امام سجاد
- این مدخل از زیرشاخههای بحث اهل بیت پیامبر خاتم است. "امام سجاد" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام سجاد (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
علی بن الحسین امام چهارم از امامان دوازدهگانه از اهل بیت پیامبر خاتم است. امام علی بن الحسین(ع)، ملقب به سجاد و زین العابدین، فرزند امام حسین(ع). در سال ۳۸ هجری روز پنجم شعبان در مدینه به دنیا آمد. مادرش "شهربانو" نام داشت. در حادثه کربلا حضور داشت و چون بیمار بود، در جنگ شرکت نکرد، اما پس از شهادت امام حسین(ع) و یارانش، همراه زنان و کودکان به اسارت نیروهای "ابن زیاد" در آمد. وی و عمهاش زینب کبری، سرپرستی کاروان اسرا را بر عهده داشتند. در طول این سفر، به ویژه در دربار یزید، با خطابهای پرشور، به معرفی خود و دودمان پیامبر و رسوا ساختن یزید پرداخت. سخنان او و گرامیداشت پیوسته یاد کربلا که توسط او انجام میگرفت، یکی از علل جاودانه ماندن نهضت کربلا بود. بعد از حادثه عاشورا، امام سجاد(ع) مدت ۳۴ سال امامت کرد و با حاکمانی همچون یزید، عبدالله زبیر، مروان حکم، عبدالملک مروان و ولید بن عبدالملک مواجه بود. این دورانِ خفقان بار، امکان هر گونه تلاش فرهنگی و سیاسی را از او گرفته بود. ناچار با استفاده از شیوه "دعا"، به نشر حقایق دین پرداخت. کتاب "صحیفه سجادیه" مجموعهای از دعاهای آن حضرت است. حدیث بلند و آموزندهای با عنوان "رسالة الحقوق" یادگار دیگری از اوست. امام زین العابدین(ع)، اخلاقی نیکو، رفتاری متواضعانه و حلم و بردباری زیادی داشت. به راز و نیاز با خداوند، علاقهمند بود و آن قدر عبادت و سجده میکرد که به زین العابدین و سجاد مشهور شد. وی در سال ۹۵ هجری، توسط ولید یا هشام بن عبدالملک مسموم شد و به شهادت رسید. قبر مطهرش در مدینه در قبرستان بقیع است[۱].
مقدمه
- نام مبارکش علی و فرزند امام سوم حضرت حسین بن علی و ششمین تن از چهارده معصوم(ع) است. به سال ۳۸ﻫ. در مدینه به دنیا آمد. گفتهاند که مادر گرامیاش شهربانو، دختر یزدگرد سوم- پادشاه ایران- است. پنجاه و هفت سال در دنیا زیست: دو سال در روزگار امامت جدش حضرت علی بن ابی طالب(ع)، ده سال در عهد امامت عمویش حضرت حسن بن علی(ع) و یازده سال در زمان امامت پدر والامقامش حضرت حسین بن علی(ع) و خود، سی و چهار سال امامت مسلمانان را بر عهده داشت[۲]. از القاب شریف او است: زینالعابدین و سجاد. کنیه مبارکش ابوالحسن ثانی و ابومحمد است[۳].
فضائل و مناقب
- همانند دیگر بزرگان معصوم(ع) خُلق و خویی بس الهی و انسانی داشت و دوست و دشمن وی را ستودهاند. از آشکارترین ویژگیهای اخلاقی امام سجاد(ع)، عبادت و طاعت فراوان او است و بدین روی، پیامبر اسلام(ص) او را زینت عابدان بهشت (زینالعابدین) خوانده است[۴]. پیوسته به نماز و مناجات و دعا و زاری در پیشگاه خدا بود. چنان در عبادت میگریست که او را "الْبَکاء" گفتهاند و از کثرت سجده، لقب "سیدالساجدین" بدو دادهاند. پیشانی مبارکش بر اثر سجدههای طولانی پینه داشت و بدین روی، آن امام همام(ع) را "ذو الْثفَنات" خواندهاند به معنای کسی که پیشانیاش پینه گرفته است[۵][۶].
- علامه محسن امین یازده فضیلت برای امام سجاد(ع) برشمرده و بدین قرار توضیح داده است:
- علم: امام سجاد(ع) سرآمد دانشمندان عصر خویش بود. بسیاری از منابع علمی و فقهی اسلامی از روایات آن امام همام(ع) سرشار است.
- گذشت و بردباری: امام(ع) صبری شگفت در برابر خطاهای دیگران از خویش نشان میداد و به آسانی میگذشت و بدیها را با نیکی پاسخ میداد.
- شجاعت: امام سجاد(ع) هر چند از خطای مردمان میگذشت، اما در برابر ستمگران و بیدادگران میایستاد و با آنان مدارا نمیکرد.
- سخاوت و کرم
- انفاق فراوان: امام سجاد(ع) آشکار و پنهان، بینوایان را از سخاوت و کرَم خویش بهرهمند میساخت و گاه به صورت ناشناس به یاری آنان میشتافت.
- آزاد کردن بندگان به راه خدا
- فصاحت و بلاغت: کتاب صحیفه سجادیه و رسالة الحقوق، گوشهای از فصاحت و بلاغت امام سجاد را نمایان میسازند و گواهی بر مراتب فضل و دانش اویند.
- ورع و پارسایی
- احسان به پدر و مادر
- رفق و مدارا حتی با حیوانات
- هیبت و عظمت: حتی دشمنان هنگام رویارویی با امام سجاد(ع) از آن حضرت متأثر میگشتند[۷][۸].
امامت
- بنابر نص پیامبر اسلام(ص) و امیرمؤمنان(ع) و نیز وصیت امام حسین(ع)، امام چهارم حضرت علی بن الحسین(ع) است[۹]. افزون بر این، برتری علمی و عملی امام سجاد گواه بر این است که پس از شهادت حضرت حسین بن علی(ع) او شایسته خلافت و امامت است. چون، امام حسین بن علی(ع) علیه حکومت اموی قیام کرد و راهی کربلا شد، فرزندش حضرت سجاد نیز همراه او بود. امام زین العابدین(ع) در این هنگام، بیست و سه ساله بود و میان راه بیمار گشت. بیماری چنان شدت یافت که آن حضرت نای حرکت نداشت. با این حال، از پدر جدا نشد و او را تنها ننهاد[۱۰].
- مصلحت الهی بر آن گشت تا او در کربلا شهید نگردد و امامت مسلمانان را بر عهده گیرد و پیام کربلا را زنده نگاه دارد و نهضت امام حسین(ع) را دوام و قوام بخشد. خطبههای آگاهیبخش امام، پس از ماجرای کربلا در کوفه و شام و تأثیر آن بر بیداری مسلمانان، گواهی است بر این حقیقت[۱۱][۱۲].
روزگار امامت
- آغاز امامت حضرت سجاد(ع) با شدت یافتن انحراف خاندان بنی امیه همراه بود و از این رو، روزگار آن امام همام(ع) را میتوان دارای حساسیتی ویژه دانست. پنج تن از امویان در سالهای زندگی امام سجاد به حکومت رسیدند: یزید بن معاویه، معاویة بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک مروان و ولید بن عبدالملک. شیوه برخورد امام با حاکمان اموی به گونهای بود تا بیدادگری و ستمکاری آنان نزد مردم آشکار گردد[۱۳]. امام(ع) با تدبیر و سیاستی ویژه تعالیم راستین اسلام را میگسترانید[۱۴].
- تدبیر امام سجاد(ع) بر دو محور استوار بود:
- برافروختن آتش احساس گناه در قلب مردم و بیدار ساختن وجدان دینی آنان. تنها گذاشتن امام معصوم(ع) و تن دادن به حکومت جور، گناهی بود که امام همواره از آن سخن میگفت و در خطبهها و اعلامیههای عمومی خویش، مردم را از آن هشدار میداد.
- طرح و اجرای برنامههای فکری و عقیدتی و برانگیختن احساسات روحی و روانی مردم که به تقویت انگیزهها و گرایشهای دینی میانجامید. برپا ساختن مراسم عزای حسینی(ع)، گریستن بر امام حسین(ع) و تشویق مردم بدین کار، آموختن ادعیه و مناجات روح بخش و پرمغز و انقلابی به مردم و پرورش شاگردان عالِم- که برخی از آنان از سازندگان تمدن اسلامی شدند- مهمترین فعالیتهای امام(ع) در این عرصه بود. بدینسان، امام سجاد(ع) نه تنها پس از شهادت پدر گوشه انزوا اختیار نکرد و از سیاست و فعالیتهای اجتماعی کناره نگرفت، بلکه همانند پدر، امامی انقلابی و ظلمستیز بود[۱۵].
- تفاوت قیام او با قیام امام حسین(ع) تنها در مقتضیات زمانه بود که تدبیری دیگر میطلبید و حرکتی دگرگون تمنا میکرد. شیوه کارساز امام(ع) در مبارزه با حکومت، سرانجام امویان را واداشت تا برای بقای خویش چارهای بیندیشند و ناجوانمردانه آن امام همام(ع) را مسموم سازند. شهادت امام سجاد(ع) در سال ۹۵ﻫ. پیش آمد و عاملان ولید بن عبدالملک، آن حضرت را در پنجاه و هفت سالگی به شهادت رساندند. مرقد مطهر ایشان در قبرستان بقیع جای دارد[۱۶][۱۷].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۵۷-۱۵۸.
- ↑ مصنفات شیخ مفید، ۱۱/ جزء دوم/ ۱۳۷.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۱۰۴.
- ↑ بحارالانوار، ۴۶/ ۳.
- ↑ علل الشرائع، ۲۳۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 104.
- ↑ اعیان الشیعة، ۱/ ۶۳۴- ۶۳۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۴-۱۰۵.
- ↑ مصنفات شیخ مفید، ۱۱/ ۱۳۸ و ۱۳۹؛ الغیبة، ۹۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۱۰۵.
- ↑ الملهوف، ۲۲۸- ۱۹۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۵.
- ↑ اعلام الوری، ۲۵۲.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۶.
- ↑ مناقب آل ابیطالب، ۴/ ۱۸۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۱۰۶.