سکولاریسم دینی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۴ ژانویهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۵۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث جهان‌بینی سیاسی است. "سکولاریسم دینی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سکولاریسم دینی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

منابع

پانویس

  1. إنّ كل ما شرعه الإسلام و أخذ به النبي المسلمين من انظمة و قواعد و آداب لم يكن في شيء كثير ولا قليل من أساليب الحكم السياسي ولا من أنظمة الدولة المدنيةعلی عبدالرازق، الإسلام و أصول الحکم، ص۱۷۱.
  2. إن كل ما جاء به الإسلام من عقائد و معاملات و آداب و عقوبات فإنما هو شرع ديني خالص؛ علی عبدالرازق، الإسلام و أصول الحکم، ص۱۷۱.
  3. «و گمان برای (رسیدن به) حق، بسنده نیست» سوره نجم، آیه ۲۸.
  4. التمس ما بين دفّتي المصحف الكريم أثراً ظاهراً أو خفياً لما يريدون أن يعتقدوا من صفة سياسية للدين الإسلامي، ثم التمس ذلك الأثر مبلغ جهدك بين أحاديث النبي(ص)... فإنك لن تجد عليها برهاناً إِلَّا الظَّنَّ ﴿وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا؛ علی عبدالرازق، الإسلام و أصول الحکم، ص۱۵۱.
  5. تلك زعامة الدعوة الصادقة إلی الله و إبلاغ رسالته، لا زعامة الملك إنها رسالة و دين و حكم النبوة لا حكم السلاطين؛ علی عبدالرازق، الإسلام و أصول الحکم، ص۱۴۱.
  6. لا نشك مطلقاً في أن الغلبة كانت دائماً عماد الخلافة و لايذكر التاريخ لنا خليفة إلا اقترن في أذهاننا بتلك الرهبة المسلحة التي تحوطه و القوة القاهرة التي تظله و السيوف المصلته التي تذود عنه و لولا أن نرتكب شططاً لعرضنا علی القارئ سلسلة الخلافة إلی وقتنا هذا ليری علی كل حلقة من حلقاتها طابع القهر والغلبة و ليتبين أن ذلك الذي يسمّی عرشاً لا يرتفع إلا علی رؤوس البشر و لايستقر إلا فوق أعناقهم؛ و أن ذلك الذي يسمّی تاجاً لاحياة له إلا بما يأخذ من حياة البشر و لاقوة إلا بما يغتال من قوتهم و لا عظمة له و لا كرامة إلا بما يسلب من عظمتهم و كرامتهمعلی عبدالرازق، الإسلام و أصول الحکم، ص۷۱.
  7. «همانا رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنان کتاب و میزان را فروفرستادیم تا مردم قسط را به پا دارند» سوره حدید، آیه ۲۵.
  8. «مأمور شده‌ام که عدل را میان شما برپا دارم» سوره شوری، آیه ۱۵.
  9. «نهان آسمان‌ها و زمین برای اوست بینایی بیننده‌تر از او نیست شنوایی شنونده‌تر از او نیست، آنان را سرپرستی جز او نیست، و او در حکمش کسی را شریک و انباز خویش نمی‌پذیرد» سوره کهف، آیه ۲۶.
  10. «بگو: ستایش از آنِ خداوندی است که فرزندی برنگزیده و او را در پادشاهی شریکی نیست و او را سرپرستی خوارکننده نیست و او را به برترین بزرگداشتی بزرگدار» سوره اسراء، آیه ۱۱۱.
  11. دلایل مربوط به این مطلب را در آینده مشروحاً بیان خواهیم کرد. آیات فراوان قرآنی، حقیقت مذکور را مورد تأکید قرار داده‌اند، از جمله: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ «هیچ فرستاده‌ای نفرستادیم مگر برای آنکه اطاعت شود به اذن خدا» (سوره نساء، آیه ۶۴).
  12. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۱، ص۱۳۲-۱۴۲.