ویژگی علم معصوم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{علم معصوم}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| موضوع مرتبط = ویژگی علم معصوم
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[علم معصوم]]''' است. "'''[[ویژگی علم معصوم]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| عنوان مدخل  = ویژگی علم معصوم
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[ویژگی علم معصوم در کلام اسلامی]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ویژگی علم معصوم در قرآن]] - [[ویژگی علم معصوم در حدیث]] - [[ویژگی علم معصوم در فلسفه اسلامی]] - [[ویژگی علم معصوم در عرفان اسلامی]]</div>
| پرسش مرتبط  =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
}}
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[علم معصوم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
معصومین {{ع}} به گواهی [[قرآن کریم]] دارای [[علم غیب]] هستند و علم آنان دارای ویژگی‌هایی است که مهم ترین آنها عبارت است از: [[خزانه‌دار دانش خداوند]]؛ [[ظرف دانش خداوند]]؛ [[علم]] ایشان الهی و لدنی بوده و در اثر اتصال به عالم غیب و هم‌نشینی با [[فرشتگان الهی]] به دست آمده است؛ [[وارثان دانش پیامبران]]؛ [[همسانی سخن آنان با حدیث پیامبر]] {{صل}}؛ [[امامان]] {{ع}} [[راسخان در علم]] هستند.
 
== مقدمه ==
[[انبیاء]]، [[اولیاء]] و [[مؤمنین]] به گواهی [[قرآن کریم]] دارای [[علم غیب]] هستند، ولی بهره [[انبیاء]] و [[اولیاء]] بیش از سایر [[مؤمنین]] است و در عین حال [[علم غیب]] آنان دارای ویژگی‌هایی است<ref>ر.ک: [[سید جعفر حسینی|حسینی، سید جعفر]]، [[آشنایی با نهج البلاغه امام علی (کتاب)|آشنایی با نهج البلاغه امام علی]]، ص ۵۸.</ref>.
[[انبیاء]]، [[اولیاء]] و [[مؤمنین]] به گواهی [[قرآن کریم]] دارای [[علم غیب]] هستند، ولی بهره [[انبیاء]] و [[اولیاء]] بیش از سایر [[مؤمنین]] است و در عین حال [[علم غیب]] آنان دارای ویژگی‌هایی است<ref>ر.ک: [[سید جعفر حسینی|حسینی، سید جعفر]]، [[آشنایی با نهج البلاغه امام علی (کتاب)|آشنایی با نهج البلاغه امام علی]]، ص ۵۸.</ref>.


==ویژگی های [[علم]] معصوم==
== ویژگی های [[علم]] معصوم ==
مهم ترین ویژگی‌های [[دانش]] [[اهل بیت]]{{ع}} که ویژۀ آنان است و دیگران، از آن محروم‌اند، عبارت است از:  
مهم ترین ویژگی‌های [[دانش]] [[اهل بیت]] {{ع}} که ویژۀ آنان است و دیگران از آن محروم‌اند، عبارت است از:  
#[[خزانه‌دار دانش خداوند]]: [[امامان]]{{ع}} نگهبان [[دانش]] [[خداوند]] هستند و آن را مانند گنجی پربها، پاس می‌دارند. در [[حدیث قدسی]]، آمده است [[خداوند]]، [[اهل بیت]]{{ع}} را برای [[پیامبر]] چنین توصیف فرموده است: "ایشان، پس از تو، خزانه‌دار [[دانش]] من هستند"<ref>{{متن حدیث|وَ هُمْ خُزَّانِي عَلَى عِلْمِي مِنْ بَعْدِك}}؛ ‏کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۳.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، ما [[خزانه]] داران [[خدا]] در [[آسمان]] و زمینش هستیم، نه بر زر و سیم، که [[خزانه]] داران [[دانش]] اوییم"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّا لَخُزَّانُ اللَّهِ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ لَا عَلَى ذَهَبٍ وَ لَا عَلَى فِضَّةٍ إِلَّا عَلَى عِلْمِهِ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص 192.</ref>. ماهیت [[دانش]] الهی نیز برای ما مجهول است و [[ائمه]]{{ع}} در توضیح [[دانش]] [[خداوند]]، فرموده‌اند: "[[خداوند]]، دانشی خاص دارد و دانشی عام؛ [[دانش]] خاص او، همان دانشی است که [[فرشتگان مقرب]] و [[پیامبران]] فرستاده شده او هم بر آن، [[آگاهی]] ندارند و [[دانش]] عام او، همان دانشی است که [[فرشتگان مقرب]] و [[پیامبران]] فرستاده شده او بر آن، [[آگاهی]] دارند و همانا آن، از [[پیامبر خدا]]{{صل}} به ما رسیده است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى عِلْماً خَاصّاً وَ عِلْماً عَامّاً فَأَمَّا الْعِلْمُ الْخَاصُّ فَالْعِلْمُ الَّذِي لَمْ يُطْلِعْ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ وَ أَمَّا عِلْمُهُ الْعَامُّ فَإِنَّهُ عِلْمُهُ الَّذِي أَطْلَعَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ وَ قَدْ وَقَعَ إِلَيْنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید ص ۱۳۸، ح ۱۴.</ref>. در [[روایت]] دیگری [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ‏ وَ خَزَنَةُ عِلْمِ‏ اللَّهِ‏ وَ عَیْبَةُ وَحْیِ‏ اللَّهِ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۶۱، ح ۳.</ref>. همچنین [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ خُزَّانُ‏ عِلْمِ‏ اللَّهِ‏، وَ نَحْنُ‏ تَرَاجِمَةُ وَحْیِ‏ اللَّهِ}}؛<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏۱، ص 192.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۷۶ ـ ۸۲؛ [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۲۸ ـ ۳۲؛ [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]، ص ۱۰ ـ ۱۲.</ref>
# '''[[خزانه‌دار دانش خداوند]]:''' [[امامان]] {{ع}} نگهبان [[دانش]] [[خداوند]] هستند و آن را مانند گنجی پربها، پاس می‌دارند. در [[حدیث قدسی]]، آمده است [[خداوند]]، [[اهل بیت]] {{ع}} را برای [[پیامبر]] چنین توصیف فرموده است: "ایشان، پس از تو، خزانه‌دار [[دانش]] من هستند"<ref>{{متن حدیث|وَ هُمْ خُزَّانِي عَلَى عِلْمِي مِنْ بَعْدِك}}؛ ‏کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۳.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، ما [[خزانه]] داران [[خدا]] در [[آسمان]] و زمینش هستیم، نه بر زر و سیم، که [[خزانه]] داران [[دانش]] اوییم"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّا لَخُزَّانُ اللَّهِ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ لَا عَلَى ذَهَبٍ وَ لَا عَلَى فِضَّةٍ إِلَّا عَلَى عِلْمِهِ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۲.</ref>. ماهیت [[دانش]] الهی نیز برای ما مجهول است و [[ائمه]] {{ع}} در توضیح [[دانش]] [[خداوند]]، فرموده‌اند: "[[خداوند]]، دانشی خاص دارد و دانشی عام؛ [[دانش]] خاص او، همان دانشی است که [[فرشتگان مقرب]] و [[پیامبران]] فرستاده شده او هم بر آن، [[آگاهی]] ندارند و [[دانش]] عام او، همان دانشی است که [[فرشتگان مقرب]] و [[پیامبران]] فرستاده شده او بر آن، [[آگاهی]] دارند و همانا آن، از [[پیامبر خدا]] {{صل}} به ما رسیده است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى عِلْماً خَاصّاً وَ عِلْماً عَامّاً فَأَمَّا الْعِلْمُ الْخَاصُّ فَالْعِلْمُ الَّذِي لَمْ يُطْلِعْ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ وَ أَمَّا عِلْمُهُ الْعَامُّ فَإِنَّهُ عِلْمُهُ الَّذِي أَطْلَعَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ وَ قَدْ وَقَعَ إِلَيْنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید ص ۱۳۸، ح ۱۴.</ref>. در [[روایت]] دیگری [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ‏ وَ خَزَنَةُ عِلْمِ‏ اللَّهِ‏ وَ عَیْبَةُ وَحْیِ‏ اللَّهِ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۶۱، ح ۳.</ref>. همچنین [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ خُزَّانُ‏ عِلْمِ‏ اللَّهِ‏، وَ نَحْنُ‏ تَرَاجِمَةُ وَحْیِ‏ اللَّهِ}}؛<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏۱، ص ۱۹۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۷۶ ـ ۸۲؛ [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۲۸ ـ ۳۲؛ [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]، ص ۱۰ ـ ۱۲.</ref>
#[[ظرف دانش خداوند]]: هر کسی نمی‌تواند [[دانش]] الهی را [[تحمل]] کند؛ بلکه [[دانش]] الهی به سبب گستردگی، نیازمند انسان‌های باظرفیتی است که [[دانش]] الهی را می‌پذیرند و از هم فرو نمی‌ریزند. یکی از ویژگی‌های [[دانش]] [[اهل بیت]]{{ع}} [[توانایی]] پذیرش [[دانش]] [[خداوند]] است، آنان، [[برگزیده خداوند]] و ظرف [[دانش]] او هستند. [[امام سجاد]]{{ع}} در توصیف [[اهل بیت]]{{ع}} فرمودند: "ما درهای [[خدا]] هستیم و ما راه راست اوییم و ما ظرف [[دانش]] او هستیم"<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ أَبْوَابُ اللَّهِ وَ نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ نَحْنُ عَيْبَةُ عِلْمِه}}؛ ‏ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص ۳۵، ح ۵.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی انْتَجَبَنَا لِنَفْسِهِ‏ فَجَعَلَنَا صَفْوَتَهُ‏ مِنْ‏ خَلْقِهِ‏ وَ أُمَنَاءَهُ عَلَی وَحْیِهِ وَ خُزَّانَهُ فِی أَرْضِهِ وَ مَوْضِعَ سِرِّهِ وَ عَیْبَةَ عِلْمِهِ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۶۲، ح ۷.</ref>. این از [[عنایات]] [[خداوند]] به [[اهل بیت]]{{ع}} است و چنین ظرفیتی را [[خداوند]]، تنها برای ایشان، فراهم آورده است. [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} برای‌ راهنمایی‌ تمام‌ افراد [[بشر]] با وجود اختلاف‌ زبان‌، طبیعت‌، رنگ‌، گسترش‌ زمین‌، پراکنده‌ بودن‌ مردم‌ از یکدیگر و بسیاری‌ از جهت‌های‌ مختلف‌ که‌ [[مردم]] را از هم‌ دور می‌کند، باید سخن‌ تمامی‌ آنان‌ را بشنود و با آنان‌ سخن‌ بگوید، آن‌گاه‌ تمامی افراد را در اجرای‌ عدالت‌ و احکام‌ [[خدا]] برابر بداند و از حال‌ آنان‌ باخبر باشد؛ این‌ گونه‌ اطلاع‌ و خبر داشتن‌ از مردم‌ را انسان‌ عادی‌ نمی‌تواند و فقط‌ انسانی‌ این‌ ویژگی‌ را دارست‌ که‌ از دانش‌ گسترده خدادادی‌ بهره‌ می‌برد. [[امام]] باید از دورترین‌ جاهای‌ زمین‌ که‌ مردم‌ در آن‌ زندگانی‌ می‌کنند باخبر باشد تا درد و رنج‌ آنان‌ را دریابد و اگر نماینده‌ای‌ را به‌ آن‌ جاها گسیل‌ کرد، در هر زمان‌ از او باخبر باشد تا مبادا او در مقام‌ خود بر مردم‌ ستم‌ کند. اگر [[امام]] مانند دیگر افراد عادی‌ در زمان‌ قدیم‌، پس‌ از گذشت‌ ماه‌ها و سال‌ها از [[اخبار]] دور دست‌ خبرگیری‌ کند و یا با وسایل‌ متعارف‌ آن‌ زمان‌ با فاصله‌های‌ زمانی‌ بسیار از حال‌ دیگران‌ با خبر گردد، ستم‌ زمین‌ را فرا می‌گیرد و [[فساد]] بر [[جامعه‌]] [[استیلا]] می‌یابد و هدف‌ و غرضی‌ که‌ در فرستادن [[پیامبر]] و [[انتخاب امام]] از راهنمایی‌ و هدایت‌ مردم‌ است‌، به دست‌ نخواهد آمد و نیک بختی‌ [[دنیا]] و آخرت‌ مردم‌ بر رغم‌ [[وجود امام]] تأمین‌ نخواهد شد<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۷۶ ـ ۸۲؛ [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۲۸ ـ ۳۲؛ [[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزایری، سید نورالدین]]، [[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|امام حسین و علم به شهادت]]، ص ۸.</ref>.
# '''[[ظرف دانش خداوند]]:''' هر کسی نمی‌تواند [[دانش]] الهی را [[تحمل]] کند؛ بلکه [[دانش]] الهی به سبب گستردگی، نیازمند انسان‌های باظرفیتی است که [[دانش]] الهی را می‌پذیرند و از هم فرو نمی‌ریزند. یکی از ویژگی‌های [[دانش]] [[اهل بیت]] {{ع}} [[توانایی]] پذیرش [[دانش]] [[خداوند]] است، آنان، [[برگزیده خداوند]] و ظرف [[دانش]] او هستند. [[امام سجاد]] {{ع}} در توصیف [[اهل بیت]] {{ع}} فرمودند: "ما درهای [[خدا]] هستیم و ما راه راست اوییم و ما ظرف [[دانش]] او هستیم"<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ أَبْوَابُ اللَّهِ وَ نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ نَحْنُ عَيْبَةُ عِلْمِه}}؛ ‏ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص ۳۵، ح ۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی انْتَجَبَنَا لِنَفْسِهِ‏ فَجَعَلَنَا صَفْوَتَهُ‏ مِنْ‏ خَلْقِهِ‏ وَ أُمَنَاءَهُ عَلَی وَحْیِهِ وَ خُزَّانَهُ فِی أَرْضِهِ وَ مَوْضِعَ سِرِّهِ وَ عَیْبَةَ عِلْمِهِ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۶۲، ح ۷.</ref>. این از [[عنایات]] [[خداوند]] به [[اهل بیت]] {{ع}} است و چنین ظرفیتی را [[خداوند]]، تنها برای ایشان، فراهم آورده است. [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام]] {{ع}} برای‌ راهنمایی‌ تمام‌ افراد [[بشر]] با وجود اختلاف‌ زبان‌، طبیعت‌، رنگ‌، گسترش‌ زمین‌، پراکنده‌ بودن‌ مردم‌ از یکدیگر و بسیاری‌ از جهت‌های‌ مختلف‌ که‌ [[مردم]] را از هم‌ دور می‌کند، باید سخن‌ تمامی‌ آنان‌ را بشنود و با آنان‌ سخن‌ بگوید، آن‌گاه‌ تمامی افراد را در اجرای‌ عدالت‌ و احکام‌ [[خدا]] برابر بداند و از حال‌ آنان‌ باخبر باشد؛ این‌ گونه‌ اطلاع‌ و خبر داشتن‌ از مردم‌ را انسان‌ عادی‌ نمی‌تواند و فقط‌ انسانی‌ این‌ ویژگی‌ را دارست‌ که‌ از دانش‌ گسترده خدادادی‌ بهره‌ می‌برد. [[امام]] باید از دورترین‌ جاهای‌ زمین‌ که‌ مردم‌ در آن‌ زندگانی‌ می‌کنند باخبر باشد تا درد و رنج‌ آنان‌ را دریابد و اگر نماینده‌ای‌ را به‌ آن‌ جاها گسیل‌ کرد، در هر زمان‌ از او باخبر باشد تا مبادا او در مقام‌ خود بر مردم‌ ستم‌ کند. اگر [[امام]] مانند دیگر افراد عادی‌ در زمان‌ قدیم‌، پس‌ از گذشت‌ ماه‌ها و سال‌ها از [[اخبار]] دور دست‌ خبرگیری‌ کند و یا با وسایل‌ متعارف‌ آن‌ زمان‌ با فاصله‌های‌ زمانی‌ بسیار از حال‌ دیگران‌ با خبر گردد، ستم‌ زمین‌ را فرا می‌گیرد و [[فساد]] بر [[جامعه‌]] [[استیلا]] می‌یابد و هدف‌ و غرضی‌ که‌ در فرستادن [[پیامبر]] و [[انتخاب امام]] از راهنمایی‌ و هدایت‌ مردم‌ است‌، به دست‌ نخواهد آمد و نیک بختی‌ [[دنیا]] و آخرت‌ مردم‌ بر رغم‌ [[وجود امام]] تأمین‌ نخواهد شد<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۷۶ ـ ۸۲؛ [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۲۸ ـ ۳۲؛ [[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزایری، سید نورالدین]]، [[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|امام حسین و علم به شهادت]]، ص ۸.</ref>.
#[[علم]] [[اهل بیت]]{{ع}} الهی و [[لدنی]] بوده و در اثر [[اتصال به عالم غیب]] و [[هم‌نشینی]] با [[فرشتگان الهی]] به دست آمده است. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "خدای ـ تبارک و تعالی ـ را دو گونه [[علم]] است: یک، آن علمی که فرشتگانِ [[مقرب]] و [[پیامبران]] و [[رسولان]] را از آن [[آگاه]] ساخته است، این [[علم]] را ما نیز می‌دانیم. دو، آن علمی که ویژه [[ذات مقدس]] اوست و کسی جز او، آن را نمی‌داند "[[علم مستأثر]]". لکن چون [[خدا]] [[اراده]] کند که چیزی از همین [[علم]] را نیز [[آشکار]] گرداند به ما بیاموزد. و [[امامان]] پیشین را نیز از آن [[آگاه]] کرده بود"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ مَبْذُولٌ وَ عِلْمٌ مَكْفُوفٌ فَأَمَّا الْمَبْذُولُ فَإِنَّهُ لَيْسَ مِنْ شَيْ‏ءٍ يَعْلَمُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّسُلُ إِلَّا وَ نَحْنُ نَعْلَمُهُ وَ أَمَّا الْمَكْفُوفُ فَهُوَ الَّذِي عِنْدَهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ إِذَا خَرَجَ نَفَذَ}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج1، ص109.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد فاضل‌ لنکرانی]] و [[شهاب‌الدین اشراقی]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]، ص ۱۹۳؛ [[سید محمد علی قاضی طباطبایی|قاضی طباطبایی، سید محمد علی]]، [[رساله‌ای در دلالت آیۀ تطهیر بر علم گستردۀ پیامبر و امام (مقاله)|رساله‌ای در دلالت آیۀ تطهیر بر علم گستردۀ پیامبر و امام]]، ص ۴۸۲.</ref>
# '''[[علم]] [[اهل بیت]] {{ع}} الهی و [[لدنی]] بوده''' و در اثر [[اتصال به عالم غیب]] و [[هم‌نشینی]] با [[فرشتگان الهی]] به دست آمده است. [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "خدای ـ تبارک و تعالی ـ را دو گونه [[علم]] است: یک، آن علمی که فرشتگانِ [[مقرب]] و [[پیامبران]] و [[رسولان]] را از آن [[آگاه]] ساخته است، این [[علم]] را ما نیز می‌دانیم. دو، آن علمی که ویژه [[ذات مقدس]] اوست و کسی جز او، آن را نمی‌داند "[[علم مستأثر]]". لکن چون [[خدا]] [[اراده]] کند که چیزی از همین [[علم]] را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد. و [[امامان]] پیشین را نیز از آن [[آگاه]] کرده بود"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ مَبْذُولٌ وَ عِلْمٌ مَكْفُوفٌ فَأَمَّا الْمَبْذُولُ فَإِنَّهُ لَيْسَ مِنْ شَيْ‏ءٍ يَعْلَمُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّسُلُ إِلَّا وَ نَحْنُ نَعْلَمُهُ وَ أَمَّا الْمَكْفُوفُ فَهُوَ الَّذِي عِنْدَهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ إِذَا خَرَجَ نَفَذَ}}؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج۱، ص۱۰۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد فاضل‌ لنکرانی]] و [[شهاب‌الدین اشراقی]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]، ص ۱۹۳؛ [[سید محمد علی قاضی طباطبایی|قاضی طباطبایی، سید محمد علی]]، [[رساله‌ای در دلالت آیۀ تطهیر بر علم گستردۀ پیامبر و امام (مقاله)|رساله‌ای در دلالت آیۀ تطهیر بر علم گستردۀ پیامبر و امام]]، ص ۴۸۲.</ref>
#[[وارثان دانش پیامبران]]: [[دانش]] تمام [[پیامبران پیشین]]، به [[پیامبر]]{{صل}} واگذار شد و [[پیامبر]]{{صل}} آن را به [[اهل بیت]]{{ع}} سپرد. [[امام باقر]]{{ع}} در روایتی از [[رسول اکرم]](صلی [[الله]] علیه وآله) [[نقل]] کرده که ایشان فرمودند: "نخستین [[جانشینی]] که بر [[زمین]] بود، هبة [[الله]]، پسر [[آدم]] بود و [[پیامبری]] [[رحلت]] نکرده، مگر آنکه [[جانشینی]] داشته است (...) و [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}}، هدیه [[خداوند]] به [[محمد]][{{صل}}] است که [[دانش]] [[اوصیا]] و [[دانش]] کسانی را که پیش از او بوده‌اند، به [[ارث]] برده است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَوَّلَ وَصِيٍّ كَانَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ـ هِبَةُ اللَّهِ بْنُ آدَمَ وَ مَا مِنْ نَبِيٍّ مَضَى إِلَّا وَ لَهُ وَصِيٌّ وَ كَانَ جَمِيعُ الْأَنْبِيَاءِ مِائَةَ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ نَبِيٍّ مِنْهُمْ خَمْسَةٌ أُولُو الْعَزْمِ ـ نُوحٌ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ مُحَمَّدٌ ع وَ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ كَانَ هِبَةَ اللَّهِ لِمُحَمَّدٍ وَ وَرِثَ عِلْمَ الْأَوْصِيَاءِ وَ عِلْمَ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ أَمَا إِنَّ مُحَمَّداً وَرِثَ عِلْمَ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِين}}؛ ‏کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۲۴.</ref>. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} [[مردم]] را از بی‌راهه و کژراهه، باز می‌داشت و به [[مردم]] می‌فرمود: "دانشی که [[آدم]] آن را فرود آورد و هر آنچه [[پیامبران]] تا خاتم الأنبیاء، بدان [[برتری]] داده شده‌اند، در [[خاندان]] محمد{{صل}} است. پس به کدام کژراهه می‌روید؟ و به کدام سو روانید؟"<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي هَبَطَ بِهِ آدَمُ وَ جَمِيعَ مَا فُضِّلَتْ بِهِ النَّبِيُّونَ إِلَى خَاتَمِ النَّبِيِّينَ فِي عِتْرَةِ مُحَمَّدٍ ص فَأَيْنَ يُتَاهُ بِكُمْ بَلْ أَيْنَ تَذْهَبُونَ}}؛ شیخ مفید، ارشاد، ج ۱، ص ۲۳۲.</ref>. عبدالرحمان بن ابی [[نجران]] می‌‌گوید: {{متن حدیث|کَتَبَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا{{ع}}) رِسَالَةً وَ أَقْرَأَنِیهَا قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ{{ع}} إِنَّ مُحَمَّداً{{صل}} کَانَ أَمِینَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ فَلَمَّا قُبِضَ مُحَمَّدٌ{{صل}} کُنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَرَثَتَهُ وَ نَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ... نَحْنُ وَرَثَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ نَحْنُ وَرَثَةُ أُولِی الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۱۸، ح ۱.</ref>. در روایتی دیگر [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|نَحْنُ وَرَثَةُ کِتَابِ‏ اللَّهِ‏ وَ نَحْنُ‏ صَفْوَتُهُ‏‏‏}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۵۱۳، ح ۲۳</ref>؛ در [[زیارت جامعه کبیره]] نیز می‌‌خوانیم: {{متن حدیث|السلام علی ائمة الهدی و مصابیح الدجی و أعلام التقی... کهف الوری و ورثة الأنبیاء}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۵۱۳، ح ۲۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۷۶ ـ ۸۲؛ [[محمد فاضل‌ لنکرانی]] و [[شهاب‌الدین اشراقی]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]، ص ۱۹۳؛ [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۲۸ ـ ۳۲؛ [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]، ص ۱۰ ـ ۱۲.</ref>
# '''[[وارثان دانش پیامبران]]:''' [[دانش]] تمام [[پیامبران پیشین]]، به [[پیامبر]] {{صل}} واگذار شد و [[پیامبر]] {{صل}} آن را به [[اهل بیت]] {{ع}} سپرد. [[امام باقر]] {{ع}} در روایتی از [[رسول اکرم]](صلی [[الله]] علیه وآله) [[نقل]] کرده که ایشان فرمودند: "نخستین [[جانشینی]] که بر [[زمین]] بود، هبة [[الله]]، پسر [[آدم]] بود و [[پیامبری]] [[رحلت]] نکرده، مگر آنکه [[جانشینی]] داشته است (...) و [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}}، هدیه [[خداوند]] به [[محمد]][{{صل}}] است که [[دانش]] [[اوصیا]] و [[دانش]] کسانی را که پیش از او بوده‌اند، به [[ارث]] برده است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ أَوَّلَ وَصِيٍّ كَانَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ـ هِبَةُ اللَّهِ بْنُ آدَمَ وَ مَا مِنْ نَبِيٍّ مَضَى إِلَّا وَ لَهُ وَصِيٌّ وَ كَانَ جَمِيعُ الْأَنْبِيَاءِ مِائَةَ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ نَبِيٍّ مِنْهُمْ خَمْسَةٌ أُولُو الْعَزْمِ ـ نُوحٌ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ مُحَمَّدٌ ع وَ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ كَانَ هِبَةَ اللَّهِ لِمُحَمَّدٍ وَ وَرِثَ عِلْمَ الْأَوْصِيَاءِ وَ عِلْمَ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ أَمَا إِنَّ مُحَمَّداً وَرِثَ عِلْمَ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِين}}؛ ‏کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۲۴.</ref>. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} [[مردم]] را از بی‌راهه و کژراهه، باز می‌داشت و به [[مردم]] می‌فرمود: "دانشی که [[آدم]] آن را فرود آورد و هر آنچه [[پیامبران]] تا خاتم الأنبیاء، بدان [[برتری]] داده شده‌اند، در [[خاندان]] محمد {{صل}} است. پس به کدام کژراهه می‌روید؟ و به کدام سو روانید؟"<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي هَبَطَ بِهِ آدَمُ وَ جَمِيعَ مَا فُضِّلَتْ بِهِ النَّبِيُّونَ إِلَى خَاتَمِ النَّبِيِّينَ فِي عِتْرَةِ مُحَمَّدٍ ص فَأَيْنَ يُتَاهُ بِكُمْ بَلْ أَيْنَ تَذْهَبُونَ}}؛ شیخ مفید، ارشاد، ج ۱، ص ۲۳۲.</ref>. عبدالرحمان بن ابی [[نجران]] می‌‌گوید: {{متن حدیث|کَتَبَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا {{ع}}) رِسَالَةً وَ أَقْرَأَنِیهَا قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ {{ع}} إِنَّ مُحَمَّداً {{صل}} کَانَ أَمِینَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ فَلَمَّا قُبِضَ مُحَمَّدٌ {{صل}} کُنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَرَثَتَهُ وَ نَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ... نَحْنُ وَرَثَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ نَحْنُ وَرَثَةُ أُولِی الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۱۸، ح ۱.</ref>. در روایتی دیگر [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|نَحْنُ وَرَثَةُ کِتَابِ‏ اللَّهِ‏ وَ نَحْنُ‏ صَفْوَتُهُ‏‏‏}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۵۱۳، ح ۲۳</ref>؛ در [[زیارت جامعه کبیره]] نیز می‌‌خوانیم: {{متن حدیث|السلام علی ائمة الهدی و مصابیح الدجی و أعلام التقی... کهف الوری و ورثة الأنبیاء}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۵۱۳، ح ۲۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۷۶ ـ ۸۲؛ [[محمد فاضل‌ لنکرانی]] و [[شهاب‌الدین اشراقی]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]، ص ۱۹۳؛ [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۲۸ ـ ۳۲؛ [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]، ص ۱۰ ـ ۱۲.</ref>
#[[همسانی سخن آنان با حدیث پیامبر]]{{صل}}: در [[باور]] [[پیروان اهل بیت]]{{ع}}، [[حدیث]] [[اهل بیت]]{{ع}}، همان [[حدیث]] [[پیامبر]]{{صل}} است و در میان گفتار [[پیشوایان دینی]]، هیچ گونه تفاوتی دیده نمی‌شود. سخن [[خاندان رسالت]]، تفصیل و [[تبیین]] [[احادیث]] [[پیامبر]]{{صل}} است و [[میراث]] ماندگار [[حدیثی]] [[شیعه]]، ۲۷۳ سال، همراه [[معصومان]] ما بوده است. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه فرمودند: "سخن من، سخن پدرم است و سخن پدرم، سخن جدم است و سخن جدم، سخن [[حسین]]{{ع}} است و سخن [[حسین]]{{ع}}، سخن [[حسن]]{{ع}} است و سخن [[حسن]]{{ع}}، سخن [[امیرمؤمنان]]{{ع}} است و سخن [[امیرمؤمنان]]{{ع}}، سخن [[پیامبر خدا]]{{صل}} است و سخن [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[کلام]] خداوندی است"<ref>{{متن حدیث|حَدِيثِي حَدِيثُ أَبِي وَ حَدِيثُ أَبِي حَدِيثُ جَدِّي وَ حَدِيثُ جَدِّي حَدِيثُ الْحُسَيْنِ وَ حَدِيثُ الْحُسَيْنِ حَدِيثُ الْحَسَنِ وَ حَدِيثُ الْحَسَنِ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۵۳، ح ۱۴.</ref>. آنچه [[سخن پیامبر]]{{صل}} و [[خاندان]] ایشان را همسان کرده، اتصال آن به منبع [[وحی]] است و از آنجا که سرچشمه همه [[احادیث اهل بیت]]{{ع}}، سخن [[خداوند]] است، در واقع، هیچ تعارضی در میان [[احادیث]] آنان، وجود ندارد<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۷۶ ـ ۸۲.</ref>.
# '''[[همسانی سخن آنان با حدیث پیامبر]] {{صل}}:''' در [[باور]] [[پیروان اهل بیت]] {{ع}}، [[حدیث]] [[اهل بیت]] {{ع}}، همان [[حدیث]] [[پیامبر]] {{صل}} است و در میان گفتار [[پیشوایان دینی]]، هیچ گونه تفاوتی دیده نمی‌شود. سخن [[خاندان رسالت]]، تفصیل و [[تبیین]] [[احادیث]] [[پیامبر]] {{صل}} است و [[میراث]] ماندگار [[حدیثی]] [[شیعه]]، ۲۷۳ سال، همراه [[معصومان]] ما بوده است. [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه فرمودند: "سخن من، سخن پدرم است و سخن پدرم، سخن جدم است و سخن جدم، سخن [[حسین]] {{ع}} است و سخن [[حسین]] {{ع}}، سخن [[حسن]] {{ع}} است و سخن [[حسن]] {{ع}}، سخن [[امیرمؤمنان]] {{ع}} است و سخن [[امیرمؤمنان]] {{ع}}، سخن [[پیامبر خدا]] {{صل}} است و سخن [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[کلام]] خداوندی است"<ref>{{متن حدیث|حَدِيثِي حَدِيثُ أَبِي وَ حَدِيثُ أَبِي حَدِيثُ جَدِّي وَ حَدِيثُ جَدِّي حَدِيثُ الْحُسَيْنِ وَ حَدِيثُ الْحُسَيْنِ حَدِيثُ الْحَسَنِ وَ حَدِيثُ الْحَسَنِ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۵۳، ح ۱۴.</ref>. آنچه [[سخن پیامبر]] {{صل}} و [[خاندان]] ایشان را همسان کرده، اتصال آن به منبع [[وحی]] است و از آنجا که سرچشمه همه [[احادیث اهل بیت]] {{ع}}، سخن [[خداوند]] است، در واقع، هیچ تعارضی در میان [[احادیث]] آنان، وجود ندارد<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۷۶ ـ ۸۲.</ref>.
#[[آگاه ترین مردم]]: [[اهل بیت]]{{ع}}، [[آگاه ترین مردم]] هستند؛ زیرا [[دانش]] الهی نزد آنان است و گنج‌وران [[دانش]] خداوندند و بر همۀ نادانستنی‌ها، آگاه‌اند. [[امام باقر]]{{ع}} یک بار از [[جابر بن عبدالله انصاری]] سؤالی کرد، [[جابر]] در پاسخ گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]، من بر خلاف [[نهی]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[رفتار]] نمی‌کنم! او به من، چنین فرموده است: شما [[امامان]] [[هدایت‌گر]] از خاندانش پس از او هستید که در [[کودکی]]، خردمندترین [[مردم]] و در بزرگی، [[داناترین]] مردمید"<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۵۱.</ref>. [[پیامبر]] [[مظهر]] صفات‌ خداست و‌ باید در دانش‌ و آگاهی‌ وسیع‌ نیز [[مظهر]] [[خدا]] باشد. روشن‌ است‌ که‌ مقصود از [[مظهر]] صفات‌ بودن‌، همانندی پیامر{{صل}} با [[خدا]] در تمام‌ صفات‌ از جهت‌ چگونگی‌ و مقدار نیست‌؛ زیرا این‌ [[باور]] شرک‌ است‌، بلکه‌ مقصود این‌ است‌ که‌ [[خداوند]] بهرۀ سرشاری‌ از علم‌ و دانش‌ خود را به‌ پیامبران‌ داده‌ که‌ دیگر مردم‌ از آن‌ بی‌بهره‌ هستند و علمی‌ را که‌ [[خداوند]] به‌ پیامبران‌ داده‌، افراد عادی‌ [[بشر]] به‌ آن‌ دسترس‌ ندارند. پس‌ از ثبوت‌ این‌ دانش‌ خدایی‌ برای‌ پیامبران‌، همین‌ علم‌ برای [[امام]] نیز ثابت‌ می‌شود<ref>ر.ک. [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۷۶ ـ ۸۲؛ [[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزایری، سید نورالدین]]، [[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|امام حسین و علم به شهادت]]، ص ۸؛ [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]، ص ۱۰ ـ ۱۲</ref>.
# '''[[آگاه ترین مردم]]:''' [[اهل بیت]] {{ع}}، [[آگاه ترین مردم]] هستند؛ زیرا [[دانش]] الهی نزد آنان است و گنج‌وران [[دانش]] خداوندند و بر همۀ نادانستنی‌ها، آگاه‌اند. [[امام باقر]] {{ع}} یک بار از [[جابر بن عبدالله انصاری]] سؤالی کرد، [[جابر]] در پاسخ گفت: "به [[خدا]] [[سوگند]]، من بر خلاف [[نهی]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[رفتار]] نمی‌کنم! او به من، چنین فرموده است: شما [[امامان]] [[هدایت‌گر]] از خاندانش پس از او هستید که در [[کودکی]]، خردمندترین [[مردم]] و در بزرگی، [[داناترین]] مردمید"<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۵۱.</ref>. [[پیامبر]] [[مظهر]] صفات‌ خداست و‌ باید در دانش‌ و آگاهی‌ وسیع‌ نیز [[مظهر]] [[خدا]] باشد. روشن‌ است‌ که‌ مقصود از [[مظهر]] صفات‌ بودن‌، همانندی پیامر {{صل}} با [[خدا]] در تمام‌ صفات‌ از جهت‌ چگونگی‌ و مقدار نیست‌؛ زیرا این‌ [[باور]] شرک‌ است‌، بلکه‌ مقصود این‌ است‌ که‌ [[خداوند]] بهرۀ سرشاری‌ از علم‌ و دانش‌ خود را به‌ پیامبران‌ داده‌ که‌ دیگر مردم‌ از آن‌ بی‌بهره‌ هستند و علمی‌ را که‌ [[خداوند]] به‌ پیامبران‌ داده‌، افراد عادی‌ [[بشر]] به‌ آن‌ دسترس‌ ندارند. پس‌ از ثبوت‌ این‌ دانش‌ خدایی‌ برای‌ پیامبران‌، همین‌ علم‌ برای [[امام]] نیز ثابت‌ می‌شود<ref>ر.ک. [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص ۷۶ ـ ۸۲؛ [[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزایری، سید نورالدین]]، [[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|امام حسین و علم به شهادت]]، ص ۸؛ [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]، ص ۱۰ ـ ۱۲</ref>.
#[[علم معصوم]] چون از راه [[غیب]] و [[روح القدس]] و... حاصل می‌‌شود نه [[حس]] و [[تعقل]]، لذا از خطاهای راه‌های حسی و [[عقلی]] و... نیز مصون است.
# '''[[علم معصوم]] چون از راه [[غیب]] و [[روح القدس]]''' و... حاصل می‌‌شود نه [[حس]] و [[تعقل]]، لذا از خطاهای راه‌های حسی و [[عقلی]] و... نیز مصون است.
#معدن [[علم]] و سرچشمه آن: در [[روایات]] مختلفی [[اهل بیت]]{{ع}} به عنوان معدن [[علم]] معرفی شده‌اند مانند: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}: إِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ أَهْلُ‏ بَیْتِ‏ الرَّحْمَةِ وَ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعُ‏ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ‏ الْمَلَائِکَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۵۶.</ref> و [[روایات]] دیگری نیز با این مضمون وجود دارد که بر اساس آنها اولاً [[علم]] نزد [[اهل بیت]]{{ع}} است و آنان معدن [[دانش]] هستند و ثانیاً، تنها علمی که نزد آنان است [[علم صحیح]] و غیرقابل خدشه است، علمی که امکان [[خطا]] و اشتباه در آن راه ندارد، علمی که کنه [[حقیقت]] را نشان می‌دهد؛ چرا که صاحبان این [[علم]] آن را از منبع [[فیض]] الهی گرفته‌اند<ref>ر.ک: [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۲۸ ـ ۳۲.</ref>.
# '''معدن [[علم]] و سرچشمه آن:''' در [[روایات]] مختلفی [[اهل بیت]] {{ع}} به عنوان معدن [[علم]] معرفی شده‌اند مانند: {{متن حدیث|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ أَهْلُ‏ بَیْتِ‏ الرَّحْمَةِ وَ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعُ‏ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ‏ الْمَلَائِکَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۵۶.</ref> و [[روایات]] دیگری نیز با این مضمون وجود دارد که بر اساس آنها اولاً [[علم]] نزد [[اهل بیت]] {{ع}} است و آنان معدن [[دانش]] هستند و ثانیاً، تنها علمی که نزد آنان است [[علم صحیح]] و غیرقابل خدشه است، علمی که امکان [[خطا]] و اشتباه در آن راه ندارد، علمی که کنه [[حقیقت]] را نشان می‌دهد؛ چرا که صاحبان این [[علم]] آن را از منبع [[فیض]] الهی گرفته‌اند<ref>ر.ک: [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۲۸ ـ ۳۲.</ref>.
#[[امامان]]{{ع}} [[راسخان در علم]] هستند: [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِی‏ الْعِلْمِ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۲۰۴، ح ۵</ref>، [[امام باقر]]{{ع}} ذیل آیۀ: «وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»<ref>سورۀ آل عمران، آیۀ ۷</ref> فرمودند: {{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} أَفْضَلُ الرَّاسِخِینَ قَدْ عَلَّمَهُ‏ اللَّهُ‏ جَمِیعَ‏ مَا أَنْزَلَ‏ اللَّهُ‏ إِلَیْهِ‏ مِنَ‏ التَّنْزِیلِ‏ وَ التَّأْوِیلِ‏ وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُنْزِلَ عَلَیْهِ شَیْئاً لَمْ یُعَلِّمْهُ تَأْوِیلَهُ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۲۰۳، ح ۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۲۸ ـ ۳۲؛ [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]، ص ۱۰ ـ ۱۲.</ref>
# '''[[امامان]] {{ع}} [[راسخان در علم]] هستند:''' [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِی‏ الْعِلْمِ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۲۰۴، ح ۵.</ref>، [[امام باقر]] {{ع}} ذیل آیۀ: {{متن قرآن|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ}}<ref>«تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش» سوره آل عمران، آیه ۷.</ref> فرمودند: {{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} أَفْضَلُ الرَّاسِخِینَ قَدْ عَلَّمَهُ‏ اللَّهُ‏ جَمِیعَ‏ مَا أَنْزَلَ‏ اللَّهُ‏ إِلَیْهِ‏ مِنَ‏ التَّنْزِیلِ‏ وَ التَّأْوِیلِ‏ وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُنْزِلَ عَلَیْهِ شَیْئاً لَمْ یُعَلِّمْهُ تَأْوِیلَهُ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۲۰۳، ح ۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۲۸ ـ ۳۲؛ [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]، ص ۱۰ ـ ۱۲.</ref>
#[[اهل بیت]]{{ع}} [[علم]] را از یکدیگر به [[ارث]] می‌برند و علومشان زائل نمی‌شود: [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَ‏ الْعِلْمَ‏ الَّذِی‏ هَبَطَ مَعَ‏ آدَمَ‏ لَمْ‏ یُرْفَعْ‏ وَ إِنَ‏ الْعِلْمَ‏ یُتَوَارَثُ وَ مَا یَمُوتُ مِنَّا عَالِمٌ حَتَّی یُخْلِفَهُ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ یَعْلَمُ عِلْمَهُ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۱۴، ح ۱.</ref>. [[امام باقر]]{{ع}} نیز فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ عَلِیّاً{{ع}} عَالِمُ‏ هَذِهِ‏ الْأُمَّةِ وَ الْعِلْمُ‏ یُتَوَارَثُ‏ وَ لَا یَهْلِکُ‏ أَحَدٌ مِنَّا إِلَّا تَرَکَ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ یَعْلَمُ مِثْلَ عِلْمِهِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۱۸، ح ۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۲۸ ـ ۳۲.</ref>
# '''[[اهل بیت]] {{ع}} [[علم]] را از یکدیگر به [[ارث]] می‌برند''' و علومشان زائل نمی‌شود: [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَ‏ الْعِلْمَ‏ الَّذِی‏ هَبَطَ مَعَ‏ آدَمَ‏ لَمْ‏ یُرْفَعْ‏ وَ إِنَ‏ الْعِلْمَ‏ یُتَوَارَثُ وَ مَا یَمُوتُ مِنَّا عَالِمٌ حَتَّی یُخْلِفَهُ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ یَعْلَمُ عِلْمَهُ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۱۴، ح ۱.</ref>. [[امام باقر]] {{ع}} نیز فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ عَلِیّاً {{ع}} عَالِمُ‏ هَذِهِ‏ الْأُمَّةِ وَ الْعِلْمُ‏ یُتَوَارَثُ‏ وَ لَا یَهْلِکُ‏ أَحَدٌ مِنَّا إِلَّا تَرَکَ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ یَعْلَمُ مِثْلَ عِلْمِهِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ}}<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۱۸، ح ۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۲۸ ـ ۳۲.</ref>
#[[علم امام]] همیشگی و مستمر است: [[دانش]] [[ائمه]]، پایدار و همیشگی است. این [[دانش]] پیوسته با سرچشمه غیبی خود در ارتباط بوده، مدام [[قوت]] پذیرفته و افزایش می‌یابد. [[امام باقر]]{{ع}} می‌‌فرمایند: {{متن حدیث|لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۵۴.</ref> افزایش [[دانش]] و [[معرفت]] [[امامان]] لازمۀ اتصال وجودی آنان به [[جهان غیب]] و ربوبیّت است.
# '''[[علم امام]] همیشگی و مستمر است:''' [[دانش]] [[ائمه]]، پایدار و همیشگی است. این [[دانش]] پیوسته با سرچشمه غیبی خود در ارتباط بوده، مدام [[قوت]] پذیرفته و افزایش می‌یابد. [[امام باقر]] {{ع}} می‌‌فرمایند: {{متن حدیث|لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۵۴.</ref> افزایش [[دانش]] و [[معرفت]] [[امامان]] لازمۀ اتصال وجودی آنان به [[جهان غیب]] و ربوبیّت است.
#به هر اندازه‏‌ای که باشد باز هم به لحاظ کمی و کیفی محدود به حدود خاصی است<ref>ر.ک: [[سید جعفر حسینی|حسینی، سید جعفر]]، [[آشنایی با نهج البلاغه امام علی (کتاب)|آشنایی با نهج البلاغه امام علی]]، ص ۵۸.</ref>.
# به هر اندازه‏‌ای که باشد باز هم به لحاظ کمی و کیفی محدود به حدود خاصی است<ref>ر.ک: [[سید جعفر حسینی|حسینی، سید جعفر]]، [[آشنایی با نهج البلاغه امام علی (کتاب)|آشنایی با نهج البلاغه امام علی]]، ص ۵۸.</ref>.
#نشأت‌ گرفته از [[فیض]] الهی و مطابق واقع و [[حقیقت]] است. [[امام رضا]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ الْأَنْبِیَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ یُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ، وَ یُؤْتِیهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِکَمِهِ مَا لَایُؤْتِیهِ غَیْرَهُمْ؛ فَیَکُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَانِ، فِی قَوْلِهِ تَعَالَی: أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی‏ فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ وَ قَوْلِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالی‏: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَ قَوْلِهِ فِی طَالُوتَ: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ}}<ref>حسن بن سلیمان الحلی، مختصر بصائر الدرجات، ص ۶۳.</ref>. [[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} فرمودند: "چرا [[مردم]] [[فضیلت]] ما را [[انکار]] می‌‌کنند؟ به [[خدا]] قسم ما از درخت نبوتیم، خانه [[رحمت]] و [[جایگاه]] رسالتیم و محل آمد و رفت فرشتگانیم و کانون [[علم]]"<ref>{{متن حدیث|الْإِمَامِ زَیْنِ الْعَابِدِین‏{{ع}}: «مَا یَنْقِمُ‏ النَّاسُ‏ مِنَّا فَنَحْنُ‏ وَ اللَّهِ‏ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ بَیْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِکَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْم‏‏‏‏}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۱۲۲، ح ۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید جعفر حسینی|حسینی، سید جعفر]]، [[آشنایی با نهج البلاغه امام علی (کتاب)|آشنایی با نهج البلاغه امام علی]]، ص ۵۸؛ [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۲.</ref>
# نشأت‌ گرفته از [[فیض]] الهی و مطابق واقع و [[حقیقت]] است. [[امام رضا]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ الْأَنْبِیَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ یُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ، وَ یُؤْتِیهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِکَمِهِ مَا لَایُؤْتِیهِ غَیْرَهُمْ؛ فَیَکُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَانِ، فِی قَوْلِهِ تَعَالَی: أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی‏ فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ وَ قَوْلِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالی‏: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَ قَوْلِهِ فِی طَالُوتَ: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ}}<ref>حسن بن سلیمان الحلی، مختصر بصائر الدرجات، ص ۶۳.</ref>. [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} فرمودند: "چرا [[مردم]] [[فضیلت]] ما را [[انکار]] می‌‌کنند؟ به [[خدا]] قسم ما از درخت نبوتیم، خانه [[رحمت]] و [[جایگاه]] رسالتیم و محل آمد و رفت فرشتگانیم و کانون [[علم]]"<ref>{{متن حدیث|الْإِمَامِ زَیْنِ الْعَابِدِین‏{{ع}}: «مَا یَنْقِمُ‏ النَّاسُ‏ مِنَّا فَنَحْنُ‏ وَ اللَّهِ‏ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ بَیْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِکَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْم‏‏‏‏}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۱۲۲، ح ۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید جعفر حسینی|حسینی، سید جعفر]]، [[آشنایی با نهج البلاغه امام علی (کتاب)|آشنایی با نهج البلاغه امام علی]]، ص ۵۸؛ [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۲.</ref>


و ویژگی‌های دیگری مانند اینکه [[علم]] ایشان قابل ازدیاد است، [[علم امام]] حادث و بعد از معلوماتش بوده و عین ذاتش نیست<ref>ر.ک: [[جواد رنجبر|رنجبر، جواد]]، [[نکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم اهل بیت (مقاله)|کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم اهل بیت]].</ref>.
و ویژگی‌های دیگری مانند اینکه [[علم]] ایشان قابل ازدیاد است، [[علم امام]] حادث و بعد از معلوماتش بوده و عین ذاتش نیست<ref>ر.ک: [[جواد رنجبر|رنجبر، جواد]]، [[نکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم اهل بیت (مقاله)|کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم اهل بیت]].</ref>.
== عدم راهیابی نسیان یا فراموشی در [[علم امام]] ==
از [[ویژگی‌های علم امام]] این است که [[نسیان]] و [[فراموشی]] در آن راه ندارد. [[روایات]] نیز مؤید این مطلب‌اند که به نمونه‌ای در ادامه اشاره می‌شود. از [[کلینی]] [[روایت]] است که [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} درباره [[تعلیم]] یافتن خود از [[مکتب]] [[نبوی]] و عدم فراموشی [[علوم]] انتقال یافته از [[پیامبر]] {{صل}} می‌فرماید: من هر [[روز]] یک بار و هر شب یک بار نزد [[رسول خدا]] {{صل}} می‌رفتم و هر جا آن [[حضرت]] می‌رفت، من نیز در [[خدمت]] ایشان بودم. همه [[اصحاب]] این را می‌دانستند که [[پیامبر خدا]] {{صل}} جز با شخص من با هیچ‌کس دیگر چنین دیدارهایی ندارد. در چنین دیدارهایی، من هر چه را که از حضرت می‌پرسیدم، جواب کافی دریافت می‌کردم و چون خاموش می‌شدم و سؤالات‌ام پایان می‌پذیرفت، ایشان خود سخن آغاز می‌کرد.
هیچ آیه‌ای از [[قرآن]] بر رسول خدا {{صل}} نازل نشد، مگر اینکه برای من خواند و تقریر فرمود تا آن را به خط خود نوشتم و ایشان [[تأویل]] و [[تفسیر]]، [[ناسخ و منسوخ]]، [[محکم و متشابه]] و... را بر من آموخت و از خدای در خواست کرد [[قدرت]] [[فهم]] و [[حفظ]] آن را به من [[مرحمت]] نماید. پس از آن دعایی که در [[حق]] من فرمود، هیچ آیه‌ای از [[کتاب خدا]] و نیز هیچ یک از مطالبی را که ایشان املاکرد و من نوشتم، از خاطر نبردم و فراموش نکردم.
رسول خدا {{صل}} همه [[اوامر و نواهی]] و [[حرام]] و حلال‌های [[الهی]]، خواه مربوط به مسائل [[زمان]] حال و خواه مربوط به مسائل [[آینده]] و نیز آنچه در [[کتب آسمانی]] بر [[پیامبران]] گذشته نازل شده و از [[طاعت]] و [[معصیت خدا]] آگاهشان ساخته بود، همه و همه را به من تعلیم فرمود و من هم تمام آنها را به خاطر سپردم و حتی یک حرف آن را نیز فراموش نکردم. سپس دستش را بر سینه‌ام نهاد و از [[خدا]] خواست قلبم را از [[دانش]] و فهم و [[حکمت]] و [[نور]] لبریز سازد. عرض کردم ای [[پیامبر خدا]]! از زمانی که من چنین درخواستی را از [[خداوند]] [[طلب]] نمودم، چیزی را فراموش نکردم و آنچه را که ننوشتم نیز از یاد نبرده‌ام. پس آیا از این به بعد بر من از [[فراموشی]] می‌هراسید؟ [[نبی مکرم اسلام]] {{صل}} در پاسخ فرمود: بر تو از [[نسیان]] و [[جهل]] هراسی ندارم، در حالی که پروردگارم به من خبر داده است که دعای مرا در [[حق]] تو و شریکان‌ات که پس از تو خواهند بود، [[اجابت]] کرده است<ref>شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۴، حدیث ۱۲.</ref>.
به [[اعتقاد]] [[علامه جوادی آملی]]، یکی از ویژگی‌های [[علم]] [[شهودی]] و حضوری [[امام]] [[معصوم]] این است که هرگز فراموشی و نسیان در آن راه ندارد؛ زیرا حضور به معنای [[وجدان]] یافتن<ref>عبدالله جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج۲، ص۱۲؛ همو، دین‌شناسی، ص۲۴۱.</ref> است و چنین صفتی از هر گونه نسیان و فراموشی ابا دارد.
وی در جای دیگر نیز [[علم امام]] را برگرفته از لدن و نزد [[خدای متعال]] به شیوه حضوری و شهودی قلمداد و [[اذعان]] می‌کند [[علم لدنی]]، [[علمی]] فراموش نشدنی و حقیقتی است که [[روح انسان]] با آن آمیخته و از آن جدا نمی‌شود<ref>عبدالله جوادی آملی، قرآن در قرآن، ص۳۸.</ref>. به تعبیر ایشان، [[معرفت]] [[وحیانی]] [[انسان کامل]] معصوم {{عم}} [[معرفتی]] صائبی و [[سلطان]] همه [[علوم]] است و از هر گونه آسیب و نسیان و ذهول و [[خطا]] مصون می‌باشد<ref>عبدالله جوادی آملی، سروش هدایت، ج۱، ص۲۶۱.</ref>.
علامه در جهت [[اثبات]] عدم نسیان در علم امام به روایتی از بصائرالدرجات<ref>صفار قمی، بصائرالدرجات، ج۴، باب ۱، ص۱۸۷.</ref> مبنی بر توصیه نبی مکرم اسلام {{صل}} به [[کتابت حدیث]] توسط [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} استناد می‌نماید. به [[عقیده]] ایشان، [[حدیث]] به خوبی نشان می‌دهد [[هدف]] [[پیامبر]] {{صل}} از امر به کتابت حدیث، تدوین آنها در کاغذهای معمولی و [[حفظ]] به صورت کتاب‌های متداول برای [[فرزندان]] معصومش بود تا به شکل سندی قابل ارائه برای دیگران باشد؛ زیرا [[پیامبر ختمی مرتبت]] {{صل}} فراموش نکردن را به جد از [[حضرت علی]] {{ع}} [[نفی]] نموده و با توجه به اشتراک [[امامان معصوم]] در خصلت‌های ویژه [[امامت]] که عدم [[نسیان]] نیز یکی از آنهاست، [[فراموشی]] [[احکام دین]] و... از [[ائمه هدی]] منتفی است.
ایشان همچنین بیان می‌کنند وجود [[مبارک]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در بخش‌هایی از [[نهج‌البلاغه]]، وقتی [[معارف]] [[جهان]] را تشریح می‌کند، [[کلام]] [[انسان کامل]] [[معصوم]] را مستند به [[انسان]] آفرین دانسته که به همه چیز [[آگاه]] است و هرگز فراموش نمی‌کند<ref>عبدالله جوادی آملی، تفسیر انسان به انسان، ص۱۰۲.</ref>.<ref>[[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی]]، ص ۱۴۵.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسش‌های وابسته}}
* [[ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)]]
* [[ویژگی‌های علم معصوم چیست؟ (پرسش)]]
* [[ویژگی‌های علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
* [[ویژگی‌های علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)]]
{{پایان پرسش‌های وابسته}}


==جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته ==  
{{پرسش‌های وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[ویژگی علم اهل بیت]] {{عم}}
* [[ویژگی علم امام]]؛
{{پایان مدخل وابسته}}
* [[ویژگی علم پیامبر]]؛
* [[ویژگی علم پیامبر خاتم]]؛
* [[ویژگی علم ولی]]؛
* [[ویژگی علم وصی]]؛
* [[ویژگی علم اهل بیت]]{{عم}}؛
* [[ویژگی علم فاطمه زهرا]]{{س}}.
{{پایان}}
{{پایان}}
 
=='''[[:رده:آثار علم معصوم|منبع‌شناسی جامع علم معصوم]]'''==
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های علم معصوم|کتاب‌شناسی علم معصوم]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های علم معصوم|مقاله‌شناسی علم معصوم]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های علم معصوم|پایان‌نامه‌شناسی علم معصوم]].
{{پایان}}
{{پایان}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:113.jpg|22px]] [[محمد فاضل‌ لنکرانی]] و [[شهاب‌الدین اشراقی]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|'''پاسداران وحی''']]
# [[پرونده:113.jpg|22px]] [[محمد فاضل‌ لنکرانی]] و [[شهاب‌الدین اشراقی]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|'''پاسداران وحی''']]
خط ۶۳: خط ۶۳:
# [[پرونده:899550304.jpg|22px]] [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|'''بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات''']]
# [[پرونده:899550304.jpg|22px]] [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|'''بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات''']]
# [[پرونده:1368188.jpg|22px]] [[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزایری، سید نورالدین]]، [[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|'''امام حسین و علم به شهادت''']]
# [[پرونده:1368188.jpg|22px]] [[سید نورالدین شریعتمدار جزایری|شریعتمدار جزایری، سید نورالدین]]، [[امام حسین و علم به شهادت (مقاله)|'''امام حسین و علم به شهادت''']]
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[جواد رنجبر|رنجبر، جواد]]، [[کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم اهل بیت (مقاله)|'''نکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم اهل بیت''']]
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[جواد رنجبر|رنجبر، جواد]]، [[کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم اهل بیت (مقاله)|'''کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم اهل بیت''']]
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|'''علم لدنی در قرآن و حدیث''']]
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[زهرةالسادات میرترابی حسینی|میرترابی حسینی، زهرةالسادات]]، [[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|'''علم لدنی در قرآن و حدیث''']]
# [[پرونده:1100841.jpg|22px]] [[زهرا یوسفی|یوسفی، زهرا]]، [[علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی (کتاب)|'''علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:علم معصوم]]
[[رده:ویژگی علم معصوم]]
[[رده: مدخل برگرفته از پرسمان]]
[[رده: مدخل برگرفته از پرسمان]]
[[رده: مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]]
[[رده: مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۹

معصومین (ع) به گواهی قرآن کریم دارای علم غیب هستند و علم آنان دارای ویژگی‌هایی است که مهم ترین آنها عبارت است از: خزانه‌دار دانش خداوند؛ ظرف دانش خداوند؛ علم ایشان الهی و لدنی بوده و در اثر اتصال به عالم غیب و هم‌نشینی با فرشتگان الهی به دست آمده است؛ وارثان دانش پیامبران؛ همسانی سخن آنان با حدیث پیامبر (ص)؛ امامان (ع) راسخان در علم هستند.

مقدمه

انبیاء، اولیاء و مؤمنین به گواهی قرآن کریم دارای علم غیب هستند، ولی بهره انبیاء و اولیاء بیش از سایر مؤمنین است و در عین حال علم غیب آنان دارای ویژگی‌هایی است[۱].

ویژگی های علم معصوم

مهم ترین ویژگی‌های دانش اهل بیت (ع) که ویژۀ آنان است و دیگران از آن محروم‌اند، عبارت است از:

  1. خزانه‌دار دانش خداوند: امامان (ع) نگهبان دانش خداوند هستند و آن را مانند گنجی پربها، پاس می‌دارند. در حدیث قدسی، آمده است خداوند، اهل بیت (ع) را برای پیامبر چنین توصیف فرموده است: "ایشان، پس از تو، خزانه‌دار دانش من هستند"[۲]. امام باقر (ع) فرمودند: "به خدا سوگند، ما خزانه داران خدا در آسمان و زمینش هستیم، نه بر زر و سیم، که خزانه داران دانش اوییم"[۳]. ماهیت دانش الهی نیز برای ما مجهول است و ائمه (ع) در توضیح دانش خداوند، فرموده‌اند: "خداوند، دانشی خاص دارد و دانشی عام؛ دانش خاص او، همان دانشی است که فرشتگان مقرب و پیامبران فرستاده شده او هم بر آن، آگاهی ندارند و دانش عام او، همان دانشی است که فرشتگان مقرب و پیامبران فرستاده شده او بر آن، آگاهی دارند و همانا آن، از پیامبر خدا (ص) به ما رسیده است"[۴]. در روایت دیگری امام صادق (ع) فرمودند: «نَحْنُ‏ وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ‏ وَ خَزَنَةُ عِلْمِ‏ اللَّهِ‏ وَ عَیْبَةُ وَحْیِ‏ اللَّهِ»[۵]. همچنین امام باقر (ع) فرمودند: «نَحْنُ‏ خُزَّانُ‏ عِلْمِ‏ اللَّهِ‏، وَ نَحْنُ‏ تَرَاجِمَةُ وَحْیِ‏ اللَّهِ»؛[۶].[۷]
  2. ظرف دانش خداوند: هر کسی نمی‌تواند دانش الهی را تحمل کند؛ بلکه دانش الهی به سبب گستردگی، نیازمند انسان‌های باظرفیتی است که دانش الهی را می‌پذیرند و از هم فرو نمی‌ریزند. یکی از ویژگی‌های دانش اهل بیت (ع) توانایی پذیرش دانش خداوند است، آنان، برگزیده خداوند و ظرف دانش او هستند. امام سجاد (ع) در توصیف اهل بیت (ع) فرمودند: "ما درهای خدا هستیم و ما راه راست اوییم و ما ظرف دانش او هستیم"[۸]. امام صادق (ع) فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی انْتَجَبَنَا لِنَفْسِهِ‏ فَجَعَلَنَا صَفْوَتَهُ‏ مِنْ‏ خَلْقِهِ‏ وَ أُمَنَاءَهُ عَلَی وَحْیِهِ وَ خُزَّانَهُ فِی أَرْضِهِ وَ مَوْضِعَ سِرِّهِ وَ عَیْبَةَ عِلْمِهِ»[۹]. این از عنایات خداوند به اهل بیت (ع) است و چنین ظرفیتی را خداوند، تنها برای ایشان، فراهم آورده است. پیامبر (ص) و امام (ع) برای‌ راهنمایی‌ تمام‌ افراد بشر با وجود اختلاف‌ زبان‌، طبیعت‌، رنگ‌، گسترش‌ زمین‌، پراکنده‌ بودن‌ مردم‌ از یکدیگر و بسیاری‌ از جهت‌های‌ مختلف‌ که‌ مردم را از هم‌ دور می‌کند، باید سخن‌ تمامی‌ آنان‌ را بشنود و با آنان‌ سخن‌ بگوید، آن‌گاه‌ تمامی افراد را در اجرای‌ عدالت‌ و احکام‌ خدا برابر بداند و از حال‌ آنان‌ باخبر باشد؛ این‌ گونه‌ اطلاع‌ و خبر داشتن‌ از مردم‌ را انسان‌ عادی‌ نمی‌تواند و فقط‌ انسانی‌ این‌ ویژگی‌ را دارست‌ که‌ از دانش‌ گسترده خدادادی‌ بهره‌ می‌برد. امام باید از دورترین‌ جاهای‌ زمین‌ که‌ مردم‌ در آن‌ زندگانی‌ می‌کنند باخبر باشد تا درد و رنج‌ آنان‌ را دریابد و اگر نماینده‌ای‌ را به‌ آن‌ جاها گسیل‌ کرد، در هر زمان‌ از او باخبر باشد تا مبادا او در مقام‌ خود بر مردم‌ ستم‌ کند. اگر امام مانند دیگر افراد عادی‌ در زمان‌ قدیم‌، پس‌ از گذشت‌ ماه‌ها و سال‌ها از اخبار دور دست‌ خبرگیری‌ کند و یا با وسایل‌ متعارف‌ آن‌ زمان‌ با فاصله‌های‌ زمانی‌ بسیار از حال‌ دیگران‌ با خبر گردد، ستم‌ زمین‌ را فرا می‌گیرد و فساد بر جامعه‌ استیلا می‌یابد و هدف‌ و غرضی‌ که‌ در فرستادن پیامبر و انتخاب امام از راهنمایی‌ و هدایت‌ مردم‌ است‌، به دست‌ نخواهد آمد و نیک بختی‌ دنیا و آخرت‌ مردم‌ بر رغم‌ وجود امام تأمین‌ نخواهد شد[۱۰].
  3. علم اهل بیت (ع) الهی و لدنی بوده و در اثر اتصال به عالم غیب و هم‌نشینی با فرشتگان الهی به دست آمده است. امام صادق (ع) فرمودند: "خدای ـ تبارک و تعالی ـ را دو گونه علم است: یک، آن علمی که فرشتگانِ مقرب و پیامبران و رسولان را از آن آگاه ساخته است، این علم را ما نیز می‌دانیم. دو، آن علمی که ویژه ذات مقدس اوست و کسی جز او، آن را نمی‌داند "علم مستأثر". لکن چون خدا اراده کند که چیزی از همین علم را نیز آشکار گرداند به ما بیاموزد. و امامان پیشین را نیز از آن آگاه کرده بود"[۱۱].[۱۲]
  4. وارثان دانش پیامبران: دانش تمام پیامبران پیشین، به پیامبر (ص) واگذار شد و پیامبر (ص) آن را به اهل بیت (ع) سپرد. امام باقر (ع) در روایتی از رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل کرده که ایشان فرمودند: "نخستین جانشینی که بر زمین بود، هبة الله، پسر آدم بود و پیامبری رحلت نکرده، مگر آنکه جانشینی داشته است (...) و علی بن ابی‌طالب (ع)، هدیه خداوند به محمد[(ص)] است که دانش اوصیا و دانش کسانی را که پیش از او بوده‌اند، به ارث برده است"[۱۳]. امیرمؤمنان (ع) مردم را از بی‌راهه و کژراهه، باز می‌داشت و به مردم می‌فرمود: "دانشی که آدم آن را فرود آورد و هر آنچه پیامبران تا خاتم الأنبیاء، بدان برتری داده شده‌اند، در خاندان محمد (ص) است. پس به کدام کژراهه می‌روید؟ و به کدام سو روانید؟"[۱۴]. عبدالرحمان بن ابی نجران می‌‌گوید: «کَتَبَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا (ع)) رِسَالَةً وَ أَقْرَأَنِیهَا قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع) إِنَّ مُحَمَّداً (ص) کَانَ أَمِینَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ فَلَمَّا قُبِضَ مُحَمَّدٌ (ص) کُنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ وَرَثَتَهُ وَ نَحْنُ أُمَنَاءُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ... نَحْنُ وَرَثَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ نَحْنُ وَرَثَةُ أُولِی الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ»[۱۵]. در روایتی دیگر امام صادق (ع) فرمودند: «نَحْنُ وَرَثَةُ کِتَابِ‏ اللَّهِ‏ وَ نَحْنُ‏ صَفْوَتُهُ‏‏‏»[۱۶]؛ در زیارت جامعه کبیره نیز می‌‌خوانیم: «السلام علی ائمة الهدی و مصابیح الدجی و أعلام التقی... کهف الوری و ورثة الأنبیاء»[۱۷].[۱۸]
  5. همسانی سخن آنان با حدیث پیامبر (ص): در باور پیروان اهل بیت (ع)، حدیث اهل بیت (ع)، همان حدیث پیامبر (ص) است و در میان گفتار پیشوایان دینی، هیچ گونه تفاوتی دیده نمی‌شود. سخن خاندان رسالت، تفصیل و تبیین احادیث پیامبر (ص) است و میراث ماندگار حدیثی شیعه، ۲۷۳ سال، همراه معصومان ما بوده است. امام صادق (ع) در این زمینه فرمودند: "سخن من، سخن پدرم است و سخن پدرم، سخن جدم است و سخن جدم، سخن حسین (ع) است و سخن حسین (ع)، سخن حسن (ع) است و سخن حسن (ع)، سخن امیرمؤمنان (ع) است و سخن امیرمؤمنان (ع)، سخن پیامبر خدا (ص) است و سخن پیامبر خدا (ص) کلام خداوندی است"[۱۹]. آنچه سخن پیامبر (ص) و خاندان ایشان را همسان کرده، اتصال آن به منبع وحی است و از آنجا که سرچشمه همه احادیث اهل بیت (ع)، سخن خداوند است، در واقع، هیچ تعارضی در میان احادیث آنان، وجود ندارد[۲۰].
  6. آگاه ترین مردم: اهل بیت (ع)، آگاه ترین مردم هستند؛ زیرا دانش الهی نزد آنان است و گنج‌وران دانش خداوندند و بر همۀ نادانستنی‌ها، آگاه‌اند. امام باقر (ع) یک بار از جابر بن عبدالله انصاری سؤالی کرد، جابر در پاسخ گفت: "به خدا سوگند، من بر خلاف نهی پیامبر خدا (ص) رفتار نمی‌کنم! او به من، چنین فرموده است: شما امامان هدایت‌گر از خاندانش پس از او هستید که در کودکی، خردمندترین مردم و در بزرگی، داناترین مردمید"[۲۱]. پیامبر مظهر صفات‌ خداست و‌ باید در دانش‌ و آگاهی‌ وسیع‌ نیز مظهر خدا باشد. روشن‌ است‌ که‌ مقصود از مظهر صفات‌ بودن‌، همانندی پیامر (ص) با خدا در تمام‌ صفات‌ از جهت‌ چگونگی‌ و مقدار نیست‌؛ زیرا این‌ باور شرک‌ است‌، بلکه‌ مقصود این‌ است‌ که‌ خداوند بهرۀ سرشاری‌ از علم‌ و دانش‌ خود را به‌ پیامبران‌ داده‌ که‌ دیگر مردم‌ از آن‌ بی‌بهره‌ هستند و علمی‌ را که‌ خداوند به‌ پیامبران‌ داده‌، افراد عادی‌ بشر به‌ آن‌ دسترس‌ ندارند. پس‌ از ثبوت‌ این‌ دانش‌ خدایی‌ برای‌ پیامبران‌، همین‌ علم‌ برای امام نیز ثابت‌ می‌شود[۲۲].
  7. علم معصوم چون از راه غیب و روح القدس و... حاصل می‌‌شود نه حس و تعقل، لذا از خطاهای راه‌های حسی و عقلی و... نیز مصون است.
  8. معدن علم و سرچشمه آن: در روایات مختلفی اهل بیت (ع) به عنوان معدن علم معرفی شده‌اند مانند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ أَهْلُ‏ بَیْتِ‏ الرَّحْمَةِ وَ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعُ‏ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ‏ الْمَلَائِکَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ»[۲۳] و روایات دیگری نیز با این مضمون وجود دارد که بر اساس آنها اولاً علم نزد اهل بیت (ع) است و آنان معدن دانش هستند و ثانیاً، تنها علمی که نزد آنان است علم صحیح و غیرقابل خدشه است، علمی که امکان خطا و اشتباه در آن راه ندارد، علمی که کنه حقیقت را نشان می‌دهد؛ چرا که صاحبان این علم آن را از منبع فیض الهی گرفته‌اند[۲۴].
  9. امامان (ع) راسخان در علم هستند: امام صادق (ع) فرمودند: «نَحْنُ‏ الرَّاسِخُونَ‏ فِی‏ الْعِلْمِ»[۲۵]، امام باقر (ع) ذیل آیۀ: ﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ[۲۶] فرمودند: «رَسُولُ اللَّهِ (ص) أَفْضَلُ الرَّاسِخِینَ قَدْ عَلَّمَهُ‏ اللَّهُ‏ جَمِیعَ‏ مَا أَنْزَلَ‏ اللَّهُ‏ إِلَیْهِ‏ مِنَ‏ التَّنْزِیلِ‏ وَ التَّأْوِیلِ‏ وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُنْزِلَ عَلَیْهِ شَیْئاً لَمْ یُعَلِّمْهُ تَأْوِیلَهُ»[۲۷].[۲۸]
  10. اهل بیت (ع) علم را از یکدیگر به ارث می‌برند و علومشان زائل نمی‌شود: امام صادق (ع) فرمودند: «إِنَ‏ الْعِلْمَ‏ الَّذِی‏ هَبَطَ مَعَ‏ آدَمَ‏ لَمْ‏ یُرْفَعْ‏ وَ إِنَ‏ الْعِلْمَ‏ یُتَوَارَثُ وَ مَا یَمُوتُ مِنَّا عَالِمٌ حَتَّی یُخْلِفَهُ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ یَعْلَمُ عِلْمَهُ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ»[۲۹]. امام باقر (ع) نیز فرمودند: «إِنَّ عَلِیّاً (ع) عَالِمُ‏ هَذِهِ‏ الْأُمَّةِ وَ الْعِلْمُ‏ یُتَوَارَثُ‏ وَ لَا یَهْلِکُ‏ أَحَدٌ مِنَّا إِلَّا تَرَکَ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ یَعْلَمُ مِثْلَ عِلْمِهِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ»[۳۰].[۳۱]
  11. علم امام همیشگی و مستمر است: دانش ائمه، پایدار و همیشگی است. این دانش پیوسته با سرچشمه غیبی خود در ارتباط بوده، مدام قوت پذیرفته و افزایش می‌یابد. امام باقر (ع) می‌‌فرمایند: «لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا»[۳۲] افزایش دانش و معرفت امامان لازمۀ اتصال وجودی آنان به جهان غیب و ربوبیّت است.
  12. به هر اندازه‏‌ای که باشد باز هم به لحاظ کمی و کیفی محدود به حدود خاصی است[۳۳].
  13. نشأت‌ گرفته از فیض الهی و مطابق واقع و حقیقت است. امام رضا (ع) فرمودند: «إِنَّ الْأَنْبِیَاءَ وَ الْأَئِمَّةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ یُوَفِّقُهُمُ اللَّهُ، وَ یُؤْتِیهِمْ مِنْ مَخْزُونِ عِلْمِهِ وَ حِکَمِهِ مَا لَایُؤْتِیهِ غَیْرَهُمْ؛ فَیَکُونُ عِلْمُهُمْ فَوْقَ عِلْمِ أَهْلِ الزَّمَانِ، فِی قَوْلِهِ تَعَالَی: أَفَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی‏ فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ وَ قَوْلِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالی‏: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً وَ قَوْلِهِ فِی طَالُوتَ: إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَیْکُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ وَ اللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ»[۳۴]. امام زین العابدین (ع) فرمودند: "چرا مردم فضیلت ما را انکار می‌‌کنند؟ به خدا قسم ما از درخت نبوتیم، خانه رحمت و جایگاه رسالتیم و محل آمد و رفت فرشتگانیم و کانون علم"[۳۵].[۳۶]

و ویژگی‌های دیگری مانند اینکه علم ایشان قابل ازدیاد است، علم امام حادث و بعد از معلوماتش بوده و عین ذاتش نیست[۳۷].

عدم راهیابی نسیان یا فراموشی در علم امام

از ویژگی‌های علم امام این است که نسیان و فراموشی در آن راه ندارد. روایات نیز مؤید این مطلب‌اند که به نمونه‌ای در ادامه اشاره می‌شود. از کلینی روایت است که امیرالمؤمنین (ع) درباره تعلیم یافتن خود از مکتب نبوی و عدم فراموشی علوم انتقال یافته از پیامبر (ص) می‌فرماید: من هر روز یک بار و هر شب یک بار نزد رسول خدا (ص) می‌رفتم و هر جا آن حضرت می‌رفت، من نیز در خدمت ایشان بودم. همه اصحاب این را می‌دانستند که پیامبر خدا (ص) جز با شخص من با هیچ‌کس دیگر چنین دیدارهایی ندارد. در چنین دیدارهایی، من هر چه را که از حضرت می‌پرسیدم، جواب کافی دریافت می‌کردم و چون خاموش می‌شدم و سؤالات‌ام پایان می‌پذیرفت، ایشان خود سخن آغاز می‌کرد.

هیچ آیه‌ای از قرآن بر رسول خدا (ص) نازل نشد، مگر اینکه برای من خواند و تقریر فرمود تا آن را به خط خود نوشتم و ایشان تأویل و تفسیر، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و... را بر من آموخت و از خدای در خواست کرد قدرت فهم و حفظ آن را به من مرحمت نماید. پس از آن دعایی که در حق من فرمود، هیچ آیه‌ای از کتاب خدا و نیز هیچ یک از مطالبی را که ایشان املاکرد و من نوشتم، از خاطر نبردم و فراموش نکردم.

رسول خدا (ص) همه اوامر و نواهی و حرام و حلال‌های الهی، خواه مربوط به مسائل زمان حال و خواه مربوط به مسائل آینده و نیز آنچه در کتب آسمانی بر پیامبران گذشته نازل شده و از طاعت و معصیت خدا آگاهشان ساخته بود، همه و همه را به من تعلیم فرمود و من هم تمام آنها را به خاطر سپردم و حتی یک حرف آن را نیز فراموش نکردم. سپس دستش را بر سینه‌ام نهاد و از خدا خواست قلبم را از دانش و فهم و حکمت و نور لبریز سازد. عرض کردم ای پیامبر خدا! از زمانی که من چنین درخواستی را از خداوند طلب نمودم، چیزی را فراموش نکردم و آنچه را که ننوشتم نیز از یاد نبرده‌ام. پس آیا از این به بعد بر من از فراموشی می‌هراسید؟ نبی مکرم اسلام (ص) در پاسخ فرمود: بر تو از نسیان و جهل هراسی ندارم، در حالی که پروردگارم به من خبر داده است که دعای مرا در حق تو و شریکان‌ات که پس از تو خواهند بود، اجابت کرده است[۳۸].

به اعتقاد علامه جوادی آملی، یکی از ویژگی‌های علم شهودی و حضوری امام معصوم این است که هرگز فراموشی و نسیان در آن راه ندارد؛ زیرا حضور به معنای وجدان یافتن[۳۹] است و چنین صفتی از هر گونه نسیان و فراموشی ابا دارد.

وی در جای دیگر نیز علم امام را برگرفته از لدن و نزد خدای متعال به شیوه حضوری و شهودی قلمداد و اذعان می‌کند علم لدنی، علمی فراموش نشدنی و حقیقتی است که روح انسان با آن آمیخته و از آن جدا نمی‌شود[۴۰]. به تعبیر ایشان، معرفت وحیانی انسان کامل معصوم (ع) معرفتی صائبی و سلطان همه علوم است و از هر گونه آسیب و نسیان و ذهول و خطا مصون می‌باشد[۴۱].

علامه در جهت اثبات عدم نسیان در علم امام به روایتی از بصائرالدرجات[۴۲] مبنی بر توصیه نبی مکرم اسلام (ص) به کتابت حدیث توسط امیرالمؤمنین (ع) استناد می‌نماید. به عقیده ایشان، حدیث به خوبی نشان می‌دهد هدف پیامبر (ص) از امر به کتابت حدیث، تدوین آنها در کاغذهای معمولی و حفظ به صورت کتاب‌های متداول برای فرزندان معصومش بود تا به شکل سندی قابل ارائه برای دیگران باشد؛ زیرا پیامبر ختمی مرتبت (ص) فراموش نکردن را به جد از حضرت علی (ع) نفی نموده و با توجه به اشتراک امامان معصوم در خصلت‌های ویژه امامت که عدم نسیان نیز یکی از آنهاست، فراموشی احکام دین و... از ائمه هدی منتفی است.

ایشان همچنین بیان می‌کنند وجود مبارک امیرالمؤمنین (ع) در بخش‌هایی از نهج‌البلاغه، وقتی معارف جهان را تشریح می‌کند، کلام انسان کامل معصوم را مستند به انسان آفرین دانسته که به همه چیز آگاه است و هرگز فراموش نمی‌کند[۴۳].[۴۴]

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ر.ک: حسینی، سید جعفر، آشنایی با نهج البلاغه امام علی، ص ۵۸.
  2. «وَ هُمْ خُزَّانِي عَلَى عِلْمِي مِنْ بَعْدِك»؛ ‏کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۳.
  3. «وَ اللَّهِ إِنَّا لَخُزَّانُ اللَّهِ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ لَا عَلَى ذَهَبٍ وَ لَا عَلَى فِضَّةٍ إِلَّا عَلَى عِلْمِهِ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۲.
  4. «إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى عِلْماً خَاصّاً وَ عِلْماً عَامّاً فَأَمَّا الْعِلْمُ الْخَاصُّ فَالْعِلْمُ الَّذِي لَمْ يُطْلِعْ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ وَ أَمَّا عِلْمُهُ الْعَامُّ فَإِنَّهُ عِلْمُهُ الَّذِي أَطْلَعَ عَلَيْهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ وَ قَدْ وَقَعَ إِلَيْنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، التوحید ص ۱۳۸، ح ۱۴.
  5. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۶۱، ح ۳.
  6. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏۱، ص ۱۹۲.
  7. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره، ص ۷۶ ـ ۸۲؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۲۸ ـ ۳۲؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰ ـ ۱۲.
  8. «نَحْنُ أَبْوَابُ اللَّهِ وَ نَحْنُ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ نَحْنُ عَيْبَةُ عِلْمِه»؛ ‏ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص ۳۵، ح ۵.
  9. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۶۲، ح ۷.
  10. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره، ص ۷۶ ـ ۸۲؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۲۸ ـ ۳۲؛ شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، امام حسین و علم به شهادت، ص ۸.
  11. «إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ مَبْذُولٌ وَ عِلْمٌ مَكْفُوفٌ فَأَمَّا الْمَبْذُولُ فَإِنَّهُ لَيْسَ مِنْ شَيْ‏ءٍ يَعْلَمُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ الرُّسُلُ إِلَّا وَ نَحْنُ نَعْلَمُهُ وَ أَمَّا الْمَكْفُوفُ فَهُوَ الَّذِي عِنْدَهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ إِذَا خَرَجَ نَفَذَ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ج۱، ص۱۰۹.
  12. ر.ک: محمد فاضل‌ لنکرانی و شهاب‌الدین اشراقی، پاسداران وحی، ص ۱۹۳؛ قاضی طباطبایی، سید محمد علی، رساله‌ای در دلالت آیۀ تطهیر بر علم گستردۀ پیامبر و امام، ص ۴۸۲.
  13. «إِنَّ أَوَّلَ وَصِيٍّ كَانَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ـ هِبَةُ اللَّهِ بْنُ آدَمَ وَ مَا مِنْ نَبِيٍّ مَضَى إِلَّا وَ لَهُ وَصِيٌّ وَ كَانَ جَمِيعُ الْأَنْبِيَاءِ مِائَةَ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ عِشْرِينَ أَلْفَ نَبِيٍّ مِنْهُمْ خَمْسَةٌ أُولُو الْعَزْمِ ـ نُوحٌ وَ إِبْرَاهِيمُ وَ مُوسَى وَ عِيسَى وَ مُحَمَّدٌ ع وَ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ كَانَ هِبَةَ اللَّهِ لِمُحَمَّدٍ وَ وَرِثَ عِلْمَ الْأَوْصِيَاءِ وَ عِلْمَ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ أَمَا إِنَّ مُحَمَّداً وَرِثَ عِلْمَ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِين»؛ ‏کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۲۴.
  14. «فَإِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي هَبَطَ بِهِ آدَمُ وَ جَمِيعَ مَا فُضِّلَتْ بِهِ النَّبِيُّونَ إِلَى خَاتَمِ النَّبِيِّينَ فِي عِتْرَةِ مُحَمَّدٍ ص فَأَيْنَ يُتَاهُ بِكُمْ بَلْ أَيْنَ تَذْهَبُونَ»؛ شیخ مفید، ارشاد، ج ۱، ص ۲۳۲.
  15. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۱۸، ح ۱.
  16. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۵۱۳، ح ۲۳
  17. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۵۱۳، ح ۲۳.
  18. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره، ص ۷۶ ـ ۸۲؛ محمد فاضل‌ لنکرانی و شهاب‌الدین اشراقی، پاسداران وحی، ص ۱۹۳؛ افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۲۸ ـ ۳۲؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰ ـ ۱۲.
  19. «حَدِيثِي حَدِيثُ أَبِي وَ حَدِيثُ أَبِي حَدِيثُ جَدِّي وَ حَدِيثُ جَدِّي حَدِيثُ الْحُسَيْنِ وَ حَدِيثُ الْحُسَيْنِ حَدِيثُ الْحَسَنِ وَ حَدِيثُ الْحَسَنِ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ حَدِيثُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ حَدِيثُ رَسُولِ اللَّهِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۵۳، ح ۱۴.
  20. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره، ص ۷۶ ـ ۸۲.
  21. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۵۱.
  22. ر.ک. محمدی ری‌شهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره، ص ۷۶ ـ ۸۲؛ شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، امام حسین و علم به شهادت، ص ۸؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰ ـ ۱۲
  23. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۵۶.
  24. ر.ک: افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۲۸ ـ ۳۲.
  25. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۲۰۴، ح ۵.
  26. «تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران در دانش» سوره آل عمران، آیه ۷.
  27. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۲۰۳، ح ۴.
  28. ر.ک: افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۲۸ ـ ۳۲؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۰ ـ ۱۲.
  29. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۱۴، ح ۱.
  30. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص ۱۱۸، ح ۴.
  31. ر.ک: افقی، داوود، بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات، ص ۲۸ ـ ۳۲.
  32. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۵۴.
  33. ر.ک: حسینی، سید جعفر، آشنایی با نهج البلاغه امام علی، ص ۵۸.
  34. حسن بن سلیمان الحلی، مختصر بصائر الدرجات، ص ۶۳.
  35. «الْإِمَامِ زَیْنِ الْعَابِدِین‏(ع): «مَا یَنْقِمُ‏ النَّاسُ‏ مِنَّا فَنَحْنُ‏ وَ اللَّهِ‏ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ بَیْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِکَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْم‏‏‏‏»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۱۲۲، ح ۱.
  36. ر.ک: حسینی، سید جعفر، آشنایی با نهج البلاغه امام علی، ص ۵۸؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۱۱۰ ـ ۱۱۲.
  37. ر.ک: رنجبر، جواد، کنکاشی در کیفیت و سرچشمه‌های علم اهل بیت.
  38. شیخ کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۴، حدیث ۱۲.
  39. عبدالله جوادی آملی، سرچشمه اندیشه، ج۲، ص۱۲؛ همو، دین‌شناسی، ص۲۴۱.
  40. عبدالله جوادی آملی، قرآن در قرآن، ص۳۸.
  41. عبدالله جوادی آملی، سروش هدایت، ج۱، ص۲۶۱.
  42. صفار قمی، بصائرالدرجات، ج۴، باب ۱، ص۱۸۷.
  43. عبدالله جوادی آملی، تفسیر انسان به انسان، ص۱۰۲.
  44. یوسفی، زهرا، علم امام از دیدگاه شیخ مفید و آیت‌الله جوادی آملی، ص ۱۴۵.