حق اهل بیت: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
|||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
* [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} در اشاره به دو [[حق]] [[طاعت]] و [[ولایت]] فرموده است: "برای ما برعهدۀ [[مردم]] [[حق اطاعت]] و [[ولایت]] است، برای آنان نیز از سوی [[خدا]] [[پاداش]] نیکوست"<ref>{{متن حدیث|لَنَا عَلَى النَّاسِ حَقُّ الطَّاعَةِ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ حُسْنُ الْجَزَاء}}؛ غرر الحکم، ج ۵ ص ۱۲۹ ح ۷۶۲۸</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۳۰.</ref> | * [[امام علی|امیر المؤمنین]]{{ع}} در اشاره به دو [[حق]] [[طاعت]] و [[ولایت]] فرموده است: "برای ما برعهدۀ [[مردم]] [[حق اطاعت]] و [[ولایت]] است، برای آنان نیز از سوی [[خدا]] [[پاداش]] نیکوست"<ref>{{متن حدیث|لَنَا عَلَى النَّاسِ حَقُّ الطَّاعَةِ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ حُسْنُ الْجَزَاء}}؛ غرر الحکم، ج ۵ ص ۱۲۹ ح ۷۶۲۸</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۳۰.</ref> | ||
==[[حقوق | ==[[حقوق متقابل امام و امت]]== | ||
===[[وظایف امت]]=== | |||
===[[وظایف امام]]=== | ===[[وظایف امام]]=== | ||
*برای [[امام]] [[تکالیف]] و [[وظایف]] متعدّدی به مقتضای [[عقل]] و [[نقل]] وجود دارد؛ از جمله: | *برای [[امام]] [[تکالیف]] و [[وظایف]] متعدّدی به مقتضای [[عقل]] و [[نقل]] وجود دارد؛ از جمله: |
نسخهٔ ۲۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۰
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل حق اهل بیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
امام و امّت، هر یک در قبال دیگری وظایف و حقوقی دارند. این حقوق و تکالیف در متون اسلامی مورد توجّه قرار گرفته است؛ البتّه روشن است که امام تکالیف و وظایف الهی خود را به خوبی انجام میدهد؛ چون او معصوم است و هرگز وظیفه واجب خود را ترک نخواهد کرد؛ امّا مردم همواره در طول تاریخ معالاسف از وظایف و تکالیف خود در قبال امامت تخلّف کردهاند و همین انجام ندادن تکالیف به حرکت استکمالی بشر لطمات جبرانناپذیری وارد کرده است[۱].
مقدمه
- امّت اسلامی بنا به آیات و روایات، نسبت به امامان معصوم(ع) و عترت پیامبر، تکالیف و وظایفی دارند. هم شناخت این حقوق ضروری است و هم ادای آنها و جز با این معرفت و ادا، رستگاری در کار نیست. پیامبر خدا(ص) فرمود: "هیچ بندهای از عمل خود بهرهای نمیبرد مگر با شناختش نسبت به حق ما"[۲]
هدف حقوق اهل بیت
- قرآن کریم بیان میکند که حق توحید، زیربنا و هدف همه حقوق است. چون همه هستی فیض پروردگار و یکایک پدیدهها از مُلک تا ملکوت آیت و نشانه اوست؛ پس معرفت پروردگار در معرفت همه جهان جریان دارد[۳].
- بنابراین پایه و اساس همه حقوق ارتباط به ذات حق است که در درون انسانها نهفته است و در ارتباط او با خدا متجلی میشود. "همه خیرات و برکات و انوار در حیات فردی و اجتماعی انسانها از احقاق حقوق سریان پیدا میکند که بنیان آن معرفت و محبت الهی و کمال ارتباط به ذات ربوبی است"[۴].
- اهداف حقوق بر مبنای نوع نگرش فرد نسبت به جهان هستی فرق دارد و به عبارتی بر اساسِ شناختشناسی و جهانشناسی و انسانشناسی افراد و مکاتب متفاوت است[۵].
شمارش و دستهبندی حقوق اهل بیت
- بخشی از این حقوق از این قرار است:
- معرفت این حجتهای معصوم الهی.
- محبّت و مودّت نسبت به اهل بیت، که در قرآن نیز به عنوان اجر رسالت مطرح شده است.
- تمسّک به عترت پیامبر که روایات بسیاری دربارۀ آن آمده است.
- ولایت نسبت به امیر المؤمنین و خاندان رسول خدا(ص) و قبول سرپرستی و پیشوایی امامان.
- مقدم داشتن آنان بر دیگران در همۀ امور دینی و دنیوی و عبادی و سیاسی.
- اقتداکردن به آنان و تأسی جستن به آنان و ایشان را اسوه قرار دادن.
- فرمانبرداری و اطاعت از آنان.
- گرامی داشتن و اکرام و احترام نسبت به آنان، در حال حیاتشان و پس از وفاتشان.
- پرداخت حقوق مالی (خمس) به آنان.
- نیکی و احسان به آنان.
- درود و صلوات فرستادن بر آن خاندان پاک و افزودن "«آل محمّد" در صلوات بر "محمّد".
- ذکر و یادکرد آنان و فضایلشان.
- ذکر مصیبتها و مظلومیتهایشان و گریستن بر آنان.
- زیارت امامان در حال حیات و زیارت قبورشان پس از وفات و شهادتشان.
- دربارۀ هریک از این حقوق، روایات فراوان نقل شده است.[۶] به دو مورد از آنها اشاره میشود: پیامبر خدا(ص) فرمود: "به اطاعت از امامانتان چنگ بزنید و با آنان مخالفت نکنید، چراکه اطاعت آنان فرمانبرداری از خداست و نافرمانی آنان نافرمانی خداوند است"[۷].
- امیر المؤمنین(ع) در اشاره به دو حق طاعت و ولایت فرموده است: "برای ما برعهدۀ مردم حق اطاعت و ولایت است، برای آنان نیز از سوی خدا پاداش نیکوست"[۸].[۹]
حقوق متقابل امام و امت
وظایف امت
وظایف امام
تشکیل حکومت
- تشکیل حکومت، چنانکه برای پیامبر یک وظیفه و تکلیف است برای امام نیز چنین است. بر خلاف آنچه در نظامهای سیاسی بشر مشاهده میشود، پذیرفتن حکومت برای امام یک حق و امتیاز و وسیلهای برای کسب قدرت و ثروت و... نیست، بلکه یک فریضه و یک تکلیف است؛ بنابراین از نظر اسلام، این موضوع مطرح نیست که امام میتواند و خوب است که حکومت را به دست گیرد یا خیر؟ بلکه برای امام واجب است که اگر شرایط فراهم شود و مردم در صحنه باشند حکومت تشکیل دهد.
- روشن است بدون وجود حکومت الهی بسیاری از احکام و تعالیم الهی قابل اجرا نیست؛ به همین دلیل امامان شیعه(ع) همواره درصدد تشکیل حکومت بودهاند، هر چند به سبب کوتاهی مردم و تخلف از وظایف خود و غفلت از اهمیّت مطلب به جز مدّت محدودی، آن حضرات موفق نشدند حکومت الهی در جامعه تأسیس کنند و مردم را از مواهب فراوان آن برخوردار نمایند؛ یعنی تنها کمتر از پنج سال امیرالمؤمنین(ع) و کمتر از شش ماه امام حسن مجتبی(ع)، حکومت الهی تأسیس کردند و مردم از حکومت الهی در بقیه دوران امامت محروم بودند[۱۰].
اجرای عدالت
- از نظر قرآن کریم یکی از اهداف مهمّ بعثت پیامبر اقامه قسط است. این وظیفه بر جانشینان پیامبر (امامان) نیز واجب است و یکی از مهمترین اهداف تشکیل حکومت نیز همین است. امیرالمؤمنین(ع) به این حقیقت چنین اشاره میفرمایند: "اگر حضور حاضر (حضور مردم در صحنه) و قیام حجّت به سبب وجود یاور نبود و اگر نبود که خداوند از علما تعهّد گرفته که بر شکمبارگی ظالم و گرسنگی مظلوم (وجود نابرابری و ظلم و جور در جامعه) آرام و قرار نداشته باشند، من افسار شتر خلافت را بر پشت آن میانداختم[۱۱].(حکومت را نمیپذیرفتم)". پس علّت پذیرش حکومت از سوی علی(ع)، اقامه قسط در جامعه بود، چنانکه درباره حضرت گفته شده است: "در محراب عبادتش از شدت عدالتش کشته شد". در سخن دیگری میفرماید: "امّا از جمله حق شما بر من خیرخواهی بر شما و رساندن اموال عمومی و غنایم و حقوق شما به شما است"[۱۲][۱۳].
تعلیم و تربیت
- یکی از دلایل مهمّ ارسال رسل، تعلیم و تزکیه مردم بود﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۱۴]، این فلسفه در مورد امامان نیز وجود دارد؛ یعنی یکی از وظایف مهمّ امام این است که آموزشهای لازم دینی و غیر آن را به مردم تعلیم دهد، همچنین در تزکیه و تربیت آنان بکوشد. امیرالمؤمنین(ع) در این باره میفرماید: "از جمله حقوق شما بر من این است که... به شما تعلیم دهم تا نادان نمانید و شما را ادب کنم و تربیت نمایم تا (آداب لازم را) فراگیرید"[۱۵][۱۶].
تفسیر دین
- از آنجا که پیامبر در فرصت کوتاه نبوّت (با توجه به موانع و مشکلات فراوان) مجال لازم را برای تبیین و تفسیر تمام معارف الهی پیدا نکرد. علاوه بر این در صورت اختلاف مسلمانان در مورد مفاهیم احکام و حقیقت آن از منظر پیامبر – چنانکه این اتفاق افتاد- به چه کسی مرجع فصل اختلاف میتواند باشد و دیگر اینکه در صورت پیش آمدن مسائل مستحدثه و جدید - که همواره چنین خواهد بود- این امام است که میتواند راه حل آن را با توجّه به قرآن و سنّت برای مردم بیان کند. دهها هزار حدیث از ائمّه(ع) رسیده است که همگی در جهت شرح و تفسیر و تبیین آیات و احکام الهی است. بیان کم و کیف عبادات و فروع دین، اعتقادات و اصول دین و مکارم اخلاف به وسیله امامان انجام میگیرد. در حدیثی از امام رضا(ع) میخوانیم: "تمام و کمال نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، گرفتن و تقسیم اموال عمومی و غنیمتها و صدقات، امضای حدود و احکام نگهداری از مرزها و حدود توسط امام تحقّق پیدا میکند. امام حلال الهی را حلال و حرام او را حرام میکند، حدود الهی را بر پا میدارد و از دین خدا دفاع میکند و مردم را با حکمت و موعظه نیکو و برهان رسا به پروردگارش فرا میخواند"[۱۷][۱۸].
دفاع از دین
- حوزه دین و مردم متدیّن همواره مورد هجوم دشمن خدا و دینداران قرار داشته است. این تهاجم گاهی در قالب شبهات علمی بوده و جنبه فرهنگی دارد و گاهی به صورت نظامی و گاهی در قالبهای دیگر. در طول تاریخ، احزاب، گروهها، نحلهها و قدرتهای زیادی وجود داشتهاند که از طرق گوناگون بر دین و باورهای مذهبی مردم تاختهاند و در مقابل امامان(ع) به دفاع از دین برخاسته و تلاشهای دشمنان دین را خنثی کردهاند. نمونههای تاریخی این مطلب بسیار فراوان است. حاصل احتجاجات ائمّه علیه مخالفان و پاسخگویی به شبهات آنها کتابها شده است. این وظیفه نیز از وظایف عمده امام است[۱۹].
سادهزیستی
- در نظامهای غیر الهی غالباً رهبران تافتههای جدا بافته از مردم محسوب میشوند، شیوه زندگی آنها با مردم متفاوت است و آنها خود را ممتاز از مردم و برتر از آنها میپندارند و اگر هم اتفاقاً سادهزیستی و مردمگرایی را پیشه کنند، این امر در واقع نوعی ژست سیاسی و امر تصنّعی خواهد بود؛ امّا در نظام الهی، مردمگرایی و سادهزیستی یک وظیفه و یک تکلیف است و برای امامان و پیشوایان مردم لازم است در سطح عامّه زندگی کنند.
- امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: "خداوند مرا امام و پیشوای خلقش قرار داده و بر من واجب کرده است که در مورد نفس خود و خوراک و آشامیدن و پوشاک همانند مردم ضعیف و مستمند بر خود سختگیری کنم تا فقیر با اقتدا به فقر من (از بیچیزی خود ناراحت نباشد) و ثروتمند به سبب بینیازی سرکشی نکند"[۲۰].
- نمونههای سادهزیستی و مردمی بودن در زندگی امیرالمؤمنین - که حکومت تشکیل داد - فراوان است. نه تنها حضرت در سطح عامّ مردم میزیست بلکه از این نیز بیشتر بر خود سخت میگرفت. در نامهای که امیرالمؤمنین(ع) به والی خود در بصره - عثمان بن حنیف - نوشتند به گوشهای از این حقایق اشاره شده است[۲۱].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۶.
- ↑ « لَا يَنْتَفِعُ عَبْدٌ بِعَمَلِهِ إِلَّا بِمَعْرِفَتِهِ بِحَقِّنَا»؛ امالی، مفید، ص ۴۴ ح ۲
- ↑ ر.ک: عبدالله جوادی آملی، فلسفه حقوق بشر، ص۱۳۱.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، حق و تکلیف در اسلام، ص۲۸.
- ↑ شکری، آرزو، حقوق اهل بیت، ص۴۲.
- ↑ ر. ک: اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۵۵ تا ۳۹۳
- ↑ «تمسّکوا بطاعة أئمّتکم و لا تخالفوهم، فإنّ طاعتهم طاعة اللّه و إنّ معصیتهم معصیة اللّه»؛ ر. ک: اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۳۶۹
- ↑ «لَنَا عَلَى النَّاسِ حَقُّ الطَّاعَةِ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ حُسْنُ الْجَزَاء»؛ غرر الحکم، ج ۵ ص ۱۲۹ ح ۷۶۲۸
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۳۰.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۶-۸۷.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳.
- ↑ نهج البلاغه (فیض الاسلام)، خطبه ۳۴، ص۱۱۴.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۷-۸۸.
- ↑ «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
- ↑ نهج البلاغه (فیض الاسلام)، خطبه ۳۴، ص۱۱۴.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۸.
- ↑ احتجاج طبرسی، ج۲، ص۲۲۷.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۸-۸۹.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۹.
- ↑ اصول کافی، ج۲، ص۲۷۲.
- ↑ محمدی، رضا، امامشناسی، ص:۸۹-۹۰.