امامت امام حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۰: خط ۱۰:
== دلایل امامت امام حسین ==
== دلایل امامت امام حسین ==
دلایلی که بر [[امامت]] [[امام حسین]] {{ع}} ذکر شده، علاوه بر [[دلایل امامت]] [[امامان دوازده‌گانه]]، عبارت‌اند از:  
دلایلی که بر [[امامت]] [[امام حسین]] {{ع}} ذکر شده، علاوه بر [[دلایل امامت]] [[امامان دوازده‌گانه]]، عبارت‌اند از:  
# [[روایت]] متواتر از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} خطاب به [[امام حسین]] {{ع}} که فرموده است: {{متن حدیث|هذا إمام ابن إمام أخو إمام ابو أئمة التسعة تاسعهم قائمهم}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، خصال، ص۴۷۵؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۳۸؛ طوسی، محمد بن حسن، الرسائل العشر، ص۹۸.</ref>. ابوسعید خدری از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده که خطاب به [[امام حسین]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|یا حسین أنت الإمام ابن الإمام تسعة من ولدک أئمة أبرار تاسعهم قائهم}}. پس از آن، حضرت در پاسخ به سؤال از تعداد [[امامان]] فرمود: {{متن حدیث|اثنا عشر تسعة من صلب الحسین}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة عشر، ص ۳۰.</ref>. [[سلمان فارسی]] می‌گوید: خدمت [[رسول خدا]] {{صل}} رسیدم دیدم [[حسین بن علی]] در دامان آن حضرت نشسته بود و [[پیامبر]] {{صل}} او را می‌بوسید و ‌فرمود: {{متن حدیث|أنت سید، أنت إمام ابن إمام أبو ائمة، أنت حجة الله ابن حجته، و أبو حجج تسعة من صلبک، تاسعهم قائمهم}}<ref>الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص ۱۱۰ و عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۵۲.</ref>. همچنین روایتی که [[جابر بن عبدالله انصاری]] از مصداق [[اولی الأمر]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پرسید و حضرت در جواب فرمود: {{متن حدیث|...هُمْ خُلَفَائِي يَا جَابِرُ وَ أَوْلِيَاءُ الْأَمْرِ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ أَخِي عَلِيٌّ ثُمَّ بَعْدَهُ وَلَدُهُ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ...}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۵۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۹.</ref> و نیز در روایتی [[پیامبر]] {{صل}} با اشاره به [[امام حسن]] و [[حسین]] فرمود: این دو فرزند من دو [[امام]] هستند بپاخیزند و [[جنگ]] کنند یا بنشینند و دست از [[حق]] خود بازداشته و [[صلح]] کنند<ref>{{متن حدیث|ابْنَايَ هَذَانِ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا}}؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۲۷.</ref>. [[أصبغ بن نباتة]] می‌گوید: روزی [[علی]] {{ع}} دست [[حسن]] {{ع}} را گرفته و بر ما وارد شد و می‌گفت: روزی [[رسول خدا]] {{صل}} دست مرا بدین گونه گرفته بود و بر جمعیّت ما درآمد و می‌گفت: {{متن حدیث|خیر الخلق بعدی و سیدهم أخی هذا و هو إمام کل مسلم و مولی کل مؤمن بعد وفاتی}}؛ [[بهترین]] خلایق و سرور ایشان پس از من این برادرم است و او [[امام]] هر مسلمانی و مولای هر [[مؤمن]] پس از [[وفات]] من است، آنگاه [[امیرالمومنین]] {{ع}} فرمود: من می‌گویم: {{متن حدیث|خیر الخلق بعدی و سیدهم ابنی هذا و هو إمام کل مؤمن و مولی بعد وفاتی ألا و إنه سیظلم بعدی کما ظلمت بعد رسول الله {{صل}} و خیر الخلق و سیدهم بعد الحسن ابنی أخوه الحسین المظلوم بعد أخیه المقتول فی أرض کربلاء أما إنه و أصحابه من سادة الشهداء یوم القیامة و من بعد الحسین تسعة من صلبه خلفاء الله فی أرضه و حججه علی عباده و أمناؤه علی وحیه و أئمة المسلمین و قادة المؤمنین و سادة المتقین تاسعهم القائم الذی یملأ الله عزوجل به الأرض نورا بعد ظلمتها و عدلا بعد جورها و علما بعد جهلها}}.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۹ بهترین خلایق و سرور ایشان پس از من این فرزندم است و او امام و مولای هر مؤمن پس از وفات من است، بدانید که به او ستم می‌شود همچنان که پس از رسول خدا {{صل}} به من ستم شد، و پس از فرزندم حسن، بهترین خلایق و سرور ایشان برادرش حسین مظلوم است که در سرزمین کربلا کشته می‌شود، بدانید که او و اصحابش از سروران شهداء در روز قیامت هستند، و پس از حسین نه تن از صلب او خلفای خدا در زمین و حجت‌های او بر بندگانش و امناء او بر وحیش می‌باشند که امامت مسلمین و رهبری مؤمنین و سروری متقین با ایشان است و نهمین آنان قائم است که خدای تعالی به واسطه او زمین را نورانی می‌کند از آن پس که از ظلمت آکنده باشد و از عدل و علم پر می‌کند بعد از آنکه از ستم و جهل پر شده بود.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} از پدرانش از [[امام حسین]] [[نقل]] [[روایت]] می کند از علی {{ع}} در معنی این کلام رسول خدا {{صل}} که «من دو شیء نفیس در میان شما نهادم کتاب خدا و عترتم» پرسیدند عترت چه کسانی هستند؟ فرمود: من و حسن و حسین و ائمه نه‌گانه که از فرزندان حسین هستند و نهمین آنها مهدی و قائم آنهاست از کتاب خدا جدا نشوند و کتاب خدا نیز از آنها جدا نشود تا آنکه بر رسول خدا {{صل}} در حوض کوثر درآیند<ref>{{متن حدیث|سئل أمیرالمؤمنین {{ع}} عن معنی قول رسول الله {{صل}} إنی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی من العتزة فقال: أنا و الحسن و الحسین و الأئمة التسعة من ولد الحسین تاسعهم مهدیهم و قائمهم لا یفارقون کتاب الله و لا یفارقهم حتی یردوا علی رسول الله {{صل}} حوضه}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۲۴۰..</ref><ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۳۳؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۲۷-۲۹.</ref>
# [[روایت]] متواتر از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} خطاب به [[امام حسین]] {{ع}} که فرموده است: {{متن حدیث|هذا إمام ابن إمام أخو إمام ابو أئمة التسعة تاسعهم قائمهم}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، خصال، ص۴۷۵؛ خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الأثر، ص۳۸؛ طوسی، محمد بن حسن، الرسائل العشر، ص۹۸.</ref>. ابوسعید خدری از [[رسول خدا]] {{صل}} [[نقل]] کرده که خطاب به [[امام حسین]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|یا حسین أنت الإمام ابن الإمام تسعة من ولدک أئمة أبرار تاسعهم قائهم}}. پس از آن، حضرت در پاسخ به سؤال از تعداد [[امامان]] فرمود: {{متن حدیث|اثنا عشر تسعة من صلب الحسین}}<ref>کفایة الأثر فی النص علی الأئمة عشر، ص ۳۰.</ref>. [[سلمان فارسی]] می‌گوید: خدمت [[رسول خدا]] {{صل}} رسیدم دیدم [[حسین بن علی]] در دامان آن حضرت نشسته بود و [[پیامبر]] {{صل}} او را می‌بوسید و ‌فرمود: {{متن حدیث|أنت سید، أنت إمام ابن إمام أبو ائمة، أنت حجة الله ابن حجته، و أبو حجج تسعة من صلبک، تاسعهم قائمهم}}<ref>الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص ۱۱۰ و عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۵۲.</ref>. همچنین روایتی که [[جابر بن عبدالله انصاری]] از مصداق [[اولی الأمر]] از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پرسید و حضرت در جواب فرمود: {{متن حدیث|...هُمْ خُلَفَائِي يَا جَابِرُ وَ أَوْلِيَاءُ الْأَمْرِ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ أَخِي عَلِيٌّ ثُمَّ بَعْدَهُ وَلَدُهُ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ...}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۵۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۹.</ref> و نیز در روایتی [[پیامبر]] {{صل}} با اشاره به [[امام حسن]] و [[حسین]] فرمود: این دو فرزند من دو [[امام]] هستند بپاخیزند و [[جنگ]] کنند یا بنشینند و دست از [[حق]] خود بازداشته و [[صلح]] کنند<ref>{{متن حدیث|ابْنَايَ هَذَانِ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا}}؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۲۷.</ref>. [[أصبغ بن نباتة]] می‌گوید: روزی [[علی]] {{ع}} دست [[حسن]] {{ع}} را گرفته و بر ما وارد شد و می‌گفت: روزی [[رسول خدا]] {{صل}} دست مرا بدین گونه گرفته بود و بر جمعیّت ما درآمد و می‌گفت: {{متن حدیث|خیر الخلق بعدی و سیدهم أخی هذا و هو إمام کل مسلم و مولی کل مؤمن بعد وفاتی}}؛ [[بهترین]] خلایق و سرور ایشان پس از من این برادرم است و او [[امام]] هر مسلمانی و مولای هر [[مؤمن]] پس از [[وفات]] من است، آنگاه [[امیرالمومنین]] {{ع}} فرمود: من می‌گویم: {{متن حدیث|خیر الخلق بعدی و سیدهم ابنی هذا و هو إمام کل مؤمن و مولی بعد وفاتی ألا و إنه سیظلم بعدی کما ظلمت بعد رسول الله {{صل}} و خیر الخلق و سیدهم بعد الحسن ابنی أخوه الحسین المظلوم بعد أخیه المقتول فی أرض کربلاء أما إنه و أصحابه من سادة الشهداء یوم القیامة و من بعد الحسین تسعة من صلبه خلفاء الله فی أرضه و حججه علی عباده و أمناؤه علی وحیه و أئمة المسلمین و قادة المؤمنین و سادة المتقین تاسعهم القائم الذی یملأ الله عزوجل به الأرض نورا بعد ظلمتها و عدلا بعد جورها و علما بعد جهلها}}.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۹ بهترین خلایق و سرور ایشان پس از من این فرزندم است و او امام و مولای هر مؤمن پس از وفات من است، بدانید که به او ستم می‌شود همچنان که پس از رسول خدا {{صل}} به من ستم شد، و پس از فرزندم حسن، بهترین خلایق و سرور ایشان برادرش حسین مظلوم است که در سرزمین کربلا کشته می‌شود، بدانید که او و اصحابش از سروران شهداء در روز قیامت هستند، و پس از حسین نه تن از صلب او خلفای خدا در زمین و حجت‌های او بر بندگانش و امناء او بر وحیش می‌باشند که امامت مسلمین و رهبری مؤمنین و سروری متقین با ایشان است و نهمین آنان قائم است که خدای تعالی به واسطه او زمین را نورانی می‌کند از آن پس که از ظلمت آکنده باشد و از عدل و علم پر می‌کند بعد از آنکه از ستم و جهل پر شده بود.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} از پدرانش از [[امام حسین]] [[نقل]] [[روایت]] می کند از علی {{ع}} در معنی این کلام رسول خدا {{صل}} که «من دو شیء نفیس در میان شما نهادم کتاب خدا و عترتم» پرسیدند عترت چه کسانی هستند؟ فرمود: من و حسن و حسین و ائمه نه‌گانه که از فرزندان حسین هستند و نهمین آنها مهدی و قائم آنهاست از کتاب خدا جدا نشوند و کتاب خدا نیز از آنها جدا نشود تا آنکه بر رسول خدا {{صل}} در حوض کوثر درآیند<ref>{{متن حدیث|سئل أمیرالمؤمنین {{ع}} عن معنی قول رسول الله {{صل}} إنی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی من العتزة فقال: أنا و الحسن و الحسین و الأئمة التسعة من ولد الحسین تاسعهم مهدیهم و قائمهم لا یفارقون کتاب الله و لا یفارقهم حتی یردوا علی رسول الله {{صل}} حوضه}}؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۲۴۰.</ref>.<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام حسین (مقاله)|امامت امام حسین]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۴۳۳؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲ ص ۲۷-۲۹.</ref>
# از دیگر [[دلایل امامت]] [[امام حسین]] {{ع}} [[وصیت]] برادرش [[امام حسن]] {{ع}} به اوست. در روایتی آمده است [[امام حسن]] {{ع}} قبل از [[شهادت]]، [[امام حسین]] {{ع}} را [[وصی]] خویش گردانید و [[اسرار]] [[امامت]] را به او گفت و ودایع [[خلافت]] را به ایشان سپرد<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۱۳۸؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۲۴؛ بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام، ص۱۹، فاضل مقداد، شرح باب حادی عشر، ص۵۰.</ref>.
# از دیگر [[دلایل امامت]] [[امام حسین]] {{ع}} [[وصیت]] برادرش [[امام حسن]] {{ع}} به اوست. در روایتی آمده است [[امام حسن]] {{ع}} قبل از [[شهادت]]، [[امام حسین]] {{ع}} را [[وصی]] خویش گردانید و [[اسرار]] [[امامت]] را به او گفت و ودایع [[خلافت]] را به ایشان سپرد<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۴، ص۱۳۸؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۲۴؛ بحرانی، ابن میثم، قواعد المرام، ص۱۹، فاضل مقداد، شرح باب حادی عشر، ص۵۰.</ref>.
# [[اجماع]] از دلایلی است که از سوی برخی از [[متکلمان]] مانند فیاض لاهیجی بر [[امامت]] [[امام حسین]] {{ع}} مطرح شده است<ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ص۵۲۵.</ref>.
# [[اجماع]] از دلایلی است که از سوی برخی از [[متکلمان]] مانند فیاض لاهیجی بر [[امامت]] [[امام حسین]] {{ع}} مطرح شده است<ref>فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ص۵۲۵.</ref>.
۱۱۷٬۶۱۰

ویرایش