نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۸ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل معصیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
گناه و معصیت بهمعنای نقض اراده تشریعی، تخلف از فرمان خداوند است. گناه بهطور کلی با اراده و رضایت خداوند و شریعت الهی در تضاد است و موجب تیرگی معنوی در ضمیر آدمی میشود. گناه امری منافی سعادت آدمی است و او از کمال و قرب به خداوند که هدف اصلی خلقت اوست، بازمیدارد و مستحق کیفر و عذابخداوند میگرداند. کیفر گناه هم در زندگی این جهانی آدمی مؤثر است و هم در زندگی اخروی آشکار خواهد شد. امام علی (ع) میفرماید: اما گنهکاران را در بدترین خانهها دراندازد و دستشان را به گردنشان زنجیر کند و پیشانیشان را به پایشان درپیچید و آنان را لباسهای جهنمی و پارههای آتش درپوشاند و در عذابی شدید و آتشی سوزان دراندازد و در خانهای زندانی کند که از آن آتش زبانه کشد و زوزه کند و شرارههای آن افروخته شود و صداهای هولآور کند. اقامتکننده در چنین خانهای دیگر از آن کوچ نکند و از بند آن نرهد و زنجیرها از دست و پایش نگسلد؛ خانهای که نه خرابشدنی است و نه زندگی در آن تمامشدنی[۱][۲].
میزان گناه یا ثواب بودن افعال آدمی از طریق کتاب خدا و سنت شناخته میشود. این امر به مقتضای علم و حکمت خداوند و از طریق وحی و دین برای بشر بیان شده و اوصیای الهی در طول زمان آن را بازگو و به آن عمل کردهاند. امام علی (ع) میفرماید: نور –هدایت- خود را با قرآن تمام گرداند و دین خود را بدان به کمال رساند و جانپیامبر خویش را هنگامی ستاند که از رساندن احکامی که موجب رستگاری آفریدگان است، فارغ ماند. پس خدا را چنان بزرگ دارید که خود بزرگ داشته، چه، او چیزی از دین خویش را از شما پنهان نداشته و آنچه را از آن خشنود باشد یا نپسندد وانگذاشته، جز آنکه برای آن نشانی نهاده است آشکارا و آیتی محکم –و معنای آن هویدا تا مردم را از آنچه نخواهد –باز دارید یا- حرام و حلالخدا نه دستخوش گذشت زمان است –و بدانید که خداوند چیزی را از شما نمیپسندد که از پیشینیان شما ناپسند انگاشته و بر چیزی خشم نمیگیرد که از آنان خوش میداشته...[۳][۴].
همانگونه که از این فراز برمیآید، محدوده حرام و حلال اعمال که باعث ثواب یا عقاب میشود، مشخص شده است و آدمیان موظف به رعایت حدود الهی در زندگی خویش هستند. از اینرو بندگان خدا نیز دو دستهاند: گروهی پیروانشریعت الهی و گروهی دیگر کسانی که فرمان خدا را رها کرده و تنها به دنیا مشغولاند. امام (ع) میفرماید: مردم دو دستهاند: گروهی پیرو شریعت و دین و برخی بدعتگذارند که از طرف خدا دلیلی از سنت پیامبر و نوری از براهینحق ندارند[۵][۶].
اقسام گناه
گناه در هر شرایطی چون نافرمانیبنده در برابر خداوند است، کبیره بهشمار میرود، اما گناهان در مقایسه با هم به دو دسته گناهان کبیره و صغیره تقسیم میشوند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: اگر از گناهان بزرگی که شما را از آن نهی کردهاند اجتناب کنید، از دیگر گناهانتان درمیگذریم و شما را به مکانی نیکو درمیآوریم[۷][۸].
در فرهنگ دینی، گناه کبیره گناهی است که آیه یا روایتی دلالت بر کبیره بودن آن داشته باشد یا در کتاب و سنت بر مرتکب آن با صراحت با ضمنی وعدهعذاب داده شود. اما بهطور جداگانه برای گناه صغیره و کبیره حدی مشخص و ضابطهای دقیق و جامع و مانع تعیین نشده است. از اینرو معاصی در سنجش و نسبت با یکدیگر صغیره یا کبیره خواهند بود. در فرهنگ دینی بر ترک معاصی صغیره تأکید شده و تکرار آن گناه کبیره دانسته شده است[۹].
انسانها در هر حال و در هر شرایطی که باشند، همواره در معرض گناه قرار دارند. حتی اگر فردی گناهان کبیره را ترک کرده باشد، باز نمیتواند یقین حاصل کند که در آینده نیز هیچ حرامی را مرتکب نخواهد شد و هیچ واجبی را ترک نخواهد کرد. پس کسی که عامل به واجبات و تارک معاصی کبیره است، هرگز نمیتواند با اتکا به این امر مرتکب گناه صغیره شود، زیرا امکان انجام کبیره برای او وجود دارد. در این صورت، تا زمانی که کبائر از پرونده آدمیپاک نشود، گناهان صغیره نیز بخشوده نمیشود، چون شرط بخشودگی صغایر، ترک کبائر در گذشته و آینده است. امام (ع) میفرماید: هیچیک از شما چشم امیدش جز به پروردگار نباشد و جز از گناه (و نافرمانی) او نهراسد[۱۰][۱۱].
افزون بر تقسیم گناه به کبیره و صغیره، تقسیمبندی دیگری نیز درباره گناه صورت گرفته است. امام علی (ع) گناه را از نظر حالات شخص گناهکار سه نوع برمیشمرد:
اما گناهی که بخشیده میشود، گناه بندهای است که خداوند او را در دنیاکیفر میکند. در این صورت خداوند هرگز بندهاش را دو بار کیفر نمیکند. اما گناهی که نابخشودنی است. حق الناس است، یعنی ظلمبندگان نسبت به همدیگر، که بدون رضایت فرد مظلوم بخشیده نمیشود؛ و سوم گناهی که خداوند آن را بر بندهاش پوشانده و توبه را نصیب او کرده است، اما از گناهش هراسان است و امید به آمرزشخداوند دارد. درباره چنین بندهای، هم باید امید داشت و هم باید ترسید[۱۸].
امام علی (ع) در فرازهای فراوانی از نهج البلاغه به نقش تقوا در پیشگیری از گناه تأکید میکند:خدارحمت کند بندهای را که سخن خردمندانه را بشنود و دریابد و هرگاه بهسوی رشد و هدایت خوانده شود، پاسخ مثبت گوید و دامن راهبر گیرد تا به ساحل نجات رسد، پروردگارش را منظور دارد و دل در هوای او سپرد و از گناهش ترسان باشد، خالص و بیریا به بارگاه او رود و کردارشایسته تقدیم کند، رهتوشه آخرت به دست آورَد و از قانونشکنی دوری جوید، هدفدار حرکت کند و در جستوجوی پاداش الهی باشد، با نفس خود بستیزد و بر آمال و آرزوهاغلبه کند، صبر و بردباری را مرکب راهوار نجات خویش سازد، پرهیزگاری و خودنگهبانی را ساز و برگ سفر مرگ خویش دارد، راه روشن شریعت را در پیش گیرد و برهانهای نورانی و روشنگر دین پایدار باشد، فرصت را غنیمت شمارد و بر اجلسبقت گیرد و از عمل صالح رهتوشه سازد[۲۱][۲۲].
مطابق با فرمایش امام (ع) از عوامل بازدارنده از گناه میتوان فضایل و عواملی چند را برشمرد: فضیلتخلوص، خوف از خدا، زندگی هدفمند در سایه شناخت، مبارزه با نفص اماره، پیروی نکردن از آرزوهای دور و دراز، فضیلتصبر، پیروی از شریعت و آییندین، مرگآگاهی، توجه به معاد و انجام عمل صالح. در نقطه مقابل، رذیله تکبر بهعنوان عامل نابودگر آدمی در کلام امام مورد توجه ویژه است. امام در خطبه قاصعه موضوع تکبر را بهعنوان عامل انحرافشیطان معرفی کرده و درباره آن سخن گفته است. در فراز دیگری از نهج البلاغه نیز باز بر این امر تأکید میکند و میفرماید: به هنگام تلاوتآیه شریفه﴿يَا أَيُهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَكَ بِرَبِكَ الْكَرِيمِ﴾ فرمود: این انسان محکومترین پرسششونده از نظر دلیل و ناپذیرفتهترین فریبخورده از نظر پوزشخواهی است. به راستی که او از جهالتش به تنگ آمده است. ای انسان، چه چیزی تو را بر گناهت گستاخ کرد و به پروردگارت مغرور ساخت و هلاکت نفست را اینگونه راحت و عادی جلوه داد. آیا بیماریات شفا نمییابد و خوابت بیداری ندارد. چرا همانگونه که نسبت به دیگران ترحم کنی به خود رحم نمیکنی. چه بسا گرمازدهای را در سایهسارت از تابش سوزنده خورشیدپناه دهی و برای بیماری که درد، بدن او را مورد تاخت و تاز قرار داده از روی مهربانیگریه کنی. پس چرا بر درد خود اینگونه شکیبایی و مصیبتهایت اینگونه صبورت کرده است و بر خود که از همه عزیزتری اشک ترحم نریزی و چگونه ترسزوال نعمت شبانگاهی، بیدارت نکند و تو همچناندر گرداب گناه به پیش روی و با خدا یاغیگری کنی. پس اینک بهپا خیز و با ارادهای آهنین این بیماریسستی و خودفراموشی را که بر دلت پنجه افکنده، مداوا کن و با بیداری و هشیاری، خوابغفلت را از دیدگانت بشوی و تنها فرمانبردارخدا باش و با یاد او انس و الفت گیر[۲۳][۲۴].
از دیگر عواملی که برای گناه برشمردهاند، شیرینی کاذب طعم گناه در مذاق آدمی و نقش ابلیس در وارنه جلوه دادن زشتیها و زیباییهاست. امام علی (ع) میفرماید: شیطانوعده دهد و آدمی را در دریای رؤیاها غرق کند، زشتیهای گناهان را زینت دهد، پرتگاه لغزشهای بزرگ را کوچک کند تا کمکم طعمه و قربانی خود را به دام افکنَد[۲۵]. انسانها در اثر تکرار به گناه عادت میکنند. این امر نیز یکی دیگر از عوامل گناه در زندگیانسان است. امام (ع) در فرازی از گفتار خویش به این امر اشاره میکند و میفرماید: به علت زیادی گناه از مرگ ناخشنود است، ولی از آن دست برندارد[۲۶][۲۷].
در منطقامام، در اصل، گناه نکردن مقدم بر توبه است. امام (ع) گناه نکردن را آسانتر از توبه کردن برمیشمرد[۳۰]. همچنین امام در فرازهایی درباره توبهپذیری خداوند و میل او به درگذشتن از گناههای مردمان و رأفت او نسبت به مردمان توجه داشته است، چنانکه میفرماید:خداوند بر آستان مقدسش دربانی نگماشته است تا بین تو و مهر او حجابی شود و تو را ناگزیر به آوردن میانجی نکرده، به جرم زشتکاری راه توبهات را نبسته، در کیفرت شتاب نکرده و بازگشت تو را بیهیچ سرزنشی پذیرا شده است؛ و آنجا که استحقاق رسوایی داشتی شرمسارت نساخته و به آسانی توبهات را پذیرفته است و در پرداخت تاوان، توانت را نفرسوده و از مهربانی و رحمت خویش ناامیدت نکرده است، بلکه دل برکندن از گناه را "کار نیک" شمرده و در حساب، گناهت را "یک" و کردار نیکت را "ده" نبشته است[۳۱][۳۲].
در فرهنگ دینی، توبه آنگاه مقبول درگاه خداوند واقع میشود که با عمل و ارادهترک گناه همراه باشد و تا اینگونه نباشد، در واقع توبهای صورت نگرفته است تا مقبول درگاه خداوند واقع شود[۳۳]. از اینرو امام (ع) در فرازی میفرماید: در دنیا دو کس بر خیر و خوبیاند: نخست مردی که به گناهانی دست یازیده ولی با آبتوبه آنها را شستوشو داده و دیگری آنکه در خیرات پیشتاز است[۳۴]. برخی از حوادث روزگار و اعمال آدمی نقش کفاره بر گناهانآدمی دارند. برای مثال، مصائب و شدایدی که در طول زندگی، آدمی ناگزیر از درک آنهاست. این مصائب افزون بر نقش سازندهای که در زندگیآدمی دارند، از گناهان او میکاهند. همچنین بیماریها نیز گرچه فضیلتی برای آدمی بهحساب نمیآیند، اما تحملسختیبیماری بهمثابه کفارهای برای گناهانآدمی است. امام (ع) به یکی از یارانش که بیمار شده بود، فرمود: خداوند ناله تو را وسیله فروریختن گناهانت قرار داده است، زیرا در بیماری پاداشی نیست، اما گناهان را چون برگ درخت میریزد[۳۵]. همچنین برخی اعمال حسنه نیز چنین نقشی ایفا میکنند. نمازگناهان را چون برگ درختان فرومیریزد و انسان را از بند بندگیشهوت آزاد میسازد[۳۶]. حجخانه خدا و عمره از عوامل فروریزنده گناهان است[۳۷]. نیز فریادرسی از ستمدیدگان و غمزداییِ اندوهگینان نیز تاوان گناهان بزرگ است[۳۸][۳۹].