خوارج

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اسلام

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل خوارج (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

خوارج کیستند؟

خوارج و جنگ نهروان

فرقه‌های خوارج

ویژگی‌ها و خصوصیات خوارج

عقاید خوارج

  1. لازم نیست خلیفه پیامبر(ص) عرب و از قریش باشد؛
  2. شرط خلافت، پرهیزگاری و دلاوری و دادگری است؛
  3. برخی از فرقه‌های خوارج خلافت زنان را نیز روا می‌داشتند؛
  4. علی(ع) با قبول حکمیت گناه کرده است و باید توبه کند؛
  5. خلافت، موروثی نیست؛
  6. مرتکب گناه کبیره کافر است و ریختن خونش رواست، مگر توبه کند؛
  7. عمل فرد مسلمان، جزء اسلام و ایمان اوست و با عملی برخلاف شریعت از دین خارج می‌شود؛
  8. امام با رأی مردم برگزیده می‌شود؛
  9. امر به معروف و نهی از منکر بدون هیچ شرطی واجب است و در مقابل هر امام جائری باید قیام کردغ
  10. خلافت ابوبکر و عمر و انتخاب عثمان و امام علی(ع) را صحیح می‌دانستند با این تفاوت که عثمان در اواخر چون مصالح مسلمین را نادیده گرفته کافر و واجب القتل است و علی(ع) چون حکمیت را پذیرفته کافر و واجب است کشته شود؛
  11. جایز است در عالم امامی نباشد؛
  12. هرجا خوارج حاکم نباشند دارالکفر است و باید بر علیه ساکنین آن قیام کرد[۱۴].

خوارج معاصر

پیشگویی رسول خدا(ص) درباره ظهور خوارج

خوارج در فرهنگ مطهر

خوارج یعنی شورشیان. این واژه از “خروج”[۲۱] به معنای سرکشی و طغیان گرفته شده است. پیدایش آنان در جریان حکمیت است[۲۲]. خوارج از فرق اسلامی هستند؛ گو اینکه طبق عقیده ما آنها کافرند، اما آنها خود را مسلمان می‌دانستند بلکه فقط خودشان را مسلمان می‌دانستند و دیگران را بی‌دین و خارج از دین به حساب می‌آوردند. هیچ کس ادّعا نکرده که خوارج به اسلام عقیده نداشته‌اند، بلکه همه اعتراف دارند که آنها شدیداً و با تعصّب زیادی به اسلام معتقد بودند. خصلت بارز اینها دوریشان از فکر و تعقّل است. خود علی(ع) که از آنها نام می‌برد آنها را مردمی معتقد ولی جاهل و قشری معرفی می‌کند. مردمی بودن، متعبّد، شب زنده‌دار وقاری قرآن، اما جاهل و سبک مغز و کم تعقّل، و بلکه مخالف فکر و تعقّل در کار دین[۲۳]. خوارج بی‌شهامت، یعنی مقدس مآبان ترسو[۲۴][۲۵]

جستارهای وابسته

منابع

منبع‌شناسی جامع خوارج

پانویس

  1. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴؛ همو، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹.
  2. برای شناخت پیدایش، پیشینه، عملکرد، ویژگی‌ها وسرانجام آنان ر.ک: «دانشنامۀ امام علی» ج ۹ مقالۀ «مارقین»؛ «جاذبه و دافعۀ علی» شهید مطهری، ص ۱۰۵ و....
  3. نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت ۱۹۸؛ «کَلِمَةُ حَقٍ‏ یُرَادُ بِهَا بَاطِل‏»
  4. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴؛ همو، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۹؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۳۷۵- ۳۷۶؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹۱.
  5. صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۱، فرقه خوارج؛ فرهنگ فرق اسلامی، ۱۸۷؛ فرهنگنامه فرقه‌های اسلامی، ۱۳۸.
  6. نهج البلاغه، خطبه‌های ۶۰، ۱۱۸، ۱۲۱ و ۱۲۳؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۳۷۶.
  7. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۳۹-۲۴۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹۱؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۳۷۶- ۳۷۸؛ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۲۵۴ و فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹.
  8. خوارج و علل پیدایش آنان؛ الملل و النحل‌، ۱/ ۱۱۷؛ دائرة المعارف تشیع‌، ۷/ ۲۹۹؛ فرهنگ شیعه، ص ۲۳۹-۲۴۰.
  9. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۹۹ و فرهنگ غدیر، ص۲۵۴.
  10. نهج البلاغه، حکمت ۳۱۵.
  11. «أَنْتُمْ مَعَاشِرُ أَخِفَّاءُ الْهَام سُفَهَاءُ الْأَحْلَامِ‏ وَ لَمْ آتِ لَا أَبَا لَکُمْ بُجْراً وَ لَا أَرَدْتُ لَکُمْ ضُرّا»؛ نهج البلاغه، خطبه ۳۶.
  12. نهج البلاغه، حکمت ۲۶۲.
  13. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۳۷۸-۳۷۹.
  14. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۴۰؛ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۲۹۲؛ دانشنامه نهج البلاغه، ص ۳۷۹.
  15. ر.ک: مطهری، مرتضی، مشکلات علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، صص ۲۹۳، ۳۰۹ و ۶۱۱.
  16. ر.ک: مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۳۰۶.
  17. ر.ک: مطهری، مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۳؛ یادداشت‌ها، ج ۳، ص ۳۷۱.
  18. ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت؛ صفحه ۹۸ تا۱۰۶.
  19. الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۴۸؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ج۱۶، ص۳۸۷.
  20. عباسی، حبیب، مقاله «علی بن ابی‌طالب»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۲۱۰.
  21. کلمه “خروج” اگر به “علی” متعدی شود و معنای نزدیک به یکدیگر دارد: یکی در مقام پیکار و جنگ برآمدن و دیگری تمرد و عصیان و شورش. خرج فلان على فلان على فلان: برزلقئاله. وخرجت الرعبة على الملك: تمردت المنجد. کلمه “خوارج” که معادل فارسی آن “شورشیان” است از “خروج” به معنای دوم گرفته شده است. این جمعیت را از آن نظر خوارج گفتند که از فرمان علی تمرد کردند و علیه او شوریدند و چون تمرد خود را بر یک عقیده و مسلک مذهبی مبتنی کردند، بخله‌ای شدند و این اسم به آنها اختصاص می‌یافت و لذا به سایر کسانی که بعد از آنها قیام کردند و بر حاکم وقت طغیان نمودند خارجی گفته نشد. اگر اینها مکتب و عقیده خاصی نمی‌داشتند مثل سایر یاغی‌های دوره‌های بعد بودند. ولی اینها عقائدی داشتند و بعدها خود این عقائد موضوعیت پیدا کرد. اگر چه هیچ وقت موفق نشدند حکومتی تشکیل دهند امّا موفق شدند فقه و ادبی برای خود به وجود بیاورند (به ضحی الإسلام، ج۳، ص۳۴۰ - ۳۴۷، طبع ششم مراجعه شود). اشخاصی بودند که هرگز اتفاق نیفتاد که خروج کنند ولی بر عقیده خوارج بودند. مثل آنچه درباره عمروبن عبید و بعضی دیگر از معتزله گفته می‌شود. افرادی از معتزله که در عقیده امربه معروف و نهی از منکر و یا در مسئله مخلّد بودن مرتکب کبیره با خوارج همفکر بوده‌اند درباره‌شان گفته می‌شود «وَ كَانَ‏ يَرَى‏ رَأْيَ‏ الْخَوَارِجِ‏» یعنی همچون خوارج می‌اندیشد. حتی بعضی از زن‌ها بوده‌اند که عقیده خارجی داشته‌اند. در کامل مبرد، ج۲، ص۱۵۴ داستان زنی را نقل می‌کند که عقیده خارجی داشته است بنابر این مفهوم لغوی کلمه و مفهوم اصطلاحی آن عموم من وجه است.
  22. جاذبه و دافعه علی(ع)، ص۱۱۴.
  23. بیست گفتار، ص۵۱.
  24. جاذبه و دافعه علی(ع)، ص۱۵۸.
  25. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۳۹۸.