نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Amini(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۵ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۵ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۰ توسط Amini(بحث | مشارکتها)
آیا میتوان با امام مهدی صحبت کرد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«ملاقات با حضرت و گفتوگو با ایشان در زمان غیبت به عنوان یک رزق معنوی، با عنایت و توجّه ایشان صورت میگیرد و صالحین، اولیا و وابستگان به حق میتوانند به دیدار ایشان نایل گشته و از صحبت با ایشان مستفیض گردند و هرکس به اندازه شایستگی خود به نوعی از عنایات آن حضرت بهرهمند شود.
برای روشن شدن این مطلب، خوب است اشارهای داشته باشیم به چگونگی غیبت که در این باب روایاتی هست که با دقت در آنها میتوان کیفیت غیبت را دریافت و از این طریق بهتر به جواب سؤال نایل گردید.
۱. روایاتی که غیبت را تنها مستور بودن معرفی میکند: امام صادق (ع) فرمود: "در صاحب این امر سنّتهایی از پیامبران (ع) است. سنّتی از موسی بن عمران، سنّتی از عیسی، سنّتی از یوسف، سنّتی از محمد (ص)، امّا سنّتی که از موسی (ع) دارد، آن است که خائف و منتظر فرصت نشسته است. سنّتی که از عیسی (ع) دارد آن است که دربارهاش بگویند آنچه را که درباره عیسی (ع) میگفتند. سنّتی که از یوسف (ع) دارد، مستور بودن است. خداوند بین او و مردم حجابی قرار میدهد. به طوریکه او را میبینند ولی نمیشناسند. و امّا سنّتی که از محمد (ص) دارند این است که هدایت شده به هدایت او و سیرکننده به سیرت اوست"[۱].
با توجه به این روایت و نظایر آن، زندگی حضرت مهدی (ع) در دوران غیبت، به شکل طبیعی صورت میگیرد و حتّی مردم عادّی نیز به دیدار او توفیق مییابند؛ امّا از شناخت او ناتواناند. با این تفسیر، غیبت آن بزرگوار، فقط به عنوان حجابمعرفت و مانع شناخت مطرح میشود که آن هم بر دیده و دلمردم کشیده شده است، نه بر وجود شریف آن حضرت، و بدین ترتیب میتوان گفت که هرگاه آن حجاب و مانع، از چشم و دیده مردم برداشته شود، او را خواهند دید و خواهند شناخت.
۲. روایاتی که حضور مستور و مستمر برای آن حضرت بیان کرده است: در فرازهایی از دعای ندبه میخوانیم: "بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا، بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَازِحٍ مَا نَزَحَ عَنَّا"[۲]؛ به جانم سوگند که تو آن نهان شدهای هستی که بیرون از جمع ما نیستی به جانم سوگند که تو آن دور شدهای هستی که از ما دوری نداری.
دو تعبیر زیبای "نهان شدهای که همیشه با ماست" و "دور شدهای که به ما نزدیک است"، نویدبخش حضور مستمر امام زمان (ع) در جمع شیعیان و محبّین است. و مراد از این تعابیر این هست که هرچند آن حضرت همیشه با ما است ولی چون شناخته نمیشود نهان شده و مستور به شمار میآید. و یا اینکه هرچند آن حضرت دور شده از عموم مردم به حساب میآید، لکن به خاصّان و موالیان خود نزدیک است.
۳. روایاتی که بیان میکند آن حضرت از دیدگان پنهان است نه از دلها: راوی میگوید از امام کاظم (ع) درباره آیهقرآن﴿وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً﴾[۳]؛ پرسیدم فرمود: "نعمت ظاهر و آشکار، امام ظاهر است و نعمتباطن و پنهان، امامغایب" پرسیدم: آیا از امامان ما کسی غایب میشود؟ فرمود: "نَعَمْ يَغِيبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَ لَا يَغِيبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ ذِكْرُهُ"[۴]؛ آری! چهرهاش از دیدگان مردمپنهان میشود، لکن یادش از دلهای مؤمنانغایب نمیشود.
مردم اگرچه از دیدن چهره پرفروغ امام خویش در دوران غیبت محروم میمانند، لکن میتوانند یاد او را همیشه در دل داشته باشند.
توجه به اختلاف دو تعبیر "ابصار الناس" و "قلوب المؤمنین" در کلامحضرت، نشان دهنده امتیاز مؤمنین و اختلاف تلقی آنان از غیبت، نسبت به سایر مردم است. آنچه برای مردم عادی مهم است، دیدن با چشم ظاهری سر است؛ اگر نبینند باور نمیکنند، دلشان از امامی که نمیبینند متأثر نمیشود و چون دل متأثر نشد، عملشان رنگ تبعیت از امام نمیگیرد.
اما برای مؤمنین، آنچه اهمیت دارد، دیدن با چشم دل است، و چون با چشم دل، اماممعصوم خویش را میبینند، ایمان میآورند رفتار و گفتارشان رنگ ولایت میگیرد؛ اگرچه او را با چشم سر نتوانند ببینند.
۴. روایاتی که میگویند موالیان حقیقی آن حضرت به مکان غیبتآگاهی دارند: امام صادق (ع) میفرماید: "لِلْقَائِمِ غَيْبَتَانِ إِحْدَاهُمَا قَصِيرَةٌ وَ الْأُخْرَى طَوِيلَةٌ الْغَيْبَةُ الْأُولَى لَا يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلَّا خَاصَّةُ شِيعَتِهِ وَ الْأُخْرَى لَا يَعْلَمُ بِمَكَانِهِ فِيهَا إِلَّا خَاصَّةُ مَوَالِيهِ"[۵]؛ برای حضرتقائم (ع) دو غیبت است: یکی کوتاه و دیگری طولانی، در غیبت اول جز شیعیان مخصوص، کسی از جای آن حضرت باخبر نیست و در غیبت دوّم جز دوستان مخصوص و موالیان حقیقی در دین، کسی به مکان او آگاه نیست.
۵. برخی از روایات میگوید آن حضرت در بازارها میروند و حتّی پا روی فرشهای مردم میگذارند: امام صادق (ع) فرمود: "برادران یوسف (ع) همگی نوادگان و فرزندانپیامبر بودند، با این همه اگرچه با یوسفتجارت کردند و خرید و فروش نمودند و مورد خطاب قرارش دادند، امّا در عین برادری او را نشناختند؛ تا آن زمان که خودش گفت: من یوسف هستم و این برادر من است. پس این امّت چگونه انکار میکند که خدای عزّ و جلّ با حجّت خویش (امام دوازدهم) در یک زمان همان کند که با یوسف کرد؛ چنانکه تا مدتی او را ببینند ولی نشناسند، "...فَمَا تُنْكِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ يَفْعَلَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ بِحُجَّتِهِ كَمَا فَعَلَ بِيُوسُفَ أَنْ يَمْشِيَ فِي أَسْوَاقِهِمْ وَ يَطَأَ بُسُطَهُمْ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ فِي ذَلِكَ لَهُ..."؛ و چگونه این امت، انکار میکند که خداوند عزّ و جلّ با حجّت خویش همان کند که با یوسف کرد که امام آنان در بازارهایش راه برود و بر فرشهایشان قدم بگذارد؛ امّا او را نشناسند تا آن زمانی که خداوند به ظهور او اجازه فرماید[۶].
بنابر آنچه گفته شد، نه تنها حرف زدن با ایشان بلکه دیدن ایشان ممکن است و بهتریندلیل بر این امکان، وقوع آن است که در کتابهای مربوط به امام زمان (ع) بابی مفصل به این موضوع اختصاص داده شده است[۷].
لازم است یادآوری کنیم که سخن گفتن همانند دیدار و ملاقات با آن حضرت، همواره به دو صورت تحقق یافته است. اول اینکه شخص در حال دیدار و یا سخن گفتن، امام را شناخته و با علم به اینکه امام است با ایشان صحبت میکند و دوّم اینکه در هنگام ملاقاتامام را نشناخته ولی بعداً با قرائنی فهمیده است که ایشان امام زمان (ع) بودهاند و تحقق این توفیق، نوعی رزق معنوی است که عنایت و توجه آن حضرت را میطلبد و البته به کسانی تفضّل میشود که صلاحیت و آمادگی بهرهبرداری از این نعمت بزرگ را داشته باشند و اینها همان اولیا و ابرار و بندگانمخلصخدا میباشند»[۸].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«با توجه به مضمون روایتی که از امام صادق (ع) نقل شده، امام زمان (ع) از شدت محبتی که به دوستان خود دارد هر زمانی که شخصی او را یاد کند، نگاهی به او مینماید و سزاوار است که یادکننده به جهت احترام و تعظیم، از جای خود برخیزد. هنگامی که مولای خویش او را به نظر مهر و عطوفت نگاه میکند، پس از جای خود برخیزد و از خدای تبارک و تعالی، تعجیل فرج ایشان را بخواهد.[۹] بنابراین قطعاً امام زمان (ع) صدای ما را میشنود، اما اینکه چرا حاجات ما را برآورده نمیکند، دلایل مختلفی دارد؛ مثلاً شرایط استجابت دعا را فراهم نمیکنیم که از جمله آنها ترک معصیت خداست یا اینکه برآورده شدن آن حاجت به صلاح ما نیست، مانند بیمار دیابتیای که از ما درخواست شیرینی میکند. "ازآنجاکه او را دوست داریم به درخواست او توجهی نمیکنیم" به این ترتیب، امام زمان (ع) نیز که مهربانتر از پدر و مادر است، برای تربیت ما بسیاری از خواستههای ما را به خاطر خودمان اجابت نمیکنند.
واقعیت این است که هیچ نسخهای نداریم که بهطور حتم سبب شود آدمی در خواب یا بیداریامام زمان را ببیند و با او صحبت کند. البته اشتیاق شما به دیدن امام زمان (ع) بسیار خوب است و میتواند سبب خیلی از خوبیها شود، ولی باید بپذیرید که الان، زمان غیبت است و جز در مواردی که مصلحت باشد، دیداری- در خواب یا بیداری- رخ نمیدهد. گرچه همیشه جای امیدواری هست، بهویژه در مکانهایی مانند جمکران که منسوب به امام زمان (ع) است؛ مهم این است که خود امام زمان (ع) از ما عمل شایسته و خدایی میخواهد و از اینکه به وظایف الهی خود عمل کنیم، خوشحال میشود و این سبب نزدیکی بیشتر ما به آن حضرت میگردد. هرچه به او نزدیکتر شویم، از وجود او بهره بیشتری خواهیم برد.
بنابراین، بهتر است شما نیز بیشتر به دنبال ارتباط معنوی باشید و با خواندن دعاها و زیارتنامههای امام زمان (ع) متوجه ایشان شوید. علاوه بر این با صدقه دادن برای سلامتامام زمان (ع) و صدقه دادن از طرف ایشان میتوانید ارتباطی نزدیکتر داشته باشید.
امام صادق (ع) فرمودند: هرکس بعد از نماز صبح و ظهر بگوید الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم، نمیمیرد تا امام زمان (ع) را درک کند[۱۰].
امام باقر (ع) میفرماید: کسی که همه سورههای مسبّحات سورههایی که با سبح یا یسبح شروع میشود را قبل از خواب بخواند، نمیمیرد تا امام زمان (ع) را درک کند و اگر بمیرد در کنار پیامبر (ص) خواهد بود[۱۱].
در روایت آمده هرکس این دعا را بعد از هر نمازواجب بخواند و بر آن استمرار ورزد به قدری عمر میکند که به دیدارامام زمان (ع) مشرف شود: الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَللّهُمَّ اِنَّ رَسُولَكَ الصّادِقَ الْمُصَدَّقَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ قالَ اِنَّكَ قُلْتَ ما تَرَدَّدْتُ فى شَىْءٍ أَنَا فاعِلُهُ كَتَرَدُّدى فى قَبْضِ رُوحِ عَبْدِىَ الْمُؤْمِنِ يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَ أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ، اللهم فصل علی محمد و آل محمد و عجل لاولیائک الفرج و النصر و العافیه و لا تسؤنی فی نفسی و لا فی فلان به جای فلانی نام هرکس را خواست بگوید[۱۲].
↑«بار خدایا به مولای ما صاحب الزمان هر کجا که هست و به هر سوی رو میکند از مشارق و مغارب زمین، هموارها و ناهموارهای آن، از طرف من و والدینم و فرزندانم و برادرانم تحیّت و سلام برسان، به تعداد خلق خدا و به وزن عرش الهی و آنچه کتابش شمارش نموده، و علمش به آن احاطه کرده است، پروردگارا، من در صبح این روز و تا زنده هستم در همه ی روزهای زندگانیم پیمان و عقد و بیعتی از برای او در گردنم تجدید و تازه میکنم که نه از آن روی گردانم و نه هیچ گاه آنها را بشکنم، پروردگارا مرا از یاران و مدافعان از حریمش، و فرمانبرداران اوامر و نواهی آن بزرگوار در ایّام حکومتش و شهید شدگان در پیشگاهش قرار دِه، بار إلها اگر میانه من و او با مرگ که بر بندگانت امر قطعی و حتمی تقدیر فرمودهای جدایی افتاد پس هنگام ظهورش مرا از قبر بیرون آور و در حالی که کفنم را به کمر بسته و شمشیرم را کشیده و نیزهام را برهنه نموده باشم، و دعوت آن دعوت کننده حق را در شهر و بیابان لبیک گویم. پروردگارا آن رخسار زیبای رشید و صاحب جبین ستوده را نشانم ده، و دیدهام را با سرمه نگاهی به او روشنایی بخش، و فرجش را تعجیل و برنامه قیامش را آسان فرمای. پروردگارا به او نیرو عطا کن و پشتش را محکم ساز و عمرش را طولانی نمای و به وجود او سرزمینهایت را آباد گردان و بندگانت را حیات ده که تو فرمودهای و قول تو حق است: فساد در خشکی و دریا بر اثر کردارهای مردم آشکار شد؛ پس ای پروردگار! آشکار کن ولیّ خودت و فرزند دخت پیامبرت را که همنام اوست تا از باطل چیزی باقی نگذارد، و خداوند حق را با کلمات خویش اثبات و محقَّق دارد. بار إلها! این غم بزرگ غیبت را با ظهور او از این امّت بر طرف ساز، که آنها (مخالفین) ظهورش را دور میپندارند و ما آن را نزدیک میبینیم، و درود خداوند بر محمد و آل او باد» بحار الانوار، ج ۸۳، ص ۶۱