آزادی در معارف و سیره نبوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۰۴ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

معنا و مفهوم آزادی

معانی مختلفی برای کلمه "آزادی" نقل شده است و می‌توان معنای لغوی آزادی را خلاف بندگی، رقیت، عبودیت‌، اسارت و اجبار دانست[۱]. آزادی در اصطلاح نیزبه معنای امکان عملی کردن خواسته ها به صورت فردی یا اجتماعی و یا حق اقدام وانتخاب بدون دخالت دیگران است[۲].

یکی از ارکان اصلی دولت نبوی، آزادی است که در همه زمینه‌ها در عصر رسالت وجود داشته است؛ زیرا خود پیامبر (ص) پس از دوره جهل و تاریکی، پیام آور آزادی برای تمام انسان‌ها بود و با تمام توان کوشید روابط اجتماعی را عادلانه تنظیم کند تا در جامعه نبوی کسی به بهانه آزادی؛ حقوق، آزادی و کرامت دیگران را پایمال نکند[۳].[۴]

مصادیق آزادی در سیره پیامبر خاتم (ص)

آزادی تن

اسلام، شخصیت بردگان را احیا کرد. سلمان، بلال و عمار یاسر، بردگان آزاده‌ای هستند که از یاران برجسته پیامبر (ص) به شمار می‌آیند و رفتار انسانی با بردگان از سفارش‌های اسلام است[۵].

پیامبر (ص) به هر مناسبتی گوشزد می‌کرد که اربابان و بردگان، برادر یکدیگر و همه آنها از یک نژادند و منشأ اصلی همگی از خاک زمین است[۶] و سفیدپوستان بر سیاه پوستان هیچ گونه برتری ندارند[۷].[۸]

آزادی عقیده

آزادی عقیده عبارت است از آزادی انسان در انتخاب ایده و نظری از میان نظریات و آرای مختلف در مقولات گوناگون. آزادی در انتخاب دین، فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی مانند انتخاب شدن و انتخاب کردن، تشکیل یا عضویت در حزب، اجتماعات، تظاهرات، و آزادیِ انتخاب شغل، مسکن، خوراک و پوشاک انواع حق آزادی هستند. که قرآن هم به مجبور نبودن انسان در انتخاب دین اشاره کرده است: ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ[۹].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ج ۲، ص ۸۶.
  2. حسن انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج ۱، ص ۸۹.
  3. حسین ابراهیمی، سیره نبی اعظم لیوان، ص ۴۴۰.
  4. اکبری، هادی و پهلوان‌پور، فاطمه، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۸۲.
  5. ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج ۱۲، ص ۴۲۱.
  6. ابن هشام، السیرة النبویه، ج ۲، ص ۴۱۲؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری، ج ۳، ص ۶۱؛ واقدی، المغازی، ج ۲، ص ۸۳۶ و ابن سید الناس، عیون الاثر، ج ۲، ص ۲۲۶.
  7. محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۳۴۸ و شیخ مفید، الاختصاص، ص ۳۴۱.
  8. اکبری، هادی و پهلوان‌پور، فاطمه، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۸۲-۸۴.
  9. ورعی، سید جواد، درسنامه فقه سیاسی، ص ۱۲۶؛ اکبری، هادی و پهلوان‌پور، فاطمه، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۸۹-۹۰.