امام رضا علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام رضا (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام رضا (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
هشتمین پیشوای [[شیعه]]، که به [[لقب]] "[[رضا]]" [[معروف]] است. در ۱۱ [[ذی قعده]] سال ۱۴۸ در [[مدینه]] متولد شد. پدرش [[امام کاظم]]{{ع}} و مادرش نجمه بود. در سن ۳۵ سالگی پس از [[شهادت]] [[پدر]] به [[امامت]] رسید. [[امامت]] او ۲۰ سال طول کشید. [[خلفای عباسی]] زمان آن [[حضرت]]، عبارت بودند از [[هارون]] الرشید، [[امین]] و [[مأمون]]. وقتی [[مأمون]] [[خلیفه]] شد، مرکز [[خلافت]] را از [[بغداد]] به "[[مرو]]" در [[خراسان]] منتقل کرد و چون از [[نارضایتی]] و [[قیام]] طرفداران [[امام رضا]]{{ع}} [[بیم]] داشت، آن [[حضرت]] را به [[اجبار]]، از [[مدینه]] به [[خراسان]] فراخواند و برای [[فریب]] [[مردم]] و دور ماندن از [[خشم]] آنان، [[امام رضا]]{{ع}} را به [[ولایت عهدی]] خود [[منصوب]] کرد. ولی باز هم از موقعیت [[اجتماعی]] [[امام]]، بیمناک بود. سرانجام آن [[حضرت]] را [[مسموم]] و [[شهید]] کرد. [[شهادت]] او در آخر ماه صَفر سال ۲۰۳ هجری بود. وی هنگام [[شهادت]] ۵۵ سال داشت. [[قبر]] مطهرش در [[مشهد]]، [[زیارتگاه]] [[مسلمین]] است. [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} در [[دانش]] و [[سخاوت]] و [[اخلاق]] و [[شخصیت معنوی]] بی‌نظیر بود. در [[مرو]]، جلسات بحثی به [[دستور]] [[مأمون]] برگزار می‌شد تا [[شخصیت امام]] را بشکند، اما [[حضرت رضا]]{{ع}} در بحث‌هایی که با علمای [[ادیان]] و [[مذاهب]] مختلف، حتی با مادیون منکر [[خدا]] داشت، همواره پیروز می‌‌شد و چهره [[علمی]] او آشکارتر می‌‌گشت. کتاب "[[عیون اخبار الرضا]]" از تألیفات [[شیخ صدوق]]، مجموعه‌ای از سخنان آن [[حضرت]] را در بر دارد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۹.</ref>.


==مقدمه==
==ولادت==
*[[امام رضا]]{{ع}} [[علی بن موسی]]، [[هشتمین امام]] [[شیعیان]]، در سال ۱۴۸هجری روز یازدهم ذیقعده دیده به [[جهان]] گشود<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۶؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۵۹۱.</ref>.
امام رضا {{ع}} دهمین نفر از [[چهارده معصوم]]{{ع}} و هشتمین پیشوای [[مسلمانان]] در ۱۱ [[ذی قعده]] سال ۱۴۸ه. در [[مدینه]] به [[دنیا]] آمد<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۶؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۵۹۱.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۵؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۹؛ [[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام رضا (مقاله)|امامت امام رضا]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۳۴.</ref>.
*[[مادر]] آن [[حضرت]] خیزران نامیده می‌شد<ref>سبط ابن جوزی، یوسف شمس الدین، تذکرة الخواص، ص۳۱۵؛ شیروانی، میرزاحیدرعلی، مناقب اهل بیت، ص۱۳.</ref> برخی هم گفته‌اند اسم آن بانوی محترمه نجمه و کنیه‌اش [[ام البنین]] بوده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۰؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۱۰۵.</ref>.
*[[امام]] پس از [[شهادت]] [[پدر]] بزرگوارش در زندان [[بغداد]] (سال۱۸۳) در ۳۵ سالگی به [[مقام امامت]] رسید<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۱، ص۹۹؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۷۶.</ref> آن [[حضرت]] تا سال۲۰۱ در [[مدینه]] بود و در همان سال وارد [[مرو]] شد و در ماه صفر سال ۲۰۳ در ۵۵ سالگی به [[شهادت]] رسید<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۰۶؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۸۶؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ص۲۴۷.</ref>.
*مدت [[امامت]] [[امام رضا]]{{ع}} بیست سال بوده<ref>مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ص۲۴۶.</ref> که ده سال آن معاصر با [[خلافت]] [[هارون الرشید]]، پنج سال معاصر با [[خلافت]] [[امین]] و پنج سال آخر نیز معاصر با [[خلافت]] [[عبدالله]] [[مأمون]] بود<ref>[[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام رضا (مقاله)|امامت امام رضا]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۳۴.</ref>.


*نام مبارکش [[علی]] و دهمین تن از [[چهارده معصوم]]{{ع}} است. به سال ۱۴۸ ه. در [[مدینه]] به [[دنیا]] آمد.[[پدر]] ارجمندش [[موسی بن جعفر]]{{ع}} [[امام هفتم]] است و مادرش، نجمه- [[ام البنین]]{{س}}. مشهورترین لقبش [[رضا]] است و کنیه‌اش [[ابوالحسن]]<ref>مصنفات شیخ مفید، ۱۱/ ۲۴۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 115.</ref>.
===پدر و مادر===
{{همچنین ببینید|امام کاظم علیه‌السلام}}
[[پدر]] ارجمندش [[موسی بن جعفر]]{{ع}} [[امام هفتم]] و [[مادر]] آن حضرت خیزران نامیده می‌شد<ref>سبط ابن جوزی، یوسف شمس الدین، تذکرة الخواص، ص۳۱۵؛ شیروانی، میرزاحیدرعلی، مناقب اهل بیت، ص۱۳.</ref>. برخی هم گفته‌اند اسم آن بانوی محترمه نجمه و کنیه‌اش [[ام البنین]] بوده است<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۱، ص۳۰؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۱۰۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۸۳.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۵؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۹؛ [[رحمت الله ضیائی ارزگانی|ضیائی ارزگانی، رحمت الله]]، [[امامت امام رضا (مقاله)|امامت امام رضا]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص ۴۳۴؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۷۶.</ref>.


==[[فضائل]] و [[مناقب]]==
==نام و نسب==
*امام رضا{{ع}} در شمار کسانی است که [[خداوند]] در [[آیه تطهیر]] فرموده است آنان را از هر [[عیب]] و نقصی پیراسته‌ام. از این رو، او نیز همانند دیگر [[امامان]]{{عم}} سرشتی قدسی و منزه داشت و از [[رذیلت‌های اخلاقی]] دور بود. مشهور است که برجستگی‌های [[اخلاقی]] آن [[امام همام]]{{ع}} عبارت بوده‌اند از:
نام مبارک امام رضا {{ع}}، [[علی]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۵.</ref>.
#'''[[زهد]] و [[بندگی]]:''' [[حضرت]] [[علی بن موسی]]{{ع}} در بی رغبتی به [[دنیا]] و [[بندگی خدا]]، جهد فراوان داشت. در پیش چشم [[مردم]]، آراسته بود و در خلوت، ساده زیست و [[زاهد]]. زبان مبارکش همواره به [[تلاوت قرآن]] بود و [[روزه]] بسیار می‌گرفت و عبادتی فراوان داشت<ref>عیون اخبار الرضا، ۲/ ۱۷۶، ۱۷۸ و ۱۸۳.</ref>.
 
#'''[[فروتنی]]:''' در برابر [[مردم]] بسیار [[فروتن]] بود. هیچ گاه با کسی [[تندی]] نکرد و [[کلام]] کسی را نبُرید و پایش را هنگام نشستن پیش کسی دراز نکرد یا به دیوار تکیه نداد<ref>همان، ۲/ ۱۸۲ و ۱۸۳.</ref>.
===کنیه‌ها===
#'''[[علم]] و [[آگاهی]]:''' [[دانش]] امام رضا{{ع}} را نمی‌توان با کسی از [[مردمان]] زمانه‌اش به [[قیاس]] نهاد. [[فضل]] و [[برتری]] علمی‌اش همواره در مناظراتی که با [[علما]] و بزرگان دیگر [[ادیان]] و فِرَق برگزار می‌شد، آشکار بود و هیچ کس نتوانست‌ نکته‌ای بدو آموزد یا خرده‌ای [[علمی]] از او گیرد.
کنیه حضرت [[ابوالحسن]] است<ref>مصنفات شیخ مفید، ۱۱/ ۲۴۷.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۵.</ref>
#'''[[سخاوت]] و [[بخشش]]:''' امام رضا{{ع}} همچون [[پدران]] [[پاک]] خویش در این صفت شهره [[دوست]] و [[دشمن]] بود. یک بار در روز [[عرفه]] همه [[دارایی]] خویش را بخشید. [[اصحاب]] با شگفتی تمام پرسیدند، آیا چنین بخششی روا است؟ فرمود: "نه تنها روا است که [[غنیمت]] است؛ غنیمتی برای کسب اجر و [[ثواب]] و [[کرامت]]"<ref>مناقب آل ابی طالب‌، ۴/ ۳۹۰.</ref>.
 
#'''[[فصاحت]] و [[بلاغت]]:''' چون امام رضا{{ع}} در تشریح و بیان موضوعی لب به سخن می‌گشود، هر شنونده‌ای را به [[سکوت]] وا می‌داشت و بر هر کسی اثر می‌نهاد. او نیز همچون [[پدران]] پاکش بسیار [[فصیح]] و [[بلیغ]] بود<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۵-۱۱۶.</ref>.
===القاب===
*[[کلینی]] از مسافر [[نقل]] کرده است که گوید: "من با [[امام رضا]]{{ع}} در [[منی]] بودیم. [[یحیی بن خالد]] که به خاطر گرد و [[خاک]] سرش را پوشیده بود، از آنجا [[گذشت]]، [[حضرت]] فرمود: بیچاره‌ها نمی‌دانند امسال چه بر سرشان می‌آید (یعنی از گرد و غبار [[پرهیز]] می‌کنند در حالی که همین امسال به [[خاک]] سیاه می‌نشینند) و شگفت‌تر از آن، [[هارون]] و من که این چنین خواهیم بود- و دو انگشت خود را به هم چسباند - مسافر گوید: به [[خدا]] قسم! من معنی [[سخن امام]] را نفهمیدم تا زمانی که او را پهلوی [[هارون]] [[دفن]] کردیم"<ref>کافی، ج۲، ص۴۱۳؛ ارشاد، ص۶۰۰.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۰۵-۱۰۶.</ref>.
مشهورترین لقب امام هشتم {{ع}}، [[رضا]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۵.</ref>.


==[[امامت]]==
==سرگذشت تاریخی==
*[[مقام امامت]] تنها با [[نصب الهی]] ثابت می‌شود و دست [[بندگان]] از تعیین کسی به عنوان [[امام]] کوتاه است. امام رضا{{ع}} به [[نصب الهی]] به [[امامت]] رسیده است و بر این [[حقیقت]] احادیثی که از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و دیگر بزرگان [[معصوم]] رسیده‌اند، [[گواهی]] می‌دهند. از این [[احادیث]] است [[حدیث]] مشهور [[جابر]] که بنابر آن، [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است، هشتمین [[خلیفه]] من و [[امام]] [[مسلمانان]]، [[علی بن موسی]] است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ۱/ ۴۸۶.</ref>. همچنین روایاتی فراوان از [[امام هفتم]]{{ع}} [[نقل]] کرده‌اند که [[امام]] پس از ایشان، [[فرزند]] گرامی‌اش، [[علی]]{{ع}} است<ref>اعلام الوری‌، ۳۰۹- ۳۰۳؛ حضرت رضا، ۵۰- ۴۷.</ref>. افزون بر این، [[فضیلت‌ها]] و منقبت‌های بی‌همتای آن [[امام همام]]{{ع}} بر [[امامت]] او [[گواهی]] می‌دهند<ref>الاتحاف بحب الاشراف‌، ۱۵۵ و ۱۵۶.</ref>. امام رضا{{ع}} حدود بیست سال (۲۰۳- ۱۸۳ ه.) [[امامت]] [[مسلمانان]] را برعهده داشت که هفده سال آن را در [[مدینه]] و سه سال را در [[خراسان]] به سر برد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 116.</ref>.
در دوران [[امامت]] [[حضرت رضا]] [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} از جهت [[علمی]] و [[اجتماعی]] به حدّی [[رشد]] کرده و گسترش یافته بود که می‌توانست [[قدرت سیاسی]] را تجربه نماید. برخلاف شروع [[امامت]] پدرش، [[امامت]] آن جناب به طور علنی و با [[قدرت]] شروع شد و در پاسخ کسانی که می‌گفتند حضرت [[امامت]] خود را آشکار نکند و او را از [[هارون]] [[بیم]] می‌دادند، می‌فرمود: "بیهوده می‌کوشند، با من کاری نمی‌توانند کنند"<ref>کافی، ج۱، ص۸۷.</ref>.
*[[خلفای عباسی]] معاصر آن [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} سه تن بودند: [[هارون]]، [[محمد امین]] و [[عبدالله مأمون]]. از [[عهد]] امام رضا{{ع}}، عصر جدیدی از [[شکوفایی]] و بالندگی فرا روی [[شیعه]] پدیدار گشت و این به سبب کوشش‌ها و رنج‌های [[امامان]] پیشین بود. پدید آمدن پایگاه‌های [[عظیم]] مردمی شیعه‌گرا از پیامدهای این کوشش‌ها بود. [[شیعیان]] به نیرویی رسیده بودند که می‌توانستند [[حکومت]] را در دست گیرند. اما این وضعیت، [[حاکمان عباسی]] را به [[هراس]] انداخت و به چاره‌جویی واداشت. واگذاری [[منصب]] [[ولایت‌عهدی]] به امام رضا{{ع}} از چاره‌هایی‌ بود که برای [[گریز]] از خطر [[شیعه]] یافتند. بدین‌سان، می‌توان دوران [[امامت]] امام رضا{{ع}} را به دو دوره پیش و پس از [[ولایت‌عهدی]] تقسیم کرد. مدت [[امامت]] ایشان پیش از [[پذیرش ولایت]] عهدی، هفده سال بود که ده سال از این سال‌ها را در عصر [[هارون]]، پنج سال را در عصر [[امین]] و دو سال را در [[عهد]] [[مأمون]] و در [[مدینه]] سپری کرد. چون [[پدر]] گرامی‌اش به [[شهادت]] رسید، در [[مدینه]] بود و رسیدگی به امور [[شیعیان]] را آغاز کرد. [[شاگردان]] [[پدر]] را پیرامون خویش گرد آورد و به [[تعلیم]] [[معارف]] [[ناب]] [[دینی]] پرداخت. در این سال‌ها [[شیعیان]] بهره‌ها از او برگرفتند و هدایت‌ها یافتند و [[معارف دینی]] نشو و قوام و دوام پیدا کردند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 117.</ref>.
*شخصیت ممتاز و برجسته [[امام]] در [[مدینه]] چنان جلوه می‌نمود که سراسر [[حجاز]] آن روزگار در همه مسائل مادی و [[معنوی]] خویش از او مدد می‌گرفت. یکی از فعالیت‌های [[امام]]{{ع}} در این دوران آن بود که به شهرهای متعددی سفر کرد و [[مردم]] را به [[دیدار]] خویش برخوردار ساخت. آن [[امام همام]]{{ع}}، پیش از سفر، کسانی را به مقصد می‌فرستاد تا [[مردم]] را [[آگاه]] کنند و مقدمات سفر را آماده سازند. این [[تدبیر امام]] موجب می‌گشت که کسان بیش‌تری از [[وجود امام]] بهره‌مند شوند و از آن سو نیز [[حکومت]] به هراسی بیش‌تر افتد<ref>پیشوایان‌، ۲۲۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 117.</ref>.
*[[ولایت‌عهدی]] امام رضا{{ع}} سه سال (۲۰۳- ۲۰۱ﻫ) طول کشید که همه آن در عصر [[مأمون]] بود. [[مأمون]] برای [[فریب]] [[مردم]] و در [[حقیقت]] نظارت بیش‌تر بر [[امام]]{{ع}}، ایشان را به پایتخت خویش آورد و واداشت تا [[منصب]] [[ولایت‌عهدی]] را بپذیرد<ref>مقاتل الطالبیین‌، ۵۶۳.</ref>. [[مأمون]] از این کار چند [[هدف]] را پی می‌جست:
#[[راضی]] ساختن [[شیعیان]]؛
#فروکش ساختن قیام‌های [[علویان]]؛
#[[استوار]] کردن پایه‌های [[حکومت]] خویش از گذر ربط آن به امام رضا{{ع}}؛
#ترساندن و تنبیه [[عباسیان]] متمرد؛
#لکه‌دار ساختن [[شخصیت معنوی]] [[امام]]{{ع}} به آلودگی‌های [[حکومت]]<ref>شیعه در اسلام‌، ۲۱۲؛ تحلیلی از زندگانی امام رضا، ۱۰۰- ۹۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 117.</ref>.
*هر چند امام رضا{{ع}} چاره‌ای جز پذیرفتن [[ولایت‌عهدی]] در پیش نداشت، اما شرط‌هایی برای آن نهاد که [[مأمون]] را در رسیدن به اهداف خویش ناکام ساختند. شرط‌های [[امام]]{{ع}} این بود که:
#در [[امر و نهی]] [[حکومت]] دخالت نکند؛
#[[فتوا]] ندهد؛
#[[قضاوت]] نکند؛
#در [[عزل]] و [[نصب]] شرکت نجوید؛ امور و [[سنن]] [[دینی]] را جابه جا نکند<ref>کشف الغمه‌، ۳/ ۱۰۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 117-118.</ref>.
*در نظر [[تاریخ]] نگاران، بر نهادن چنین شرطهایی برای [[حکومت]] از نپذیرفتن [[ولایت‌عهدی]]، ناگوارتر بود؛ زیرا از [[نامشروع]] بودن [[حکومت]] حکایت می‌کردند و اینکه امام رضا{{ع}} به دخالت در چنین [[حکومتی]] رغبت نشان نمی‌دهد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 117-118.</ref>.
*از سوی دیگر [[امام]]{{ع}} فرصتی یافت تا به [[وظایف]] آسمانی خویش با فراغ بال بیش‌تری بپردازد و از جمله، با [[علما]] و بزرگان به [[مناظره]] بنشیند و حتی شخص [[مأمون]] را در [[مناظره]] [[شکست]] دهد و او را مجبور به اظهار عجز کند. برگزاردن [[نماز]] پرشکوه [[عید فطر]] به [[امامت]] امام رضا{{ع}} که [[مأمون]] چاره‌ای ندید جز آنکه [[اقامه نماز]] را در همان آغاز [[ممنوع]] سازد و [[نماز]] [[باران]] [[امام]]{{ع}} که به بارش [[باران]] انجامید و [[آتش]] [[محبت]] ایشان را بیش از پیش در [[دل]] [[مشتاقان]] شعله‌ور ساخت، از فعالیت‌های این دوره است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 118.</ref>.


==[[شهادت]]==
[[خلفای عباسی]] معاصر آن [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} سه نفر بودند: [[هارون]]، [[محمد امین]] و [[عبدالله مأمون]]. واگذاری [[منصب]] [[ولایت‌عهدی]] به [[امام رضا]]{{ع}} از چاره‌هایی‌ بود که برای [[گریز]] از خطر [[شیعه]] یافتند. بدین‌سان، دوران [[امامت]] [[امام رضا]]{{ع}} را به دو دوره پیش و پس از [[ولایت‌عهدی]] تقسیم کرد.
*[[مأمون]] که به دست خود، کار را بر خویش سخت کرده و به اهداف خویش نیز نرسیده بود، تصمیم بر [[قتل]] امام رضا{{ع}} گرفت و به سال ۲۰۳ ه. آن [[امام همام]] را در پنجاه و پنج سالگی به [[شهادت]] رساند. [[مرقد مطهر]] امام رضا{{ع}} در [[مشهد]] [[مقدس]] جای دارد<ref>تاریخ التمدن الاسلامی‌، ۴/ ۱۶۹؛ امام رضا، ۴۰۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 118.</ref>.
===دوره قبل از [[ولایت‌عهدی]]===
'''دوره نخست از سال ۱۸۳ تا ۲۰۱ یعنی از [[آغاز امامت]] تا سفر به [[خراسان]]:''' مدت [[امامت]] ایشان پیش از پذیرش ولایتعهدی، هفده سال بود که ده سال از این سال‌ها را در عصر [[هارون]]، پنج سال را در عصر [[امین]] و دو سال را در [[عهد]] [[مأمون]] و در [[مدینه]] سپری کرد. زمانی که [[پدر]] گرامی‌اش به [[شهادت]] رسید، در [[مدینه]] بود و رسیدگی به امور [[شیعیان]] را آغاز کرد. [[شاگردان]] [[پدر]] را پیرامون خویش گرد آورد و به [[تعلیم]] [[معارف]] [[ناب]] [[دینی]] پرداخت. در این سال‌ها [[شیعیان]] بهره‌ها از او برگرفتند و هدایت‌ها یافتند و [[معارف دینی]] نشو و قوام و دوام پیدا کردند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۷؛ [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۴۴-۱۴۶.</ref>.
===دوره بعد از [[ولایت‌عهدی]]===
'''دوره دوم از سال ۲۰۱ تا ۲۰۳ ([[شهادت]] حضرت):''' [[مأمون]] برای [[فریب]] [[مردم]] و در [[حقیقت]] نظارت بیش‌تر بر [[امام]]{{ع}}، ایشان را به پایتخت خویش آورد و واداشت تا [[منصب]] [[ولایت‌عهدی]] را بپذیرد<ref>مقاتل الطالبیین‌، ۵۶۳.</ref>.  


==دوران [[امامت]] [[امام]] [[علی بن موسی الرضا]]{{ع}}==
[[مأمون]] از این پیشنهاد اغراض ذیل را تعقیب می‌نمود:
*در دوران [[امامت]] [[حضرت رضا]] [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} از جهت [[علمی]] و [[اجتماعی]] به حدّی [[رشد]] کرده و گسترش یافته بود که می‌توانست [[قدرت سیاسی]] را تجربه نماید. بر خلاف شروع [[امامت]] پدرش، [[امامت]] آن جناب به طور علنی و با [[قدرت]] شروع شد و در پاسخ کسانی که می‌گفتند [[حضرت]] [[امامت]] خود را آشکار نکند و او را از [[هارون]] [[بیم]] می‌دادند، می‌فرمود: "بیهوده می‌کوشند، با من کاری نمی‌توانند کنند"<ref>کافی، ج۱، ص۸۷.</ref>. *دوره بیست ساله [[امامت امام رضا]]{{ع}} را به دو دوره می‌توان تقسیم نمود:
*'''دوره نخست از سال ۱۸۳ تا ۲۰۱ یعنی از [[آغاز امامت]] تا سفر به [[خراسان]]:''' در این دوره [[امام]] با دقّت بر پایگاه‌های مردمی خود [[نظارت]] داشت و از دور و گاهی [[مسافرت]] به مراکز [[تشیّع]] آنان را [[هدایت]] می‌نمود؛ چنان که بر قیام‌های [[علویان]] [[اشراف]] داشت. در این دوران [[محمد بن ابراهیم طباطبا]] دست به [[قیام]] زد و در [[کوفه]] [[خطبه]] خواند و این حرکت مورد [[تأیید]] [[امام رضا]]{{ع}} بود. [[حضرت]] در زمینه [[علمی]] نیز فعالیت گسترده‌ای داشت، با [[دانشمندان]] فرق به [[مناظره]] [[علمی]] می‌پرداخت و [[شبهات]] را از ساخت [[مکتب]] دفع می‌کرد.
*'''دوره دوم از سال ۲۰۱ تا ۲۰۳ ([[شهادت]] [[حضرت]]):''' در این دوره [[مأمون عباسی]] [[امام]] را به [[مرو]] فرا خواند و به [[حضرت]] پیشنهاد [[ولایت‌عهدی]] داد، [[مأمون]] از این پیشنهاد اغراض ذیل را تعقیب می‌نمود:
#[[مشروعیت]] بخشیدن به [[حکومت]] خود که نه نزد عبّاسیان [[مشروعیّت]] داشت و نه پیش [[شیعیان]].
#[[مشروعیت]] بخشیدن به [[حکومت]] خود که نه نزد عبّاسیان [[مشروعیّت]] داشت و نه پیش [[شیعیان]].
#خاموش کردن [[قیام‌ها]] و شورش‌های [[علویان]].
#خاموش کردن [[قیام‌ها]] و شورش‌های [[علویان]].
#بد نام نمودن [[امام]] و بقیه [[اهل بیت]]{{عم}}.
#بد نام نمودن [[امام]] و بقیه [[اهل بیت]]{{عم}}.
#دور نگاه داشتن [[امام]] از پایگاه‌های مردمی و تحت نظر داشتن او. [[امام]] که تحت فشار و [[اجبار]] قرار گرفته بود و از طرفی در [[پذیرش]] این امر فوایدی را برای [[حفظ اسلام]] و [[مسلمانان]] ملاحظه می‌فرمود، آن را پذیرفت، ولی در جهت خنثی نمودن اغراض [[سیاسی]] [[مأمون]] اقدامات زیر را معمول داشت:
#دور نگاه داشتن [[امام]] از پایگاه‌های مردمی و تحت نظر داشتن او<ref>شیعه در اسلام‌، ۲۱۲؛ تحلیلی از زندگانی امام رضا، ۱۰۰- ۹۸.</ref>.
##عدم [[پذیرش]] [[ولایت‌عهدی]] مگر پس از [[اجبار]] و آشکار نمودن این [[اجبار]] برای [[مردم]] و [[تاریخ]].
 
##[[پذیرش]] [[ولایت‌عهدی]] را به عدم دخالت در هیچ یک از امور دولتی، [[عزل]] و نصب‌ها و... مشروط کرد و همواره این موضع منفی را [[حفظ]] نمود. در نهایت [[مأمون]] که در سیاست‌های خود ناکام مانده بود، [[امام]] را [[مسموم]] کرد و به [[شهادت]] رساند<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۴۴-۱۴۶.</ref>.
[[امام]] که تحت فشار و [[اجبار]] قرار گرفته بود و از طرفی در [[پذیرش]] این امر فوایدی را برای [[حفظ اسلام]] و [[مسلمانان]] ملاحظه می‌فرمود، آنرا پذیرفت، ولی در جهت خنثی نمودن اغراض [[سیاسی]] [[مأمون]] اقدامات زیر را معمول داشت:
#عدم [[پذیرش]] [[ولایتعهدی]] مگر پس از [[اجبار]] و آشکار نمودن این [[اجبار]] برای [[مردم]] و [[تاریخ]].
#دخالت نکردن در امور حکومتی<ref>کشف الغمه‌، ج۳، ص۱۰۲.</ref>.<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۴۴-۱۴۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۸.</ref>
 
در نظر تاریخ نگاران، قرار دادن چنین شرط‌هایی برای [[حکومت]] از نپذیرفتن [[ولایت‌عهدی]]، ناگوارتر بود؛ زیرا از [[نامشروع]] بودن [[حکومت]] حکایت می‌کردند و اینکه [[امام رضا]]{{ع}} به دخالت در چنین [[حکومتی]] رغبت نشان نمی‌دهد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۸.</ref>.
 
==امامت و ولایت==
{{اصلی|امامت امام رضا}}
امام رضا {{ع}} در سن ۳۵ سالگی و پس از [[شهادت]] [[پدر]] به [[امامت]] رسید<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۱، ص۹۹؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۷۶.</ref>. [[امامت]] او ۲۰ سال طول کشید<ref>مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ص۲۴۶.</ref>.
 
[[مقام امامت]] تنها با [[نصب الهی]] ثابت می‌شود و دست [[بندگان]] از تعیین کسی به عنوان [[امام]] کوتاه است. [[امام رضا]]{{ع}} به‌واسطه [[نصب الهی]] به [[امامت]] رسیده است و بر این [[حقیقت]] احادیثی که از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و دیگر بزرگان [[معصوم]] رسیده‌اند، [[گواهی]] می‌دهند. مانند [[حدیث]] مشهور [[جابر]] که براساس آن، [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است، هشتمین [[خلیفه]] من و [[امام]] [[مسلمانان]]، [[علی بن موسی]] {{ع}} است<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ۱/ ۴۸۶.</ref>.
 
[[امام کاظم]] {{ع}} با اهتمام به آینده [[امت اسلامی]] و جلوگیری از [[انحراف]] در امر [[امامت]] و برای [[اتمام حجت]]، به صورت مکرر و در مواضع مختلف [[جانشین]] خود را معرفی کرده‌اند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۱۱ و عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۰، باب ۴ نص أبی الحسن موسی بن جعفر {{ع}} علی ابنه الرضا علی بن موسی بن جعفر {{ع}} بالإمامة و الوصیة. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۲۸۷ الباب الرابع العشرون النصوص علی إمامة أبی الحسن علی بن موسی الرضا {{ع}} مضافا إلی ما تقدم منها.</ref>؛ صحاف می‌گوید: "من و [[هشام بن حکم]] و [[علی بن یقطین]] در [[بغداد]] بودیم، [[علی بن یقطین]] گفت: خدمت [[موسی بن جعفر]] {{ع}} نشسته بودم که پسرش [[علی]] وارد شد، [[امام]] فرمود:"ای [[علی بن یقطین]] همین [[علی]] سرور اولاد من است، همانا من [[کنیه]] خودم را که [[ابوالحسن]] است به او بخشیده‌ام. هشام دست خود را به پیشانیش زد و گفت: وای بر تو چه گفتی؟ ابن یقطین گفت: به [[خدا]] همین طور که گفتم از او شنیدم. هشام گفت: با این سخن به تو خبر داده که امر [[امامت]] پس از وی به او متعلق است"<ref>{{متن حدیث|يَا عَلِيَّ بْنَ يَقْطِينٍ هَذَا عَلِيٌّ سَيِّدُ وُلْدِي أَمَا إِنِّي قَدْ نَحَلْتُهُ كُنْيَتِي}}؛ الکافی، ج ۱، ص ۳۱۱، باب الإشارة و النص علی أبی الحسن الرضا {{ع}} و کفایة الاثر، ص ۲۷۱ و عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۱.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۶۷-۷۰؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۶.</ref>
 
===افضلیت امام رضا {{ع}}===
[[برتری]] و تقدم [[علی بن موسی]] {{ع}} بر دیگران در کمالاتی که لازمه [[مقام امامت]] است مستند به سخنان [[موسی بن جعفر]] {{ع}} و اعتراف دیگران است.  
#[[یزید]] بن سلیط زیدی می‌گوید: [[حضرت]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} فرمود: من در این سال وفات خواهم کرد و پسرم "علی" همنام علی بن ابی طالب {{ع}} و همنام علی بن الحسین {{عم}} و دارای فهم، علم و شکوه و هیبت امیرالمؤمنین {{ع}} است و تا چهار سال بعد از هارون، اجازه سخن گفتن ندارد ولی وقتی آن چهار سال گذشت، درباره هر چه می‌خواهی از او سؤال کن که به خواست خدا به تو پاسخ خواهد داد<ref>{{متن حدیث|إِنِّي‏ أُوخَذُ فِي هَذِهِ السَّنَةِ وَ عَلِيٌّ ابْنِي سَمِيُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ {{ع}} وَ سَمِيُّ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ {{ع}} أُعْطِيَ فَهْمَ الْأَوَّلِ وَ عِلْمَهُ وَ نَصْرَهُ وَ رِدَاءَهُ وَ لَيْسَ لَهُ أَنْ يَتَكَلَّمَ إِلَّا بَعْدَ هَارُونَ بِأَرْبَعِ سِنِينَ فَإِذَا مَضَتْ أَرْبَعُ سِنِينَ فَاسْأَلْهُ عَمَّا شِئْتَ يُجِيبُكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى}}؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۱، ص ۲۴ و الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص ۷۷ و کافی، ج ۱، ص ۳۱۳.</ref>.
#مامون [[عباسی]] در موارد متعدد زبان به [[مدح]] و ثنای [[امام رضا]] {{ع}} گشوده است از جمله [[رجاء]] بن ابی ضحاک می‌گوید: از سوی مامون مراقب [[علی بن موسی]] بودم تا او را از [[مدینه]] به [[مرو]] بیاورم و تمام رفتارش را شبانه روز زیر نظر داشتم وقتی که به [[مرو]] رسیدم گزارش از حالات و کارهای [[امام رضا]] {{ع}} را در طول سفر به مامون دادم وی گفت: {{عربی|"هَذَا خَيْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُهُمْ وَ أَعْبَدُهُمْ"}}<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۱۸۰.</ref>. سمهودی در جواهر العقدین می‌نویسد: {{عربی|"و أَمَّا عَلِيٌ الرِّضَا بْنُ مُوسَي الْكَاظِمِ، فَكَانَ أَوْحَدُ زَمَانِهِ، جَلِيلُ الْقَدْرِ"}}<ref>جواهر العقدین، ج ۳، ص ۴۲۷.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۶۸-۷۰.</ref>
 
==فضایل و مناقب==
[[امام رضا]]{{ع}} در شمار کسانی است که [[خداوند]] در [[آیه تطهیر]] فرموده است آنان را از هر [[عیب]] و نقصی پیراسته‌ام. از این رو، او نیز همانند دیگر [[امامان]]{{عم}} سرشتی قدسی و منزه داشت و از [[رذیلت‌های اخلاقی]] دور بود. مشهور است که برجستگی‌های [[اخلاقی]] آن [[امام همام]]{{ع}} عبارت بوده‌اند از:
#'''[[زهد]] و [[بندگی]]:''' [[علی بن موسی]]{{ع}} در بی رغبتی به [[دنیا]] و [[بندگی خدا]]، جهد فراوان داشت. در پیش چشم [[مردم]]، آراسته بود و در خلوت، ساده زیست و [[زاهد]]. زبان مبارکش همواره به [[تلاوت قرآن]] بود و [[روزه]] بسیار می‌گرفت و عبادتی فراوان داشت<ref>عیون اخبار الرضا، ۲/ ۱۷۶، ۱۷۸ و ۱۸۳.</ref>.
#'''[[فروتنی]]:''' در برابر [[مردم]] بسیار [[فروتن]] بود. هیچ گاه با کسی [[تندی]] نکرد و [[کلام]] کسی را نبُرید و پایش را هنگام نشستن پیش کسی دراز نکرد یا به دیوار تکیه نداد<ref>همان، ۲/ ۱۸۲ و ۱۸۳.</ref>.
#'''[[علم]] و [[آگاهی]]:''' [[دانش]] [[امام رضا]]{{ع}} را نمی‌توان با کسی از [[مردمان]] زمانه‌اش به [[قیاس]] نهاد. [[فضل]] و [[برتری]] علمی‌اش همواره در مناظراتی که با [[علما]] و بزرگان دیگر [[ادیان]] و فِرَق برگزار می‌شد، آشکار بود و هیچ کس نتوانست‌ نکته‌ای بدو آموزد یا خرده‌ای [[علمی]] از او گیرد.
#'''[[سخاوت]] و [[بخشش]]:''' [[امام رضا]]{{ع}} همچون [[پدران]] [[پاک]] خویش در این صفت شهره [[دوست]] و [[دشمن]] بود. یک بار در روز [[عرفه]] همه [[دارایی]] خویش را بخشید. [[اصحاب]] با شگفتی تمام پرسیدند، آیا چنین بخششی رواست؟ فرمود: "نه تنها رواست که [[غنیمت]] است؛ غنیمتی برای کسب اجر و [[ثواب]] و [[کرامت]]"<ref>مناقب آل ابی طالب‌، ۴/ ۳۹۰.</ref>.
#'''[[فصاحت]] و [[بلاغت]]:''' چون [[امام رضا]]{{ع}} در تشریح و بیان موضوعی لب به سخن می‌گشود، هر شنونده‌ای را به [[سکوت]] وا می‌داشت و بر هر کسی اثر می‌نهاد. او نیز همچون [[پدران]] پاکش بسیار [[فصیح]] و [[بلیغ]] بود<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۵-۱۱۶.</ref>.
 
[[علی بن موسی الرضا]]{{ع}} در [[دانش]] و [[سخاوت]] و [[اخلاق]] و [[شخصیت معنوی]] بی‌نظیر بود. در [[مرو]]، جلسات بحثی به [[دستور]] [[مأمون]] برگزار می‌شد تا [[شخصیت امام]] را بشکند، اما [[حضرت رضا]]{{ع}} در بحث‌هایی که با علمای [[ادیان]] و [[مذاهب]] مختلف، حتی با مادیون منکر [[خدا]] داشت، همواره پیروز می‌‌شد و چهره [[علمی]] او آشکارتر می‌‌گشت<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۹.</ref>.
 
==کرامات==
{{اصلی|کرامات امام رضا}}
از [[امام رضا]] {{ع}} [[امور خارق العاده]] و [[کرامات]] و معجزاتی [[نقل]] شده که هر یک می‌‌تواند [[دلیل]] و نشانه‌ای بر علو [[مقام]] و [[منصب]] او نزد [[خداوند تعالی]] باشد<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۲۲۷ و إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۳۰۷.</ref>، مانند: محمد بن حفص می‌گوید: [[غلام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} برایم [[نقل]] کرده که در خدمت [[حضرت رضا]] {{ع}} بودیم با چند نفر دیگر در یک بیابان. [[تشنگی]] شدیدی بر ما و چارپایان مستولی شد که [[ترس]] از تلف شدن داشتیم. [[حضرت رضا]] {{ع}} محلی را توصیف نمود فرمود: به آنجا بروید [[آب]] خواهید یافت به آن محل رفتیم [[آب]] بود خودمان و چارپایان سیراب شدیم و هر که در قافله بود سیرآب شد. بعد کوچ کردیم فرمود: بروید همان چشمه را پیدا کنید هر چه جستجو کردیم اثری از چشمه نبود جز فضله شتران چیزی نیافتیم<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج ۲، ص ۲۱۶؛ بحار الأنوار، ج ۴۹، ص ۱۸۶؛ بحار الأنوار، ج ۴۹، ص ۳۷ و إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۳۳۲.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۷۱.</ref>
 
==شهادت و محل دفن==
[[مأمون]] که با ولایت‌عهدی امام رضا {{ع}} کار را بر خویش سخت کرده و به اهداف خویش نیز نرسیده بود، تصمیم بر [[قتل]] [[امام رضا]]{{ع}} گرفت و در آخر ماه صَفر سال ۲۰۳ ه. آن امام همام را در پنجاه و پنج سالگی به [[شهادت]] رساند<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا{{ع}}، ج۲، ص۴۰۶؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۸۶؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ص۲۴۷.</ref>. [[مرقد مطهر]] [[امام رضا]]{{ع}} در طوس در قریه‌ای به نام سناباد از نوقان<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۸۳؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۸۶.</ref> در مکانی معروف به [[مشهد]] است که در آن [[زمان]] جزء [[زمین]] حمید (بن قحطبه) بوده است<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۸۳.</ref>.<ref>تاریخ التمدن الاسلامی‌، ۴/ ۱۶۹؛ امام رضا، ۴۰۲.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۱۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۱۵۹؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۷۶.</ref>


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۳ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۵

امام رضا (ع)
پرونده:ضریح امام رضا.jpeg
ضریح امام رضا علیه‌السلام
نقشامام چهارم شیعیان
نامعلی بن موسی
کنیهابوالحسن
زادروز۱۱ ذی‌القعده، سال ۱۴۸ ق
زادگاهمدینه
مدت امامت۲۰ سال (۱۸۳-۲۰۳ ق)
شهادتآخر ماه صفر، ۲۰۳ ق
مدفنمشهد
محل زندگیمدینه • مرو
لقب(ها)رضا
پدرامام کاظم علیه السلام
مادرنجمه خاتون
فرزند(ان)امام جواد (علیه السلام)
طول عمر۵۵ سال
این مدخل از زیرشاخه‌های بحث اهل بیت پیامبر خاتم است. "امام رضا" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام رضا (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ولادت

امام رضا (ع) دهمین نفر از چهارده معصوم(ع) و هشتمین پیشوای مسلمانان در ۱۱ ذی قعده سال ۱۴۸ه. در مدینه به دنیا آمد[۱].[۲].

پدر و مادر

پدر ارجمندش موسی بن جعفر(ع) امام هفتم و مادر آن حضرت خیزران نامیده می‌شد[۳]. برخی هم گفته‌اند اسم آن بانوی محترمه نجمه و کنیه‌اش ام البنین بوده است[۴].[۵].

نام و نسب

نام مبارک امام رضا (ع)، علی است[۶].

کنیه‌ها

کنیه حضرت ابوالحسن است[۷].[۸]

القاب

مشهورترین لقب امام هشتم (ع)، رضا است[۹].

سرگذشت تاریخی

در دوران امامت حضرت رضا مکتب اهل بیت(ع) از جهت علمی و اجتماعی به حدّی رشد کرده و گسترش یافته بود که می‌توانست قدرت سیاسی را تجربه نماید. برخلاف شروع امامت پدرش، امامت آن جناب به طور علنی و با قدرت شروع شد و در پاسخ کسانی که می‌گفتند حضرت امامت خود را آشکار نکند و او را از هارون بیم می‌دادند، می‌فرمود: "بیهوده می‌کوشند، با من کاری نمی‌توانند کنند"[۱۰].

خلفای عباسی معاصر آن امام معصوم(ع) سه نفر بودند: هارون، محمد امین و عبدالله مأمون. واگذاری منصب ولایت‌عهدی به امام رضا(ع) از چاره‌هایی‌ بود که برای گریز از خطر شیعه یافتند. بدین‌سان، دوران امامت امام رضا(ع) را به دو دوره پیش و پس از ولایت‌عهدی تقسیم کرد.

دوره قبل از ولایت‌عهدی

دوره نخست از سال ۱۸۳ تا ۲۰۱ یعنی از آغاز امامت تا سفر به خراسان: مدت امامت ایشان پیش از پذیرش ولایتعهدی، هفده سال بود که ده سال از این سال‌ها را در عصر هارون، پنج سال را در عصر امین و دو سال را در عهد مأمون و در مدینه سپری کرد. زمانی که پدر گرامی‌اش به شهادت رسید، در مدینه بود و رسیدگی به امور شیعیان را آغاز کرد. شاگردان پدر را پیرامون خویش گرد آورد و به تعلیم معارف ناب دینی پرداخت. در این سال‌ها شیعیان بهره‌ها از او برگرفتند و هدایت‌ها یافتند و معارف دینی نشو و قوام و دوام پیدا کردند[۱۱].

دوره بعد از ولایت‌عهدی

دوره دوم از سال ۲۰۱ تا ۲۰۳ (شهادت حضرت): مأمون برای فریب مردم و در حقیقت نظارت بیش‌تر بر امام(ع)، ایشان را به پایتخت خویش آورد و واداشت تا منصب ولایت‌عهدی را بپذیرد[۱۲].

مأمون از این پیشنهاد اغراض ذیل را تعقیب می‌نمود:

  1. مشروعیت بخشیدن به حکومت خود که نه نزد عبّاسیان مشروعیّت داشت و نه پیش شیعیان.
  2. خاموش کردن قیام‌ها و شورش‌های علویان.
  3. بد نام نمودن امام و بقیه اهل بیت(ع).
  4. دور نگاه داشتن امام از پایگاه‌های مردمی و تحت نظر داشتن او[۱۳].

امام که تحت فشار و اجبار قرار گرفته بود و از طرفی در پذیرش این امر فوایدی را برای حفظ اسلام و مسلمانان ملاحظه می‌فرمود، آنرا پذیرفت، ولی در جهت خنثی نمودن اغراض سیاسی مأمون اقدامات زیر را معمول داشت:

  1. عدم پذیرش ولایتعهدی مگر پس از اجبار و آشکار نمودن این اجبار برای مردم و تاریخ.
  2. دخالت نکردن در امور حکومتی[۱۴].[۱۵]

در نظر تاریخ نگاران، قرار دادن چنین شرط‌هایی برای حکومت از نپذیرفتن ولایت‌عهدی، ناگوارتر بود؛ زیرا از نامشروع بودن حکومت حکایت می‌کردند و اینکه امام رضا(ع) به دخالت در چنین حکومتی رغبت نشان نمی‌دهد[۱۶].

امامت و ولایت

امام رضا (ع) در سن ۳۵ سالگی و پس از شهادت پدر به امامت رسید[۱۷]. امامت او ۲۰ سال طول کشید[۱۸].

مقام امامت تنها با نصب الهی ثابت می‌شود و دست بندگان از تعیین کسی به عنوان امام کوتاه است. امام رضا(ع) به‌واسطه نصب الهی به امامت رسیده است و بر این حقیقت احادیثی که از پیامبر اسلام(ص) و دیگر بزرگان معصوم رسیده‌اند، گواهی می‌دهند. مانند حدیث مشهور جابر که براساس آن، پیامبر(ص) فرموده است، هشتمین خلیفه من و امام مسلمانان، علی بن موسی (ع) است[۱۹].

امام کاظم (ع) با اهتمام به آینده امت اسلامی و جلوگیری از انحراف در امر امامت و برای اتمام حجت، به صورت مکرر و در مواضع مختلف جانشین خود را معرفی کرده‌اند[۲۰]؛ صحاف می‌گوید: "من و هشام بن حکم و علی بن یقطین در بغداد بودیم، علی بن یقطین گفت: خدمت موسی بن جعفر (ع) نشسته بودم که پسرش علی وارد شد، امام فرمود:"ای علی بن یقطین همین علی سرور اولاد من است، همانا من کنیه خودم را که ابوالحسن است به او بخشیده‌ام. هشام دست خود را به پیشانیش زد و گفت: وای بر تو چه گفتی؟ ابن یقطین گفت: به خدا همین طور که گفتم از او شنیدم. هشام گفت: با این سخن به تو خبر داده که امر امامت پس از وی به او متعلق است"[۲۱].[۲۲]

افضلیت امام رضا (ع)

برتری و تقدم علی بن موسی (ع) بر دیگران در کمالاتی که لازمه مقام امامت است مستند به سخنان موسی بن جعفر (ع) و اعتراف دیگران است.

  1. یزید بن سلیط زیدی می‌گوید: حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمود: من در این سال وفات خواهم کرد و پسرم "علی" همنام علی بن ابی طالب (ع) و همنام علی بن الحسین (ع) و دارای فهم، علم و شکوه و هیبت امیرالمؤمنین (ع) است و تا چهار سال بعد از هارون، اجازه سخن گفتن ندارد ولی وقتی آن چهار سال گذشت، درباره هر چه می‌خواهی از او سؤال کن که به خواست خدا به تو پاسخ خواهد داد[۲۳].
  2. مامون عباسی در موارد متعدد زبان به مدح و ثنای امام رضا (ع) گشوده است از جمله رجاء بن ابی ضحاک می‌گوید: از سوی مامون مراقب علی بن موسی بودم تا او را از مدینه به مرو بیاورم و تمام رفتارش را شبانه روز زیر نظر داشتم وقتی که به مرو رسیدم گزارش از حالات و کارهای امام رضا (ع) را در طول سفر به مامون دادم وی گفت: "هَذَا خَيْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُهُمْ وَ أَعْبَدُهُمْ"[۲۴]. سمهودی در جواهر العقدین می‌نویسد: "و أَمَّا عَلِيٌ الرِّضَا بْنُ مُوسَي الْكَاظِمِ، فَكَانَ أَوْحَدُ زَمَانِهِ، جَلِيلُ الْقَدْرِ"[۲۵].[۲۶]

فضایل و مناقب

امام رضا(ع) در شمار کسانی است که خداوند در آیه تطهیر فرموده است آنان را از هر عیب و نقصی پیراسته‌ام. از این رو، او نیز همانند دیگر امامان(ع) سرشتی قدسی و منزه داشت و از رذیلت‌های اخلاقی دور بود. مشهور است که برجستگی‌های اخلاقی آن امام همام(ع) عبارت بوده‌اند از:

  1. زهد و بندگی: علی بن موسی(ع) در بی رغبتی به دنیا و بندگی خدا، جهد فراوان داشت. در پیش چشم مردم، آراسته بود و در خلوت، ساده زیست و زاهد. زبان مبارکش همواره به تلاوت قرآن بود و روزه بسیار می‌گرفت و عبادتی فراوان داشت[۲۷].
  2. فروتنی: در برابر مردم بسیار فروتن بود. هیچ گاه با کسی تندی نکرد و کلام کسی را نبُرید و پایش را هنگام نشستن پیش کسی دراز نکرد یا به دیوار تکیه نداد[۲۸].
  3. علم و آگاهی: دانش امام رضا(ع) را نمی‌توان با کسی از مردمان زمانه‌اش به قیاس نهاد. فضل و برتری علمی‌اش همواره در مناظراتی که با علما و بزرگان دیگر ادیان و فِرَق برگزار می‌شد، آشکار بود و هیچ کس نتوانست‌ نکته‌ای بدو آموزد یا خرده‌ای علمی از او گیرد.
  4. سخاوت و بخشش: امام رضا(ع) همچون پدران پاک خویش در این صفت شهره دوست و دشمن بود. یک بار در روز عرفه همه دارایی خویش را بخشید. اصحاب با شگفتی تمام پرسیدند، آیا چنین بخششی رواست؟ فرمود: "نه تنها رواست که غنیمت است؛ غنیمتی برای کسب اجر و ثواب و کرامت"[۲۹].
  5. فصاحت و بلاغت: چون امام رضا(ع) در تشریح و بیان موضوعی لب به سخن می‌گشود، هر شنونده‌ای را به سکوت وا می‌داشت و بر هر کسی اثر می‌نهاد. او نیز همچون پدران پاکش بسیار فصیح و بلیغ بود[۳۰].

علی بن موسی الرضا(ع) در دانش و سخاوت و اخلاق و شخصیت معنوی بی‌نظیر بود. در مرو، جلسات بحثی به دستور مأمون برگزار می‌شد تا شخصیت امام را بشکند، اما حضرت رضا(ع) در بحث‌هایی که با علمای ادیان و مذاهب مختلف، حتی با مادیون منکر خدا داشت، همواره پیروز می‌‌شد و چهره علمی او آشکارتر می‌‌گشت[۳۱].

کرامات

از امام رضا (ع) امور خارق العاده و کرامات و معجزاتی نقل شده که هر یک می‌‌تواند دلیل و نشانه‌ای بر علو مقام و منصب او نزد خداوند تعالی باشد[۳۲]، مانند: محمد بن حفص می‌گوید: غلام موسی بن جعفر (ع) برایم نقل کرده که در خدمت حضرت رضا (ع) بودیم با چند نفر دیگر در یک بیابان. تشنگی شدیدی بر ما و چارپایان مستولی شد که ترس از تلف شدن داشتیم. حضرت رضا (ع) محلی را توصیف نمود فرمود: به آنجا بروید آب خواهید یافت به آن محل رفتیم آب بود خودمان و چارپایان سیراب شدیم و هر که در قافله بود سیرآب شد. بعد کوچ کردیم فرمود: بروید همان چشمه را پیدا کنید هر چه جستجو کردیم اثری از چشمه نبود جز فضله شتران چیزی نیافتیم[۳۳].[۳۴]

شهادت و محل دفن

مأمون که با ولایت‌عهدی امام رضا (ع) کار را بر خویش سخت کرده و به اهداف خویش نیز نرسیده بود، تصمیم بر قتل امام رضا(ع) گرفت و در آخر ماه صَفر سال ۲۰۳ ه. آن امام همام را در پنجاه و پنج سالگی به شهادت رساند[۳۵]. مرقد مطهر امام رضا(ع) در طوس در قریه‌ای به نام سناباد از نوقان[۳۶] در مکانی معروف به مشهد است که در آن زمان جزء زمین حمید (بن قحطبه) بوده است[۳۷].[۳۸].[۳۹]

منابع

پانویس

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۶؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۵۹۱.
  2. فرهنگ شیعه، ص ۱۱۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۵۹؛ ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام رضا، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۴.
  3. سبط ابن جوزی، یوسف شمس الدین، تذکرة الخواص، ص۳۱۵؛ شیروانی، میرزاحیدرعلی، مناقب اهل بیت، ص۱۳.
  4. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا(ع)، ج۱، ص۳۰؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۳، ص۱۰۵؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۸۳.
  5. فرهنگ شیعه، ص ۱۱۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۵۹؛ ضیائی ارزگانی، رحمت الله، امامت امام رضا، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص ۴۳۴؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۷۶.
  6. فرهنگ شیعه، ص ۱۱۵.
  7. مصنفات شیخ مفید، ۱۱/ ۲۴۷.
  8. فرهنگ شیعه، ص ۱۱۵.
  9. فرهنگ شیعه، ص ۱۱۵.
  10. کافی، ج۱، ص۸۷.
  11. فرهنگ شیعه، ص ۱۱۷؛ محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۴۴-۱۴۶.
  12. مقاتل الطالبیین‌، ۵۶۳.
  13. شیعه در اسلام‌، ۲۱۲؛ تحلیلی از زندگانی امام رضا، ۱۰۰- ۹۸.
  14. کشف الغمه‌، ج۳، ص۱۰۲.
  15. محمدی، رضا، امام‌شناسی، ص:۱۴۴-۱۴۶؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۱۸.
  16. فرهنگ شیعه، ص ۱۱۸.
  17. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا(ع)، ج۱، ص۹۹؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۷۶.
  18. مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ص۲۴۶.
  19. کمال الدین و تمام النعمة، ۱/ ۴۸۶.
  20. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۱۱ و عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۰، باب ۴ نص أبی الحسن موسی بن جعفر (ع) علی ابنه الرضا علی بن موسی بن جعفر (ع) بالإمامة و الوصیة. إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۲۸۷ الباب الرابع العشرون النصوص علی إمامة أبی الحسن علی بن موسی الرضا (ع) مضافا إلی ما تقدم منها.
  21. «يَا عَلِيَّ بْنَ يَقْطِينٍ هَذَا عَلِيٌّ سَيِّدُ وُلْدِي أَمَا إِنِّي قَدْ نَحَلْتُهُ كُنْيَتِي»؛ الکافی، ج ۱، ص ۳۱۱، باب الإشارة و النص علی أبی الحسن الرضا (ع) و کفایة الاثر، ص ۲۷۱ و عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۱.
  22. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۶۷-۷۰؛ فرهنگ شیعه، ص ۱۱۶.
  23. «إِنِّي‏ أُوخَذُ فِي هَذِهِ السَّنَةِ وَ عَلِيٌّ ابْنِي سَمِيُّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) وَ سَمِيُّ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع) أُعْطِيَ فَهْمَ الْأَوَّلِ وَ عِلْمَهُ وَ نَصْرَهُ وَ رِدَاءَهُ وَ لَيْسَ لَهُ أَنْ يَتَكَلَّمَ إِلَّا بَعْدَ هَارُونَ بِأَرْبَعِ سِنِينَ فَإِذَا مَضَتْ أَرْبَعُ سِنِينَ فَاسْأَلْهُ عَمَّا شِئْتَ يُجِيبُكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى»؛ عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۱، ص ۲۴ و الإمامة و التبصرة من الحیرة، ص ۷۷ و کافی، ج ۱، ص ۳۱۳.
  24. عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۱۸۰.
  25. جواهر العقدین، ج ۳، ص ۴۲۷.
  26. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۶۸-۷۰.
  27. عیون اخبار الرضا، ۲/ ۱۷۶، ۱۷۸ و ۱۸۳.
  28. همان، ۲/ ۱۸۲ و ۱۸۳.
  29. مناقب آل ابی طالب‌، ۴/ ۳۹۰.
  30. فرهنگ شیعه، ص ۱۱۵-۱۱۶.
  31. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۵۹.
  32. عیون أخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۲۲۷ و إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۳۰۷.
  33. عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۲۱۶؛ بحار الأنوار، ج ۴۹، ص ۱۸۶؛ بحار الأنوار، ج ۴۹، ص ۳۷ و إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۳۳۲.
  34. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵، جلد ۲ ص ۷۱.
  35. ابن بابویه، محمد بن علی، عیون اخبارالرضا(ع)، ج۲، ص۴۰۶؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۸۶؛ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ص۲۴۷.
  36. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۸۳؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۸۶.
  37. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۸۳.
  38. تاریخ التمدن الاسلامی‌، ۴/ ۱۶۹؛ امام رضا، ۴۰۲.
  39. فرهنگ شیعه، ص ۱۱۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۵۹؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۲۷۶.