حدیث یومالدار: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '22px '''فرهنگ شیعه'''' به '22px پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه'''') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==[[یوم الدار]]== | ==[[یوم الدار]]== | ||
بعد از [[نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} [[فرمان]] میدهد [[خویشان]] و نزدیکانش را هشدار دهد و به [[اسلام]] بخواند. [[پیامبر]] برای انجام این [[مأموریت الهی]]، حدود [[چهل]] نفر از [[اولاد]] [[عبدالمطلب]] را به خانۀ خود، یا خانۀ [[ابوطالب]] [[دعوت]] کرد و غذایی برایشان فراهم ساخت؛ اما به دلایلی [[توفیق]] نیافت از [[رسالت]] خویش سخن بگوید. به ناچار [[شب]] بعد نیز آنان را [[دعوت]] کرد. این بار موفق شد و میهمانان را پس از [[غذا]]، [[انذار]] کرد و فرمود: "ای [[فرزندان عبدالمطلب]]! من مأمورم شما را [[انذار]] کنم و [[بشارت]] دهم: [[اسلام]] آورید و فرمانم بَرید تا [[راهنمایی]] شوید!" آنگاه از آنان یاریطلبید و سه بار فرمود: "هر کس یاریام کند، [[برادر]] و [[وصی]] و [[خلیفه]] من خواهد بود". ولی هر بار فقط [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} برمیخاست و اعلام [[آمادگی]] میکرد. سرانجام [[پیامبر]]{{صل}} به [[علی]]{{ع}} اشاره کرد و فرمود: «این، [[برادر]] و [[وارث]] و [[وصی]] و [[وزیر]] و [[خلیفه]] من در میان شما است. به سخنش گوش دهید و فرمانش بَرید!»<ref>{{متن حدیث|فَأَیُّکُمْ یُوَازِرُنِی عَلَی هَذَا اَلْأَمْرِ عَلَی أَنْ یَکُونَ أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ}}؛ {{متن حدیث|إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا}}؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۱، ص ۳۰۶؛ اعیان الشیعة، ج ۱، ص ۲۳۲- ۲۳۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۶.</ref> | |||
==اعتبار و [[سند]] [[حدیث یوم الانذار]]== | ==اعتبار و [[سند]] [[حدیث یوم الانذار]]== | ||
این [[حدیث]] از جهت اعتبار [[سند]] و [[مقبولیت]] نزد [[شیعه]] و [[سنی]] از [[جایگاه]] والایی برخوردار است یعنی علاوه بر اینکه [[دانشمندان]] [[امامیه]] آن را مورد [[اعتماد]] قراردادهاند. بسیاری از ائمّه و حفاظ [[حدیث]] از [[فریقین]] آن را [[روایت]] کردهاند و بدون هیچگونه ایراد یا توقّفی در صحت [[سند]]، آن را در [[صحاح]] و مسانید خود درج نمودهاند. [[تاریخنگاران]] بزرگ نیز آن را صحیح و مورد قبول دانسته و جزء مسلّمات ذکر کرده و شعرا هم آن را در قالب [[شعر]] در آوردهاند<ref>علامه امینی در الغدیر، ج ۲، ص ۲۷۸ نقلهای گوناگون حدیث را از منابع معتبر اهل سنت ذکر نموده و درباره نقل طبری در کتاب تاریخ میگوید: این حدیث را ابو جعفر اسکافی متکلم معتزلی بغدادی متوفی ۲۴۰ در کتاب خود به نام نقض العثمانیه نقل کرده است و گفته است که این خبر صحیح است، و نیز فقیه برهان الدین در کتاب انباء نجباء الأبناء و ابن اثیر در کامل و ابوالفداء عمادالدین دمشقی در تاریخ خود و شهاب الدین خفاجی در شرح شفا که متعلق به قاضی عیاض است، آورده است و در لمحات، ج۱، ص۳۹۳ که حدیث از ۱۲ طریق نقل شده است. سید شرف الدین هم در کتاب المراجعات نامه ۲۰ و۲۱ را به بیان اعتبار حدیث یوم الدار در منابع اصیل و قابل اعتنا در میان اهل سنت اختصاص داده است. </ref>. با این حال برخی به [[سند]] این [[حدیث]] اشکال کرده و علاوه بر [[تضعیف]] [[سند]] مدعی [[کذب]] و مجعول بودن [[حدیث]] نزد [[حدیث]] شناسان شده و میگویند در منابع معتبر نیامده است<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>. | |||
منتها ادعای [[ضعف]] [[سند]]، قابل قبول نیست زیرا: [[حدیث یوم الدار]] با بیش از ۱۲ طریق در منابع معتبر [[اهل سنت]] ذکر شده که بسیاری از طرق آن به صراحت تصحیح و یا تلقی به قبول شده است و نسبتی که به [[حدیث]] شناسان در مجعول دانستن [[حدیث]] دادهاند نیز [[کذب]] محض است. با وجود ذکر [[حدیث]] در منابع معتبر، ادعای نبودن [[حدیث]] در کتب معتبر نیز [[دروغ]] است<ref>ر.ک: [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]].</ref>. | |||
==دلالت حدیث یومالدار== | ==دلالت حدیث یومالدار== | ||
خط ۲۲: | خط ۲۴: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{ | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]. | # [[پرونده:1368987.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|'''فرهنگ غدیر''']]. | ||
# [[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']]. | # [[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']]. | ||
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']] | # [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']] | ||
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']] | # [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']] | ||
{{پایان | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{امامت شناسی}} | {{امامت شناسی}} | ||
{{فضائل امام علی}} | {{فضائل امام علی}} | ||
{{غدیر}} | {{غدیر}} | ||
[[رده:احادیث امامت]] | [[رده:احادیث امامت]] | ||
[[رده:فضائل امام علی]] | [[رده:فضائل امام علی]] |
نسخهٔ ۱۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۶
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حدیث یومالدار (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
متن حدیث یومالدار: رسول اکرم(ص) درباره علی(ع) فرمودهاند: «إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِیعُوهُ»
یوم الدار
بعد از نزول آیه ﴿وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ﴾[۱] خداوند به پیامبر(ص) فرمان میدهد خویشان و نزدیکانش را هشدار دهد و به اسلام بخواند. پیامبر برای انجام این مأموریت الهی، حدود چهل نفر از اولاد عبدالمطلب را به خانۀ خود، یا خانۀ ابوطالب دعوت کرد و غذایی برایشان فراهم ساخت؛ اما به دلایلی توفیق نیافت از رسالت خویش سخن بگوید. به ناچار شب بعد نیز آنان را دعوت کرد. این بار موفق شد و میهمانان را پس از غذا، انذار کرد و فرمود: "ای فرزندان عبدالمطلب! من مأمورم شما را انذار کنم و بشارت دهم: اسلام آورید و فرمانم بَرید تا راهنمایی شوید!" آنگاه از آنان یاریطلبید و سه بار فرمود: "هر کس یاریام کند، برادر و وصی و خلیفه من خواهد بود". ولی هر بار فقط علی بن ابی طالب(ع) برمیخاست و اعلام آمادگی میکرد. سرانجام پیامبر(ص) به علی(ع) اشاره کرد و فرمود: «این، برادر و وارث و وصی و وزیر و خلیفه من در میان شما است. به سخنش گوش دهید و فرمانش بَرید!»[۲].[۳]
اعتبار و سند حدیث یوم الانذار
این حدیث از جهت اعتبار سند و مقبولیت نزد شیعه و سنی از جایگاه والایی برخوردار است یعنی علاوه بر اینکه دانشمندان امامیه آن را مورد اعتماد قراردادهاند. بسیاری از ائمّه و حفاظ حدیث از فریقین آن را روایت کردهاند و بدون هیچگونه ایراد یا توقّفی در صحت سند، آن را در صحاح و مسانید خود درج نمودهاند. تاریخنگاران بزرگ نیز آن را صحیح و مورد قبول دانسته و جزء مسلّمات ذکر کرده و شعرا هم آن را در قالب شعر در آوردهاند[۴]. با این حال برخی به سند این حدیث اشکال کرده و علاوه بر تضعیف سند مدعی کذب و مجعول بودن حدیث نزد حدیث شناسان شده و میگویند در منابع معتبر نیامده است[۵].
منتها ادعای ضعف سند، قابل قبول نیست زیرا: حدیث یوم الدار با بیش از ۱۲ طریق در منابع معتبر اهل سنت ذکر شده که بسیاری از طرق آن به صراحت تصحیح و یا تلقی به قبول شده است و نسبتی که به حدیث شناسان در مجعول دانستن حدیث دادهاند نیز کذب محض است. با وجود ذکر حدیث در منابع معتبر، ادعای نبودن حدیث در کتب معتبر نیز دروغ است[۶].
دلالت حدیث یومالدار
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
- ↑ «فَأَیُّکُمْ یُوَازِرُنِی عَلَی هَذَا اَلْأَمْرِ عَلَی أَنْ یَکُونَ أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ»؛ «إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا»؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۱، ص ۳۰۶؛ اعیان الشیعة، ج ۱، ص ۲۳۲- ۲۳۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۴۶.
- ↑ علامه امینی در الغدیر، ج ۲، ص ۲۷۸ نقلهای گوناگون حدیث را از منابع معتبر اهل سنت ذکر نموده و درباره نقل طبری در کتاب تاریخ میگوید: این حدیث را ابو جعفر اسکافی متکلم معتزلی بغدادی متوفی ۲۴۰ در کتاب خود به نام نقض العثمانیه نقل کرده است و گفته است که این خبر صحیح است، و نیز فقیه برهان الدین در کتاب انباء نجباء الأبناء و ابن اثیر در کامل و ابوالفداء عمادالدین دمشقی در تاریخ خود و شهاب الدین خفاجی در شرح شفا که متعلق به قاضی عیاض است، آورده است و در لمحات، ج۱، ص۳۹۳ که حدیث از ۱۲ طریق نقل شده است. سید شرف الدین هم در کتاب المراجعات نامه ۲۰ و۲۱ را به بیان اعتبار حدیث یوم الدار در منابع اصیل و قابل اعتنا در میان اهل سنت اختصاص داده است.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵.