بحث:بنی امیه
نویسنده: آقای ظرافتی
متن تفصیلی
سرگذشت بنی امیه
- بنی امیه طایفهای از قریش است، که نسب آنان به امیة بن خلف از فرزندان عبد شمس میرسد. خاندان بنی امیه هنگام فتح مکّه در سال دهم هجری، در ظاهر اسلام آوردند و پیامبر آنها را "طُلَقا" (یعنی آزادشدگان) نامید. بنی امیه به اسلام به عنوان جایگاهی برای رسیدن به مطامع دنیوی و سیاسی مینگریستند. از اینرو پس از ارتحال پیامبر در تب و تاب دستیابی به قدرت و حکومت برآمدند. آنها در دوران خلافت خلیفه سوم، که خود از فرزندان امیّه بود، به قدرت رسیدند. از ابوسفیان نقل شده است که به خویشان خود سفارش میکرد: «حال که گوی خلافت به دست شما رسیده، آنرا میان خود بگردانید و نگذارید از دستتان خارج شود». بنی امیه به حسب طبع زیادهخواه و مستکبر خود از فرصت به دست آمده استفاده کرده و به غارت بیت المال پرداختند. امام علی(ع) در مورد آنها فرمود: «تا سرانجام سومی به خلافت نشست، در حالی که باد نخوت به غبغب افکنده و هدفی جز کامجویی از خلافت در سر نپرورده بود و همراه او خویشانش به غارت بیت المال پرداختند و چون شتری که بر گیاه بهاران درآمده، مال خدا را بر باد دادند»[۱].
- امام علی(ع) پس از خلافت در نخستین خطبههای خود از خیانتهایی که در بیت المال صورت گرفته بود، پرده برداشت و فرمود: «به خدا سوگند، اگر این اموال، مِهر همسران و بهای کنیزکان هم شده باشد، آن را به بیتالمال برمیگردانم، که در عدالت گشایش است و آن کس که "داد" بر او سخت آید، از "بیداد" به فریاد آید»[۲]. [۳]
حکومت بنی امیه
- در دوران خلافت امام علی(ع) سران بنیامیه به مکه گریختند. امام علی(ع) فتنه بنیامیه را خطرناکترین فتنهها معرفی میکرد، ولی در عین حال از آنجا که اقتضای مقام امامت است در فرازهای گوناگون آنها را مورد نصیحت قرار میداد. برای مثال آنها را از کوتاهی عمر حکومتشان مطلع میسازد. آنها هنگامی که طلحه و زبیر به خونخواهی عثمان به مخالفت با امام برخاستند، مجالی برای مخالفت با امام یافتند و پس از جنگ جمل بیشتر آنها راهی شام، مقر خلافت معاویه شدند. از اینرو نقطه آغازین حکومت امویان را باید ولایت شام و به دست معاویه در سال ۴۱ هجری دانست که تا سال ۱۳۲ هجری حکومت داشتند و به تبع حکومتهای روم و فارس، بساط و تشریفات و تجملات و عیش و نوشهایی راه انداخته بودند. برخی از خلفای بنی امیه عبارت بودند از: معاویه، یزید، مروان، عبد الملک، ولید، سلیمان، عمر بن عبد العزیز، هشام و... که با مروان حمار، این سلسله منقرض شد. در جریان قیام ابو مسلم خراسانی مدت حکومتشان هزار ماه بود. امویان اولین کسانی بودند که سنت رسول خدا(ص) را تغییر دادند و پیامبر اکرم(ص) پیشگویی کرده بود که چنین خواهد شد: «إِنَّ أَوَّلَ مَنْ یُبَدِّلْ سُنَّتِی رَجُلُ مِنْ بَنِی أُمَیَّةَ»[۴].[۵]
- روش حکومتی بنی امیه در طول دوران خلافت بر غلبه سیاسی و نظامی استوار بود و دین در حکومت آنها جایگاهی نداشت و تنها محملی برای بنیعباس بود تا با دعوت به دین و تأکید بر حق اهل بیت پیامبر(ص) پایه حکومتی آنها را سست و ساقط کنند[۶].
دشمنی بنی امیه با اهل بیت
- بنیامیه پیش از ظهور اسلام نیز با قبیله بنیهاشم رقابت داشتند، اما ظهور اسلام بر تقابل آنها با بنیهاشم و دشمنی با
بنیامیه پیش از ظهور اسلام نیز با قبیله بنیهاشم رقابت داشتند، اما ظهور اسلام بر تقابل آنها با بنیهاشم و دشمنی آنها با رسول خدا(ص) و خاندانش افزود. هنگام ظهور اسلام، ابوسفیان برجستهترین فرد خاندان بنیامیه در شمار مخالفان پیامبر اکرم(ص) قرار داشت. آنها در چندین مورد به اقدام عملی بر ضد پیامبر(ص)دست زدند. بزرگانی از بنی امیه در جنگهای صدر اسلام به دست مسلمانان کشته شدند، لذا آنها نسبت به عترت پیامبر(ص) و آل علی(ع) کینه و دشمنی شدید داشتند[۷].
- بنیامیه در طول حکومت خود ذکر فضائل امام علی(ع) را منع و آن حضرت را ناسزا میدادند. "شجره ملعونه" در آیه ۶۰ سوره اسراء بر بنی امیه تفسیر شده و رسول خدا(ص) آنها را لعنت کرده و به دلیل دشمنی آنها با اهلبیت پیامبر(ص)، همواره مورد لعن و نفرین شیعیاناند و در زیارت عاشورا میخوانیم «اللَّهُمَّ الْعَنْ بَنِی أُمَیَّةَ قَاطِبَةً» یعنی همه بنیامیه ملعوناند چون در میان آنان جز دشمن اهل بیت(ع) به وجود نیامده و رسول خدا(ص) درباره آنان فرمود: «هر دینی آفتی دارد و آفت دین من بنیامیهاند»[۸]. [۹]
بنی امیه در آخرالزمان
- در حوادث آخرالزمان آمده است: مردی از فرزندان هاشم به حکومت میرسد و بنیامیه را قتل عام میکند، به حدی که جز اندکی از آنان باقی نمیماند و با غیر بنیامیه کاری ندارد. پس از آن مردی از بنیامیه به پا میخیزد و به جای هر نفر از بنیامیه که کشته شده، دو نفر از بنیهاشم را به قتل میرساند تا جایی که جز زنان کسی باقی نمیماند. سپس مهدی(ع) ظهور مینماید. بعضی معتقدند این شخص که از بنیامیه قیام میکند همان سفیانی است که در آخرالزمان قبل از قیام حضرت حجت(ع) خروج میکند و از بنیهاشم بسیار خواهد کشت. سفیانی یکی از طاغوتهای آخرالزمان است که قبل از قیام حضرت مهدی(ع) با لشکری بزرگ به خونریزی و کشتار دست میزند و عاقبت به دست حضرت کشته میشود. در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند: سفیانی از چه نژادی است؟ حضرت فرمود از بنیامیه است[۱۰].[۱۱]
- در روایتی آمده است: امام حسین(ع) بر گروهی از بنیامیه گذر کرد که دور هم در مسجد حلقه زده بودند. سپس حضرت به شخصی که همراه ایشان بود فرمود: بدان! سوگند به خدا این جهان پایان نپذیرد مگر زمانی که خداوند مردی از فرزندان مرا فرستد تا هزار نفر از شما را بکشد و هزار نفر دیگر و هزار نفر دیگر را. راوی پرسید: فدایت شوم، قبیله بنیامیه این قدر جمعیت ندارند؟! حضرت با عتاب به او فرمود: در آن زمان فرزندان هر مرد از آنها بسیار است و آقا و غلامشان از خودشان است[۱۲].[۱۳]
بنی امیه طایفهای از قریش، که نسب آنان به امیة بن خلف از فرزندان عبد شمس میرسد. امیه از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام(ص) بود و فرزندان او و کلا بنی امیه همواره با بنی هاشم مخالف و کینه توز بودند[۱۴]. با پیامبر به نحوی، با علی به نحو دیگر و با امام حسن و امام حسین(ع) و سایر ائمه به گونه دیگری خصومت میورزیدند. رسول خدا(ص) آنان را لعنت کرد. در قرآن، شجره ملعونه سوره اسراء آیه ۶۰ به بنی امیه تفسیر شده است[۱۵][۱۶].
مقدمه
- این دودمان، با عترت پیامبر و آل علی دشمنی شدید داشتند و بزرگانی از آنان در جنگهای صدر اسلام به تیغ مسلمانان کشته شده بودند. یزید و معاویه از نسل اینان بودند که آن دشمنیها را با علی و آل علی نشان دادند. اینان از زمان معاویه در سال ۴۱ هجری به حکومت رسیدند و تا سال ۱۳۲ هجری حکومت داشتند و مرکز حکومتشان در شام بود. به تبع حکومتهای روم و فارس، بساط و تشریفات و تجملات و عیش و نوشهایی راه انداخته بودند. بعضی از خلفای بنی امیه عبارت بودند از: معاویه، یزید، مروان، عبد الملک، ولید، سلیمان، عمر بن عبد العزیز، هشام و...که با مروان حمار، این سلسله منقرض شد، در جریان قیام ابو مسلم خراسانی[۱۷] مدت حکومتشان هزار ماه[۱۸]بود، از زمان امام حسن مجتبی تا زمان روی کار آمدن سفاح، یعنی ۹۰ سال و ۱۱ ماه و ۱۳ روز دقیقا طول کشید. بعضی آیه ﴿لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ﴾ را بر هزار ماه حکومت آنان تأویل کردهاند[۱۹]. ابوسفیان، در اولین روز به خلافت رسیدن عثمان به او توصیه کرد که: پس از قبیله تیم وعدی (که ابوبکر و عمر ازآن بودند) اینک حکومت به دست تو افتاده است، آن را همچون توپی در میان بنی امیه دست به دست بگردان. این سلطنت است نه چیز دیگر، من به بهشت و جهنمی باور ندارم[۲۰]. امویان سنت رسول خدا را تغییر دادند. خود پیامبر پیشگویی کرده بود که چنین خواهد شد: " إِنَّ أَوَّلَ مَنْ يُبَدِّلْ سُنَّتِي رَجُلُ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ "[۲۱].
- در زیارت عاشورا، از آل ابوسفیان، آل زیاد، آل مروان و بنی امیه نام برده شده و مورد لعنت قرار گرفتهاند. امام حسین(ع) نیز در پاسخسخن مصرانه مروان که میخواست امام با یزید بیعت کند، فرمود: از جدم شنیدم که میفرمود خلافت بر آل ابوسفیان حرام است[۲۲][۲۳].
بنی امیه در فرهنگنامه آخرالزمان
امام حسین(ع) بر گروهی از بنیامیه گذر کرد که دور هم در مسجد حلقه زده بودند. سپس حضرت به شخصی که همراه ایشان بود فرمود: بدان! سوگند به خدا که این جهان پایان نپذیرد مگر زمانی که خداوند مردی از فرزندان مرا فرستد تا هزار نفر از شما را بکشد و هزار نفر دیگر و هزار نفر دیگر را. راوی پرسید: فدایت شوم، قبیله بنیامیه این قدر جمعیت ندارند؟! حضرت با عتاب به او فرمود: در آن زمان فرزندان هر مرد از آنها بسیار است و آقا و غلامشان از خودشان است[۲۴]. در زیارت عاشورا میخوانیم «اللَّهُمَّ الْعَنْ بَنِي أُمَيَّةَ قَاطِبَةً» بنیامیه جملگی ملعوناند و این بدان جهت است که در میان آنان جز دشمن اهل بیت(ع) به وجود نیامده است. لذا در این حدیث هم حضرت میفرماید: آقا و غلام آنها خودیاند و یک رنگند و رسول خدا درباره آنان فرمود: هر دینی آفتی دارد و آفت دین من بنیامیهاند[۲۵]. حضرت سه بار فرمود که هزار نفر از بنیامیه به قتل میرسند، و این شاید کنایه از کثرت قتل و کشتار باشد زیرا در کلام عرب مرسوم است که عدد سه را دلیل بر جمع میگیرند و مثلاً هفتاد را برای بیان کثرت به کار میبرند. رسول خدا(ص) فرمود: وای بر امت من از دست دو گروه، پیروان بنیامیه و پیروان بنیعباس که هر دو گروه، پرچم گمراهی برافرازند[۲۶].
در حدیثی نقل شده است: مردی از فرزندان هاشم به حکومت میرسد و بنیامیه را قتل عام میکند، به حدی که جز اندکی از آنان باقی نمیماند و با غیر بنیامیه کاری ندارد. پس از آن مردی از بنیامیه به پا میخیزد و به جای هر نفر از بنیامیه (که کشته شده است) دو نفر از بنیهاشم) را به قتل میرساند تا جایی که جز زنان کسی باقی نمیماند. سپس مهدی(ع) ظهور مینماید. (بعضی معتقدند که این شخص که از بنیامیه قیام میکند همان سفیانی است که در آخرالزمان قبل از قیام حضرت حجت(ع) خروج میکند و از بنیهاشم بسیار خواهد کشت)[۲۷]. سفیانی یکی از طاغوتهای آخرالزمان است که قبل از قیام حضرت مهدی(ع) با لشکری بزرگ به خونریزی و کشتار دست میزند و عاقبت به دست حضرت کشته میشود. در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند: سفیانی از چه نژادی است؟ حضرت فرمود از بنیامیه است[۲۸][۲۹].
پانویس
- ↑ «إِلَی أَنْ قَامَ ثَالِثُ الْقَوْمِ نَافِجاً حِضْنَیْهِ بَیْنَ نَثِیلِهِ وَ مُعْتَلَفِهِ وَ قَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِیهِ یَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ- [خَضْمَ] خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِیعِ إِلَی أَنِ انْتَکَثَ عَلَیْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَیْهِ عَمَلُهُ وَ کَبَتْ بِهِ بِطْنَتُه»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳.
- ↑ «وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ فَإنَّ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَق»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۷۰.
- ↑ شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج۲، ص: ۱۵۷.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۶۹-۱۷۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۸۵.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۶۹-۱۷۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۸۵.
- ↑ ر. ک: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۸۵؛ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۶۹.
- ↑ ملاحم، ص ۱۶۲.
- ↑ ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۶۹-۱۷۰؛ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۸۵.
- ↑ ملاحم، ص ۱۵۰.
- ↑ ر.ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۴۷.
- ↑ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۱۶؛ موسوی دهسرخی، سید محمود، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۲۲.
- ↑ ر.ک: حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۴۷.
- ↑ رک. النزاع و التخاصم از بین بنی امیة و بنی هاشم مقریزی
- ↑ سفینة البحار، ج ۱، ص ۴۶
- ↑ ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۸۵.
- ↑ معارف و معاریف، ج ۱، ص ۴۱۲ درباره وقایع زمان خلفای بنی امیه و شناخت آنها، از جمله رجوع کنید به تتمةالمنتهی، شیخ عباس قمی و نیز منتهی الارب(ترجمه)جلد ۵و۶
- ↑ کتاب هزار ماه سیاه شرح جنایات امویان را در بردارد. نیز رک. شیعه و زمامداران خودسر، ترجمه الشیعة والحاکمون از محمد جواد مغنی
- ↑ مروج الذهب، ج ۳، ص ۲۳۵
- ↑ استیعاب، ج ۲، ص ۶۹۰
- ↑ اولین کسی که سنت مرا تغیر میدهد مردی از بنی امیه است
- ↑ "الْخِلَافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى آلِ أَبِي سُفْيَانَ "
- ↑ ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۸۵.
- ↑ سید محمود موسوی دهسرخی، یأتی علی الناس زمان، ص ۱۲۲ و غیبت شیخ طوسی: ص ۱۱۶.
- ↑ ملاحم: ص ۱۶۲.
- ↑ ملاحم: ص ۳۴.
- ↑ ملاحم: ص ۵۹.
- ↑ ملاحم: ص ۱۵۰.
- ↑ حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان، ص۱۴۷.