که بعد از آن از پاسخ هیچ پرسشی عاجز نیست و هیچ گاه از یافتن صواب متحیر نیست. پس او [[معصوم]] و برخوردار از تأییدات و توفیقات است و از هر خطا و لغزشی در [[امان]] است؛ [[خدا]] تنها با او چنین می‌کند تا بتواند [[حجت]] بر بندگانش باشد و [[گواه]] بر خلق قرار گیرد. همان‌طور که [[مشاهده]] گردید معنایی که از عصمت درباره امامان مطرح شد، معنا و صفت ویژه‌ای است که به طور اختصاصی در عده‌ای وجود دارد و این همان معنای [[کلامی]] [[عصمت]] است. در این [[روایت]] [[علم]] و [[شعور]] ویژه‌ای همراه با [[الهام]] را برای [[بندگان]] مختار [[الهی]] بر شمرده است که نتیجه این علم و شعور خاص، عصمت از [[گناه]] و [[عصمت از خطا]] در [[مقام]] [[تبلیغ احکام الهی]] و [[عقاید]] و [[معارف دینی]] می‌باشد. با اضافه کردن [[توفیق]] و [[تسدید]] ویژه‌ای که از سوی [[خداوند متعال]] به آنان اعطا می‌شود، [[عصمت از اشتباه]] و لغزش‌های عادی و [[سهو]] و [[نسیان]] را نیز برای آنها [[اثبات]] می‌کند و دلیل عصمت از اشتباه و [[خطا]] را همان [[حجت خدا]] بودن [[امام]] و [[نبی]] است و اینکه [[شاهد]] و [[گواه]] بر بندگان بودن تمام نمی‌شود مگر به این درجه از عصمت.
#[[سلیم بن قیس الهلالی]] از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} نقل می‌کند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِي أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ وَ جَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَ لَا يُفَارِقُنَا}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۱.</ref>: خداوند متعال ما را [[پاک]] کرد و به [[مقام عصمت]] رسانید و ما را گواه بر [[خلق]] و [[حجت]] روی [[زمین]] قرار داد و ما را با [[قرآن]] و قرآن را با ما قرار داد. ما هیچ گاه از قرآن جدا نمی‌شویم و قرآن نیز از ما جدا نمی‌شود. بخش نخست این [[حدیث]] یقیناً عصمت از گناه را افاده می‌کند؛ اما بخش پایانی آنکه جداناپذیری قرآن و [[امامان]] را مطرح می‌سازد، همان‌گونه که قرآن [[خطاناپذیر]] است می‌توان برداشت کرد که عصمت از خطا و خطاناپذیری [[ائمه]]{{عم}} را نیز ایفاد می‌کند.
# [[سلیم بن قیس الهلالی]] از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} نقل می‌کند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِي أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ وَ جَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَ لَا يُفَارِقُنَا}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۱.</ref>: خداوند متعال ما را [[پاک]] کرد و به [[مقام عصمت]] رسانید و ما را گواه بر [[خلق]] و [[حجت]] روی [[زمین]] قرار داد و ما را با [[قرآن]] و قرآن را با ما قرار داد. ما هیچ گاه از قرآن جدا نمی‌شویم و قرآن نیز از ما جدا نمی‌شود. بخش نخست این [[حدیث]] یقیناً عصمت از گناه را افاده می‌کند؛ اما بخش پایانی آنکه جداناپذیری قرآن و [[امامان]] را مطرح می‌سازد، همان‌گونه که قرآن [[خطاناپذیر]] است می‌توان برداشت کرد که عصمت از خطا و خطاناپذیری [[ائمه]] {{عم}} را نیز ایفاد می‌کند.
#[[امام کاظم]]{{ع}} درباره امامان می‌فرماید: {{متن حدیث|... عَصَمَهُمْ مِنَ الْمَعْصِيَةِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۸۰.</ref>: آنها را از [[گناهان]] [[معصوم]] کرد. این روایت تنها عصمت از گناه را افاده می‌کند.
# [[امام کاظم]] {{ع}} درباره امامان می‌فرماید: {{متن حدیث|... عَصَمَهُمْ مِنَ الْمَعْصِيَةِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۸۰.</ref>: آنها را از [[گناهان]] [[معصوم]] کرد. این روایت تنها عصمت از گناه را افاده می‌کند.
#[[امام صادق]]{{ع}} در توصیف [[مقام امامت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|... اخْتَارَهُ بِعِلْمِهِ وَ انْتَجَبَهُ لِطُهْرِهِ... مَعْصُوماً مِنَ الزَّلَّاتِ مَصُوناً عَنِ الْفَوَاحِشِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>: [[خداوند]] به [[علم]] خود [[امامان]] را برگزید و آنها را به [[پاکی]] و [[طهارت]] [[انتخاب]] کرد،... آنها از [[لغزش‌ها]] معصوم‌اند و از [[زشتی‌ها]] مصون. این [[روایت]] نیز، هم [[عصمت]] از [[گناه]] و هم [[عصمت از اشتباه]] را ایفاد می‌کند.
# [[امام صادق]] {{ع}} در توصیف [[مقام امامت]] می‌فرماید: {{متن حدیث|... اخْتَارَهُ بِعِلْمِهِ وَ انْتَجَبَهُ لِطُهْرِهِ... مَعْصُوماً مِنَ الزَّلَّاتِ مَصُوناً عَنِ الْفَوَاحِشِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳.</ref>: [[خداوند]] به [[علم]] خود [[امامان]] را برگزید و آنها را به [[پاکی]] و [[طهارت]] [[انتخاب]] کرد،... آنها از [[لغزش‌ها]] معصوم‌اند و از [[زشتی‌ها]] مصون. این [[روایت]] نیز، هم [[عصمت]] از [[گناه]] و هم [[عصمت از اشتباه]] را ایفاد می‌کند.
#[[امام صادق]]{{ع}}: {{متن حدیث|نَحْنُ قَوْمٌ مَعْصُومُونَ أَمَرَ اللَّهُ‏ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِطَاعَتِنَا وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِنَا}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۸۰.</ref>: ما [[قوم]] معصومی هستیم که خداوند به [[اطاعت]] از ما امر کرده است و از [[سرپیچی]] ما بازداشته است.
# [[امام صادق]] {{ع}}: {{متن حدیث|نَحْنُ قَوْمٌ مَعْصُومُونَ أَمَرَ اللَّهُ‏ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِطَاعَتِنَا وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِنَا}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۸۰.</ref>: ما [[قوم]] معصومی هستیم که خداوند به [[اطاعت]] از ما امر کرده است و از [[سرپیچی]] ما بازداشته است.
#[[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} درباره [[صفات امام]] می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ الْإِمَامُ الْمُسْتَحِقُّ لِلْإِمَامَةِ لَهُ عَلَامَاتٌ فَمِنْهَا أَنْ يُعْلَمَ أَنَّهُ مَعْصُومٌ مِنَ الذُّنُوبِ كُلِّهَا صَغِيرِهَا وَ كَبِيرِهَا لَا يَزِلُّ فِي الْفُتْيَا وَ لَا يُخْطِئُ فِي الْجَوَابِ وَ لَا يَسْهُو وَ لَا يَنْسَى وَ لَا يَلْهُو بِشَيْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>: امامی که [[شایستگی امامت]] را داراست، دارای نشانه‌هایی است؛ یکی از آنها این است که او از همه [[گناهان]] [[معصوم]] است؛ چه [[گناه صغیره]] و چه [[گناه کبیره]]؛ در [[مقام]] [[فتوا]] [[لغزش]] نمی‌کند و پاسخ [[خطا]] نمی‌دهد؛ [[سهو]] نمی‌کند و [[نسیان]] ندارد و چیزی از کارهای [[دنیوی]] او را [[غافل]] نمی‌سازد. این روایت نیز عصمت مطلقه از گناه، خطا، نسیان و امور عادی [[زندگی]] را برای [[امام]] [[اثبات]] می‌کند.
# [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} درباره [[صفات امام]] می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ الْإِمَامُ الْمُسْتَحِقُّ لِلْإِمَامَةِ لَهُ عَلَامَاتٌ فَمِنْهَا أَنْ يُعْلَمَ أَنَّهُ مَعْصُومٌ مِنَ الذُّنُوبِ كُلِّهَا صَغِيرِهَا وَ كَبِيرِهَا لَا يَزِلُّ فِي الْفُتْيَا وَ لَا يُخْطِئُ فِي الْجَوَابِ وَ لَا يَسْهُو وَ لَا يَنْسَى وَ لَا يَلْهُو بِشَيْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>: امامی که [[شایستگی امامت]] را داراست، دارای نشانه‌هایی است؛ یکی از آنها این است که او از همه [[گناهان]] [[معصوم]] است؛ چه [[گناه صغیره]] و چه [[گناه کبیره]]؛ در [[مقام]] [[فتوا]] [[لغزش]] نمی‌کند و پاسخ [[خطا]] نمی‌دهد؛ [[سهو]] نمی‌کند و [[نسیان]] ندارد و چیزی از کارهای [[دنیوی]] او را [[غافل]] نمی‌سازد. این روایت نیز عصمت مطلقه از گناه، خطا، نسیان و امور عادی [[زندگی]] را برای [[امام]] [[اثبات]] می‌کند.
#روایتی در معنای عصمت از [[هشام بن حکم]] از امام صادق{{ع}} نقل شده است: از هشام سؤال می‌شود معنای {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً}} چیست؟ (اینکه می‌گویند امام حتماً معصوم است، یعنی چه؟) هشام گفت: از امام صادق{{ع}} همین سؤال را پرسیدم، آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|الْمَعْصُومُ هُوَ الْمُمْتَنِعُ بِاللَّهِ مِنْ جَمِيعِ مَحَارِمِ اللَّهِ}} و فرمود: {{متن حدیث|قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref>}}<ref>ر.ک: شیخ صدوق، معانی الاخبار، باب معنی عصمة الامام، ص۱۳۲.</ref>. طبق این [[حدیث]]، [[معصوم]] کسی است که به کمک [و [[لطف]]] [[خدا]] از همه [[گناهان]] [[الهی]] خودداری می‌ورزد.
# روایتی در معنای عصمت از [[هشام بن حکم]] از امام صادق {{ع}} نقل شده است: از هشام سؤال می‌شود معنای {{متن حدیث|إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً}} چیست؟ (اینکه می‌گویند امام حتماً معصوم است، یعنی چه؟) هشام گفت: از امام صادق {{ع}} همین سؤال را پرسیدم، آن [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|الْمَعْصُومُ هُوَ الْمُمْتَنِعُ بِاللَّهِ مِنْ جَمِيعِ مَحَارِمِ اللَّهِ}} و فرمود: {{متن حدیث|قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref>}}<ref>ر.ک: شیخ صدوق، معانی الاخبار، باب معنی عصمة الامام، ص۱۳۲.</ref>. طبق این [[حدیث]]، [[معصوم]] کسی است که به کمک [و [[لطف]]] [[خدا]] از همه [[گناهان]] [[الهی]] خودداری می‌ورزد.
#روایتی در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ}}<ref>«و هر گزندی به شما برسد از کردار خود شماست» سوره شوری، آیه ۳۰.</ref> وارد شده است که [[راوی]] از [[امام صادق]]{{ع}} می‌پرسد پس این همه مصایبی که بر [[پیامبر]] و [[اهل بیت]]{{عم}} وارد شده است، حال آنکه {{متن حدیث|هُمْ أَهْلُ بَيْتِ طَهَارَةٍ مَعْصُومُونَ}}: آنها معصوم و اهل بیت [[طهارت]] بودند که آن [[حضرت]] در پاسخ می‌فرماید: این [[مصایب]] برای افزایش [[اجر]] و [[پاداش]] آنها بود بدون اینکه گناهی کرده باشند<ref>ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۵۱.</ref>. نیز سلسله روایاتی از این قبیل که توبه‌های [[زیاد]] [[رسول خدا]]{{صل}} را معرفی می‌کند: {{متن حدیث|مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ}}: بدون اینکه گناهی کرده باشد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۵۱.</ref>. خود سؤال راوی نشان دهنده وجود فضایی است که راوی در آن تنفس می‌کرده است و آن این بوده است که پیامبر و اهل بیت{{عم}} از هرگونه گناهی منزّه‌اند، پس چرا این آیه به طورکلی چنین بیانی دارد که تمام مصایب نتیجه گناهان [[بشر]] است؛ ازاین رو در مورد پیامبر و [[امامان]]{{عم}} در خصوص محتوای این آیه چنین پرسشی را مطرح کرده است.
# روایتی در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ}}<ref>«و هر گزندی به شما برسد از کردار خود شماست» سوره شوری، آیه ۳۰.</ref> وارد شده است که [[راوی]] از [[امام صادق]] {{ع}} می‌پرسد پس این همه مصایبی که بر [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] {{عم}} وارد شده است، حال آنکه {{متن حدیث|هُمْ أَهْلُ بَيْتِ طَهَارَةٍ مَعْصُومُونَ}}: آنها معصوم و اهل بیت [[طهارت]] بودند که آن [[حضرت]] در پاسخ می‌فرماید: این [[مصایب]] برای افزایش [[اجر]] و [[پاداش]] آنها بود بدون اینکه گناهی کرده باشند<ref>ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۵۱.</ref>. نیز سلسله روایاتی از این قبیل که توبه‌های [[زیاد]] [[رسول خدا]] {{صل}} را معرفی می‌کند: {{متن حدیث|مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ}}: بدون اینکه گناهی کرده باشد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۵۱.</ref>. خود سؤال راوی نشان دهنده وجود فضایی است که راوی در آن تنفس می‌کرده است و آن این بوده است که پیامبر و اهل بیت {{عم}} از هرگونه گناهی منزّه‌اند، پس چرا این آیه به طورکلی چنین بیانی دارد که تمام مصایب نتیجه گناهان [[بشر]] است؛ ازاین رو در مورد پیامبر و [[امامان]] {{عم}} در خصوص محتوای این آیه چنین پرسشی را مطرح کرده است.
#[[امام هادی]]{{ع}} در [[زیارت جامعه کبیره]] می‌فرماید: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُونَ}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۷؛ شیخ طوسی، التهذیب الاحکام، ج۶، ص۹۷.</ref>. مراد از این [[شهادت]] به [[عصمت]]، با ملاحظه بخش‌های قبل و بعد این بخش از [[زیارت]]، یقیناً معنای [[دینی]] عصمت مراد است نه صرف معنای لغوی آن. در بخش دیگری از این زیارت این معنا، مورد تأکید بیشتری قرار گرفته است: {{متن حدیث|عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۷.</ref>: [[خداوند]] شما امامان را از [[لغزش‌ها]] نگاه داشته و از [[فتنه‌ها]] ایمن کرده است و شما را از [[پستی]] [[پاک]] کرده است و تنها از شما [[اهل بیت]] [[پلیدی‌ها]] را برداشته است و شما را پاک گردانیده است پاک گردانیدنی. این معنا اشاره به [[حقیقت]] و معنای [[دینی]] [[عصمت]] می‌باشد.
# [[امام هادی]] {{ع}} در [[زیارت جامعه کبیره]] می‌فرماید: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُونَ}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۷؛ شیخ طوسی، التهذیب الاحکام، ج۶، ص۹۷.</ref>. مراد از این [[شهادت]] به [[عصمت]]، با ملاحظه بخش‌های قبل و بعد این بخش از [[زیارت]]، یقیناً معنای [[دینی]] عصمت مراد است نه صرف معنای لغوی آن. در بخش دیگری از این زیارت این معنا، مورد تأکید بیشتری قرار گرفته است: {{متن حدیث|عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً}}<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۷.</ref>: [[خداوند]] شما امامان را از [[لغزش‌ها]] نگاه داشته و از [[فتنه‌ها]] ایمن کرده است و شما را از [[پستی]] [[پاک]] کرده است و تنها از شما [[اهل بیت]] [[پلیدی‌ها]] را برداشته است و شما را پاک گردانیده است پاک گردانیدنی. این معنا اشاره به [[حقیقت]] و معنای [[دینی]] [[عصمت]] می‌باشد.
#[[ابن عباس]] از [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} از [[تفسیر آیات]] مربوط به [[سلیمان]] و قصه مشغول شدن به اسب‌ها و [[قضاشدن نماز]] عصر ایشان و برگرداندن [[خورشید]]<ref>{{متن قرآن|... حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ * رُدُّوهَا عَلَيَّ...}} «... تا (از دیدگانش) پنهان شدند * آنها را نزد من بازگردانید!.».. سوره ص، آیه ۳۲-۳۳.</ref> سؤال می‌کند، آن [[حضرت]] [[تفسیر]] کعب را رد می‌کند و [[تفسیری]] ارائه می‌دهد که [[حضرت سلیمان]] [[نماز عصر]] را در وقت خود خوانده است و سپس در پایان یک گزاره کبرای کلی می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ لَا يَظْلِمُونَ وَ لَا يَأْمُرُونَ بِالظُّلْمِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۰۳، به نقل از: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان.</ref>: [[پیامبران الهی]] نه [[ظلم]] می‌کنند و نه [[فرمان]] به ظلم می‌دهند؛ چراکه آنان [[معصوم]] و پاک‌اند. هم سؤال ابن عباس و هم پاسخ آن حضرت دلالت بر معنای دینی عصمت در صدر اول [[اسلام]] دارد. این [[روایت]] به [[دلیل نقل]] از [[حضرت امیر]]{{ع}} نیز حایز اهمیت است.
# [[ابن عباس]] از [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} از [[تفسیر آیات]] مربوط به [[سلیمان]] و قصه مشغول شدن به اسب‌ها و [[قضاشدن نماز]] عصر ایشان و برگرداندن [[خورشید]]<ref>{{متن قرآن|... حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ * رُدُّوهَا عَلَيَّ...}} «... تا (از دیدگانش) پنهان شدند * آنها را نزد من بازگردانید!.».. سوره ص، آیه ۳۲-۳۳.</ref> سؤال می‌کند، آن [[حضرت]] [[تفسیر]] کعب را رد می‌کند و [[تفسیری]] ارائه می‌دهد که [[حضرت سلیمان]] [[نماز عصر]] را در وقت خود خوانده است و سپس در پایان یک گزاره کبرای کلی می‌فرماید: {{متن حدیث|إِنَّ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ لَا يَظْلِمُونَ وَ لَا يَأْمُرُونَ بِالظُّلْمِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۰۳، به نقل از: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان.</ref>: [[پیامبران الهی]] نه [[ظلم]] می‌کنند و نه [[فرمان]] به ظلم می‌دهند؛ چراکه آنان [[معصوم]] و پاک‌اند. هم سؤال ابن عباس و هم پاسخ آن حضرت دلالت بر معنای دینی عصمت در صدر اول [[اسلام]] دارد. این [[روایت]] به [[دلیل نقل]] از [[حضرت امیر]] {{ع}} نیز حایز اهمیت است.
#همچنین ابن عباس از [[رسول خدا]]{{صل}} خطبه‌ای طولانی نقل می‌کند که در ضمن آن چنین فرمود: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ عَصَمَنَا اللَّهُ مِنْ أَنْ نَكُونَ مَفْتُونِينَ أَوْ فَاتِنِينَ... وَ إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ طَهَّرَنَا اللَّهُ مِنْ كُلِّ نَجَسٍ فَنَحْنُ الصَّادِقُونَ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۷۴؛ ابوالقاسم فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ج۱، ص۳۰۵.</ref>: «ای [[مردم]]! ما اهل بیت را اختصاصاً [[خداوند]] از اینکه [[فریب]] بخوریم یا [[فریبکار]] باشیم معصوم قرار داده است و ما اهل بیت را خداوند از هر [[پلیدی]] پاک کرده است و ما [[راستگویان]] هستیم». اهمیت این روایت در دلالت بر معنای [[کلامی]] عصمت، نقل آن از رسول خدا{{صل}} است.
# همچنین ابن عباس از [[رسول خدا]] {{صل}} خطبه‌ای طولانی نقل می‌کند که در ضمن آن چنین فرمود: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ عَصَمَنَا اللَّهُ مِنْ أَنْ نَكُونَ مَفْتُونِينَ أَوْ فَاتِنِينَ... وَ إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ طَهَّرَنَا اللَّهُ مِنْ كُلِّ نَجَسٍ فَنَحْنُ الصَّادِقُونَ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۷۴؛ ابوالقاسم فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ج۱، ص۳۰۵.</ref>: «ای [[مردم]]! ما اهل بیت را اختصاصاً [[خداوند]] از اینکه [[فریب]] بخوریم یا [[فریبکار]] باشیم معصوم قرار داده است و ما اهل بیت را خداوند از هر [[پلیدی]] پاک کرده است و ما [[راستگویان]] هستیم». اهمیت این روایت در دلالت بر معنای [[کلامی]] عصمت، نقل آن از رسول خدا {{صل}} است.
#روایتی از [[امام رضا]]{{ع}} درباره [[حضرت یوسف]]{{ع}} وجود دارد که او را از هر گناهی تبرئه می‌کند و لفظ [[معصوم]] را بر وی اطلاق می‌کند: {{متن حدیث|لَكِنَّهُ كَانَ مَعْصُوماً وَ الْمَعْصُومُ لَا يَهُمُّ بِذَنْبٍ وَ لَا يَأْتِيهِ}}<ref>ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۲.</ref>: اما حضرت یوسف{{ع}} معصوم بود و معصوم هیچ گاه قصد [[گناه]] نمی‌کند و مرتکب آن نمی‌شود.
# روایتی از [[امام رضا]] {{ع}} درباره [[حضرت یوسف]] {{ع}} وجود دارد که او را از هر گناهی تبرئه می‌کند و لفظ [[معصوم]] را بر وی اطلاق می‌کند: {{متن حدیث|لَكِنَّهُ كَانَ مَعْصُوماً وَ الْمَعْصُومُ لَا يَهُمُّ بِذَنْبٍ وَ لَا يَأْتِيهِ}}<ref>ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۲.</ref>: اما حضرت یوسف {{ع}} معصوم بود و معصوم هیچ گاه قصد [[گناه]] نمی‌کند و مرتکب آن نمی‌شود.
#در [[زیارت]] [[امام صادق]]{{ع}} از [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} چنین آمده است: {{متن حدیث|إِمَامِ الْمُخْلِصِينَ وَ الْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ الْمُهَذَّبِ مِنَ الزَّلَلِ الْمُطَهَّرِ مِنَ الْعَيْبِ الْمُنَزَّهِ مِنَ الرَّيْبِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۷، ص۳۰۷.</ref>. در توصیف [[حضرت علی]]{{ع}}، [[عصمت]] از وهن، [[اشتباه]]، [[لغزش]] و [[پاکی]] از هر [[عیب]] و [[نقص]] و [[شک]] و [[شبهه]] [[اعتقادی]] را به ایشان نسبت می‌دهد.
# در [[زیارت]] [[امام صادق]] {{ع}} از [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} چنین آمده است: {{متن حدیث|إِمَامِ الْمُخْلِصِينَ وَ الْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ الْمُهَذَّبِ مِنَ الزَّلَلِ الْمُطَهَّرِ مِنَ الْعَيْبِ الْمُنَزَّهِ مِنَ الرَّيْبِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۷، ص۳۰۷.</ref>. در توصیف [[حضرت علی]] {{ع}}، [[عصمت]] از وهن، [[اشتباه]]، [[لغزش]] و [[پاکی]] از هر [[عیب]] و [[نقص]] و [[شک]] و [[شبهه]] [[اعتقادی]] را به ایشان نسبت می‌دهد.
#در زیارت [[امام عسکری]]{{ع}} درباره [[حضرت]] [[امام هادی]]{{ع}} نیز چنین تعبیری وجود دارد: {{عربی|وَ الشَّهِيدِ عَلَى الْأُمَّةِ الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ وَ الْفَاضِلِ الْمُقَرَّبِ وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ}}<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۹، ص۶۷.</ref>»<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۶۴-۷۶.</ref>
# در زیارت [[امام عسکری]] {{ع}} درباره [[حضرت]] [[امام هادی]] {{ع}} نیز چنین تعبیری وجود دارد: {{عربی|وَ الشَّهِيدِ عَلَى الْأُمَّةِ الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ وَ الْفَاضِلِ الْمُقَرَّبِ وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ}}»<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۹، ص۶۷.</ref>.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص ۶۴-۷۶.</ref>
 
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = 1. مصطفی سلیمانیان؛
| تصویر = IM010459.jpg
| پاسخ‌دهنده = مصطفی سلیمانیان
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان]]''' در کتاب ''«[[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«''' عصمت از گناهان'''
 
{{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ... الصَّادِقُونَ‏، الْمُقَرَّبُونَ‏ الْمُطَهَّرُونَ‏ الْمَعْصُومُونَ‏، عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الذُّنُوبِ، وَ بَرَّأَكُمْ مِنَ الْعُيُوبِ}}<ref>البلد الأمین و الدرع الحصین، ص۲۹۹؛ المزارالکبیر، ص۲۴۸؛ بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۴۴.</ref>.
 
'''عصمت از هر نوع لغزش و خطا'''
 
{{متن حدیث|الْمَعْصُومِ‏ مِنْ‏ كُلِّ خَطَإٍ وَ زَلَلٍ الْمُنَزَّهِ مِنْ كُلِّ دَنَسٍ وَ خَطَلٍ}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۷۸.</ref>.
 
[[زیارت]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}: {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ... الْمُطَهَّرُونَ‏ الْمَعْصُومُونَ‏، عَصَمَكُمُ‏ اللَّهُ‏ مِنَ‏ الذُّنُوبِ‏، وَ بَرَّأَكُمْ مِنَ الْعُيُوبِ}}<ref>المزار الکبیر، ص۲۴۸ و ۵۶۲.</ref>. {{متن حدیث|الْمَعْصُومِ‏ مِنَ‏ الزَّلَلِ‏ وَ الْمَفْطُومِ‏ مِنَ‏ الْخَلَلِ‏ وَ الْمُهَذَّبِ مِنَ الْعَيْبِ وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرَّيْبِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۸۰.</ref>.
 
'''معرفی معصومان'''
 
در [[ادعیه]] و [[زیارات]] متعددی برای [[ائمه]] {{عم}} صفت [[عصمت]] ذکر شده که موارد آن در حدّ [[تواتر]] است. در این بخش به نقل چند نمونه اکتفا می‌شود:
# {{متن حدیث|وَ احْشُرْهُ‏ مَعَ‏ مَنْ‏ كَانَ‏ يَتَوَلَّاهُ‏ مِنْ‏ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ‏ الْمَعْصُومِينَ‏}}<ref>مصباح کفعمی، ص۹.</ref>.
# {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ بِحَقِّ‏ هَؤُلَاءِ الْمَعْصُومِينَ‏}}<ref>زادالمعاد مفتاح الجنان، ص۴۰۶.</ref> و {{متن حدیث|اللَّهُمَّ بِحَقِّ‏ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ‏}}<ref>البلد الأمین و الدرع الحصین، ص۳۲۶.</ref> و {{متن حدیث|إِلَهِي‏ بِحَقِّ‏ هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ‏ الْمَظْلُومِينَ الْهَادِينَ الْمَهْدِيِّينَ}}<ref>زاد المعاد مفتاح الجنان، ص۴۰۵.</ref>.
# ادعیه [[حرز]]: {{متن حدیث|أَوْدَعْتُ‏ نَفْسِي‏ وَ أَهْلِي‏ وَ مَالِي وَ وُلْدِي فِي أَرْضٍ اللَّهُ... الْأَئِمَّةُ الْمَعْصُومُونَ وَ الْمَلَائِكَةُ حُرَّاسُهَا}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۱، ص۳۷۰.</ref>.
# در دعای [[روز جمعه]] می‌خوانیم: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ اشْتَرِ مِنِّي‏ نَفْسِيَ‏... بِالْجَنَّةِ مَعَ مَعْصُومٍ مِنْ عِتْرَةِ نَبِيِّكَ {{صل}}}}<ref>بحارالأنوار، ج۸۷، ص۶۸.</ref>.
# در برخی [[دعاها]] به [[برکت]] [[اهل بیت]] برای خود درخواست عصمت از [[گناه]] می‌کنیم: {{متن حدیث|جِسْمِي بِهِمْ مُعَافًى مَرْزُوقاً سَعِيداً رَشِيداً تَقِيّاً... مَعْصُوماً مُؤَيَّداً قَوِيّاً عَزِيزاً}}<ref>بحارالأنوار، ج۱۹، ص۱۵۷.</ref>.
# {{متن حدیث|إِنِّي‏ أَدِينُكَ‏ يَا رَبِّ بِطَاعَتِكَ‏ وَ... وَلَايَةَ الطَّاهِرِينَ الْمَعْصُومِينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ الْحُسَيْنِ}}<ref>إقبال الأعمال، ج۱، ص۱۴۶.</ref>.
# {{متن حدیث|السَّلَامُ‏ عَلَيْكُمْ‏ أَيُّهَا السَّادَةُ الْمَعْصُومُونَ الْمُؤَيَّدُونَ}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۸۹.</ref>.
# زیارت [[حضرت زهرا]] {{س}}: {{متن حدیث|أُمِّ الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ‏ الْمَعْصُومِينَ‏}}<ref>ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۸۷.</ref>.
 
'''اثبات عصمت امامان'''
 
بارها در صلوات‌های مختلف صفت عصمت از بین صفات دیگر ائمه {{عم}} مطرح شده است که نشانه اهمیت این مطلب است؛ زیرا اگر [[حجت الهی]] هزاران صفت داشته باشد اما [[معصوم]] نباشد [[اطمینان]] به او از بین می‌رود و صفات دیگر هم کارایی خود را از دست می‌دهند و به اصل هدفی از فرستادن حجج خدشه وارد می‌شود. برای نمونه: {{متن حدیث|وَ صَلّ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‏ الطَّيِّبِينَ‏ الطَّاهِرِينَ‏ الْمَعْصُومِينَ‏}}<ref>زادالمعاد مفتاح الجنان، ص۳۹۸: دعای سمات.</ref>. و {{متن حدیث|صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‏ أَجْمَعِينَ‏ الطَّيِّبِينَ‏ الطَّاهِرِينَ‏ الْمَعْصُومِينَ}}<ref>زادالمعاد مفتاح الجنان، ص۴۵۰: دعای قاموس کبیر.</ref>. و {{متن حدیث|صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَى‏ خَيْرِ خَلْقِهِ‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‏ الطَّيِّبِينَ‏ الطَّاهِرِينَ‏ الْمَعْصُومِينَ‏}}<ref>زادالمعاد مفتاح الجنان، ص۴۴۴ و ۴۴۹: دعای جوشن صغیر.</ref>. و {{متن حدیث|اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‏ مُحَمَّدٍ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ‏}} و {{متن حدیث|اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْمَعْصُومِينَ‏ مِنْ‏ عِتْرَتِهِ‏، وَ الطَّيِّبِينَ‏ مِنْ‏ أُسْرَتِهِ‏}} و {{متن حدیث|صَلِّ‏ عَلَى‏ خَيْرِ الْأَنَامِ‏ مُحَمَّدٍ رَسُولِكَ‏ وَ آلِهِ‏ الْمَعْصُومِينَ‏ الطَّاهِرِينَ الْكِرَامِ}} و {{متن حدیث|صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَى‏ سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ‏ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ الْمَعْصُومِينَ}} و {{متن حدیث|اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ، وَ الْقَادَةِ الْهَادِينَ، وَ السَّادَةِ الْمَعْصُومِينَ‏، الْأَتْقِيَاءِ الْأَبْرَارِ}} و {{متن حدیث|فَصَلِّ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ‏ وَ أَبْنَائِهِ‏ الْمَعْصُومِينَ‏}} و {{متن حدیث|صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‏ الطَّاهِرِينَ‏ الْمَعْصُومِينَ}}<ref>مصباح المتهجد، ج۱، ص۲۷۲؛ المزارالکبیر، ص۷۸ و ۵۶۰؛ جمال الأسبوع، ص۲۰۳؛ مهج الدعوات، ص۱۷۲؛ مصباح کفعمی، ص۲۸۰؛ بحارالأنوار، ج۸۶، ص۳۱۶؛ ج۹۷، ۱۶۶ و ۲۱۰.</ref>.
 
در [[زیارات]] مختلف [[اهل بیت]] {{عم}}، هیچ زیارتی وجود ندارد که در آن به نوعی به [[عصمت اهل بیت]] اشاره نشده باشد، برای نمونه:
# {{متن حدیث|أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ‏ الْكَرِيمُ‏ وَ رَسُولُهُ الطَّاهِرُ الْمَعْصُومُ}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۱، ص۱۵۹.</ref>.
# زیارات [[امام حسین]] {{ع}}: {{متن حدیث|السلام علیک یا أبا عبد الله یا أبا الأئمة المعصومین الهداة}} و {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي‏ أُقْسِمُ‏ عَلَيْكَ‏ بِنَبِيِّكَ‏ الْمَعْصُومِ‏... الْإِمَامُ الْمَعْصُومُ الْمَقْتُولُ الْمَظْلُومُ}} و {{متن حدیث|السَّلَامُ‏ عَلَى‏ الْإِمَامِ‏ الْمَعْصُومِ‏ وَ السِّبْطِ الْمَظْلُومِ‏}}<ref>زاد المعاد مفتاح الجنان، ص۵۱۰؛ بحارالأنوار، ج۹۸، ص۳۲۴؛ بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۹۲.</ref>.
# زیارت [[امام باقر]] {{ع}}: {{متن حدیث|الْإِمَامِ‏ الْمَعْصُومِ‏ مُحَمَّدِ بْنِ‏ عَلِيٍّ‏ بَاقِرِ الْعُلُومِ‏}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۹۳.</ref>.
# زیارت [[امام جواد]] {{ع}}: {{متن حدیث|السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا ابْنَ‏ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ‏}}<ref>زاد المعاد مفتاح الجنان، ص۵۳۶.</ref>.
# زیارت [[امام هادی]] {{ع}}: {{متن حدیث|وَ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الرَّاشِدِ الْمَعْصُومِ‏ مِنَ الزَّلَلِ وَ الطَّاهِرِ مِنَ الْخَلَلِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۹، ص۶۵.</ref>.
# زیارت [[امام عسکری]] {{ع}}: {{متن حدیث|صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْهَادِي... الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ وَ الْفَاضِلِ الْمُقَرَّبِ وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۹، ص۶۸.</ref>. {{متن حدیث|السَّلَامُ‏ عَلَى‏ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ‏ مِنْ‏ وُلْدِهِ‏ الْمَهْدِيِّينَ‏ الَّذِينَ أَمَرُوا بِطَاعَةِ اللَّهِ وَ قَرَّبُوا أَوْلِيَاءَ اللَّهِ وَ اجْتَنَبُوا مَعْصِيَةَ اللَّهِ}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۹، ص۷۷.</ref>.
# [[زیارت]] امامین عسکریین {{عم}}: {{متن حدیث|السَّلَامُ‏ عَلَيْكُمَا يَا ابْنَيْ‏ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ‏ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا وَ عَلَى آبَائِكُمَا الطَّاهِرِينَ}}<ref>بحارالأنوار، ج۹۹، ص۷۳.</ref>.
# [[زیارات]] و [[استغاثه]] به [[امام زمان]] {{ع}}: {{متن حدیث|الطَّاهِرِ ابْنِ الطَّاهِرِينَ... الْمَعْصُومِ‏ ابْنِ‏ الْهُدَاةِ الْمَعْصُومِينَ‏}} و {{متن حدیث|يَا صَاحِبَ‏ الزَّمَانِ‏ أَدْرِكْنَا بِحَقِّكَ‏ وَ بِحَقِّ‏ آبَائِكَ‏ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ الطَّيِّبِينَ الْخَيِّرِينَ الْمَعْصُومِينَ}} و {{متن حدیث|السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا خَلِيفَةَ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏ وَ خَلِيفَةَ رَسُولِهِ وَ آبَائِهِ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ الْمَهْدِيِّينَ}}<ref>زاد المعاد مفتاح الجنان، ص۵۸۱؛ بحارالأنوار، ج۹۹، ص۹۸ و ۲۴۶.</ref> و {{متن حدیث|فَصَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِمْ‏ مِنْ‏ سَادَةٍ غَائِبِينَ‏ وَ مِنْ سُلَالَةٍ طَاهِرِينِ وَ مِنْ أَئِمَّةٍ مَعْصُومِينَ}}»<ref>بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۱۶.</ref>.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۴۰.</ref>
}}
 
== [[:رده:آثار عصمت|منبع‌شناسی جامع عصمت]] ==
{{منبع‌ جامع}}
* [[:رده:کتاب‌های عصمت|کتاب‌شناسی عصمت]]؛
* [[:رده:مقاله‌های عصمت|مقاله‌شناسی عصمت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌های عصمت|پایان‌نامه‌شناسی عصمت]].
{{پایان منبع‌ جامع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۷۰: خط ۱۱۹:
[[رده:پرسمان عصمت]]
[[رده:پرسمان عصمت]]


[[رده:(اا): پرسش‌های عصمت با ۱ پاسخ]]
[[رده:(اا): پرسش‌های عصمت با ۲ پاسخ]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۸

عصمت در حدیث به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث عصمت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.

عصمت در حدیث به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ عصمت
مدخل بالاترعصمت
مدخل اصلیعصمت در حدیث
مدخل وابستهحدیث
تعداد پاسخ۲ پاسخ

پاسخ نخست

 
مینایی

آقای دکتر بهروز مینایی در کتاب «اندیشه کلامی عصمت» در این‌باره گفته‌ است:

«موارد کاربرد عصمت در روایات بسیار زیاد است؛ این موارد را می‌توان به دو دسته کلی تقسیم نمود: دسته نخست، مواردی می‌باشند که عصمت به معنای لغوی آن همانند آیات قرآن به کار رفته‌اند، دسته دوم، مواردی هستند که عصمت به معنای اصطلاحی و دینی خاص یا کلامی به کار رفته‌اند. بحث از دسته دوم را در فصل بعد، یعنی در ریشه یابی تاریخی بحث عصمت در اسلام بحث خواهیم کرد. از این جهت در این بخش تنها به بعضی موارد دسته نخست اشاره می‌گردد. مقصود ما از ذکر این موارد آن است که بعدها بررسی کنیم که آیا می‌توان میان معنای دینی و کلامی عصمت با معنای لغوی آن پیوندی برقرار کرد.

  1. «إِنَّ التَّقْوَى عِصْمَةٌ لَكَ فِي حَيَاتِكَ»[۱]: تقوا تو را در زندگی حفظ می‌کند.
  2. «بِالتَّقْوَى قُرِنَتِ الْعِصْمَةُ»[۲]: تقوا و عصمت قرین یکدیگرند.
  3. «قُرِنَتِ الْحِكْمَةُ بِالْعِصْمَةِ»[۳]: حکمت و عصمت با یکدیگر مقارن و همراه‌اند.
  4. «لَا حِكْمَةَ إِلَّا بِعِصْمَةٍ»[۴]: هیچ حکمتی نیست مگر اینکه همراه عصمتی می‌باشد.
  5. «الْحِكْمَةُ عِصْمَةٌ وَ الْعِصْمَةُ نِعْمَةٌ»[۵]: حکمت عصمت است و عصمت نعمت.
  6. «إِنَّ فِي سُلْطَانِ اللَّهِ عِصْمَةً لِأَمْرِكُمْ»[۶]: همانا حکومت خدا بر شما، موجب حفظ و نگهداری امور شماست.
  7. « عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِينُ... وَ الْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ»[۷]: بر شما باد به کتاب خدا، همانا آن طناب محکم الهی است... و موجب حفظ و نگهداری کسی است که به آن درآویزد.
  8. «الِاعْتِبَارُ يُفِيدُ الْعِصْمَةَ»[۸] و «الِاعْتِبَارُ يُثْمِرُ الْعِصْمَةَ»[۹]: عبرت گرفتن موجب عصمت می‌شود.
  9. «التَّصَبُّرُ عَلَى الْمَكْرُوهِ يَعْصِمُ الْقَلْبَ»[۱۰]: مقاومت بر امور ناخوشایند قلب را معصوم می‌کند.
  10. رسول الله (ص): «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ ذِكْرُهُ يَعْصِمُ مَنْ أَطَاعَهُ وَ لَا يَعْتَصِمُ بِهِ مَنْ عَصَاهُ»[۱۱]: همانا خداوند متعال هر که او را اطاعت کند نگه می‌دارد [معصوم می‌کند] و هر که معصیتش کند حفظ نمی‌کند.
  11. امام باقر (ع): «إِذَا عَلِمَ اللَّهُ تَعَالَى حُسْنَ نِيَّةٍ مِنْ أَحَدٍ اكْتَنَفَهُ بِالْعِصْمَةِ»[۱۲]: اگر خداوند متعال نیت خوب کسی را تشخیص دهد، او را از قبل و بعد در حمایت و عصمت قرار می‌دهد.
  12. امام صادق (ع): «وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ عَصَمَهُ اللَّهُ»[۱۳]: هر کس به خدا پناه برد، خداوند او را نگه دارد.
  13. دعای امام باقر (ع): «لَئِنْ لَمْ تَعْصِمْنِي لَأَعْصِيَنَّكَ»[۱۴]: خداوندا! اگر مرا حفظ نکنی هر آینه عصیان تو را می‌کنم.
  14. امام صادق (ع): «إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ... يَعْصِمَانِ مِنَ الذُّنُوبِ»[۱۵]: صله رحم و نیکی آدمی را از گناهان معصوم می‌کنند.
  15. دعای امام کاظم (ع): «وَ أَنْ تَعْصِمَنِيَ اللَّهُمَّ مِنَ الذُّنُوبِ»[۱۶]: خدایا! از تو می‌خواهم مرا از گناهان نگه داری.
  16. دعا: «وَ تَعْصِمَنِي عِصْمَةَ الْأَبْرَارِ»[۱۷]: خدایا! به عصمت و محافظتی را که درباره نیکان داری، مرا نگه دار. با اینکه دو تعبیر فوق در دعاهای زیادی آمده است - بیش از سی صد جمله دعا به این مضمون وجود دارد - گاه عصمت در دین، عصمت از گناهان و عصمت از هر سوء و بدی درخواست شده است[۱۸].
  17. دعای امام صادق (ع): «وَ اعْصِمْنِي مِنَ الشَّيْطَانِ»[۱۹]: خدایا! مرا از شیطان محافظت نما.
  18. حضرت امیر (ع): «إِنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوكِ وَ الدُّنْيَا إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللَّهُ»[۲۰]: همانا مردم با پادشاهان و دنیا هستند مگر آنکه خداوند آنها را نگه دارد.
  19. هنگامی که رسول خدا (ص) از جنگ بدر فارغ شد، جبرئیل درحالی که بر اسب قرمزی سوار بود نزد او آمد؛ زره پوشیده و نیزه‌اش در دست بود. قَد عَصَم ثَنِيه الغُبارُ: مسیری را که از آنجا آمده بود غبار سد کرده بود. «عصم» در این حدیث به معنای مَنَع و سدَّ آمده است[۲۱] یا به معنای ملازمت می‌تواند باشد که مسیر حرکت او با غبار پوشیده و ملازم غبار بود[۲۲].
  20. رسول الله (ص): «الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ مِثْلُ الْغُرَابِ الْأَعْصَمِ... قِيلَ: وَ مَا الْغُرَابُ الْأَعْصَمُ؟ قَالَ: الَّذِي إِحْدَى رِجْلَيْهِ بَيْضَاءُ»[۲۳]: زن صالح، مانند کلاغ اعصم است. سؤال شد که کلاغ اعصم چیست؟ حضرت فرمود: کلاغی که یکی از پاهایش سفید است (مقصود کمیابی آن است).
  21. رسول خدا (ص) چهار دسته را اهل بهشت می‌داند؛ درباره دسته نخست این‌گونه می‌فرماید: «مَنْ كَانَتْ عِصْمَتُهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ»[۲۴]: کسی که نگهبان، حافظ و حامی او شهادت به وحدانیت خداوند و رسالت رسول اکرم (ص) می‌باشد.
  22. خطبه حضرت علی (ص) در روز جمعه: «وَ عَصَمَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنِ اقْتِرَافِ الْآثَامِ»[۲۵]: و خداوند، ما و شما را از ارتکاب گناهان نگه دارد.
  23. دعای امام سجاد (ع): «وَ طَهِّرْنِي بِالتَّوْبَةِ وَ أَيِّدْنِي بِالْعِصْمَةِ»[۲۶]: خدایا! مرا با توبه پاک نما و با نگهداری و حمایتت تأیید کن.
  24. دعای امام سجاد (ع): «وَ هَبْ لِي عِصْمَةً تُدْنِينِي مِنْ خَشْيَتِكَ، وَ تَقْطَعُنِي عَنْ رُكُوبِ مَحَارِمِك»[۲۷]: خداوندا! به من عصمتی عطا کن که تو را به ترس از تو نزدیک سازد و مرا از ارتکاب حرام‌های تو باز دارد.
  25. مناجات حضرت علی (ع): «إِلَهِي لَا سَبِيلَ إِلَى الِاحْتِرَاسِ مِنَ الذَّنْبِ إِلَّا بِعِصْمَتِكَ... كَيْفَ بِالاحْتِرَاسِ مِنَ الذَّنْبِ مَا لَمْ تُدْرِكْنِي فِيهِ عِصْمَتُكَ»[۲۸]: خداوندا! مرا به دوری از گناه راهی نیست مگر به کمک و نگهداری خودت... و چگونه می‌توانم از گناهان دوری جویم مادامی که حفظ و نگهداری تو به من نرسیده باشد.
  26. روایات زیادی هست که بر عقد نکاح و علقه زوجیت میان زن و مرد لفظ «عصمت» را اطلاق کرده‌اند[۲۹] - که در بحث آیات نیز به آنها اشاره شد - و این موارد نیز همان معنای لغوی عصمت است.
  27. حضرت مسیح (ع): «وَ أَكْثِرْ حَمْدَ اللَّهِ عَلَى الْفَقْرِ فَإِنَّ مِنَ الْعِصْمَةِ أَنْ لَا تَقْدِرَ عَلَى مَا تُرِيدُ»[۳۰]: و خداوند را بر فقر بسیار سپاسگزار باش؛ زیرا اینکه تو قدرت بر هرچه می‌خواهی نداشته باشی، خودنگهداری و محافظت خدا نسبت به تو محسوب می‌شود.
  28. شبیه روایت فوق، حکمتی از امیرالمؤمنین (ع) است: «مِنَ الْعِصْمَةِ تَعَذُّرُ الْمَعَاصِي»[۳۱]: مانع داشتن برای گناه کردن، گونه‌ای از ترک گناه است[۳۲].

ابن ابی الحدید در ذیل این حدیث می‌گوید: مراد از عصمت در این روایت معنای کلامی آن نیست؛ چون عصمت کلامی مشروط به قدرت است[۳۳]. در روایت دیگری نیز در نهج البلاغه عصمت به معنای لغوی آن آمده است: «إِنَّمَا يَنْبَغِي لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَيْهِمْ فِي السَّلَامَةِ أَنْ يَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِيَةِ وَ يَكُونَ الشُّكْرُ هُوَ الْغَالِبَ عَلَيْهِمْ وَ الْحَاجِزَ لَهُمْ عَنْهُمْ»[۳۴]: بر کسانی که گناه ندارند و از سلامت دین برخوردارند، سزاست که بر گناهکاران و نافرمانان رحمت آرند و شکرِ این نعمت بگزارند، چندان که این شکرگزاری آنان را مشغول دارد و به گفتن عیب مردمان وانگذارد.

معنای کلامی عصمت در روایات: عصمت در میان مسلمانان، معنای اصطلاحی دیگری یافته است که به معنای مصونیت پیامبران و امامان (ع) در مقابل گناه و خطا می‌باشد. بعد از تدوین علم کلام و مطرح شدن مباحث کلامی در میان مسلمانان، این ویژگی به عنوان یکی از شروط ضروری و اصلی مقام نبوّت و امامت قرار داده شد. پیش از اینکه معنای کلامی و تعریف متکلمان از این صفت را بررسی کنیم ضروری است احادیثی که این صفت را مطرح کرده‌اند، بررسی کنیم.

  1. عبدالعزیز بن مسلم سخن طولانی و مفصّلی با امام رضا (ع) در شأن و صفات امام دارد که طبق آن، امام (ع) در تبیین مقام این‌گونه می‌فرماید: «إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا اخْتَارَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأُمُورِ عِبَادِهِ شَرَحَ صَدْرَهُ لِذَلِكَ وَ أَوْدَعَ قَلْبَهُ يَنَابِيعَ الْحِكْمَةِ وَ أَلْهَمَهُ الْعِلْمَ إِلْهَاماً فَلَمْ يَعْيَ بَعْدَهُ بِجَوَابٍ وَ لَا يُحَيَّرُ فِيهِ عَنِ الصَّوَابِ فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَيَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ يَخُصُّهُ اللَّهُ بِذَلِكَ لِيَكُونَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَى خَلْقِهِ»[۳۵]: بنده‌ای را که خداوند برای سرپرستی امور خلق برمی‌گزیند، شرح صدری برای این مقام به او عطا می‌کند؛ چشمه‌های حکمت را در دل او به ودیعت می‌نهد؛ علم ویژه‌ای را به او الهام می‌کند که بعد از آن از پاسخ هیچ پرسشی عاجز نیست و هیچ گاه از یافتن صواب متحیر نیست. پس او معصوم و برخوردار از تأییدات و توفیقات است و از هر خطا و لغزشی در امان است؛ خدا تنها با او چنین می‌کند تا بتواند حجت بر بندگانش باشد و گواه بر خلق قرار گیرد. همان‌طور که مشاهده گردید معنایی که از عصمت درباره امامان مطرح شد، معنا و صفت ویژه‌ای است که به طور اختصاصی در عده‌ای وجود دارد و این همان معنای کلامی عصمت است. در این روایت علم و شعور ویژه‌ای همراه با الهام را برای بندگان مختار الهی بر شمرده است که نتیجه این علم و شعور خاص، عصمت از گناه و عصمت از خطا در مقام تبلیغ احکام الهی و عقاید و معارف دینی می‌باشد. با اضافه کردن توفیق و تسدید ویژه‌ای که از سوی خداوند متعال به آنان اعطا می‌شود، عصمت از اشتباه و لغزش‌های عادی و سهو و نسیان را نیز برای آنها اثبات می‌کند و دلیل عصمت از اشتباه و خطا را همان حجت خدا بودن امام و نبی است و اینکه شاهد و گواه بر بندگان بودن تمام نمی‌شود مگر به این درجه از عصمت.
  2. سلیم بن قیس الهلالی از امیرالمؤمنین (ع) نقل می‌کند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِي أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ وَ جَعَلَ الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَ لَا يُفَارِقُنَا»[۳۶]: خداوند متعال ما را پاک کرد و به مقام عصمت رسانید و ما را گواه بر خلق و حجت روی زمین قرار داد و ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داد. ما هیچ گاه از قرآن جدا نمی‌شویم و قرآن نیز از ما جدا نمی‌شود. بخش نخست این حدیث یقیناً عصمت از گناه را افاده می‌کند؛ اما بخش پایانی آنکه جداناپذیری قرآن و امامان را مطرح می‌سازد، همان‌گونه که قرآن خطاناپذیر است می‌توان برداشت کرد که عصمت از خطا و خطاناپذیری ائمه (ع) را نیز ایفاد می‌کند.
  3. امام کاظم (ع) درباره امامان می‌فرماید: «... عَصَمَهُمْ مِنَ الْمَعْصِيَةِ»[۳۷]: آنها را از گناهان معصوم کرد. این روایت تنها عصمت از گناه را افاده می‌کند.
  4. امام صادق (ع) در توصیف مقام امامت می‌فرماید: «... اخْتَارَهُ بِعِلْمِهِ وَ انْتَجَبَهُ لِطُهْرِهِ... مَعْصُوماً مِنَ الزَّلَّاتِ مَصُوناً عَنِ الْفَوَاحِشِ»[۳۸]: خداوند به علم خود امامان را برگزید و آنها را به پاکی و طهارت انتخاب کرد،... آنها از لغزش‌ها معصوم‌اند و از زشتی‌ها مصون. این روایت نیز، هم عصمت از گناه و هم عصمت از اشتباه را ایفاد می‌کند.
  5. امام صادق (ع): «نَحْنُ قَوْمٌ مَعْصُومُونَ أَمَرَ اللَّهُ‏ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِطَاعَتِنَا وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِنَا»[۳۹]: ما قوم معصومی هستیم که خداوند به اطاعت از ما امر کرده است و از سرپیچی ما بازداشته است.
  6. حضرت امیرالمؤمنین (ع) درباره صفات امام می‌فرماید: «وَ الْإِمَامُ الْمُسْتَحِقُّ لِلْإِمَامَةِ لَهُ عَلَامَاتٌ فَمِنْهَا أَنْ يُعْلَمَ أَنَّهُ مَعْصُومٌ مِنَ الذُّنُوبِ كُلِّهَا صَغِيرِهَا وَ كَبِيرِهَا لَا يَزِلُّ فِي الْفُتْيَا وَ لَا يُخْطِئُ فِي الْجَوَابِ وَ لَا يَسْهُو وَ لَا يَنْسَى وَ لَا يَلْهُو بِشَيْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا»[۴۰]: امامی که شایستگی امامت را داراست، دارای نشانه‌هایی است؛ یکی از آنها این است که او از همه گناهان معصوم است؛ چه گناه صغیره و چه گناه کبیره؛ در مقام فتوا لغزش نمی‌کند و پاسخ خطا نمی‌دهد؛ سهو نمی‌کند و نسیان ندارد و چیزی از کارهای دنیوی او را غافل نمی‌سازد. این روایت نیز عصمت مطلقه از گناه، خطا، نسیان و امور عادی زندگی را برای امام اثبات می‌کند.
  7. روایتی در معنای عصمت از هشام بن حکم از امام صادق (ع) نقل شده است: از هشام سؤال می‌شود معنای «إِنَّ الْإِمَامَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً» چیست؟ (اینکه می‌گویند امام حتماً معصوم است، یعنی چه؟) هشام گفت: از امام صادق (ع) همین سؤال را پرسیدم، آن حضرت فرمود: «الْمَعْصُومُ هُوَ الْمُمْتَنِعُ بِاللَّهِ مِنْ جَمِيعِ مَحَارِمِ اللَّهِ» و فرمود: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: ﴿وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ[۴۱]»[۴۲]. طبق این حدیث، معصوم کسی است که به کمک [و لطف] خدا از همه گناهان الهی خودداری می‌ورزد.
  8. روایتی در ذیل آیه ﴿وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ[۴۳] وارد شده است که راوی از امام صادق (ع) می‌پرسد پس این همه مصایبی که بر پیامبر و اهل بیت (ع) وارد شده است، حال آنکه «هُمْ أَهْلُ بَيْتِ طَهَارَةٍ مَعْصُومُونَ»: آنها معصوم و اهل بیت طهارت بودند که آن حضرت در پاسخ می‌فرماید: این مصایب برای افزایش اجر و پاداش آنها بود بدون اینکه گناهی کرده باشند[۴۴]. نیز سلسله روایاتی از این قبیل که توبه‌های زیاد رسول خدا (ص) را معرفی می‌کند: «مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ»: بدون اینکه گناهی کرده باشد[۴۵]. خود سؤال راوی نشان دهنده وجود فضایی است که راوی در آن تنفس می‌کرده است و آن این بوده است که پیامبر و اهل بیت (ع) از هرگونه گناهی منزّه‌اند، پس چرا این آیه به طورکلی چنین بیانی دارد که تمام مصایب نتیجه گناهان بشر است؛ ازاین رو در مورد پیامبر و امامان (ع) در خصوص محتوای این آیه چنین پرسشی را مطرح کرده است.
  9. امام هادی (ع) در زیارت جامعه کبیره می‌فرماید: «أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُونَ»[۴۶]. مراد از این شهادت به عصمت، با ملاحظه بخش‌های قبل و بعد این بخش از زیارت، یقیناً معنای دینی عصمت مراد است نه صرف معنای لغوی آن. در بخش دیگری از این زیارت این معنا، مورد تأکید بیشتری قرار گرفته است: «عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً»[۴۷]: خداوند شما امامان را از لغزش‌ها نگاه داشته و از فتنه‌ها ایمن کرده است و شما را از پستی پاک کرده است و تنها از شما اهل بیت پلیدی‌ها را برداشته است و شما را پاک گردانیده است پاک گردانیدنی. این معنا اشاره به حقیقت و معنای دینی عصمت می‌باشد.
  10. ابن عباس از حضرت امیرالمؤمنین (ع) از تفسیر آیات مربوط به سلیمان و قصه مشغول شدن به اسب‌ها و قضاشدن نماز عصر ایشان و برگرداندن خورشید[۴۸] سؤال می‌کند، آن حضرت تفسیر کعب را رد می‌کند و تفسیری ارائه می‌دهد که حضرت سلیمان نماز عصر را در وقت خود خوانده است و سپس در پایان یک گزاره کبرای کلی می‌فرماید: «إِنَّ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ لَا يَظْلِمُونَ وَ لَا يَأْمُرُونَ بِالظُّلْمِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ»[۴۹]: پیامبران الهی نه ظلم می‌کنند و نه فرمان به ظلم می‌دهند؛ چراکه آنان معصوم و پاک‌اند. هم سؤال ابن عباس و هم پاسخ آن حضرت دلالت بر معنای دینی عصمت در صدر اول اسلام دارد. این روایت به دلیل نقل از حضرت امیر (ع) نیز حایز اهمیت است.
  11. همچنین ابن عباس از رسول خدا (ص) خطبه‌ای طولانی نقل می‌کند که در ضمن آن چنین فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ عَصَمَنَا اللَّهُ مِنْ أَنْ نَكُونَ مَفْتُونِينَ أَوْ فَاتِنِينَ... وَ إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ طَهَّرَنَا اللَّهُ مِنْ كُلِّ نَجَسٍ فَنَحْنُ الصَّادِقُونَ»[۵۰]: «ای مردم! ما اهل بیت را اختصاصاً خداوند از اینکه فریب بخوریم یا فریبکار باشیم معصوم قرار داده است و ما اهل بیت را خداوند از هر پلیدی پاک کرده است و ما راستگویان هستیم». اهمیت این روایت در دلالت بر معنای کلامی عصمت، نقل آن از رسول خدا (ص) است.
  12. روایتی از امام رضا (ع) درباره حضرت یوسف (ع) وجود دارد که او را از هر گناهی تبرئه می‌کند و لفظ معصوم را بر وی اطلاق می‌کند: «لَكِنَّهُ كَانَ مَعْصُوماً وَ الْمَعْصُومُ لَا يَهُمُّ بِذَنْبٍ وَ لَا يَأْتِيهِ»[۵۱]: اما حضرت یوسف (ع) معصوم بود و معصوم هیچ گاه قصد گناه نمی‌کند و مرتکب آن نمی‌شود.
  13. در زیارت امام صادق (ع) از حضرت امیرالمؤمنین (ع) چنین آمده است: «إِمَامِ الْمُخْلِصِينَ وَ الْمَعْصُومِ مِنَ الْخَلَلِ الْمُهَذَّبِ مِنَ الزَّلَلِ الْمُطَهَّرِ مِنَ الْعَيْبِ الْمُنَزَّهِ مِنَ الرَّيْبِ»[۵۲]. در توصیف حضرت علی (ع)، عصمت از وهن، اشتباه، لغزش و پاکی از هر عیب و نقص و شک و شبهه اعتقادی را به ایشان نسبت می‌دهد.
  14. در زیارت امام عسکری (ع) درباره حضرت امام هادی (ع) نیز چنین تعبیری وجود دارد: وَ الشَّهِيدِ عَلَى الْأُمَّةِ الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ وَ الْفَاضِلِ الْمُقَرَّبِ وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ»[۵۳].[۵۴]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

1. مصطفی سلیمانیان؛
حجت الاسلام و المسلمین سلیمانیان در کتاب «مقامات امامان» در این‌باره گفته است:

« عصمت از گناهان

«أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ... الصَّادِقُونَ‏، الْمُقَرَّبُونَ‏ الْمُطَهَّرُونَ‏ الْمَعْصُومُونَ‏، عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الذُّنُوبِ، وَ بَرَّأَكُمْ مِنَ الْعُيُوبِ»[۵۵].

عصمت از هر نوع لغزش و خطا

«الْمَعْصُومِ‏ مِنْ‏ كُلِّ خَطَإٍ وَ زَلَلٍ الْمُنَزَّهِ مِنْ كُلِّ دَنَسٍ وَ خَطَلٍ»[۵۶].

زیارت امیرالمؤمنین (ع): «أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ... الْمُطَهَّرُونَ‏ الْمَعْصُومُونَ‏، عَصَمَكُمُ‏ اللَّهُ‏ مِنَ‏ الذُّنُوبِ‏، وَ بَرَّأَكُمْ مِنَ الْعُيُوبِ»[۵۷]. «الْمَعْصُومِ‏ مِنَ‏ الزَّلَلِ‏ وَ الْمَفْطُومِ‏ مِنَ‏ الْخَلَلِ‏ وَ الْمُهَذَّبِ مِنَ الْعَيْبِ وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرَّيْبِ»[۵۸].

معرفی معصومان

در ادعیه و زیارات متعددی برای ائمه (ع) صفت عصمت ذکر شده که موارد آن در حدّ تواتر است. در این بخش به نقل چند نمونه اکتفا می‌شود:

  1. «وَ احْشُرْهُ‏ مَعَ‏ مَنْ‏ كَانَ‏ يَتَوَلَّاهُ‏ مِنْ‏ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ‏ الْمَعْصُومِينَ‏»[۵۹].
  2. «اللَّهُمَّ‏ بِحَقِّ‏ هَؤُلَاءِ الْمَعْصُومِينَ‏»[۶۰] و «اللَّهُمَّ بِحَقِّ‏ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ‏»[۶۱] و «إِلَهِي‏ بِحَقِّ‏ هَؤُلَاءِ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ‏ الْمَظْلُومِينَ الْهَادِينَ الْمَهْدِيِّينَ»[۶۲].
  3. ادعیه حرز: «أَوْدَعْتُ‏ نَفْسِي‏ وَ أَهْلِي‏ وَ مَالِي وَ وُلْدِي فِي أَرْضٍ اللَّهُ... الْأَئِمَّةُ الْمَعْصُومُونَ وَ الْمَلَائِكَةُ حُرَّاسُهَا»[۶۳].
  4. در دعای روز جمعه می‌خوانیم: «اللَّهُمَّ‏ اشْتَرِ مِنِّي‏ نَفْسِيَ‏... بِالْجَنَّةِ مَعَ مَعْصُومٍ مِنْ عِتْرَةِ نَبِيِّكَ (ص)»[۶۴].
  5. در برخی دعاها به برکت اهل بیت برای خود درخواست عصمت از گناه می‌کنیم: «جِسْمِي بِهِمْ مُعَافًى مَرْزُوقاً سَعِيداً رَشِيداً تَقِيّاً... مَعْصُوماً مُؤَيَّداً قَوِيّاً عَزِيزاً»[۶۵].
  6. «إِنِّي‏ أَدِينُكَ‏ يَا رَبِّ بِطَاعَتِكَ‏ وَ... وَلَايَةَ الطَّاهِرِينَ الْمَعْصُومِينَ مِنْ ذُرِّيَّةِ الْحُسَيْنِ»[۶۶].
  7. «السَّلَامُ‏ عَلَيْكُمْ‏ أَيُّهَا السَّادَةُ الْمَعْصُومُونَ الْمُؤَيَّدُونَ»[۶۷].
  8. زیارت حضرت زهرا (س): «أُمِّ الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ‏ الْمَعْصُومِينَ‏»[۶۸].

اثبات عصمت امامان

بارها در صلوات‌های مختلف صفت عصمت از بین صفات دیگر ائمه (ع) مطرح شده است که نشانه اهمیت این مطلب است؛ زیرا اگر حجت الهی هزاران صفت داشته باشد اما معصوم نباشد اطمینان به او از بین می‌رود و صفات دیگر هم کارایی خود را از دست می‌دهند و به اصل هدفی از فرستادن حجج خدشه وارد می‌شود. برای نمونه: «وَ صَلّ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‏ الطَّيِّبِينَ‏ الطَّاهِرِينَ‏ الْمَعْصُومِينَ‏»[۶۹]. و «صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‏ أَجْمَعِينَ‏ الطَّيِّبِينَ‏ الطَّاهِرِينَ‏ الْمَعْصُومِينَ»[۷۰]. و «صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَى‏ خَيْرِ خَلْقِهِ‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‏ الطَّيِّبِينَ‏ الطَّاهِرِينَ‏ الْمَعْصُومِينَ‏»[۷۱]. و «اللَّهُمَّ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‏ مُحَمَّدٍ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ‏» و «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْمَعْصُومِينَ‏ مِنْ‏ عِتْرَتِهِ‏، وَ الطَّيِّبِينَ‏ مِنْ‏ أُسْرَتِهِ‏» و «صَلِّ‏ عَلَى‏ خَيْرِ الْأَنَامِ‏ مُحَمَّدٍ رَسُولِكَ‏ وَ آلِهِ‏ الْمَعْصُومِينَ‏ الطَّاهِرِينَ الْكِرَامِ» و «صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَى‏ سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ‏ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ الْمَعْصُومِينَ» و «اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى الْأَئِمَّةِ الرَّاشِدِينَ، وَ الْقَادَةِ الْهَادِينَ، وَ السَّادَةِ الْمَعْصُومِينَ‏، الْأَتْقِيَاءِ الْأَبْرَارِ» و «فَصَلِّ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ‏ وَ أَبْنَائِهِ‏ الْمَعْصُومِينَ‏» و «صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ‏ الطَّاهِرِينَ‏ الْمَعْصُومِينَ»[۷۲].

در زیارات مختلف اهل بیت (ع)، هیچ زیارتی وجود ندارد که در آن به نوعی به عصمت اهل بیت اشاره نشده باشد، برای نمونه:

  1. «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ‏ الْكَرِيمُ‏ وَ رَسُولُهُ الطَّاهِرُ الْمَعْصُومُ»[۷۳].
  2. زیارات امام حسین (ع): «السلام علیک یا أبا عبد الله یا أبا الأئمة المعصومین الهداة» و «اللَّهُمَّ إِنِّي‏ أُقْسِمُ‏ عَلَيْكَ‏ بِنَبِيِّكَ‏ الْمَعْصُومِ‏... الْإِمَامُ الْمَعْصُومُ الْمَقْتُولُ الْمَظْلُومُ» و «السَّلَامُ‏ عَلَى‏ الْإِمَامِ‏ الْمَعْصُومِ‏ وَ السِّبْطِ الْمَظْلُومِ‏»[۷۴].
  3. زیارت امام باقر (ع): «الْإِمَامِ‏ الْمَعْصُومِ‏ مُحَمَّدِ بْنِ‏ عَلِيٍّ‏ بَاقِرِ الْعُلُومِ‏»[۷۵].
  4. زیارت امام جواد (ع): «السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا ابْنَ‏ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ‏»[۷۶].
  5. زیارت امام هادی (ع): «وَ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الرَّاشِدِ الْمَعْصُومِ‏ مِنَ الزَّلَلِ وَ الطَّاهِرِ مِنَ الْخَلَلِ»[۷۷].
  6. زیارت امام عسکری (ع): «صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْهَادِي... الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ وَ الْفَاضِلِ الْمُقَرَّبِ وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ»[۷۸]. «السَّلَامُ‏ عَلَى‏ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ‏ مِنْ‏ وُلْدِهِ‏ الْمَهْدِيِّينَ‏ الَّذِينَ أَمَرُوا بِطَاعَةِ اللَّهِ وَ قَرَّبُوا أَوْلِيَاءَ اللَّهِ وَ اجْتَنَبُوا مَعْصِيَةَ اللَّهِ»[۷۹].
  7. زیارت امامین عسکریین (ع): «السَّلَامُ‏ عَلَيْكُمَا يَا ابْنَيْ‏ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ‏ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا وَ عَلَى آبَائِكُمَا الطَّاهِرِينَ»[۸۰].
  8. زیارات و استغاثه به امام زمان (ع): «الطَّاهِرِ ابْنِ الطَّاهِرِينَ... الْمَعْصُومِ‏ ابْنِ‏ الْهُدَاةِ الْمَعْصُومِينَ‏» و «يَا صَاحِبَ‏ الزَّمَانِ‏ أَدْرِكْنَا بِحَقِّكَ‏ وَ بِحَقِّ‏ آبَائِكَ‏ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ الطَّيِّبِينَ الْخَيِّرِينَ الْمَعْصُومِينَ» و «السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا خَلِيفَةَ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏ وَ خَلِيفَةَ رَسُولِهِ وَ آبَائِهِ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومِينَ الْمَهْدِيِّينَ»[۸۱] و «فَصَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِمْ‏ مِنْ‏ سَادَةٍ غَائِبِينَ‏ وَ مِنْ سُلَالَةٍ طَاهِرِينِ وَ مِنْ أَئِمَّةٍ مَعْصُومِينَ»»[۸۲].[۸۳]

منبع‌شناسی جامع عصمت

پانویس

  1. عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۲، ص۵۰۹.
  2. عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۳، ص۲۳۳.
  3. عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۴، ص۴۹۳.
  4. عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۴۳۶.
  5. عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۱۲.
  6. نهج البلاغه، خطبه ۱۷.
  7. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶.
  8. عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۶، ص۳۴۲.
  9. عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۲۲۱.
  10. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۰۷ و ۲۲۷.
  11. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۸۲.
  12. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۸۸، باب ۲۲، حدیث۴۱.
  13. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۶۵.
  14. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۳۵.
  15. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۷۵.
  16. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۱۰۲.
  17. سید بن طاووس، الاقبال، ج۱، ص۱۴۲.
  18. لوح فشرده جامع احادیث نور ۲، ماده تَعْصِمنِي و اعْصِمْنِي.
  19. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۵۴۶.
  20. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۲.
  21. محمود بن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، ج۲، ص۳۶۹؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۹، ص۳۶۶.
  22. علی ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۲۴۹.
  23. علی ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث، ج۳، ص۲۴۹.
  24. نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۱، ص۲۲۳؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹، ص۲۱۳.
  25. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۷.
  26. صحیفه سجادیه، دعای۱۶.
  27. صحیفه سجادیه، دعای۴۷.
  28. ابراهیم کفعمی، البلد الامین، ج۱، ص۳۱۵.
  29. ر.ک: شیخ طوسی، الاستبصار، ج۳، ابواب الطلاق، ص۳۰۸ - ۳۳۶.
  30. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۳۲۹.
  31. نهج البلاغه، ص۵۳۵، حکمت ۳۴۵.
  32. سیدجعفر شهیدی، شرح نهج البلاغه، ص۴۲۲.
  33. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۲۶۰.
  34. نهج البلاغه، ص۱۹۷.
  35. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳.
  36. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۱.
  37. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۸۰.
  38. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۰۳.
  39. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۸۰.
  40. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.
  41. «و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.
  42. ر.ک: شیخ صدوق، معانی الاخبار، باب معنی عصمة الامام، ص۱۳۲.
  43. «و هر گزندی به شما برسد از کردار خود شماست» سوره شوری، آیه ۳۰.
  44. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۵۱.
  45. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۵۱.
  46. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۷؛ شیخ طوسی، التهذیب الاحکام، ج۶، ص۹۷.
  47. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۷.
  48. ﴿... حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ * رُدُّوهَا عَلَيَّ... «... تا (از دیدگانش) پنهان شدند * آنها را نزد من بازگردانید!.».. سوره ص، آیه ۳۲-۳۳.
  49. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۰۳، به نقل از: فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان.
  50. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۶، ص۳۷۴؛ ابوالقاسم فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات کوفی، ج۱، ص۳۰۵.
  51. ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۲.
  52. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۷، ص۳۰۷.
  53. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۹۹، ص۶۷.
  54. مینایی، بهروز، اندیشه کلامی عصمت، ص ۶۴-۷۶.
  55. البلد الأمین و الدرع الحصین، ص۲۹۹؛ المزارالکبیر، ص۲۴۸؛ بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۴۴.
  56. بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۷۸.
  57. المزار الکبیر، ص۲۴۸ و ۵۶۲.
  58. بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۸۰.
  59. مصباح کفعمی، ص۹.
  60. زادالمعاد مفتاح الجنان، ص۴۰۶.
  61. البلد الأمین و الدرع الحصین، ص۳۲۶.
  62. زاد المعاد مفتاح الجنان، ص۴۰۵.
  63. بحارالأنوار، ج۹۱، ص۳۷۰.
  64. بحارالأنوار، ج۸۷، ص۶۸.
  65. بحارالأنوار، ج۱۹، ص۱۵۷.
  66. إقبال الأعمال، ج۱، ص۱۴۶.
  67. بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۸۹.
  68. ارشاد القلوب، ج۲، ص۲۸۷.
  69. زادالمعاد مفتاح الجنان، ص۳۹۸: دعای سمات.
  70. زادالمعاد مفتاح الجنان، ص۴۵۰: دعای قاموس کبیر.
  71. زادالمعاد مفتاح الجنان، ص۴۴۴ و ۴۴۹: دعای جوشن صغیر.
  72. مصباح المتهجد، ج۱، ص۲۷۲؛ المزارالکبیر، ص۷۸ و ۵۶۰؛ جمال الأسبوع، ص۲۰۳؛ مهج الدعوات، ص۱۷۲؛ مصباح کفعمی، ص۲۸۰؛ بحارالأنوار، ج۸۶، ص۳۱۶؛ ج۹۷، ۱۶۶ و ۲۱۰.
  73. بحارالأنوار، ج۹۱، ص۱۵۹.
  74. زاد المعاد مفتاح الجنان، ص۵۱۰؛ بحارالأنوار، ج۹۸، ص۳۲۴؛ بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۹۲.
  75. بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۹۳.
  76. زاد المعاد مفتاح الجنان، ص۵۳۶.
  77. بحارالأنوار، ج۹۹، ص۶۵.
  78. بحارالأنوار، ج۹۹، ص۶۸.
  79. بحارالأنوار، ج۹۹، ص۷۷.
  80. بحارالأنوار، ج۹۹، ص۷۳.
  81. زاد المعاد مفتاح الجنان، ص۵۸۱؛ بحارالأنوار، ج۹۹، ص۹۸ و ۲۴۶.
  82. بحارالأنوار، ج۹۹، ص۱۱۶.
  83. سلیمانیان، م‍ص‍طف‍ی‌، مقامات امامان، ص ۲۴۰.