انصار: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*انصار، [[لقب]] [[مسلمانان]] [[مدینه]] است که پیش از [[هجرت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[مدینه]]، با ایشان [[پیمان]] بستند و پس از [[هجرت]] به [[یاری]] و [[حمایت]] از [[پیامبر]] برخاستند. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] دو بار از آنان یاد می‌کند<ref>{{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ }}؛ سوره توبه، آیه ۱۰۰ و {{متن قرآن| لَقَد تَّابَ اللَّه عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ }}؛ آیه ۱۱۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 150.</ref>.
*انصار، [[لقب]] [[مسلمانان]] [[مدینه]] است که پیش از [[هجرت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به [[مدینه]]، با ایشان [[پیمان]] بستند و پس از [[هجرت]] به [[یاری]] و [[حمایت]] از [[پیامبر]] برخاستند. [[خداوند متعال]] در [[قرآن کریم]] دو بار از آنان یاد می‌کند<ref>{{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ }}؛ سوره توبه، آیه ۱۰۰ و {{متن قرآن| لَقَد تَّابَ اللَّه عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ }}؛ آیه ۱۱۷</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰.</ref>.
*[[امام علی]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] در پنج مورد از آنان سخن به‌میان آورده است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} هنگامی که آهنگ مهاجرت به یثرب کرد و زمینه را برای پذیرش و [[تبلیغ]] [[دین اسلام]] در آن سامان مناسب دید، با استقبال گرم و [[حمایت]] [[مردم]] یثرب رو‌به‌رو شد. از این پس یثرب، [[مدینه]] النبی نام گرفت و [[مسلمانان]] به دو گروه [[مهاجرین]] (کسانی که از [[مکه]] به [[مدینه]] مهاجرت کرده بودند) و انصار (که پذیرای [[پیامبر]] و مهاجرین شده بودند) تقسیم شدند. [[پیامبر اکرم]] وجود خود را در میان انصار امری ارجمند و پربها و دلیلی بر [[جایگاه]] [[برتر]] آن‌ها برمی‌شمرد و بارها خشنودی خود را از آنان ابراز داشت. از این‌رو [[بنی‌هاشم]] و انصار را در یک گروه هم‌پیمان قرار داد، که این دلیلی بر [[جایگاه]] انصار نزد [[پیامبر]] است. [[امام علی]] {{ع}} نیز در [[نهج البلاغه]] انصار را می‌ستاید: به [[خدا]] [[سوگند]]، ایشان [[اسلام]] را با توانگری، دست‌های [[بخشنده]] و زبان‌های گویا و بُرنده خود پرورش دادند، همان‌گونه که کرّه اسب تازه از شیر گرفته را پرورند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۵۷: {{متن حدیث|"وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ-  هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ-  مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 150.</ref>.
*[[امام علی]] {{ع}} در [[نهج البلاغه]] در پنج مورد از آنان سخن به‌میان آورده است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} هنگامی که آهنگ مهاجرت به یثرب کرد و زمینه را برای پذیرش و [[تبلیغ]] [[دین اسلام]] در آن سامان مناسب دید، با استقبال گرم و [[حمایت]] [[مردم]] یثرب رو‌به‌رو شد. از این پس یثرب، [[مدینه]] النبی نام گرفت و [[مسلمانان]] به دو گروه [[مهاجرین]] (کسانی که از [[مکه]] به [[مدینه]] مهاجرت کرده بودند) و انصار (که پذیرای [[پیامبر]] و مهاجرین شده بودند) تقسیم شدند. [[پیامبر اکرم]] وجود خود را در میان انصار امری ارجمند و پربها و دلیلی بر [[جایگاه]] [[برتر]] آن‌ها برمی‌شمرد و بارها خشنودی خود را از آنان ابراز داشت. از این‌رو [[بنی‌هاشم]] و انصار را در یک گروه هم‌پیمان قرار داد، که این دلیلی بر [[جایگاه]] انصار نزد [[پیامبر]] است. [[امام علی]] {{ع}} نیز در [[نهج البلاغه]] انصار را می‌ستاید: به [[خدا]] [[سوگند]]، ایشان [[اسلام]] را با توانگری، دست‌های [[بخشنده]] و زبان‌های گویا و بُرنده خود پرورش دادند، همان‌گونه که کرّه اسب تازه از شیر گرفته را پرورند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۵۷: {{متن حدیث|"وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ-  هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ-  مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰.</ref>.
*پس از ارتحال [[پیامبر اکرم]]، [[مهاجرین]] و انصار به صورت دو تشکل [[سیاسی]] و [[فکری]] در [[ماجرای سقیفه]] نقش‌آفرین شدند. آن‌ها پس از کش‌وقوس‌های فراوان با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کردند. [[امام علی]] {{ع}} وقتی این خبر را شنید، گلایه‌مند فرمود: انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی [[خلافت]] نشیند. [[حضرت]] فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که [[پیامبر اکرم]] نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آن‌هاست. فرمود: اگر [[امامت]] و [[رهبری]] [[حقّ]] آنان بود، سفارش به دیگران درباره آن‌ها معنا نداشت<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶۶: {{متن حدیث|"و من كلام له (علیه السلام): قالوا لما انتهت إلى أميرالمؤمنين (علیه السلام) أنباء السقيفة بعد وفاة رسول الله (صلی الله علیه وآله)، قال (علیه السلام) ما قالت الأنصار؟ قالوا قالت: منّا أمير و منكم أمير. قال (علیه السلام): فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ؟ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنَ الْحُجَّةِ عَلَيْهِمْ؟ فَقَالَ (علیه السلام) لَوْ كَانَت الْإِمَامَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِمْ"}}</ref>. [[امام]] {{ع}} در عین‌حال که [[جایگاه]] خاص انصار را مورد نظر قرار می‌دهد، اما با استناد به سخن [[پیامبر اکرم]]، عدم [[شایستگی]] آن‌ها را در امر [[خلافت]] گوشزد می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 150- 151.</ref>.
*پس از ارتحال [[پیامبر اکرم]]، [[مهاجرین]] و انصار به صورت دو تشکل [[سیاسی]] و [[فکری]] در [[ماجرای سقیفه]] نقش‌آفرین شدند. آن‌ها پس از کش‌وقوس‌های فراوان با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کردند. [[امام علی]] {{ع}} وقتی این خبر را شنید، گلایه‌مند فرمود: انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی [[خلافت]] نشیند. [[حضرت]] فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که [[پیامبر اکرم]] نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آن‌هاست. فرمود: اگر [[امامت]] و [[رهبری]] [[حقّ]] آنان بود، سفارش به دیگران درباره آن‌ها معنا نداشت<ref> {{متن حدیث| لَمَّا رَفَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدَهُ مِنْ غُسْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أَنْبَاءُ السَّقِيفَةِ فَقَالَ مَا قَالَتِ الْأَنْصَارُ قَالُوا قَالَتْ مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ قَالَ ع فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنْ حَجَّةً عَلَيْهِمْ فَقَالَ ع لَوْ كَانَتِ الْإِمَارَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِم‏}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۶۶.</ref>. [[امام]] {{ع}} در عین‌حال که [[جایگاه]] خاص انصار را مورد نظر قرار می‌دهد، اما با استناد به سخن [[پیامبر اکرم]]، عدم [[شایستگی]] آن‌ها را در امر [[خلافت]] گوشزد می‌کند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰- ۱۵۱.</ref>.
*انصار در دوران [[حکومت امام]] [[علی]] {{ع}} از حامیان ایشان بودند و در حوادث [[سیاسی]] و نظامی آن دوران نقش داشتند. [[امام]] {{ع}} در [[احتجاج]] با [[معاویه]]، آن‌گاه که از نحوه [[بیعت]] و [[مشروعیت]] [[خلافت]] خویش [[دفاع]] می‌کند، [[رأی]] [[مهاجرین]] و انصار را [[حجت]] و مایه [[اقبال]] عمومی [[حکومت]] خویش برمی‌شمارد و می‌فرماید: [[شورا]] از آنِ [[مهاجران]] و انصار است. اگر آنان بر مردی هم‌رأی شدند و او را [[امام]] خواندند، کارشان برای خشنودی [[خدا]] بوده است<ref>نهج البلاغه، نامه ۶: {{متن حدیث|"إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا"}}</ref>. و آن‌گاه که می‌خواهد نداشتن پیشینه نیکویی [[معاویه]] و [[خاندان]] او را برشمرد، می‌فرماید: شما، نه از [[مهاجران]] بودید و نه از انصار و نه از آنان‌که در [[مدینه]] جای داشتند و بر [[ایمان]] استوار بودند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸: {{متن حدیث|"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 151.</ref>.
*انصار در دوران [[حکومت امام]] [[علی]] {{ع}} از حامیان ایشان بودند و در حوادث [[سیاسی]] و نظامی آن دوران نقش داشتند. [[امام]] {{ع}} در [[احتجاج]] با [[معاویه]]، آن‌گاه که از نحوه [[بیعت]] و [[مشروعیت]] [[خلافت]] خویش [[دفاع]] می‌کند، [[رأی]] [[مهاجرین]] و انصار را [[حجت]] و مایه [[اقبال]] عمومی [[حکومت]] خویش برمی‌شمارد و می‌فرماید: [[شورا]] از آنِ [[مهاجران]] و انصار است. اگر آنان بر مردی هم‌رأی شدند و او را [[امام]] خواندند، کارشان برای خشنودی [[خدا]] بوده است<ref>{{متن حدیث|"إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا"}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶.</ref>. و آن‌گاه که می‌خواهد نداشتن پیشینه نیکویی [[معاویه]] و [[خاندان]] او را برشمرد، می‌فرماید: شما، نه از [[مهاجران]] بودید و نه از انصار و نه از آنان‌که در [[مدینه]] جای داشتند و بر [[ایمان]] استوار بودند<ref>{{متن حدیث|"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۱.</ref>.
 
==[[پیامبر]] و انصار در فرهنگ‌نامه [[پیامبر]] در [[قرآن کریم]]==
==[[پیامبر]] و انصار در فرهنگ‌نامه [[پیامبر]] در [[قرآن کریم]]==
*انصار [[پیامبر]]، به [[یاران]] و [[صحابه]] و [[نزدیکان]] [[پیامبر]] اطلاق می‌شود و در مفهوم واژگانی آن مطلق و شامل همه کسانی است که به [[پیامبر]] [[کمک]] کرده می‌شود، اما در جایی که در کنار [[مهاجران]] بکار گرفته می‌شود، منظور آنانی هستند که از اهل [[مدینه]] بوده‌اند.
*انصار [[پیامبر]]، به [[یاران]] و [[صحابه]] و [[نزدیکان]] [[پیامبر]] اطلاق می‌شود و در مفهوم واژگانی آن مطلق و شامل همه کسانی است که به [[پیامبر]] [[کمک]] کرده می‌شود، اما در جایی که در کنار [[مهاجران]] بکار گرفته می‌شود، منظور آنانی هستند که از اهل [[مدینه]] بوده‌اند.

نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۰

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل انصار (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

پیامبر و انصار در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم

  1. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ[۱۰].
  2. ﴿ِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ[۱۱].
  3. ﴿وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ[۱۲]
  • با آنکه حواریان از اولین ایمان آورندگان به مسیح بودند، گویی با توجه عامه در اواخر عمر رسالت وی، پس از احساس انحرافاتی در میان بنی اسرائیل، از آنان می‌خواهد که میثاق خود را اعلام کنند، آنان هم، پیمان الهی خود را تجدید کردند: ﴿فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ[۱۳]. این کلمه بعدها نهادینه و علم برای گروهی در برابر مهاجران شده و تنها در حق گروهی از صحابه غیر مهاجر تعبیر گردید که به پیامبر اسلام آورده و او را در شهر خود جای داده و از صحابه خواسته می‌شود که مانند آن دسته از حواریونی باشند که به ندای مسیح پاسخ دادند و انصار الله شدند.
  1. ﴿لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِيمٌ[۱۴]
  2. ﴿مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ * لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ * وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۵]
  • نکته: در این دو آیه این موضوعات مطرح گردیده است.
  1. توبه برخی از مهاجران و انصار پس از لغزش قلبی آنان در غزوه تبوک و پذیرش آن از سوی خداوند: ﴿لَقَدْ تَابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِنْهُمْ[۱۶]
  2. رأفت و رحمت گسترده الهی و پیروی انصار از پیامبر در وضعی دشوار منشاء پذیرش توبه آنان. « ﴿ْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَحِيمٌ[۱۷]
  3. سهیم بودن انصار در فیئ و گذشت آنان از حق خود به نفع مهاجران. ﴿مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ[۱۸] ﴿وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۹][۲۰].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ﴿وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ؛ سوره توبه، آیه ۱۰۰ و ﴿ لَقَد تَّابَ اللَّه عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ؛ آیه ۱۱۷
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰.
  3. نهج البلاغه، حکمت ۴۵۷: «"وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ- هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ- مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ"»
  4. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰.
  5. « لَمَّا رَفَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدَهُ مِنْ غُسْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أَنْبَاءُ السَّقِيفَةِ فَقَالَ مَا قَالَتِ الْأَنْصَارُ قَالُوا قَالَتْ مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ قَالَ ع فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنْ حَجَّةً عَلَيْهِمْ فَقَالَ ع لَوْ كَانَتِ الْإِمَارَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِم‏»؛ نهج البلاغه، خطبه ۶۶.
  6. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰- ۱۵۱.
  7. «"إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا"»؛ نهج البلاغه، نامه ۶.
  8. «"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.
  9. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۱.
  10. «ای مؤمنان! یاوران (دین) خدا باشید چنان که عیسی پسر مریم به حواریان گفت: چه کسانی در راه خداوند یاوران من خواهند بود؟ حواریان گفتند: ما یاوران (دین) خداوندیم و دسته‌ای از بنی اسرائیل ایمان آوردند و دسته‌ای کافر شدند و ما مؤمنان را در برابر دشمنانشان نیرو» سوره صف، آیه ۱۴.
  11. «و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟» سوره آل عمران، آیه ۵۲.
  12. «و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستاده‌ام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهاده‌ایم» سوره مائده، آیه ۱۱۱.
  13. و چون عیسی در آنان (آثار) کفر را دریافت گفت: یاران من به سوی خداوند کیانند؟؛ سوره آل عمران، آیه ۵۲.
  14. «خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند- پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد- بخشایش آورد سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۷.
  15. «آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دار * (بخشی از این غنیمت‌ها) برای مستمندان مهاجری است که از خانه‌ها و دارایی‌های خود، رانده شده‌اند در حالی که بخشش و خشنودی‌یی از خداوند را می‌جویند و خداوند و پیامبرش را یاری می‌کنند؛ آنانند که راستگویند * و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران ، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود» سوره حشر، آیه ۷الی۹.
  16. «خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند- پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد- بخشایش آورد سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۷.
  17. «خداوند بر پیامبر و مهاجران و انصاری که از او هنگام دشواری پیروی کردند- پس از آنکه نزدیک بود دل گروهی از ایشان بگردد- بخشایش آورد سپس توبه آنان را پذیرفت که او نسبت به آنها مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۷.
  18. «آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دار» سوره حشر، آیه ۷.
  19. «و (نیز برای) کسانی است که پیش از (آمدن) مهاجران، در خانه (های مدینه) و (پایگاه) ایمان، جای داشته‌اند؛ کسانی را که به سوی آنان هجرت کرده‌اند، دوست می‌دارند و در دل به آنچه به مهاجران داده‌اند، چشمداشتی ندارند و (آنان را) بر خویش برمی‌گزینند هر چند خود» سوره حشر، آیه ۹.
  20. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۹۶.