حدیث سفینه نوح از دیدگاه اهل سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = حدیث سفینه نوح | عنوان مدخل = حدیث سفینه نوح | مداخل مرتبط = حدیث سفینه نوح در کلام اسلامی - حدیث سفینه نوح از دیدگاه اهل سنت | پرسش مرتبط = }} ==حدیث سفینه در نگاه علماء اهل سنت== یکی از عالمان بزرگی که اهل سنت...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==[[حدیث سفینه]] در نگاه [[علماء]] [[اهل سنت]]==
== وجه تشبیه [[اهل بیت]]{{عم}} به [[کشتی نوح]] ==
یکی از [[عالمان]] بزرگی که اهل سنت در قرن‌های اخیر به او [[اعتماد]] داشته و [[کلام]] او را نقل می‌کنند، طیّبی صاحب الکاشف است. او در شرح حدیث سفینه می‌نویسد: «گرفتن درِ [[کعبه]] توسط [[ابوذر]] که [[راوی حدیث]] است، تأکیدی بر [[اثبات]] [[حدیث]] است و حضور علنی او در [[خانه خدا]] و در برابر [[مردم]]، نشانگر اهمیت دادن ابوذر به [[روایت]] خویش است تا این که مردم به آن حدیث [[گرایش]] پیدا کرده و به آن روی آوردند. طیّبی در ادامه می‌گوید:
در این [[آیات]] تصریح شده که برای امت نوح هیچ پناهگاهی جز کشتی وجود ندارد، و رابطۀ پدر و [[فرزندی]] هم بدون [[ایمان]] [[نجات]] بخش نیست، همچنین [[امت]] [[رسول خدا]]{{صل}} نیز برای نجات از هلاکت، [[ضلالت]] و [[شقاوت]] باید کشتی اهل بیت{{عم}} را بیابند و با سوار شدن بر آن به ساحل نجات برسند.
{{عربی|و في رواية أخرى له يقول: «من عرفني قد عرفني و من أنكرني فأنا أبوذر، سمعت النبي{{صل}} يقول: «ألا إن مثل [[أهل]] بيتي» أراد بقوله «فأنا [[أبوذر]]»... ما أظلت [[الخضراء]] ولا أقلت الغبراء أصدق من أبي ذر؛
شبه الدنيا وما فيها من الكفر والضلالات والبدع والأهواء الزائغة ببحر لجي يغشاه موج من فوقه موج من فوقه [[سحاب]] [[ظلمات]] بعضها فوق بعض وقد أحاط بأكنافه الأرض و أطرافه الأرض كلها و ليس منه خلاص و لا مناص إلا تلك السفينة}}<ref>شرح الطیبی علی مشکاة المصابیح، ج۱۱، ص۳۱۶، ش۶۱۸۳.</ref>؛


و در روایتی دیگر ابوذر گفت: هر کس مرا می‌شناسد که می‌شناسد و هر آن‌که نمی‌شناسد بداند که من ابوذر هستم. شنیدم از [[پیامبر]]{{صل}} که می‌فرمود: «بدانید که مثل [[اهل بیت]] من.»... وی با گفتن «من ابوذر هستم»... می‌خواست به همان [[حدیثی]] اشاره کند که [[عام و خاص]] از پیامبر نقل کرده‌اند که:
در کتاب [[فیض القدیر]] وجه تشبیه [[اهل بیت]]{{عم}} به [[کشتی نوح]] چنین تبیین شده است: [[نجات]] برای [[اهل]] کشتی از [[قوم نوح]] ثابت است پس مصطفی{{صل}} [با این تشبیه] نجات [[امت]] به واسطه تمسک به اهل بیتش را [[اثبات]] می‌کند و ایشان را راه رسیدن به نجات قرار داده است.
«[[آسمان]] [[سایه]] نینداخته و [[زمین]] برنداشته کسی را که راستگوتر از ابوذر باشد».
[[رسول خدا]] [[دنیا]] و آن چه در دنیا از [[کفر]]، [[گمراهی‌ها]]، [[بدعت‌ها]] و [[هواهای نفسانی]] وجود دارد را به دریایی متلاطم که امواج یک به یک بر روی یکدیگر در [[جوش]] و [[خروش]] هستند و بر بالای این امواج، [[تاریکی]] ابرهایی که بر روی همدیگر انباشته شده‌اند و دور و نزدیک زمین را فرا گرفته است، [[تشبیه]] کردند و تنها راه [[رهایی]] را وابسته به آن [[سفینه]] دانسته‌اند.
هم‌چنین ملاعلی [[قاری]] در المرقاة فی شرح المشکاة عبارت طیّبی را در شرح [[حدیث سفینه]] نقل کرده است<ref>مرقاة المفاتیح، ج۵، ص۶۱۰.</ref>.
[[حافظ]] [[سمهودی]]<ref>وی از فقهاء و محدثین قرن دهم و از معاصرین جلال الدین سیوطی است که در نزد متأخرین اهل سنت ارج و منزلتی فراوان دارد.</ref> نیز درباره حدیث سفینه می‌گوید:
{{عربی|قوله{{صل}}: «مثل [[أهل]] بيتي فيكم مثل سفينة نوح في قومه» الحديث وجهه أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من [[قوم نوح]]{{ع}}،... و محصله الحث على التعلق بحبلهم و حبهم و إعظامهم شكراً لنعمة مشرفهم{{صل}}... فمن أخذ بذلك نجى من [[ظلمات]] المخالفة، و أدى شكر النعمة الوافرة؛ أي: الزائدة، و من [[تخلف]] عنه [[غرق]] في بحار الكفران، و تيّار الطغيان، فاستوجب النيران}}<ref>جواهر العقدین، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref>؛
اما فرمایش [[پیامبر]]{{صل}} که: «مثال [[اهل بیت]] در میان [[مردم]] به [[کشتی نوح]] در [[قوم]] خود است» وجه [[تشبیه]] [[نجات]] است که برای سرنشینان کشتی نوح به آمد وجود و نتیجه [[حدیث]]، تحریک و [[برانگیختن]] [[امت]] است بر [[گرایش]] به ریسمان اهل بیت و [[محبت]] و گرامی‌داشت [[مقام]] آنان به [[پاس]] [[نعمت]] حضور ایشان... هر کس این معنا را به‌دست آورد، از [[تاریکی]] [[مخالفت]] رها شده و [[شکر نعمت]] را ادا نموده است؛ و هر آن‌که از این سفینه جدا شود، در دریای [[کفران]] غرق و به واسطه طغیانش نابود شده و [[عذاب]] [[جهنم]] بر او لازم می‌شود.


[[مناوی]] یکی دیگر از شارحان [[کتاب‌های حدیثی]] [[اهل سنت]] پیرامون حدیث سفینه می‌نویسد:
نتیجۀ [این تشبیه] ایجاد انگیزه برای چنگ زدن به [[محبت اهل بیت]]{{عم}} و ریسمان ایشان، [[بزرگداشت]] ایشان به جهت [[شکر نعمت]] [[تشرف]] ([[مردم]] به [[اسلام]]) و گرفتن [[هدایت]] از علمای اهل بیت است؛ پس هر کس به این [[حدیث]] عمل کند از تاریکی‌های [[مخالفت]] [[نجات یافته]] و شکر نعمت [[متابعت]] را ادا کرده است و کسی که از آن [[تخلف]] کند در دریاهای [[کفران]] و سیل [[سرکشی]] غرق می‌شود و مستحق [[آتش]] می‌گردد<ref>{{عربی|وجه التشبيه: أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح، فأثبت المصطفى{{صل}} لامته بالتمسك بأهل بيته النجاة وجعلهم وصلة إليها. ومحصوله الحث على التعلق بحبهم وحبلهم وإعظامهم شكرا لنعمة مشرفهم والأخذ بهدى علمائهم، فمن أخذ بذلك نجا من ظلمات المخالفة وأدى شكر النعمة المترادفة، ومن تخلف عنه غرق في بحار الكفران وتيار الطغيان فاستحقق النيران}}؛ فیض القدیر، ج۲، ص۶۵۸، حدیث ۲۴۴۲.</ref>.
{{عربی|(إن مثل أهل بيتي) فاطمة وعلي وابنيهما وبنيهما اهل العدل و الديانة (فيكم مثل سفينة نوح من ركبها نجا و من تخلف عنها هلك). وجه التشبيه أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح فأثبت المصطفى{{صل}} لأمته بالتمسك بأهل بيته النجاة و جعلهم وصلة إليها ومحصوله الحث على التعلق بحبهم و حبلهم و إعظامهم شكرا لنعمة مشرفهم والأخذ بهدي علمائهم، فمن أخذ بذلك نجى من ظلمات المخالفة وأدى شكر النعمة المترادفة ومن تخلف عنه غرق في بحار الكفران وتيار الطغيان فاستحق النيران، لما أن بعضهم يوجب النار كما جاء في عدة أخبار، كيف [[وهم]] أبناء ائمة الهدى ومصابيح الدجى الذين احتج [[الله]] بهم على عباده وهم [[فروع]] الشجرة المباركة وبقايا الصفوة الذين أذهب الله عنهم [[الرجس]] وطهرهم وبرأهم من الآفات وافترض مودتهم في كثير من الآيات وهم العروة الوثقى ومعدن التقى}}<ref>فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۶۵۸ – ۶۵۹، ح۲۴۴۲.</ref>؛
وجه [[تشبیه]]، [[نجات]] و ره‌یافتگی است. همان‌طور نیز که سرنشینان [[کشتی نوح]] نجات یافتند، حضرت [[محمد مصطفی]]{{صل}} نیز نجات [[امت]] خود را در گرو [[گرایش]] و [[تمسّک به اهل بیت]] خود قرار داده است. نتیجه و [[هدف]] این [[فرمان]] [[برانگیختن]] امت است بر [[دوستی]] و [[پناه بردن]] به ریسمان نجات [[اهل بیت]] و [[بزرگداشت]] [[مقام]] ایشان به جهت [[سپاس‌گزاری]] و بهره‌برداری از وجود و [[علم]] آنان. هر آن‌که این [[اعمال]] را انجام داد و به آن [[معتقد]] گشت، [[شکر نعمت]] را به جا آورده و از تاریکی‌های [[مخالفت]] [[رهایی]] یافته است و هر آن کس مخالف نمود و از این [[هدایت]] روی گردان شد، در دریای [[ناسپاسی]]، [[حق‌پوشی]] و نابودی [[طغیان]] افتاده و مستحق [[جهنم]] است،؛ چراکه [[دشمنی]] با اهل بیت موجب [[آتش]] است و این [[حقیقت]] [[پیام]] برخی از [[روایات]] است. چطور این‌گونه نباشد و [[حال]] آنکه اهل بیت [[پیشوایان هدایت]] و چراغ‌های درخشنده‌ای هستند که [[خداوند]] بواسطه ایشان بر [[بندگان]] خود [[احتجاج]] می‌کند. آنها شاخه‌های «درخت [[مبارک]]» هستند و باقی‌ماندگان منتخبین [[الهی]] که [[خدا]] از ایشان تمامی [[پلیدی‌ها]] را دور نموده و [[پاکیزگی]] ویژه‌ای را برایشان قرار داده و آنان را از هر گزند و آفتی دور نگاه داشته است، و [[مودّت]] به ایشان را که دوستی توام با عمل است در بسیای از [[آیات قرآن]] [[واجب]] نمود و آنان را ریسمان مطمئن و سرچشمه [[تقوا]] معرفی کرده است.


این شرح در صواعق محرقه و کتاب‌های دیگر نیز وجود دارد<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۶ – ۴۴۷؛ همچنین ر.ک: التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج۱، ص۶۹۶.</ref>.
[[اهل سنت]] معترفند که بر اساس این حدیث فقط اهل بیت{{عم}} راه نجات هستند، و برای نجات از هلاکت و غرق در دریای [[ضلالت]] و [[شقاوت]] باید با [[تمسک به اهل بیت]]{{عم}} و سوار شدن بر این [[کشتی نجات]]، خود را به [[ساحل]] [[امن]] رساند.
حاصل آن‌که یگانه راه [[نجات]] و [[رستگاری]]، [[متابعت]] از گفتار و [[کردار]] [[اهل بیت]]{{عم}} است. بدین روی اهل بیت{{عم}} باید [[معصوم]] باشند؛ چراکه در غیر این صورت ممکن است به عمد و یا از روی [[سهو]] [[منحرف]] گردند و [[پیروان]] خود را نیز [[گمراه]] کنند. مگر می‌شود یگانه [[وسیله نجات]] [[امت]] منحرف گردد؟! خیر؛ زیرا [[گمراهی]] و [[انحراف]] در [[کشتی نجات]] [[بشر]] امکان ندارد.


'''[[شبهه]] [[فخر رازی]]''': فخر رازی برای انحراف اذهان از یگانه راه نجات [[بشریت]]، با [[کلامی]] عوام‌فریبانه دست به کم‌رنگ جلوه دادن [[مقام]] کشتی نجات می‌زند. او می‌گوید:
عدۀ کثیری از بزرگان حدیث [[سنی]] این حدیث را [[روایت]] کرده‌اند. [[احمد بن حنبل]]، [[ابوبکر بزار]]، [[خطیب بغدادی]]، [[فخر رازی]]، [[ذهبی]] و [[ابن حجر عسقلانی]]، از جمله کسانی هستند که [[حدیث سفینه]] را روایت کرده‌اند. [[سیوطی]] در مورد [[سند حدیث سفینه]] می‌گوید: {{عربی|اخرج أبو يعلي والبزار والحاكم عن أبي ذر}}<ref>الخصائص الکبری، ج۲، ص۳۹۵.</ref>؛ [[ابویعلی]]، بزار و [[حاکم]] این [[حدیث]] را از [[ابوذر]] نقل کرده‌اند. [[ابن حجر]] مکی می‌نویسد:
{{عربی|سمعت بعض المذكرين قال: إنه{{صل}} قال: {{متن حدیث|‌مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَ فِيهَا نَجَا}} و قال{{صل}}: {{متن حدیث |أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُمْ‌}}<ref>تفسیر الرازی، ج۲۷، ص۱۶۷.</ref>؛
{{عربی|جاء من طرق عديدة يقوي بعضها بعضا}}<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۵.</ref>؛ این حدیث به طرق متعددی نقل شده که برخی طرق برخی دیگر را تقویت می‌کند. [[حاکم نیشابوری]] هم می‌گوید: {{عربی|صحيح على شرط مسلم}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳، حدیث ۳۳۱۲.</ref>.
شنیدم یکی از وعّاظ می‌گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: مَثَلِ اهل بیت من مانند [[کشتی نوح]] است. هر کس بر آن وارد شود نجات می‌یابد. هم‌چنین [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[اصحاب]] من به مانند [[ستارگان]] هستند که به هر کدام [[اقتدا]] کنید [[هدایت یافته]] اید.


فخر رازی در ادامه می‌افزاید:
[[خطیب]] تبریزی در کتاب [[مشکاة المصابیح]]<ref>مشکاة المصابیح، ج۳، ص۳۴۸، حدیث ۶۱۷۴.</ref> حدیث را به [[احمد بن حنبل]] نسبت می‌دهد و از او نقل می‌کند. شیخ [[ناصر الدین البانی]] که یکی از محدثین معاصر [[اهل سنت]] است، در تحقیق کتاب مشکاة متذکر می‌شود که بر اساس نقل خطیب تبریزی باید [[حدیث سفینه]] در [[مسند احمد]] آمده باشد، اما در چاپ‌های موجود از مسند احمد این حدیث وجود ندارد. همچنین در کتاب [[الصواعق المحرقة]] این حدیث به [[صحیح مسلم]] نسبت داده شده است<ref>الصواعق المحرقه، ج۲، ص۴۴۵.</ref> در حالی که در چاپ‌های موجود کتاب مسلم حدیث سفینه حذف شده است.
{{عربی|و نحن الآن في بحر التكليف وتضربنا أمواج الشبهات والشهوات و راكب البحر يحتاج إلى أمرين أحدهما: السفينة الخالية عن العيوب والثقب، والثاني: الكواكب الظاهرة الطالعة النيرة، فإذا ركب تلك السفينة و وقع نظره على تلك الكواكب الظاهرة كان رجاء السلامة غالباً، فكذلك ركب أصحابنا أهل السنة سفينة حب آل محمد و وضعوا أبصارهم على نجوم الصحابة فرجوا من الله تعالى أن يفوزوا بالسلامة والسعادة في الدنيا والآخرة}}<ref>تفسیر الرازی، ج۲۷، ص۱۶۷.</ref>؛
در [[حال]] حاضر، ما در دریای [[تکلیف]] قرار گرفته‌ایم و امواج [[شبهات]] و [[شهوات]] بر ما می‌تازد و کسی که ره‌پیمای دریاست محتاج دو امر است: نخست کشتی سالم، دوم ستارگان درخشنده تا با [[سوار شدن]] بر کشتی و نگاه به آن ستارگان به [[سلامت]] از این دریا بگذرد، همان‌طوری که [[اهل سنت]] سوار بر کشتی [[محبت]] [[آل محمد]] شده‌اند و چشم خود را به [[ستارگان]]، یعنی [[صحابه]] دوخته‌اند و امیدوارند که [[خداوند]] آنها را [[رستگاری]] و [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] نائل گرداند.
عجیب است که [[فخر رازی]] مطلبی به این بااهمیّتی را به گفتار [[وعاظ]] [[منبر]] مستند می‌کند. وی سپس در راستای کاستن از اهمیت [[حدیث سفینه]]، [[حدیث]] جعلی {{عربی|أصحابي كالنجوم}}<ref>نگارنده کتابی ویژه این حدیث تألیف نموده و انظار بزرگان اهل سنت را در جعلی بودن آن آورده است.</ref> را در کنار آن مطرح می‌کند و با [[تمثیل]] در صدد پیوند زدن [[اهل بیت]]{{عم}} به صحابه است!


عجیب‌تر از گفتار او سخن [[ابن حجر هیتمی]] در کتاب صواعق محرقه است که می‌نویسد:
اما علی‌رغم این تصرفات، حدیث سفینه از حیث سند و دلالت بسیار محکم است و اهل سنت نمی‌توانند در آن مناقشه کنند.
«ما حدیث سفینه را - که سندهای مختلفی دارد - قبول داریم {{عربی|و جاء من طرق عديدة يقوي بعضها بعضا إنما مثل أهل بيتي فيكم}}<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۵-۴۴۶.</ref>، اما [[شیعیان اهل بیت]] و کسانی که در [[کشتی نجات]] سوار شده‌اند ما [[اهل تسنن]] هستیم»<ref>{{عربی|و شيعته هم أهل السنة، لأنهم الذين احبوهم}}؛ الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۹.</ref>. در ادامه [[شیعیان]] را [[پیروان اهل بیت]] نمی‌داند.
این حدیث نیز به خوبی گویای [[اصل دین بودن امامت]] است و [[امامت اهل بیت]]{{عم}} و حقانیت شیعه را [[اثبات]] می‌کند. [[مرحوم علامه حلی]] نقل فرموده است که روزی از [[خواجه نصیر الدین طوسی]] رحمه الله پرسیدند: «دلیل شما بر امامت اهل بیت{{عم}} چیست؟» ایشان در پاسخ گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|ستفترق امتي على ثلاث وسبعين فرقة، واحدة منها ناجية والباقي في النار، وقد عين{{صل}} الفرقة الناجية والهالكة في حديث آخر صحيح متفق عليه وهو قوله{{صل}}: مثل [[أهل]] بيتي كمثل سفينة نوح من ركبها نجا ومن [[تخلف]] عنها [[غرق]]، فوجدنا الفرقة الناجية هي الفرقة الإمامية لأنهم باينوا جميع المذاهب وجميع المذاهب قد اشتركت في اصول العقائد}}؛ به زودی امتم به هفتاد و سه [[فرقه]] متفرق خواهند شد، یک فرقه [[نجات]] می‌یابد و مابقی در [[آتش]] هستند و [[رسول خدا]]{{صل}} فرقۀ [[نجات یافته]] و هلاک شده را در [[حدیث]] صحیحی که مورد اتفاق است معین نمودند، [آن جا] که فرمود: مثل [[اهل بیت]] من مانند [[سفینه نوح]] است هر کس بر آن سوار شود [[نجات]] می‌یابد و هر کس [[تخلف]] کند غرق می‌شود.
پس درباره این که اهل بیت یگانه [[وسیله نجات]] [[امت]] هستند نزاعی و اختلافی وجود ندارد.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام]]، ج۲، ص ۱۴۳-۱۴۸.</ref>.
پس ما فرقۀ نجات یافته را فرقۀ [[امامیه]] یافتیم؛ زیرا آن با جمیع [[مذاهب]] که در اصول [[عقائد]] مشترکند، تفاوت دارد.


و [[رسول خدا]]{{صل}} ضمن [[حدیث سفینه]] فرمود: {{متن حدیث|ومن تخلف عنها هلك}}<ref>منهاج الکرامة، ص۴۹؛ ر.ک: شرح منهاج الکرامه، ج۱، ص۱۲۴.</ref>؛ هر کس از اهل بیت{{عم}} تخلف کند هلاک می‌شود.
با ضمیمه این دو حدیث به یکدیگر [[امامت اهل بیت]]{{عم}} و [[اهل]] نجات بودن [[پیروان]] ایشان به روشنی [[اثبات]] می‌شود. اما [[اهل سنت]] که چاره‌ای جز پذیرش سند و دلالت روشن حدیث سفینه ندارند. جهت بر [[حق]] جلوه دادن خود ادعا کرده‌اند که [[پیروان واقعی اهل بیت]]{{عم}} آنانند و ادعای [[شیعیان]] مبنی بر [[پیروی از اهل بیت]]{{عم}} [[دروغ]] است. برخی دیگر [[محبت اهل بیت]]{{عم}} را راه نجات معرفی می‌کنند و مدعی [[دوستی با اهل بیت]]{{عم}} هستند. [[ابن حجر هیتمی]] در مورد دلالت حدیث سفینه می‌گوید: {{متن حدیث|ووجه تشبيههم بالسفينة فيما مر أن من أحبهم وعظمهم شكرا لنعمة مشرفهم وأخذ بهدى علمائهم نجا من ظلمة المخالفات!}}<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۶.</ref>.
علت تشبیه اهل بیت به کشتی [در آن [[حدیثی]] که گذشت] این است که هر کسی ایشان را [[دوست]] بدارد و بزرگ بشمارد به خاطر [[سپاسگزاری]] از [[نعمت]] وجودشان و به [[هدایت]] [[علماء]] ایشان [[گرایش]] نماید، از [[گمراهی]] سرپیچی‌ها نجات می‌یابد! اما روشن است که [[محبت]]، بدون [[تبعیت]]، معنا ندارد و برای نجات از هلاکت کافی نیست<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۳۰۹۹. </ref>.
== بررسی سندی ==
[[حاکم نیشابوری]] در مستدرک به دو طریق این حدیث را نقل کرده است:
'''سند یکم:''' این خبر از [[میمون بن اسحاق هاشمی]]، از [[احمد بن عبدالجبار]]، از [[یونس بن بکیر]]، از [[مفضل بن صالح]]، از ابواسحاق، از [[حنش کنانی]] به ما رسیده است که [[ابوذر غفاری]] در حالی که درِ [[کعبه]] را گرفته بود و خود را معرفی می‌کرد چنین می‌گفت: {{متن حدیث|سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ‌{{صل}} يَقُولُ: مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ‌}}. {{عربی|هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج٢، ص٣۴٣.</ref>؛ ای [[مردمان]]! هرکس مرا می‌شناسد پس من همانم. اگر نمی‌شناسد بداند که من [[ابوذر]] هستم. شنیدم [[رسول خدا]] می‌فرمود: مَثَل [[اهل بیت]] من در میان شما مانند [[کشتی نوح]] است که هر که در آن کشتی سوار شد [[نجات]] یافت، و هر کس از آن سر باز زد غرق شد و به هلاکت رسید. این [[حدیث]] بنا بر مبانی رجالی مسلم صحیح است و حال آن‌که این حدیث را [[بخاری]] و مسلم نیاورده‌اند.
'''سند دوم:''' [[احمد بن جعفر]] فرزند حمدان که [[زاهد]] [[شهر]] [[بغداد]] بود، از [[عباس بن ابراهیم قراطیسی]]، از [[محمد بن اسماعیل أحمسی]]، از [[مفضل بن صالح]]، از ابواسحاق، از حنش کنانی به ما خبر داد که ابوذر در حالی که در [[کعبه]] را گرفته بود و خود را معرفی می‌کرد، می‌گفت: {{متن حدیث|سمعت النبي يقول: ألا إن مثل أهل بيتي فيكم مثل سفينة نوح من قومه، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ}}<ref>المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref>.
[[حاکم نیشابوری]] سند نخست را بنابر مبنای مسلم صحیح دانسته است، اما نسبت به سند دوم سکوت می‌کند.
اینکه حاکم، سندی را صحیح و درباره سند دیگر سکوت می‌کند، نشانه دقت او در مباحث سندی است. بنابراین متهم ساختن وی به [[تساهل]] از سوی متعصبین [[اهل سنت]] صحیح نیست<ref>تردیدی نیست که حاکم نیشابوری از بزرگان علماء اهل سنت در حدیث و رجال است؛ اما برخی از متعصبین اهل سنت به علت این که حاکم قسمتی از فضائل و مناقب امیرالمؤمنین{{ع}} را که بخاری و مسلم در کتابشان نیاورده‌اند و با مبانی رجالی آنها سازگاری داشته است، ذکر می‌کند و بنابر مبنای بخاری و مسلم مهر صحت را بر سند آن احادیث می‌زند بر علیه او سخن گفته‌اند. از جمله احادیثی که حاکم از صحت آنها دفاع کرده حدیث «طیر مشوی» است که متعصبین را چنان عصبانی کرده که او را مورد شتم و ضرب قرار دادند، تا جایی که باعث شدند او از محافل علمی کنار بگیرد و خانه‌نشین شود.</ref>.
جناب [[ابوذر]] این [[حدیث]] را در زمانی نقل می‌کند که اختناق شدیدی در [[بلاد اسلامی]] [[حاکم]] است، در نتیجه نقل [[حدیث سفینه]] به صورت علنی گویای دو [[حقیقت]] مهم است: نخست [[شهرت]] و اهمیت حدیث سفینه، و دیگری [[شهامت]] و [[شجاعت]] [[ابوذر غفاری]] در بیان [[فضائل]] و [[مناقب اهل بیت]]{{عم}}.
[[ابن حجر]] مکی با وجود تعصّبش، به صحت حدیث سفینه [[اقرار]] می‌کند. وی می‌نویسد: {{عربی|صح حديث إن مثل أهل بيتي}}<ref>شرح القصیدة الهمزیة، ص۲۷۹.</ref>. [[احمد زینی دحلان]] که در [[سرزمین حجاز]] [[فقیه]] بزرگ [[زمان]] خود بوده است درباره حدیث سفینه می‌گوید: {{عربی|صح عنه{{صل}} من طرق كثيرة}}<ref>الفتح المبین فی فضائل الخلفاء الراشدین وأهل البیت الطاهرین، باب فضائل اهل البیت. این کتاب در حاشیه سیره دحلانیه چاپ شده است. ر.ک: نفحات الأزهار، ج۴، ص۱۱۷.</ref>؛ صحت حدیث سفینه به سندهای فراوانی ثابت شده است.
پس به اقرار [[علماء]] بزرگ [[اهل سنت]]، حدیث سفینه به [[یقین]] از [[پیامبر خدا]]{{صل}} صادر شده است<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲]]، ص ۱۳۵-۱۴۳.</ref>.
=== [[شناخت]] راویان ===
علاوه بر ابوذر، برخی از [[صحابه]] دیگر نیز [[حدیث ثقلین]] را نقل کرده‌اند که اسامی عده‌ای از آنان را ذکر می‌کنیم:
# [[امیر المؤمنین]]{{ع}}؛
# [[عبدالله بن عباس]]؛
# [[ابوطفیل عامر بن واثله]]؛
# [[انس بن مالک]]؛
# [[عبد الله بن زبیر]]؛
# [[ابو سعید خدری]]؛
# [[سلمة بن اکوع]].
نام برخی از راویان بزرگی که در قرن‌های متمادی حدیث سفینه را در معتبر‌ترین کتاب‌های اهل سنت نقل کرده‌اند، عبارت است از:
# [[امام شافعی]]؛
# [[احمد بن حنبل]]؛
# [[محمد بن جریر طبری]]؛
# [[ابوداوود]]؛
# [[ابوبکر بزار]]؛
# [[ابن مردویه]]؛
# [[ابونعیم اصفهانی]]؛
# [[خطیب بغدادی]]؛
# [[ابویعلی موصلی]]؛
# [[ابوالقاسم طبرانی]]؛
# [[فخر رازی]]؛
# [[ابن حجر عسقلانی]]؛
# [[ابن حجر مکی]]؛
# [[جلال الدین سیوطی]]؛
# [[شیخ احمد زینی دحلان]].
[[مسلم بن حجاج]] صاحب کتاب صحیح را نیز می‌توان از راویان این حدیث به شمار آورد؛ چراکه این حدیث را در چند کتاب به او نسبت داده‌اند<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۵؛ مرآة المؤمنین فی مناقب آل سید المرسلین - مخطوط.</ref>، لکن افسوس که [[حدیث سفینه]] در هیچ‌یک از چاپ‌های موجود کتاب وی وجود ندارد و بعید نیست که این [[حدیث]] را در خلال قرون متمادی از کتاب مسلم حذف کرده باشند!<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)| جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲]]، ص ۱۳۵-۱۴۳.</ref>
== شرح حدیث ==
یکی از [[عالمان]] بزرگی که اهل سنت در قرن‌های اخیر به او اعتماد داشته و [[کلام]] او را نقل می‌کنند، طیّبی صاحب الکاشف است. او در شرح حدیث سفینه می‌نویسد: «گرفتن درِ [[کعبه]] توسط [[ابوذر]] که راوی حدیث است، تأکیدی بر [[اثبات]] [[حدیث]] است و حضور علنی او در [[خانه خدا]] و در برابر [[مردم]]، نشانگر اهمیت دادن ابوذر به [[روایت]] خویش است تا این که مردم به آن حدیث [[گرایش]] پیدا کرده و به آن روی آوردند. طیّبی در ادامه می‌گوید: {{عربی|و في رواية أخرى له يقول: «من عرفني قد عرفني و من أنكرني فأنا أبوذر، سمعت النبي{{صل}} يقول: «ألا إن مثل أهل بيتي» أراد بقوله «فأنا أبوذر»... ما أظلت الخضراء ولا أقلت الغبراء أصدق من أبي ذر؛ شبه الدنيا وما فيها من الكفر والضلالات والبدع والأهواء الزائغة ببحر لجي يغشاه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمات بعضها فوق بعض وقد أحاط بأكنافه الأرض و أطرافه الأرض كلها و ليس منه خلاص و لا مناص إلا تلك السفينة}}<ref>شرح الطیبی علی مشکاة المصابیح، ج۱۱، ص۳۱۶، ش۶۱۸۳.</ref>.
و در روایتی دیگر ابوذر گفت: هر کس مرا می‌شناسد که می‌شناسد و هر آن‌که نمی‌شناسد بداند که من ابوذر هستم. شنیدم از [[پیامبر]]{{صل}} که می‌فرمود: «بدانید که مثل [[اهل بیت]] من.»... وی با گفتن «من ابوذر هستم»... می‌خواست به همان [[حدیثی]] اشاره کند که عام و خاص از پیامبر نقل کرده‌اند که: «[[آسمان]] [[سایه]] نینداخته و [[زمین]] برنداشته کسی را که راستگوتر از ابوذر باشد». [[رسول خدا]] [[دنیا]] و آنچه در دنیا از [[کفر]]، [[گمراهی‌ها]]، [[بدعت‌ها]] و [[هواهای نفسانی]] وجود دارد را به دریایی متلاطم که امواج یک به یک بر روی یکدیگر در جوش و خروش هستند و بر بالای این امواج، [[تاریکی]] ابرهایی که بر روی همدیگر انباشته شده‌اند و دور و نزدیک زمین را فرا گرفته است، تشبیه کردند و تنها راه [[رهایی]] را وابسته به آن [[سفینه]] دانسته‌اند.
هم‌چنین ملاعلی [[قاری]] در المرقاة فی شرح المشکاة عبارت طیّبی را در شرح [[حدیث سفینه]] نقل کرده است<ref>مرقاة المفاتیح، ج۵، ص۶۱۰.</ref>. حافظ سمهودی<ref>وی از فقهاء و محدثین قرن دهم و از معاصرین جلال الدین سیوطی است که در نزد متأخرین اهل سنت ارج و منزلتی فراوان دارد.</ref> نیز درباره حدیث سفینه می‌گوید: {{عربی|قوله{{صل}}: «مثل أهل بيتي فيكم مثل سفينة نوح في قومه» الحديث وجهه أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح{{ع}}،... و محصله الحث على التعلق بحبلهم و حبهم و إعظامهم شكراً لنعمة مشرفهم{{صل}}... فمن أخذ بذلك نجى من ظلمات المخالفة، و أدى شكر النعمة الوافرة؛ أي: الزائدة، و من تخلف عنه غرق في بحار الكفران، و تيّار الطغيان، فاستوجب النيران}}<ref>جواهر العقدین، ص۲۶۳-۲۶۴.</ref>؛ اما فرمایش [[پیامبر]]{{صل}} که: «مثال [[اهل بیت]] در میان [[مردم]] به [[کشتی نوح]] در [[قوم]] خود است» وجه تشبیه [[نجات]] است که برای سرنشینان کشتی نوح به آمد وجود و نتیجه [[حدیث]]، تحریک و برانگیختن [[امت]] است بر [[گرایش]] به ریسمان اهل بیت و [[محبت]] و گرامی‌داشت مقام آنان به پاس [[نعمت]] حضور ایشان... هر کس این معنا را به‌دست آورد، از [[تاریکی]] [[مخالفت]] رها شده و [[شکر نعمت]] را ادا نموده است؛ و هر آن‌که از این سفینه جدا شود، در دریای کفران غرق و به واسطه طغیانش نابود شده و [[عذاب]] [[جهنم]] بر او لازم می‌شود.
مناوی یکی دیگر از شارحان کتاب‌های حدیثی [[اهل سنت]] پیرامون حدیث سفینه می‌نویسد: {{عربی|(إن مثل أهل بيتي) فاطمة وعلي وابنيهما وبنيهما اهل العدل و الديانة (فيكم مثل سفينة نوح من ركبها نجا و من تخلف عنها هلك). وجه التشبيه أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح فأثبت المصطفى{{صل}} لأمته بالتمسك بأهل بيته النجاة و جعلهم وصلة إليها ومحصوله الحث على التعلق بحبهم و حبلهم و إعظامهم شكرا لنعمة مشرفهم والأخذ بهدي علمائهم، فمن أخذ بذلك نجى من ظلمات المخالفة وأدى شكر النعمة المترادفة ومن تخلف عنه غرق في بحار الكفران وتيار الطغيان فاستحق النيران، لما أن بعضهم يوجب النار كما جاء في عدة أخبار، كيف وهم أبناء ائمة الهدى ومصابيح الدجى الذين احتج الله بهم على عباده وهم فروع الشجرة المباركة وبقايا الصفوة الذين أذهب الله عنهم [[الرجس]] وطهرهم وبرأهم من الآفات وافترض مودتهم في كثير من الآيات وهم العروة الوثقى ومعدن التقى}}<ref>فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۶۵۸ – ۶۵۹، ح۲۴۴۲.</ref>؛ وجه تشبیه، [[نجات]] و ره‌یافتگی است. همان‌طور نیز که سرنشینان [[کشتی نوح]] نجات یافتند، حضرت [[محمد مصطفی]]{{صل}} نیز نجات [[امت]] خود را در گرو [[گرایش]] و [[تمسّک به اهل بیت]] خود قرار داده است. نتیجه و [[هدف]] این [[فرمان]] برانگیختن امت است بر [[دوستی]] و پناه بردن به ریسمان نجات [[اهل بیت]] و [[بزرگداشت]] مقام ایشان به جهت [[سپاس‌گزاری]] و بهره‌برداری از وجود و [[علم]] آنان. هر آن‌که این [[اعمال]] را انجام داد و به آن [[معتقد]] گشت، [[شکر نعمت]] را به جا آورده و از تاریکی‌های [[مخالفت]] [[رهایی]] یافته است و هر آن کس مخالف نمود و از این [[هدایت]] روی گردان شد، در دریای [[ناسپاسی]]، حق‌پوشی و نابودی [[طغیان]] افتاده و مستحق [[جهنم]] است،؛ چراکه [[دشمنی]] با اهل بیت موجب [[آتش]] است و این [[حقیقت]] [[پیام]] برخی از [[روایات]] است. چطور این‌گونه نباشد و حال آنکه اهل بیت پیشوایان هدایت و چراغ‌های درخشنده‌ای هستند که [[خداوند]] به‌واسطه ایشان بر [[بندگان]] خود [[احتجاج]] می‌کند. آنها شاخه‌های «درخت [[مبارک]]» هستند و باقی‌ماندگان منتخبین [[الهی]] که [[خدا]] از ایشان تمامی [[پلیدی‌ها]] را دور نموده و [[پاکیزگی]] ویژه‌ای را برایشان قرار داده و آنان را از هر گزند و آفتی دور نگاه داشته است، و [[مودّت]] به ایشان را که دوستی توام با عمل است در بسیای از [[آیات قرآن]] [[واجب]] نمود و آنان را ریسمان مطمئن و سرچشمه [[تقوا]] معرفی کرده است. این شرح در صواعق محرقه و کتاب‌های دیگر نیز وجود دارد<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۶ – ۴۴۷؛ همچنین ر.ک: التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج۱، ص۶۹۶.</ref>.
حاصل آن‌که یگانه راه [[نجات]] و [[رستگاری]]، متابعت از گفتار و [[کردار]] [[اهل بیت]]{{عم}} است. بدین روی اهل بیت{{عم}} باید [[معصوم]] باشند؛ چراکه در غیر این صورت ممکن است به عمد و یا از روی [[سهو]] [[منحرف]] گردند و [[پیروان]] خود را نیز [[گمراه]] کنند. مگر می‌شود یگانه وسیله نجات [[امت]] منحرف گردد؟! خیر؛ زیرا [[گمراهی]] و [[انحراف]] در کشتی نجات [[بشر]] امکان ندارد<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲]]، ص ۱۴۳-۱۴۸.</ref>.
== [[شبهه]] [[فخر رازی]] ==
فخر رازی برای انحراف اذهان از یگانه راه نجات [[بشریت]]، با [[کلامی]] عوام‌فریبانه دست به کم‌رنگ جلوه دادن مقام کشتی نجات می‌زند. او می‌گوید: {{عربی|سمعت بعض المذكرين قال: إنه{{صل}} قال:}} {{متن حدیث|‌مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَ فِيهَا نَجَا}} {{عربی|و قال{{صل}}}}: {{متن حدیث |أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُمْ‌}}<ref>تفسیر الرازی، ج۲۷، ص۱۶۷.</ref>؛ شنیدم یکی از وعّاظ می‌گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: مَثَلِ اهل بیت من مانند [[کشتی نوح]] است. هر کس بر آن وارد شود نجات می‌یابد. هم‌چنین [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[اصحاب]] من به مانند [[ستارگان]] هستند که به هر کدام [[اقتدا]] کنید هدایت یافته‌اید.
فخر رازی در ادامه می‌افزاید: {{عربی|و نحن الآن في بحر التكليف وتضربنا أمواج الشبهات والشهوات و راكب البحر يحتاج إلى أمرين أحدهما: السفينة الخالية عن العيوب والثقب، والثاني: الكواكب الظاهرة الطالعة النيرة، فإذا ركب تلك السفينة و وقع نظره على تلك الكواكب الظاهرة كان رجاء السلامة غالباً، فكذلك ركب أصحابنا أهل السنة سفينة حب آل محمد و وضعوا أبصارهم على نجوم الصحابة فرجوا من الله تعالى أن يفوزوا بالسلامة والسعادة في الدنيا والآخرة}}<ref>تفسیر الرازی، ج۲۷، ص۱۶۷.</ref>؛ در حال حاضر، ما در دریای [[تکلیف]] قرار گرفته‌ایم و امواج [[شبهات]] و [[شهوات]] بر ما می‌تازد و کسی که ره‌پیمای دریاست محتاج دو امر است: نخست کشتی سالم، دوم ستارگان درخشنده تا با سوار شدن بر کشتی و نگاه به آن ستارگان به [[سلامت]] از این دریا بگذرد، همان‌طوری که [[اهل سنت]] سوار بر کشتی [[محبت]] [[آل محمد]] شده‌اند و چشم خود را به [[ستارگان]]، یعنی [[صحابه]] دوخته‌اند و امیدوارند که [[خداوند]] آنها را [[رستگاری]] و سعادت دنیا و [[آخرت]] نائل گرداند.
عجیب است که [[فخر رازی]] مطلبی به این بااهمیّتی را به گفتار وعاظ [[منبر]] مستند می‌کند. وی سپس در راستای کاستن از اهمیت [[حدیث سفینه]]، [[حدیث]] جعلی {{عربی|أصحابي كالنجوم}}<ref>نگارنده کتابی ویژه این حدیث تألیف نموده و انظار بزرگان اهل سنت را در جعلی بودن آن آورده است.</ref> را در کنار آن مطرح می‌کند و با تمثیل در صدد پیوند زدن [[اهل بیت]]{{عم}} به صحابه است!
عجیب‌تر از گفتار او سخن [[ابن حجر هیتمی]] در کتاب صواعق محرقه است که می‌نویسد: «ما حدیث سفینه را - که سندهای مختلفی دارد - قبول داریم {{عربی|و جاء من طرق عديدة يقوي بعضها بعضا إنما مثل أهل بيتي فيكم}}<ref>الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۵-۴۴۶.</ref>، اما شیعیان اهل بیت و کسانی که در کشتی نجات سوار شده‌اند ما [[اهل تسنن]] هستیم»<ref>{{عربی|و شيعته هم أهل السنة، لأنهم الذين احبوهم}}؛ الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۹.</ref>. در ادامه [[شیعیان]] را [[پیروان اهل بیت]] نمی‌داند.
پس درباره این که اهل بیت یگانه وسیله نجات [[امت]] هستند نزاعی و اختلافی وجود ندارد<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲]]، ص ۱۴۳-۱۴۸.</ref>.
== [[تأویل]] حدیث توسط [[فخر رازی]] ==
فخر رازی جهت توجیه [[عقاید]] خویش، دست به تأویل حدیث زده و گفته است: کسی که به کشتی سوار می‌شود به دو چیز نیاز دارد یک کشتی بدون [[عیب]] ونقص و دوم ستاره‌های ظاهر و [[نورانی]] و [[روشنایی]] بخش پس چنان چه آن کشتی را سوار شد و به آن ستاره‌های آشکار نگاه دوخت [[امید]] سلامتش می‌رود پس به همین جهت همراهان [[سنی]] ما بر کشتی [[دوستی]] [[آل محمد]] سوار شده و به ستارۀ [[صحابه]] [[چشم]] دوخته‌اند و از [[خدای تعالی]] امید [[رستگاری]] و [[سلامت]] و [[سعادت]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] دادند<ref>{{عربی|راكب البحر يحتاج إلى أمرين، أحدهما: السفينة الخالية عن العيوب والثقب. والثاني: الكواكب الظاهرة الطالعة النيرة، فإذا ركب تلك السفينة ووقع نظره على تلك الكواكب الظاهرة، كان رجاء السلامة غالبا، فكذلك ركب أصحابنا أهل السنة حب آل محمد ووضعوا أبصارهم على نجوم الصحابة، فرجوا من الله تعالى أن يفوزوا بالسلامة والسعادة في الدنيا والآخرة}}؛ تفسیر کبیر، ج۲۷، ص۵۹۶.</ref>. وی مدعی شده که براساس [[حدیث]] {{متن حدیث|أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُمْ‌}}. کشتی [[اهل بیت]] برای حرکت در مسیر [[نجات]] به کمک نجوم احتیاج دارد، پس همان طور که اهل بیت{{عم}} کشتی نجات [[امت]] هستند، [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} نیز وسیله نجاتند.
در پاسخ [[فخر رازی]] باید گفت:
# بزرگانی از [[اهل سنت]] مثل [[احمد بن حنبل]] و دیگران حدیث «[[اصحابی کالنجوم]]» را [[ضعیف]] دانسته‌اند<ref>در تحقیق این حدیث ساختگی رسالۀ مستقلی تألیف کرده‌ایم و منتشر شده است.</ref>. [[ابن تیمیه]] در این باره می‌گوید: اما [[روایت]] {{متن حدیث|أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ...‌}} ضعیف است و [[اهل حدیث]] آن را ضعیف دانسته‌اند... و آن در کتاب‌های حدیثی مورد اعتماد [و معتبر] وجود ندارد<ref>{{عربی|وأما قوله: أصحابي... فهذا الحديث ضعيف ضعفه أهل الحديث... وليس هو في كتب الحديث المعتمدة}}؛ منهاج السنة، ج۸، ص۲۵۷.</ref>.
# بر فرض پذیرش صحت این حدیث، [[ستارگان]] در [[روز]] هیچ نقشی در جهت یابی کشتی ندارند.
# بر فرض این که کشتی فقط به هنگام شب حرکت کند باز هم هر ستاره‌ای نمی‌تواند راهنمای آن باشد.
حاصل آنکه براساس [[حدیث سفینه]]، پذیرش [[امامت اهل بیت پیامبر]]{{صل}} تنها راه نجات است و این موضوع بیان گر اصل دین بودن مسأله [[امامت]] است<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱]]، ص ۳۰۹۹. </ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:Jawahir-kalam-1.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱ (کتاب)|'''جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۱''']]
# [[پرونده:Jawahir-kalam-2.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|'''جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲''']]
# [[پرونده:Jawahir-kalam-2.jpg|22px]] [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲ (کتاب)|'''جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
خط ۴۸: خط ۱۱۵:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:حدیث سفینه نوح]]
[[رده:احادیث امامت]]
[[رده:احادیث نامدار]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۹

وجه تشبیه اهل بیت(ع) به کشتی نوح

در این آیات تصریح شده که برای امت نوح هیچ پناهگاهی جز کشتی وجود ندارد، و رابطۀ پدر و فرزندی هم بدون ایمان نجات بخش نیست، همچنین امت رسول خدا(ص) نیز برای نجات از هلاکت، ضلالت و شقاوت باید کشتی اهل بیت(ع) را بیابند و با سوار شدن بر آن به ساحل نجات برسند.

در کتاب فیض القدیر وجه تشبیه اهل بیت(ع) به کشتی نوح چنین تبیین شده است: نجات برای اهل کشتی از قوم نوح ثابت است پس مصطفی(ص) [با این تشبیه] نجات امت به واسطه تمسک به اهل بیتش را اثبات می‌کند و ایشان را راه رسیدن به نجات قرار داده است.

نتیجۀ [این تشبیه] ایجاد انگیزه برای چنگ زدن به محبت اهل بیت(ع) و ریسمان ایشان، بزرگداشت ایشان به جهت شکر نعمت تشرف (مردم به اسلام) و گرفتن هدایت از علمای اهل بیت است؛ پس هر کس به این حدیث عمل کند از تاریکی‌های مخالفت نجات یافته و شکر نعمت متابعت را ادا کرده است و کسی که از آن تخلف کند در دریاهای کفران و سیل سرکشی غرق می‌شود و مستحق آتش می‌گردد[۱].

اهل سنت معترفند که بر اساس این حدیث فقط اهل بیت(ع) راه نجات هستند، و برای نجات از هلاکت و غرق در دریای ضلالت و شقاوت باید با تمسک به اهل بیت(ع) و سوار شدن بر این کشتی نجات، خود را به ساحل امن رساند.

عدۀ کثیری از بزرگان حدیث سنی این حدیث را روایت کرده‌اند. احمد بن حنبل، ابوبکر بزار، خطیب بغدادی، فخر رازی، ذهبی و ابن حجر عسقلانی، از جمله کسانی هستند که حدیث سفینه را روایت کرده‌اند. سیوطی در مورد سند حدیث سفینه می‌گوید: اخرج أبو يعلي والبزار والحاكم عن أبي ذر[۲]؛ ابویعلی، بزار و حاکم این حدیث را از ابوذر نقل کرده‌اند. ابن حجر مکی می‌نویسد: جاء من طرق عديدة يقوي بعضها بعضا[۳]؛ این حدیث به طرق متعددی نقل شده که برخی طرق برخی دیگر را تقویت می‌کند. حاکم نیشابوری هم می‌گوید: صحيح على شرط مسلم[۴].

خطیب تبریزی در کتاب مشکاة المصابیح[۵] حدیث را به احمد بن حنبل نسبت می‌دهد و از او نقل می‌کند. شیخ ناصر الدین البانی که یکی از محدثین معاصر اهل سنت است، در تحقیق کتاب مشکاة متذکر می‌شود که بر اساس نقل خطیب تبریزی باید حدیث سفینه در مسند احمد آمده باشد، اما در چاپ‌های موجود از مسند احمد این حدیث وجود ندارد. همچنین در کتاب الصواعق المحرقة این حدیث به صحیح مسلم نسبت داده شده است[۶] در حالی که در چاپ‌های موجود کتاب مسلم حدیث سفینه حذف شده است.

اما علی‌رغم این تصرفات، حدیث سفینه از حیث سند و دلالت بسیار محکم است و اهل سنت نمی‌توانند در آن مناقشه کنند. این حدیث نیز به خوبی گویای اصل دین بودن امامت است و امامت اهل بیت(ع) و حقانیت شیعه را اثبات می‌کند. مرحوم علامه حلی نقل فرموده است که روزی از خواجه نصیر الدین طوسی رحمه الله پرسیدند: «دلیل شما بر امامت اهل بیت(ع) چیست؟» ایشان در پاسخ گفت: رسول خدا(ص) فرمود: «ستفترق امتي على ثلاث وسبعين فرقة، واحدة منها ناجية والباقي في النار، وقد عين(ص) الفرقة الناجية والهالكة في حديث آخر صحيح متفق عليه وهو قوله(ص): مثل أهل بيتي كمثل سفينة نوح من ركبها نجا ومن تخلف عنها غرق، فوجدنا الفرقة الناجية هي الفرقة الإمامية لأنهم باينوا جميع المذاهب وجميع المذاهب قد اشتركت في اصول العقائد»؛ به زودی امتم به هفتاد و سه فرقه متفرق خواهند شد، یک فرقه نجات می‌یابد و مابقی در آتش هستند و رسول خدا(ص) فرقۀ نجات یافته و هلاک شده را در حدیث صحیحی که مورد اتفاق است معین نمودند، [آن جا] که فرمود: مثل اهل بیت من مانند سفینه نوح است هر کس بر آن سوار شود نجات می‌یابد و هر کس تخلف کند غرق می‌شود. پس ما فرقۀ نجات یافته را فرقۀ امامیه یافتیم؛ زیرا آن با جمیع مذاهب که در اصول عقائد مشترکند، تفاوت دارد.

و رسول خدا(ص) ضمن حدیث سفینه فرمود: «ومن تخلف عنها هلك»[۷]؛ هر کس از اهل بیت(ع) تخلف کند هلاک می‌شود.

با ضمیمه این دو حدیث به یکدیگر امامت اهل بیت(ع) و اهل نجات بودن پیروان ایشان به روشنی اثبات می‌شود. اما اهل سنت که چاره‌ای جز پذیرش سند و دلالت روشن حدیث سفینه ندارند. جهت بر حق جلوه دادن خود ادعا کرده‌اند که پیروان واقعی اهل بیت(ع) آنانند و ادعای شیعیان مبنی بر پیروی از اهل بیت(ع) دروغ است. برخی دیگر محبت اهل بیت(ع) را راه نجات معرفی می‌کنند و مدعی دوستی با اهل بیت(ع) هستند. ابن حجر هیتمی در مورد دلالت حدیث سفینه می‌گوید: «ووجه تشبيههم بالسفينة فيما مر أن من أحبهم وعظمهم شكرا لنعمة مشرفهم وأخذ بهدى علمائهم نجا من ظلمة المخالفات!»[۸].

علت تشبیه اهل بیت به کشتی [در آن حدیثی که گذشت] این است که هر کسی ایشان را دوست بدارد و بزرگ بشمارد به خاطر سپاسگزاری از نعمت وجودشان و به هدایت علماء ایشان گرایش نماید، از گمراهی سرپیچی‌ها نجات می‌یابد! اما روشن است که محبت، بدون تبعیت، معنا ندارد و برای نجات از هلاکت کافی نیست[۹].

بررسی سندی

حاکم نیشابوری در مستدرک به دو طریق این حدیث را نقل کرده است:

سند یکم: این خبر از میمون بن اسحاق هاشمی، از احمد بن عبدالجبار، از یونس بن بکیر، از مفضل بن صالح، از ابواسحاق، از حنش کنانی به ما رسیده است که ابوذر غفاری در حالی که درِ کعبه را گرفته بود و خود را معرفی می‌کرد چنین می‌گفت: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ‌(ص) يَقُولُ: مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ‌». هذا حديث صحيح على شرط مسلم ولم يخرجاه[۱۰]؛ ای مردمان! هرکس مرا می‌شناسد پس من همانم. اگر نمی‌شناسد بداند که من ابوذر هستم. شنیدم رسول خدا می‌فرمود: مَثَل اهل بیت من در میان شما مانند کشتی نوح است که هر که در آن کشتی سوار شد نجات یافت، و هر کس از آن سر باز زد غرق شد و به هلاکت رسید. این حدیث بنا بر مبانی رجالی مسلم صحیح است و حال آن‌که این حدیث را بخاری و مسلم نیاورده‌اند.

سند دوم: احمد بن جعفر فرزند حمدان که زاهد شهر بغداد بود، از عباس بن ابراهیم قراطیسی، از محمد بن اسماعیل أحمسی، از مفضل بن صالح، از ابواسحاق، از حنش کنانی به ما خبر داد که ابوذر در حالی که در کعبه را گرفته بود و خود را معرفی می‌کرد، می‌گفت: «سمعت النبي يقول: ألا إن مثل أهل بيتي فيكم مثل سفينة نوح من قومه، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ»[۱۱]. حاکم نیشابوری سند نخست را بنابر مبنای مسلم صحیح دانسته است، اما نسبت به سند دوم سکوت می‌کند.

اینکه حاکم، سندی را صحیح و درباره سند دیگر سکوت می‌کند، نشانه دقت او در مباحث سندی است. بنابراین متهم ساختن وی به تساهل از سوی متعصبین اهل سنت صحیح نیست[۱۲].

جناب ابوذر این حدیث را در زمانی نقل می‌کند که اختناق شدیدی در بلاد اسلامی حاکم است، در نتیجه نقل حدیث سفینه به صورت علنی گویای دو حقیقت مهم است: نخست شهرت و اهمیت حدیث سفینه، و دیگری شهامت و شجاعت ابوذر غفاری در بیان فضائل و مناقب اهل بیت(ع).

ابن حجر مکی با وجود تعصّبش، به صحت حدیث سفینه اقرار می‌کند. وی می‌نویسد: صح حديث إن مثل أهل بيتي[۱۳]. احمد زینی دحلان که در سرزمین حجاز فقیه بزرگ زمان خود بوده است درباره حدیث سفینه می‌گوید: صح عنه(ص) من طرق كثيرة[۱۴]؛ صحت حدیث سفینه به سندهای فراوانی ثابت شده است.

پس به اقرار علماء بزرگ اهل سنت، حدیث سفینه به یقین از پیامبر خدا(ص) صادر شده است[۱۵].

شناخت راویان

علاوه بر ابوذر، برخی از صحابه دیگر نیز حدیث ثقلین را نقل کرده‌اند که اسامی عده‌ای از آنان را ذکر می‌کنیم:

  1. امیر المؤمنین(ع)؛
  2. عبدالله بن عباس؛
  3. ابوطفیل عامر بن واثله؛
  4. انس بن مالک؛
  5. عبد الله بن زبیر؛
  6. ابو سعید خدری؛
  7. سلمة بن اکوع.

نام برخی از راویان بزرگی که در قرن‌های متمادی حدیث سفینه را در معتبر‌ترین کتاب‌های اهل سنت نقل کرده‌اند، عبارت است از:

  1. امام شافعی؛
  2. احمد بن حنبل؛
  3. محمد بن جریر طبری؛
  4. ابوداوود؛
  5. ابوبکر بزار؛
  6. ابن مردویه؛
  7. ابونعیم اصفهانی؛
  8. خطیب بغدادی؛
  9. ابویعلی موصلی؛
  10. ابوالقاسم طبرانی؛
  11. فخر رازی؛
  12. ابن حجر عسقلانی؛
  13. ابن حجر مکی؛
  14. جلال الدین سیوطی؛
  15. شیخ احمد زینی دحلان.

مسلم بن حجاج صاحب کتاب صحیح را نیز می‌توان از راویان این حدیث به شمار آورد؛ چراکه این حدیث را در چند کتاب به او نسبت داده‌اند[۱۶]، لکن افسوس که حدیث سفینه در هیچ‌یک از چاپ‌های موجود کتاب وی وجود ندارد و بعید نیست که این حدیث را در خلال قرون متمادی از کتاب مسلم حذف کرده باشند![۱۷]

شرح حدیث

یکی از عالمان بزرگی که اهل سنت در قرن‌های اخیر به او اعتماد داشته و کلام او را نقل می‌کنند، طیّبی صاحب الکاشف است. او در شرح حدیث سفینه می‌نویسد: «گرفتن درِ کعبه توسط ابوذر که راوی حدیث است، تأکیدی بر اثبات حدیث است و حضور علنی او در خانه خدا و در برابر مردم، نشانگر اهمیت دادن ابوذر به روایت خویش است تا این که مردم به آن حدیث گرایش پیدا کرده و به آن روی آوردند. طیّبی در ادامه می‌گوید: و في رواية أخرى له يقول: «من عرفني قد عرفني و من أنكرني فأنا أبوذر، سمعت النبي(ص) يقول: «ألا إن مثل أهل بيتي» أراد بقوله «فأنا أبوذر»... ما أظلت الخضراء ولا أقلت الغبراء أصدق من أبي ذر؛ شبه الدنيا وما فيها من الكفر والضلالات والبدع والأهواء الزائغة ببحر لجي يغشاه موج من فوقه موج من فوقه سحاب ظلمات بعضها فوق بعض وقد أحاط بأكنافه الأرض و أطرافه الأرض كلها و ليس منه خلاص و لا مناص إلا تلك السفينة[۱۸].

و در روایتی دیگر ابوذر گفت: هر کس مرا می‌شناسد که می‌شناسد و هر آن‌که نمی‌شناسد بداند که من ابوذر هستم. شنیدم از پیامبر(ص) که می‌فرمود: «بدانید که مثل اهل بیت من.»... وی با گفتن «من ابوذر هستم»... می‌خواست به همان حدیثی اشاره کند که عام و خاص از پیامبر نقل کرده‌اند که: «آسمان سایه نینداخته و زمین برنداشته کسی را که راستگوتر از ابوذر باشد». رسول خدا دنیا و آنچه در دنیا از کفر، گمراهی‌ها، بدعت‌ها و هواهای نفسانی وجود دارد را به دریایی متلاطم که امواج یک به یک بر روی یکدیگر در جوش و خروش هستند و بر بالای این امواج، تاریکی ابرهایی که بر روی همدیگر انباشته شده‌اند و دور و نزدیک زمین را فرا گرفته است، تشبیه کردند و تنها راه رهایی را وابسته به آن سفینه دانسته‌اند.

هم‌چنین ملاعلی قاری در المرقاة فی شرح المشکاة عبارت طیّبی را در شرح حدیث سفینه نقل کرده است[۱۹]. حافظ سمهودی[۲۰] نیز درباره حدیث سفینه می‌گوید: قوله(ص): «مثل أهل بيتي فيكم مثل سفينة نوح في قومه» الحديث وجهه أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح(ع)،... و محصله الحث على التعلق بحبلهم و حبهم و إعظامهم شكراً لنعمة مشرفهم(ص)... فمن أخذ بذلك نجى من ظلمات المخالفة، و أدى شكر النعمة الوافرة؛ أي: الزائدة، و من تخلف عنه غرق في بحار الكفران، و تيّار الطغيان، فاستوجب النيران[۲۱]؛ اما فرمایش پیامبر(ص) که: «مثال اهل بیت در میان مردم به کشتی نوح در قوم خود است» وجه تشبیه نجات است که برای سرنشینان کشتی نوح به آمد وجود و نتیجه حدیث، تحریک و برانگیختن امت است بر گرایش به ریسمان اهل بیت و محبت و گرامی‌داشت مقام آنان به پاس نعمت حضور ایشان... هر کس این معنا را به‌دست آورد، از تاریکی مخالفت رها شده و شکر نعمت را ادا نموده است؛ و هر آن‌که از این سفینه جدا شود، در دریای کفران غرق و به واسطه طغیانش نابود شده و عذاب جهنم بر او لازم می‌شود.

مناوی یکی دیگر از شارحان کتاب‌های حدیثی اهل سنت پیرامون حدیث سفینه می‌نویسد: (إن مثل أهل بيتي) فاطمة وعلي وابنيهما وبنيهما اهل العدل و الديانة (فيكم مثل سفينة نوح من ركبها نجا و من تخلف عنها هلك). وجه التشبيه أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح فأثبت المصطفى(ص) لأمته بالتمسك بأهل بيته النجاة و جعلهم وصلة إليها ومحصوله الحث على التعلق بحبهم و حبلهم و إعظامهم شكرا لنعمة مشرفهم والأخذ بهدي علمائهم، فمن أخذ بذلك نجى من ظلمات المخالفة وأدى شكر النعمة المترادفة ومن تخلف عنه غرق في بحار الكفران وتيار الطغيان فاستحق النيران، لما أن بعضهم يوجب النار كما جاء في عدة أخبار، كيف وهم أبناء ائمة الهدى ومصابيح الدجى الذين احتج الله بهم على عباده وهم فروع الشجرة المباركة وبقايا الصفوة الذين أذهب الله عنهم الرجس وطهرهم وبرأهم من الآفات وافترض مودتهم في كثير من الآيات وهم العروة الوثقى ومعدن التقى[۲۲]؛ وجه تشبیه، نجات و ره‌یافتگی است. همان‌طور نیز که سرنشینان کشتی نوح نجات یافتند، حضرت محمد مصطفی(ص) نیز نجات امت خود را در گرو گرایش و تمسّک به اهل بیت خود قرار داده است. نتیجه و هدف این فرمان برانگیختن امت است بر دوستی و پناه بردن به ریسمان نجات اهل بیت و بزرگداشت مقام ایشان به جهت سپاس‌گزاری و بهره‌برداری از وجود و علم آنان. هر آن‌که این اعمال را انجام داد و به آن معتقد گشت، شکر نعمت را به جا آورده و از تاریکی‌های مخالفت رهایی یافته است و هر آن کس مخالف نمود و از این هدایت روی گردان شد، در دریای ناسپاسی، حق‌پوشی و نابودی طغیان افتاده و مستحق جهنم است،؛ چراکه دشمنی با اهل بیت موجب آتش است و این حقیقت پیام برخی از روایات است. چطور این‌گونه نباشد و حال آنکه اهل بیت پیشوایان هدایت و چراغ‌های درخشنده‌ای هستند که خداوند به‌واسطه ایشان بر بندگان خود احتجاج می‌کند. آنها شاخه‌های «درخت مبارک» هستند و باقی‌ماندگان منتخبین الهی که خدا از ایشان تمامی پلیدی‌ها را دور نموده و پاکیزگی ویژه‌ای را برایشان قرار داده و آنان را از هر گزند و آفتی دور نگاه داشته است، و مودّت به ایشان را که دوستی توام با عمل است در بسیای از آیات قرآن واجب نمود و آنان را ریسمان مطمئن و سرچشمه تقوا معرفی کرده است. این شرح در صواعق محرقه و کتاب‌های دیگر نیز وجود دارد[۲۳].

حاصل آن‌که یگانه راه نجات و رستگاری، متابعت از گفتار و کردار اهل بیت(ع) است. بدین روی اهل بیت(ع) باید معصوم باشند؛ چراکه در غیر این صورت ممکن است به عمد و یا از روی سهو منحرف گردند و پیروان خود را نیز گمراه کنند. مگر می‌شود یگانه وسیله نجات امت منحرف گردد؟! خیر؛ زیرا گمراهی و انحراف در کشتی نجات بشر امکان ندارد[۲۴].

شبهه فخر رازی

فخر رازی برای انحراف اذهان از یگانه راه نجات بشریت، با کلامی عوام‌فریبانه دست به کم‌رنگ جلوه دادن مقام کشتی نجات می‌زند. او می‌گوید: سمعت بعض المذكرين قال: إنه(ص) قال: «‌مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي كَمَثَلِ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَ فِيهَا نَجَا» و قال(ص): «أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُمْ‌»[۲۵]؛ شنیدم یکی از وعّاظ می‌گفت: رسول خدا(ص) فرمود: مَثَلِ اهل بیت من مانند کشتی نوح است. هر کس بر آن وارد شود نجات می‌یابد. هم‌چنین پیامبر(ص) فرمود: اصحاب من به مانند ستارگان هستند که به هر کدام اقتدا کنید هدایت یافته‌اید.

فخر رازی در ادامه می‌افزاید: و نحن الآن في بحر التكليف وتضربنا أمواج الشبهات والشهوات و راكب البحر يحتاج إلى أمرين أحدهما: السفينة الخالية عن العيوب والثقب، والثاني: الكواكب الظاهرة الطالعة النيرة، فإذا ركب تلك السفينة و وقع نظره على تلك الكواكب الظاهرة كان رجاء السلامة غالباً، فكذلك ركب أصحابنا أهل السنة سفينة حب آل محمد و وضعوا أبصارهم على نجوم الصحابة فرجوا من الله تعالى أن يفوزوا بالسلامة والسعادة في الدنيا والآخرة[۲۶]؛ در حال حاضر، ما در دریای تکلیف قرار گرفته‌ایم و امواج شبهات و شهوات بر ما می‌تازد و کسی که ره‌پیمای دریاست محتاج دو امر است: نخست کشتی سالم، دوم ستارگان درخشنده تا با سوار شدن بر کشتی و نگاه به آن ستارگان به سلامت از این دریا بگذرد، همان‌طوری که اهل سنت سوار بر کشتی محبت آل محمد شده‌اند و چشم خود را به ستارگان، یعنی صحابه دوخته‌اند و امیدوارند که خداوند آنها را رستگاری و سعادت دنیا و آخرت نائل گرداند.

عجیب است که فخر رازی مطلبی به این بااهمیّتی را به گفتار وعاظ منبر مستند می‌کند. وی سپس در راستای کاستن از اهمیت حدیث سفینه، حدیث جعلی أصحابي كالنجوم[۲۷] را در کنار آن مطرح می‌کند و با تمثیل در صدد پیوند زدن اهل بیت(ع) به صحابه است!

عجیب‌تر از گفتار او سخن ابن حجر هیتمی در کتاب صواعق محرقه است که می‌نویسد: «ما حدیث سفینه را - که سندهای مختلفی دارد - قبول داریم و جاء من طرق عديدة يقوي بعضها بعضا إنما مثل أهل بيتي فيكم[۲۸]، اما شیعیان اهل بیت و کسانی که در کشتی نجات سوار شده‌اند ما اهل تسنن هستیم»[۲۹]. در ادامه شیعیان را پیروان اهل بیت نمی‌داند.

پس درباره این که اهل بیت یگانه وسیله نجات امت هستند نزاعی و اختلافی وجود ندارد[۳۰].

تأویل حدیث توسط فخر رازی

فخر رازی جهت توجیه عقاید خویش، دست به تأویل حدیث زده و گفته است: کسی که به کشتی سوار می‌شود به دو چیز نیاز دارد یک کشتی بدون عیب ونقص و دوم ستاره‌های ظاهر و نورانی و روشنایی بخش پس چنان چه آن کشتی را سوار شد و به آن ستاره‌های آشکار نگاه دوخت امید سلامتش می‌رود پس به همین جهت همراهان سنی ما بر کشتی دوستی آل محمد سوار شده و به ستارۀ صحابه چشم دوخته‌اند و از خدای تعالی امید رستگاری و سلامت و سعادت در دنیا و آخرت دادند[۳۱]. وی مدعی شده که براساس حدیث «أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمْ اقْتَدَيْتُمْ اهْتَدَيْتُمْ‌». کشتی اهل بیت برای حرکت در مسیر نجات به کمک نجوم احتیاج دارد، پس همان طور که اهل بیت(ع) کشتی نجات امت هستند، اصحاب رسول خدا(ص) نیز وسیله نجاتند.

در پاسخ فخر رازی باید گفت:

  1. بزرگانی از اهل سنت مثل احمد بن حنبل و دیگران حدیث «اصحابی کالنجوم» را ضعیف دانسته‌اند[۳۲]. ابن تیمیه در این باره می‌گوید: اما روایت «أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ...‌» ضعیف است و اهل حدیث آن را ضعیف دانسته‌اند... و آن در کتاب‌های حدیثی مورد اعتماد [و معتبر] وجود ندارد[۳۳].
  2. بر فرض پذیرش صحت این حدیث، ستارگان در روز هیچ نقشی در جهت یابی کشتی ندارند.
  3. بر فرض این که کشتی فقط به هنگام شب حرکت کند باز هم هر ستاره‌ای نمی‌تواند راهنمای آن باشد.

حاصل آنکه براساس حدیث سفینه، پذیرش امامت اهل بیت پیامبر(ص) تنها راه نجات است و این موضوع بیان گر اصل دین بودن مسأله امامت است[۳۴].

منابع

پانویس

  1. وجه التشبيه: أن النجاة ثبتت لأهل السفينة من قوم نوح، فأثبت المصطفى(ص) لامته بالتمسك بأهل بيته النجاة وجعلهم وصلة إليها. ومحصوله الحث على التعلق بحبهم وحبلهم وإعظامهم شكرا لنعمة مشرفهم والأخذ بهدى علمائهم، فمن أخذ بذلك نجا من ظلمات المخالفة وأدى شكر النعمة المترادفة، ومن تخلف عنه غرق في بحار الكفران وتيار الطغيان فاستحقق النيران؛ فیض القدیر، ج۲، ص۶۵۸، حدیث ۲۴۴۲.
  2. الخصائص الکبری، ج۲، ص۳۹۵.
  3. الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۵.
  4. المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۳۷۳، حدیث ۳۳۱۲.
  5. مشکاة المصابیح، ج۳، ص۳۴۸، حدیث ۶۱۷۴.
  6. الصواعق المحرقه، ج۲، ص۴۴۵.
  7. منهاج الکرامة، ص۴۹؛ ر.ک: شرح منهاج الکرامه، ج۱، ص۱۲۴.
  8. الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۶.
  9. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۳۰۹۹.
  10. المستدرک علی الصحیحین، ج٢، ص٣۴٣.
  11. المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۵۰-۱۵۱.
  12. تردیدی نیست که حاکم نیشابوری از بزرگان علماء اهل سنت در حدیث و رجال است؛ اما برخی از متعصبین اهل سنت به علت این که حاکم قسمتی از فضائل و مناقب امیرالمؤمنین(ع) را که بخاری و مسلم در کتابشان نیاورده‌اند و با مبانی رجالی آنها سازگاری داشته است، ذکر می‌کند و بنابر مبنای بخاری و مسلم مهر صحت را بر سند آن احادیث می‌زند بر علیه او سخن گفته‌اند. از جمله احادیثی که حاکم از صحت آنها دفاع کرده حدیث «طیر مشوی» است که متعصبین را چنان عصبانی کرده که او را مورد شتم و ضرب قرار دادند، تا جایی که باعث شدند او از محافل علمی کنار بگیرد و خانه‌نشین شود.
  13. شرح القصیدة الهمزیة، ص۲۷۹.
  14. الفتح المبین فی فضائل الخلفاء الراشدین وأهل البیت الطاهرین، باب فضائل اهل البیت. این کتاب در حاشیه سیره دحلانیه چاپ شده است. ر.ک: نفحات الأزهار، ج۴، ص۱۱۷.
  15. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص ۱۳۵-۱۴۳.
  16. الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۵؛ مرآة المؤمنین فی مناقب آل سید المرسلین - مخطوط.
  17. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص ۱۳۵-۱۴۳.
  18. شرح الطیبی علی مشکاة المصابیح، ج۱۱، ص۳۱۶، ش۶۱۸۳.
  19. مرقاة المفاتیح، ج۵، ص۶۱۰.
  20. وی از فقهاء و محدثین قرن دهم و از معاصرین جلال الدین سیوطی است که در نزد متأخرین اهل سنت ارج و منزلتی فراوان دارد.
  21. جواهر العقدین، ص۲۶۳-۲۶۴.
  22. فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۲، ص۶۵۸ – ۶۵۹، ح۲۴۴۲.
  23. الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۶ – ۴۴۷؛ همچنین ر.ک: التیسیر بشرح الجامع الصغیر، ج۱، ص۶۹۶.
  24. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص ۱۴۳-۱۴۸.
  25. تفسیر الرازی، ج۲۷، ص۱۶۷.
  26. تفسیر الرازی، ج۲۷، ص۱۶۷.
  27. نگارنده کتابی ویژه این حدیث تألیف نموده و انظار بزرگان اهل سنت را در جعلی بودن آن آورده است.
  28. الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۵-۴۴۶.
  29. و شيعته هم أهل السنة، لأنهم الذين احبوهم؛ الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۴۹.
  30. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام ج۲، ص ۱۴۳-۱۴۸.
  31. راكب البحر يحتاج إلى أمرين، أحدهما: السفينة الخالية عن العيوب والثقب. والثاني: الكواكب الظاهرة الطالعة النيرة، فإذا ركب تلك السفينة ووقع نظره على تلك الكواكب الظاهرة، كان رجاء السلامة غالبا، فكذلك ركب أصحابنا أهل السنة حب آل محمد ووضعوا أبصارهم على نجوم الصحابة، فرجوا من الله تعالى أن يفوزوا بالسلامة والسعادة في الدنيا والآخرة؛ تفسیر کبیر، ج۲۷، ص۵۹۶.
  32. در تحقیق این حدیث ساختگی رسالۀ مستقلی تألیف کرده‌ایم و منتشر شده است.
  33. وأما قوله: أصحابي... فهذا الحديث ضعيف ضعفه أهل الحديث... وليس هو في كتب الحديث المعتمدة؛ منهاج السنة، ج۸، ص۲۵۷.
  34. حسینی میلانی، سید علی، جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام، ج۱، ص ۳۰۹۹.