اعتدال در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{سیره معصوم}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين...» ایجاد کرد) |
(←منابع) |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
# [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[علی نبیاللهی|نبیاللهی]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']] | # [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[علی نبیاللهی|نبیاللهی]] و [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']] | ||
# [[پرونده:1379753.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|'''کانون محبت''']] | # [[پرونده:1379753.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|'''کانون محبت''']] | ||
# [[پرونده:1379754.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|'''مروارید نبوت''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۰۵
مقدمه
- مصدر "اعتدال"، از فعل عربی "عدل یعدل"، به معنای "برابری و میانه روی"[۱] و به معنای "رعایت حد وسط در کمیت و با کیفیت" به کار رفته است[۲]. این واژه به معنای "استقامت و پایداری" نیز آمده است[۳][۴].
- کلمه دیگری که در زبان عربی، معادل کلمه میانهروی در زبان فارسی است، واژه "اقتصاد" است. این کلمه از ریشه فعل "قصد یقصد" به معنای "پرهیز از افراط و تفریط در امور" است[۵]. این واژه در معنای "استقامت و پایداری" نیز به کار رفته است[۶][۷].
- اما اعتدال، در اصطلاح، به معنی ثبات و پایداری بر فضیلت و استقامت در سلوک و رفتار شایسته از منظر عقل و شرع[۸] و برگرداندن امیال مختلف انسانی از افراط و تفریط، به حدّ میانه است[۹].
جایگاه میانهروی در کلام نبوی
- از رسول خدا(ص) احادیث و روایات بسیاری درباره لزوم میانهروی در امور به دست ما رسیده و پیامبر خدا(ص) در این احادیث، میانهروی را از اجزای چهل و پنج گانه نبوت برشمرده [۱۰] و میانه روهای امتش را "رحماء امت خود" معرفی کرده است[۱۱]. آن حضرت، میانهروی در غنا و فقر را عامل نجات بخش انسانها دانسته[۱۲] و فرموده است: "خداوند مرا به نه چیز توصیه کرد که یکی از این نه چیز، رعایت میانهروی در حال فقر و غناست"[۱۳][۱۴].
- همچنین پیامبر اکرم(ص) در روایتی فرمود: "هنگامی که خداوند برای اعضای خانهای نیکی بخواهد، آنان را در کار دین دانا میسازد و خردسالانش، بزرگانشان را محترم میشمارند و مدارا در معیشت و میانهروی در مخارج را نصیب آنان میسازد؛ و عیبهایشان را به آنان مینماید تا از آنها باز گردند و اگر برای آنان غیر از این بخواهد، آنها را به خودشان واگذار میکند"[۱۵][۱۶].
جایگاه میانهروی در سیره نبوی(ص)
- اصل میانهروی از اصولی است که در سیره رسول اکرم(ص) به وضوح دیده میشود و رسول خدا(ص) مصداق کامل اعتدال بود؛ به گونهای که ایشان در سراسر دوران حیات پربرکتشان هیچ گاه و در هیچ امری از اعتدال خارج نشدند. سیره ایشان سیرهای معتدل بود، چنانکه امیرمؤمنان(ع) در وصف آن حضرت فرموده است:"سیره و رفتار ایشان میانهروی بود"[۱۷][۱۸].
- پیامآور اعتدال که خود نمونه اعلای اعتدال بود، بسیار تأکید داشت که امتش نیز به او اقتدا و از افراط و تفریط، دوری و سیرت میانهروی را اختیار کنند؛ به همین دلیل، با اصرار میفرمود: « أَيُّهَا النَّاسُ عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ، عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ، عَلَيْكُمْ بِالْقَصْدِ»[۱۹] آن حضرت، مسلمانان را از اینکه به طور کامل به دنیا گرایش یابند- همچنان که یهود چنیناند - و از اینکه دنیا را رها کنند و به رهبانیت رو آورند- همچنان که برخی مسیحیان این گونهاند - نهی کرده[۲۰]، بهترین امور را امری میدانست که در حد اعتدال باشد[۲۱][۲۲].
- رسول خدا(ص) در رفتار فردی، در خانواده و اجتماع، در اداره امور و سیاست و حتی در رویارویی با دشمنان و در میدان نبرد، اعتدال را رعایت و از افراط و تفریط در هر کاری پرهیز میکرد. در روایتی مشهور که علمای شیعه و سنی نقل کردهاند، آمده که امام حسین(ع) فرموده است: "از پدرم درباره سیره رسول خدا(ص) در خارج از منزل پرسیدم؛ فرمود: رسول خدا(ص) در همه امور، معتدل و میانهرو بود و گاهی افراط و گاهی تفریط نمیکرد"[۲۳][۲۴].
میانهروی در عبادت
- از دیگر سفارشهای رسول خدا(ص) میانهروی در عبادات و دوری گزیدن از تکلف در امور عبادی است. ایشان فرموده است: "همانا این دین، دینی محکم و متین است؛ پس با ملایمت، در آن در آیید (تندروی نکنید) و عبادت خدا را به بندگان خدا با کراهت تحمیل نکنید تا مانند سوار درماندهای باشید که نه مسافتی را پیموده و نه مرکبی به جای گذاشته است (مرکبش به سبب زیادی سرعت، در میان راه از رفتن بازمانده و خودش هم به مقصدی نرسیده است)"[۲۵][۲۶].
- همچنین آن حضرت در روایتی دیگر به علی(ع) فرمود: "ای علی!... عبادت پروردگارت را مبغوض خویشتن قرار نده! زیادهروی کننده چیزی را پشت سر نگذاشته و پیش نیز نرفته است! پس چون کسی عمل کن که امیدوار است در پیری بمیرد و پروا کن چون کسی که میترسد فردا بمیرد"[۲۷].
- انس نیز نقل کرده است: "روزی پیامبر اکرم(ص) به مسجد وارد شد و دید بین دو ستون مسجد ریسمانی بسته شده است؛ پس فرمود: " این ریسمان چیست؟ " مردم گفتند: " این ریسمان، مال فلانی است؛ چون در نماز، ناتوان میشود، از آن کمک میگیرد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: " آن را باز کنید! هر یک از شما باید تا زمانی نماز گزارد که با نشاط است؛ چون خسته شد، باید بخوابد"[۲۸][۲۹].
- در روایتی دیگر از ابن عباس نقل شده است: "روزی پیامبر اکرم(ص) هنگام خواندن خطبه دید که مردی ایستاده است ؛ فرمود: "او کیست؟" گفتند: "او ابو اسرائیل است که نذر کرده است زیر آفتاب بایستد، ننشیند، به زیر سایه نرود، سخن نگوید و روزه باشد"؛ پیامبر اکرم(ص) فرمود: "به او بگویید که هم سخن بگوید، هم به سایه برود، هم بنشیند و هم به روزهاش پایان دهد"[۳۰][۳۱].
- همچنین آن حضرت، به امامان جماعت توصیه میفرمود: "هرگاه کسی از شما با مردم نماز گزارد، باید [[[نماز]] را] کوتاه بخواند؛ زیرا برخی نمازگزاران، ناتوان، بیمار و کهنسال هستند و هرگاه کسی از شما به تنهایی نماز میخواند، میتواند هر چه میخواهد، نماز را طولانی به جا آورد"[۳۲][۳۳].
- از ابی عبدالله جابر بن سمره نیز روایت شده گفته است: "با پیامبر اکرم(ص) نماز میگزاردم؛ در حالی که هم، زمان نمازهایش میانه بود و هم سخنرانیاش"[۳۴][۳۵].
رعایت میانه روی در انفاق و بخشش
- از دیگر مصادیق میانهروی، میانهروی در امور خیر و به ویژه در بخشش مال است. در شأن نزول آیه ۲۹ سوره اسراء روایت شده است که روزی پیامبر(ص) در خانه بود که سائلی به در خانه ایشان آمد و چون چیزی برای بخشش آماده نبود، او پیراهن ایشان را خواست و پیامبر(ص) پیراهن خود را به او داد و همین امر سبب شد که نتواند آن روز برای نماز به مسجد برود. این پیشامد فرصتی برای کفار بود و آنها گفتند: "محمد(ص) خواب مانده یا مشغول لهو و سرگرمی است که نمازش را فراموش کرده است"، تا اینکه این آیه نازل شد و پیامبر(ص) را از تکرار این کار برحذر داشت[۳۶][۳۷].
رعایت میانهروی در امور اقتصادی
- میانهروی در امور اقتصادی نیز از مواردی است که در سخنان و احادیث رسول خدا(ص) بر آن بسیار تأکید شده است. آن حضرت، میانهروی در خرج را نیمی از معیشت دانسته[۳۸]، فرمودهاند: "کسی که میانهروی کند، فقیر نمیشود"[۳۹]؛ همچنین ایشان در حدیثی دیگر فرمودهاند: "رحمت خدا بر کسی باد که کسب او حلال باشد و به اعتدال خرج کند و مازاد آن را برای روز تنگدستی و نیاز پیش فرستد!"[۴۰][۴۱].
- رسول خدا(ص) میانهروی [در زندگی را] از رنج بردن [در راه تحصیل بیشتر برای زندگی بهتر] آسانتر میدانستند[۴۲]. همچنین میفرمودند: « من اقتصد فی معیشة رزقه الله و من بذر حومه الله»[۴۳]؛ هر که در زندگانیاش میانهروی کند، خداوند به او روزی میبخشد و هر که اسراف کند، خداوند او را محروم میسازد[۴۴].
- رسول خدا(ص) مسلمانان را در طلب روزی نیز به میانهروی فرا میخواندند و میفرمودند: "ای مردم! از خدا بترسید و در طلب روزی میانهرو باشید؛ زیرا هیچ کس نمیمیرد تا آنکه روزی خود را تا پایان مصرف کند؛ اگرچه روزی او دیر برسد. پس از خدا بترسید و در طلب، میانهرو باشید"[۴۵][۴۶].
میانه روی در پوشش
- خاتم انبیا(ص) از پوشیدن دو نوع لباس نهی میفرمودند: لباسی که به زیبایی و لباسی که به زشتی شهره باشد[۴۷][۴۸].
میانهروی در زندگی
پیامبر اعظم(ص) همگان را به میانهروی و اعتدال فرا میخواند: «بر شما باد میانهروی، بر شما باد میانهروی، بر شما باد میانهروی»[۴۹]. عایشه میگوید: پیامبر نزد من آمد و زنی از قبیله بنی اسد با من بود. حضرت پرسید: او کیست؟ گفتم: فلانی است که شبها (به خاطر عبادت) نمیخوابد. حضرت فرمود: بس کن. به اندازه توانتان کار کنید. محبوبترین (کارها) نزد خداوند آن است که کننده آن بر آن عمل مداومت داشته باشد. (نه اینکه بسیار انجام دهد و خود را خسته کند)[۵۰].
رسول الله(ص) حفظ توازن را در امور معاش و معاد و نیازهای روح و بدن لازم میدید و اجازه نمیداد کسی راه افراط و تفریط بپیماید. ایشان، رهبانیت و غوطهور شدن در شهوتهای حیوانی را به یک نسبت محکوم میساخت و حد وسط این دو را با گفتار و رفتار خود نشان میداد. همچنین آنها را که همه وقت خود را در نماز و روزه صرف میکردند و به کارهای زندگی بیاعتنا بودند، از انحراف بازمیداشت. پس میفرمود: «بدن شما و زن و فرزند و یارانتان همگی حقوقی بر شما دارند و باید آنها را رعایت کنید»[۵۱]. در یکی از سفرها، بعضی از اصحاب به دلیل کجفهمی، روزه گرفته و از شدت گرما، هریک به گوشهای افتاده و از حال رفته بودند. دیگران نیز در نصب چادرها و سیراب کردن چارپایان و خدمات دیگر میکوشیدند. ایشان فرمود: «همه ثواب متعلق به کسانی است که این کارها را انجام میدهند»[۵۲]. حضرت علی(ع) درباره سیره پیامبر اعظم(ص) میفرماید: «سِيرَتُهُ الْقَصْدُ»؛ «سیره آن حضرت، میانهروی بود»[۵۳].
میانهروی و اعتدال در امور اقتصادی نیز همپای اعتدال در امور عبادی مورد عنایت رسول خدا(ص) بود. از رسول اکرم(ص) نقل است: «الْبَسُوا وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا فِي أَنْصَافِ الْبُطُونِ فَإِنَّهُ جُزْءٌ مِنَ النُّبُوَّةِ»[۵۴].
میانهروی و اعتدال در مسائل اقتصادی مورد تاکید اسلام است. پیامبر اکرم(ص) در این زمینه میفرماید: کسی که مقتصد و میانهرو باشد، هرگز فقیر و نیازمند نمیشود[۵۵]. یکی از اصول مسلّم زندگی، توجه به میانهروی در هزینهها و درآمدها است، به گونهای که اگر بین آن دو اعتدال برقرار نباشد، زندگی دچار اختلال خواهد شد. حضرت در جایی میفرماید: خوشا به حال آن مسلمانی که درآمدش به قدر کفاف باشد[۵۶]. ایشان میانهروی را ضامن بینیازی میدانست و مصرف بیش از نیاز را سبب فقر و نیازمندی برمیشمرد. ایشان میفرماید: هرکس میانهرو باشد خدا او را بینیاز میکند و هر کس که تبذیر کند و بیشتر از آنچه نیاز دارد، مصرف کند خدا او را فقیر میگرداند[۵۷].[۵۸]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج ۱۱، ص ۴۳۳ و خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج ۲، ص ۴۰.
- ↑ لسان العرب، ص ۴۳۳.
- ↑ لسان العرب، ص ۴۳۳.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۵.
- ↑ لسان العرب، ج ۳، ص ۳۵۴ و کتاب العین، ج ۵، ص ۵۴ - ۵۵.
- ↑ لسان العرب، ج ۳، ص ۳۵۴ و کتاب العین، ج ۵، ص ۵۴ - ۵۵.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۵.
- ↑ سید جلال الدین مجتبوی، علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع السعادات)، ج ۱، ص ۱۰۶.
- ↑ همان.
- ↑ شیخ صدوق ج ۱، ص ۱۷۸؛ ابن ابی جمهور، عوالی اللآلی، ج ۱، ص ۱۸۰ و ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج۱، ص۱۶۷.
- ↑ جلال الیدن سیوطی، الجامع الصغیر، ج۲، ص۱۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج۳، ص۲۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۳؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۶۱ و حسن بن ابیالحسن دیلمی، ارشادالقلوب، ج۱، ص۷۶.
- ↑ حسن بن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۳۶؛ حسین بن سعید اهوازی، الزهد، ص۶۸ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج۱، ص۳.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۵-۶۲۶.
- ↑ نهج الفصاحه، ص۱۸۱ و عبدالله بن سعید عبادی لحجمی، منتهی السؤل، ص۳۳۰.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۶.
- ↑ « سِيرَتُهُ الْقَصْدُ»نهج البلاغه، ص۱۳۹.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۶.
- ↑ ابویعلی الموصلی، مسند، ج ۳، ص ۳۳۴؛ ابن حبان، صحیح، ج ۲، ص ۷۳ و کنزالعمال، ج ۳، ص ۲۸.
- ↑ ماوردی، اعلام النبوه، ص ۲۲۹.
- ↑ الرازی، المحصول، ج ۴، ص ۶۹ و عمادالدین یحیی عامری، بهجة المحافل و بغیة الأماثل، ج ۲، ص ۲۶۱.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۶-۶۲۷.
- ↑ « كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) مُعْتَدِلَ الْأَمْرِ غَيْرَ مُخْتَلِفٍ»؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۳۱۸؛ همو، معانی الاخبار، ص ۸۲: الطبرانی، المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة، ج ۱، ص ۲۸۹ و ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، س ۳۴۱.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۷.
- ↑ « إِنَ هَذَا الدِّينَ مَتِينٌ فَأَوْغِلُوا فِيهِ بِرِفْقٍ وَ لَا تُكَرِّهُوا عِبَادَةَ اللَّهِ إِلَى عِبَادِ اللَّهِ فَتَكُونُوا كَالرَّاكِبِ الْمُنْبَتِّ الَّذِي لَا سَفَراً قَطَعَ وَ لَا ظَهْراً أَبْقَى»؛ الکافی، ج ۲، ص ۸۷؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۶۸، ص ۲۱۴ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۱۱۰؛ الکافی، ج ۲، ص ۸۶: البیهقی، السنن الکبری، ج ۳، ص ۱۷؛ ابن سلامه، مسند الشهاب، ج ۲، ص ۱۸۴؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۳۸۴ و کنزالعمال، ج ۳، ص ۳۶.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۷.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۸.
- ↑ البخاری، صحیح، ج ۲، ص ۴۸؛ ابن حجر، فتح الباری، ج ۳، ص ۳۰ و العینی، عمدة القاری، ج ۷، ص ۲۰۸.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۸.
- ↑ عوالی اللآلی، ج ۳، ص ۴۴۸ - ۴۴۹؛ صحیح بخاری، ج ۷، ص ۲۳۴؛ ابن الأشعث السجستانی، سنن ابی داوود، ج ۲، ص ۱۰۱؛ صحیح ابن حبان، ج ۱۰، ص ۲۳۱ - ۲۳۲ و المعجم الکبیر، ج ۱۱، ص ۲۵۴.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۸.
- ↑ شافعی، کتاب الأم، ج ۱، ص ۱۸۷؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۲، ص ۲۷۱؛ عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ص ۳۶۲ و صحیح ابن حبان، ج ۵، ص ۵۷.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۸.
- ↑ مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۳، ص ۱۱؛ ترمذی، سنن، ۱۹۸۳ م، ج ۲، ص ۹؛ بیهقی، السنن الکبری، ج ۳، ص ۲۰۷ و مسند احمد، ج ۵، ص ۹۳.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۸.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ج ۲، ص ۶۶۲ و فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۳۴ - ۶۳۵.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۹.
- ↑ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۶۷۱ و کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۹۱۶.
- ↑ « لَا أَفْتَقِرُ مَنِ اقْتَصَدَ»؛ نهج الفصاحه، ص ۶۷۸.
- ↑ نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۶۶ و نهج الفصاحه، ص ۵۰۰.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۹.
- ↑ حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۲۹۹.
- ↑ الکافی، ج ۴، ص ۵۴ و دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۲۵۵.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۲۹.
- ↑ مجموعه ورام، ج۱، ص۱۶۳ و ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج ابلاغه، ج۱۹، ص۱۶۳.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۰.
- ↑ الهیثمی، مجمع الزوائد ج ۵، ص ۱۳۵؛ الجامع الصغیر ، ج ۲، ص ۷۰۳ و کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۳۱۲.
- ↑ نبیاللهی، علی و حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۶۳۰.
- ↑ خصال، ص۶۸.
- ↑ صحیح بخاری، ج۱، ص۱۶.
- ↑ صحیح مسلم، ج۳، ص۱۶۳.
- ↑ صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۴.
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۹۴.
- ↑ «بپوشید و بخورید و بیاشامید، ولی با میانهروی. میانهروی، از ویژگیهای نبوت است». میزان الحکمه، ج۱، ص۱۱۶.
- ↑ تنبیه الخواطر، ج۱، ص۱۶۷.
- ↑ اصول کافی، ج۳، ص۲۱۰.
- ↑ تنبیه الخواطر، ج۱، ص۱۶۷.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، کانون محبت ص ۶۵.