اطاعت امام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
==مصداق [[اولی الأمر]]== | ==مصداق [[اولی الأمر]]== | ||
* [[مفسّران]] [[اهل سنت]] [[اولیالامر]] را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب [[پیامبر]]، [[خلفای راشدین]]، [[اهل]] [[علم]] و [[فقه]]، [[فرماندهان]] [[جنگی]]، [[والیان]] و [[حاکمان]] و [[اهل حل و عقد]] [[تطبیق]] کردهاند<ref>جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref>، مثلا گفته شده است: "اگر شخصی مسلّط، که به [[زور]] [[قدرت]] را به دست آورده است، حتّی [[قوانین]] [[شریعت]] را نداند و [[ظالم]] و [[فاسق]] و [[فاجر]] باشد، باید از او [[اطاعت]] کرد"<ref>برای اطلاع از نمونههای بیشتر ر.ک: حماسۀ غدیر، محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۸.</ref> امّا بیشتر [[مفسران شیعه]]، براساس بیقید و شرط بودن امر به [[اطاعت]] از [[اولیالامر]]، [[لزوم عصمت]] [[اولیالامر]] را استفاده کرده و آن را بر [[امامان دوازدهگانه]]{{ع}} [[تطبیق]] دادهاند. چون [[وجوب اطاعت]] مطلق مانند [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] در صورتی پذیرفتنی است که | * [[مفسّران]] [[اهل سنت]] [[اولیالامر]] را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب [[پیامبر]]، [[خلفای راشدین]]، [[اهل]] [[علم]] و [[فقه]]، [[فرماندهان]] [[جنگی]]، [[والیان]] و [[حاکمان]] و [[اهل حل و عقد]] [[تطبیق]] کردهاند<ref>جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.</ref>، مثلا گفته شده است: "اگر شخصی مسلّط، که به [[زور]] [[قدرت]] را به دست آورده است، حتّی [[قوانین]] [[شریعت]] را نداند و [[ظالم]] و [[فاسق]] و [[فاجر]] باشد، باید از او [[اطاعت]] کرد"<ref>برای اطلاع از نمونههای بیشتر ر.ک: حماسۀ غدیر، محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲</ref>.<ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۸.</ref> امّا بیشتر [[مفسران شیعه]]، براساس بیقید و شرط بودن امر به [[اطاعت]] از [[اولیالامر]]، [[لزوم عصمت]] [[اولیالامر]] را استفاده کرده و آن را بر [[امامان دوازدهگانه]]{{ع}} [[تطبیق]] دادهاند. چون [[وجوب اطاعت]] مطلق مانند [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] در صورتی پذیرفتنی است که فرد از [[خطا]] مصون باشد و این ویژگی اختصاص به [[امامان]] دوازدگانه دارد<ref>مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ نورالثقلین، ج۱، ص۴۹۷ـ۵۰۵؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۸ـ۳۹۸، ۴۰۸ـ۴۱۲.</ref>.<ref>ر.ک. [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ – ۵۳۵؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ص۹۴.</ref> [[رسول خدا]]{{صل}} مصادیق [[اولیالامر]] را [[فرزندان علی]] و [[فاطمه]]{{ع}} برشمردهاند<ref>{{متن حدیث|قَالَ فِی قَوْلِ اللَّهِ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ}}؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۹۸.</ref> | ||
==گستره [[اطاعت از اولی الأمر]]== | ==گستره [[اطاعت از اولی الأمر]]== | ||
* [[اطاعت از اولی الامر]] یعنی [[امامان]]{{ع}} براساس [[آیه]] مطلق است اما [[اطاعت]] از [[امیران]] و [[رهبران سیاسی جامعه]] [[اطاعت]] مطلق نیست، بلکه تا زمانی است که [[فرمانروایی]] آنها بر اساس [[مصالح عمومی اجتماعی]] بوده و [[عصیان]] و تخطّی از [[اوامر الهی]] نباشد<ref>جامع البیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۸.</ref>. در [[روایات]] نیز [[نقل]] شده که [[اطاعت]]، در معروف است و در [[فرمان]] به [[معصیت]] روا نیست<ref>صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۵۲۵ـ۵۲۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> | * [[اطاعت از اولی الامر]] یعنی [[امامان]]{{ع}} براساس [[آیه]] مطلق است اما [[اطاعت]] از [[امیران]] و [[رهبران سیاسی جامعه]] [[اطاعت]] مطلق نیست، بلکه تا زمانی است که [[فرمانروایی]] آنها بر اساس [[مصالح عمومی اجتماعی]] بوده و [[عصیان]] و تخطّی از [[اوامر الهی]] نباشد<ref>جامع البیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۸.</ref>. در [[روایات]] نیز [[نقل]] شده که [[اطاعت]]، در معروف است و در [[فرمان]] به [[معصیت]] روا نیست<ref>صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۵۲۵ـ۵۲۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[مصطفی جعفرپیشه فرد|جعفرپیشه فرد، مصطفی]]، [[اطاعت (مقاله)|اطاعت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.</ref> |
نسخهٔ ۲۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۲
متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اطاعت امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
ادعای ناسازگاری واجبالاطاعة بودن امام با خاتمیت
- شیعیان در دعاها، زیارتنامهها و روایات، ائمه اطهار را واجب الاطاعة و اطاعت آنان را اطاعت خدا و معصیتشان را معصیت خدا وصف میکند[۱] و این با اصل خاتمیت ناسازگار است؛ چرا که خاتمیت یعنی پایان ظهور حجت الهی و دیگر کسی واجب الاطاعة به صورت مطلق نیست.
- شاه ولی الله دهلوی هندی با ادعای رؤیت پیامبر(ص) در عالم رویا! در اینباره می-گوید: در عالم رویا از روح پیامبر درباره مذهب تشیع سؤال کردم و حضرت فرمود: مذهب ایشان باطل است و بطلان مذهب ایشان از لفظ امام معلوم میشود. چون از آن حالت افاقت دست داد، در لفظ امام تأمل کردم، معلوم شد که امام به اصطلاح ایشان، معصوم، مفترض اطاعة، منصوب للخلق است و وحی باطنی در حق امام تجویز مینمایند، پس در حقیقت ختم نبوت را منکرند، گویا زباناً ان حضرت را خاتم الانبیا میگفته باشند[۲]... آنان را معصوم و مفترض الطاعه و دارای روح باطنی میدانند و این با پیامبری تفاوت چندانی ندارد[۳]
- قاضی محمد ثنا الله شاگرد دهلوی در حاشیه خود بر عبارت استادش موضوع او را تأیید میکند[۴]
- یک به اصطلاح روشنفکر مسلمان نیز این شبهه را طرح کرده است[۵]. پاسخ این شبهه در ذیل پاسخ شبهه بعدی "حجت الهی انگاری امامان" خواهد آمد[۶].
معنای اطاعت امام
گستره اطاعت امام
اثبات وجوب اطاعت امام
ادله عقلی وجوب اطاعت امام
ادله نقلی وجوب اطاعت امام
ادله قرآنی
ادله حدیثی
مقدمه
- اطاعت از حاکم، اختصاص به نظام اسلامی ندارد. بقای هر حکومتی، بدون اطاعت مردم از حاکم، امکانپذیر نیست. پایه نظم، امنیّت، جریان صحیح امور و ایجاد شرایط مناسب برای تأمین حقوق و مصالح مردم، بر قانون استوار است و تا زمانیکه قانون به اجرا در نیاید و همگان بدان پایبند نباشند، صرف وضع و تصویب آن، اثری ندارد. از اینرو، در جامعه اسلامی که به معنای دقیق کلمه، جامعهای براساس “حاکمیّت قانون” است، نه تنها عموم مردم، ملزم به پیروی از قوانیناند، بلکه حاکمان جامعه به پیروی از قانون سزاوارترند؛ چرا که، بیاعتنایی آنها به قوانینی که خود، مروّج و مجری آناند، شکستهشدن حرمت قانون است و بیاعتنایی دیگران به قانون را به دنبال خواهد داشت. مجریان قانون، در درجه نخست، باید خود، ملتزم به قانون باشند تا بتوانند دیگران را به اجرای قوانین، تشویق و تحریض کنند.
- در جامعه اسلامی، مراد از قوانین، اعم از احکام دینی و احکام حکومتی است؛ چون، علاوه بر قوانین شرعی که حاکم، تنها، بیانکننده آنهاست و مجاز به هیچگونه دخل و تصرّفی در آنها نیست، دسته دیگری از قوانین، دستورهای حکومتی حاکم است که در شرایط مختلف، از او صادر میشود.اطاعت از حاکم، در هر دو عرصه، مورد نظر ما، در این بحث است.
- در نظام سیاسی اسلام، بنابر مبنای نصب الهی حاکم از جانب خداوند - که مردم، موظّف به اطاعت از اویند و به تعبیر دقیقتر، موظّف به اطاعت از اوامر الهی هستند - همینکه عدّهای از مردم با بیعت و وفاداری نسبت به حاکم، مشروعیت الهی و ولایت بالقوۀ او را فعلیت بخشند و در جهت حمایت از او، زمینه تحقّق حکومتش را فراهم سازند، کافی است و نیاز به بیعت یا انتخاب مجدّد نیست؛ حتّی اگر رأی اکثریت مردم دریافت نشده باشد یا حتّی اکثریّت با آن مخالف باشند. بلکه تحقّق ولایت و رهبری حاکم منصوب، با بیعت و وفاداری نسل گذشته، به قوّت خود باقی است و نیازی به وفاداری نسل حاضر نیست؛ مگر آنکه مردم، در زمان و شرایطی دیگر، بدون آنکه وظیفه دینی اعتراض و شورش بر “حاکم واجد شرایط و توانا بر انجام دادن وظایف شرعی و قانونی” را داشته باشند، بر او بشورند و او را از حاکمیّت، ساقط کنند که در اینصورت، البته، حاکم منصوب، عملا، از صحنه اجتماع حذف شده و ولایتی نخواهد داشت؛ هرچند، ولایت بالقوّهاش باقی است؛ چرا که، فرض بر این است که عملی مرتکب نشده تا شرعا از ولایت، ساقط شود. به هر حال، در نظام اسلامی، مشروعیّت حاکم اسلامی که پشتوانه الهی دارد، وابسته به بیعت اکثریّت با وی نیست، هرچند بیعت اکثریّت، بر استحکام حکومت او خواهد افزود. نکته دیگر، آنکه مقصود از اطاعت از حاکم، تنها اطاعت از شخص حاکم نیست، بلکه، پایبندی به مرجع صدور قوانین مطابق با شریعت و مقرّرات اجتماعی و پیروی از تصمیمات مجموعه دولتمردان در نظام اسلامی است که به نحوی به رهبر جامعه اسلامی منسوب هستند[۷].
معنای اطاعت اولو الامر
لزوم اطاعت از اولی الأمر
- اولو الامر به معنای صاحبان فرمان است. قرآن در کنار اطاعت خدا و پیامبر به اطاعت از اولی الأمر فرمان میدهد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۸].[۹] در این آیۀ شریفه اطاعت از اولی الامر در کنار اطاعت از خدا و رسول قرار داده شده و بدون تردید امتثال و فرمان برداری مطلق و بدون قید و شرط از دستورات خدا و رسول لازم و ضروری است، بنابراین اطاعت از اولی الامر هم به صورت مطلق لازم و ضروری است[۱۰].[۱۱] اطاعت از امام، به عنوان یک وظیفۀ واجب و به خاطر بزرگداشت امامت است: «وَ الطَّاعَةَ تَعْظِیماً لِلْإِمَامَة»[۱۲] حق اطاعت، یکی از دو حق امام بر امت است، حق دیگر، یاری و نصرت است. اگر اطاعت از امام نباشد، امام هم نمیتواند مسؤولیت رهبری و هدایت را انجام دهد. اطاعت مردمی، پشتوانۀ قدرت اجتماعی و باز شدن دست امام در عمل به اسلام است[۱۳].
مصداق اولی الأمر
- مفسّران اهل سنت اولیالامر را بر مصادیق گوناگونی مانند اصحاب پیامبر، خلفای راشدین، اهل علم و فقه، فرماندهان جنگی، والیان و حاکمان و اهل حل و عقد تطبیق کردهاند[۱۴]، مثلا گفته شده است: "اگر شخصی مسلّط، که به زور قدرت را به دست آورده است، حتّی قوانین شریعت را نداند و ظالم و فاسق و فاجر باشد، باید از او اطاعت کرد"[۱۵].[۱۶] امّا بیشتر مفسران شیعه، براساس بیقید و شرط بودن امر به اطاعت از اولیالامر، لزوم عصمت اولیالامر را استفاده کرده و آن را بر امامان دوازدهگانه(ع) تطبیق دادهاند. چون وجوب اطاعت مطلق مانند اطاعت از خدا و رسول در صورتی پذیرفتنی است که فرد از خطا مصون باشد و این ویژگی اختصاص به امامان دوازدگانه دارد[۱۷].[۱۸] رسول خدا(ص) مصادیق اولیالامر را فرزندان علی و فاطمه(ع) برشمردهاند[۱۹].[۲۰]
گستره اطاعت از اولی الأمر
- اطاعت از اولی الامر یعنی امامان(ع) براساس آیه مطلق است اما اطاعت از امیران و رهبران سیاسی جامعه اطاعت مطلق نیست، بلکه تا زمانی است که فرمانروایی آنها بر اساس مصالح عمومی اجتماعی بوده و عصیان و تخطّی از اوامر الهی نباشد[۲۱]. در روایات نیز نقل شده که اطاعت، در معروف است و در فرمان به معصیت روا نیست[۲۲].[۲۳]
اثبات وجوب اطاعت اولیالامر
جستارهای وابسته
- اطاعت
- اولو الامر
- آیه اولی الامر
- اتباع
- اتباع حق
- اراده اطاعت
- استثقال اطاعت
- استحقاق ثواب
- استحقاق مدح
- امتثال
- انقیاد
- اوامر و نواهی
- آیه اطاعت
- بیعت اطاعت
- تأسی
- تجری
- تسلیم
- تمکین
- تنافی کفر و اطاعت
- تنعم به اطاعت
- توحید در اطاعت
- ثواب اطاعت
- ثواب و عقاب
- حسن طاعات
- داعی به اطاعت
- طاعات عبد
- طاعات کافر
- طاعات مطلقه
- طاعات مفترضه
- اطاعت از ابوین
- اطاعت از امام
- اطاعت از امام مهدی
- اطاعت از اوصیای انبیا
- اطاعت از اولی الامر
- اطاعت از حاکم جائر
- اطاعت از خدا
- اطاعت از رسول خدا
- اطاعت از زوج
- اطاعت از غیر معصوم
- اطاعت از نماینده ولی فقیه
- اطاعت از نواب امام
- اطاعت الهی
- اطاعت امام
- اطاعت انبیا در افعال
- اطاعت انبیا در اقوال
- اطاعت انسان
- اطاعت اولوالامر
- اطاعت اهل اجماع
- اطاعت اهل بیت
- اطاعت پیامبر
- اطاعت پیامبر خاتم
- اطاعت تکوینی
- اطاعت خدا
- اطاعت در عبادات
- اطاعت در غیر عبادات
- اطاعت درعبادات
- اطاعت درغیرعبادات
- اطاعت سلطان جایر
- اطاعت سلطان عادل
- اطاعت شیطان
- اطاعت طاغوت
- اطاعت غیر افضل
- اطاعت غیر خدا
- اطاعت متأخره
- اطاعت مخلوق در معصیت خالق
- اطاعت مرتد
- اطاعت مکلفین
- اطاعت ملائکه
- اطاعت ولی فقیه
- عصیان
- علم به مناقب طاعات
- قصد قربت در عبادت
- کتاب طاعات
- گناه
- مطیع
- مقام افتراض اطاعت
- مقام مطیعان
- وجوب اطاعت امام
- وقت اطاعت
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: الکافی، ج۱، ص ۱۸۵؛ الحجة، باب فرض طاعة الائمة، وبابهای دیگر
- ↑ دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، صص ۲۹۴ و ۳۰۱.
- ↑ دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، ص ۳۰۱.
- ↑ دهلوی، التفهیمات الالهیه، ج۲، ص ۳۲۱.
- ↑ «سخن در این است که امامت را شرط کمال دین شمردن و امامان را برخوردار از وحی باطنی و معصوم و مفترض الطاعه دانستن - چنان که شیعیان میدانند - چگونه باید فهمیده شود که با خاتمیت ناسازگار نیفتد و سخنشان در رتبه پیامبر ننشیند و حجیت گفتار او را پیدا نکند» (پاسخ اول سروش به بهمن پور، سایت سروش، اول شهریور، ۱۳۸۴).
- ↑ قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۱۵۶ - ۱۵۷.
- ↑ پورحسین، احسان، فصلنامه علوم سیاسی، مبانی اطاعت از حاکم در اندیشه سیاسی شیعه، ص118.
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۸۲؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹؛ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۷؛ جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
- ↑ تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.
- ↑ ر.ک: زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ص ۱۲۵-۱۲۹
- ↑ نهج البلاغه (صبحی صالح) حکمت ۲۵۲
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۸۲؛ مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۷.
- ↑ جامعالبیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۴ـ۲۰۸؛ التفسیرالکبیر، ج۱۰، ص۱۴۴ـ۱۴۵.
- ↑ برای اطلاع از نمونههای بیشتر ر.ک: حماسۀ غدیر، محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲
- ↑ ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
- ↑ مجمعالبیان، ج۳، ص۱۰۰؛ نورالثقلین، ج۱، ص۴۹۷ـ۵۰۵؛ المیزان، ج۴، ص۳۸۸ـ۳۹۸، ۴۰۸ـ۴۱۲.
- ↑ ر.ک. جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۵۲۷ – ۵۳۵؛ ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ص۹۴.
- ↑ «قَالَ فِی قَوْلِ اللَّهِ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ قَالَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ»؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۸۶.
- ↑ ر.ک: مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۹۸.
- ↑ جامع البیان، مج۴، ج۵، ص۲۰۸.
- ↑ صحیح البخاری، ج۸، ص۱۳۴؛ صحیح مسلم، ج۶، ص۵۲۵ـ۵۲۶.
- ↑ ر.ک: جعفرپیشه فرد، مصطفی، اطاعت، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.