امام مهدی چه اهداف کلی و عمومی در ملاقات‌های خود دارد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
امام مهدی چه اهداف کلی و عمومی در ملاقات‌های خود دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / غیبت امام مهدی / عصر غیبت کبری / ارتباط و ملاقات با امام مهدی
تعداد پاسخ۲ پاسخ

امام مهدی (ع) چه اهداف کلی و عمومی در ملاقات‌های خود دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

سید محمد صدر

آیت‌ الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ غیبت کبری» در این‌باره گفته‌ است:

«منظور از اهداف عمومی، نتایج و فوایدی است که برای جامعه اسلامی بر این دیدارها مترتب است که اینها از آن اهداف فردی مهمتر و گسترده‏تر است، و گفتیم که این‌گونه اهداف کمتر برآورده می‌‏شود و علتش را نیز ذکر کردیم. چندین هدف عمومی و اجتماعی در این دیدارها، برای حضرت می‌‏توانیم در نظر گیریم:

  • هدف اول: نجات دادن توده‏‌های مسلمان، از دست جنایات و ستم فرمانروایان منحرف و کژاندیش، مخصوصا آنجا که خیر و سلامتی پیروان و دوستان مخصوصش مترتب بر آن باشد. از جمله این موارد، نجات مردم بحرین است از دست نوکران و دست‏‌نشاندگان استعمارگرها که صریحا روایت گویای آن است‏[۱]، در آن وقت که نخست وزیر این کشور حیله و نقشه‌‏ای ریخت که قرار شد با شیعیان همچون کفار حربی از اهل کتاب رفتار شود، یا جزیه پرداخته و ذلت پرداخت آن را تحمل کنند و یا مردانشان کشته و زنان و کودکانشان به اسارت گرفته شوند، و حضرت در خنثی ساختن این توطئه نقش بزرگی داشت.
  • هدف دوم: نجات دادن مسلمین از دست جنایتکاران و تجاوزگران و راهزنان و دزدانی که سر راه کاروانیان و مسافران را می‌‏گرفتند. از جمله این موارد، داستان‏[۲] گشودن راه کربلاست، در نیمه شعبان برای زائران حرم جدش در شب نیمه شعبان، آنجا که قبیله عنیزه بر سر راه‏ کاروان زوار حضرت امام حسین (ع) کمین کرده آنها را غارت می‌‏کردند و مردم از آن راه می‌‏ترسیدند، و اگر حضرت رهبری آن کاروان را به عهده نمی‌‏گرفتند و قبیله عنیزه را تهدید به مرگ و نابودی نمی‌‏نمودند، مردم در آن سال نمی‏‌توانستند به زیارت حضرت امام حسین (ع) موفق شوند و این شعار اسلامی تعطیل می‏‌گشت. پس آفرین به این گونه الطاف و توجهات حضرت به دوستان و پیروانش.[۳] این داستان در دوره حکومت عثمانی‌ها بر عراق بود که از فرمانروایان آنها در این سرزمین در آن زمان گنج مهر آقا و صفر آقا بودند، لکن متأسفانه به طور دقیق زمان و تاریخ این حادثه ضبط نشده است.
  • هدف سوم: هشدار به دیگران که هنوز شرایط ظهور آماده نگشته است، و تأکید بر این مطلب که هنوز مردم آماده پذیرش حضرت نیستند، و به آن پایه از شعور و درک که بتوانند بار گران مسئولیت را در هنگام ظهور بر دوش خود تحمل کنند، نرسیده‏‌اند، و لذا باید ظهور تا روز موعود و معین به تأخیر افتد، گرچه زمان به درازا کشد و مدت طولانی گردد و هیچ کس جز خداوند نمی‌‏تواند آن زمان را پیش‏بینی و تعیین وقت نماید. این مطلب را خود حضرت برای گروهی از مردم تأکید فرموده‏‌اند، در ضمن داستانی که از قول پدرم نقل می‏‌کنم و در کتابی ندیده‏‌ام و لازم می‌‏دانم آنچه را که از پدر شنیده‏‌ام، به اختصار در اینجا بیاورم، تا مقصود روشن گردد:

در روزگاری مردم بحرین به خاطر ظلم و ستمی که بر آنها از سوی حاکم‏ آنجا وارد شد، دست توسل به سوی حضرت دراز کرده و انتظار ظهور و قیام خونین حضرت را می‏‌کشیدند تا بیاید و ظلم را از جهان ریشه کن سازد. لذا همگی گروهی از بزرگان علم و تقوی و زهد و پرهیزگاری را برگزیده و آنان از بین خود سه نفر را انتخاب کردند، و آن سه نفر از بین خود یک نفر را که از دیگران برتر و پرهیزگارتر بود، برگزیدند تا او بین حضرت و مردم واسطه شود.

این شخص از شهر بیرون آمده سر به بیابان‌ها گذاشت و به عبادت خداوند و توسل به حضرت مهدی (ع) مشغول شد و از خداوند خواست تا حضرت را ظاهر ساخته دست به شمشیر برده و جهان را پر از عدل و داد نماید. سه شبانه روز به عبادت و راز و نیاز ادامه داد. در آخرین شب شخصی بر او وارد شد.

این عالم آن شخص را شناخته و فهمید که این خود حضرت مهدی است و آمده است تا خواسته او را برآورده سازد. از او پرسید: چه می‏‌خواهی؟ پاسخ داد: مردم و پیروان شما در نهایت شدت و گرفتاری و غم و اندوه هستند، و می‏‌خواهند که هر چه زودتر قیام فرمایید و داد مردم را از بیدادگران بگیرید. حضرت به او دستور داد که فردا صبح در فلان جا حاضر شو و چند تا گوسفند با خود به پشت‏بام ببر و بین مردم اعلام کن که حضرت در فلان ساعت ظاهر می‌‏شوند و همگی باید در اطراف آن منزل حاضر شوید و من خود در آن وقت در پشت‏بام حاضر می‌‏شوم.

این مرد این کارها را کرد و ساعت معین سر رسید. مردم همگی اطراف آن منزل جمع شدند و حضرت هم با آن شخص و گوسفندها در پشت‏بام حاضر شد. حضرت اسم یکی از افراد را برده و به آن شخص گفت: صدا بزن تا این شخص اینجا حاضر شود. آن مرد صدا زد، مردم شنیدند و آن شخص هم به پشت بام رفت. وقتی آن شخص به پشت‏بام رسید، حضرت دستور داد که یکی از گوسفندان را نزدیک ناودان بکشد. مردم دیدند که از ناودان خون جاری است.

همگی یقین کردند که حضرت دستور قتل این شخص را که صدا زده است داده و او را کشته است. بعد از او شخص دیگری را صدا زدند. او نیز از افراد خوب و پرهیزگار بود و خود را آماده کشته شدن کرد و یقین کرد که او را نیز می‏‌کشند و خونش از ناودان خواهد ریخت. بعد از آنکه از بام بالا رفت، مردم بلافاصله دیدند که خون سرازیر شد، و سپس شخص دیگری را و بعد از او نفر چهارم را صدا زدند تا جایی که دیگر هیچ کس به پشت بام نرفت و همگی به هم گفتند که هر کس به پشت بام برود، خونش از ناودان جاری خواهد شد، و زندگی خود را بر امتثال فرمان امام ترجیح دادند. در این لحظه حضرت به آن شخص اول نگاهی کرده و به او فهمانید که تا وقتی مردم این چنین باشند، از آمدن و ظهور معذور است.

از این داستان می‌‏فهمیم که چگونه حضرت به‌طور روشن و واضح ظاهر شده و به مردم می‏‌فهماند که چرا نمی‏‌تواند ظهور کند، و چرا مردم هنوز آمادگی کامل را ندارند و به آن سطح و پایه مطلوب از فداکاری و از خودگذشتگی نرسیده‏‌اند. و طوری حضرت این مسأله را به مردم تفهیم می‌‏کند که هر کس خود بفهمد و درک کند که هنوز آمادگی و استعداد پذیرش فرمان امام خود را در حد ریختن خونش ندارد، و تا مردم به این درجه از فداکاری نرسند، نمی‏‌توانند عهده‏دار کار مهم قیام و نهضت جهانی حضرت گردند. در بخش سوم این کتاب، برهان و استدلال بر لزوم این شرط را بررسی خواهیم کرد.

راوی گوید: در سال ۳۳۷ چون به بغداد رسیدم، تصمیم گرفتم به زیارت خانه خدا بروم، و آن سالی بود که قرامطه حجر الاسود را به جای خودش در خانه برگردانده بودند و بیشتر نظر من این بود که ببینم چه کسی حجر الاسود را در جای خود نصب می‌‏کند. زیرا در ضمن داستان‌ها چنین آمده بود که حجر الاسود را در هر زمانی کسی جز حجت خدا سر جای خود نصب نمی‌‏کند، چنانکه در زمان حجاج، حضرت امام زین العابدین (ع) آن را در جای خود گذاشت.[۱۰]

راوی گوید: دیدم مردم از نهادن سنگ در جای خود ناتوان شدند. هر کس آن را جایش می‌‏گذاشت، سنگ تکانی می‌‏خورد و استقرار نمی‌‏یافت. در این بین جوانی گندمگون و خوش صورت سر رسید؛ آن را از دیگران گرفت و بر جای خود نهاد، و طوری در جای خود قرار گرفت که گویا تکان نخورده بود. صداها به شادی بلند شد، آنگاه آن جوان از مسجد بیرون رفت. راوی به دنبال او رفته و از او درخواست نیاز خود کرد و نیازش برآورده شد. و در این هنگام و این چنین حضرت خود را به آنان معرفی کرد. این ماجرا بیانگر یک واقعیت تاریخی است که در تاریخ عمومی سخنی از آن به میان نیامده و جای آن خالی مانده است. در حالی که اخبار و روایات خاصه شیعیان این رویداد را به روشنی نگاشته است. و این مطلبی غیر قابل انکار است که نفی آن فقط با انکار غیبت و وجود حضرت امکان‏پذیر است، که آن نیز خلاف فرض ما در این تاریخ است[۱۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آقای رضوانی؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:

«در مورد اهداف ملاقات‌ها به چند هدف اساسی می‌توان اشاره نمود:

  1. نجات مسلمانان از ظلم برخی از حاکمان منحرف، که از آن جمله می‌توان به نجات مردم بحرین اشاره کرد[۱۲].
  2. نجات مسلمانان از دست دزدان و جنایتکاران[۱۳].
  3. توجه دادن مردم به عدم تحقق شرط ظهور و تأکید بر اینکه امّت به شعور و قابلیّتی نرسیده که بتواند عهده دار حکومت عدل جهانی گردد[۱۴]»[۱۵].

پرسش‌های وابسته

  1. چگونه می توان با امام مهدی ارتباط برقرار کرد؟ (پرسش)
  2. آیا می‏‌توان با امام مهدی صحبت کرد؟ (پرسش)
  3. با انجام چه اعمالی می‏‌توان با امام مهدی ارتباط برقرار کرد؟ (پرسش)
  4. اولین کسی که در زمان ظهور با امام مهدی ملاقات می‌‏کند کیست؟ (پرسش)
  5. منظور از ملاقات امام مهدی در حج چیست؟ (پرسش)
  6. منظور از این حدیث نحن صنائع ربنا و الخلق بعد صنائعنا که از امام مهدی در توقیعی صادر شده چیست؟ (پرسش)
  7. آیا می‌توان به امام مهدی نامه نوشت؟ چه شرایطی باید رعایت شود؟
  8. آیا شخصی که گناه کرده است، می‌تواند با امام مهدی ارتباط داشته باشد؟
  9. عشق و محبت دو سویه درباره ما و امامان چگونه است؟
  10. آیا شخص شریف امام مهدی از نظرها پنهان است؟ یا جسم و شخص آن حضرت دیده می‌‏شود ولی کسی ایشان را نمی‌‏شناسد؟ (پرسش)
  11. مقصود از رابطه با امام مهدی در زمان غیبت چیست؟ (پرسش)
  12. آیا در مراسم حج می‌توان امام مهدی را ملاقات کرد؟ (پرسش)
  13. چه دیدگاه‌هایی درباره ملاقات امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
  14. چرا امام   با افرادی مثل من در ارتباط نیست؟ به طور کلّی نظر شما درباره امکان دیدار و ملاقات چیست؟ (پرسش)
  15. آیا چله ها و ختم هایی که برای مشاهده و دیدار امام مهدی در بعضی از کتاب ها نقل شده درست است؟ (پرسش)
  16. طبق توقیع شریف امام مهدی هر کس بگوید که او را دیده است دروغ گفته است اما بسیاری از شخصیت های بزرگ معتقدند امام مهدی را دیده اند؟ (پرسش)
  17. راه رسیدن به لقای امام مهدی‏ چیست؟ (پرسش)
  18. اگر ممکن است چند نمونه از داستان ها و حکایات کسانی که به حضور امام مهدی مشرف شده اند برایم بنویسید (پرسش)
  19. چگونه می‌توانیم با امام مهدی خود رابطه داشته باشیم؟ (پرسش)
  20. چگونه و از چه راهی دوستی و محبت امام مهدی را در خود و فرزندان خود تقویت کنیم؟ (پرسش)
  21. حضرت مهدی می‌فرماید هر کس بگوید مرا دیده دروغ می‌گوید اما از شخصیت‌های بزرگی نقل شده که حضرت را دیده‌اند این تناقض نیست؟ (پرسش)
  22. چه کسانی از علما قائل به جواز و امکان تشرف بوده‌‏اند؟ (پرسش)
  23. آیا می‌‏توان طبق قاعده سد ذرایع ادعای ملاقات با امام مهدی را دروغ دانست؟ (پرسش)
  24. امام مهدی‏ چه اهداف کلی و عمومی در ملاقات‏‌های خود دارد؟ (پرسش)
  25. امام مهدی چه اهداف خاصی از ملاقات با مردم داشته است؟ (پرسش)
  26. آیا ممکن است کسی در ملاقاتش با امام مهدی‏ او را بشناسد؟ (پرسش)
  27. آیا اصرار و الحاح به جهت ملاقات با امام مهدی مطلوب است؟ (پرسش)
  28. چه عقایدی در ملاقات با امام مهدی عوامانه و بدون اصل و مدرک است؟ (پرسش)
  29. آیا ما می‏توانیم تماس یا ملاقاتی با امام مهدی داشته باشیم؟ (پرسش)
  30. چه کسانی و تحت چه شرایطی می‌‏توانند امام مهدی را ملاقات کنند؟ (پرسش)
  31. چه کسانی امام مهدی را دیده و با آن حضرت ملاقات کرده‏‌اند؟ (پرسش)
  32. چگونه می‌‏توان دیدار صالحان با امام مهدی‏ را اثبات نمود؟ (پرسش)
  33. اگر ملاقات با امام مهدی ممکن است پس چرا باید مدعی ملاقات را تکذیب کرد؟ (پرسش)
  34. چه عقایدی در ملاقات با امام مهدی عوامانه و بدون اصل و مدرک است؟ (پرسش)
  35. آیا ما می‏‌توانیم تماس یا ملاقاتی با امام مهدی داشته باشیم؟ (پرسش)
  36. آیا امکان ملاقات با امام مهدی وجود دارد؟ (پرسش)
  37. چه کنیم که توفیق دیدار چهره نورانی امام عصر را پیدا کنیم؟ (پرسش)
  38. چه کسانی در زمان حاضر زنده‌‏اند و با امام مهدی ارتباط دارند؟ (پرسش)
  39. آیا اکنون هم مانند گذشته افرادی با حضرت دیدار می‌‏کنند؟ در صورت امکان نام آنها را ذکر کنید؟ (پرسش)
  40. بعضی از افراد ادعا دارند امام مهدی را در خواب دیده‌‏اند به نظر شما آیا این سخن پذیرفتنی است؟ (پرسش)
  41. امام مهدی درباره ظهور خود چه فرموده‌‏اند؟ (پرسش)
  42. آیا در زمان غیبت می‌‏توان حضرت مهدی را دید؟ (پرسش)
  43. آیا می‌توان امام مهدی را در خواب دید؟ (پرسش)
  44. چه کسانی امام مهدی را پیش از غیبت دیده‌اند؟ (پرسش)
  45. چه کسانی امام مهدی را در دوران غیبت صغری دیده‌اند؟ (پرسش)
  46. چه کسانی امام مهدی را در دوران غیبت کبری دیده‌اند؟ (پرسش)
  47. کدام یک از عالمان شیعه مورد عنایت امام مهدی بوده‌اند؟ (پرسش)
  48. آیا دیدار با امام مهدی در دوره غیبت کبرا امکان پذیر است؟ (پرسش)
  49. آیا شیوه‌هایی که برای دیدار با امام مهدی گفته می‌شوند معتبرند؟ (پرسش)
  50. آیا در کتاب‌های حدیثی برای دیدار با امام مهدی راهکارهایی بیان شده است؟ (پرسش)
  51. شرایط وقوع ملاقات با امام مهدی در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
  52. آسیب‌های دامن زدن به ملاقات امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  53. آیا ملاقات با امام مهدی موضوع محوری مهدویت است؟ (پرسش)
  54. آیا دیدن امام مهدی نوعی فضیلت محسوب می‌شود؟ (پرسش)
  55. ملاقات امام مهدی با افراد چگونه انجام می‌شود؟ (پرسش)
  56. امام مهدی پس از ملاقات با افراد چگونه پنهان می‌شد؟ (پرسش)
  57. آیا ملاقات با امام مهدی با حکمت غیبت تنافی دارد؟ (پرسش)
  58. معجزه چگونه باعث می‌شود مردم نتوانند جسم امام مهدی را ببینند؟ (پرسش)
  59. آیا می‌توان هر وقت اراده کردیم با امام مهدی ملاقات کرد؟ (پرسش)
  60. کیفیت ملاقات مردم با امام مهدی چگونه است؟ (پرسش)
  61. انگیزه امام مهدی از دیدار با مردم چیست؟ (پرسش)
  62. امام مهدی برای ملاقات با افراد چگونه به جاهای دوردست می‌رود؟ (پرسش)
  63. آیا دیدار با امام مهدی در عصر غیبت کبری نیاز به ایمان و وثاقت بالایی دارد؟ (پرسش)
  64. امام مهدی برای ناشناس ماندن در دیدارها با افرادی که مورد اطمینان نبودند چه برنامه‌ای داشت؟ (پرسش)
  65. آیا افرادی وجود دارند که شخص امام مهدی را با ویژگی‌های حقیقی ایشان ببینند و بشناسند؟ (پرسش)
  66. دلایل امکان ارتباط با امام مهدی در عصر غیبت کبری چیستند؟ (پرسش)
  67. فایده مطرح کردن بحث دیدار و ملاقات با امام مهدی چیست؟ (پرسش)

پانویس

  1. نجم ثاقب، ۳۱۴؛ بحار (کمپانی) ۱۳، ۱۴۹؛ طبع جدید ۵۲، ۱۷۸؛ و منتهی الآمال ۲، ۳۱۶.
  2. نجم ثاقب، ۳۷۰؛ منتهی الآمال ۲، ۳۲۶.
  3. ای کاش این لطف حضرت بار دیگر شامل شیعیان و پیروان و دلسوختگان و تشنگان زیارت جدش گردد و این بعثیان کافر را هم چون قبیله دزد عنیزه از سر راه بردارد؛ و شیفتگان زیارت، به وصال محبوب خود برسند. و من چه می‏‌دانم شاید هم آن شیعیان در آن زمان زواری راستین، و ما پیروانی دروغین هستیم! ای کاش چنین نباشیم! در ضمن یادآور می‏‌شویم حکایتی شبیه به داستانی که پس از این مؤلف از پدر بزرگوار خود نقل می‏‌کنند، در جلد دوم کتاب عبقری الحسان از مرحوم حجت الاسلام سید علی اکبر موسوی خویی- والد معظم مرجع عالیقدر شیعه آیت الله العظمی سید ابو القاسم خویی- روایت شده است. مراجعه کنید به کتاب پیام امام زمان (ع)، ۵۸- ۶۰، تألیف آقای سید جمال الدین حجازی. (مترجم)
  4. کامل ابن اثیر ۶، ۲۰۴.
  5. تاریخ الغیبة الصغری، ۳۵۶.
  6. تاریخ الشعوب الاسلامیه ۲، ۷۵.
  7. کامل ۲، ۲۳۵.
  8. الخرائج و الجرائح، ۷۲.
  9. همان مدرک و همان صفحه، و منتخب الاثر، ۴۰۶.
  10. داستان گذاشتن حضرت سجاد حجر الاسود را در جای خود در کتاب الخرائج و الجرائح، ۲۹ آمده است.
  11. صدر، سید محمد، تاریخ غیبت کبری، ص۱۴۳-۱۴۷.
  12. نجم الثاقب، ص ۳۶۷
  13. نجم الثاقب، ص ۳۷۰
  14. تاریخ الغیبه الکبری، ص ۱۳۵و۱۳۶
  15. رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۴۵۷.