سیره امام حسین
مقدمه
خصلتهای برجسته و سیرۀ متعالی امام حسین، در صحنههای مختلف نهضت عاشورا نیز جلوه داشت. به عنوان نمونه: قاطعانه بیعت با یزید را ردّ کرد و از مدینه خارج شد، در سخت ترین شرایط محاصره و سختی و تشنگی در کربلا هم پیشنهاد تسلیم شدن و بیعت را نپذیرفت، عزّتمندانه به استقبال شهادت رفت، جوانمردانه به حرّ و سپاه تشنۀ او در طول راه آب داد و بالأخره توبۀ حرّ را روز عاشورا پذیرفت، بیعت خود را از یاران برداشت تا هر که میخواهد برگردد، غلام و خادم خویش را هم آزاد گذاشت و از او خواست که اگر میخواهد برود، به یتیمان مسلم بن عقیل پس از شهادت پدرشان مهربانی کرد، شب عاشورا را برای مناجات و تلاوت قرآن و عبادت مهلت خواست، تا آخرین لحظات حتّی در قتلگاه هم حالت تسلیم و رضا داشت، بر سختیها و شداید کربلا و شهادت اصحاب صبوری کرد، روز عاشورا با آن همه داغ و مصیبت و تشنگی و تنهایی چون شیر جنگید و از انبوه دشمن نهراسید، قیام خویش را با انگیزۀ امر به معروف و نهی از منکر دانست، بارها در طول سفر کربلا بی اعتباری دنیا را گوشزد کرد و زهد خویش را نشان داد، هتّاکیهای دشمنان را روز عاشورا حلیمانه تحمّل کرد، اثر انبانهایی که به خانۀ محرومان برده بود، پس از شهادتش بر پشت و دوش آن حضرت دیده شد[۱].
ابعاد سیره حسینی
سیره فردی امام حسین
سیره اخلاقی امام حسین
امام حسین (ع) در خانوادهای متولد شد که محل فرود فرشتگان و جایگاه نزول قرآن بود، در جمع شخصیتهای ارجمندی که با آیات الهی شکوه و عظمت یافته بودند و ساختار شخصیتی ایشان را پیامبر با فضایل اخلاقی بنا نهاد.
برخی از ویژگیهای اخلاقی آن حضرت عبارتاند از: فروتنی؛ بردباری و گذشت؛ بخشش و سخاوت؛ شجاعت؛ ذلتناپذیری؛ رسیدگی به بینوایان؛ انفاق در آشکار و نهان؛ جوانمردی و ...[۲].
سیره عبادی امام حسین
عبادت نزد امام حسین(ع)، باتوجه به اینکه عبادت و پرستش خدا برای خاندان نبوّت، هستی و زندگی به شمار میآمد، از جایگاه ویژهای برخوردار بود و آن حضرت شب و روز، در نهان و آشکار همواره به عبادت میپرداختند. آن حضرت همواره در حق مردم نیکی و احسان و انفاق فراوان داشت.
در هیچیک از لحظات و سکنات، ارتباط قلبی امام حسین(ع) با حضرت حق قطع نگردید و این رابطه را با پرستش خدای خویش تبلور میبخشید که در دعاهای آن حضرت مانند دعای عرفه نمود پیدا کرده است. همچنین در اوصاف آن حضرت نقل شده که بیست و پنج مرتبه پیاده به حج رفتند در حالی که مَرکب داشتند[۳].
سیره خانوادگی امام حسین
سیره تربیتی امام حسین
سیره تربیتی امام حسین (ع) برپایه آنکه ایشان جزء اهل بیت (ع) بوده و دارای عصمت است قایل توجه است و علاوه بر اینکه ایشان متصف به همه نشانههای کمال هستند، دیگران را هم هدایت به این اوصاف میکنند. برخی از اوصاف و مسائل تربیتی آن حضرت عبارتاند از: رضا و تسلیم؛ ایجاد خودباوری و تقویت عزت نفس؛ احترام و محبت به کودکان؛ احترام به افکار جوانان؛ توجه و احترام به همسر؛ تواضع و همنشینی با فقراء؛ جایگاه مادران شایسته و ...[۴].
سیره اجتماعی امام حسین
سیره علمی امام حسین
انحرافی که بعد از شهادت پیامبر اکرم(ص) اتفاق افتاد و ابتدا منجر به انحراف از اصول و مبانی دین در اداره حکومت و سپس انحراف میان مسلمانان گشت، باعث آن شد تا پیشوایان دین الهی در راستای آموختن احکام دین به مسلمانان، پایههای آیین اسلام را در میان آنان تحکیم بخشیده و به گونهای آنها را تربیت کنند که از راهیابی سریع این انحراف میان آنان جلوگیری به عمل آورده و از فروپاشی توان و قدرت آنها و تفرقه و پراکندگی، بازدارند. از همینجا، میراث به یادگار مانده از امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین(ع) برای ما میراثی بزرگ و بس گرانبها و ارزشمند تلقی شده و باوجود این ثروت فکری و علمی که از آن بزرگواران به دست ما رسیده از دیگران احساس بینیازی میکنیم[۵].
سیره تبلیغی امام حسین
سیره سیاسی امام حسین
از ویژگیهای انسانی امام حسین (ع)، آزادگی و ظلمستیزی و ستمناپذیری بینظیر اوست. او به راستی نه تنها قهرمان سازشناپذیر در برابر ستم و شقاوت و استبداد بود، بلکه بنیانگذار این شیوه آزادمنشانه و انسانی است که تمامی آزادی خواهان و ستمستیزان در مبارزه راه عدالت باید به آن قهرمان حریت و رهایی تأسی جویند.
برای نمونه، آن گرامی بود که در بحران تاخت و تاز افسار گسیخته استبداد اموی و به هنگام رویارویی قهرمانانه و تاریخساز خروشید که: «نه، هرگز حسین زیر بار ذلت نخواهد رفت!» و این منشور ستمسوز و جاودانه را برای همگان به یادگار نهاد که: «نه، به خدای هستی سوگند! نه ذلیلانه دست بیعت بر دست تجاوزکاران خواهیم نهاد و نه همانند بردگان از میدان جهاد خواهم گریخت»[۶].
سیره اقتصادی امام حسین
سیره فرهنگی امام حسین
سیره مدیریتی امام حسین
سیره نظامی امام حسین
سیره قضایی امام حسین
فصاحت و بلاغت امام حسین
امام حسین(ع) از جنبه شناخت و توان هنری بیان، نظیر جدّ بزرگوار و پدر ارجمند و برادر والامقامش به شمار میآمد. دشمنانشان درباره آنان گفتهاند: «آنها اهل بیتیاند که علم و دانش با خونشان آمیخته شده است»[۷]. مقاتلنویسان در مورد سخنان و خطابههای ابا عبدالله الحسین(ع) در کربلا و عاشورا گفتهاند: هرگز شنیده نشده قبل و بعد از حسین کسی با آن فصاحت و بلاغت سخن گفته باشد[۸].
با اینکه حادثه کربلا از آغاز تا انجام، دهها خطابه پدید آورد، ولی خطابههای آتشین که در عرصه طف و کربلا به ایراد آن پرداخت با ساختار و مضمون خاصی، دارای تنوع بودند. امام(ع) در آن خطابهها دشمن را به نامههایی که برایش فرستاده بودند و به اطاعت خدا و یاریرسانی او و نیز دست برداشتن آنها از یاری خود، یادآوری نموده که در یکی از آنها آمده است: «تَبّاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْجَمَاعَةُ وَ تَرَحاً، أَ حِينَ اسْتَصْرَخْتُمُونَا وَالِهِينَ، فَأَصْرَخْنَاكُمْ مُوجِفِينَ مُؤَدِّينَ مُسْتَعِدِّينَ سَلَلْتُمْ عَلَيْنَا سَيْفاً لَنَا فِي أَيْمَانِكُمْ وَ حَشَشْتُمْ عَلَيْنَا نَاراً قَدَحْنَاهَا عَلَى عَدُوِّكُمْ وَ عَدُوِّنَا فَأَصْبَحْتُمْ أَلْباً عَلَى أَوْلِيَائِكُمْ وَ يَداً عَلَيْهِمْ لِأَعْدَائِكُمْ بِغَيْرِ عَدْلٍ أَفْشَوْهُ فِيكُمْ وَ لَا أَمَلٍ أَصْبَحَ لَكُمْ فِيهِمْ إِلَّا الْحَرَامُ مِنَ الدُّنْيَا أَنَالُوكُمْ وَ خَسِيسُ عَيْشٍ طَمِعْتُمْ فِيهِ»[۹].[۱۰]
جستارهای وابسته
- سیره فردی امام حسین
- سیره اخلاقی امام حسین
- سیره عبادی امام حسین
- سیره خانوادگی امام حسین
- سیره تربیتی امام حسین
- سیره اجتماعی امام حسین
- سیره علمی امام حسین
- سیره تبلیغی امام حسین
- سیره سیاسی امام حسین
- سیره اقتصادی امام حسین
- سیره فرهنگی امام حسین
- سیره مدیریتی امام حسین
- سیره نظامی امام حسین
- سیره قضایی امام حسین
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۲۵۴.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۵ ص۴۵-۴۷؛ کلهر، محمد علی، مقاله «شجاعت و شهامت امام حسین» فرهنگ عاشورایی ج۱ ص ۶۲ ـ ۷۹.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۵ ص۶۰؛ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص۱۵۳.
- ↑ قاسمی، محمد علی، مقاله «امام حسین و تربیت دینی»، فرهنگ عاشورایی ج۷ ص ۱۵ ـ ۳۴.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۵ ص۲۹۰-۲۹۸.
- ↑ نگارش، هادی، مقاله «زندگی و شخصیت امام حسین» فرهنگ عاشورایی ج۱ ص ۸۹.
- ↑ المجالس السنیه، ج۲۱، ص۲۸، ۳۰.
- ↑ المجالس السنیه، ج۲۱، ص۲۸، ۳۰.
- ↑ «مردم کوفه! مرگتان باد؛ این شما بودید که با ابراز عشق و علاقه از ما درخواست کمک کردید و آنگاه که ما به دادخواهی شما پاسخ مثبت داده و بیدرنگ و با احساسی انسانی به یاریتان شتافتیم، شمشیرهای آختهای را که از آن خود ما بود بر ضد ما به کار گرفتید و آتش فتنهای را که دشمن مشترک ما و شما برافروخته بود، شعلهور ساختید و به حمایت از دشمنان و بر ضد پیشوایان خود بپاخاستید، بیآن که دشمنان گامی در راه عدلوداد به سود شما بردارند و یا امید آیندهای بهتر از آنان داشته باشید جز اینکه متاع حرامی از دنیا به شما رسانده و اندکی از عیشونوش دنیایی را به کامتان چشاندند.»..
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۵ ص۳۲۰.