اطاعت پیامبر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پانویس) |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اطاعت]] | [[رده:اطاعت پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۹
اطاعت از پیامبر خدا به معنای پیروی و عمل کردن به دستورات آن حضرت است. لزوم اطاعت از رسول خدا در قرآن کریم ضمن دو دسته از آیات بیان شده است که برخی بر لزوم اطاعت از همه انبیا دلالت دارند و برخی دیگر بر لزوم اطاعت از رسول اکرم اسلام دلالت می کنند. بر اساس دسته ای دیگر از آیات، اطاعت از رسول خدا، موجب بهرهمندی از رحمت الهی، قرار گرفتن در زمره نعمت داده شدگان، رسیدن به رستگاری، وسعت روزی و آمرزش گناهان است و در مقابل مخالفت با پیامبر نیز عواقبی در پی دارد که قرارگرفتن در زمره کفار، گمراهی آشکار، گرفتار عذاب الهی شدن و نابودی اعمال از آن جمله است.
معناشناسی اطاعت از پیامبر خدا
واژه الاطاعة در لغت، مصدر فعل اطاع[۱]، در لغت به معنای فرمانبرداری، فرمان بردن، طاعت، فرمانبری، انقیاد، تسلیمشدگی، فروتنی و تواضع است[۲]. فراهیدی در کتاب العین، اطاعت را انقیاد ترجمه کرده است[۳]. اطاعت بهمعنای فرمان بردن[۴] همراه با خضوع و رغبت است[۵].
کاربرد این واژه در قرآن کریم نیز بر اساس همان معنای لغوی است. بر این اساس اطاعت از خدا یعنی امتثال اوامر و اجتناب از نواهی او[۶].[۷] و اطاعت از پیامبر نیز به معنای لزوم فرمانبرداری و عمل به فرمانهای آن حضرت با میل و رغبت است[۸].
ادله قرآنی وجوب اطاعت از پیامبر
ادله قرآنی لزوم اطاعت از پیامبر اکرم دو دسته هستند: ادله عام که اطاعت از همه پیامبران الهی را واجب میدانند از جمله پیامبر اسلام (ع) و ادله خاص که اطاعت از پیامبر اسلام (ع) را بر همه لازم میدانند.
- ادله عام: خداوند به اطاعت از همه پیامبران فرمان داده است: وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ[۹] و قرآن از پیامبرانی چون حضرت عیسی، حضرت نوح، حضرت هود، حضرت صالح، حضرت لوط و حضرت شعیب (ع) نقل میکند که پیام مشترک آنان برای قوم خود، امر به تقوای الهی و اطاعت از خویش بوده است: فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ[۱۰]. در پارهای از موارد، پیش از بیان پیام بالا، جمله إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ[۱۱] ذکر شده و نشان میدهد پیامبران، چون رسول الهی بوده و برای بر دوشگرفتن بار سنگین رسالت، امین هستند، همین امانتداری علّت لزوم اطاعت از ایشان است و تکرار این پیام از سوی پیامبران اولواالعزم و غیر اولواالعزم گویای جوهره و فلسفه بعثت است؛ یعنی دعوت به اطاعت از کارهایی است که مقرّب (نزدیک کننده) ثواب و مبعّد (دورکننده) عقاب است و سعادت بشریّت را تأمین میکند[۱۲].
- ادله خاص: آیات ۴۷ تا ۵۷ سوره نور، مجموعهای مرتبط و کامل پیرامون لزوم و جایگاه اطاعت عملی پیامبر (ص)، اهمیت و نتایج اطاعت از پیامبر خاتم است. چند نمونه از آیاتی که بر لزوم اطاعت از پیامبر دلالت دارند، عبارتاند از:
- اطاعت از رسول خدا (ص)، اطاعت از خداست: در شانزده آیه، اطاعت از خدا و رسول بدون تکرار کلمه أَطِيعُوا آمده است که دلالت بر ملازمه بین اطاعت خدا و پیغمبر دارد، یعنی هیچ یک بدون دیگری فایده ندارد. در جای دیگر به صراحت به همین یگانگی اطاعت خدا و پیامبر، اشاره شده است: مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ[۱۳]. در آیه دیگر نیز آمده است: وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا[۱۴]. در این آیه تصریح شده همۀ آنچه به وسیله رسول خدا بیان شده؛ چه به صورت امر و چه به صورت نهی، به امر الهی است و باید بر اساس آن عمل کرد.
- بر اساس برخی آیات همه انسانها موظف به اطاعت از پیامبر هستند: قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ[۱۵] و در برخی از آیات به خصوص مؤمنان دستور به اطاعت از پیامبر داده شده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ[۱۶].
- لزوم تسلیم همه جانبه در برابر پیامبر و احکام قضائی آن حضرت: فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۱۷]. گرچه شأن نزول این آیه قضاوت پیامبر در باب مشاجره بین برخی از یاران ایشان است، لکن خداوند در این آیه کبرای کلی را بیان فرموده که مورد نزول، مصداقی از آن است. طبق این آیه اگر مسلمانی به کاری از کارهای پیامبر اعتراض نماید و اندیشه خود را بر پیامبر مقدم دارد، کافر است[۱۸].[۱۹]
گستره اطاعت از پیامبر
اطاعت از رسول خدا، در واقع بخشی از اطاعت خداوند است؛ چرا که آن حضرت از خود چیزی نمیگوید، چه اینکه تکرار أَطِيعُوا در آیات متعدد، اشاره به همین معناست که این دو در عرض هم نیست، بلکه یکی از دیگری سرچشمه میگیرد. اطاعت خداوند، شامل اصول قوانین و تشریع الهی است، و اطاعت رسول، تفسیر و مسائل اجرایی آن قوانین کلی را دربرمیگیرد. بنابراین، یکی اصل و دیگری فرع آن است. در حقیقت رسول خدا، موظف به رساندن پیام حق است[۲۰]. دستور خداوند به اطاعت از پیامبر (ص)، بدون هیچ قید و شرطی، علاوه بر اینکه دلیل بر عصمت آن حضرت است؛ بیانگر قلمرو گستره اطاعت از پیامبر است، در غیر این صورت، میبایست فرمان کتاب خدا درباره اطاعت رسول اکرم (ص)مشروط باشد[۲۱].
قرآن کریم، در آیات متعدّدی به اطاعت مطلق و پیروی از همه اوامر و نواهی پیشوایان الهی، به ویژه پیامبر اکرم (ص)، چه در حوزه امور اجتماعی و چه در امور فردی، دعوت کرده است. در برخی آیات، با مخاطب قرار دادن همه انسانها، آنان را به اطاعت مطلق از پیامبر اسلام (ص) فراخوانده است: قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ[۲۲] و در بعض آیات اطاعت از رسول خدا را همان اطاعت از خداوند معرفی میکند: مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ[۲۳] . اطاعت از رسول خدا، اطاعت از همه دستورهایی است که از ناحیه خدا نازل شده و آنچه پیامبر دستور میدهد، همان وحی خداست[۲۴].
رساترین آیه بر حجیت سنت و ضرورت اطاعت مطلق از پیامبر، آیۀ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا[۲۵] است که بر لزوم تمسک به تمام آموزههای پیامبر دلالت دارد، در این آیه تعبیر «ما آتاکُمُ» به خاطر فراگیری معنایی آن، هر آن چیزی را که اعم از رفتار و گفتار پیامبر است، در برمیگیرد[۲۶]. در روایات اهل بیت (ع) و کلمات برخی از صحابه، برای حق قانونگذاری پیامبر به همین آیه استشهاد شده است[۲۷]. همچنین در این آیه در کنار امر به پذیرش دستور و اقتدا به عمل پیامبر، بر اجتناب از اموری که ایشان نهی کردهاند، نیز تأکید شده است[۲۸]. بزرگان اهل سنت نیز همانند امامیه از همین آیه اطلاق فهمیدهاند، اگرچه فخر رازی ابتدا مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ را به همان معنای ما آتاکم من الغنیمة و الفئ[۲۹] معنا کرده است، اما بعد از آن میگوید: شایسته این است که آیه اطلاق دارد در هر چه که پیامبر گفت یا فرمان داد و یا نهی کرد، چه در مسائل حکومتی و چه در تبیین احکام[۳۰].
علامه طباطبائی در تفسیر آیه إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ[۳۱] میگوید: این آیه مانند آیه النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ[۳۲]، بیانگر ولایت مطلق پیامبر اکرم (ص) است. طبق ظهور آیه ۵۵ سوره مائده ولایت خدا و رسول مانند یکدیگر است، یعنی ولایت خداوند بدون هیچ قید و شرطی ولایت پیامبر نیز هست. بدیهی است ولایت خداوند به دو صورت است: ولایت تکوینی و ولایت تشریعی[۳۳]. همان ولایت تشریعی که برای خداوند ثابت است، برای رسول خدا هم ثابت است؛ چنانچه قیام به تشریع، دعوت به دین، تربیت امت، حکومت و قضاوت در بین مسلمانان از شؤون و مناصب رسالت پیامبر است. از این رو رسول خدا (ص) دارای ولایتی است که امت را به سوی خدای تعالی سوق دهد و در بین آنها حکومت و فصل خصومت کند و در تمامی شؤون آنها دخالت مینماید. همان طور که اطاعت از خداوند، بر مردم واجب است، اطاعت از پیامبر او نیز بدون قید و شرط واجب است. پس ولایت تشریعی آن حضرت به ولایت تشریعی خداوند بازمیگردد. به این معنا که چون اطاعت خداوند در امور تشریعی واجب است و اطاعت رسول خدا (ص) هم اطاعت خداست پس رسول خدا مقدم و پیشوای آنان و در نتیجه ولایت او هم همان ولایت خداوند خواهد بود و اطاعتش بر همه مسلمانان واجب است. با وجود ولایت تشریعی پیامبر، پیروی از آن حضرت در تمام دستورات ایشان بر همه مسلمانان واجب است. البته روشن است که ولایت رسول خدا به تبع ولایت خداوند است[۳۴].[۳۵]
برخی از مصادیق اطاعت از پیامبر
بر اساس آنچه گذشت اطاعت از پیامبر در همه مسائل واجب است، و در آیات بسیاری به لزوم تبعیت همگانی از پیامبر اشاره شده است زیرا هر ادعایی با عمل ثابت میشود: قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ[۳۶]، لازمه ایمان به خدا، پیروی عملی از اولیای الهی است. هر کسی در عمل سست باشد، در حقیقت پایه ایمان و محبت او سست است. ولی جا دارد برخی از بارزترین مصادیق اطاعت از پیامبر بیشتر مورد توجه قرار بگیرند، از جمله:
- پذیرش ولایت پیامبر و ائمه (ع): اولین و بزرگترین وظیفه اجتماعی نسبت به پیامبر اسلام (ص)، پذیرش ولایت و رهبری آن حضرت است. قرآن کریم، ولایت را از آنِ خداوند و پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) میداند: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا. اهمیت ولایت آن حضرت، به حدّی است که از ولایت خود مؤمنان نسبت به خودشان برتری دارد. خداوند میفرماید: النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ.
- رجوع به پیامبر در مخاصمات اجتماعی: در آیات متعدد قرآن، خداوند سبحان به مؤمنان فرموده است در مخاصمات اجتماعی به رسول اکرم (ص) رجوع کنند و گفتار و کردار و تقریرهای آن حضرت را در قالب سنّت و قرآن کریم، چراغ راه خود، در مسیر سعادت ابدی قرار دهند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ[۳۷]. در منطق دین نه تنها مراجعه به پیامبر اکرم (ص) وظیفه مؤمنان است؛ بلکه پذیرش داوریها و احکامی که آن حضرت صادر کرده، نیز بر آنان واجب است.
- رعایت ادب در محضر پیامبر: قرآن کریم، ادب گفتگو با رسول الله (ص)را به مسلمانان میآموزد و در برخی از آیات به این موضوع پرداخته است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ[۳۸].
- الگوگیری و تبعیت از پیامبر: خداوند پیامبر اکرم (ع) را الگو و اسوه برای مسلمانان معرفی کرده است بدان معنا که مسلمانان در جمیع امور باید به پیامبر اقتدا کنند و از او پیروی نمایند و هیچگاه خواستههای خود را بر اراده پیامبر مقدم ندارند: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ[۳۹].[۴۰]
آثار و نتایج اطاعت از رسول خدا
اطاعت از پیامبر آثار و برکاتی را در پی دارد که به چند نمونه اشاره میشود:
- بهرهمندی از رحمت خاص الهی: کسانی که از خداوند و رسول او اطاعت کنند مشمول رحمت ویژه الهی خواهند شد؛ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ[۴۱]. بر اساس این آیه و آیات دیگری که همین مضمون در آنها تکرار شده رحمت خاص الهی شامل حال اطاعتکنندگان از رسول خدا میشود تا در پرتو انجام دستورات پیامبر مشمول رحمت خداوند میشوند و شایسته پرچمداری حکومت حق و عدالت قرار میگیرند.
- ورود به بهشت: جایگاه اخروی کسی که از پیامبر اطاعت کند، بهشت است: وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ[۴۲].
- قرار گرفتن در کنار پیامبران و اولیاء: کسانی که از پیامبر اطاعت کنند در کنار کسانی که به آنها نعمت داده شده قرار میگیرند: پیامبران، صدیقان، شهدا، صالحین: وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا[۴۳].
- رسیدن به فوز بزرگ و رستگاری: هر کس از خدا و فرستادهاش در آنچه به آن امر یا نهی کردهاند، اطاعت کند، به رستگاری بزرگ میرسد: وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا[۴۴].
- آمرزش گناهان و محبت الهی: قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۴۵].[۴۶]
عواقب مخالفت با پیامبر
با اثبات لزوم اطاعت از دستورات پیامبر، حرمت مخالفت با ایشان و آزار رساندن به آن حضرت اثبات میشود، ولی در عین حال خداوند در آیات متعددی مسلمانان را از مخالفت با ایشان برحذر داشته و آزار و اذیت آن حضرت را مستوجب آثار و عواقب ناگواری دانسته است. برخی از آثار مخالفت با اوامر و نواهی پیامبر عبارتاند از:
- قرار گرفتن در زمره کفار: کسانی که به خدا و رسول او کافر باشند و اراده کنند بین خدا و رسول او فرق بگذارند در حقیقت کافرند: إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا[۴۷]. این دسته از آیات، دلالت دارند بر اینکه مخالفت با خدا و رسول کفر محض است، اگرچه با اقرار به وحدانیت خدا و رسالت رسول خدا همراه باشد.
- گمراهی آشکار: انسان با عصیان و نافرمانی خدا و رسول خدا گرفتار گمراهی آشکار خواهد شد: وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا[۴۸]. کسی که نافرمانی خدا و رسولش را کرده باشد راه سعادت را گم کرده و به بیراهه کشیده میشود چراکه فرمان خداوند عالم و فرستاده او را نادیده گرفته است[۴۹].
- بالاترین ظلم: فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ[۵۰]. دروغ بستن به خدا بالاترین ظلم است، به این صورت که برایش شرکایی قائل شوند و چون بزرگی و کوچکی ظلم با در نظر گرفتن موقعیت متعلق ظلم فرق میکند، به این معنا که هر قدر متعلق آن بزرگتر باشد، به همان نسبت ظلم بزرگتر میشود، و چون در مسأله شرک، متعلق ظلم خدای سبحان است که از هر بزرگی بزرگتر است، ناگزیر ظلم به او بزرگترین ظلم و مرتکب آن بزرگترین ظالم است[۵۱].
- گرفتار عذاب شدید الهی: مخالفت با امر پیامبر موجب بلای دنیوی یا عذاب اخروی است: فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۵۲]. مخالفت با پیامبر یکی از دو پیامد خطرناک را به دنبال دارد: بلائی در دنیا یا عذابی دردناک در آخرت[۵۳].
- نابودی اعمال: یکی از نتایج مخالفت با پیامبر نابودی اعمال است: إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ[۵۴]. آیه شریفه شامل تمام کسانی است که مانع راه خدا میشوند و با رسول او دشمنی میورزند[۵۵].
منابع
- اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام ج۱
- سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم
- جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳
- کاظمی بنچناری، محمد، مقاله «اطاعت»، دانشنامه امام رضا ج۲
- علی شیخالاسلامی، سوسن آل رسول و نادره حیدری اصفهانی، اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم، فصلنامه مطالعات قرآنی
- بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر اکرم و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات، فصلنامه سراج منیر
پانویس
- ↑ ر.ک: اسماعیل بن عباد (صاحب بن عباد)، المحیط فی اللغة، ج۲، ص۱۲۰.
- ↑ ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغتنامه، زیر نظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، ج۲، ص۲۴۳۷-۲۴۳۸؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۲۹۶.
- ↑ ر.ک: خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۲۰۹.
- ↑ مقاییساللغه، ج۳، ص۴۳۱; المصباح، ج۲، ص۳۸۰؛ مفردات الفاظ قرآن کریم واژه «طوع».
- ↑ مفردات، ص۵۲۹؛ التحقیق، ج۷، ص۱۳۸، «طوع».
- ↑ طوسی، محمد بن الحسن، التبیان فی تفسیر القرآن ج ۳ ص ۲۳۶.
- ↑ ر.ک: بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر اکرم و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات.
- ↑ ر.ک: جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷؛ علی شیخالاسلامی، سوسن آل رسول و نادره حیدری اصفهانی، اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم، فصلنامه مطالعات قرآنی.
- ↑ «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند» سوره نساء، آیه ۶۴.
- ↑ «پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.
- ↑ «من برای شما پیامبری امینم» سوره شعراء، آیه ۱۰۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج۱۵، ص۳۰۰.
- ↑ «هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.
- ↑ «آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.
- ↑ «بگو از خداوند و پیامبر فرمان برید» سوره آل عمران، آیه ۳۲.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج ۴ ص ۴۰۶.
- ↑ ر.ک: اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام ج۱؛ جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۵.
- ↑ ر.ک: علی شیخالاسلامی، سوسن آل رسول و نادره حیدری اصفهانی، اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم، فصلنامه مطالعات قرآنی، ص ۳۷.
- ↑ قرائتى، محسن، درسهایى از قرآن (۱ - ۵) ص ۲۷۲.
- ↑ «بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید» سوره نور، آیه ۵۴.
- ↑ «هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بیگمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.
- ↑ طباطبایى، محمدحسین، المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوى همدانى، ج ۳۶،ص ۸۰.
- ↑ «آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.
- ↑ طوسی، التبیان ج ۹ ص ۵۶۴؛ شاذلی ج ۲۸ ص ۷۸؛ طباطبائی المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴.
- ↑ کلینی کافی، ج ۱ ص ۲۶۵؛ صفار ص ۳۹۸؛ عروسی حویزی، ج ۵ ص ۲۷۹؛ مجلسی، بحار الأنوار ج ۱۷ ص ۷؛ قرطبی ج ۱۸ ص ۱۷.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴.
- ↑ یعنی آنچه از غنیمت و فئ خداوند به پیامبر داده است»؛ فئ در اصطلاح اموالی است که بدون جنگ و درگیری ازکفّار به غنیمت گرفته شده.
- ↑ «الأجود أن تكون هذه الآية عامة في كل ما آتى رسول اللَّه و نهى عنه و أمر الفيء داخل في عمومه» التفسير الكبير، ج۲۹، ص: ۵۰۷.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.
- ↑ ولایت نوعی نزدیکی است که موجب نوع خاصی از تصرف و مالکیت تدبیر میشود؛ ولایت تکوینی به معنای هر گونه تصرف در هر موجود و هر نوع تدبیر است، به هر صورتی که بخواهد ولایت تشریعی به معنای قانونگذاری و شریعت و هدایت و ارشاد توفیق و امثال این امور است.
- ↑ طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۶ ص ۱۶ و ج ۱۶ ص ۲۷.
- ↑ ر.ک: بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر اکرم و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ «ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن میگویید؛ مبادا کردارهایتان بیآنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.
- ↑ «بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد» سوره احزاب، آیه ۲۱.
- ↑ ر.ک: بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر اکرم و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات.
- ↑ «و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۲.
- ↑ «اینها حدود خداوند است و آنان که از خداوند و رسول او فرمانبرداری کنند، (خداوند) آنها را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویبارها روان است» سوره نساء، آیه ۱۳.
- ↑ «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.
- ↑ «و هر که از خداوند و فرستاده او فرمان برد بیگمان به رستگاری سترگی رسیده است» سوره احزاب، آیه ۷۱.
- ↑ «بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
- ↑ ر.ک: سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ ص ۱۲۸؛ علی شیخالاسلامی، سوسن آل رسول و نادره حیدری اصفهانی، اطاعت از خاتم پیامبران در قرآن کریم، فصلنامه مطالعات قرآنی، ص ۳۰؛ جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۵.
- ↑ «کسانی که به خداوند و پیامبرانش کفر میورزند و برآنند تا میان خداوند و پیامبرانش فرق بگذارند و میگویند: ما به برخی ایمان داریم و برخی دیگر را انکار میکنیم و برآنند که راهی میانه بگزینند. آنان به راستی کافرند و ما برای کافران عذابی خوارساز آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۱۵۰ ـ ۱۵۱.
- ↑ «هر کس از خدا و فرستادهاش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
- ↑ تفسير نمونه، ج۱۷، ص: ۳۱۸.
- ↑ «پس ستمگرتر از آن کس که بر خداوند دروغ بندد و راستی را چون به او برسد دروغ شمارد کیست؟ آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست؟ و آنان که راستی آورند و آن را باور دارند پرهیزگارند» سوره زمر، آیه ۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ ترجمه تفسير الميزان، ج۱۷، ص: ۳۹۴.
- ↑ «پس کسانی که از فرمان وی سرمیپیچند از اینکه به آنان آزمونی یا عذابی دردناک رسد باید بپرهیزند» سوره نور، آیه ۶۳.
- ↑ تفسير احسن الحديث، ج۷، ص: ۲۵۶.
- ↑ «به راستی آنان که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند بازداشتند و با پیامبر پس از آنکه رهنمود برای آنان روشن شد ناسازگاری کردند به خداوند هیچ زیانی نمیرسانند و به زودی (خداوند) کردارهایشان را از میان میبرد» سوره محمد، آیه ۳۲.
- ↑ ر.ک: اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام ج۱؛ جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳، ص ۵۲۷ ـ ۵۳۵.