تفسیر مأثور از امام رضا
مقدمه
صدوق با سند خویش از ابراهیم بن ابی محمود روایت کرده که معنای قول خدای عز و جل: ﴿خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ﴾[۱] را از ابو الحسن الرضا (ع) پرسیدم. فرمود: «الْخَتْمُ هُوَ الطَّبْعُ عَلَى قُلُوبِ الْكُفَّارِ عُقُوبَةً عَلَى كُفْرِهِمْ كَمَا قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا﴾[۲]»[۳]؛ «ختم» مهر زدن بر دلهای کافران است و آن کیفری بر کفر آنان میباشد؛ همانگونه که خدای عزّ و جل فرموده است: «بلکه خدا به سزای کفرشان بر دلهایشان مهر زده و در اثر آن، جز اندکی ایمان نمیآورند».
در این حدیث، امام معنای ﴿خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ﴾ را تفسیر کرده و آیهای دیگر را شاهد آن قرار داده و به اصطلاح، تفسیر قرآن به قرآن ارائه کرده است.
از حسن بن فضال نیز روایت شده است که معنای ﴿اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ﴾[۴] را از امام رضا (ع) پرسیدم، فرمود: « انَّ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يَسْتَهْزِئُ وَ لَكِنْ يجازيهم جَزاءُ الِاسْتِهْزَاءُ »[۵]؛«بهراستی خدای تبارک و تعالی مسخره نمیکند، ولی آنان را به سزای مسخره کردنی که از آنان سر زده است مجازات مینماید».
در این آیه، از این جهت که استهزا قبیح است و کار قبیح از خدا صادر نمیشود، ابهام وجود دارد و امام (ع) با این بیان ابهام را برطرف کرده است.
همچنین از وی[۶] روایت است که تفسیر ﴿وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا﴾[۷] را از آن حضرت پرسیدم، فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا يُوصَفُ بِالْمَجِيءِ وَ الذَّهَابِ تَعَالَى عَنِ الِانْتِقَالِ إِنَّمَا يَعْنِي بِذَلِكَ ﴿وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا﴾[۸]»[۹]؛ البته خدای سبحان به آمدن و رفتن وصف نمیشود؛ از انتقال و جابهجایی برتر است. بدون تردید مقصود از آن «و فرمان پروردگارت بیاید و فرشتگان صف در صف بیایند» است».
در این حدیث، امام (ع) به قرینه اینکه خدای متعال از انتقال و جابهجایی منزه است، ﴿وَجَاءَ رَبُّكَ﴾ را به «فرمان پروردگارت بیاید» تفسیر کرده و به اصطلاح، آن را مجاز عقلی دانسته است.
برخی دیگر از تفسیرهای مأثور آن حضرت را در مصادر یادشده در پاورقی بنگرید[۱۰].[۱۱]
منابع
پانویس
- ↑ «خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.
- ↑ «بلکه برای کفرشان خداوند بر آن (دل)ها مهر نهاد، پس جز اندکی ایمان نمیآورند» سوره نساء، آیه ۱۵۵.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۳۴، ح۱؛ حویزی، نور الثقلین، ج۱، ص۳۳، ح۱۶.
- ↑ «خداوند است که آنها را به ریشخند میگیرد و آنان را در سرکشیشان در حالی که سرگشتهاند فرو میگذارد» سوره بقره، آیه ۱۵.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۴۶، ح۵.
- ↑ در سند این روایت حسن بن علی بن فضّال است ولی ظاهراً حسن بن فضال و حسن بن علی بن فضّال یک شخص باشد که گاهی با ذکر نام پدر آورده میشود و گاهی با حذف آن (ر. ک: خویی، معجم رجال الحدیث، ج۵، ص۷۹، رقم ۳۰۵۱).
- ↑ «و (امر) پروردگارت برسد و فرشتگان صف در صف فرا رسند،» سوره فجر، آیه ۲۲.
- ↑ «و (امر) پروردگارت برسد و فرشتگان صف در صف فرا رسند،» سوره فجر، آیه ۲۲.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۲۸۲، ح۱۲.
- ↑ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۰۶ و ۱۰۷، ح۷ (تفسیر ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾)، ص۱۱۷، ح۱۹ (تفسیر سوره حمد)؛ ص۱۴۸، ح۴ (تفسیر ﴿وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ﴾ [«و آنان را در تاریکیها که چیزی نمیبینند رها کند» سوره بقره، آیه ۱۷])؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۲۲، ص۱۰۱، ح۵۸ (تفسیر سوره لیل و ذکر سبب نزول آن)، ج۲۴، ص۱۰۰، ح۱ (تأویل ﴿إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ﴾ [«اگر آب (سرزمین) شما فرو رود چه کسی برای شما آبی روان میآورد؟» سوره ملک، آیه ۳۰]) ج۲۵، ص۲۲۰، ح۲۰ (تفسیر ﴿ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾ [«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم» سوره فاطر، آیه ۳۲])؛ ج۵۰، ص۱۴، ح۲۶ (تفسیر ﴿وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ﴾ [«و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) میگزد» سوره فرقان، آیه ۲۷]).
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۷۳-۷۴.
جستارهای وابسته
- تفاسیر تابعین تابعین
- تفاسیر تک نگار
- تفاسیر عصر جدید
- تفاسیر عصر کهن
- تفاسیر لغوی
- تفسیر اجتهادی
- تفسیر اجمالی قرآن
- تفسیر اِعراب
- تفسیر قرآن به مقتضای عقل
- تفسیر باطنی
- تفسیر مالکیه
- تفسیر روایی
- تفسیر مسلسل
- تفسیر قرآن به کلام صحابه
- تفسیر قرآن با قول تابعی
- تفسیر قرآن با قرآن
- تفسیر عهد نبوت
- تفسیر عهد رسالت
- تفسیر عهد صحابه
- تفسیر غریب قرآن
- تفسیر عقلی
- تفسیر پلورالیستی قرآن
- تفسیر تبیینی قرآن
- تفسیر تحلیلی
- تفسیر بلاغی
- تفسیر تدبری قرآن
- تفسیر تمسکی قرآن
- تفسیر عصر تابعین
- تفسیر در عصر تدوین
- تفسیر عصر پیامبر خاتم
- تفسیر درایی
- تفسیر زبدة البیان
- تفسیر سکولاریستی قرآن
- تفسیر سیستمی
- تفسیر عبدالله بن عباس
- تفسیر قرآن به قرآن
- تفسیر لفظی قرآن
- تفسیر لیبرالیستی قرآن
- تفسیر مأثور
- تفسیر معتزله
- تفسیر مجمل به مبین
- تفسیر مطلق به مقید
- تفسیر معتزلیان جدید
- تفسیر معنا
- تفسیر معنوی قرآن
- تفسیر نو اعتزالی
- تفسیر وجوه قرآن
- تفسیر ترتیبی
- تفسیر مزجی
- تفسیر موضوعی
- تفسیر اهل بیت
- تفسیر پیامبر خاتم
- تفسیر تابعین
- تفسیر عامه
- تفسیر عصر نهضت
- تفسیر توحیدی
- تفسیر دوران نهضتهای اصلاحی
- تفسیر صحابه
- تفسیر عصر جدید
- تفسیر باطن قرآن
- تفسیر ظاهر قرآن
- تفسیر اهلسنت
- تفسیر باطنیه
- تفسیر ماتریدیه
- تفسیر خوارج
- تفسیر شیعه
- تفسیر متصوفه
- تفسیر اجتماعی
- تفسیر اخلاقی
- تفسیر ادبی
- تفسیر اشاری
- تفسیر به رأی
- تفسیر بیانی
- تفسیر زیدیه
- تفسیر شافعیه
- تفسیر پوزیتیویستی
- تفسیر تاریخی
- تفسیر تربیتی
- تفسیر رمزی
- تفسیر عرفانی
- تفسیر علمی
- تفسیر فقهی
- تفسیر فیضی
- تفسیر فلسفی
- تفسیر کلامی
- تفسیر نقلی
- آداب تفسیر قرآن
- آراء تفسیری
- اسرائیلیات در تفسیر
- اقطاب اسرائیلیات
- اقطاب وضّاعین
- اولین مدون تفسیر
- تأویل قرآن
- تدوین تفسیر قرآن
- تفاسیر قرآن
- تفسیر پذیری قرآن
- تفسیر نگاری
- تنزیل قرآن
- توقیفیت تفسیر قرآن
- جری و تطبیق
- روایات تفسیری
- روشهای تفسیری
- سیاق عام
- شرافت تفسیر قرآن
- طرق تفسیری
- غرایب تفسیر
- فضیلت تفسیر قرآن
- قواعد تفسیر
- مبادی تفسیر
- مدارس تفسیر قرآن
- مراتب تفسیر
- مراحل تفسیر
- مصادر نقلی تفسیر
- مفسران
- مقدمات تفسیر
- مکاتب تفسیری
- منابع تفسیر
- تأویل قرآن