ادله موافقین سهوالنبی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== پاسخ جامع اجمالی == | == پاسخ جامع اجمالی == | ||
قائلین به [[سهو النبی]] برای [[اعتقاد]] خود [[ادله]] و قرائنی را مطرح میکنند که مهمترین آنها از این قرار است: | قائلین به [[سهو النبی]] برای [[اعتقاد]] خود [[ادله]] و قرائنی را مطرح میکنند که مهمترین آنها از این قرار است: | ||
# وجود [[آیات | # وجود [[آیات]] متعدد<ref>آیات ۶۸ [[سوره انعام]]، ۲۴ و ۶۱ [[سوره کهف]]، ۱۱۵ [[سوره طه]] و تعداد دیگری از [[آیات قرآن]]</ref> و در حدود [[دوازده]] [[روایت]] در [[منابع شیعه]] <ref>کلینی، فروع کافی، ج۳، ص249، 355، 356 و ۳۵۷؛ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۳۳؛ طوسی، استبصار، ج۱، ص۳۷۰، دارالکتب اسلامیه، نجف؛ طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۴۶؛ طوسی، التهذیب، ج۱، ص352 و ۳۵۵؛ طوسی، الاستبصار، ج۱، ص 355، ۳۷۰ و ۳۷۷.</ref> پیرامون سهوالنبی و تعدادی روایت در منابع اهل سنت<ref>روک: بخاری، الجامع المختصر الصجیج، ج۷، ص۸۵؛ همان، ج ۸، ص۱۳۳؛ نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح، ج۲، ص۸۶؛ نسائی، سنن، ج۳، ص۲۰؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۵۱.</ref>. از جمله ادله قائلان به جواز صدور سهو از نبی است.<ref>[[محمد ناصر فهیمی|فهیمی، محمد ناصر]]، [[اشتراکات و افتراقات عصمت پیامبران و اهل بیت از منظر شیخ صدوق و شیخ مفید (مقاله)|اشتراکات و افتراقات عصمت پیامبران و اهل بیت از منظر شیخ صدوق و شیخ مفید]]، ص ۹۳-۱۱۹.</ref>. به عنوان نمونه از میان احادیث شیعه میتوان به این حدیث اشاره نمود : [[کلینی]] در [[کتاب کافی]] در روایتی که دارای سندی معتبر است، آورده است: [[سماعه بن مهران]] میگوید: از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدم که فرمود: [[رسول خدا]]{{صل}} [[سهو]] نمود و [[نماز ظهر]] را در رکعت دوم [[سلام]] داد. شخصی به نام [[ذوالشمالین]] پرسید: آیا درباره [[نماز]] چیزی نازل شده است؟ فرمود: چطور؟ گفت: شما دو رکعت خواندید [[پیامبر]] از [[مردم]] پرسید: آیا شما هم مثل ذوالشمالین میگویید؟ عرض کردند: بلی. سپس پیامبر برخاست و دو رکعت دیگر خواند و نماز را تمام کرد و دو [[سجده]] سهو به جا آورد.... <ref>کلینی، کافی، ج ۳، ح۱، ص۳۴۷.</ref>. [[شیخ صدوق]] نیز همین [[روایت]] را به سند دیگری از سماعه نقل کرده است. همچنین از میان احادیث اهل سنت نیز می توان به این حدیث اشاره نمود: [[بخاری]] (۱۹۴-۲۵۶ق) در صحیح البخاری آورده است: [[ابن سیرین]] از [[ابوهریره]] نقل میکند که [[رسول خدا]] یکی از دو [[نماز ظهر]] یا عصر را با ما خواند و رد رکعت دوم، [[نماز]] را [[سلام]] داد و از جای خود بلند شد و مانند [[آدم]] [[خشمناک]]، به چوبیکه در وسط [[مسجد]] انداخته شده بود، تکیه داد و دست راست خود را روی دست چپ گذاشت و انگشتانش را مشبک نمود و گونه راستش را به پشت دست چپش نهاد و [[نمازگزاران]] با [[عجله]] از در مسجد بیرون میرفتند و میگفتند آیا نماز کوتاه شده است؟ <ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۱۲۳.</ref>.<ref>ر.ک: محمدابراهیمی راد، مقاله: تحلیل و بررسی روایات سهو النبی، نشریه علوم حدیث شماره 52.</ref>. | ||
# راویان این مطلب از اجلا و ثقات روات و از [[اصحاب اجماع]] میباشند. | # راویان این مطلب از اجلا و ثقات روات و از [[اصحاب اجماع]] میباشند. | ||
# [[علما]] و محدثینی مثل [[شیخ طوسی]] و [[کلینی]] این روایات را در کتب خود نقل کردهاند.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۷۱.</ref>. به عنوان نمونه: [[شیخ صدوق]] و استادش [[ابن ولید]]، از علمای بزرگ [[شیعه]] از جمله قائلان به سهو النبی{{صل}} در این باب به شمار میآیند. <ref>ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحار، ج۱۷، ص۱۰۸.</ref>. شیخ صدوق میگوید: شیعه درست و حسابی، [[سهو پیامبر]]{{صل}} در کارهای عادی را [[انکار]] نمیکند بلکه [[اهل]] [[غلوّ]] و [[تفویض]] که دو گروه [[منحرف]] به شمار میروند منکر سهو النبی{{صل}} هستند و سپس از استادش ابن ولید نقل میکند که اوّلین مرتبه غلوّ، انکار سهو النبی است. <ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۵۷.</ref>. [[طبرسی]] نیز میگوید: [[علمای شیعه]] سهو و [[نسیان]] را در [[تبلیغ احکام الهی]]، بر [[پیامبران]] جایز نمیدانند ولی در غیر آن جایز میدانند به شرط این که سهو به حدّی نرسد که موجب تنفّر و سلب [[اعتماد]] [[مردم]] باشد. <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۳۱۷، بیروت.</ref>. علاّمه تُستری هم در رساله «سهو النبیّ {{صل}}» آورده است: «سهو پیامبر{{صل}} در امور عادی از چیزهایی است که [[عقل]] آن را منع نمیکند بلکه [[دلیل نقلی]] نیز بر جواز آن دلالت میکند پس لازم است که آن را بپذیریم». <ref>تستری، قاموس الرجال، ج۱۱، رسالة فی سهو النبی.</ref>. قابل ذکر است که طرفداران جواز سهو، منحصر به افراد مذکور نیستند و ما جهت رعایت اختصار از ذکر اقوال بیشتر خودداری کردیم. <ref>ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج۱۷، ص۱۲۲. حمید محمدی راد، مقاله: سهو النبی، نشریه کلام اسلامی، شماره ۲۴.</ref>. | # [[علما]] و محدثینی مثل [[شیخ طوسی]] و [[کلینی]] این روایات را در کتب خود نقل کردهاند.<ref>[[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص ۲۷۱.</ref>. به عنوان نمونه: [[شیخ صدوق]] و استادش [[ابن ولید]]، از علمای بزرگ [[شیعه]] از جمله قائلان به سهو النبی{{صل}} در این باب به شمار میآیند. <ref>ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحار، ج۱۷، ص۱۰۸.</ref>. شیخ صدوق میگوید: شیعه درست و حسابی، [[سهو پیامبر]]{{صل}} در کارهای عادی را [[انکار]] نمیکند بلکه [[اهل]] [[غلوّ]] و [[تفویض]] که دو گروه [[منحرف]] به شمار میروند منکر سهو النبی{{صل}} هستند و سپس از استادش ابن ولید نقل میکند که اوّلین مرتبه غلوّ، انکار سهو النبی است. <ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۵۷.</ref>. [[طبرسی]] نیز میگوید: [[علمای شیعه]] سهو و [[نسیان]] را در [[تبلیغ احکام الهی]]، بر [[پیامبران]] جایز نمیدانند ولی در غیر آن جایز میدانند به شرط این که سهو به حدّی نرسد که موجب تنفّر و سلب [[اعتماد]] [[مردم]] باشد. <ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۳۱۷، بیروت.</ref>. علاّمه تُستری هم در رساله «سهو النبیّ {{صل}}» آورده است: «سهو پیامبر{{صل}} در امور عادی از چیزهایی است که [[عقل]] آن را منع نمیکند بلکه [[دلیل نقلی]] نیز بر جواز آن دلالت میکند پس لازم است که آن را بپذیریم». <ref>تستری، قاموس الرجال، ج۱۱، رسالة فی سهو النبی.</ref>. قابل ذکر است که طرفداران جواز سهو، منحصر به افراد مذکور نیستند و ما جهت رعایت اختصار از ذکر اقوال بیشتر خودداری کردیم. <ref>ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج۱۷، ص۱۲۲. حمید محمدی راد، مقاله: سهو النبی، نشریه کلام اسلامی، شماره ۲۴.</ref>. |
نسخهٔ ۱۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۲
ادله موافقین سهوالنبی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت |
مدخل بالاتر | عصمت پیامبر خاتم |
مدخل اصلی | عصمت از سهو - سهوالنبی |
مدخل وابسته | پیامبر خاتم |
تعداد پاسخ | ۴ پاسخ |
ادله موافقین سهوالنبی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث عصمت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.
پاسخ جامع اجمالی
قائلین به سهو النبی برای اعتقاد خود ادله و قرائنی را مطرح میکنند که مهمترین آنها از این قرار است:
- وجود آیات متعدد[۱] و در حدود دوازده روایت در منابع شیعه [۲] پیرامون سهوالنبی و تعدادی روایت در منابع اهل سنت[۳]. از جمله ادله قائلان به جواز صدور سهو از نبی است.[۴]. به عنوان نمونه از میان احادیث شیعه میتوان به این حدیث اشاره نمود : کلینی در کتاب کافی در روایتی که دارای سندی معتبر است، آورده است: سماعه بن مهران میگوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: رسول خدا(ص) سهو نمود و نماز ظهر را در رکعت دوم سلام داد. شخصی به نام ذوالشمالین پرسید: آیا درباره نماز چیزی نازل شده است؟ فرمود: چطور؟ گفت: شما دو رکعت خواندید پیامبر از مردم پرسید: آیا شما هم مثل ذوالشمالین میگویید؟ عرض کردند: بلی. سپس پیامبر برخاست و دو رکعت دیگر خواند و نماز را تمام کرد و دو سجده سهو به جا آورد.... [۵]. شیخ صدوق نیز همین روایت را به سند دیگری از سماعه نقل کرده است. همچنین از میان احادیث اهل سنت نیز می توان به این حدیث اشاره نمود: بخاری (۱۹۴-۲۵۶ق) در صحیح البخاری آورده است: ابن سیرین از ابوهریره نقل میکند که رسول خدا یکی از دو نماز ظهر یا عصر را با ما خواند و رد رکعت دوم، نماز را سلام داد و از جای خود بلند شد و مانند آدم خشمناک، به چوبیکه در وسط مسجد انداخته شده بود، تکیه داد و دست راست خود را روی دست چپ گذاشت و انگشتانش را مشبک نمود و گونه راستش را به پشت دست چپش نهاد و نمازگزاران با عجله از در مسجد بیرون میرفتند و میگفتند آیا نماز کوتاه شده است؟ [۶].[۷].
- راویان این مطلب از اجلا و ثقات روات و از اصحاب اجماع میباشند.
- علما و محدثینی مثل شیخ طوسی و کلینی این روایات را در کتب خود نقل کردهاند.[۸]. به عنوان نمونه: شیخ صدوق و استادش ابن ولید، از علمای بزرگ شیعه از جمله قائلان به سهو النبی(ص) در این باب به شمار میآیند. [۹]. شیخ صدوق میگوید: شیعه درست و حسابی، سهو پیامبر(ص) در کارهای عادی را انکار نمیکند بلکه اهل غلوّ و تفویض که دو گروه منحرف به شمار میروند منکر سهو النبی(ص) هستند و سپس از استادش ابن ولید نقل میکند که اوّلین مرتبه غلوّ، انکار سهو النبی است. [۱۰]. طبرسی نیز میگوید: علمای شیعه سهو و نسیان را در تبلیغ احکام الهی، بر پیامبران جایز نمیدانند ولی در غیر آن جایز میدانند به شرط این که سهو به حدّی نرسد که موجب تنفّر و سلب اعتماد مردم باشد. [۱۱]. علاّمه تُستری هم در رساله «سهو النبیّ (ص)» آورده است: «سهو پیامبر(ص) در امور عادی از چیزهایی است که عقل آن را منع نمیکند بلکه دلیل نقلی نیز بر جواز آن دلالت میکند پس لازم است که آن را بپذیریم». [۱۲]. قابل ذکر است که طرفداران جواز سهو، منحصر به افراد مذکور نیستند و ما جهت رعایت اختصار از ذکر اقوال بیشتر خودداری کردیم. [۱۳].
- فقها براساس مضمون این روایات فتوا صادر کردهاند.
- اگر این روایات متواتر قبول نشود، خیلی از روایت را میتوان انکار کرد؛ آن وقت اساس شریعت به هم میریزد.
- علمای متقدّم سهوالنبی را قبول داشتند و این شیخ مفید بود که بعدها آن را انکار کرد.
- سهو ذاتا نقص محسوب نمیشود، بلکه مثل کذب است که در برخی مواقع مصلحت دارد و حکیمانه است.[۱۴].
با این وجود از منظر موافقین سهو النبی، مانع عقلی از اعتقاد به سهوالنبی وجود ندارد و دلیل نقلی بر سهو هم که داریم (مقتضی موجود و مانع مفقود)، پس اعتقاد به سهوالنبی ایراد ندارد»[۱۵].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین مصطفی سلیمانیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین سلیمانیان در کتاب «مقامات امامان» در اینباره گفتهاند:
«قائلین به سهو النبی برای اعتقاد خود ادله و قرائنی را مطرح میکنند که مهمترین آنها از این قرار است:
|
2. حجت الاسلام و المسلمین حمید محمدی راد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمدی راد در مقاله «سهو النبی» در اینباره گفتهاند:
قائلان به سهو النبی(ص) و ادله آنها:
شیخ صدوق میگوید: شیعه درست و حسابی، سهو پیامبر(ص) در کارهای عادی را انکار نمیکند بلکه اهل غلوّ و تفویض که دو گروه منحرف به شمار میروند منکر سهو النبی(ص) هستند و سپس از استادش ابن ولید نقل میکند که اوّلین مرتبه غلوّ، انکار سهو النبی است. [۲۰].
|
3. حجت الاسلام و المسلمین محمد ابراهیمی راد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد ابراهیمی راد در مقاله «تحلیل و بررسی روایات سهو النبی در اینباره گفتهاند:
احادیث اهل سنت: روایات فراوانی در این زمینه در منابع اهل سنت وجود دارد، که تعدادی از آنها را نقل میکنیم. [۴۱].
تحلیل و بررسی این دسته روایات
|
4. آقای محمد ناصر فهیمی؛ |
---|
آقای فهیمی در مقاله «اشتراکات و افتراقات عصمت پیامبران و اهل بیت از منظر شیخ صدوق و شیخ مفید» در اینباره گفتهاند:
«قائلان به سهوالنبی(ص) به آیه ۶۸ سوره انعام و آیه ۲۴ و ۶۱ سوره کهف و آیه ۱۱۵ سوره طه و تعداد دیگری از آیات قرآن استدلال نموده و در حدود دوازده روایت در منابع شیعه راجع به سهوالنبی ذکر نمودهاند که از قرار ذیل میباشند.
|
منبعشناسی جامع عصمت
پانویس
- ↑ آیات ۶۸ سوره انعام، ۲۴ و ۶۱ سوره کهف، ۱۱۵ سوره طه و تعداد دیگری از آیات قرآن
- ↑ کلینی، فروع کافی، ج۳، ص249، 355، 356 و ۳۵۷؛ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۳۳؛ طوسی، استبصار، ج۱، ص۳۷۰، دارالکتب اسلامیه، نجف؛ طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۴۶؛ طوسی، التهذیب، ج۱، ص352 و ۳۵۵؛ طوسی، الاستبصار، ج۱، ص 355، ۳۷۰ و ۳۷۷.
- ↑ روک: بخاری، الجامع المختصر الصجیج، ج۷، ص۸۵؛ همان، ج ۸، ص۱۳۳؛ نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح، ج۲، ص۸۶؛ نسائی، سنن، ج۳، ص۲۰؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۵۱.
- ↑ فهیمی، محمد ناصر، اشتراکات و افتراقات عصمت پیامبران و اهل بیت از منظر شیخ صدوق و شیخ مفید، ص ۹۳-۱۱۹.
- ↑ کلینی، کافی، ج ۳، ح۱، ص۳۴۷.
- ↑ صحیح البخاری، ج۱، ص۱۲۳.
- ↑ ر.ک: محمدابراهیمی راد، مقاله: تحلیل و بررسی روایات سهو النبی، نشریه علوم حدیث شماره 52.
- ↑ سلیمانیان، مصطفی، مقامات امامان، ص ۲۷۱.
- ↑ ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحار، ج۱۷، ص۱۰۸.
- ↑ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۵۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۳۱۷، بیروت.
- ↑ تستری، قاموس الرجال، ج۱۱، رسالة فی سهو النبی.
- ↑ ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج۱۷، ص۱۲۲. حمید محمدی راد، مقاله: سهو النبی، نشریه کلام اسلامی، شماره ۲۴.
- ↑ سلیمانیان، مصطفی، مقامات امامان، ص ۲۷۱.
- ↑ سلیمانیان، مصطفی، مقامات امامان، ص ۲۷۱.
- ↑ برای نمونه: ﴿وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ﴾. «و ما از پیش به آدم سفارش کردیم اما او از یاد برد و در وی عزمی نیافتیم» سوره طه، آیه ۱۱۵ و ﴿اذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ﴾.«مگر اینکه (بگویی اگر) خداوند بخواهد و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن» سوره کهف، آیه ۲۴ و ﴿فَلَمَّا بَلَغَا مَجْمَعَ بَيْنِهِمَا نَسِيَا حُوتَهُمَا فَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ سَرَبًا﴾.«و چون به جایگاه به هم پیوستن آن دو (دریا) رسیدند ماهی خود را فراموش کردند و (ماهی) راه خود را در دریا سرازیر در پیش گرفت (و رفت)» سوره کهف، آیه ۶۱ و ﴿قَالَ لَا تُؤَاخِذْنِي بِمَا نَسِيتُ﴾ «(موسی) گفت: مرا برای آنچه از یاد بردم بازخواست مکن و کار مرا بر من سخت مگیر!» سوره کهف، آیه ۷۳ و ﴿وَإِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ﴾. «و اگر شیطان تو را به فراموشی افکند پس از یادآوری با گروه ستمگران منشین» سوره انعام، آیه ۶۸ و ﴿سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى * إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَى﴾«زودا که تو را خواندن (قرآن) آموزیم و دیگر از یاد نمیبری * مگر آنچه را خدا خواهد» سوره اعلی، آیه ۶-۷.
- ↑ سلیمانیان، مصطفی، مقامات امامان، ص ۲۷۱.
- ↑ قرطبی، تفسیر الجامع، ج۲۰، ص۲۱۲.
- ↑ ر.ک: مجلسی، محمدباقر، بحار، ج۱۷، ص۱۰۸.
- ↑ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۵۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۳۱۷، بیروت.
- ↑ تستری، قاموس الرجال، ج۱۱، رسالة فی سهو النبی.
- ↑ ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج۱۷، ص۱۲۲. حمید محمدی راد، مقاله: سهو النبی، نشریه کلام اسلامی، شماره ۲۴.
- ↑ کلینی، کافی، ج ۳، ح۱، ص۳۴۷.
- ↑ کلینی، کافی، ج۳، ح۶، ص۳۴۵.
- ↑ همان، ج۳، ح۲، ص۳۵۵.
- ↑ معجم رجال الشیعه، ج۱۹، ص۳۷۹.
- ↑ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ح۱۴۳۴، ص۳۴۵.
- ↑ همان، ج۲، ح۱۴۳۵، ص۳۴۶.
- ↑ همان، ج۱، ص۲۳۶.
- ↑ مستند العروه، کتاب الصلاه، ج۶، ص۳۸۲.
- ↑ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۳۵۲، ح۱۴۶۱.
- ↑ معجم رجال الشیعه، ج۱۹، ص۳۱۱.
- ↑ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۱۸۰، ح۷۲۴.
- ↑ همان، ج۲، ص۳۵۵.
- ↑ مستند العروة، کتاب الصلوه، ج۴، ص۴۳۷.
- ↑ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۲، ص۱۸۰، ح۷۲۵.
- ↑ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۲۱۹.
- ↑ معجم رجال الشیعه، ج۴، ص۲۸۵؛ رجال ابن داوود، ص۲۳۴.
- ↑ مستند العروة، کتاب الصلوه، ج۱، ص۱۳۶.
- ↑ ر.ک: صحیح بخاری باب ثالث از ابواب ماجاء فی السهو فی الصلوه و صحیح مسلم «فی ابواب السهو» و سنن النسائی «باب من سلم من الرکعتین ناسیا و تکلم» و مسند احمد، ج۲ و....
- ↑ صحیح البخاری، ج۱، ص۱۲۳.
- ↑ همان، ج۷، ص۸۵.
- ↑ همان، ج ۸، ص۱۳۳.
- ↑ همان، ج۸، ص۱۳۳.
- ↑ صحیح مسلم، ج۲، ص۸۶.
- ↑ سنن نسائی، ج۳، ص۲۰.
- ↑ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۲، ص۱۵۱.
- ↑ همان.
- ↑ نفی السهو عن النبی، ص۳۰.
- ↑ ر.ک: محمدابراهیمی راد، مقاله: تحلیل و بررسی روایات سهو النبی، نشریه علوم حدیث شماره 52.
- ↑ کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۳۵۵، دارالکتاب اسلامی ،تهران.
- ↑ کلینی، فروع کافی ج۳، ص۳۵۶.
- ↑ کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۲۴۹.
- ↑ کلینی، فروع کافی، ج۳، ص۳۵۷.
- ↑ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۳۳.
- ↑ طوسی، استبصار، ج۱، ص۳۷۰، دارالکتب اسلامیه، نجف.
- ↑ طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۴۶.
- ↑ طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۴۶.
- ↑ طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۵۲.
- ↑ طوسی، التهذیب، ج۱، ص۳۵۵.
- ↑ طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۳۷۰.
- ↑ طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۳۷۷.
- ↑ فهیمی، محمد ناصر، اشتراکات و افتراقات عصمت پیامبران و اهل بیت از منظر شیخ صدوق و شیخ مفید، ص ۹۳-۱۱۹.