آزادی در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = آزادی
| عنوان مدخل  = آزادی
| مداخل مرتبط = [[آزادی در لغت]] - [[آزادی در قرآن]] - [[آزادی در کلام اسلامی]] - [[آزادی در نهج البلاغه]] - [[آزادی در فقه سیاسی]] - [[آزادی در معارف دعا و زیارات]] - [[آزادی در معارف و سیره نبوی]] - [[آزادی در معارف و سیره سجادی]] - [[آزادی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[آزادی از دیدگاه برون‌دینی]] - [[آزادی در حقوق اسلامی]] - [[آزادی در خانواده]]
| پرسش مرتبط  = آزادی (پرسش)
}}


{{امامت}}
== مقدمه ==
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
[[آزادی]]، [[آزادگی]]، [[آزادمردی]] و [[آزادمنشی]]، واژه‌های مترادفی برای رهایی انسان از بندهای شهوت و خوی‌های پست و رذیلت‌های نفسانی هستند. آزادگی [[آدمی]] گوهری است در وجود او که به کمک آن توانسته خود را از اسارت‌های [[دنیوی]] برهاند. انسان [[آزاده]] از دنیای فانی و [[نکوهیده]] رهیده و خود را به قله‌های انسانیّت نزدیک کرده است. آزادگی از جمله کمالاتی است که زمینه بروز دیگر [[کمالات]] را در آدمی به‌وجود می‌آورد. از این‌رو [[انسان‌ها]] باید مرتبه‌ای از آزادگی را در خود به وجود‌ آورند و موجبات [[رشد]] و تعالی آن را در خود فراهم کنند. [[امام]] {{ع}} [[برترین]] [[پرستش]] را پرستش آزادگان بیان می‌کند، چنان‌که درباره پرستش [[خدا]] می‌فرماید: "ای خدا، تو را نه به‌دلیل [[ترس]] از [[کیفر]] و نه به [[طمع]] [[بهشت]] پرستیدم، بلکه تنها از این‌رو پرستیدم که تو [[شایسته]] پرستشی. تنها کسی که دارای [[روح]] آزاداندیش و رسته از [[اسارت]] شهوت‌هاست، می‌تواند چنین روح پرستنده‌ای داشته باشد. از این‌رو فرمود: اگر [[خداوند]] به سبب نافرمانی‌اش، [[مردم]] را [[بیم]] نمی‌داد باز هم فرمان‌برداری‌اش [[واجب]] بود تا [[سپاس]] نعمتش را بگزارند<ref>نهج البلاغه، حکمت ٢٩٠، {{متن حدیث|لَوْ لَمْ یَتَوَعَّدِ اللَّهُ [سُبْحَانَهُ‏] عَلَی مَعْصِیَتِهِ لَکَانَ یَجِبُ أَلَّا یُعْصَی شُکْراً لِنِعَمِه‏}}</ref>.
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[آزادی]]''' است. "'''[[آزادی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آزادی در قرآن]] | [[آزادی در حدیث]] | [[آزادی در کلام اسلامی]] | [[آزادی در نهج البلاغه]] | [[آزادی در فلسفه اسلامی]] | [[آزادی در سیره پیامبر خاتم]] | [[آزادی در فقه سیاسی]] | [[آزادی در معارف دعا و زیارات]] | [[آزادی در معارف و سیره سجادی]] | [[آزادی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آزادی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
راه [[رسیدن به کمال]] آزادی و آزادگی، رهایی از غیر خدا و تن به [[بندگی]] او دادن است و اگر آدمی تن به این امر ندهد، [[موهبت]] آزادی و آزادگی را از دست خواهد داد. هر که شرایط بندگی را فراهم کند، [[اهل]] آزادی و آزادگی می‌شود و هر که آزادی را در وجود خود [[استوار]] نکند، به [[بردگی]] کشانده خواهد شد. از این‌رو به فرزند خویش سفارش می‌کند که [[بنده]] کس مباش که خدا تو را [[آزاد]] آفرید<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱، {{متن حدیث|وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً }}</ref> و [[دلیل]] [[رسالت پیامبر]] را این گونه بیان می‌دارد: پس [[خدا]] [[محمّد]] {{صل}} را به‌راستی برانگیخت تا بندگانش را از [[پرستش]] [[بت‌ها]] برون آرد، به [[عبادت]] او وادارد، از [[پیروی]] از [[شیطان]] برهاند و به [[اطاعت خدا]] کشاند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷، {{متن حدیث| فَبَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً {{صل}} بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ إِلَی عِبَادَتِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ الشَّیْطَانِ إِلَی طَاعَتِه‏}}</ref>.
* [[آزادی]]، [[آزادگی]]، [[آزادمردی]] و [[آزادمنشی]]، واژه‌های مترادفی برای [[رهایی انسان از بندهای شهوت]] و [[خوی‌های پست]] و [[رذیلت‌های نفسانی]] هستند. آزادگی [[آدمی]] گوهری است در وجود او که به کمک آن توانسته خود را از اسارت‌های [[دنیوی]] برهاند. انسان [[آزاده]] از دنیای فانی و [[نکوهیده]] رهیده و خود را به قله‌های انسانیّت نزدیک کرده است. آزادگی از جمله کمالاتی است که زمینه بروز دیگر [[کمالات]] را در آدمی به‌وجود می‌آورد. از این‌رو [[انسان‌ها]] باید مرتبه‌ای از آزادگی را در خود به وجود‌ آورند و موجبات [[رشد]] و تعالی آن را در خود فراهم کنند. [[امام]]{{ع}} [[برترین]] [[پرستش]] را پرستش آزادگان بیان می‌کند، چنان‌که درباره پرستش [[خدا]] می‌فرماید: "ای خدا، تو را نه به‌دلیل [[ترس]] از [[کیفر]] و نه به [[طمع]] [[بهشت]] پرستیدم، بلکه تنها از این‌رو پرستیدم که تو [[شایسته]] پرستشی. تنها کسی که دارای [[روح]] آزاداندیش و رسته از [[اسارت]] شهوت‌هاست، می‌تواند چنین روح پرستنده‌ای داشته باشد. از این‌رو فرمود: اگر [[خداوند]] به سبب نافرمانی‌اش، [[مردم]] را [[بیم]] نمی‌داد باز هم فرمان‌برداری‌اش [[واجب]] بود تا [[سپاس]] نعمتش را بگزارند<ref>نهج البلاغه، حکمت ٢٩٠، {{متن حدیث|لَوْ لَمْ یَتَوَعَّدِ اللَّهُ [سُبْحَانَهُ‏] عَلَی مَعْصِیَتِهِ لَکَانَ یَجِبُ أَلَّا یُعْصَی شُکْراً لِنِعَمِه‏}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 48- 49.</ref>.
* [[راه]] [[رسیدن به کمال]] آزادی و آزادگی، رهایی از غیر خدا و تن به [[بندگی]] او دادن است و اگر آدمی تن به این امر ندهد، [[موهبت]] آزادی و آزادگی را از دست خواهد داد. هر که شرایط بندگی را فراهم کند، [[اهل]] آزادی و آزادگی می‌شود و هر که آزادی را در وجود خود [[استوار]] نکند، به [[بردگی]] کشانده خواهد شد. از این‌رو به فرزند خویش سفارش می‌کند که [[بنده]] کس مباش که خدا تو را [[آزاد]] آفرید<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱، {{متن حدیث|وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً }}</ref> و [[دلیل]] [[رسالت پیامبر]] را این گونه بیان می‌دارد: پس [[خدا]] [[محمّد]]{{صل}} را به‌راستی برانگیخت تا بندگانش را از [[پرستش]] [[بت‌ها]] برون آرد، به [[عبادت]] او وادارد، از [[پیروی]] از [[شیطان]] برهاند و به [[اطاعت خدا]] کشاند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷، {{متن حدیث| فَبَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً{{صل}} بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ إِلَی عِبَادَتِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ الشَّیْطَانِ إِلَی طَاعَتِه‏}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 49.</ref>.
* [[امام]]{{ع}} در [[مقام]] [[خلیفه]] و [[والی]] نیز [[مردمان]] را به‌سوی [[آزادی]] و [[آزادگی]] [[هدایت]] می‌کند، چنان‌که در نخستین [[خطبه]] [[حکومتی]] خود، تمام [[فرزندان آدم]] را "[[آزاد]] [[آفریده]] شده" می‌داند و در سفارش‌های خود، مردمان را به آزادی از قید و بندهای دست‌و‌پاگیر [[دنیا]] فرامی‌خواند: آیا آزاده‌ای نیست که این ته‌مانده بی‌ارزش را به اهلش واگذارَد و خود را [[اسیر]] دنیا نکند؟! به‌هوش باشید که [[ارزش]] شما تنها [[بهشت]] است، پس خود را جز بدان مفروشید<ref>{{متن حدیث|أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا}}؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٥٦</ref>. [[انسان‌ها]] اگر بتوانند آزادانه این خرده‌طعام برجای مانده از دنیا را به کنار نهند و آن را برای [[اهل]] دنیا واگذارند، از [[پستی]] رها و به انسان‌هایی [[وارسته]] و آزاد تبدیل خواهند شد. از این‌رو در [[کلامی]] می‌فرماید "سبک‌بار شوید تا برسید"<ref>نک: نهج البلاغه؛ خطبه ۲۱، {{متن حدیث|تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا}}</ref>. [[انسانی]] می‌تواند سبک‌بار باشد که [[دل]] از [[تعلقات دنیوی]] برچیده و به مقام آزادگی رسیده باشد. چنین انسانی در هر شرایطی [[آزاده]] است، هر چند در [[رنج]] و [[محنت]] گرفتار شود. [[انسان]] آزاده می‌تواند در سایه صفت آزادگی واجد خصوصیات [[نیکو]] شود<ref>دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 49.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
[[امام]] {{ع}} در [[مقام]] [[خلیفه]] و [[والی]] نیز [[مردمان]] را به‌سوی [[آزادی]] و [[آزادگی]] [[هدایت]] می‌کند، چنان‌که در نخستین [[خطبه]] [[حکومتی]] خود، تمام [[فرزندان آدم]] را "[[آزاد]] [[آفریده]] شده" می‌داند و در سفارش‌های خود، مردمان را به آزادی از قید و بندهای دست‌و‌پاگیر [[دنیا]] فرامی‌خواند: آیا آزاده‌ای نیست که این ته‌مانده بی‌ارزش را به اهلش واگذارَد و خود را [[اسیر]] دنیا نکند؟! به‌هوش باشید که [[ارزش]] شما تنها [[بهشت]] است، پس خود را جز بدان مفروشید<ref>{{متن حدیث|أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا}}؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٥٦</ref>. [[انسان‌ها]] اگر بتوانند آزادانه این خرده‌طعام برجای مانده از دنیا را به کنار نهند و آن را برای [[اهل]] دنیا واگذارند، از [[پستی]] رها و به انسان‌هایی [[وارسته]] و آزاد تبدیل خواهند شد. از این‌رو در [[کلامی]] می‌فرماید "سبک‌بار شوید تا برسید"<ref>نک: نهج البلاغه؛ خطبه ۲۱، {{متن حدیث|تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا}}</ref>. [[انسانی]] می‌تواند سبک‌بار باشد که [[دل]] از [[تعلقات دنیوی]] برچیده و به مقام آزادگی رسیده باشد. چنین انسانی در هر شرایطی [[آزاده]] است، هر چند در [[رنج]] و [[محنت]] گرفتار شود. [[انسان]] آزاده می‌تواند در سایه صفت آزادگی واجد خصوصیات [[نیکو]] شود<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۴۹.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{فهرست اثر}}
{{مدخل وابسته}}
{{ستون-شروع|7}}
* [[آزادی اجتماعی]]
* [[آزادی اجتماعی]]
* [[آزادی اخلاقی]]
* [[آزادی اخلاقی]]
خط ۵۵: خط ۵۱:
* [[حدود آزادی]]
* [[حدود آزادی]]
* [[حریت]]
* [[حریت]]
{{پایان}}
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان}}


==منابع==
== منابع ==
* [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
{{منابع}}
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس}}
 
{{آزادی}}


[[رده:امام علی]]
[[رده:آزادی]]
[[رده:آزادی]]
[[رده:آزادی در نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل نهج البلاغه]]
{{آزادی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۲

مقدمه

آزادی، آزادگی، آزادمردی و آزادمنشی، واژه‌های مترادفی برای رهایی انسان از بندهای شهوت و خوی‌های پست و رذیلت‌های نفسانی هستند. آزادگی آدمی گوهری است در وجود او که به کمک آن توانسته خود را از اسارت‌های دنیوی برهاند. انسان آزاده از دنیای فانی و نکوهیده رهیده و خود را به قله‌های انسانیّت نزدیک کرده است. آزادگی از جمله کمالاتی است که زمینه بروز دیگر کمالات را در آدمی به‌وجود می‌آورد. از این‌رو انسان‌ها باید مرتبه‌ای از آزادگی را در خود به وجود‌ آورند و موجبات رشد و تعالی آن را در خود فراهم کنند. امام (ع) برترین پرستش را پرستش آزادگان بیان می‌کند، چنان‌که درباره پرستش خدا می‌فرماید: "ای خدا، تو را نه به‌دلیل ترس از کیفر و نه به طمع بهشت پرستیدم، بلکه تنها از این‌رو پرستیدم که تو شایسته پرستشی. تنها کسی که دارای روح آزاداندیش و رسته از اسارت شهوت‌هاست، می‌تواند چنین روح پرستنده‌ای داشته باشد. از این‌رو فرمود: اگر خداوند به سبب نافرمانی‌اش، مردم را بیم نمی‌داد باز هم فرمان‌برداری‌اش واجب بود تا سپاس نعمتش را بگزارند[۱].

راه رسیدن به کمال آزادی و آزادگی، رهایی از غیر خدا و تن به بندگی او دادن است و اگر آدمی تن به این امر ندهد، موهبت آزادی و آزادگی را از دست خواهد داد. هر که شرایط بندگی را فراهم کند، اهل آزادی و آزادگی می‌شود و هر که آزادی را در وجود خود استوار نکند، به بردگی کشانده خواهد شد. از این‌رو به فرزند خویش سفارش می‌کند که بنده کس مباش که خدا تو را آزاد آفرید[۲] و دلیل رسالت پیامبر را این گونه بیان می‌دارد: پس خدا محمّد (ص) را به‌راستی برانگیخت تا بندگانش را از پرستش بت‌ها برون آرد، به عبادت او وادارد، از پیروی از شیطان برهاند و به اطاعت خدا کشاند[۳].

امام (ع) در مقام خلیفه و والی نیز مردمان را به‌سوی آزادی و آزادگی هدایت می‌کند، چنان‌که در نخستین خطبه حکومتی خود، تمام فرزندان آدم را "آزاد آفریده شده" می‌داند و در سفارش‌های خود، مردمان را به آزادی از قید و بندهای دست‌و‌پاگیر دنیا فرامی‌خواند: آیا آزاده‌ای نیست که این ته‌مانده بی‌ارزش را به اهلش واگذارَد و خود را اسیر دنیا نکند؟! به‌هوش باشید که ارزش شما تنها بهشت است، پس خود را جز بدان مفروشید[۴]. انسان‌ها اگر بتوانند آزادانه این خرده‌طعام برجای مانده از دنیا را به کنار نهند و آن را برای اهل دنیا واگذارند، از پستی رها و به انسان‌هایی وارسته و آزاد تبدیل خواهند شد. از این‌رو در کلامی می‌فرماید "سبک‌بار شوید تا برسید"[۵]. انسانی می‌تواند سبک‌بار باشد که دل از تعلقات دنیوی برچیده و به مقام آزادگی رسیده باشد. چنین انسانی در هر شرایطی آزاده است، هر چند در رنج و محنت گرفتار شود. انسان آزاده می‌تواند در سایه صفت آزادگی واجد خصوصیات نیکو شود[۶].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. نهج البلاغه، حکمت ٢٩٠، «لَوْ لَمْ یَتَوَعَّدِ اللَّهُ [سُبْحَانَهُ‏] عَلَی مَعْصِیَتِهِ لَکَانَ یَجِبُ أَلَّا یُعْصَی شُکْراً لِنِعَمِه‏»
  2. نهج البلاغه، نامه ۳۱، «وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً »
  3. نهج البلاغه، خطبه ۱۴۷، « فَبَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً (ص) بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ الْأَوْثَانِ إِلَی عِبَادَتِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ الشَّیْطَانِ إِلَی طَاعَتِه‏»
  4. «أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا»؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٥٦
  5. نک: نهج البلاغه؛ خطبه ۲۱، «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا»
  6. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۹.