طلقاء در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{خرد}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; fo...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'مستحق' به 'مستحق')
خط ۱۰: خط ۱۰:


==واژه‌شناسی لغوی==
==واژه‌شناسی لغوی==
*"[[طلقاء]]" جمع طلیق، در لغت به اسیری اطلاق می‌شود که اسارتش از او برداشته شده و رها شده باشد<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۲۲۷ طلیق-فعیل بمعنی مفعول-و هو الأسیر إذا أطلق سبیله تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۸، ص۳۸۷.</ref>. این واژه در اصطلاح به کسانی همانند [[ابوسفیان]]، [[معاویه]] و عموماً [[اهل مکه]] گفته می‌شود که در [[فتح]] این [[شهر]]، [[مسلمان]] شدند، سپس [[پیامبر]]{{صل}} آنها را [[آزاد]] کرد. اینها عموماً [[مستحق]] مجازات بودند؛ اما [[پیامبر]]{{صل}} آنها را [[آزاد]] کرد و به [[بردگی]] نگرفت<ref>{{عربی|الطلقاء، یعنی الذین خلی عنهم یوم فتح مکه و أطلقهم، فلم یسترقهم}}؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الحفدة و امتاع، ج۸، ص۳۸۷.</ref>.
*"[[طلقاء]]" جمع طلیق، در لغت به اسیری اطلاق می‌شود که اسارتش از او برداشته شده و رها شده باشد<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۲۲۷ طلیق-فعیل بمعنی مفعول-و هو الأسیر إذا أطلق سبیله تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۸، ص۳۸۷.</ref>. این واژه در اصطلاح به کسانی همانند [[ابوسفیان]]، [[معاویه]] و عموماً [[اهل مکه]] گفته می‌شود که در [[فتح]] این [[شهر]]، [[مسلمان]] شدند، سپس [[پیامبر]]{{صل}} آنها را [[آزاد]] کرد. اینها عموماً مستحق مجازات بودند؛ اما [[پیامبر]]{{صل}} آنها را [[آزاد]] کرد و به [[بردگی]] نگرفت<ref>{{عربی|الطلقاء، یعنی الذین خلی عنهم یوم فتح مکه و أطلقهم، فلم یسترقهم}}؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الحفدة و امتاع، ج۸، ص۳۸۷.</ref>.
*[[طبری]] می‌نویسد: "[[خداوند]]، [[پیامبر]] را بر [[جان]] آنها [[تسلط]] داده بود؛ چرا که [[اسیر]] [[جنگ]] و [[غنیمت]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} بودند؛ ولی [[حضرت]]، آزادشان کرد؛ به همین سبب، [[مردم]] [[مکه]] را [[طلقاء]] ([[آزادشدگان]]) می‌گفتند"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۶۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۵۲.</ref>.
*[[طبری]] می‌نویسد: "[[خداوند]]، [[پیامبر]] را بر [[جان]] آنها [[تسلط]] داده بود؛ چرا که [[اسیر]] [[جنگ]] و [[غنیمت]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} بودند؛ ولی [[حضرت]]، آزادشان کرد؛ به همین سبب، [[مردم]] [[مکه]] را [[طلقاء]] ([[آزادشدگان]]) می‌گفتند"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۶۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۵۲.</ref>.
*با [[تشکیل حکومت اسلامی]] در [[مدینه]]، رقابت و درگیری بین [[مسلمانان]] و [[قریش]] ادامه یافت. از مهم‌ترین [[غزوات]] [[رسول خدا]]{{صل}} با [[کفار]] [[قریش]] قبل از [[فتح مکه]]، می‌توان به جنگ‌های [[بدر]]، [[احد]] و [[خندق]] اشاره کرد. سرانجام [[پیامبر]]{{صل}} در [[سال هشتم هجری]]<ref>علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۹۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۸۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲.</ref> [[تصمیم]] گرفت [[مکه]] را [[فتح]] کند.
*با [[تشکیل حکومت اسلامی]] در [[مدینه]]، رقابت و درگیری بین [[مسلمانان]] و [[قریش]] ادامه یافت. از مهم‌ترین [[غزوات]] [[رسول خدا]]{{صل}} با [[کفار]] [[قریش]] قبل از [[فتح مکه]]، می‌توان به جنگ‌های [[بدر]]، [[احد]] و [[خندق]] اشاره کرد. سرانجام [[پیامبر]]{{صل}} در [[سال هشتم هجری]]<ref>علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۹۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۸۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲.</ref> [[تصمیم]] گرفت [[مکه]] را [[فتح]] کند.

نسخهٔ ‏۲۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۱۸

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث طلقاء است. "طلقاء" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل طلقاء (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

واژه‌شناسی لغوی

کسانی که در فتح مکه کشته شدند

طلقاء

طلقاء از منظر علی(ع)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ابن منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۲۲۷ طلیق-فعیل بمعنی مفعول-و هو الأسیر إذا أطلق سبیله تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و امتاع، ج۸، ص۳۸۷.
  2. الطلقاء، یعنی الذین خلی عنهم یوم فتح مکه و أطلقهم، فلم یسترقهم؛ تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الحفدة و امتاع، ج۸، ص۳۸۷.
  3. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۶۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۵۲.
  4. علی بن الحسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۲، ص۲۹۰؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۸۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲.
  5. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۵۹-۶۰.
  6. احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۵۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۳.
  7. مطهر بن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، ج۴، ص۲۳۴-۲۳۵؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۳؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۵۴.
  8. حاجی‌زاده، یدالله، طلقاء، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۴-۳۵.
  9. شیخ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۲۳۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۹.
  10. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۹-۰ ۴۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۳؛ احمد بن یحیی بلاذری، الانساب الاشراف، ج۱، ص۳۷۵؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۵۵-۸۶۰. در ارشاد آمده است: امیرالمؤمنین یکی از این آوازه خوان‌ها را کشت و دیگری پنهان شد تا بعداً به او امان دادند، و در زمان خلافت عمر بن خطاب اسبی در سرزمین ابطح او را لگد زد و کشت. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۳۶.
  11. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۱۰؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۲۵.
  12. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۱۳۶ آمده است: علی او را کشت. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۵۷.
  13. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۳؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۲۵.
  14. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۲؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۴۴.
  15. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۲ و عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۴۴؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۱۷.
  16. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۳؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۱۷؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۵.
  17. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۰۳؛ محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲، ص۸۱۸؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۴۵.
  18. حاجی‌زاده، یدالله، طلقاء، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۵-۳۷.
  19. عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۵۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۶۰-۶۱.
  20. شمس الدین محمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲، ص۵۴۶؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۰، و محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۲ ص۸۳۵.
  21. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۶۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۵۳؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۶۰.
  22. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  23. بروید که شما آزادشدگانید؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۳، ص۶۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۴۱۲؛ ابن سیدالناس، عیون الاثر، ج۲، ص۲۲۶.
  24. حاجی‌زاده، یدالله، طلقاء، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۸-۳۹.
  25. «وَ تَحَرَّوْا لِحَرْبِ عَدُوِّكُمْ، فَانْتَبِهُوا إِنَّمَا تُقَاتِلُونَ الطُّلَقَاءَ وَ أَبْنَاءَ الطُّلَقَاءِ وَ أَهْلَ الْجَفَاءِ، وَ مَنْ أَسْلَمَ كَرْهاً،... وَ لِلْإِسْلَامِ كُلِّهِ حَرْباً، أَعْدَاءَ السُّنَّةِ وَ الْقُرْآنِ، وَ أَهْلَ الْبِدَعِ وَ الْأَحْدَاثِ‌، وَ أَكَلَةَ الرِّشَا، وَ عَبِيدَ الدُّنْيَا»؛ ابن قتیبه، الامامه والسیاسه، ج۱، ص۱۷۸.
  26. ابن قتیبه، الامامه والسیاسه، ج۱، ص۱۱۴.
  27. ابن قتیبه، الامامه والسیاسه، ج۱، ص۱۱۹.
  28. ابن طیفور، بلاغات النساء، ص۲۱؛ سید بن طاووس، اللهوف، ص۱۸۲.
  29. حاجی‌زاده، یدالله، طلقاء، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۳۹-۴۰.