چگونه می‌توان اثبات کرد که منجی موعود امام مهدی است؟ (پرسش)

چگونه می‌توان اثبات کرد که منجی موعود امام مهدی است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

چگونه می‌توان اثبات کرد که منجی موعود امام مهدی است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / مهدویت در ادیان و مکاتب / اندیشه منجی در ادیان
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ نخست

 
سید منذر حکیم

آیت الله سید منذر حکیم در کتاب «پیشوایان هدایت، ج۱۴» در این باره گفته است:

«اولین مسأله، بحث درباره این مطلب است که چگونه می‌توان در اثبات قضیه مهمی همچون تشخیص هویت مصلح جهانی و اثبات این که او حضرت مهدی فرزند امام حسن عسکری (ع) می‌باشد و اثبات صحت این عقیده و نسبت دادن آن به خداوند متعال، به کتاب‌های مقدس سایر دین‌ها استدلال نمود؟ در حالی که همه مسلمانان بر وقوع تحریف در این کتاب‌ها اتفاق نظر دارند؟ ما معتقدیم جواب این سؤال با اندکی تدبر در جنبه‌های این موضوع به دست می‌آید و می‌توان آن را این گونه خلاصه نمود:

  1. اثبات عقیده اهل بیت (ع) در رابطه با مهدی منتظر (ع) مستند به بسیاری از براهین عقلی و آیات قرآن و احادیث صحیح و مورد اتفاق نبوی، و واقعیات تاریخی سیره پیشوایان اهل بیت (ع) می‌باشد که به تفصیل در کتاب‌های عقاید که به این موضوع پرداخته‌اند آمده است. و استناد به بشاراتی که در کتاب‌های مقدس ادیان آمده، از باب دلیل اضافی و یا شاهدی است که برای تأیید آن دلایل و براهین می‌آید. پس اگر آن دلیل اضافی از اساس باطل شود نتیجه حاصل از آن، ساقط و بی‌اساس نمی‌شود چرا که این عقیده بر ستون‌ها و پایه‌های دیگری استوار است، در عین حال مجالی برای اعتراض بر صحت این عقیده حتی با فرض بطلان بعضی از پایه‌های آن به عنوان اعتقاد به تحریف کتاب‌های آسمانی سابق باقی نمی‌ماند.
  2. نتایج مهم دیگری نیز از پرداختن به تحلیل این قبیل بشارات آشکار می‌گردد. یکی از آن‌ها هدایت پیروان ادیان دیگر به سوی حق و مصلح حقیقی الهی به استناد کتاب‌های خودشان می‌باشد و این حجت و برهان کاملی بر آنان‌است. دیگر این‌که تأکید بر چنین دلایلی در واقع جنبه جهانی مسأله مهدویت را مورد تأکید قرار داده، محور جدیدی برای وفاق میان ادیان مختلف ایجاد خواهد نمود و این محور همان مصلح جهانی است که همه در انتظار او هستند.
  3. هیچ کس نیست که معتقد باشد همه آن چه در کتاب‌های ادیان گذشته وجود دارد تحریف شده است بلکه مسأله مورد اتفاق میان مسلمانان، وقوع تحریف در قسمتی از آن کتاب‌ها می‌باشد. از این رو آن چرا که در کتاب‌های ادیان سابقه موجود بوده و نصوص شرعی اسلامی از قرآن و سنت آن را تأیید و تصدیق نماید محکوم به صحت است و تحریف به آن راه ندارد.
  1. از مسلمات دین اسلام این است که حضرت رسول اکرم (ص) به آمدن مهدی موعود که از اهل بیت آن حضرت و از فرزندان حضرت فاطمه (س) می‌باشد بشارت داده است‌[۱]. از همین رو نتیجه می‌گیریم، بشارت‌هایی که در کتاب‌های ادیان سابق وارد شده است به همین صورت مورد تأیید بوده و دستان تحریف به آن‌ها نرسیده است، زیرا تا زمانی که آن‌ بشارات با تصریحات روایات اسلامی مطابق و منسجم باشد مانعی از استدلال و استناد به آن‌ها نمی‌باشد.
  2. به علاوه که قرآن کریم خود بشارت بر پا شدن دولت الهی جهانی در آخرالزمان را داده است چنان که بسیاری از آیات قرآن تصریح به وجود مهدی موعود و حتمی بودن غیبت او دارد، چنان که این مطلب را در مبحث آینده توضیح خواهیم داد. و این نیز تصدیق کننده مطالب بشارات دین‌های گذشته است. این امر نشان از صدور محتوای آن بشارات از همان منبعی دارد که قرآن کریم از آن صادر شده است در نتیجه می‌توانیم به صحت آن بشارات و عدم راهیابی تحریف در آن‌ها حکم کنیم. در این صورت مانعی از استناد به بشارات و احتجاج به آن‌ها در محدوده مضامینی که قرآن کریم آن‌ها را تصدیق می‌کند نیست.
  3. بعضی از این بشارت‌ها نیز به واقعیت خارجی زنده و یا وقایع ثابت‌شده تاریخی اشاره داشته و مربوط است؛ یعنی آنچه عملًا در تاریخ به وقوع پیوسته تصدیق کننده آن بشارات است، مثل بشاراتی که به این مطلب اشاره نموده که مصلح جهانی دوازدهمین امام از نسل اسماعیل بوده و وی پسر برگزیده کنیزان است و ولادت او در سایه اوضاع سیاسی سخت و تهدید کننده وجود مبارکش می‌باشد و خداوند او را حفظ نموده و تا روز موعود ظهور، از دیدگان ستمگران غایب می‌گرداند و امثال این توصیفات همه و همه خبر از حوادثی ثابت و تاریخی دارد که به شهادت تاریخ در برهه‌ای از زمان به وقوع پیوسته و این خود دلیل دیگری بر صحت این بشارات دارد چرا که از نظر عینی به اثبات رسیده که این بشارت‌ها قبل از وقوع این حوادث نوشته‌شده و تدوین گردیده است، پس در این حالت ثابت می‌شود که این بشارت‌ها از جمله اخبار غیبی است که صدور آن‌ها جز از کسی که با خداوند علام‌الغیوب ارتباط دارد ممکن نیست و بدین ترتیب می‌توان به صحت این بشارات و عدم تحریف آن‌ها و در نتیجه امکان استناد و احتجاج به آن‌ها حکم‌نمود[۲].

جواب این شبهه از جوابی که به شبهه سابق داده شد روشن می‌شود چرا که این مطلب هنگامی صحیح است که عقیده امامیه درباره مهدویت تنها به آن بشارات مستند باشد در حالی که این چنین نیست.

حال اگر هر اندیشه اسلامی را که در ادیان گذشته نظیری برای آن یافت شود از افکار وارد شده در جهان اسلام بدانیم این امر، منجر به اخراج بسیاری از حقایق و بدیهیات اسلامی که قرآن کریم و احادیث شریف صحیح بر آن‌ها مهر تأیید زده‌اند اما در ادیان دین پیشین نیز موجود است خواهد گردید و بطلان این مطلب روشن است و هیچ صاحب عقلی آن را انکار نمی‌کند. پس معیار در تشخیص افکار و اندیشه‌های اضافه شده به اسلام این است که آن اندیشه‌ها را بر قرآن و سنت عرضه کنیم و آن دسته از آن‌ها را که با قرآن و سنت موافق بوده پذیرفته و آنچه را که با آن‌ها موافق نیست به دور بیندازیم، معیار این نیست که اندیشه‌های اسلامی را با کتاب‌های ادیان پیشین بسنجیم و هر چه را که با ادیان پیشین موافقت داشت دور بیندازیم و حال این‌که می‌دانیم در کتاب‌های ادیان پیشین مطالبی هست که دست تحریف به آن‌ها نرسیده و صدور آن‌ها از منبع واقعی وحی که قرآن کریم نیز از همان منبع صادر شده است به اثبات رسیده است.

مضافاً بر این‌که عقیده فرقه امامیه در رابطه با مهدی منتظر (ع) مستند به یک واقعیت ثابت تاریخی است و این که حضرت مهدی (ع) دوازدهمین تن از پیشوایان اهل بیت (ع) می‌باشد امری است که در تاریخ به اثبات رسیده است.

تاریخ نویسانِ مذاهب مختلف اسلامی حتی ولادت مخفیانه آن حضرت را از حضرت امام حسن عسکری (ع) در کتاب‌های خود ثبت نموده و دانشمندان مذاهب مختلف اسلامی - حتی آنان که باور ندارند وی همان مهدی موعود است - این واقعیت تاریخی را پذیرفته‌اند، اگر چه تعداد دانشمندان اهل سنت که تصریح دارند وی همان مهدی موعود است نیز کم نیست‌[۳]»[۴].

پرسش‌های وابسته

  1. منجی به چه معناست؟ (پرسش)
  2. علت اختلاف در منجی جهانی چیست؟ (پرسش)
  3. راه حل اختلاف در منجی جهانی چیست؟ (پرسش)
  4. چگونه می‌توان اثبات کرد که منجی موعود امام مهدی است؟ (پرسش)
  5. از دیدگاه کلامی و نقلی آیا باور به منجی موعود در همه ادیان وجود دارد؟ (پرسش)
  6. آیا در کتاب‌های آسمانی به مسئله ظهور منجی جهان اشاره‏‌ای شده است یا اینکه این عقیده اختصاص به مسلمانان دارد؟ (پرسش)
  7. آیا عقیده به منجی و مهدویت عقیده‌‏ای شرقی است؟ (پرسش)
  8. خاستگاه باور به منجی چیست؟ (پرسش)
  9. نظر ادیان سه‌گانه آسمانی درباره رهبر موعود الهی چیست؟ (پرسش)
  10. آیا باور به منجی موعود در همه ادیان وجود دارد؟ (پرسش)
  11. آیا ایمان به مهدویت یا ظهور منجی نزد ادیان و ملل دیگری غیر از اسلام نیز وجود دارد؟ (پرسش)
  12. از چه زمانی خطوط کلی برای روز موعود جهانی ترسیم شده است؟ (پرسش)
  13. هر یک از صاحبان ادیان منجی را از دین خود می‌‏داند راه حل این اختلاف چیست؟ (پرسش)
  14. مشترکات موعودباوری در ادیان الهی چیستند؟ (پرسش)
  15. تمایزات موعودباوری در اسلام و دیگر ادیان الهی چستند؟ (پرسش)
  16. چرا قوانین ادیان آسمانی پیشین به نحو اکمل پیاده نشد؟ (پرسش)
  17. آیا عقیده به ظهور منجی به غیر از ادیان در میان غربی‌‏ها و سایر اقوام نیز مطرح بوده است؟ (پرسش)
  18. چگونه با وجود تحریف در تورات و انجیل به آن دو استشهاد می‏‌شود؟ (پرسش)
  19. اندیشه نجات موعودگرایانه در ادیان چین چه بازتابی در فرهنگ و رسوم مردم داشته است؟ (پرسش)
  20. نظریه صلح جهانی و عصر طلایی در فرهنگ دینی چینیان چیست و چه ارتباطی با موعودگرایی دارد؟ (پرسش)
  21. آیا بهائیان به عنوان یک فرقه منشعب از شیعه به امام مهدی اعتقاد دارند؟ (پرسش)
  22. آیا جنبش‌های نو پدید دینی منجی‌گرا هستند؟ (پرسش)
  23. منجی در ادیان غیر آسمانی چه کسی است؟ (پرسش)
  24. دیدگاه فیلسوفان و دانشمندان غیر مسلمان در مورد منجی چیست؟ (پرسش)

منجی در اندیشه یهودیان

  1. آیا یهود ظهور منجی آخر الزمان را قبول دارد؟ (پرسش)
  2. منجی نزد یهود چه کسی است؟ (پرسش)
  3. ویژگی‌های منجی یهود چیست؟ (پرسش)
  4. آیا در دین یهود به منجی بشارت داده شده است؟ در چه کتاب‏‌هایی؟ (پرسش)
  5. منجی‌باوری در یهود چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  6. سیر تاریخی منجی‌باوری در یهود چیست؟ (پرسش)
  7. آیا برای ماشیح القاب و نام‌های دیگری هم ذکر شده است؟ (پرسش)
  8. آیا در بین یهودیان هم منکر وجود ماشیح وجود دارد؟ (پرسش)
  9. در تاریخ قوم یهود توجه به منجی در چه زمان‌هایی شدت می‌یافته است؟ آیا مدعیان دروغین ماشیح هم وجود داشته‌اند؟ (پرسش)
  10. یهودیان چه نظری درباره وقت آمدن ماشیح دارند و آیا زمانی را برای آن تعیین می‌کنند؟ (پرسش)
  11. در آیین یهود برای دوران آخر الزمان چه ویژگی‌هایی ذکر شده است؟ علائم ظهور ماشیح چیست؟ (پرسش)
  12. خصوصیات دوران ظهور ماشیح در آیین یهود چگونه است؟ (پرسش)
  13. یهودیان از ماشیح چه انتظاری دارند و طول دوران او را چگونه ترسیم می‌نمایند؟ (پرسش)
  14. عالمان یهودی در کتاب تلمود درباره هویت و خصوصیات ماشیح چه می‌گویند؟ (پرسش)
  15. چرا یهودیان حکومت حضرت داوود را الگوی حکومت موعود آخر الزمان می‌دانند؟ (پرسش)
  16. آیا این که می‌گویند موعودگرایی یهودی در اثر ارتباط با اقوام ایرانی پدید آمد درست است؟ (پرسش)
  17. آیا در تورات به منجی و ظهور او اشاره شده است؟ (پرسش)
  18. براساس تورات ظهور منجی چه برکاتی دارد؟ (پرسش)
  19. در تورات چه بشارت‌هایی به آمدن امام مهدی داده شده است؟ (پرسش)

پانویس

  1. تحقیقات تعدادی از دانشمندان اهل سنت مانند امام شوکانی در کتاب «التوضیح فی تواتر ما جاءفی المنتظر والدجال و المسیح»، و برزنگی در کتاب «الإشاعة فی أشراط الساعة»، و کشمیری در کتاب «التصریح» و دیگران به تواتر رسیدن این احادیث شریف را اثبات نموده است.
  2. همین حکم بر احادیث شریفی که از رسول اکرم (ص) و عترت طاهره (ع) صادر شده و خبر ولادت حضرت مهدی (ع) را از حضرت امام حسن عسکری (ع) و غیبت آن حضرت را داده‌اند نیز صادق است چرا که ثبوت این مطلب که این احادیث بیش از یک قرن قبل از وقوع ولادت و غیبت امام زمان صادر و نوشته شده و سپس در صحنه عمل به اثبات و وقوع رسیده است، می‌توان حتی در صورت شک و بحث در سند آن روایات به صحت مضمون آن‌ها اعتماد پیدا نمود چرا که واقعیت تاریخ بهترین دلیل بر صدور این روایات از سرچشمه‌های وحی متصل به خداوند تبارک و تعالی می‌باشد که هیچ کس جز او غیب نمی‌داند و هیچ کس را جز آن کسانی که خود بپسندد بر غیب خود آگاه نمی‌گرداند، دانشمندان به همین دلیل وجدانی بر صحت غیبت و همچنین صحت امامت حضرت مهدی پسر حضرت امام حسن عسکری (ع) استدلال کرده‌اند؛ بزرگانی چون شیخ صدوق در اکمال الدین ۱، ۱۹، شیخ طوسی در کتاب غیبت، ۱۰۱- ۱۰۷، طبرسی در إعلام الوری، ابن طاووس در کشف المحجة و دیگران.
  3. شیخ قندوزی حنفی در ینابیع المودة بسیاری از دانشمندان اهل سنت را نام می‌برد که همگی عقیده دارند مهدی موعود همان پسر امام حسن عسکری (ع) بوده و او زنده و غایب است چنان که میرزای نوری نیز در کتاب کشف الاستار چهل عالم از اهل سنت را نام برده و تصنیفات آن‌ها در این رابطه را نقل نموده است، علامه نجم الدین عسکری در کتاب خود المهدی و الموعود المنتظر (ع) عند علماء اهل السنة و الامامیة نیز به همین کار دست زده است سید ثامر عمیدی در جلد اول از کتاب خود «دفاع عن الکافی»، سید امین آملی در جلد ۵ «المجالس السنیة» و استاد دُخَیل در کتاب «الامام المهدی (ع)» نظریات و تصریحات دانشمندان اهل سنت را در این رابطه گردآوری نموده‌اند.
  4. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۱۴، ص ۵۲-۵۶.