شروط امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امامت
| موضوع مرتبط = امامت
| عنوان مدخل  = شروط امامت
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[شروط امامت در قرآن]] - [[شروط امامت در کلام اسلامی]] - [[شروط امامت از دیدگاه اهل سنت]]
| مداخل مرتبط = [[شروط امامت در قرآن]] - [[شروط امامت در کلام اسلامی]] - [[شروط امامت در فقه سیاسی]] - [[شروط امامت در معارف و سیره حسینی]] - [[شروط امامت در معارف و سیره سجادی]] - [[شروط امامت در معارف و سیره رضوی]] - [[شروط امامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[شروط امامت از دیدگاه اهل سنت]]
| پرسش مرتبط  = امامت (پرسش)
| پرسش مرتبط  = امامت (پرسش)
}}
}}
'''[[شروط امامت]]''' یکی از مهمترین مباحثی است که در زمینه [[امامت]] مطرح شده و درباره برخی از آنها نیز در بین مذاهب اسلامی [[اختلاف]] وجود دارد؛ برخی از این شرایط عبارت‌اند از: [[عصمت]]؛ [[عدالت]]؛ [[دانایی]] و کفایت؛ [[علم خدادادی]] و قریشی‌بودن.
'''[[شروط امامت]]''' یکی از مهمترین مباحثی است که در زمینه [[امامت]] مطرح شده و درباره برخی از آنها نیز در بین مذاهب اسلامی [[اختلاف]] وجود دارد؛ برخی از این شرایط عبارت‌اند از: [[عصمت]]؛ [[عدالت]]؛ [[دانایی]] و کفایت؛ [[علم خدادادی]] و قریشی‌بودن.


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[صفات لازم امام]] یا [[شرایط امامت]] یکی از مهم‌ترین مباحث [[امامت]] است. [[متکلمان اسلامی]] فهرست‌های متفاوتی از این صفات ارائه کرده‌اند. در اینکه [[امام]] باید [[مسلمان]]، [[عاقل]]، [[آزاد]] و [[مرد]] بوده و از [[بلوغ]] و [[رشد فکری]] برخوردار باشد تردید و اختلافی وجود ندارد و به طرح بحث [[کلامی]] درباره آنها نیازی نیست، ولی صفاتی که یا به [[دلیل]] اختلافی بودن یا به جهت اهمیت ویژه‌ای که دارند، بیشتر مورد اهتمام و توجه [[متکلمان]] قرار گرفته‌اند، عبارت‌اند از: [[عصمت]]، [[افضلیت]]، [[علم]]، [[قریشی بودن]]، [[عدالت]] و [[پارسایی]]، [[کاردانی]] و [[کفایت در تدبیر امور]]<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref>.
[[صفات لازم امام]] یا [[شرایط امامت]] یکی از مهم‌ترین مباحث [[امامت]] است. متکلمان اسلامی فهرست‌های متفاوتی از این صفات ارائه کرده‌اند. در اینکه [[امام]] باید [[مسلمان]]، [[عاقل]]، [[آزاد]] و [[مرد]] بوده و از [[بلوغ]] و رشد فکری برخوردار باشد تردید و اختلافی وجود ندارد و به طرح بحث [[کلامی]] درباره آنها نیازی نیست، ولی صفاتی که یا به [[دلیل]] اختلافی بودن یا به جهت اهمیت ویژه‌ای که دارند، بیشتر مورد اهتمام و توجه [[متکلمان]] قرار گرفته‌اند، عبارت‌اند از: [[عصمت]]، [[افضلیت]]، [[علم]]، [[قریشی بودن]]، [[عدالت]] و [[پارسایی]]، کاردانی و کفایت در تدبیر امور<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref>.


== نخست: [[عصمت]] ==
== نخست: [[عصمت]] ==
{{اصلی|عصمت امام}}
{{اصلی|عصمت امام}}
بر اساس آموزه‌های [[قرآن]]، [[امام]] {{ع}} دارای ویژگی‌هایی است که مهم‌ترین آنها [[عصمت]] است. [[خدای متعال]] در پاسخ [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} که از [[خدا]] خواست تا [[امامت]] را در ذرّیه او قرار دهد فرمود: [[عهد]] من به [[ظالمان]] نمی‌رسد: {{متن قرآن|لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مفسران]] با استناد به این [[آیه]] [[عصمت]] را برای [[امام]] {{ع}} لازم می‌دانند و [[لزوم]] [[عصمت]] را این‌گونه [[تبیین]] می‌کنند که [[امام]] {{ع}} [[مقتدا]] و [[رهبری]] است که اقتدای به او [[واجب]] است و اگر [[امام]] {{ع}} [[معصیت]] کند بر [[آدمیان]] نیز از باب [[لزوم اطاعت]] از [[امام]] {{ع}}، [[معصیت]] [[واجب]] خواهد بود و این امر محال است، زیرا [[معصیت]] [[ممنوع]] است و جمع فعل و ترک غیر ممکن است، ازاین‌رو [[عصمت]] در [[امامان]] {{عم}} لازم است تا این محذور پیش نیاید<ref>التفسيرالكبير، ج۴، ص ۳۶ ـ ۳۷، ج ۱۰، ص ۱۴۴.</ref>. ناگفته نماند که [[آیه]] بر [[عصمت امام]] {{ع}} در طول [[حیات]] و تمام [[عمر]] دلالت می‌کند بنابراین کسی که در قسمتی از [[عمر]] خود گرفتار [[فسق]] یا [[شرک]] باشد [[شایستگی]] [[مقام امامت]] را نخواهد داشت <ref>الميزان، ج ۱، ص ۲۷۴.</ref>.<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[امامت - مصطفی‌پور (مقاله)|امامت]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص۲۲۹.</ref>
بر اساس آموزه‌های [[قرآن]]، [[امام]] {{ع}} دارای ویژگی‌هایی است که مهم‌ترین آنها [[عصمت]] است. [[خدای متعال]] در پاسخ [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} که از [[خدا]] خواست تا [[امامت]] را در ذرّیه او قرار دهد فرمود: [[عهد]] من به [[ظالمان]] نمی‌رسد: {{متن قرآن|لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. [[مفسران]] با استناد به این [[آیه]] [[عصمت]] را برای [[امام]] {{ع}} لازم می‌دانند و [[لزوم]] [[عصمت]] را این‌گونه [[تبیین]] می‌کنند که [[امام]] {{ع}} [[مقتدا]] و [[رهبری]] است که اقتدای به او [[واجب]] است و اگر [[امام]] {{ع}} [[معصیت]] کند بر [[آدمیان]] نیز از باب [[لزوم اطاعت]] از [[امام]] {{ع}}، [[معصیت]] [[واجب]] خواهد بود و این امر محال است، زیرا [[معصیت]] ممنوع است و جمع فعل و ترک غیر ممکن است، ازاین‌رو [[عصمت]] در [[امامان]] {{عم}} لازم است تا این محذور پیش نیاید<ref>التفسيرالكبير، ج۴، ص ۳۶ ـ ۳۷، ج ۱۰، ص ۱۴۴.</ref>. ناگفته نماند که [[آیه]] بر [[عصمت امام]] {{ع}} در طول [[حیات]] و تمام [[عمر]] دلالت می‌کند بنابراین کسی که در قسمتی از [[عمر]] خود گرفتار [[فسق]] یا [[شرک]] باشد شایستگی [[مقام امامت]] را نخواهد داشت <ref>الميزان، ج ۱، ص ۲۷۴.</ref>.<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[امامت - مصطفی‌پور (مقاله)|امامت]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص۲۲۹.</ref>


=== شرطیت [[عدالت]] ===
=== شرطیت [[عدالت]] ===
{{اصلی|عدالت امام}}
{{اصلی|عدالت امام}}
[[مذاهب]] کلامی درباره این صفت [[اتفاق نظر]] ندارند. از نظر [[شیعه امامیه]] [[عدالت]] و [[پارسایی]] از [[شرایط لازم امامت]] است؛ زیرا اگر [[امام]] {{ع}} [[عادل]] نباشد، یا [[تسلیم]] [[ظلم]] می‌شود که از [[رذایل اخلاقی]] و مخالف با [[عصمت]] است یا به دیگران [[ستم]] خواهد کرد که از [[گناهان کبیره]] و با [[عصمت]] [[مخالفت]] دارد<ref>قواعد المرام؛ ص۱۷۹ـ ۱۸۰.</ref>. [[شیعه]] [[اسماعیلیه]] و [[زیدیه]] نیز [[عدالت]] و [[پارسایی]] را از [[صفات لازم]] [[امام]] {{ع}} دانسته‌اند<ref>شرح المواقف؛ ج۸؛ ص۳۵۱؛ الزیدیه؛ ص۳۳۸ـ ۳۳۹.</ref>. [[معتزله]] نیز [[عدالت]] و [[پاکدامنی]] را از [[صفات]] [[امام]] {{ع}} شناخته‌اند<ref>المغنی؛ ج۱؛ ص۲۰۱ـ ۲۰۲.</ref> از نظر [[اباضیه]] نیز [[عدالت]] از شرایط لازم امامت است<ref>الأباضیه مذهب اسلامی معتدل؛ ص۲۵.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref>
[[مذاهب]] کلامی درباره این صفت [[اتفاق نظر]] ندارند. از نظر [[شیعه امامیه]] [[عدالت]] و [[پارسایی]] از [[شرایط لازم امامت]] است؛ زیرا اگر [[امام]] {{ع}} [[عادل]] نباشد، یا [[تسلیم]] [[ظلم]] می‌شود که از [[رذایل اخلاقی]] و مخالف با [[عصمت]] است یا به دیگران [[ستم]] خواهد کرد که از [[گناهان کبیره]] و با [[عصمت]] [[مخالفت]] دارد<ref>قواعد المرام؛ ص۱۷۹ـ ۱۸۰.</ref>. [[شیعه]] [[اسماعیلیه]] و [[زیدیه]] نیز [[عدالت]] و [[پارسایی]] را از صفات لازم [[امام]] {{ع}} دانسته‌اند<ref>شرح المواقف؛ ج۸؛ ص۳۵۱؛ الزیدیه؛ ص۳۳۸ـ ۳۳۹.</ref>. [[معتزله]] نیز [[عدالت]] و [[پاکدامنی]] را از صفات [[امام]] {{ع}} شناخته‌اند<ref>المغنی؛ ج۱؛ ص۲۰۱ـ ۲۰۲.</ref> از نظر [[اباضیه]] نیز [[عدالت]] از شرایط لازم امامت است<ref>الأباضیه مذهب اسلامی معتدل؛ ص۲۵.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref>


تذکر این نکته بجاست که بر اساس دیدگاه [[شیعه امامیه]] که «[[عصمت]]» را [[شرط امامت]] می‌دانند و عصمت مرتبه‌ای بالاتر از «[[عدالت]]» تعریف کرده‌اند، شرطیت عدالت برای [[امام]] یک شرط مستقلی نخواهد بود، بلکه در ضمن عصمت قرار دارد.
تذکر این نکته بجاست که بر اساس دیدگاه [[شیعه امامیه]] که «[[عصمت]]» را [[شرط امامت]] می‌دانند و عصمت مرتبه‌ای بالاتر از «[[عدالت]]» تعریف کرده‌اند، شرطیت عدالت برای [[امام]] یک شرط مستقلی نخواهد بود، بلکه در ضمن عصمت قرار دارد.
خط ۲۲: خط ۲۳:
== دوم: علم خدادادی ==
== دوم: علم خدادادی ==
{{اصلی|علم لدنی|علم لدنی امام}}
{{اصلی|علم لدنی|علم لدنی امام}}
[[ائمه]] {{عم}} که [[مسئولیت]] خطیر [[هدایت مردم]] به [[سعادت]] و کمال و [[مدیریت]] [[جوامع انسانی]] را بر عهده دارند، باید از [[دانش]] گسترده برخوردار باشند، تا بتوانند این [[مسئولیت]] را به انجام رسانند، افزون بر این لازم است [[علم]] آنان از [[خطا]] و [[شک]] مصون باشد، تا [[مردم]] بتوانند به آنان [[اعتماد]] کنند و [[هدایت]] ایشان را پذیرفته و تحت [[حاکمیت]] آنان به اهداف مادی و [[معنوی]] خود برسند، ازاین‌رو [[خداوند]] [[طالوت]] را با [[برتری]] در [[دانش]] و نیروی جسمانی برای [[حاکمیت]] بر [[بنی‌اسرائیل]] برگزید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ}}<ref>خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است؛ سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref> و نیز [[اولواالامر]] را [[مرجع]] [[علمی]] [[مسلمانان]] در تشخیص [[حق و باطل]] و [[صدق]] و [[کذب]] معرفی کرد و به آنان [[فرمان]] داد تا در هنگام دریافت گزارش‌ها به [[اولواالامر]] به عنوان صاحبان [[آگاهی]] و [[قدرت]] تشخیص مراجعه کنند تا با [[استنباط]] [[حق]] و [[صدق]]، آنان را [[آگاه]] سازند و مصادیق آن براساس [[روایات]]، [[امامان]]اند {{عم}} هستند<ref>روض‌الجنان، ج۶، ص۳۵؛ همان، ج۴، ص۳۸۷ـ ۳۹۱؛ ج ۵، ص ۲۳ ـ ۲۴.</ref>.<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[امامت - مصطفی‌پور (مقاله)|امامت]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص۲۲۹ ـ ۲۳۰.</ref>
[[ائمه]] {{عم}} که [[مسئولیت]] خطیر [[هدایت مردم]] به [[سعادت]] و کمال و [[مدیریت]] [[جوامع انسانی]] را بر عهده دارند، باید از [[دانش]] گسترده برخوردار باشند، تا بتوانند این [[مسئولیت]] را به انجام رسانند، افزون بر این لازم است [[علم]] آنان از [[خطا]] و [[شک]] مصون باشد، تا [[مردم]] بتوانند به آنان اعتماد کنند و [[هدایت]] ایشان را پذیرفته و تحت [[حاکمیت]] آنان به اهداف مادی و [[معنوی]] خود برسند، ازاین‌رو [[خداوند]] [[طالوت]] را با [[برتری]] در [[دانش]] و نیروی جسمانی برای [[حاکمیت]] بر [[بنی‌اسرائیل]] برگزید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ}}<ref>خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است؛ سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref> و نیز [[اولواالامر]] را [[مرجع]] [[علمی]] [[مسلمانان]] در تشخیص [[حق و باطل]] و [[صدق]] و [[کذب]] معرفی کرد و به آنان [[فرمان]] داد تا در هنگام دریافت گزارش‌ها به [[اولواالامر]] به عنوان صاحبان [[آگاهی]] و [[قدرت]] تشخیص مراجعه کنند تا با [[استنباط]] [[حق]] و [[صدق]]، آنان را [[آگاه]] سازند و مصادیق آن براساس [[روایات]]، [[امامان]]اند {{عم}} هستند<ref>روض‌الجنان، ج۶، ص۳۵؛ همان، ج۴، ص۳۸۷ـ ۳۹۱؛ ج ۵، ص ۲۳ ـ ۲۴.</ref>.<ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[امامت - مصطفی‌پور (مقاله)|امامت]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]، ص۲۲۹ ـ ۲۳۰.</ref>


==سوم: نصب الهی==
==سوم: نصب الهی==
{{اصلی|نصب الهی امام}}
{{اصلی|نصب الهی امام}}
== چهارم: کاردانی و [[کفایت در تدبیر امور|کفایت]] ==
== چهارم: کاردانی و کفایت ==
{{اصلی|کاردانی امام}}
{{اصلی|کاردانی امام}}
پیشوای [[جامعه اسلامی]] باید از دو گونه [[معرفت]] برخوردار باشد: یکی [[شناخت]] [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] و دیگری [[معرفت]] به [[مصالح]] و [[مفاسد]] امور و [[شئون]] مربوط به [[مدیریت جامعه]] که از آن به عنوان [[کفایت در رهبری]] یاد می‌شود.
پیشوای [[جامعه اسلامی]] باید از دو گونه [[معرفت]] برخوردار باشد: یکی [[شناخت]] معارف و [[احکام اسلامی]] و دیگری [[معرفت]] به [[مصالح]] و [[مفاسد]] امور و [[شئون]] مربوط به مدیریت جامعه که از آن به عنوان کفایت در رهبری یاد می‌شود.


[[متکلمان اسلامی]] در [[لزوم معرفت]] و [[کفایت]] در [[امامت]] اختلافی ندارند؛ ولی در گستره و چگونگی آن؛ دیدگاه‌های متفاوتی اظهار کرده‌اند. روشن‌ترین و [[کامل‌ترین]] دیدگاه در این باره دیدگاه [[شیعه امامیه]] است که [[امام]] باید به همه [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] [[علم بالفعل]] و [[خطا]]ناپذیر داشته باشد؛ زیرا بدون داشتن چنین [[علمی]]؛ [[غرض از امامت]] که [[حفظ]] و [[تبیین احکام]] [[شریعت]] است به صورت کامل به دست نخواهد آمد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref>.
متکلمان اسلامی در لزوم معرفت و کفایت در [[امامت]] اختلافی ندارند؛ ولی در گستره و چگونگی آن؛ دیدگاه‌های متفاوتی اظهار کرده‌اند. روشن‌ترین و کامل‌ترین دیدگاه در این باره دیدگاه [[شیعه امامیه]] است که [[امام]] باید به همه معارف و [[احکام اسلامی]] [[علم بالفعل]] و [[خطا]]ناپذیر داشته باشد؛ زیرا بدون داشتن چنین [[علمی]]؛ غرض از امامت که [[حفظ]] و [[تبیین احکام]] [[شریعت]] است به صورت کامل به دست نخواهد آمد<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref>.


== پنجم: افضلیت ==
== پنجم: افضلیت ==
{{اصلی|افضلیت امام}}
{{اصلی|افضلیت امام}}
کسی که [[امامت]] جامعه را بر عهده دارد باید علاوه براینکه در [[امور دنیوی]] بر دیگران [[افضلیت]] دارد، در [[امور اخروی]] نیز افضلیت داشته باشد. برای [[اثبات برتری امام]] در برخورداری از [[پاداش اخروی]] به وجوهی [[استدلال]] شده است مانند: [[عصمت امام]]؛ [[حجت بودن امام]] و ...<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[افضلیت امام (مقاله)|مقاله «افضلیت امام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۳۴۰-۳۴۶.</ref>.
کسی که [[امامت]] جامعه را بر عهده دارد باید علاوه براینکه در [[امور دنیوی]] بر دیگران [[افضلیت]] دارد، در امور اخروی نیز افضلیت داشته باشد. برای اثبات برتری امام در برخورداری از [[پاداش اخروی]] به وجوهی [[استدلال]] شده است مانند: [[عصمت امام]]؛ [[حجت بودن امام]] و ...<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[افضلیت امام (مقاله)|مقاله «افضلیت امام»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۳۴۰-۳۴۶.</ref>.


== ششم: قریشی‌بودن ==
== ششم: قریشی‌بودن ==
{{اصلی|قریشی بودن امام}}
{{اصلی|قریشی بودن امام}}
مقصود از «قریشی بودن امام» این است که [[نسب]] او به [[نضر بن کنانه]] بازگردد. اکثر [[معتزله]]، [[اشعریه]] و [[ماتریدیه]] [[قریشی بودن]] را از [[شرایط امام]] دانسته‌اند. آنان در این باره به [[حدیث]]: {{متن حدیث|الأئمّة من قریش}} [[استدلال]] کرده‌اند<ref>الارشاد جوینی، ص۱۷۰؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۴۴؛ تمهید الأوائل، ص۴۷۲؛ شرح العقائد النسفیه، ص۱۱۱؛ شرح الفقه الأکبر، ص۱۸۰؛ اصول الدین، ص۲۷۳؛ المغنی، ج۱، ص۱۹۹؛ شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۷۰.</ref>.
مقصود از «قریشی بودن امام» این است که نسب او به نضر بن کنانه بازگردد. اکثر [[معتزله]]، [[اشعریه]] و [[ماتریدیه]] [[قریشی بودن]] را از [[شرایط امام]] دانسته‌اند. آنان در این باره به [[حدیث]]: {{متن حدیث|الأئمّة من قریش}} [[استدلال]] کرده‌اند<ref>الارشاد جوینی، ص۱۷۰؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۴۴؛ تمهید الأوائل، ص۴۷۲؛ شرح العقائد النسفیه، ص۱۱۱؛ شرح الفقه الأکبر، ص۱۸۰؛ اصول الدین، ص۲۷۳؛ المغنی، ج۱، ص۱۹۹؛ شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۷۰.</ref>.


از نظر [[شیعه]] [[امامت]] به [[قریش]] اختصاص دارد، ولی شامل همه طوایف و [[قبایل قریش]] نمی‌شود، بلکه ویژه [[بنی‌هاشم]] است. [[دلیل]] آنان [[حدیث]] {{متن حدیث|الأئمّة من قریش}} نیست، بلکه [[حدیث ثقلین]] و مانند آن است که [[امامت]] را مخصوص [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} و [[خاندان]] او از [[ذریه]] [[حضرت زهرا]] {{س}} می‌داند. به این جهت است که شیعه به جای صفت [[قریشی بودن]]، صفت [[هاشمی بودن]] را ذکر کرده‌اند<ref>الشافی فی الإمامة، ج۳، ص۱۸۳ـ ۱۹۶.</ref> [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} در این باره فرموده است: "[[امامان]] از [[قریش]] هستند و ریشه در [[بنی‌هاشم]] دارند و غیر [[بنی‌هاشم]] [[صلاحیت امامت]] را ندارند"<ref>نهج البلاغه، خطبه۱۴۴.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref>
از نظر [[شیعه]] [[امامت]] به [[قریش]] اختصاص دارد، ولی شامل همه طوایف و [[قبایل قریش]] نمی‌شود، بلکه ویژه [[بنی‌هاشم]] است. [[دلیل]] آنان [[حدیث]] {{متن حدیث|الأئمّة من قریش}} نیست، بلکه [[حدیث ثقلین]] و مانند آن است که [[امامت]] را مخصوص [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} و [[خاندان]] او از [[ذریه]] [[حضرت زهرا]] {{س}} می‌داند. به این جهت است که شیعه به جای صفت [[قریشی بودن]]، صفت هاشمی بودن را ذکر کرده‌اند<ref>الشافی فی الإمامة، ج۳، ص۱۸۳ـ ۱۹۶.</ref> [[امام علی|امیرمؤمنان]] {{ع}} در این باره فرموده است: "[[امامان]] از [[قریش]] هستند و ریشه در [[بنی‌هاشم]] دارند و غیر بنی‌هاشم صلاحیت امامت را ندارند"<ref>نهج البلاغه، خطبه۱۴۴.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]] ص ۴۰۴-۴۱۸.</ref>


== شروط [[امامت]] از دیدگاه [[اهل سنت]] ==
== شروط [[امامت]] از دیدگاه [[اهل سنت]] ==
{{اصلی|شروط امامت از دیدگاه اهل سنت}}
{{اصلی|شروط امامت از دیدگاه اهل سنت}}


[[متکلمان]] [[اهل سنت]] شرایطی را برای [[امامت]] و [[خلافت]] بیان کرده‌اند که محور آن شروط [[حفظ]] و نگهداری [[سرزمین‌های اسلامی]] و [[دفاع]] از آن و [[علم]] به کیفیّت [[ریاست]] و مدیر و مدبّر بودن است؛ لذا مدار خلافت بر حفظ و [[تدبیر]] مملکت است، نه بر اعلمیّت و اتقی و ازهد و اجلّ [[نسب]] بودن و قوت [[ایمان]] داشتن<ref>[[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]] ص۳۳.</ref>.
[[متکلمان]] [[اهل سنت]] شرایطی را برای [[امامت]] و [[خلافت]] بیان کرده‌اند که محور آن شروط [[حفظ]] و نگهداری [[سرزمین‌های اسلامی]] و [[دفاع]] از آن و [[علم]] به کیفیّت [[ریاست]] و مدیر و مدبّر بودن است؛ لذا مدار خلافت بر حفظ و [[تدبیر]] مملکت است، نه بر اعلمیّت و اتقی و ازهد و اجلّ نسب بودن و قوت [[ایمان]] داشتن<ref>[[سید قاسم علی‌احمدی|علی‌احمدی، سید قاسم]]، [[حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ (کتاب)|حقانیت در اوج مظلومیت ج۱]] ص۳۳.</ref>.


== جستارهای وابسته ==  
== جستارهای وابسته ==  

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۱

شروط امامت یکی از مهمترین مباحثی است که در زمینه امامت مطرح شده و درباره برخی از آنها نیز در بین مذاهب اسلامی اختلاف وجود دارد؛ برخی از این شرایط عبارت‌اند از: عصمت؛ عدالت؛ دانایی و کفایت؛ علم خدادادی و قریشی‌بودن.

مقدمه

صفات لازم امام یا شرایط امامت یکی از مهم‌ترین مباحث امامت است. متکلمان اسلامی فهرست‌های متفاوتی از این صفات ارائه کرده‌اند. در اینکه امام باید مسلمان، عاقل، آزاد و مرد بوده و از بلوغ و رشد فکری برخوردار باشد تردید و اختلافی وجود ندارد و به طرح بحث کلامی درباره آنها نیازی نیست، ولی صفاتی که یا به دلیل اختلافی بودن یا به جهت اهمیت ویژه‌ای که دارند، بیشتر مورد اهتمام و توجه متکلمان قرار گرفته‌اند، عبارت‌اند از: عصمت، افضلیت، علم، قریشی بودن، عدالت و پارسایی، کاردانی و کفایت در تدبیر امور[۱].

نخست: عصمت

بر اساس آموزه‌های قرآن، امام (ع) دارای ویژگی‌هایی است که مهم‌ترین آنها عصمت است. خدای متعال در پاسخ حضرت ابراهیم (ع) که از خدا خواست تا امامت را در ذرّیه او قرار دهد فرمود: عهد من به ظالمان نمی‌رسد: ﴿لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ[۲]. مفسران با استناد به این آیه عصمت را برای امام (ع) لازم می‌دانند و لزوم عصمت را این‌گونه تبیین می‌کنند که امام (ع) مقتدا و رهبری است که اقتدای به او واجب است و اگر امام (ع) معصیت کند بر آدمیان نیز از باب لزوم اطاعت از امام (ع)، معصیت واجب خواهد بود و این امر محال است، زیرا معصیت ممنوع است و جمع فعل و ترک غیر ممکن است، ازاین‌رو عصمت در امامان (ع) لازم است تا این محذور پیش نیاید[۳]. ناگفته نماند که آیه بر عصمت امام (ع) در طول حیات و تمام عمر دلالت می‌کند بنابراین کسی که در قسمتی از عمر خود گرفتار فسق یا شرک باشد شایستگی مقام امامت را نخواهد داشت [۴].[۵]

شرطیت عدالت

مذاهب کلامی درباره این صفت اتفاق نظر ندارند. از نظر شیعه امامیه عدالت و پارسایی از شرایط لازم امامت است؛ زیرا اگر امام (ع) عادل نباشد، یا تسلیم ظلم می‌شود که از رذایل اخلاقی و مخالف با عصمت است یا به دیگران ستم خواهد کرد که از گناهان کبیره و با عصمت مخالفت دارد[۶]. شیعه اسماعیلیه و زیدیه نیز عدالت و پارسایی را از صفات لازم امام (ع) دانسته‌اند[۷]. معتزله نیز عدالت و پاکدامنی را از صفات امام (ع) شناخته‌اند[۸] از نظر اباضیه نیز عدالت از شرایط لازم امامت است[۹].[۱۰]

تذکر این نکته بجاست که بر اساس دیدگاه شیعه امامیه که «عصمت» را شرط امامت می‌دانند و عصمت مرتبه‌ای بالاتر از «عدالت» تعریف کرده‌اند، شرطیت عدالت برای امام یک شرط مستقلی نخواهد بود، بلکه در ضمن عصمت قرار دارد.

دوم: علم خدادادی

ائمه (ع) که مسئولیت خطیر هدایت مردم به سعادت و کمال و مدیریت جوامع انسانی را بر عهده دارند، باید از دانش گسترده برخوردار باشند، تا بتوانند این مسئولیت را به انجام رسانند، افزون بر این لازم است علم آنان از خطا و شک مصون باشد، تا مردم بتوانند به آنان اعتماد کنند و هدایت ایشان را پذیرفته و تحت حاکمیت آنان به اهداف مادی و معنوی خود برسند، ازاین‌رو خداوند طالوت را با برتری در دانش و نیروی جسمانی برای حاکمیت بر بنی‌اسرائیل برگزید: ﴿إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ[۱۱] و نیز اولواالامر را مرجع علمی مسلمانان در تشخیص حق و باطل و صدق و کذب معرفی کرد و به آنان فرمان داد تا در هنگام دریافت گزارش‌ها به اولواالامر به عنوان صاحبان آگاهی و قدرت تشخیص مراجعه کنند تا با استنباط حق و صدق، آنان را آگاه سازند و مصادیق آن براساس روایات، اماماناند (ع) هستند[۱۲].[۱۳]

سوم: نصب الهی

چهارم: کاردانی و کفایت

پیشوای جامعه اسلامی باید از دو گونه معرفت برخوردار باشد: یکی شناخت معارف و احکام اسلامی و دیگری معرفت به مصالح و مفاسد امور و شئون مربوط به مدیریت جامعه که از آن به عنوان کفایت در رهبری یاد می‌شود.

متکلمان اسلامی در لزوم معرفت و کفایت در امامت اختلافی ندارند؛ ولی در گستره و چگونگی آن؛ دیدگاه‌های متفاوتی اظهار کرده‌اند. روشن‌ترین و کامل‌ترین دیدگاه در این باره دیدگاه شیعه امامیه است که امام باید به همه معارف و احکام اسلامی علم بالفعل و خطاناپذیر داشته باشد؛ زیرا بدون داشتن چنین علمی؛ غرض از امامت که حفظ و تبیین احکام شریعت است به صورت کامل به دست نخواهد آمد[۱۴].

پنجم: افضلیت

کسی که امامت جامعه را بر عهده دارد باید علاوه براینکه در امور دنیوی بر دیگران افضلیت دارد، در امور اخروی نیز افضلیت داشته باشد. برای اثبات برتری امام در برخورداری از پاداش اخروی به وجوهی استدلال شده است مانند: عصمت امام؛ حجت بودن امام و ...[۱۵].

ششم: قریشی‌بودن

مقصود از «قریشی بودن امام» این است که نسب او به نضر بن کنانه بازگردد. اکثر معتزله، اشعریه و ماتریدیه قریشی بودن را از شرایط امام دانسته‌اند. آنان در این باره به حدیث: «الأئمّة من قریش» استدلال کرده‌اند[۱۶].

از نظر شیعه امامت به قریش اختصاص دارد، ولی شامل همه طوایف و قبایل قریش نمی‌شود، بلکه ویژه بنی‌هاشم است. دلیل آنان حدیث «الأئمّة من قریش» نیست، بلکه حدیث ثقلین و مانند آن است که امامت را مخصوص امیرمؤمنان (ع) و خاندان او از ذریه حضرت زهرا (س) می‌داند. به این جهت است که شیعه به جای صفت قریشی بودن، صفت هاشمی بودن را ذکر کرده‌اند[۱۷] امیرمؤمنان (ع) در این باره فرموده است: "امامان از قریش هستند و ریشه در بنی‌هاشم دارند و غیر بنی‌هاشم صلاحیت امامت را ندارند"[۱۸].[۱۹]

شروط امامت از دیدگاه اهل سنت

متکلمان اهل سنت شرایطی را برای امامت و خلافت بیان کرده‌اند که محور آن شروط حفظ و نگهداری سرزمین‌های اسلامی و دفاع از آن و علم به کیفیّت ریاست و مدیر و مدبّر بودن است؛ لذا مدار خلافت بر حفظ و تدبیر مملکت است، نه بر اعلمیّت و اتقی و ازهد و اجلّ نسب بودن و قوت ایمان داشتن[۲۰].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «امامت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۴۰۴-۴۱۸.
  2. پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  3. التفسيرالكبير، ج۴، ص ۳۶ ـ ۳۷، ج ۱۰، ص ۱۴۴.
  4. الميزان، ج ۱، ص ۲۷۴.
  5. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۲۹.
  6. قواعد المرام؛ ص۱۷۹ـ ۱۸۰.
  7. شرح المواقف؛ ج۸؛ ص۳۵۱؛ الزیدیه؛ ص۳۳۸ـ ۳۳۹.
  8. المغنی؛ ج۱؛ ص۲۰۱ـ ۲۰۲.
  9. الأباضیه مذهب اسلامی معتدل؛ ص۲۵.
  10. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «امامت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۴۰۴-۴۱۸.
  11. خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است؛ سوره بقره، آیه ۲۴۷.
  12. روض‌الجنان، ج۶، ص۳۵؛ همان، ج۴، ص۳۸۷ـ ۳۹۱؛ ج ۵، ص ۲۳ ـ ۲۴.
  13. مصطفی‌پور، محمد رضا، امامت، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴، ص۲۲۹ ـ ۲۳۰.
  14. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «امامت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۴۰۴-۴۱۸.
  15. ربانی گلپایگانی، علی، ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «افضلیت امام»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۳۴۰-۳۴۶.
  16. الارشاد جوینی، ص۱۷۰؛ شرح المقاصد، ج۵، ص۲۴۴؛ تمهید الأوائل، ص۴۷۲؛ شرح العقائد النسفیه، ص۱۱۱؛ شرح الفقه الأکبر، ص۱۸۰؛ اصول الدین، ص۲۷۳؛ المغنی، ج۱، ص۱۹۹؛ شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۷۰.
  17. الشافی فی الإمامة، ج۳، ص۱۸۳ـ ۱۹۶.
  18. نهج البلاغه، خطبه۱۴۴.
  19. ربانی گلپایگانی، علی، مقاله «امامت»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۴۰۴-۴۱۸.
  20. علی‌احمدی، سید قاسم، حقانیت در اوج مظلومیت ج۱ ص۳۳.