منجی از دیدگاه مکاتب فلسفی کیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{جمع شدن| +{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخ‌دهنده = ))
جز (جایگزینی متن - '}}↵↵== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==↵{{منبع‌ جامع}}↵* کتاب‌شناسی مهدویت؛↵* مقاله‌شناسی مهدویت؛↵* پایان‌نامه‌شناسی مهدویت.↵{{پایان منبع جامع}}↵↵==' به '}} ==')
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = [[منجی]] از دیدگاه مکاتب فلسفی کیست؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با معارف مهدویت]] / [[مهدویت در ادیان و مکاتب]] / [[اندیشه منجی در ادیان]]
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی =  [[منجی در مکاتب فلسفی]]
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[آشنایی با معارف مهدویت]] / [[مهدویت در ادیان و مکاتب]] / [[اندیشه منجی در ادیان]]
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   =  [[منجی در مکاتب فلسفی]]
| تعداد پاسخ = ۲
| مدخل وابسته   =
| پاسخ‌دهنده        =
| پاسخ‌دهندگان      = ۲ پاسخ
}}
}}
''' [[منجی]] از دیدگاه مکاتب فلسفی کیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
''' [[منجی]] از دیدگاه مکاتب فلسفی کیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|راست|[[سید نذیر حسنی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«[[فیلسوفان]]، [[اندیشمندان]] و صاحب‌نظران در هر جامعه‌ای، سخن‌گوی رسمی احساسات و عواطف توده [[مردم]] به شمار می‌روند. آنها هستند که می‌توانند این احساس را در ابعاد واقعی و [[جایگاه]] متعارف خود، منعکس سازند. بسیاری از [[مردم]] افکار و احساساتی دارند که به ذهنشان می‌رسد اما از مرتب کردن و [[نظم]] دادن و بیان آن در قالب واژگان که آیندگان آن‌را بخوانند و تأیید کنند ناتوانند.
 
از جمله عقایدی که [[فیلسوفان]] به آن [[ایمان]] دارند و صراحتا در مورد آن سخن گفته‌اند، [[اندیشه]] [[منجی]] و [[مصلح]] است.
 
برتراند راسل [[فیلسوف]] [[انگلیسی]] می‌گوید: [[جهان]] در [[انتظار]] مصلحی است که همه [[دنیا]] را یکپارچه زیر [[پرچم]] و شعار و کلمه واحدی ببرد<ref>احمد حسین یعقوب، حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، ص ۷۴.</ref>.
 
انیشتین [[صاحب]] نظریه نسبیت می‌گوید: آن روزی که [[صلح]] و [[آرامش]] و [[صفا]] و یک‌رنگی بر [[جهان]] [[حاکم]] شود و [[مردم]] به هم [[عشق]] بورزند، دور نیست<ref>همان منبع.</ref>.
 
"برنارد شاو" [[فیلسوف]] [[انگلیسی]] در کتاب خود تحت عنوان "[[انسان]] و سوپرمن (ابرمرد)" به آن اشاره می‌کند و به همین [[دلیل]] "[[عباس]] محمود العقاد" در شرح آن می‌گوید: (برنارد شاو) به ما می‌گوید که [[ظهور]] سوپرمن (ابرمرد) محال نیست و [[دعوت]] برای [[ایمان]] داشتن به او، حقیقتی ثابت و تأیید شده است<ref>برنارد شاو، عباس العقاد، ص ۱۳۴- ۱۳۵.</ref>.
 
تمام این گفته‌ها، [[اندیشه]] [[منجی]] [[جهان]] را وارد [[فکر]] و ذهن و دل‌وجان [[انسان]] می‌کند و آن‌را تقویت می‌نماید. تا اینجا روشن گردید که این [[اندیشه]] در [[ادیان]] گذشته وجود داشته و این وجه اشتراک آنها است و باید گفت: مطالب بسیاری در این مورد، در آن کتاب‌ها آمده است، اما ترجمه‌ها با رعایت نکردن اصل [[امانت‌داری]]، باعث از میان رفتن آن شده‌اند. جدا از این، این کتاب‌ها و متون و منابع، دستخوش تحریف‌های زیادی شده است.


== پاسخ نخست ==
نتیجه اینکه، [[اندیشه]] [[مصلح]] و اصلاح‌گری، پدیده جدیدی نبوده که [[اسلام]] آن‌را مطرح کرده باشد؛ بلکه به خاطر دارا بودن پشتوانه اساسی در نهاد [[بشر]]، این [[اندیشه]] ریشه در اعماق [[تاریخ]] دارد و آن هم خود به [[دلیل]] [[عشق]] [[فطرت]] [[انسان]] به [[صلح]] و [[آرامش]] و [[عدالت]] و بیزاری از [[ستم]] و [[جور]] است»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۲۹.</ref>.
[[پرونده:151974.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[سید نذیر حسنی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید نذیر حسنی]]'''، در کتاب ''«[[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[فیلسوفان]]، [[اندیشمندان]] و صاحب‌نظران در هر جامعه‌ای، سخن‌گوی رسمی احساسات و عواطف توده [[مردم]] به شمار می‌روند. آنها هستند که می‌توانند این احساس را در ابعاد واقعی و [[جایگاه]] متعارف خود، منعکس سازند. بسیاری از [[مردم]] افکار و احساساتی دارند که به ذهنشان می‌رسد اما از مرتب کردن و [[نظم]] دادن و بیان آن در قالب واژگان که آیندگان آن‌را بخوانند و تأیید کنند ناتوانند.
::::::از جمله عقایدی که [[فیلسوفان]] به آن [[ایمان]] دارند و صراحتا در مورد آن سخن گفته‌اند، [[اندیشه]] [[منجی]] و [[مصلح]] است.
::::::برتراند راسل [[فیلسوف]] [[انگلیسی]] می‌گوید: [[جهان]] در [[انتظار]] مصلحی است که همه [[دنیا]] را یکپارچه زیر [[پرچم]] و شعار و کلمه واحدی ببرد<ref>احمد حسین یعقوب، حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، ص ۷۴.</ref>.
::::::انیشتین [[صاحب]] نظریه نسبیت می‌گوید: آن روزی که [[صلح]] و [[آرامش]] و [[صفا]] و یک‌رنگی بر [[جهان]] [[حاکم]] شود و [[مردم]] به هم [[عشق]] بورزند، دور نیست<ref>همان منبع.</ref>.
:::::: "برنارد شاو" [[فیلسوف]] [[انگلیسی]] در کتاب خود تحت عنوان "[[انسان]] و سوپرمن (ابرمرد)" به آن اشاره می‌کند و به همین [[دلیل]] "[[عباس]] محمود العقاد" در شرح آن می‌گوید: (برنارد شاو) به ما می‌گوید که [[ظهور]] سوپرمن (ابرمرد) محال نیست و [[دعوت]] برای [[ایمان]] داشتن به او، حقیقتی ثابت و تأیید شده است<ref>برنارد شاو، عباس العقاد، ص ۱۳۴- ۱۳۵.</ref>.
::::::تمام این گفته‌ها، [[اندیشه]] [[منجی]] [[جهان]] را وارد [[فکر]] و ذهن و دل‌وجان [[انسان]] می‌کند و آن‌را تقویت می‌نماید. تا اینجا روشن گردید که این [[اندیشه]] در [[ادیان]] گذشته وجود داشته و این وجه اشتراک آنها است و باید گفت: مطالب بسیاری در این مورد، در آن کتاب‌ها آمده است، اما ترجمه‌ها با رعایت نکردن اصل [[امانت‌داری]]، باعث از میان رفتن آن شده‌اند. جدا از این، این کتاب‌ها و متون و منابع، دستخوش تحریف‌های زیادی شده است.
::::::نتیجه اینکه، [[اندیشه]] [[مصلح]] و اصلاح‌گری، پدیده جدیدی نبوده که [[اسلام]] آن‌را مطرح کرده باشد؛ بلکه به خاطر دارا بودن پشتوانه اساسی در نهاد [[بشر]]، این [[اندیشه]] ریشه در اعماق [[تاریخ]] دارد و آن هم خود به [[دلیل]] [[عشق]] [[فطرت]] [[انسان]] به [[صلح]] و [[آرامش]] و [[عدالت]] و بیزاری از [[ستم]] و [[جور]] است»<ref>[[سید نذیر حسنی|حسنی، سید نذیر]]، [[مصلح کل ۱ (کتاب)|مصلح کل]]، ص۲۹.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{یادآوری پاسخ}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آقای دکتر قائمی (پژوهشگر معارف دینی)؛}}
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. آقای دکتر قائمی؛
[[پرونده:1130809.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی قائمی]]]]
| تصویر = 1130809.jpg
::::::آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ‌دهنده = علی قائمی
::::::«مکاتب و فلسفه‌ها نمی‌توانند فردی را به عنوان [[منتظر]] [[جهان]] معرفی کنند. آنها تنها می‌توانند بگویند که [[منجی]] و [[رهبری]] خواهد آمد و سعادتمندی [[بشر]] به‌دست مصلحی مؤید پایه‌گذاری خواهد شد. اما اینکه او که باشد و چه باشد، از چه نژاد و ملیتی، با چه زمینه‌ای از لحاظ [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]] نمی‌توانند درباره‌اش اظهار نظر کنند.
| پاسخ = آقای دکتر '''[[علی قائمی]]'''، در کتاب ''«[[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::مکاتب و فلسفه‌ها ویژگی‌هائی را درباره آن [[ظهور]] ذکر می‌کنند نه مصداق‌ها را. از جمله آن که می‌گویند [[منجی]] [[آینده]] [[بشر]] فردی است [[آگاه]]، آینده‌نگر، دور از هر گونه [[لغزش]] و [[خطا]]، دور از هرگونه وابستگی‌های حزبی خاص، ضعیف در نظرش به همان‌گونه است که [[قوی]] و سیاه‌پوست در برابرش به همان [[میزان]] می‌ارزد که سفیدپوست.
::::::امکانات و امتیازاتی که او برای [[انسان‌ها]] قائل می‌شود از نوعی است که همگان [[قادر]] به کسب آن هستند. او را قدرتی فوق‌العاده است که می‌تواند قدرتمندان را تحت تسلط و سیطره خود قرار دهد و مهارشان کند قابل تحقق است بی‌حد و مرزشان را تحت کنترل در آورد. حال آیا این امر قابل تحقق است یا نه و آیا روزگار خواهد توانست چنین فرزندی را پدید آورد یا نه جای بحث است.
::::::برتراند راسل درباره این مسأله که فردی از میان [[زمامداران]] کنونی [[بشر]] بتواند زمام امور را به‌دست گیرد و [[حق]] را بر [[جامعه]] تسلط و [[حکومت]] بخشد، با نظر [[تردید]] می‌نگرد و می‌گوید: [[گمان]] ندارم روزی [[بشر]] این قابلیت را بیابد که [[زمامداری]] این چنین بپروراند و به [[جامعه]] عرضه کند. به ناچار انتظارات از افرادی است که مؤید به تائیدات [[الهی]] باشند.
::::::برنارد شاو پس از [[جنگ و کشتار]] بین‌المللی دوم گفته بود: امور دنیای امروز باید به دست [[زمامداری]] چون [[محمد]] افتد که به حل مشکلات نائل آید تنها اوست که می‌تواند [[پرچم]] [[زعامت]] [[آینده]] [[بشر]] را بر دوش کشد و آنچه را که مایه تغییر مسیر [[انسان]] از [[فطرت]] شده دوباره به جای خود برگرداند»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص88-89.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


«مکاتب و فلسفه‌ها نمی‌توانند فردی را به عنوان [[منتظر]] [[جهان]] معرفی کنند. آنها تنها می‌توانند بگویند که [[منجی]] و [[رهبری]] خواهد آمد و سعادتمندی [[بشر]] به‌دست مصلحی مؤید پایه‌گذاری خواهد شد. اما اینکه او که باشد و چه باشد، از چه نژاد و ملیتی، با چه زمینه‌ای از لحاظ [[سیاسی]]، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، [[فرهنگی]] نمی‌توانند درباره‌اش اظهار نظر کنند.
مکاتب و فلسفه‌ها ویژگی‌هائی را درباره آن [[ظهور]] ذکر می‌کنند نه مصداق‌ها را. از جمله آن که می‌گویند [[منجی]] [[آینده]] [[بشر]] فردی است [[آگاه]]، آینده‌نگر، دور از هر گونه [[لغزش]] و [[خطا]]، دور از هرگونه وابستگی‌های حزبی خاص، ضعیف در نظرش به همان‌گونه است که [[قوی]] و سیاه‌پوست در برابرش به همان [[میزان]] می‌ارزد که سفیدپوست.
امکانات و امتیازاتی که او برای [[انسان‌ها]] قائل می‌شود از نوعی است که همگان [[قادر]] به کسب آن هستند. او را قدرتی فوق‌العاده است که می‌تواند قدرتمندان را تحت تسلط و سیطره خود قرار دهد و مهارشان کند قابل تحقق است بی‌حد و مرزشان را تحت کنترل در آورد. حال آیا این امر قابل تحقق است یا نه و آیا روزگار خواهد توانست چنین فرزندی را پدید آورد یا نه جای بحث است.
برتراند راسل درباره این مسأله که فردی از میان [[زمامداران]] کنونی [[بشر]] بتواند زمام امور را به‌دست گیرد و [[حق]] را بر [[جامعه]] تسلط و [[حکومت]] بخشد، با نظر [[تردید]] می‌نگرد و می‌گوید: [[گمان]] ندارم روزی [[بشر]] این قابلیت را بیابد که [[زمامداری]] این چنین بپروراند و به [[جامعه]] عرضه کند. به ناچار انتظارات از افرادی است که مؤید به تائیدات [[الهی]] باشند.
برنارد شاو پس از [[جنگ و کشتار]] بین‌المللی دوم گفته بود: امور دنیای امروز باید به دست [[زمامداری]] چون [[محمد]] افتد که به حل مشکلات نائل آید تنها اوست که می‌تواند [[پرچم]] [[زعامت]] [[آینده]] [[بشر]] را بر دوش کشد و آنچه را که مایه تغییر مسیر [[انسان]] از [[فطرت]] شده دوباره به جای خود برگرداند»<ref>[[علی قائمی|قائمی، علی]]، [[نگاهی به مسأله انتظار (کتاب)|نگاهی به مسأله انتظار]]، ص88-89.</ref>.
}}
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان اندیشه منجی در ادیان}}
{{پرسمان اندیشه منجی در ادیان}}
== منبع‌شناسی جامع مهدویت ==
{{منبع‌شناسی جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:پرسش‌]]
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:پرسمان مهدویت]]
[[رده:(اب): پرسش‌هایی با ۲ پاسخ]]
[[رده:(اب): پرسش‌هایی با ۲ پاسخ]]
[[رده:(اب): پرسش‌های مهدویت با ۲ پاسخ]]
[[رده:(اب): پرسش‌های مهدویت با ۲ پاسخ]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به اندیشه منجی]]
[[رده:پرسش‌های مربوط به اندیشه منجی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۵

منجی از دیدگاه مکاتب فلسفی کیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / مهدویت در ادیان و مکاتب / اندیشه منجی در ادیان
مدخل اصلیمنجی در مکاتب فلسفی
تعداد پاسخ۲ پاسخ

منجی از دیدگاه مکاتب فلسفی کیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید نذیر حسنی

حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر حسنی، در کتاب «مصلح کل» در این‌باره گفته است:

«فیلسوفان، اندیشمندان و صاحب‌نظران در هر جامعه‌ای، سخن‌گوی رسمی احساسات و عواطف توده مردم به شمار می‌روند. آنها هستند که می‌توانند این احساس را در ابعاد واقعی و جایگاه متعارف خود، منعکس سازند. بسیاری از مردم افکار و احساساتی دارند که به ذهنشان می‌رسد اما از مرتب کردن و نظم دادن و بیان آن در قالب واژگان که آیندگان آن‌را بخوانند و تأیید کنند ناتوانند.

از جمله عقایدی که فیلسوفان به آن ایمان دارند و صراحتا در مورد آن سخن گفته‌اند، اندیشه منجی و مصلح است.

برتراند راسل فیلسوف انگلیسی می‌گوید: جهان در انتظار مصلحی است که همه دنیا را یکپارچه زیر پرچم و شعار و کلمه واحدی ببرد[۱].

انیشتین صاحب نظریه نسبیت می‌گوید: آن روزی که صلح و آرامش و صفا و یک‌رنگی بر جهان حاکم شود و مردم به هم عشق بورزند، دور نیست[۲].

"برنارد شاو" فیلسوف انگلیسی در کتاب خود تحت عنوان "انسان و سوپرمن (ابرمرد)" به آن اشاره می‌کند و به همین دلیل "عباس محمود العقاد" در شرح آن می‌گوید: (برنارد شاو) به ما می‌گوید که ظهور سوپرمن (ابرمرد) محال نیست و دعوت برای ایمان داشتن به او، حقیقتی ثابت و تأیید شده است[۳].

تمام این گفته‌ها، اندیشه منجی جهان را وارد فکر و ذهن و دل‌وجان انسان می‌کند و آن‌را تقویت می‌نماید. تا اینجا روشن گردید که این اندیشه در ادیان گذشته وجود داشته و این وجه اشتراک آنها است و باید گفت: مطالب بسیاری در این مورد، در آن کتاب‌ها آمده است، اما ترجمه‌ها با رعایت نکردن اصل امانت‌داری، باعث از میان رفتن آن شده‌اند. جدا از این، این کتاب‌ها و متون و منابع، دستخوش تحریف‌های زیادی شده است.

نتیجه اینکه، اندیشه مصلح و اصلاح‌گری، پدیده جدیدی نبوده که اسلام آن‌را مطرح کرده باشد؛ بلکه به خاطر دارا بودن پشتوانه اساسی در نهاد بشر، این اندیشه ریشه در اعماق تاریخ دارد و آن هم خود به دلیل عشق فطرت انسان به صلح و آرامش و عدالت و بیزاری از ستم و جور است»[۴].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آقای دکتر قائمی؛
آقای دکتر علی قائمی، در کتاب «نگاهی به مسأله انتظار» در این‌باره گفته است:

«مکاتب و فلسفه‌ها نمی‌توانند فردی را به عنوان منتظر جهان معرفی کنند. آنها تنها می‌توانند بگویند که منجی و رهبری خواهد آمد و سعادتمندی بشر به‌دست مصلحی مؤید پایه‌گذاری خواهد شد. اما اینکه او که باشد و چه باشد، از چه نژاد و ملیتی، با چه زمینه‌ای از لحاظ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی نمی‌توانند درباره‌اش اظهار نظر کنند.

مکاتب و فلسفه‌ها ویژگی‌هائی را درباره آن ظهور ذکر می‌کنند نه مصداق‌ها را. از جمله آن که می‌گویند منجی آینده بشر فردی است آگاه، آینده‌نگر، دور از هر گونه لغزش و خطا، دور از هرگونه وابستگی‌های حزبی خاص، ضعیف در نظرش به همان‌گونه است که قوی و سیاه‌پوست در برابرش به همان میزان می‌ارزد که سفیدپوست.

امکانات و امتیازاتی که او برای انسان‌ها قائل می‌شود از نوعی است که همگان قادر به کسب آن هستند. او را قدرتی فوق‌العاده است که می‌تواند قدرتمندان را تحت تسلط و سیطره خود قرار دهد و مهارشان کند قابل تحقق است بی‌حد و مرزشان را تحت کنترل در آورد. حال آیا این امر قابل تحقق است یا نه و آیا روزگار خواهد توانست چنین فرزندی را پدید آورد یا نه جای بحث است.

برتراند راسل درباره این مسأله که فردی از میان زمامداران کنونی بشر بتواند زمام امور را به‌دست گیرد و حق را بر جامعه تسلط و حکومت بخشد، با نظر تردید می‌نگرد و می‌گوید: گمان ندارم روزی بشر این قابلیت را بیابد که زمامداری این چنین بپروراند و به جامعه عرضه کند. به ناچار انتظارات از افرادی است که مؤید به تائیدات الهی باشند.

برنارد شاو پس از جنگ و کشتار بین‌المللی دوم گفته بود: امور دنیای امروز باید به دست زمامداری چون محمد افتد که به حل مشکلات نائل آید تنها اوست که می‌تواند پرچم زعامت آینده بشر را بر دوش کشد و آنچه را که مایه تغییر مسیر انسان از فطرت شده دوباره به جای خود برگرداند»[۵].

پرسش‌های وابسته

  1. منجی به چه معناست؟ (پرسش)
  2. علت اختلاف در منجی جهانی چیست؟ (پرسش)
  3. راه حل اختلاف در منجی جهانی چیست؟ (پرسش)
  4. چگونه می‌توان اثبات کرد که منجی موعود امام مهدی است؟ (پرسش)
  5. از دیدگاه کلامی و نقلی آیا باور به منجی موعود در همه ادیان وجود دارد؟ (پرسش)
  6. آیا در کتاب‌های آسمانی به مسئله ظهور منجی جهان اشاره‏‌ای شده است یا اینکه این عقیده اختصاص به مسلمانان دارد؟ (پرسش)
  7. آیا عقیده به منجی و مهدویت عقیده‌‏ای شرقی است؟ (پرسش)
  8. خاستگاه باور به منجی چیست؟ (پرسش)
  9. نظر ادیان سه‌گانه آسمانی درباره رهبر موعود الهی چیست؟ (پرسش)
  10. آیا باور به منجی موعود در همه ادیان وجود دارد؟ (پرسش)
  11. آیا ایمان به مهدویت یا ظهور منجی نزد ادیان و ملل دیگری غیر از اسلام نیز وجود دارد؟ (پرسش)
  12. از چه زمانی خطوط کلی برای روز موعود جهانی ترسیم شده است؟ (پرسش)
  13. هر یک از صاحبان ادیان منجی را از دین خود می‌‏داند راه حل این اختلاف چیست؟ (پرسش)
  14. مشترکات موعودباوری در ادیان الهی چیستند؟ (پرسش)
  15. تمایزات موعودباوری در اسلام و دیگر ادیان الهی چستند؟ (پرسش)
  16. چرا قوانین ادیان آسمانی پیشین به نحو اکمل پیاده نشد؟ (پرسش)
  17. آیا عقیده به ظهور منجی به غیر از ادیان در میان غربی‌‏ها و سایر اقوام نیز مطرح بوده است؟ (پرسش)
  18. چگونه با وجود تحریف در تورات و انجیل به آن دو استشهاد می‏‌شود؟ (پرسش)
  19. اندیشه نجات موعودگرایانه در ادیان چین چه بازتابی در فرهنگ و رسوم مردم داشته است؟ (پرسش)
  20. نظریه صلح جهانی و عصر طلایی در فرهنگ دینی چینیان چیست و چه ارتباطی با موعودگرایی دارد؟ (پرسش)
  21. آیا بهائیان به عنوان یک فرقه منشعب از شیعه به امام مهدی اعتقاد دارند؟ (پرسش)
  22. آیا جنبش‌های نو پدید دینی منجی‌گرا هستند؟ (پرسش)
  23. منجی در ادیان غیر آسمانی چه کسی است؟ (پرسش)
  24. دیدگاه فیلسوفان و دانشمندان غیر مسلمان در مورد منجی چیست؟ (پرسش)

منجی در اندیشه یهودیان

  1. آیا یهود ظهور منجی آخر الزمان را قبول دارد؟ (پرسش)
  2. منجی نزد یهود چه کسی است؟ (پرسش)
  3. ویژگی‌های منجی یهود چیست؟ (پرسش)
  4. آیا در دین یهود به منجی بشارت داده شده است؟ در چه کتاب‏‌هایی؟ (پرسش)
  5. منجی‌باوری در یهود چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  6. سیر تاریخی منجی‌باوری در یهود چیست؟ (پرسش)
  7. آیا برای ماشیح القاب و نام‌های دیگری هم ذکر شده است؟ (پرسش)
  8. آیا در بین یهودیان هم منکر وجود ماشیح وجود دارد؟ (پرسش)
  9. در تاریخ قوم یهود توجه به منجی در چه زمان‌هایی شدت می‌یافته است؟ آیا مدعیان دروغین ماشیح هم وجود داشته‌اند؟ (پرسش)
  10. یهودیان چه نظری درباره وقت آمدن ماشیح دارند و آیا زمانی را برای آن تعیین می‌کنند؟ (پرسش)
  11. در آیین یهود برای دوران آخر الزمان چه ویژگی‌هایی ذکر شده است؟ علائم ظهور ماشیح چیست؟ (پرسش)
  12. خصوصیات دوران ظهور ماشیح در آیین یهود چگونه است؟ (پرسش)
  13. یهودیان از ماشیح چه انتظاری دارند و طول دوران او را چگونه ترسیم می‌نمایند؟ (پرسش)
  14. عالمان یهودی در کتاب تلمود درباره هویت و خصوصیات ماشیح چه می‌گویند؟ (پرسش)
  15. چرا یهودیان حکومت حضرت داوود را الگوی حکومت موعود آخر الزمان می‌دانند؟ (پرسش)
  16. آیا این که می‌گویند موعودگرایی یهودی در اثر ارتباط با اقوام ایرانی پدید آمد درست است؟ (پرسش)
  17. آیا در تورات به منجی و ظهور او اشاره شده است؟ (پرسش)
  18. براساس تورات ظهور منجی چه برکاتی دارد؟ (پرسش)
  19. در تورات چه بشارت‌هایی به آمدن امام مهدی داده شده است؟ (پرسش)

پانویس

  1. احمد حسین یعقوب، حقیقة الاعتقاد بالامام المهدی المنتظر، ص ۷۴.
  2. همان منبع.
  3. برنارد شاو، عباس العقاد، ص ۱۳۴- ۱۳۵.
  4. حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۲۹.
  5. قائمی، علی، نگاهی به مسأله انتظار، ص88-89.