جهان‌بینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۴۷: خط ۴۷:
*از آنچه گفتیم معلوم شد [[حقّ]] [[بندگان خدا]] یعنی [[حقّ]] برخورداری [[بندگان]] از [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خداوند]] مقدم بر [[حقّ]] [[خداوند]] در [[اطاعت]] [[اوامر]] او از سوی [[بندگان]] است؛ زیرا [[حقّ]] نخست است که [[لزوم]] صدور [[امر و نهی]] را از [[خداوند]]، و به تعبیری دیگر، [[لزوم]] [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خداوند]] را بهدنبال دارد و در نتیجه موضوع [[حقّ]] [[خدا]] بر [[بندگان]] در [[اطاعت]] [[اوامر]] و خواسته‌های او را تحقق می‌بخشد.
*از آنچه گفتیم معلوم شد [[حقّ]] [[بندگان خدا]] یعنی [[حقّ]] برخورداری [[بندگان]] از [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خداوند]] مقدم بر [[حقّ]] [[خداوند]] در [[اطاعت]] [[اوامر]] او از سوی [[بندگان]] است؛ زیرا [[حقّ]] نخست است که [[لزوم]] صدور [[امر و نهی]] را از [[خداوند]]، و به تعبیری دیگر، [[لزوم]] [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خداوند]] را بهدنبال دارد و در نتیجه موضوع [[حقّ]] [[خدا]] بر [[بندگان]] در [[اطاعت]] [[اوامر]] و خواسته‌های او را تحقق می‌بخشد.
*و نیز معلوم شد مسئلۀ [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خداوند]] که از طریق [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[رهبران الهی]] [[اعمال]] می‌شود، پیش از آنکه حقی برای [[خدا]] باشد، [[حق]] [[بندگان]] بر خداست. و به عبارتی دیگر، [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خداوند]] و [[رهبران]] تعیین شده از سوی او، صرفاً [[مصلحت]] و منفعتی [[انسانی]] است، و اینکه هیچ نفعی از این جهت عاید دستگاه [[مدیریت]] [[الهی]] نمی‌شود.
*و نیز معلوم شد مسئلۀ [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خداوند]] که از طریق [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[رهبران الهی]] [[اعمال]] می‌شود، پیش از آنکه حقی برای [[خدا]] باشد، [[حق]] [[بندگان]] بر خداست. و به عبارتی دیگر، [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خداوند]] و [[رهبران]] تعیین شده از سوی او، صرفاً [[مصلحت]] و منفعتی [[انسانی]] است، و اینکه هیچ نفعی از این جهت عاید دستگاه [[مدیریت]] [[الهی]] نمی‌شود.
*و بنابر فرمودۀ [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}: "[[خداوند]] [[پاک]] و بزرگ آفریدگان را آفرید درحالی‌که نیازی به [[طاعت]] آنان نداشت و از [[نافرمانی]] آنان نیز آسیبی به او نمی‌رسید؛ زیرا نه [[معصیت]] معصیت‌کنندگان زیانی به او می‌رساند، و نه [[اطاعت]] فرمانبران سودی برای او به هم می‌رساند"
*و بنابر فرمودۀ [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}: "[[خداوند]] [[پاک]] و بزرگ آفریدگان را آفرید درحالی‌که نیازی به [[طاعت]] آنان نداشت و از [[نافرمانی]] آنان نیز آسیبی به او نمی‌رسید؛ زیرا نه [[معصیت]] معصیت‌کنندگان زیانی به او می‌رساند، و نه [[اطاعت]] فرمانبران سودی برای او به هم می‌رساند"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِينَ خَلَقَهُمْ غَنِيّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ}}؛ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲، خطبۀ متّقین.</ref>.
<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِينَ خَلَقَهُمْ غَنِيّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ}}؛ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲، خطبۀ متّقین.</ref>.
*و نیز فرمودۀ [[خداوند متعال]]، که فرمود:{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«هان ای مردم! شمایید نیازمندان به خداوند، و خداوند بی‌نیاز ستوده است» سوره فاطر، آیه ۱۵.</ref>.
*و نیز فرمودۀ [[خداوند متعال]]، که فرمود:{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}}<ref>«هان ای مردم! شمایید نیازمندان به خداوند، و خداوند بی‌نیاز ستوده است» سوره فاطر، آیه ۱۵.</ref>.
*این [[انسان]] و [[جامعه انسانی]] است که [[نیازمند]] [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خداوند]] است وگرنه دستگاه [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خداوند]] بر [[جهان آفرینش]] نه به دخالت در امور [[انسان‌ها]] و نه به [[تمکین]] [[انسان‌ها]] نسبت به این [[مدیریت]] [[سیاسی]]، نیازی ندارد.
*این [[انسان]] و [[جامعه انسانی]] است که [[نیازمند]] [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خداوند]] است وگرنه دستگاه [[مدیریت]] [[سیاسی]] [[خداوند]] بر [[جهان آفرینش]] نه به دخالت در امور [[انسان‌ها]] و نه به [[تمکین]] [[انسان‌ها]] نسبت به این [[مدیریت]] [[سیاسی]]، نیازی ندارد.

نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۷

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جهان‌بینی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

تعریف جهان‌بینی

  • پاسخ به پرسش‌های بنیادی انسان، دربارۀ جهان را، جهان‌بینی می‌‌گویند، مثلًا اینکه انسان از کجا آمده، به کجا می‌رود، هدف زندگی او چیست، از کدام قوانین باید پیروی کند، آیا آزاد است یا مجبور. تفاوت میان جهان‌بینی و ایدئولوژی‌ در این است که جهان‌بینی مکتب نظری است، ولی ایدئولوژی بر پایۀ مکتب نظری یک مکتب عملی است. از آن رو که حکمت عملی، زاده حکمت نظری است، می‌توان گفت همۀ ایدئولوژی‌ها بر پایه جهان‌بینی شکل می‌گیرند[۱].

تقسیم بندی کلی درباره جهان‌بینی

  • دریک تقسیم بند کلی جهان‌بینی به دو قسم تقسیم می‌‌شود:
  1. جهان‌بینی الهی: که بر سه باور اصلی پایه گذاری شده است: باور به خدای یگانه، پیامبران الهی و جهان آخرت.
  2. جهان‌بینی مادی: این نوع جهان‌بینی بر دو باور یعنی حس و تجربه بنا شده است[۲].

جهان‌بینی از نگاه کلامی

  • جهان‌بینی از منظر علم کلام یعنی سلسله اعتقادات و بینش‌های کلی و هماهنگ دربارۀ جهان و انسان؛ طبق این معنا سیستم عقیدتی و اصولی هر دین را جهان‌بینی آن دین تشکیل می‌دهد. در واقع جهان‌بینی کلامی یعنی "جهان‌شناسی" نه "جهان احساسی". جهان‌بینی به مسئلۀ شناخت مربوط می‌‌شود. بنابراین، جهان‌بینی از مختصات انسان است و به نیروی اندیشه و تفکر و قدرت ارزیابی انسان از مجموع هستی بستگی دارد؛ برخلاف جهان احساسی که میان انسان و حیوان مشترک است. بسیاری از حیوانات از نظر جهان احساسی از انسان پیشرفته‌ترند، یا به این دلیل که از برخی حواس برخوردارند که انسان‌ها فاقد آنها هستند و یا اینکه حواس مشترک آنها بسیار حساس‌تر از انسان هاست[۳].
  • باید دانست احساس، عاملی غیر از شناخت است. در واقع تفاوت انسان با سایر جانداران در همین نقطه است؛ به آن معنا که سایر جانداران، جهان را فقط احساس می‌‌کنند؛ اما انسان، علاوه بر احساس جهان، به شناخت جهان راه می‌‌یابد و آن را تفسیر می‌‌کند؛ یا لااقل می‌‌تواند جهان را بشناسد و تفسیر نماید[۴].
  • با توجه به تنوع شناخت جهان و هستی و تعدد تفاسیری که از آن صورت گرفته و در نتیجه احکام و رفتارهایی که شکل پذیرفته است؛ جهان‌بینی‌ها نیز متعدد است که مهم‌ترین آنها در ادامه مورد بررسی قرار می‌‌گیرد[۵].

اسلوب جهان‌بینی کلامی

  • جهان‌بینی کلامی، داری اسلوب و برنامۀ خاص است که برای ایجاد این شاکله باید از شرایط زیر برخوردار باشد: قابل اثبات و استدلال باشد؛ به حیات و زندگی انسان معنا دهد؛ آرمان‌ساز و شوق‌انگیز باشد؛ قدرت تقدس بخشیدن به هدف‌های انسانی و اجتماعی را داشته باشد و تعهدآور و مسئولیت‌ساز باشد[۶].

جهان‌بینی الحادی

جهان‌بینی سیاسی مبتنی بر اعتقاد به خدای فعال

  1. خدای متعال، آفرینندۀ جهان و انسان است؛
  2. آفریدۀ هر آفرینندهای، ذاتاً مملوک اوست؛ زیرا نتیجه و محصول کار اوست؛
  3. هر مالکی، ذاتاً حق تصرف در مملوک خود را داراست؛ زیرا نتیجۀ طبیعی مالکیت، حق تصرف در مملوک است؛
  4. آنجا که مخلوق، مرید باشد و افعال خود را با ارادۀ خویش انجام دهد، تصرف در فعل ارادی او - با حفظ ارادیبودن آن - به معنای امر و نهی و سیاست و اعمال حاکمیت بر اوست؛
  5. بنابراین، حقّ حاکمیت بر انسان و تصرف در افعال ارادی او از طریق امر و نهی و اعمال سیاست، حقّ ذاتی خداوند است.
  1. حق و مسئولیت نخست، حق خدا (آفریننده) در اطاعت اوامر او از سوی آفریدگان و مسئولیت آفریدگان در برابر خواسته‌ها و اوامر اوست؛ زیرا بنا به حکم عقل، خروج از دایرۀ خواسته‌ها و اوامر خداوند آفریدگار، تمرّدی نکوهیده و شایستۀ تقبیح، سرزنش و نیز کیفر و تنبیه است.
  2. حق و مسئولیت مخلوقات یا آفریدگان مختار و مریدی است که با توجه به برخورداری از نیروی عقل از یکسو و نیروی شهوت و غضب از سوی دیگر و قدرت انتخاب و اختیاری که به آنها داده شده، در برابر دو سرنوشت انتخابی و اختیاری قرار گرفتهاند: سرنوشت سعادتمند و پیروز، و سرنوشت شقاوتمند و زیانبار؛ و از آنجا که نیروی عقل با همۀ توان و استعدادی که در شناخت و تشخیص حق از باطل و خوب از بد دارد، با دو مشکل روبه روست:
    1. مشکل عدم قدرت تشخیص خوب از بدِ بسیاری از جزئیات و تفاصیل رفتارها به دلیل پیچیدگی آنها از یکسو و تشابه و همگونی ظاهری بسیاری از رفتارهای خوب و بد از سوی دیگر.
    2. مشکل خطاپذیری تشخیص عقل؛ زیرا در آنجا نیز که عقل گمان می‌برد که دارای تشخیص است و با تأمل و بررسی به تشخیص معینی دست می‌یابد، تضمینی برای صحت آن تشخیص وجود ندارد و تجربۀ عملی تاریخی انسان در بسیاری از تشخیص‌های عقلی، خطای آنها را به اثبات رسانیده و اختلاف میان عقل انسان‌ها در تشخیص خوب و بد رفتارها نیز، برهان دیگری برخطاپذیری فهم و ادراک عقلی، در زمینۀ بایدها و نبایدها و خوب و بدها است.
  1. قاعدۀ وجوب دفع ضرر محتمل؛
  2. قاعدۀ وجوب شکر منعم؛
  3. قاعدۀ حق اطاعت خالق بر مخلوق.

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. فرهنگ شیعه، ص ۲۱۸-۲۱۹.
  2. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷.
  3. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷.
  4. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷.
  5. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷.
  6. ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۹۵-۹۷
  7. «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْخَلْقَ حِينَ خَلَقَهُمْ غَنِيّاً عَنْ طَاعَتِهِمْ آمِناً مِنْ مَعْصِيَتِهِمْ لِأَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ أَطَاعَهُ»؛ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲، خطبۀ متّقین.
  8. «هان ای مردم! شمایید نیازمندان به خداوند، و خداوند بی‌نیاز ستوده است» سوره فاطر، آیه ۱۵.
  9. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱، ص:۸۷-۹۲.