شخصیت پیامبر خاتم
مناقب و فضائل پیامبر
جنبهها و ابعاد سیره پیامبر
سبک زندگی پیامبر خاتم
برخی از سبکهای پیامبر خاتم(ص) عبارت است از:
- بهداشت فردی: یکی از ویژگیهای ممتاز رفتاری آن حضرت، رعایت بهداشت فردی و پاکیزگی بود. رسول خدا(ص) از نظر لباس، موی سر و چهره، بسیار آراسته بود. پیامبر به مسواک اهمیت ویژه میداد. پیوسته دندانهای مبارکش پاک و سفید بود.
- برخورد و معاشرت: در معاشرت با مردم، مهربان و گشادهرو بود. در سلام به همه حتی کودکان و بردگان پیشی میگرفت[۱].
- زهد و سادهزیستی:ساده غذا میخورد، ساده لباس میپوشید و ساده حرکت میکرد. در عین سادگی، طرفدار فلسفه فقر نبود.
- اراده و استقامت: اراده و استقامتش بینظیر بود. این ویژگی از او به یارانش سرایت کرده بود. ایمان نیرومندش به موفقیت یک لحظه متزلزل نشد[۲].
سیره اخلاقی پیامبر خاتم
در میان ویژگیهای رسول خدا(ص)، رفتار اخلاقی آن حضرت مهمترین ویژگی آن بزرگوار محسوب میشد. این ویژگی را خداوند در قرآن ستوده و فرموده است: ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ﴾[۳]. پیامبر نیز خود فرمود برای احیای مکارم اخلاقی مبعوث گشته است[۴].
در برخی از روایات ویژگیهای اخلاقی آن حضرت بیان شده است: "هر کس را که میدید به سلام دادن پیشی میگرفت. جز در مورد لزوم صحبت نمیفرمود. سکوت او ممتد بود و هنگام گفتار، تمام دهان را نمیگشود. نرم گفتار بود و پرگوی نبود. در گفتار خود به هیچ کس ستم روانمیداشت. بیشتر خندهاش به صورت تبسم بود". سیره رسول خدا(ص) برگرفته از قرآن بود[۵] و...[۶].
سیره عبادی پیامبر خاتم (سیره معنوی پیامبر خاتم)
پارهای از شب، گاهی نصف، گاهی ثلث و گاهی دو ثلث شب را به عبادت میپرداخت. گاهی آنقدر پیامبر اکرم(ص) روی پای مبارکشان به عبادت ایستاده بودند که پاهایشان ورم کرده بود. با اینکه تمام عمر مبارکش به خصوص در اوقات توقف در مدینه، در تلاش بود، از وقت عبادتش نمیکاست. با رهبانیت و گوشهگیری مخالف بود[۷].[۸]
سیره خانوادگی پیامبر خاتم
از جمله سیرههای خانوادگی پیامبر اسلام(ص) چگونگی رفتار ایشان با همسران و فرزندان بیان شده است. رسول خدا(ص) بخشی از وقت خویش را به همسرانش اختصاص میداد. چون به خانه میرفت، با آنان گفتگو میکرد و اُنس میگرفت و نیازهای روحی و عاطفی ایشان را برآورده میساخت[۹]. همچنین با فرزندان و با فرزندزادگان خود فوقالعاده مهربان بود و به آنها محبت میکرد؛ آنها را روی دامن خویش مینشاند، بر دوش خویش سوار میکرد[۱۰].
سیره تربیتی پیامبر خاتم
سیره اجتماعی پیامبر خاتم
از جمله سیرههای اجتماعی پیامبر اکرم(ص) میتوان به دو مورد زیر اشاره کرد:
- مبارزه با نقاط ضعف: او از نقاط ضعف مردم و جهالتهای آنان استفاده نمیکرد؛ برعکس، با آن نقاط ضعف مبارزه میکرد و مردم را به جهالتشان واقف میساخت.
- با بردگان: نسبت به بردگان فوقالعاده مهربان بود. به مردم میگفت: اینها برادران شمایند. از هر غذا که میخورید به آنها بخورانید و از هر نوع جامه که میپوشید آنها را بپوشانید[۱۱].[۱۲]
سیره علمی پیامبر خاتم
پیامبر اکرم(ص) به علم و سواد تشویق میکرد. کودکان اصحابش را وادار کرد که سواد بیاموزند. میگفت: دانشجویی بر هر مسلمان فرض و واجب است[۱۳]. این تأکید و تشویقها درباره علم سبب شد که مسلمانان با همت و سرعت بینظیری به جستوجوی علم در همه جهان پرداختند و از این راه یکی از شکوهمندترین تمدنها و فرهنگهای تاریخ بشریت را آفریدند که به نام تمدن و فرهنگ اسلامی شناخته شده و میشود[۱۴].[۱۵]
سیره تبلیغی پیامبر خاتم
در تبلیغ اسلام سهلگیر بود نه سختگیر. بیشتر بر بشارت و امید تکیه میکرد تا بر ترس و تهدید. به یکی از اصحابش که برای تبلیغ اسلام به یمن فرستاد دستور داد: آسان بگیر و سخت نگیر، نوید بده (میلها را تحریک کن) و مردم را متنفر نساز[۱۶]. گروه فراوانی از یارانش را به حبشه فرستاد، آنها ضمن نجات از آزار مکیان، اسلام را تبلیغ کردند و زمینه اسلام نجاشی، پادشاه حبشه و نیمی از مردم حبشه را فراهم کردند[۱۷].[۱۸]
سیره سیاسی پیامبر خاتم
از مواردی که میتوان به عنوان نمونه از سیرههای سیاسی پیامبر خاتم(ص) نام برد موارد زیر است:
- واجد بودن شرایط رهبری: پیامبر(ص) تمام شرایط رهبری را در حد کمال داشت: حس تشخیص، قاطعیت، شهامت، اقدام و بیم نداشتن از عواقب احتمالی، علاقه شدید به سازمان و تشکیلات برای شکل دادن و انتظام دادن به نیروهای انسانی.
- رهبری و مدیریت و مشورت: در کارهایی که از طرف خدا دستور نرسیده بود، با اصحاب مشورت میکرد و نظر آنها را محترم میشمرد و از این راه به آنها شخصیت میداد.
- نظم و انضباط: نظم و انضباط بر کارهایش حکمفرما بود. اوقات خویش را تقسیم میکرد و به این عمل توصیه میکرد. اصحابش تحت تأثیر نفوذ او دقیقاً انضباط را رعایت میکردند[۱۹].
سیره اقتصادی پیامبر خاتم
سیره فرهنگی پیامبر خاتم
سیره مدیریتی پیامبر خاتم
هنگامی که پیامبر به مدینه هجرت کرد، با اقداماتی که انجام داد، نظم اجتماعی و اداری جدیدی را پدید آورد که بر اساس اصول اسلام پایهریزی شده بود. آن حضرت کارها را به حسب نیاز به افرادی میداد و پس از انجام آن، آنان را از مسئولیت معاف میداشت. برخی از مناصب دولت رسول خدا(ص) به شرح زیر است:
- کارگزاران: رسول خدا(ص)، والیان و امیرانی را برای شهرهایی تعیین کرد، چنان که رؤسای قبایلی که اسلام میآوردند به عنوان رئیس منصوب از سوی رسول خدا(ص) در آن قبیله محسوب میشدند.
- قاضیان: در مورد قضاوت نیز رسول خدا(ص) خود این سمت را در مدینه عهدهدار بود.
- عاملان صدقات: رسول خدا(ص) کسانی را به عنوان مأمور جمعآوری صدقات و زکاتها معین کرد.
- کُتّاب: آن حضرت نویسندگانی داشت که کارهای دبیری و دفتری به عهده آنان بود.
- مبلغان: دعوت و تبلیغات در سیره نبوی بسیار مهم بود و افرادی در این زمینه از سوی رسول خدا(ص) مشغول به فعالیت بودند[۲۰].
سیره نظامی پیامبر خاتم
در اسلام، صلح به عنوان یک قاعده ثابت محسوب میشود و جنگ استثناست[۲۱]. رسول خدا(ص) جنگ را جز هنگامی که قساوت دشمن و سختگیری آنان بر مسلمانان زیاد شد، مورد توجه قرار نداد. هدف رسول خدا(ص) از جنگها بر اساس آیاتی چون: ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا﴾[۲۲]، دفاع از خویشتن و تأمین دعوت اسلام و دفاع از آن در مقابل کسانی بود که سد راه آن میشدند. بنابراین، این نبردها جنبه کشورگشایی و تسلط بر منابع ثروت دیگران نداشت.
در سیره نظامی پیامبر اکرم(ص) در مقابله با دشمنان اسلام به مؤلفههای بسیاری توجه شده است که از آن جمله میتوان به مواردی اشاره کرد مانند: فرماندهی؛ استفاده از نیروی کار آزموده و ماهر؛ گردآوری اطلاعات؛ تشکیل شورای نظامی؛ انتخاب بهترین نقطه برای استقرار نیروها؛ استفاده از جنگ روانی؛ روحیه دادن در مواقع بحرانی؛ جوانمردانه جنگیدن و...[۲۳].
سیره قضایی پیامبر خاتم
فصاحت و بلاغت پیامبر خاتم
منابع
پانویس
- ↑ مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۵.
- ↑ داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی، ج۱، ص۷۵؛ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ ـ ۷۳.
- ↑ «و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.
- ↑ « إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ اَلْأَخْلاَقِ»؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۸.
- ↑ کان خلقه القرآن: بخاری، ادب مفرد. ص۷۴.
- ↑ داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی، ج۱، ص۷۲-۷۵.
- ↑ مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۵۷.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص ۴۵ ـ ۷۳.
- ↑ ابن سیدالناس، ج۲، ص۴۰۲.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص ۴۵ ـ ۷۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، صص ۲۵۴، ۲۵۵ و ۲۶۰
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ ـ ۷۳.
- ↑ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱، ص۱۷۷.
- ↑ مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۶۳.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص۴۵ ـ ۷۳.
- ↑ صحیح بخاری، ج ۵، ص۲۶۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، وحی و نبوت، مجموعه آثار، ج۲، ص۲۶۳.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص ۴۵ ـ ۷۳.
- ↑ پورامینی، محمد باقر، پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت، ص ۴۵ ـ ۷۳.
- ↑ داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی، ج۱، ص۷۰.
- ↑ طباطبایی، ج۴، ص۱۶۴؛ برزنونی، ص۱۱۸.
- ↑ «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ میکنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمیدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
- ↑ داداش نژاد، منصور، مقاله «محمد رسول الله»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص۷۰-۷۲؛ ابراهیمی، زینب، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۴۳۰.