توبه در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
اگر کارگزار نظام اسلامی از [[روحیه]] [[تکبر]] و [[خودخواهی]] برخوردار باشد و خطای [[تصمیمگیری]] و طرحریزی خود را توجیه کند و به آن ادامه دهد، آن طرح و برنامه، چیزی جز ضرر و زیان عاید نظام اسلامی نخواهد کرد و اگر مردم متوجه این خطا و توجیه او شوند او را رها خواهند کرد. از [[مفاسد]] [[حاکمان]] دیکتاتور این است که یک مطلبی را که بیان میکنند و بعد میفهمند که [[اشتباه]] بوده است [[قدرت]] بر بیان اشتباه خود ندارند و همان اشتباه را دنبال میکنند<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۹۲.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۶۸.</ref> | اگر کارگزار نظام اسلامی از [[روحیه]] [[تکبر]] و [[خودخواهی]] برخوردار باشد و خطای [[تصمیمگیری]] و طرحریزی خود را توجیه کند و به آن ادامه دهد، آن طرح و برنامه، چیزی جز ضرر و زیان عاید نظام اسلامی نخواهد کرد و اگر مردم متوجه این خطا و توجیه او شوند او را رها خواهند کرد. از [[مفاسد]] [[حاکمان]] دیکتاتور این است که یک مطلبی را که بیان میکنند و بعد میفهمند که [[اشتباه]] بوده است [[قدرت]] بر بیان اشتباه خود ندارند و همان اشتباه را دنبال میکنند<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۹۲.</ref>.<ref>[[سید محسن سادات کیائی|سادات کیائی، سید محسن]]، [[نظام اخلاق اسلامی - سادات کیائی (مقاله)| مقاله «نظام اخلاق اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص ۳۶۸.</ref> | ||
[[ | [[امام خمینی]] [[توبه]] را [[رجوع]] از [[طبیعت]] به [[روحانیت]] نفس و [[حقیقت توبه]] را بازگشت از طبیعت و تاریکیهای [[عالم ماده]]، به سوی [[فطرت]] و روحانیت نفس میداند. | ||
ایشان [[پشیمانی]] و [[عزم]] بر [[ترک گناهان]] را از ارکان [[توبه]] میشمارد و برگرداندن تمام [[حقوق مردم]] و بهجایآوردن [[واجبات الهی]] ترکشده را شرط [[صحت]] و [[پذیرش توبه]] و از | ایشان [[پشیمانی]] و [[عزم]] بر [[ترک گناهان]] را از ارکان [[توبه]] میشمارد و برگرداندن تمام [[حقوق مردم]] و بهجایآوردن [[واجبات الهی]] ترکشده را شرط [[صحت]] و [[پذیرش توبه]] و از میان بردن گوشتهای روییده شده از [[گناه]] و چشاندن [[سختی]] [[عبادت]] به [[بدن]] را شرط کمال توبه میداند و [[پناه بردن]] به [[مقام]] غفاریت [[حقتعالی]] را از امور لازم بر شخص تائب میشمارد. | ||
امام خمینی تأخیر در توبه را امری [[ناپسند]] و [[بهار]] توبه را ایام [[جوانی]] میداند. و [[معتقد]] است [[ندامت]] و [[پشیمانی از گناه]] و [[عقاب]] نفس برای زدودن آثار [[گناهان]] لازم است، و نتایجی برای توبه چون: پاک شدن از گناهان، تبدیل گناهان به [[حسنات]] و [[محبت الهی]] برمیشمرد، و توبه را [[واجب]] فوری و از [[امور قلبی]] و عدم عقاب توبهکننده را تفضلی از سوی [[خداوند]] میداند.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref> | |||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
توبه، به معانی | توبه، به معانی رجوع کردن،<ref>جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۱/۹۱؛ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۳۵۷.</ref> کنده شدن از گناه<ref>فیومی، المصباح المنیر، ۷۸.</ref> و حیا کردن<ref>فراهیدی، کتاب العین، ۸/۱۳۸.</ref> بهکار رفته است. توبه در دو معنای رجوع [[بنده]] به خداوند و رجوع خداوند به بنده به کار میرود. رجوع بنده به [[خدا]]، به معنای برگشت بنده از [[نافرمانی]] به [[طاعت]] است<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۲۳۳.</ref> و رجوع خدا به بنده، به معنای موفق کردن بنده به توبه<ref>جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۱/۹۲؛ زمخشری، اساس البلاغه، ۶۵.</ref> یا بخشیدن و [[نجات]] وی از گناهان<ref>فیّومی، المصباح المنیر، ۷۸.</ref> است. | ||
توبه در اصطلاح [[اخلاقی]]، به معنای | توبه در اصطلاح [[اخلاقی]]، به معنای رجوع کردن از گناه<ref>خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۲۵.</ref> و [[بازگشت به سوی خدا]] از قصد [[معصیت]]<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۷۴.</ref> است و در اصطلاح [[عارفان]]، به معنای بازگشت از [[مخالفت]] به موافقت<ref>کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام، ۱۹۱.</ref> یا از هر چیز [[ناپسند]] در [[شرع]]، به سوی هر آنچه [[پسندیده]]<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷.</ref> است. [[امام خمینی]] [[توبه]] را [[رجوع]] از [[طبیعت]] به [[روحانیت]] نفس معرفی میکند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۲.</ref> | ||
از واژگان مرتبط با [[توبه]]، میتوان به [[استغفار]] و [[انابه]] اشاره کرد. [[استغفار]]، به معنای [[طلب مغفرت]] است که به واسطه [[دعا]] یا توبه به دست میآید و توبه، [[پشیمانی از گناه]] و [[اراده]] عدم بازگشت به [[گناه]] است.<ref> | از واژگان مرتبط با [[توبه]]، میتوان به [[استغفار]] و [[انابه]] اشاره کرد. [[استغفار]]، به معنای [[طلب مغفرت]] است که به واسطه [[دعا]] یا توبه به دست میآید و توبه، [[پشیمانی از گناه]] و [[اراده]] عدم بازگشت به [[گناه]] است.<ref>طوسی، التبیان، ۳/۶۰۴.</ref>[[انابه]] به معنای رجوع است.<ref>فیومی، المصباح المنیر، ۶۲۹.</ref> امام خمینی همسو با دیگر عرفا<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۲۰۱؛ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۱۴۳.</ref> [[مقام]] انابه را [[برتر]] از مقام توبه میداند؛ زیرا انابه رجوع از [[فطرت]] و روحانیت نفس، به سوی [[خداوند]] است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۲.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
توبه از مسائل مهم [[اخلاقی]]-[[عرفانی]] است که در [[ادیان الهی]]، مانند [[یهود]] و [[مسیحیت]]<ref>کتاب مقدس، مزامیر، ب ۱۳، ۱–۶ و ب ۱۹، ۱۲–۱۳؛ متی، ب ۹، ۱۳؛ مرقس، ب ۱، ۴.</ref> جایگاه ویژهای دارد. در [[فرهنگ اسلامی]] نیز به این مسئله توجه خاصی شده است. [[قرآن کریم]] بر توبه بسیار تأکید کرده است {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آیا ندانستهاند: خداوند است که از بندگانش توبه را میپذیرد و زکاتها را دریافت میدارد و خداوند است که توبهپذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.</ref>، {{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان ، نمازگزاران، سجدهکنندگان ، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابً}}<ref>«و هر که توبه آرد و کرداری شایسته دارد بیگمان به سوی خداوند به بایستگی باز میگردد» سوره فرقان، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا}}<ref>«آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بیگمان بسیار توبهپذیر است» سوره نصر، آیه ۳.</ref> و آن را سبب | توبه از مسائل مهم [[اخلاقی]]-[[عرفانی]] است که در [[ادیان الهی]]، مانند [[یهود]] و [[مسیحیت]]<ref>کتاب مقدس، مزامیر، ب ۱۳، ۱–۶ و ب ۱۹، ۱۲–۱۳؛ متی، ب ۹، ۱۳؛ مرقس، ب ۱، ۴.</ref> جایگاه ویژهای دارد. در [[فرهنگ اسلامی]] نیز به این مسئله توجه خاصی شده است. [[قرآن کریم]] بر توبه بسیار تأکید کرده است {{متن قرآن|أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«آیا ندانستهاند: خداوند است که از بندگانش توبه را میپذیرد و زکاتها را دریافت میدارد و خداوند است که توبهپذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.</ref>، {{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان ، نمازگزاران، سجدهکنندگان ، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابً}}<ref>«و هر که توبه آرد و کرداری شایسته دارد بیگمان به سوی خداوند به بایستگی باز میگردد» سوره فرقان، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا}}<ref>«آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بیگمان بسیار توبهپذیر است» سوره نصر، آیه ۳.</ref> و آن را سبب پاک شدن [[گناهان]] {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ}}<ref>«و اوست که توبه را از بندگانش میپذیرد و از گناهان درمیگذرد و آنچه میکنید میداند» سوره شوری، آیه ۲۵.</ref>، {{متن قرآن|وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى}}<ref>«و به راستی من آمرزنده آن کسم که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته کند سپس به راه آید» سوره طه، آیه ۸۲.</ref> و محبوب شدن نزد [[پروردگار]] {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ}}<ref>«و از تو درباره حیض میپرسند؛ بگو که آن، گونهای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند و چون شست و شو کردند، از همانجا که خداوند به شما فرموده است با آنان آمیزش کنید، بیگمان خداوند توبه کاران و شستوشوکنندگان را دوست میدارد» سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref>میداند. [[روایات]] بسیاری نیز در موضوعاتی چون [[فضیلت]] توبه<ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۳۰–۴۳۶.</ref> چگونگی وقوع،<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۷۶–۷۸.</ref> وقت انجام<ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۴۰.</ref> و شرایط قبول آن<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ۱/۴۴.</ref> آمده است. | ||
بحث توبه در کتابهای عرفانی پیشینهای طولانی دارد. [[اهل معرفت]] به بررسی [[حقیقت]] و ویژگیهای آن پرداختهاند. [[سرّاج]]-از عرفای [[قرن چهارم]]-را میتوان از نخستین عارفانی دانست که در کتاب خود، باب مستقلی برای توبه قرار داده است.<ref>سرّاج، اللمع فی التصوف، ۹۸.</ref> [[قشیری]] نیز در رساله خود، با استناد به [[آیات]] و روایات، به بیان حکایات [[اهل]] [[سلوک]]، دربارهٔ [[توبه]] میپردازد.<ref> | بحث توبه در کتابهای عرفانی پیشینهای طولانی دارد. [[اهل معرفت]] به بررسی [[حقیقت]] و ویژگیهای آن پرداختهاند. [[سرّاج]]-از عرفای [[قرن چهارم]]-را میتوان از نخستین عارفانی دانست که در کتاب خود، باب مستقلی برای توبه قرار داده است.<ref>سرّاج، اللمع فی التصوف، ۹۸.</ref> [[قشیری]] نیز در رساله خود، با استناد به [[آیات]] و روایات، به بیان حکایات [[اهل]] [[سلوک]]، دربارهٔ [[توبه]] میپردازد.<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷–۲۰۵.</ref> خواجه [[عبدالله انصاری]] در [[منازل السائرین (کتاب)|منازل السائرین]]، [[توبه]] را یکی از [[مقامات]] [[اهل]] سلوک معرفی میکند<ref>انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۳۷–۳۹.</ref> و پس از ایشان، شارحان منازل السائرین <ref>تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۶۱–۷۱؛ کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل، ۱۵۷–۱۶۹.</ref> به این بحث پرداختهاند. [[عارفان]] دیگری چون [[عزالدین کاشانی]] در کتاب [[مصباح الهدایه (کتاب)|مصباح الهدایه]]<ref>عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه، ۳۶۶–۳۷۱.</ref> این روند را ادامه دادهاند. در راستای مباحث [[عرفانی]]، مباحث [[اخلاقی]] توبه در کتابهای اخلاقی مورد توجه بوده است و [[قوت القلوب (کتاب)|قوت القلوب]] [[ابوطالب مکی]]،<ref>مکی، قوت القلوب، ۱/۳۱۷–۳۴۲.</ref> [[احیاء علوم الدین (کتاب)|احیاء علوم الدین]] [[غزالی]]<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۳–۲۱۲.</ref> و [[المحجة البیضاء (کتاب)|المحجة البیضاء]] [[فیض کاشانی]]<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۷/۳–۱۰۵.</ref> را میتوان ازجمله نخستین کتابهای اخلاقی این زمینه دانست. | ||
[[ | [[امام خمینی]] در آثار خود، اهتمام ویژهای به مسئله توبه دارد و آن را از جهات عرفانی، اخلاقی و [[فقهی]] بررسی کرده است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۱–۲۸۶؛ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۶۱–۶۲؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۵–۳۶؛ امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۱۵؛ امام خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۵۲–۱۵۳.</ref> ایشان بیشتر مسائل عرفانی و اخلاقی توبه را در کتاب [[شرح چهل حدیث (کتاب)|شرح چهل حدیث]] بیان میکند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۱–۲۸۶.</ref> و در کتابهای دیگری همچون [[سر الصلاة (کتاب)|سرّ الصلاة]]<ref>امام خمینی، سرّ الصلاة، ۶۱–۶۲.</ref> و [[شرح حدیث جنود عقل و جهل (کتاب)|شرح حدیث جنود عقل و جهل]]<ref>امام خمینی، حدیث جنود، ۱۰۵ و۱۲۳.</ref> نیز اشارههایی به آن دارد.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref> | ||
== [[حقیقت]] و ارکان == | == [[حقیقت]] و ارکان == | ||
[[دانشمندان]] و [[متفکران اسلامی]] دربارهٔ [[حقیقت توبه]] آرای مختلفی دارند. بعضی معتقدند [[ندامت]] و [[پشیمانی از گناه]]، حقیقت و [[روح]] توبه است<ref> | [[دانشمندان]] و [[متفکران اسلامی]] دربارهٔ [[حقیقت توبه]] آرای مختلفی دارند. بعضی معتقدند [[ندامت]] و [[پشیمانی از گناه]]، حقیقت و [[روح]] توبه است<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷–۱۹۸؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۵۰؛ حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۵/۲۵۰.</ref> و برخی دیگر، حقیقت توبه را بازگشت [[بنده]] به [[خداوند]] معنا کردهاند.<ref>انصاری، مرتضی، رسائل فقهیه، ۵۵؛ طباطبایی، المیزان، ۴/۲۴۵.</ref> امام خمینی حقیقت توبه را بازگشت از [[طبیعت]] و تاریکیهای [[عالم ماده]]، به سوی [[فطرت]] و [[روحانیت]] نفس میداند؛ زیرا نفس و [[قلب]]، با [[گناهان]] و نافرمانیها کدورت پیدا میکنند و [[نور]] فطرتشان پوشیده میشود؛ اما با [[تفکر]] در آثار شوم گناهان، شعلهای درون آنها برافروخته میشود، [[پشیمانی]] [[واقعی]] رخ میدهد و تمام آثار گناهان را میسوزاند و این [[پشیمانی]] موجب میشود [[بنده]] به [[فطرت]] اصلی خود بازگردد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۲.</ref> به [[باور]] ایشان پشیمانی و [[ندامت از گناه]] و [[عزم]] برای [[ترک گناه]]، دو رکن [[توبه]] محسوب میشوند و مقوم [[حقیقت]] توبهاند. [[ندامت]] و پشیمانی باید عزم بر ترک گناه را به دنبال داشته باشد و اگر نداشته باشد، [[حقیقت توبه]] محقق نمیشود.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۵–۲۷۶؛ امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۲–۲۳.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref> | ||
== جایگاه و مرتبه == | == جایگاه و مرتبه == | ||
[[علمای اخلاق]]، [[توبه]] را ازجمله [[صفات]] [[نجاتدهنده]]<ref> | [[علمای اخلاق]]، [[توبه]] را ازجمله [[صفات]] [[نجاتدهنده]]<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۴.</ref> و [[سرمایه]] پیروزمندان و نخستین گامهای مریدان<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۷/۳.</ref> ذکر کردهاند. [[عارفان]] نیز آن را نخستین گامی میدانند که سالک در آغاز [[سلوک]]، [[مأمور]] به آن میباشد و آن را نخستین [[منزل]] و بابالابواب میدانند.<ref>قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷؛ هجویری، کشف المحجوب، ۳۷۸؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۴.</ref> [[امام خمینی]] مانند دیگر [[اهل معرفت]]،<ref>انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۳۵؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۵۲.</ref> توبه را از دیدگاه [[عرفانی]]، یکی از منازل [[اهل]] سلوک و مرتبه آن را پس از [[مقام]] [[یقظه]] میداند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۲.</ref> هر چند برخی از اهل سلوک یقظه را نخستین منزل سلوک میدانند ولی به اعنقاد امام خمینی به [[هوش]] آمدن و بیدار شدن مقدمه دخول در [[سیر]] است و رفع همه حجب ظلمانی و سپس [[نورانی]]، وصل به اول منزل [[توحید]] است.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳۹.</ref> | ||
به [[اعتقاد]] | به [[اعتقاد]] امام خمینی هر یک از منازل سلوک، مراتب بسیاری دارد که اگر توبهکننده بخواهد افزون بر [[آمرزش گناهان]]، به آن [[کمالات]] [[دست]] یابد، باید کردارهای ناپسندی را که انجام داده و کارهای [[نیکی]] را که ترک کرده است، جبران کند. در این مرحله، باید تمام آثار جسمی و [[روحی]] را که به وسیله [[گناه]] در وجود او تحقق پیدا کرده است، با انجام [[ریاضات]] جسمی و روحی از میان ببرد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۹–۲۸۰.</ref> ایشان به مراتب و درجات [[توبه]] توجه داشته است؛ اما به سبب [[علو]] مرتبه آن، از بیانش خودداری کرده است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۳.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref> | ||
== [[شرایط توبه]] == | == [[شرایط توبه]] == | ||
علمای [[عرفان]]، ارکان و شرایطی برای توبه [[حقیقی]] ذکر کردهاند: بعضی [[پشیمانی]] از [[گناهان]] را از شرایط توبه شمردهاند<ref> | علمای [[عرفان]]، ارکان و شرایطی برای توبه [[حقیقی]] ذکر کردهاند: بعضی [[پشیمانی]] از [[گناهان]] را از شرایط توبه شمردهاند<ref>انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۳۷؛ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۱/۳۶۲.</ref>؛ اما برخی [[عزم]] بر [[ترک گناه]] و پشیمانی از آن را از علایم توبه دانستهاند.<ref>تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۶۳؛ کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایة، ۳۶۹.</ref> [[علمای اخلاق]]، افزون بر پشیمانی، شرطهای دیگری چون: قصد ترک گناه در [[آینده]]، [[انجام واجبات]]، [[طلب حلال]] در خوردن و [[پوشیدن]]، ردّ [[مظالم]]، [[مجاهدت]] و [[ریاضت]] نفس را نیز از ارکان توبه بیان کردهاند.<ref>کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایة، ۳۶۸–۳۶۹.</ref> شماری افزون بر این شرایط، تأکید بسیاری بر جبران خطاهای گذشته دارند و آن را لازمه برطرفشدن [[تاریکی]] [[قلب]] میدانند. در این راستا به [[روزهداری]]، [[کوشش]] در [[عبادت]] و انجام [[کار نیک]] مناسب با [[کردار]] [[ناپسند]] انجامشده، سفارش میکنند.<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۷/۱۸–۱۹ و ۸۴–۸۵؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۵۲ و ۶۲–۶۳.</ref> | ||
[[ | [[امام خمینی]] [[پشیمانی]] و عزم بر [[ترک گناهان]] را با استناد به بعضی [[روایات]]<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، ح۴۰۹، ۵۹۸؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۷۸.</ref> از ارکان توبه میشمارد. در نگاه ایشان اگرچه توبهکننده برای تحصیل آن باید متحمل سختیهای بسیاری شود، اما با تحصیل آن، توفیقات [[الهی]] شامل او شده، راه طریق [[آخرت]]، آسان میگردد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۵–۲۷۶.</ref> ایشان که بر [[ندامت]] [[واقعی]] در توبه تأکید داشت،<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۱–۲۲.</ref> خاطرنشان میکرد توبهکننده باید [[آتش]] [[ندامت]] را در [[دل]] خود روشن کند؛ زیرا به واسطه این آتش ندامت است که [[گناهان]] و زنگار [[قلب]] او برطرف میشود؛ وگرنه آتشی که از گناهان افروخته شده باشد، در [[آخرت]] او را میسوزاند.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲۷۶.</ref> | ||
[[ | [[امام خمینی]] در بیان [[شرایط توبه]]، به تبیین این موضوع پرداخته، با استناد به روایتی از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}<ref>نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، ح۴۰۹، ۵۹۸؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۳۱۴.</ref> شرایطی برای پذیرش و کمال [[توبه]] بیان میکند. ایشان، برگرداندن تمام [[حقوق مردم]] و بهجای آوردن تمام [[واجبات الهی]] ترکشده را شرط [[صحت]] و [[پذیرش توبه]] میداند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۸؛ امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۸۷.</ref>؛ همچنین از میانبردن گوشتهای روییده شده از [[گناه]] و چشاندن [[سختی]] [[عبادت]] به [[بدن]] را شرط کمال توبه میشمارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۸–۲۷۹؛ امام خمینی، مکاسب، ۱/۴۷۸.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref> | ||
== [[طلب]] [[بخشش]] و [[استغفار]] == | == [[طلب]] [[بخشش]] و [[استغفار]] == | ||
[[علمای اخلاق]]، [[توبه]] و استغفار را از نخستین [[مقامات]] [[دین]] و [[سرمایه]] سالکان میشمارند که موجب [[محبت]] [[حقتعالی]] و سبب [[نجات]] و [[رستگاری]] است.<ref> | [[علمای اخلاق]]، [[توبه]] و استغفار را از نخستین [[مقامات]] [[دین]] و [[سرمایه]] سالکان میشمارند که موجب [[محبت]] [[حقتعالی]] و سبب [[نجات]] و [[رستگاری]] است.<ref>نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۷۶.</ref> به [[اعتقاد]] امام خمینی، از امور لازم بر شخص تائب، [[پناه بردن]] به [[مقام]] غفاریت حقتعالی و طلب [[غفران]] و استغفار است؛ اینکه شخص با حال [[تضرع]] و ناله از [[خداوند]] بخواهد گناهان او را بپوشاند و آثار آنها را مرتفع کند. به [[باور]] ایشان، [[حقیقت]] استغفار جدایی از صورتهای [[ملکوتی]] [[اعمال زشت]] است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۱.</ref> ایشان یکی از معانی استغفار را [[غفران ذنوب]] و تقیداتی میداند که لازمه [[سیر معنوی]] و [[عروج]] درجات کمالی است؛ زیرا سالک بر اساس نقشه [[دنیایی]] و بشری خود دارای قیود و [[شئون]] مادی است و برای انتقال از مقامات [[پایینتر]] به مقامات بالاتر، باید از این شئون [[رهایی]] یابد و این همان [[ذنب]] و گناه وجودی است و مبدأ همه گناهان است.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۳۴۲–۳۴۳.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref> | ||
== [[زمان]] [[توبه]] == | == [[زمان]] [[توبه]] == | ||
[[ | [[امام خمینی]] مانند دیگر [[علمای اخلاق]]،<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۶۲–۱۶۱؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۵۸–۵۹.</ref> تأخیر در توبه را امری [[ناپسند]] میداند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۳.</ref> و [[شتاب]] در آن را لازم میدانست<ref>امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۱–۲۲.</ref> و با استناد به برخی [[دعاها]]،<ref> ابنطاووس، الاقبال، ۳/۲۹۹.</ref> در موارد متعددی به توبه [[تشویق]] میکند.<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ۳۰؛ امام خمینی، صحیفه، ۲/۳۹۱.</ref> ایشان، [[بهار]] توبه را ایام [[جوانی]] میداند<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۳؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۲۱–۲۲۲.</ref> و توبه در [[پیری]] را از سختترین [[اعمال]] معرفی میکند<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۵–۳۶؛ امام خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۷؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۸۴.</ref> و به [[فریب]] نفس و [[شیطان]] در تأخیرانداختن توبه به ایام پیری، هشدار میدهد.<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ۴۲–۴۳؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۵؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۳.</ref> ایشان بعضی از زمانها، مانند پیش از [[ماه مبارک رمضان]]<ref>امام خمینی، جهاد اکبر، ۳۶؛ امام خمینی، صحیفه، ۲/۳۹۱.</ref> و هنگام [[نماز]]<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۳۲۸.</ref> را برای توبه مناسبتر میداند و [[ارتکاب گناه]] و [[اصرار]] بر آن تا سن پیری را موجب [[غفلت]] و رویگردانی شخص از توبه میشمارد<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۳؛ امام خمینی، جهاد اکبر، ۴۲–۴۴.</ref>؛ تا آنجا که افزایش [[گناهان]]، عامل [[تاریکی]] [[قلب]]، اصلاحناپذیری آن و ناتوانشدن شخص بر توبه میشود.<ref>امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۹۷.</ref>.<ref>سعید نصیری|نصیری، سعید، توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref> | ||
== چگونگی توبه == | == چگونگی توبه == | ||
[[قرآن]]، [[مؤمنان]] را به «[[توبه نصوح]]» [[امر]] کرده، آن را سبب زدودن گناهان و ورود به [[بهشت]] برشمرده است.{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی» سوره تحریم، آیه ۸.</ref> «نَصوح» صیغه [[مبالغه]] از ریشه «نصح»، به معنای [[نصیحت]]، [[اخلاق]] و [[خالص]] است،<ref> | [[قرآن]]، [[مؤمنان]] را به «[[توبه نصوح]]» [[امر]] کرده، آن را سبب زدودن گناهان و ورود به [[بهشت]] برشمرده است.{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی» سوره تحریم، آیه ۸.</ref> «نَصوح» صیغه [[مبالغه]] از ریشه «نصح»، به معنای [[نصیحت]]، [[اخلاق]] و [[خالص]] است،<ref>فیومی، المصباح المنیر، ۶۰۷؛ ابناثیر، النهایه، ۵/۶۳.</ref> یا از «نصاحه» به معنای خیاطت است؛ زیرا توبه، [[دین]] شخص را که به واسطه گناهان پاره گشته است، میدوزد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۶/۱۷.</ref> بنابر روایتی، مراد از [[توبه نصوح]]، [[توبه]] از گناهی است که شخص به انجام آن برنگردد.<ref>کلینی، الکافی، ۲/۴۳۲.</ref> برخی، مقصود از آن را توبهای دانستهاند که برای [[خدا]] [[خالص]] باشد<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۹.</ref> یا صاحبش را [[نصیحت]] کند که دیگر به آنچه از آن [[توبه]] کرده است، بازنگردد.<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۰/۱۶۰.</ref> [[امام خمینی]] در این موضوع، به بیان برخی احتمالات یادشده که [[مجلسی]]<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۱/۲۹۵–۲۹۶.</ref> از [[شیخ بهایی]]<ref>بهایی، الاربعون حدیثا، ۴۶۴–۴۶۵.</ref> نقل کرده است، بسنده میکند و همه را محتمل میداند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۲.</ref> | ||
[[علمای اخلاق]] چگونگی توبه را در گناهانی که [[حقالناس]] است، به [[ادای حقوق]] تضییعشده از دیگران<ref> | [[علمای اخلاق]] چگونگی توبه را در گناهانی که [[حقالناس]] است، به [[ادای حقوق]] تضییعشده از دیگران<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۷۰–۷۳.</ref> و گناهانی که [[حقالله]] است، به انجام [[وظایف]] و [[عبادات]] ترکشده و [[استغفار]] از [[گناهان]] و [[تصمیم]] بر عدم [[رجوع]] به آن میدانند.<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۷۰.</ref> امام خمینی چگونگی توبه را [[ندامت]] و [[پشیمانی از گناه]] دانسته، [[عقاب]] نفس را برای زدودن آثار گناهان لازم میداند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۹۸ و ۲۷۵–۲۷۶.</ref> ایشان با استناد به [[روایت]] یادشده در [[نهج البلاغه]] ردّ [[حقوق مردم]] و انجام [[حقوق]] فوتشده [[الهی]] را در [[قبول توبه]] مؤثر میشمارد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۸.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref> | ||
== نتایج توبه == | == نتایج توبه == | ||
امام خمینی مانند دیگر علمای اخلاق،<ref>نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۵۱–۵۲؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۷۶–۶۷۷.</ref> با استفاده از برخی [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی» سوره تحریم، آیه ۸.</ref> و [[روایات]]<ref>صحیفه سجادیه، ۸۴.</ref> نتایج فراوانی برای توبه برمیشمرد؛ از آن جمله: | |||
# | # پاک شدن از گناهان؛ | ||
# تبدیل گناهان به [[حسنات]]<ref> | # تبدیل گناهان به [[حسنات]]<ref>فرقان، ۷۰؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۹۸ و ۵۷۴.</ref>؛ | ||
# برخورداری از [[محبت الهی]]<ref> | # برخورداری از [[محبت الهی]]<ref>بقره، ۲۲۲؛ کلینی، ۲/۴۳۲؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۶.</ref>؛ | ||
# | # پوشیده شدن و محجوب شدن [[اعمال]] در [[آخرت]]<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۱.</ref>؛ | ||
با این حال، ایشان اشاره میکند که اگرچه توبهکننده گناهانش [[پاک]] میشود، آن صفای [[باطنی]] و [[نور]] خالص فطریاش، به حالت پیش از [[گناه]] بر نمیگردد و به ظرف شکستهای میماند که با [[مهارت]] تعمیر شده، به حالت اولی خود بر نمیگردد؛ همچنانکه میان [[دوستی]] که در تمام [[عمر]] با [[صمیمیت]] و [[خلوص]] [[رفتار]] میکند و دوستی که [[خیانت]] میکند و سپس [[عذر]] تقصیر [[طلب]] میکند، فرق وجود دارد و در صورت پذیرش عذر و [[عفو]] نیز آن صمیمیت سابق بازنمیگردد.<ref> | با این حال، ایشان اشاره میکند که اگرچه توبهکننده گناهانش [[پاک]] میشود، آن صفای [[باطنی]] و [[نور]] خالص فطریاش، به حالت پیش از [[گناه]] بر نمیگردد و به ظرف شکستهای میماند که با [[مهارت]] تعمیر شده، به حالت اولی خود بر نمیگردد؛ همچنانکه میان [[دوستی]] که در تمام [[عمر]] با [[صمیمیت]] و [[خلوص]] [[رفتار]] میکند و دوستی که [[خیانت]] میکند و سپس [[عذر]] تقصیر [[طلب]] میکند، فرق وجود دارد و در صورت پذیرش عذر و [[عفو]] نیز آن صمیمیت سابق بازنمیگردد.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۴.</ref>.<ref>[[سعید نصیری|نصیری، سعید]]، [[توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref> | ||
==[[توبه]] از نگاه [[فقهی]] == | ==[[توبه]] از نگاه [[فقهی]] == | ||
[[ | [[امام خمینی]] در مباحث فقهی، مانند فقهای دیگر،<ref>فاضل هندی، کشف اللثام، ۱۰/۶۶۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۳۳/۱۶۸.</ref> توبه را [[واجب]] فوری<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۴۷.</ref> و از [[امور قلبی]] میداند که [[عزم]] بر [[ترک معصیت]]، در آن معتبر است.<ref>امام خمینی، تعلیقه عروه، ۱۸۱.</ref> ایشان دیدگاه بعضی اصولیان<ref>عراقی، بدائع الافکار، ۳۷۵.</ref> که توبهکننده را مستحق [[عقاب]] ندانسته، توبه را کاشف از عدم [[استحقاق عقاب]] او میدانند، نمیپذیرد و [[معتقد]] است این امر مخالف ظاهر [[کتاب و سنت]] و [[عقل]] است و عدم عقاب توبهکننده، تنها تفضلی از سوی [[خداوند]] است.<ref>امام خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۵۳–۱۵۵.</ref> | ||
در [[فقه]]، برخی توبهها آثار وضعی دارند؛ مانند [[توبه]] پیش از اقامه [[بینه]] که [[کیفر]] حدّ از شخص برداشته میشود و برخی از آنها اثر ندارند؛ مانند توبه پس از [[اثبات]] [[جرم]] که حد برداشته نمیشود.<ref> | در [[فقه]]، برخی توبهها آثار وضعی دارند؛ مانند [[توبه]] پیش از اقامه [[بینه]] که [[کیفر]] حدّ از شخص برداشته میشود و برخی از آنها اثر ندارند؛ مانند توبه پس از [[اثبات]] [[جرم]] که حد برداشته نمیشود.<ref>مفید، المقنعه، ۷۷۷؛ طوسی، النهایه، ۶۹۶.</ref> امام خمینی مانند دیگر [[فقها]]،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۴۱/۶۰۰–۶۱۱؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۱/۱۵؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۴/۱۷۰–۱۷۱.</ref> توبه [[مرتد ملی]] را قابل قبول میداند؛ اما [[مرتد فطری]] در صورتی که مرد باشد، هرچند باید توبه کند، اما توبه اثر وضعی [[سقوط]] حد را ندارد و محکوم به [[مرگ]] میشود و [[زن]]، چه مرتد ملی و چه [[فطری]]، وادار به توبه میشود<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۳۴۹–۳۵۰ و ۴۶۹–۴۷۰.</ref>.<ref>سعید نصیری|نصیری، سعید، توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»، [[دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۷ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۶
مقدمه
اگر کارگزار نظام اسلامی از روحیه تکبر و خودخواهی برخوردار باشد و خطای تصمیمگیری و طرحریزی خود را توجیه کند و به آن ادامه دهد، آن طرح و برنامه، چیزی جز ضرر و زیان عاید نظام اسلامی نخواهد کرد و اگر مردم متوجه این خطا و توجیه او شوند او را رها خواهند کرد. از مفاسد حاکمان دیکتاتور این است که یک مطلبی را که بیان میکنند و بعد میفهمند که اشتباه بوده است قدرت بر بیان اشتباه خود ندارند و همان اشتباه را دنبال میکنند[۱].[۲]
امام خمینی توبه را رجوع از طبیعت به روحانیت نفس و حقیقت توبه را بازگشت از طبیعت و تاریکیهای عالم ماده، به سوی فطرت و روحانیت نفس میداند.
ایشان پشیمانی و عزم بر ترک گناهان را از ارکان توبه میشمارد و برگرداندن تمام حقوق مردم و بهجایآوردن واجبات الهی ترکشده را شرط صحت و پذیرش توبه و از میان بردن گوشتهای روییده شده از گناه و چشاندن سختی عبادت به بدن را شرط کمال توبه میداند و پناه بردن به مقام غفاریت حقتعالی را از امور لازم بر شخص تائب میشمارد.
امام خمینی تأخیر در توبه را امری ناپسند و بهار توبه را ایام جوانی میداند. و معتقد است ندامت و پشیمانی از گناه و عقاب نفس برای زدودن آثار گناهان لازم است، و نتایجی برای توبه چون: پاک شدن از گناهان، تبدیل گناهان به حسنات و محبت الهی برمیشمرد، و توبه را واجب فوری و از امور قلبی و عدم عقاب توبهکننده را تفضلی از سوی خداوند میداند.[۳]
مفهومشناسی
توبه، به معانی رجوع کردن،[۴] کنده شدن از گناه[۵] و حیا کردن[۶] بهکار رفته است. توبه در دو معنای رجوع بنده به خداوند و رجوع خداوند به بنده به کار میرود. رجوع بنده به خدا، به معنای برگشت بنده از نافرمانی به طاعت است[۷] و رجوع خدا به بنده، به معنای موفق کردن بنده به توبه[۸] یا بخشیدن و نجات وی از گناهان[۹] است.
توبه در اصطلاح اخلاقی، به معنای رجوع کردن از گناه[۱۰] و بازگشت به سوی خدا از قصد معصیت[۱۱] است و در اصطلاح عارفان، به معنای بازگشت از مخالفت به موافقت[۱۲] یا از هر چیز ناپسند در شرع، به سوی هر آنچه پسندیده[۱۳] است. امام خمینی توبه را رجوع از طبیعت به روحانیت نفس معرفی میکند.[۱۴]
از واژگان مرتبط با توبه، میتوان به استغفار و انابه اشاره کرد. استغفار، به معنای طلب مغفرت است که به واسطه دعا یا توبه به دست میآید و توبه، پشیمانی از گناه و اراده عدم بازگشت به گناه است.[۱۵]انابه به معنای رجوع است.[۱۶] امام خمینی همسو با دیگر عرفا[۱۷] مقام انابه را برتر از مقام توبه میداند؛ زیرا انابه رجوع از فطرت و روحانیت نفس، به سوی خداوند است.[۱۸].[۱۹]
پیشینه
توبه از مسائل مهم اخلاقی-عرفانی است که در ادیان الهی، مانند یهود و مسیحیت[۲۰] جایگاه ویژهای دارد. در فرهنگ اسلامی نیز به این مسئله توجه خاصی شده است. قرآن کریم بر توبه بسیار تأکید کرده است ﴿أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۲۱]، ﴿التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾[۲۲]، ﴿وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابً﴾[۲۳]، ﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا﴾[۲۴] و آن را سبب پاک شدن گناهان ﴿وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ﴾[۲۵]، ﴿وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى﴾[۲۶] و محبوب شدن نزد پروردگار ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ﴾[۲۷]میداند. روایات بسیاری نیز در موضوعاتی چون فضیلت توبه[۲۸] چگونگی وقوع،[۲۹] وقت انجام[۳۰] و شرایط قبول آن[۳۱] آمده است.
بحث توبه در کتابهای عرفانی پیشینهای طولانی دارد. اهل معرفت به بررسی حقیقت و ویژگیهای آن پرداختهاند. سرّاج-از عرفای قرن چهارم-را میتوان از نخستین عارفانی دانست که در کتاب خود، باب مستقلی برای توبه قرار داده است.[۳۲] قشیری نیز در رساله خود، با استناد به آیات و روایات، به بیان حکایات اهل سلوک، دربارهٔ توبه میپردازد.[۳۳] خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین، توبه را یکی از مقامات اهل سلوک معرفی میکند[۳۴] و پس از ایشان، شارحان منازل السائرین [۳۵] به این بحث پرداختهاند. عارفان دیگری چون عزالدین کاشانی در کتاب مصباح الهدایه[۳۶] این روند را ادامه دادهاند. در راستای مباحث عرفانی، مباحث اخلاقی توبه در کتابهای اخلاقی مورد توجه بوده است و قوت القلوب ابوطالب مکی،[۳۷] احیاء علوم الدین غزالی[۳۸] و المحجة البیضاء فیض کاشانی[۳۹] را میتوان ازجمله نخستین کتابهای اخلاقی این زمینه دانست.
امام خمینی در آثار خود، اهتمام ویژهای به مسئله توبه دارد و آن را از جهات عرفانی، اخلاقی و فقهی بررسی کرده است.[۴۰] ایشان بیشتر مسائل عرفانی و اخلاقی توبه را در کتاب شرح چهل حدیث بیان میکند[۴۱] و در کتابهای دیگری همچون سرّ الصلاة[۴۲] و شرح حدیث جنود عقل و جهل[۴۳] نیز اشارههایی به آن دارد.[۴۴]
حقیقت و ارکان
دانشمندان و متفکران اسلامی دربارهٔ حقیقت توبه آرای مختلفی دارند. بعضی معتقدند ندامت و پشیمانی از گناه، حقیقت و روح توبه است[۴۵] و برخی دیگر، حقیقت توبه را بازگشت بنده به خداوند معنا کردهاند.[۴۶] امام خمینی حقیقت توبه را بازگشت از طبیعت و تاریکیهای عالم ماده، به سوی فطرت و روحانیت نفس میداند؛ زیرا نفس و قلب، با گناهان و نافرمانیها کدورت پیدا میکنند و نور فطرتشان پوشیده میشود؛ اما با تفکر در آثار شوم گناهان، شعلهای درون آنها برافروخته میشود، پشیمانی واقعی رخ میدهد و تمام آثار گناهان را میسوزاند و این پشیمانی موجب میشود بنده به فطرت اصلی خود بازگردد.[۴۷] به باور ایشان پشیمانی و ندامت از گناه و عزم برای ترک گناه، دو رکن توبه محسوب میشوند و مقوم حقیقت توبهاند. ندامت و پشیمانی باید عزم بر ترک گناه را به دنبال داشته باشد و اگر نداشته باشد، حقیقت توبه محقق نمیشود.[۴۸].[۴۹]
جایگاه و مرتبه
علمای اخلاق، توبه را ازجمله صفات نجاتدهنده[۵۰] و سرمایه پیروزمندان و نخستین گامهای مریدان[۵۱] ذکر کردهاند. عارفان نیز آن را نخستین گامی میدانند که سالک در آغاز سلوک، مأمور به آن میباشد و آن را نخستین منزل و بابالابواب میدانند.[۵۲] امام خمینی مانند دیگر اهل معرفت،[۵۳] توبه را از دیدگاه عرفانی، یکی از منازل اهل سلوک و مرتبه آن را پس از مقام یقظه میداند.[۵۴] هر چند برخی از اهل سلوک یقظه را نخستین منزل سلوک میدانند ولی به اعنقاد امام خمینی به هوش آمدن و بیدار شدن مقدمه دخول در سیر است و رفع همه حجب ظلمانی و سپس نورانی، وصل به اول منزل توحید است.[۵۵]
به اعتقاد امام خمینی هر یک از منازل سلوک، مراتب بسیاری دارد که اگر توبهکننده بخواهد افزون بر آمرزش گناهان، به آن کمالات دست یابد، باید کردارهای ناپسندی را که انجام داده و کارهای نیکی را که ترک کرده است، جبران کند. در این مرحله، باید تمام آثار جسمی و روحی را که به وسیله گناه در وجود او تحقق پیدا کرده است، با انجام ریاضات جسمی و روحی از میان ببرد.[۵۶] ایشان به مراتب و درجات توبه توجه داشته است؛ اما به سبب علو مرتبه آن، از بیانش خودداری کرده است.[۵۷].[۵۸]
شرایط توبه
علمای عرفان، ارکان و شرایطی برای توبه حقیقی ذکر کردهاند: بعضی پشیمانی از گناهان را از شرایط توبه شمردهاند[۵۹]؛ اما برخی عزم بر ترک گناه و پشیمانی از آن را از علایم توبه دانستهاند.[۶۰] علمای اخلاق، افزون بر پشیمانی، شرطهای دیگری چون: قصد ترک گناه در آینده، انجام واجبات، طلب حلال در خوردن و پوشیدن، ردّ مظالم، مجاهدت و ریاضت نفس را نیز از ارکان توبه بیان کردهاند.[۶۱] شماری افزون بر این شرایط، تأکید بسیاری بر جبران خطاهای گذشته دارند و آن را لازمه برطرفشدن تاریکی قلب میدانند. در این راستا به روزهداری، کوشش در عبادت و انجام کار نیک مناسب با کردار ناپسند انجامشده، سفارش میکنند.[۶۲]
امام خمینی پشیمانی و عزم بر ترک گناهان را با استناد به بعضی روایات[۶۳] از ارکان توبه میشمارد. در نگاه ایشان اگرچه توبهکننده برای تحصیل آن باید متحمل سختیهای بسیاری شود، اما با تحصیل آن، توفیقات الهی شامل او شده، راه طریق آخرت، آسان میگردد.[۶۴] ایشان که بر ندامت واقعی در توبه تأکید داشت،[۶۵] خاطرنشان میکرد توبهکننده باید آتش ندامت را در دل خود روشن کند؛ زیرا به واسطه این آتش ندامت است که گناهان و زنگار قلب او برطرف میشود؛ وگرنه آتشی که از گناهان افروخته شده باشد، در آخرت او را میسوزاند.[۶۶]
امام خمینی در بیان شرایط توبه، به تبیین این موضوع پرداخته، با استناد به روایتی از امیرالمؤمنین(ع)[۶۷] شرایطی برای پذیرش و کمال توبه بیان میکند. ایشان، برگرداندن تمام حقوق مردم و بهجای آوردن تمام واجبات الهی ترکشده را شرط صحت و پذیرش توبه میداند[۶۸]؛ همچنین از میانبردن گوشتهای روییده شده از گناه و چشاندن سختی عبادت به بدن را شرط کمال توبه میشمارد.[۶۹].[۷۰]
طلب بخشش و استغفار
علمای اخلاق، توبه و استغفار را از نخستین مقامات دین و سرمایه سالکان میشمارند که موجب محبت حقتعالی و سبب نجات و رستگاری است.[۷۱] به اعتقاد امام خمینی، از امور لازم بر شخص تائب، پناه بردن به مقام غفاریت حقتعالی و طلب غفران و استغفار است؛ اینکه شخص با حال تضرع و ناله از خداوند بخواهد گناهان او را بپوشاند و آثار آنها را مرتفع کند. به باور ایشان، حقیقت استغفار جدایی از صورتهای ملکوتی اعمال زشت است.[۷۲] ایشان یکی از معانی استغفار را غفران ذنوب و تقیداتی میداند که لازمه سیر معنوی و عروج درجات کمالی است؛ زیرا سالک بر اساس نقشه دنیایی و بشری خود دارای قیود و شئون مادی است و برای انتقال از مقامات پایینتر به مقامات بالاتر، باید از این شئون رهایی یابد و این همان ذنب و گناه وجودی است و مبدأ همه گناهان است.[۷۳].[۷۴]
زمان توبه
امام خمینی مانند دیگر علمای اخلاق،[۷۵] تأخیر در توبه را امری ناپسند میداند[۷۶] و شتاب در آن را لازم میدانست[۷۷] و با استناد به برخی دعاها،[۷۸] در موارد متعددی به توبه تشویق میکند.[۷۹] ایشان، بهار توبه را ایام جوانی میداند[۸۰] و توبه در پیری را از سختترین اعمال معرفی میکند[۸۱] و به فریب نفس و شیطان در تأخیرانداختن توبه به ایام پیری، هشدار میدهد.[۸۲] ایشان بعضی از زمانها، مانند پیش از ماه مبارک رمضان[۸۳] و هنگام نماز[۸۴] را برای توبه مناسبتر میداند و ارتکاب گناه و اصرار بر آن تا سن پیری را موجب غفلت و رویگردانی شخص از توبه میشمارد[۸۵]؛ تا آنجا که افزایش گناهان، عامل تاریکی قلب، اصلاحناپذیری آن و ناتوانشدن شخص بر توبه میشود.[۸۶].[۸۷]
چگونگی توبه
قرآن، مؤمنان را به «توبه نصوح» امر کرده، آن را سبب زدودن گناهان و ورود به بهشت برشمرده است.﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۸۸] «نَصوح» صیغه مبالغه از ریشه «نصح»، به معنای نصیحت، اخلاق و خالص است،[۸۹] یا از «نصاحه» به معنای خیاطت است؛ زیرا توبه، دین شخص را که به واسطه گناهان پاره گشته است، میدوزد.[۹۰] بنابر روایتی، مراد از توبه نصوح، توبه از گناهی است که شخص به انجام آن برنگردد.[۹۱] برخی، مقصود از آن را توبهای دانستهاند که برای خدا خالص باشد[۹۲] یا صاحبش را نصیحت کند که دیگر به آنچه از آن توبه کرده است، بازنگردد.[۹۳] امام خمینی در این موضوع، به بیان برخی احتمالات یادشده که مجلسی[۹۴] از شیخ بهایی[۹۵] نقل کرده است، بسنده میکند و همه را محتمل میداند.[۹۶]
علمای اخلاق چگونگی توبه را در گناهانی که حقالناس است، به ادای حقوق تضییعشده از دیگران[۹۷] و گناهانی که حقالله است، به انجام وظایف و عبادات ترکشده و استغفار از گناهان و تصمیم بر عدم رجوع به آن میدانند.[۹۸] امام خمینی چگونگی توبه را ندامت و پشیمانی از گناه دانسته، عقاب نفس را برای زدودن آثار گناهان لازم میداند.[۹۹] ایشان با استناد به روایت یادشده در نهج البلاغه ردّ حقوق مردم و انجام حقوق فوتشده الهی را در قبول توبه مؤثر میشمارد.[۱۰۰].[۱۰۱]
نتایج توبه
امام خمینی مانند دیگر علمای اخلاق،[۱۰۲] با استفاده از برخی آیات ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾[۱۰۳] و روایات[۱۰۴] نتایج فراوانی برای توبه برمیشمرد؛ از آن جمله:
- پاک شدن از گناهان؛
- تبدیل گناهان به حسنات[۱۰۵]؛
- برخورداری از محبت الهی[۱۰۶]؛
- پوشیده شدن و محجوب شدن اعمال در آخرت[۱۰۷]؛
با این حال، ایشان اشاره میکند که اگرچه توبهکننده گناهانش پاک میشود، آن صفای باطنی و نور خالص فطریاش، به حالت پیش از گناه بر نمیگردد و به ظرف شکستهای میماند که با مهارت تعمیر شده، به حالت اولی خود بر نمیگردد؛ همچنانکه میان دوستی که در تمام عمر با صمیمیت و خلوص رفتار میکند و دوستی که خیانت میکند و سپس عذر تقصیر طلب میکند، فرق وجود دارد و در صورت پذیرش عذر و عفو نیز آن صمیمیت سابق بازنمیگردد.[۱۰۸].[۱۰۹]
توبه از نگاه فقهی
امام خمینی در مباحث فقهی، مانند فقهای دیگر،[۱۱۰] توبه را واجب فوری[۱۱۱] و از امور قلبی میداند که عزم بر ترک معصیت، در آن معتبر است.[۱۱۲] ایشان دیدگاه بعضی اصولیان[۱۱۳] که توبهکننده را مستحق عقاب ندانسته، توبه را کاشف از عدم استحقاق عقاب او میدانند، نمیپذیرد و معتقد است این امر مخالف ظاهر کتاب و سنت و عقل است و عدم عقاب توبهکننده، تنها تفضلی از سوی خداوند است.[۱۱۴]
در فقه، برخی توبهها آثار وضعی دارند؛ مانند توبه پیش از اقامه بینه که کیفر حدّ از شخص برداشته میشود و برخی از آنها اثر ندارند؛ مانند توبه پس از اثبات جرم که حد برداشته نمیشود.[۱۱۵] امام خمینی مانند دیگر فقها،[۱۱۶] توبه مرتد ملی را قابل قبول میداند؛ اما مرتد فطری در صورتی که مرد باشد، هرچند باید توبه کند، اما توبه اثر وضعی سقوط حد را ندارد و محکوم به مرگ میشود و زن، چه مرتد ملی و چه فطری، وادار به توبه میشود[۱۱۷].[۱۱۸]
منابع
پانویس
- ↑ صحیفه امام، ج۱۴، ص۹۲.
- ↑ سادات کیائی، سید محسن، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۳۶۸.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
- ↑ جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۱/۹۱؛ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۳۵۷.
- ↑ فیومی، المصباح المنیر، ۷۸.
- ↑ فراهیدی، کتاب العین، ۸/۱۳۸.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۱/۲۳۳.
- ↑ جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۱/۹۲؛ زمخشری، اساس البلاغه، ۶۵.
- ↑ فیّومی، المصباح المنیر، ۷۸.
- ↑ خواجهنصیر، اوصاف الاشراف، ۲۵.
- ↑ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۷۴.
- ↑ کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام، ۱۹۱.
- ↑ قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۲.
- ↑ طوسی، التبیان، ۳/۶۰۴.
- ↑ فیومی، المصباح المنیر، ۶۲۹.
- ↑ قشیری، رساله قشیریه، ۲۰۱؛ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۲/۱۴۳.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۲.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
- ↑ کتاب مقدس، مزامیر، ب ۱۳، ۱–۶ و ب ۱۹، ۱۲–۱۳؛ متی، ب ۹، ۱۳؛ مرقس، ب ۱، ۴.
- ↑ «آیا ندانستهاند: خداوند است که از بندگانش توبه را میپذیرد و زکاتها را دریافت میدارد و خداوند است که توبهپذیر بخشاینده است؟!» سوره توبه، آیه ۱۰۴.
- ↑ «آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان ، نمازگزاران، سجدهکنندگان ، فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.
- ↑ «و هر که توبه آرد و کرداری شایسته دارد بیگمان به سوی خداوند به بایستگی باز میگردد» سوره فرقان، آیه ۷۱.
- ↑ «آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بیگمان بسیار توبهپذیر است» سوره نصر، آیه ۳.
- ↑ «و اوست که توبه را از بندگانش میپذیرد و از گناهان درمیگذرد و آنچه میکنید میداند» سوره شوری، آیه ۲۵.
- ↑ «و به راستی من آمرزنده آن کسم که توبه کند و ایمان آورد و کاری شایسته کند سپس به راه آید» سوره طه، آیه ۸۲.
- ↑ «و از تو درباره حیض میپرسند؛ بگو که آن، گونهای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند و چون شست و شو کردند، از همانجا که خداوند به شما فرموده است با آنان آمیزش کنید، بیگمان خداوند توبه کاران و شستوشوکنندگان را دوست میدارد» سوره بقره، آیه ۲۲۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۴۳۰–۴۳۶.
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۷۶–۷۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۴۴۰.
- ↑ دیلمی، ارشاد القلوب، ۱/۴۴.
- ↑ سرّاج، اللمع فی التصوف، ۹۸.
- ↑ قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷–۲۰۵.
- ↑ انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۳۷–۳۹.
- ↑ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۶۱–۷۱؛ کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل، ۱۵۷–۱۶۹.
- ↑ عزالدین کاشانی، مصباح الهدایه، ۳۶۶–۳۷۱.
- ↑ مکی، قوت القلوب، ۱/۳۱۷–۳۴۲.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۳–۲۱۲.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۷/۳–۱۰۵.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۱–۲۸۶؛ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۶۱–۶۲؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۵–۳۶؛ امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۱۵؛ امام خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۵۲–۱۵۳.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۱–۲۸۶.
- ↑ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۶۱–۶۲.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۱۰۵ و۱۲۳.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
- ↑ قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷–۱۹۸؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۵۰؛ حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۵/۲۵۰.
- ↑ انصاری، مرتضی، رسائل فقهیه، ۵۵؛ طباطبایی، المیزان، ۴/۲۴۵.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۲.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۵–۲۷۶؛ امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۲–۲۳.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۴.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۷/۳.
- ↑ قشیری، رساله قشیریه، ۱۹۷؛ هجویری، کشف المحجوب، ۳۷۸؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۴.
- ↑ انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۳۵؛ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۵۲.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۳۹.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۹–۲۸۰.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۳.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
- ↑ انصاری، خواجهعبدالله، منازل السائرین، ۳۷؛ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ۱/۳۶۲.
- ↑ تلمسانی، شرح منازل السائرین، ۱/۶۳؛ کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایة، ۳۶۹.
- ↑ کاشانی، عزالدین، مصباح الهدایة، ۳۶۸–۳۶۹.
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۷/۱۸–۱۹ و ۸۴–۸۵؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۵۲ و ۶۲–۶۳.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، ح۴۰۹، ۵۹۸؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۶/۷۸.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۵–۲۷۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۱–۲۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۷۶.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، ح۴۰۹، ۵۹۸؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۳۱۴.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۸؛ امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۸۷.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۸–۲۷۹؛ امام خمینی، مکاسب، ۱/۴۷۸.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
- ↑ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۷۶.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۱.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۳۴۲–۳۴۳.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۶۲–۱۶۱؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۵۸–۵۹.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲/۲۱–۲۲.
- ↑ ابنطاووس، الاقبال، ۳/۲۹۹.
- ↑ امام خمینی، جهاد اکبر، ۳۰؛ امام خمینی، صحیفه، ۲/۳۹۱.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۳؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۲۱–۲۲۲.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۵–۳۶؛ امام خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۴۷؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۸۴.
- ↑ امام خمینی، جهاد اکبر، ۴۲–۴۳؛ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۵؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۳.
- ↑ امام خمینی، جهاد اکبر، ۳۶؛ امام خمینی، صحیفه، ۲/۳۹۱.
- ↑ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۳۲۸.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۳؛ امام خمینی، جهاد اکبر، ۴۲–۴۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۹۷.
- ↑ سعید نصیری|نصیری، سعید، توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
- ↑ «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی» سوره تحریم، آیه ۸.
- ↑ فیومی، المصباح المنیر، ۶۰۷؛ ابناثیر، النهایه، ۵/۶۳.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۶/۱۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۴۳۲.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۱/۱۴۹.
- ↑ میبدی، کشف الاسرار، ۱۰/۱۶۰.
- ↑ مجلسی، مرآة العقول، ۱۱/۲۹۵–۲۹۶.
- ↑ بهایی، الاربعون حدیثا، ۴۶۴–۴۶۵.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۲.
- ↑ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۷۰–۷۳.
- ↑ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۷۰.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۹۸ و ۲۷۵–۲۷۶.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۸.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
- ↑ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۵۱–۵۲؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۶۷۶–۶۷۷.
- ↑ «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبهای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستانهایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمیگذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان میشتابد، میگویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی» سوره تحریم، آیه ۸.
- ↑ صحیفه سجادیه، ۸۴.
- ↑ فرقان، ۷۰؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۹۸ و ۵۷۴.
- ↑ بقره، ۲۲۲؛ کلینی، ۲/۴۳۲؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۶.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۸۱.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۲۷۴.
- ↑ نصیری، سعید، مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.
- ↑ فاضل هندی، کشف اللثام، ۱۰/۶۶۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۳۳/۱۶۸.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۴۷.
- ↑ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۱۸۱.
- ↑ عراقی، بدائع الافکار، ۳۷۵.
- ↑ امام خمینی، جواهر الاصول، ۳/۱۵۳–۱۵۵.
- ↑ مفید، المقنعه، ۷۷۷؛ طوسی، النهایه، ۶۹۶.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۴۱/۶۰۰–۶۱۱؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۱/۱۵؛ حلی، محقق، شرائع الاسلام، ۴/۱۷۰–۱۷۱.
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۳۴۹–۳۵۰ و ۴۶۹–۴۷۰.
- ↑ سعید نصیری|نصیری، سعید، توبه - نصیری (مقاله)|مقاله «توبه»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۵۲ – ۵۵۷.