ختم نبوت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۲: خط ۲۲:
*برای [[اثبات]] [[خاتمیت]] [[پیامبر]]{{صل}} از [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] استفاده شده است:
*برای [[اثبات]] [[خاتمیت]] [[پیامبر]]{{صل}} از [[ادله عقلی]] و [[نقلی]] استفاده شده است:
#'''[[ادلۀ عقلی]]''':
#'''[[ادلۀ عقلی]]''':
##کمال و [[جامعیت اسلام]]: علمای [[اسلام]] معتقدند [[اسلام]] [[کامل‌ترین]] و [[جامع‌ترین]] [[دین]] آسمانی است به گونه‌ای که برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] تا [[روز قیامت]] برنامه دارد و [[انسان‌ها]] تا آن روز به [[شریعت]] تازه ای [[نیاز]] ندارند و این مطلب به معنای ختم نبوت نیز هست<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۳۳-۲۳۴. </ref>.
##کمال و [[جامعیت اسلام]]: [[اسلام]] [[کامل‌ترین]] و [[جامع‌ترین]] [[دین]] آسمانی است به گونه‌ای که برای [[هدایت]] [[انسان‌ها]] تا [[روز قیامت]] برنامه دارد و [[انسان‌ها]] تا آن روز به [[شریعت]] تازه ای [[نیاز]] ندارند. لازمۀ جامعیت ختم نبوت است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۳۳-۲۳۴. </ref>.
## [[بلوغ عقلی]]:[[بشر]] در روزگار [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به چنان مرحله‌ای از [[بلوغ عقلی]] و [[فکری]] رسیده بود که با مدد [[عقل]] و [[تعالیم اسلام]] می‌تواند پذیرای [[قانون]] جامعی همچون [[اسلام]] شود.[[رسالت]] [[پیامبر اسلام]] از نوع [[قانون]] است نه برنامه؛ طرحی است کلی، جامع همه جانبه، معتدل و [[متعادل]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۳۳-۲۳۴. </ref>.
## [[بلوغ عقلی]]: [[انسان]] ها در روزگار [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به مرحله‌ای از [[بلوغ عقلی]] و [[فکری]] رسیده بودند که با کمک [[عقل]] و [[تعالیم اسلام]] می‌توانستند پذیرای [[قانون]] جامعی همچون [[اسلام]] باشند. [[رسالت]] [[پیامبر اسلام]] از نوع [[قانون]] است نه برنامه؛ طرحی است کلی، جامع، همه جانبه، معتدل و [[متعادل]]<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۳۳-۲۳۴. </ref>.
# '''[[دلیل قرآنی]]''':  
# '''[[دلیل قرآنی]]''':  
##مشهورترین آیۀ [[قرآن کریم]] درباره [[خاتمیت]] [[پیامبر اسلام]] آیۀ: {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ}}<ref>«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین  پیامبران است» سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref> است. عده ای در دلالت این [[آیه]] به ختم نبوت اشکال کرده‌اند که واژۀ "خاتم" به معنای [[انگشتر]] نیز آمده است، و شاید در این [[آیه]] هم منظور همین باشد که [[خاتم النبیین]]، زینت‌بخش [[پیامبران]] است و نه پایان‌بخش آن<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۳۳-۲۳۴. </ref>. منتها در پاسخ گفته شده است: اگرچه خاتم، به [[انگشتر]] تزیینی نیز اطلاق می‌‌‌شد؛ اما اطلاق کلمۀ "خاتم" به [[انگشتر]] به خاطر این بود که در گذشته به وسیلۀ [[انگشتر]]، پایان هر [[نامه]] ای را ختم می‌‌کردند یعنی [[انگشتر]] به منزلۀ مهر پایانی [[نامه]] بود، لذا اگر به [[انگشتر]] هم خاتم گفته می‌‌شود به این [[دلیل]] است که صفت ختم دهندگی در آن وجود دارد، بنابراین هر چه که به خاتم [[وصف]] می‌‌شود از جمله [[پیامبر اسلام]]، باید این صفت یعنی ختم دهندگی در آن وجود داشته باشد<ref>ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴. </ref>. این [[آیه]] علاوه بر اینکه خاتم بود [[پیامبر اسلام]] را به صراحت بیان می‌‌کند، [[اثبات]] کنندۀ این مطلب است که [[خاتمیت]] جزء ضروریات و قطعیات [[اعتقادی]] [[اسلام]] است، به شکلی که انکارش نفی ضروری [[دین]] شمرده می‌شود<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۲۹ - ۵۳۸. </ref>.
##مشهورترین آیۀ [[قرآن کریم]] درباره [[خاتمیت]] [[پیامبر اسلام]] آیۀ: {{متن قرآن|مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ}}<ref>«محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین  پیامبران است» سوره احزاب، آیه ۴۰.</ref> است. عده ای در دلالت [[آیه]] به ختم نبوت اشکال کرده‌اند که واژۀ "خاتم" به معنای [[انگشتر]] نیز آمده است، و شاید در این [[آیه]] هم منظور همین باشد که در این صورت [[خاتم النبیین]] به معنای زینت‌بخش [[پیامبران]] است و نه پایان‌بخش آن<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۳۳-۲۳۴. </ref>. منتها در پاسخ گفته شده است: اگرچه خاتم، به [[انگشتر]] تزیینی نیز اطلاق می‌‌‌شود، اما اطلاق کلمۀ خاتم به [[انگشتر]] به دلیل این بود که در گذشته به وسیلۀ [[انگشتر]]، پایان هر [[نامه]] ای را مهر می‌‌کردند، یعنی [[انگشتر]] به منزلۀ مهر پایانی [[نامه]] بود، لذا اگر به [[انگشتر]] هم خاتم گفته می‌‌شود به این [[دلیل]] است که صفت ختم دهندگی در آن وجود دارد، بنابراین هر چه که به خاتم [[وصف]] می‌‌شود از جمله [[پیامبر اسلام]]، باید این صفت یعنی ختم دهندگی در آن وجود داشته باشد<ref>ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴. </ref>. [[آیه]] علاوه بر اینکه خاتم بود [[پیامبر اسلام]] را به صراحت بیان می‌‌کند، [[اثبات]] کنندۀ این مطلب است که [[خاتمیت]] جزء ضروریات و قطعیات [[اعتقادی]] [[اسلام]] است، به شکلی که انکارش نفی ضروری [[دین]] شمرده می‌شود<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۲۹ - ۵۳۸. </ref>.
##آیاتی که به صورت التزامی دلالت بر [[خاتمیت]] [[پیامبر]]{{صل}} می‌‌کنند:
##آیاتی که به صورت التزامی دلالت بر [[خاتمیت]] [[پیامبر]]{{صل}} می‌‌کنند:
###{{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«و هر کس جز اسلام  دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>. لازمه این [[آیه]] [[خاتمیت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[شریعت]] آن است چراکه [[آیه]] کمال و [[جامعیت]] [[شریعت اسلام]] را متذکر می‌‌شود و لازمۀ پایان [[شریعت]]، ختم نبوت نیز هست<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص۲۷۹. </ref>.
###{{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«و هر کس جز اسلام  دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>. لازمۀ این [[آیه]] [[خاتمیت]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[شریعت]] آن است چراکه [[آیه]] کمال و [[جامعیت]] [[شریعت اسلام]] را متذکر می‌‌شود و لازمۀ پایان [[شریعت]]، ختم نبوت نیز هست<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص۲۷۹. </ref>.
###{{متن قرآن|وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ}}<ref>«بگو: چه چیزی در گواهی بزرگ‌تر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم» سوره انعام، آیه ۱۹.</ref> ظاهر {{متن قرآن|مَنْ بَلَغَ}} مطلق و بدون [[محدودیت]] زمانی است که به معنای عدم [[ظهور]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[شریعت]] دیگر نیز هست<ref>ر.ک:  [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۲۴-۲۲۶. </ref>.
###{{متن قرآن|وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ}}<ref>«بگو: چه چیزی در گواهی بزرگ‌تر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم» سوره انعام، آیه ۱۹.</ref> ظاهر {{متن قرآن|مَنْ بَلَغَ}} مطلق و بدون [[محدودیت]] زمانی است که به معنای عدم [[ظهور]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[شریعت]] دیگر نیز هست<ref>ر.ک:  [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۲۴-۲۲۶. </ref>.
###{{متن قرآن|وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و کسانی که به آنان کتاب داده‌ایم می‌دانند که آن (قرآن) فرو فرستاده‌ای راستین از سوی پروردگار توست پس به هیچ روی از تردیدکنندگان مباش! و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد؛ هیچ دگرگون کننده‌ای برای سخنان وی نیست و او شنوای داناست» سوره انعام، آیه ۱۱۴ ـ ۱۱۵</ref>، [[آیه]] صراحت در این نکته دارد که با [[نزول قرآن]] [[وحی الهی]] به اتمام رسیده و دیگر کلمات آسمانی تکرار نخواهد شد؛ لازمۀ این بیان یعنی ختم [[شریعت]] و ختم نبوت [[پیامبر اسلام]]<ref>ر.ک:  [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۲۴-۲۲۶.</ref>. چنانکه برخی از [[فلاسفه]] معتقدند [[خاتمیت]] به معنای [[انقطاع وحی]] خاص با وساطت [[فرشته]] بر [[قلب]] و [[گوش]] [[پیامبر اسلام]] است<ref>صدرالمتألهین، الشواهد الربوبیه، ص ۳۷۶ - ۳۷۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی]]، ص ۲۸۳ ـ ۲۹۲.</ref>
###{{متن قرآن|وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«و کسانی که به آنان کتاب داده‌ایم می‌دانند که آن (قرآن) فرو فرستاده‌ای راستین از سوی پروردگار توست پس به هیچ روی از تردیدکنندگان مباش! و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد؛ هیچ دگرگون کننده‌ای برای سخنان وی نیست و او شنوای داناست» سوره انعام، آیه ۱۱۴ ـ ۱۱۵</ref>، [[آیه]] صراحت در این نکته دارد که با [[نزول قرآن]]، [[وحی الهی]] به اتمام رسیده و دیگر کلمات آسمانی تکرار نخواهد شد؛ لازمۀ این بیان، ختم [[شریعت]] و ختم نبوت [[پیامبر اسلام]] است<ref>ر.ک:  [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[دین و نبوت (کتاب)|دین و نبوت]]، ص ۲۲۴-۲۲۶.</ref>.  
# '''[[دلیل روایی]]''':
# '''[[دلیل روایی]]''':
##در بسیاری از [[روایات معصومین]] نسبت به [[خاتمیت اسلام]] و [[پیامبر اسلام]] تأکید شده است؛ چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی فرمودند «[[خداوند]] با [[پیامبر]]{{صل}} شما به [[پیامبری]] پایان ‌بخشید، پس بعد از او هرگز [[پیامبری]] نخواهد آمد. و با کتاب شما، [[نزول]] آسمانی را ختم کرد، پس تا ابد کتاب دیگری جایگزین [[قرآن]] نخواهد شد»<ref>{{متن حدیث|إِنَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ ذِکْرُهُ‏ خَتَمَ‏ بِنَبِیِّکُمُ‏ النَّبِیِّینَ‏ فَلَا نَبِیَّ بَعْدَهُ أَبَداً وَ خَتَمَ بِکِتَابِکُمُ الْکُتُبَ فَلَا کِتَابَ بَعْدَهُ أَبَداً}}؛ کافی، ج۲، ص۱۰. </ref>.<ref>ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۵۵ ـ ۲۶۴. </ref>  
##در بسیاری از [[روایات معصومین]] نسبت به [[خاتمیت اسلام]] و [[پیامبر اسلام]]{{صل}} تأکید شده است؛ چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی فرمودند «[[خداوند]] با [[پیامبر]]{{صل}} شما به [[پیامبری]] پایان ‌بخشید، پس بعد از او هرگز [[پیامبری]] نخواهد آمد. و با کتاب شما، [[نزول]] آسمانی را ختم کرد، پس تا ابد کتاب دیگری جایگزین [[قرآن]] نخواهد شد»<ref>{{متن حدیث|إِنَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ ذِکْرُهُ‏ خَتَمَ‏ بِنَبِیِّکُمُ‏ النَّبِیِّینَ‏ فَلَا نَبِیَّ بَعْدَهُ أَبَداً وَ خَتَمَ بِکِتَابِکُمُ الْکُتُبَ فَلَا کِتَابَ بَعْدَهُ أَبَداً}}؛ کافی، ج۲، ص۱۰. </ref>.<ref>ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۵۵ ـ ۲۶۴. </ref>  
##در روایتی [[پیامبر]]{{صل}} خطاب به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: «ای [[علی]] تو نسبت به من همانند [[هارون]] نسبت به [[موسی]] هستی، الا اینکه بعد از من دیگر هیچ [[پیامبری]] نخواهد آمد»<ref>{{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی}}؛ کافی، ج ۸، ص ۱۰۷. </ref>.<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]. </ref>  
##در روایتی [[پیامبر]]{{صل}} خطاب به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: «ای [[علی]] تو نسبت به من همانند [[هارون]] نسبت به [[موسی]] هستی، الا اینکه بعد از من دیگر هیچ [[پیامبری]] نخواهد آمد»<ref>{{متن حدیث|أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی}}؛ کافی، ج ۸، ص ۱۰۷. </ref>.<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]. </ref>  
# '''[[اجماع]]''': [[اجماع]] علمای [[اسلام]] بر این نظر است که بعد از [[پیامبر اسلام]] [[نبوت]] و [[شریعت]] [[دینی]] خاتمه پیدا کرده است<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸. </ref>.
# '''[[اجماع]]''': [[اجماع]] علمای [[اسلام]] بر این است که بعد از [[پیامبر اسلام]]، [[نبوت]] و [[شریعت]] [[دینی]] خاتمه پیدا کرده است<ref>ر.ک: [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸. </ref>.
*همچنین باید توجه داشت ارسال [[نامه]] از سوی [[پیامبر]]{{صل}} برای سران کشورهای [[ایران]]، [[روم]]، [[حبشه]] و [[یمن]]، [[دلیل]] بر ختم نبوت است؛ زیرا اگر [[اسلام]] ناقص و برای [[قوم]] و یا [[قبیله]] ای بود، جایی برای [[دعوت]] سایر [[اقوام]] به [[اسلام]] وجود نداشت<ref>ر.ک: [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]،  ص ۱۲۷. </ref>.
*همچنین باید توجه داشت ارسال [[نامه]] از سوی [[پیامبر]]{{صل}} برای سران کشورهای [[ایران]]، [[روم]]، [[حبشه]] و [[یمن]]، مؤید ختم نبوت است؛ زیرا اگر [[اسلام]] ناقص و برای [[قوم]] و یا [[قبیله]] ای بود، جایی برای [[دعوت]] سایر [[اقوام]] به [[اسلام]] وجود نداشت<ref>ر.ک: [[محمد سعیدی مهر|سعیدی مهر، محمد]]، [[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]،  ص ۱۲۷. </ref>.


==[[شناخت]] و ویژگی‌های [[خاتمیت]] [[پیامبر]]{{صل}}==
==[[شناخت]] و ویژگی‌های [[خاتمیت]] [[پیامبر]]{{صل}}==

نسخهٔ ‏۶ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۴۱

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ختم نبوت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

چیستی ختم نبوت

فلسفۀ ختم نبوت

راز ختم نبوت، جهانی و جاودانه بودن اسلام

  • دلیل اینکه رسالت پیامبر بدون هیچگونه تغییر و تبدلی تا قیامت جاری است این است که این دین، جهانی و جاودانه است؛ جهانی است به این دلیل که مخاطب قرآن یک مخاطب جهانی است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ[۶]، ﴿يَا بَنِي آدَمَ[۷]. جهانی بودن شریعت اسلام، به معنای تحت پوشش قرار دادن تمام موجودات عالم است، چنانکه آیۀ ﴿تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا[۸] صراحت در این معنا دارد، در این آیه کلمۀ ﴿لِلْعَالَمِينَ دلالت برای بر تمام عالم اعم از انسان‌ها و غیر انسان‌ها می‌‌کند[۹]. همچنین اسلام جاودانه است زیرا احکامش تا قیامت پا برجاست به نحوی که هیچگونه باطلی نمی‌تواند در آن رسوخ کرده و او را از مسیر حق و حقیقت منحرف کند، چنانکه آیۀ ﴿وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ[۱۰] بیانگر همین مطلب است[۱۱].

دلایل ختم نبوت

  1. ادلۀ عقلی:
    1. کمال و جامعیت اسلام: اسلام کامل‌ترین و جامع‌ترین دین آسمانی است به گونه‌ای که برای هدایت انسان‌ها تا روز قیامت برنامه دارد و انسان‌ها تا آن روز به شریعت تازه ای نیاز ندارند. لازمۀ جامعیت ختم نبوت است[۱۲].
    2. بلوغ عقلی: انسان ها در روزگار پیامبر اسلام(ص) به مرحله‌ای از بلوغ عقلی و فکری رسیده بودند که با کمک عقل و تعالیم اسلام می‌توانستند پذیرای قانون جامعی همچون اسلام باشند. رسالت پیامبر اسلام از نوع قانون است نه برنامه؛ طرحی است کلی، جامع، همه جانبه، معتدل و متعادل[۱۳].
  2. دلیل قرآنی:
    1. مشهورترین آیۀ قرآن کریم درباره خاتمیت پیامبر اسلام آیۀ: ﴿مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ[۱۴] است. عده ای در دلالت آیه به ختم نبوت اشکال کرده‌اند که واژۀ "خاتم" به معنای انگشتر نیز آمده است، و شاید در این آیه هم منظور همین باشد که در این صورت خاتم النبیین به معنای زینت‌بخش پیامبران است و نه پایان‌بخش آن[۱۵]. منتها در پاسخ گفته شده است: اگرچه خاتم، به انگشتر تزیینی نیز اطلاق می‌‌‌شود، اما اطلاق کلمۀ خاتم به انگشتر به دلیل این بود که در گذشته به وسیلۀ انگشتر، پایان هر نامه ای را مهر می‌‌کردند، یعنی انگشتر به منزلۀ مهر پایانی نامه بود، لذا اگر به انگشتر هم خاتم گفته می‌‌شود به این دلیل است که صفت ختم دهندگی در آن وجود دارد، بنابراین هر چه که به خاتم وصف می‌‌شود از جمله پیامبر اسلام، باید این صفت یعنی ختم دهندگی در آن وجود داشته باشد[۱۶]. آیه علاوه بر اینکه خاتم بود پیامبر اسلام را به صراحت بیان می‌‌کند، اثبات کنندۀ این مطلب است که خاتمیت جزء ضروریات و قطعیات اعتقادی اسلام است، به شکلی که انکارش نفی ضروری دین شمرده می‌شود[۱۷].
    2. آیاتی که به صورت التزامی دلالت بر خاتمیت پیامبر(ص) می‌‌کنند:
      1. ﴿وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۱۸]. لازمۀ این آیه خاتمیت پیامبر(ص) و شریعت آن است چراکه آیه کمال و جامعیت شریعت اسلام را متذکر می‌‌شود و لازمۀ پایان شریعت، ختم نبوت نیز هست[۱۹].
      2. ﴿وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ[۲۰] ظاهر ﴿مَنْ بَلَغَ مطلق و بدون محدودیت زمانی است که به معنای عدم ظهور پیامبر(ص) و شریعت دیگر نیز هست[۲۱].
      3. ﴿وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۲۲]، آیه صراحت در این نکته دارد که با نزول قرآن، وحی الهی به اتمام رسیده و دیگر کلمات آسمانی تکرار نخواهد شد؛ لازمۀ این بیان، ختم شریعت و ختم نبوت پیامبر اسلام است[۲۳].
  3. دلیل روایی:
    1. در بسیاری از روایات معصومین نسبت به خاتمیت اسلام و پیامبر اسلام(ص) تأکید شده است؛ چنانکه امام صادق(ع) در روایتی فرمودند «خداوند با پیامبر(ص) شما به پیامبری پایان ‌بخشید، پس بعد از او هرگز پیامبری نخواهد آمد. و با کتاب شما، نزول آسمانی را ختم کرد، پس تا ابد کتاب دیگری جایگزین قرآن نخواهد شد»[۲۴].[۲۵]
    2. در روایتی پیامبر(ص) خطاب به امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «ای علی تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی هستی، الا اینکه بعد از من دیگر هیچ پیامبری نخواهد آمد»[۲۶].[۲۷]
  4. اجماع: اجماع علمای اسلام بر این است که بعد از پیامبر اسلام، نبوت و شریعت دینی خاتمه پیدا کرده است[۲۸].

شناخت و ویژگی‌های خاتمیت پیامبر(ص)

تجربۀ دینی در تعارض با خاتمیت

  1. وحی، هدایتی فراتر از حس و عقل است و نمی‌توان آن را از سنخ غریزه دانست؛ این سخن به منزلۀ، بی‌نیازیِ مطلقِ انسان از دین است[۳۹]؛
  2. مقصود از بلوغ عقلی مسلمین، بعد از ختم نبوت به معنی تخصص در دین‌شناسی آنان نیست بلکه مقصود استعداد آنان در نگهداری کتاب آسمانی از آفت تحریف و حفظ و انتقال صحیح آن به نسل‌های بعدی است[۴۰]. به عبارتی می‌‌توان گفت بلوغ عقلی بشر یکی از ارکان ختم نبوت است به این معنی که انسان می‌‌تواند حافظ و نگهبان مواریث علمی و دینی خود و مشغول نشر و تبلیغ و تعلیم و تفسیر آن باشد. دقیقا به دلیل همین مطلب است که با پایان یافتن نبوت تشریعی، نبوت تبلیغی نیز به پایان رسید، زیرا بشر زمانی محتاج به وحی تبلیغی است که درجۀ عقل و علم و تمدن او در حدی که عهده‌دار امر دینداری از قبیل: دعوت و تعلیم و تبلیغ و تفسیر و اجتهاد نباشد؛ اما بعد از ظهور علم و عقل وقتی انسان می‌‌تواند به تمام این موارد دسترسی پیدا کند، نبوت تبلیغی اثرش را از دست می‌‌دهد و وجود آن لزومی ندارد[۴۱].

امامت بعد از نبوت یعنی حضور معصوم در تمام زمان ها

شریعت جدید

  • با وجود دگرگونی‌های چشمگیری که در دنیا اتفاق افتاده، ختم نبوت به معنی ختم شریعت نمی‌تواند صحیح باشد چراکه این تفاوت‌ها و دگرگونی‌ها در جهان، شریعت جدیدی را می‌‌طلبد.
  • در پاسخ گفته شده است: اینکه چه نوع تحولاتی اقتضای تغییر قوانین بنیادی یعنی حاصل شدن شریعت جدید را دارد، در حد توان انسان‌های عادی نیست[۴۵]. اما بر اساس معیارهای ظاهری راز خاتمیت نبوت و شریعت اسلامی را می‌‌توان در این چند بند خلاصه کرد.
  1. مصونیت اسلام از چالش تحریف با تضمین خداوند: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ[۴۶]
  2. تواناییِ بشر برای گرفتن دین کامل در دورۀ رسالت پیامبر(ص)
  3. قدرت علمای امت در استخراج و تبلیغ حکم الهی با شناخت اصول کلی اسلام و درک شرایط زمان و مکان؛ چنانکه در شریعت اسلام برای وضع مقررات، اصول و قواعدی پیش‌بینی شده است که جزئیات آن در مباحث فقهی، بحث اختیارات حکومت و حاکم اسلامی وجود دارد.

نتیجه گیری

پرسش‌های وابسته

منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع ختم نبوت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۷۷ - ۲۷۸.
  2. فرهنگ شیعه، ص ۲۳۲.
  3. ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، ص ۱۰۶-۱۰۸.
  4. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص ۲۸۳ - ۲۹۲.
  5. مجمع‌البیان، ج ۴، ص۴۳۶ - ۴۳۷؛ ج ۸، ص ۵۶۷؛ المیزان، ج ۱۶، ص ۳۲۵.
  6. سوره بقره، آیه ۲۱.
  7. سوره اعراف، آیه ۲۶.
  8. «بزرگوار است آن (خداوند) که فرقان را بر بنده خویش فرو فرستاد تا جهانیان را بیم‌دهنده باشد» سوره فرقان، آیه ۱.
  9. ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید ۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.
  10. «و به راستی آن کتابی است ارجمند در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستوده‌ای است» سوره فصلت، آیه ۴۱ ت ۴۲
  11. ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید ۵، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.
  12. فرهنگ شیعه، ص ۲۳۳-۲۳۴.
  13. فرهنگ شیعه، ص ۲۳۳-۲۳۴.
  14. «محمّد، پدر هیچ یک از مردان شما نیست اما فرستاده خداوند و واپسین پیامبران است» سوره احزاب، آیه ۴۰.
  15. فرهنگ شیعه، ص ۲۳۳-۲۳۴.
  16. ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۶۴.
  17. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۲۹ - ۵۳۸.
  18. «و هر کس جز اسلام دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.
  19. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص۲۷۹.
  20. «بگو: چه چیزی در گواهی بزرگ‌تر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم» سوره انعام، آیه ۱۹.
  21. ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت، ص ۲۲۴-۲۲۶.
  22. «و کسانی که به آنان کتاب داده‌ایم می‌دانند که آن (قرآن) فرو فرستاده‌ای راستین از سوی پروردگار توست پس به هیچ روی از تردیدکنندگان مباش! و سخن پروردگارت به راستی و دادگری کامل شد؛ هیچ دگرگون کننده‌ای برای سخنان وی نیست و او شنوای داناست» سوره انعام، آیه ۱۱۴ ـ ۱۱۵
  23. ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، دین و نبوت، ص ۲۲۴-۲۲۶.
  24. «إِنَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ ذِکْرُهُ‏ خَتَمَ‏ بِنَبِیِّکُمُ‏ النَّبِیِّینَ‏ فَلَا نَبِیَّ بَعْدَهُ أَبَداً وَ خَتَمَ بِکِتَابِکُمُ الْکُتُبَ فَلَا کِتَابَ بَعْدَهُ أَبَداً»؛ کافی، ج۲، ص۱۰.
  25. ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۵۵ ـ ۲۶۴.
  26. «أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی»؛ کافی، ج ۸، ص ۱۰۷.
  27. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم.
  28. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸.
  29. ر.ک: سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ص ۱۲۷.
  30. نک: انسان کامل، ص ۹۳.
  31. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم،
  32. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸.
  33. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸.
  34. کمال الدین، ج۱، ص۲۶۱.
  35. «کُنْتُ نَبِیّاً وَ آدَمُ بَیْنَ الْمَاءِ وَ الطِّینِ أَوْ بَیْنَ الرُّوحِ وَ الْجَسَد»؛ بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۲۷۸.
  36. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم.
  37. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸؛ الهی راد، صفدر، انسان‌شناسی، ص۱۷۰.
  38. ر.ک: حجت‌الله نیکویی، تئوری امامت در ترازوی نقد، ص ۱۳.
  39. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸.
  40. ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۱۴۳ ـ ۱۴۶.
  41. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۱۲.
  42. خاتمیت، ص ۵۳.
  43. خاتمیت، ص ۵۳.
  44. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸.
  45. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۱۱۲-۱۱۳.
  46. «بی‌گمان ما خود قرآن را فرو فرستاده‌ایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.
  47. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸.
  48. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۵۲۹ ـ ۵۳۸.