تفسیر مأثور از امام جواد: تفاوت میان نسخهها
(←مقدمه) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[تفسیر مأثور]]''' است. </div> | <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[تفسیر مأثور]]''' است. </div> | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[صدوق]] و [[شیخ طوسی]] هریک با سندی مخصوص به خود از [[حضرت عبد العظیم حسنی]] [[روایت]] کردهاند که گفت: معنای {{متن قرآن|مَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ}}<ref>«جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> را از [[ابو جعفر]] [[محمد بن علی]] [[الرضا]]{{ع}} پرسیدم، فرمود: {{متن حدیث|مَا ذُبِحَ لِصَنَمٍ أَوْ وَثَنٍ أَوْ شَجَرٍ حَرَّمَ اللَّهُ ذَلِكَ كَمَا حَرَّمَ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ {{متن قرآن|فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ}}<ref>«پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> أَنْ يَأْكُلَ الْمَيْتَةَ}}<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۲۱۶ و ۲۱۷، ح۱۰۰۷ (باب الصید و الذبائح، ح۹۷)؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۹، ص۸۳ (کتاب الصید و الذبائح، ح۳۵۴، باب الذبائح و الاطعمة، ح۸۹).</ref>؛ آن چیزی است که برای معبودهای [[باطل]] مانند [[صنم]] یا وثن یا درخت [[ذبح]] شود، [[خدا]] آن را مانند مردار، [[خون]] و گوشت خوک [[حرام]] کرده است؛ پس کسی که ناگزیر شود، درصورتیکه [[باغی]] [[ستمکار]] و عادی [[متجاوز]] نباشد، بر او گناهی نیست که مردار بخورد». | [[صدوق]] و [[شیخ طوسی]] هریک با سندی مخصوص به خود از [[حضرت عبد العظیم حسنی]] [[روایت]] کردهاند که گفت: معنای {{متن قرآن|مَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ}}<ref>«جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> را از [[ابو جعفر]] [[محمد بن علی]] [[الرضا]] {{ع}} پرسیدم، فرمود: {{متن حدیث|مَا ذُبِحَ لِصَنَمٍ أَوْ وَثَنٍ أَوْ شَجَرٍ حَرَّمَ اللَّهُ ذَلِكَ كَمَا حَرَّمَ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ {{متن قرآن|فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ}}<ref>«پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> أَنْ يَأْكُلَ الْمَيْتَةَ}}<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۲۱۶ و ۲۱۷، ح۱۰۰۷ (باب الصید و الذبائح، ح۹۷)؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۹، ص۸۳ (کتاب الصید و الذبائح، ح۳۵۴، باب الذبائح و الاطعمة، ح۸۹).</ref>؛ آن چیزی است که برای معبودهای [[باطل]] مانند [[صنم]] یا وثن یا درخت [[ذبح]] شود، [[خدا]] آن را مانند مردار، [[خون]] و گوشت خوک [[حرام]] کرده است؛ پس کسی که ناگزیر شود، درصورتیکه [[باغی]] [[ستمکار]] و عادی [[متجاوز]] نباشد، بر او گناهی نیست که مردار بخورد». | ||
گفتم: ای [[پسر رسول خدا]]، چه زمانی برای مضطرّ خوردن مردار [[حلال]] میشود؟ | گفتم: ای [[پسر رسول خدا]]، چه زمانی برای مضطرّ خوردن مردار [[حلال]] میشود؟ | ||
فرمود: {{متن حدیث|حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ{{عم}} أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} سُئِلَ فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا نَكُونُ بِأَرْضٍ فَتُصِيبُنَا الْمَخْمَصَةُ فَمَتَى تَحِلُّ لَنَا الْمَيْتَةُ قَالَ مَا لَمْ تَصْطَبِحُوا أَوْ تَغْتَبِقُوا أَوْ تَحْتَفُوا بَقْلًا فَشَأْنَكُمْ بِهَذَا}}؛ پدرم از پدرش و او از پدرانش [[روایت]] کرد که این مطلب از [[رسول خدا]]{{صل}} سؤال شد؛ به آن [[حضرت]] گفته شد: ای رسول خدا گاه میشود که ما در سرزمینی هستیم و [[گرسنگی]] بر ما عارض میشود، چه زمانی مردار برای ما حلال میشود، فرمود: «وقتی صبح یا شب چیزی نخوردید یا به اندکی سبزی نیز دست نیافتید، در خوردن آن مجازید». | فرمود: {{متن حدیث|حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ {{عم}} أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} سُئِلَ فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا نَكُونُ بِأَرْضٍ فَتُصِيبُنَا الْمَخْمَصَةُ فَمَتَى تَحِلُّ لَنَا الْمَيْتَةُ قَالَ مَا لَمْ تَصْطَبِحُوا أَوْ تَغْتَبِقُوا أَوْ تَحْتَفُوا بَقْلًا فَشَأْنَكُمْ بِهَذَا}}؛ پدرم از پدرش و او از پدرانش [[روایت]] کرد که این مطلب از [[رسول خدا]] {{صل}} سؤال شد؛ به آن [[حضرت]] گفته شد: ای رسول خدا گاه میشود که ما در سرزمینی هستیم و [[گرسنگی]] بر ما عارض میشود، چه زمانی مردار برای ما حلال میشود، فرمود: «وقتی صبح یا شب چیزی نخوردید یا به اندکی سبزی نیز دست نیافتید، در خوردن آن مجازید». | ||
گفتم: ای پسر رسول خدا، معنای {{متن قرآن|فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ}}<ref>«پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> چیست؟ | گفتم: ای پسر رسول خدا، معنای {{متن قرآن|فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ}}<ref>«پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> چیست؟ | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
عادی دزد است و باغی کسی است که برای [[خوشگذرانی]] یا [[سرگرمی]]، نه برای تأمین [[خوراک]] خانوادهاش، به شکار میرود، برای این دو درحالیکه ناچار شوند [نیز] جایز نیست مردار بخورند. مردار بر آن دو در حال [[اضطرار]] نیز مانند حال [[اختیار]] حرام است». | عادی دزد است و باغی کسی است که برای [[خوشگذرانی]] یا [[سرگرمی]]، نه برای تأمین [[خوراک]] خانوادهاش، به شکار میرود، برای این دو درحالیکه ناچار شوند [نیز] جایز نیست مردار بخورند. مردار بر آن دو در حال [[اضطرار]] نیز مانند حال [[اختیار]] حرام است». | ||
برحسب این روایت [[امام جواد]]{{ع}} قسمتهایی از [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> را [[تفسیر]] کرده است؛ برخی قسمتها را با استناد به روایتی از رسول خدا{{صل}} و برخی را بدون استناد به [[روایت]]. | برحسب این روایت [[امام جواد]] {{ع}} قسمتهایی از [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.</ref> را [[تفسیر]] کرده است؛ برخی قسمتها را با استناد به روایتی از رسول خدا {{صل}} و برخی را بدون استناد به [[روایت]]. | ||
همچنین روایت کردهاند که در [[زمان]] [[معتصم]] [[عباسی]] شخصی به دزدی [[اقرار]] کرد، خواستند حد [[سرقت]] را بر او جاری کنند، برخی [[فقها]] گفتند باید دست او از مچ [[بریده]] شود. | همچنین روایت کردهاند که در [[زمان]] [[معتصم]] [[عباسی]] شخصی به دزدی [[اقرار]] کرد، خواستند حد [[سرقت]] را بر او جاری کنند، برخی [[فقها]] گفتند باید دست او از مچ [[بریده]] شود. | ||
برخی گفتند باید از آرنج قطع شود، معتصم از [[امام جواد]]{{ع}} میپرسد، [[حضرت]] میفرماید: | برخی گفتند باید از آرنج قطع شود، معتصم از [[امام جواد]] {{ع}} میپرسد، [[حضرت]] میفرماید: | ||
باید از مفصل بیخ انگشتان بریده و [[کف دست]] رها شود. معتصم دلیل آن را جویا میشود. | باید از مفصل بیخ انگشتان بریده و [[کف دست]] رها شود. معتصم دلیل آن را جویا میشود. | ||
میفرماید: [[سخن]] [[رسول خدا]] - بر او و آلش [[سلام]] باد - که فرموده است [[سجده]] بر هفت عضو است: صورت، دو کف [[دست]]، دو زانو و دو نوک انگشت پا؛ زیرا اگر دست از مچ یا آرنج بریده شود، دستی که با آن [[سجده]] کند، برایش باقی نمیماند و [[خدای تبارک و تعالی]] نیز فرموده است: {{متن قرآن|وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا}}<ref>«و اینکه سجدهگاهها از آن خداوند است پس با خداوند هیچ کس را (به پرستش) مخوانید» سوره جن، آیه ۱۸.</ref> و مقصود از محل سجدهها هفت عضوی است که با آن سجده میکند و چیزیکه از آن [[خدا]] است، نباید بریده شود».<ref>ر.ک: تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref>. | میفرماید: [[سخن]] [[رسول خدا]] - بر او و آلش [[سلام]] باد - که فرموده است [[سجده]] بر هفت عضو است: صورت، دو کف [[دست]]، دو زانو و دو نوک انگشت پا؛ زیرا اگر دست از مچ یا آرنج بریده شود، دستی که با آن [[سجده]] کند، برایش باقی نمیماند و [[خدای تبارک و تعالی]] نیز فرموده است: {{متن قرآن|وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا}}<ref>«و اینکه سجدهگاهها از آن خداوند است پس با خداوند هیچ کس را (به پرستش) مخوانید» سوره جن، آیه ۱۸.</ref> و مقصود از محل سجدهها هفت عضوی است که با آن سجده میکند و چیزیکه از آن [[خدا]] است، نباید بریده شود».<ref>ر. ک: تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref>. | ||
این روایت نیز گویای آن است که [[امام جواد]]{{ع}} [[آیه]] {{متن قرآن|السَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَ}}<ref>«و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref>را با استناد به آیهای از [[قرآن]] و سخنی از رسول خدا{{صل}} [[تفسیر]] کرده است. | این روایت نیز گویای آن است که [[امام جواد]] {{ع}} [[آیه]] {{متن قرآن|السَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَ}}<ref>«و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref>را با استناد به آیهای از [[قرآن]] و سخنی از رسول خدا {{صل}} [[تفسیر]] کرده است. | ||
در مورد [[خمس]] نیز روایت شده است که حضرت نامهای به [[علی بن مهزیار]] نوشتند و در ضمن آن فرمودند: {{متن حدیث|فَأَمَّا الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ فَهِيَ وَاجِبَةٌ عَلَيْهِمْ فِي كُلِّ عَامٍ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: | در مورد [[خمس]] نیز روایت شده است که حضرت نامهای به [[علی بن مهزیار]] نوشتند و در ضمن آن فرمودند: {{متن حدیث|فَأَمَّا الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ فَهِيَ وَاجِبَةٌ عَلَيْهِمْ فِي كُلِّ عَامٍ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: | ||
{{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> وَ الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ فَهِيَ الْغَنِيمَةُ يَغْنَمُهَا الْمَرْءُ وَ الْفَائِدَةُ يُفِيدُهَا وَ الْجَائِزَةُ مِنَ الْإِنْسَانِ لِلْإِنْسَانِ الَّتِي لَهَا خَطَرٌ...}}<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۳۵۰.</ref>؛ | {{متن قرآن|وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.</ref> وَ الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ فَهِيَ الْغَنِيمَةُ يَغْنَمُهَا الْمَرْءُ وَ الْفَائِدَةُ يُفِيدُهَا وَ الْجَائِزَةُ مِنَ الْإِنْسَانِ لِلْإِنْسَانِ الَّتِي لَهَا خَطَرٌ...}}<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۳۵۰.</ref>؛ | ||
در این فراز از [[روایت]] عبارت {{متن قرآن|أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ}} در [[آیه خمس]] را [[تفسیر]] کرده و آن را به مطلق [[غنیمت]]، فایده و جایزه [[ارزشمندی]] که [[انسان]] به دست میآورد، تعمیم داده است. برای [[آگاهی]] از نمونههایی دیگر از تفسیر وی، به مصادر ذکر شده در پاورقی مراجعه نمایید<ref>عطاردی، مسند الامام الجواد ابی جعفر محمد بن علی الرضا{{عم}}، ص۱۵۳-۱۵۸، تفسیر القمی، ج۱، ص۳۸۶ (تفسیر آیه ۱۰۸ سوره یوسف): بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۶-۷ (تفسیر آیه ۲ سوره جمعه، ح۱ و ۲)، ص۱۷۲ (تفسیر آیات ۳۱-۴۰ سوره قیامت، ح۳)، ص۲۷۰ (تفسیر آیات ۱-۱۱ سوره غاشیه، ح۸)، ص۳۰۳ (تفسیر آیات ۱-۴ سوره لیل، ح۲)، ص۳۲۸ (تفسیر سوره قدر، ح۲).</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۷۴-۷۶.</ref> | در این فراز از [[روایت]] عبارت {{متن قرآن|أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ}} در [[آیه خمس]] را [[تفسیر]] کرده و آن را به مطلق [[غنیمت]]، فایده و جایزه [[ارزشمندی]] که [[انسان]] به دست میآورد، تعمیم داده است. برای [[آگاهی]] از نمونههایی دیگر از تفسیر وی، به مصادر ذکر شده در پاورقی مراجعه نمایید<ref>عطاردی، مسند الامام الجواد ابی جعفر محمد بن علی الرضا {{عم}}، ص۱۵۳-۱۵۸، تفسیر القمی، ج۱، ص۳۸۶ (تفسیر آیه ۱۰۸ سوره یوسف): بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۶-۷ (تفسیر آیه ۲ سوره جمعه، ح۱ و ۲)، ص۱۷۲ (تفسیر آیات ۳۱-۴۰ سوره قیامت، ح۳)، ص۲۷۰ (تفسیر آیات ۱-۱۱ سوره غاشیه، ح۸)، ص۳۰۳ (تفسیر آیات ۱-۴ سوره لیل، ح۲)، ص۳۲۸ (تفسیر سوره قدر، ح۲).</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۷۴-۷۶.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۰۷
مقدمه
صدوق و شیخ طوسی هریک با سندی مخصوص به خود از حضرت عبد العظیم حسنی روایت کردهاند که گفت: معنای ﴿مَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ﴾[۱] را از ابو جعفر محمد بن علی الرضا (ع) پرسیدم، فرمود: «مَا ذُبِحَ لِصَنَمٍ أَوْ وَثَنٍ أَوْ شَجَرٍ حَرَّمَ اللَّهُ ذَلِكَ كَمَا حَرَّمَ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ ﴿فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ﴾[۲] أَنْ يَأْكُلَ الْمَيْتَةَ»[۳]؛ آن چیزی است که برای معبودهای باطل مانند صنم یا وثن یا درخت ذبح شود، خدا آن را مانند مردار، خون و گوشت خوک حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر شود، درصورتیکه باغی ستمکار و عادی متجاوز نباشد، بر او گناهی نیست که مردار بخورد».
گفتم: ای پسر رسول خدا، چه زمانی برای مضطرّ خوردن مردار حلال میشود؟
فرمود: «حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ (ع) أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) سُئِلَ فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا نَكُونُ بِأَرْضٍ فَتُصِيبُنَا الْمَخْمَصَةُ فَمَتَى تَحِلُّ لَنَا الْمَيْتَةُ قَالَ مَا لَمْ تَصْطَبِحُوا أَوْ تَغْتَبِقُوا أَوْ تَحْتَفُوا بَقْلًا فَشَأْنَكُمْ بِهَذَا»؛ پدرم از پدرش و او از پدرانش روایت کرد که این مطلب از رسول خدا (ص) سؤال شد؛ به آن حضرت گفته شد: ای رسول خدا گاه میشود که ما در سرزمینی هستیم و گرسنگی بر ما عارض میشود، چه زمانی مردار برای ما حلال میشود، فرمود: «وقتی صبح یا شب چیزی نخوردید یا به اندکی سبزی نیز دست نیافتید، در خوردن آن مجازید». گفتم: ای پسر رسول خدا، معنای ﴿فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ﴾[۴] چیست؟
فرمود: «الْعَادِي السَّارِقُ وَ الْبَاغِي الَّذِي يَبْغِي الصَّيْدَ بَطَراً أَوْ لَهْواً لَا لِيَعُودَ بِهِ عَلَى عِيَالِهِ لَيْسَ لَهُمَا أَنْ يَأْكُلَا الْمَيْتَةَ إِذَا اضْطُرَّا هِيَ حَرَامٌ عَلَيْهِمَا فِي حَالِ الِاضْطِرَارِ كَمَا هِيَ حَرَامٌ عَلَيْهِمَا فِي حَالِ الِاخْتِيَارِ...»؛
عادی دزد است و باغی کسی است که برای خوشگذرانی یا سرگرمی، نه برای تأمین خوراک خانوادهاش، به شکار میرود، برای این دو درحالیکه ناچار شوند [نیز] جایز نیست مردار بخورند. مردار بر آن دو در حال اضطرار نیز مانند حال اختیار حرام است».
برحسب این روایت امام جواد (ع) قسمتهایی از آیه ﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۵] را تفسیر کرده است؛ برخی قسمتها را با استناد به روایتی از رسول خدا (ص) و برخی را بدون استناد به روایت. همچنین روایت کردهاند که در زمان معتصم عباسی شخصی به دزدی اقرار کرد، خواستند حد سرقت را بر او جاری کنند، برخی فقها گفتند باید دست او از مچ بریده شود.
برخی گفتند باید از آرنج قطع شود، معتصم از امام جواد (ع) میپرسد، حضرت میفرماید: باید از مفصل بیخ انگشتان بریده و کف دست رها شود. معتصم دلیل آن را جویا میشود. میفرماید: سخن رسول خدا - بر او و آلش سلام باد - که فرموده است سجده بر هفت عضو است: صورت، دو کف دست، دو زانو و دو نوک انگشت پا؛ زیرا اگر دست از مچ یا آرنج بریده شود، دستی که با آن سجده کند، برایش باقی نمیماند و خدای تبارک و تعالی نیز فرموده است: ﴿وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا﴾[۶] و مقصود از محل سجدهها هفت عضوی است که با آن سجده میکند و چیزیکه از آن خدا است، نباید بریده شود».[۷].
این روایت نیز گویای آن است که امام جواد (ع) آیه ﴿السَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَ﴾[۸]را با استناد به آیهای از قرآن و سخنی از رسول خدا (ص) تفسیر کرده است.
در مورد خمس نیز روایت شده است که حضرت نامهای به علی بن مهزیار نوشتند و در ضمن آن فرمودند: «فَأَمَّا الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ فَهِيَ وَاجِبَةٌ عَلَيْهِمْ فِي كُلِّ عَامٍ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۹] وَ الْغَنَائِمُ وَ الْفَوَائِدُ يَرْحَمُكَ اللَّهُ فَهِيَ الْغَنِيمَةُ يَغْنَمُهَا الْمَرْءُ وَ الْفَائِدَةُ يُفِيدُهَا وَ الْجَائِزَةُ مِنَ الْإِنْسَانِ لِلْإِنْسَانِ الَّتِي لَهَا خَطَرٌ...»[۱۰]؛
در این فراز از روایت عبارت ﴿أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ﴾ در آیه خمس را تفسیر کرده و آن را به مطلق غنیمت، فایده و جایزه ارزشمندی که انسان به دست میآورد، تعمیم داده است. برای آگاهی از نمونههایی دیگر از تفسیر وی، به مصادر ذکر شده در پاورقی مراجعه نمایید[۱۱].[۱۲]
منابع
پانویس
- ↑ «جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.
- ↑ «پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.
- ↑ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۲۱۶ و ۲۱۷، ح۱۰۰۷ (باب الصید و الذبائح، ح۹۷)؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۹، ص۸۳ (کتاب الصید و الذبائح، ح۳۵۴، باب الذبائح و الاطعمة، ح۸۹).
- ↑ «پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست» سوره بقره، آیه ۱۷۳.
- ↑ «جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.
- ↑ «و اینکه سجدهگاهها از آن خداوند است پس با خداوند هیچ کس را (به پرستش) مخوانید» سوره جن، آیه ۱۸.
- ↑ ر. ک: تفسیر العیاشی، ج۱، ص۳۱۹-۳۲۰.
- ↑ «و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.
- ↑ «و اگر به خداوند و به آنچه بر بنده خویش، روز بازشناخت درستی از نادرستی (در جنگ بدر)، روز رویارویی آن دو گروه (مسلمان و مشرک) فرو فرستادیم ایمان دارید بدانید که آنچه غنیمت گرفتهاید از هرچه باشد یک پنجم آن از آن خداوند و فرستاده او و خویشاوند (وی) و یتیمان و بینوایان و ماندگان در راه (از خاندان او) است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره انفال، آیه ۴۱.
- ↑ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۶، ص۳۵۰.
- ↑ عطاردی، مسند الامام الجواد ابی جعفر محمد بن علی الرضا (ع)، ص۱۵۳-۱۵۸، تفسیر القمی، ج۱، ص۳۸۶ (تفسیر آیه ۱۰۸ سوره یوسف): بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۶-۷ (تفسیر آیه ۲ سوره جمعه، ح۱ و ۲)، ص۱۷۲ (تفسیر آیات ۳۱-۴۰ سوره قیامت، ح۳)، ص۲۷۰ (تفسیر آیات ۱-۱۱ سوره غاشیه، ح۸)، ص۳۰۳ (تفسیر آیات ۱-۴ سوره لیل، ح۲)، ص۳۲۸ (تفسیر سوره قدر، ح۲).
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۷۴-۷۶.
جستارهای وابسته
- تفاسیر تابعین تابعین
- تفاسیر تک نگار
- تفاسیر عصر جدید
- تفاسیر عصر کهن
- تفاسیر لغوی
- تفسیر اجتهادی
- تفسیر اجمالی قرآن
- تفسیر اِعراب
- تفسیر قرآن به مقتضای عقل
- تفسیر باطنی
- تفسیر مالکیه
- تفسیر روایی
- تفسیر مسلسل
- تفسیر قرآن به کلام صحابه
- تفسیر قرآن با قول تابعی
- تفسیر قرآن با قرآن
- تفسیر عهد نبوت
- تفسیر عهد رسالت
- تفسیر عهد صحابه
- تفسیر غریب قرآن
- تفسیر عقلی
- تفسیر پلورالیستی قرآن
- تفسیر تبیینی قرآن
- تفسیر تحلیلی
- تفسیر بلاغی
- تفسیر تدبری قرآن
- تفسیر تمسکی قرآن
- تفسیر عصر تابعین
- تفسیر در عصر تدوین
- تفسیر عصر پیامبر خاتم
- تفسیر درایی
- تفسیر زبدة البیان
- تفسیر سکولاریستی قرآن
- تفسیر سیستمی
- تفسیر عبدالله بن عباس
- تفسیر قرآن به قرآن
- تفسیر لفظی قرآن
- تفسیر لیبرالیستی قرآن
- تفسیر مأثور
- تفسیر معتزله
- تفسیر مجمل به مبین
- تفسیر مطلق به مقید
- تفسیر معتزلیان جدید
- تفسیر معنا
- تفسیر معنوی قرآن
- تفسیر نو اعتزالی
- تفسیر وجوه قرآن
- تفسیر ترتیبی
- تفسیر مزجی
- تفسیر موضوعی
- تفسیر اهل بیت
- تفسیر پیامبر خاتم
- تفسیر تابعین
- تفسیر عامه
- تفسیر عصر نهضت
- تفسیر توحیدی
- تفسیر دوران نهضتهای اصلاحی
- تفسیر صحابه
- تفسیر عصر جدید
- تفسیر باطن قرآن
- تفسیر ظاهر قرآن
- تفسیر اهلسنت
- تفسیر باطنیه
- تفسیر ماتریدیه
- تفسیر خوارج
- تفسیر شیعه
- تفسیر متصوفه
- تفسیر اجتماعی
- تفسیر اخلاقی
- تفسیر ادبی
- تفسیر اشاری
- تفسیر به رأی
- تفسیر بیانی
- تفسیر زیدیه
- تفسیر شافعیه
- تفسیر پوزیتیویستی
- تفسیر تاریخی
- تفسیر تربیتی
- تفسیر رمزی
- تفسیر عرفانی
- تفسیر علمی
- تفسیر فقهی
- تفسیر فیضی
- تفسیر فلسفی
- تفسیر کلامی
- تفسیر نقلی
- آداب تفسیر قرآن
- آراء تفسیری
- اسرائیلیات در تفسیر
- اقطاب اسرائیلیات
- اقطاب وضّاعین
- اولین مدون تفسیر
- تأویل قرآن
- تدوین تفسیر قرآن
- تفاسیر قرآن
- تفسیر پذیری قرآن
- تفسیر نگاری
- تنزیل قرآن
- توقیفیت تفسیر قرآن
- جری و تطبیق
- روایات تفسیری
- روشهای تفسیری
- سیاق عام
- شرافت تفسیر قرآن
- طرق تفسیری
- غرایب تفسیر
- فضیلت تفسیر قرآن
- قواعد تفسیر
- مبادی تفسیر
- مدارس تفسیر قرآن
- مراتب تفسیر
- مراحل تفسیر
- مصادر نقلی تفسیر
- مفسران
- مقدمات تفسیر
- مکاتب تفسیری
- منابع تفسیر
- تأویل قرآن