لطف الهی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

لطف و خشم خدا در دنیا

لطف و رحمت الهی، افزون بر آخرت در دنیا نیز شامل مؤمنان است و آنان از نعمت‌های گوناگون خدا در دنیا هم بهره‌مند می‌شوند، همان گونه که خشم و عذاب الهی در دنیا نیز کافران را در بر می‌گیرد.[۱]

مظاهر لطف خدا به مؤمنان

  1. ثبات در عقیده: خدا مؤمنان را با اعتقاد درست و استوار، در دنیا و آخرت ثابت قدم می‌دارد: ﴿يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ[۲] بسیاری از مفسران، تثبیت یاد شده در دنیا را ثابت نگهداشتن آنان بر عقاید حق ـ مانند توحید ـ و حفظ آنان از گمراهی دانسته‌اند.[۳] اقوال دیگری نیز مانند ثابت نگهداشتن آنان در کرامت و ثواب الهی، به قدرت رساندن ایشان در زمین، یاری و پیروز کردن آنان، در تفسیر آیه یاد شده‌اند.[۴]
  2. نصرت و ولایت: خدا سوگند یاد می‌کند که در زندگی دنیا، فرستادگانش و مؤمنان را یاری فرماید: ﴿إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ[۵] مفسران، نصرت الهی را یاری رساندن به پیامبران و مؤمنان با حجت و برهان، پیروزی بخشیدن در جنگ‌ها، الطاف ویژه و تقویت قلب و با هلاک کردن دشمنان و انتقام گرفتن از آنان دانسته‌اند.[۶] در آیه‌ای نیز از گمان داشتن به عدم یاری خدا در دنیا و آخرت نکوهش می‌شود: ﴿مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ[۷] آیاتی از ولایت خدا: ﴿ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ [۸] و فرشتگان الهی: ﴿نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ[۹] بر مؤمنان گزارش می‌دهند. ولایت خدا، به یاری مؤمنان و تدبیر امور آنان [۱۰] و ولایت فرشتگان، به دوستی و یاری مؤمنان، الهام کردن حق به آنان، ارشاد ایشان به خیر و صلاح و رساندن خیرات به آنان [۱۱] تفسیر شده است.
  3. نیکی‌ها: کسانی که دنیا را ابزاری برای رسیدن به آخرت و قرب الهی می‌دانند، مواهب دنیایی را از خدا به نام ﴿حَسَنَةً درخواست می‌کنند: ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۱۲]؛ ﴿وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ[۱۳]. آیاتی نیز از اعطای حسنه به مؤمنان از خدا خبر می‌دهند: ﴿وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرًا لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ[۱۴]، ﴿وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ[۱۵]، ﴿وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ[۱۶]، ﴿قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۱۷] در تفسیر حسنه در دنیا، اقوال گوناگونی هست؛ مانند روزی بسیار و حلال، علم و عبادت، سلامتی، امنیت، همسر و فرزندان شایسته، پیروزی بر دشمن.[۱۸] امام صادق(ع) حسنه دنیا را به گشایش در روزی و خوش خلقی تفسیر فرموده است.[۱۹] به نظر، حسنه مفهوم گسترده‌ای داشته و هر گونه نیکی و زیبایی و خوبی را در برمی‌گیرد و آنچه در روایات و تفاسیر آمده است، بیان مصادیق روشن آن است.[۲۰]
  4. ثواب و اجر: در آیاتی به ثواب دنیا برای مؤمنان اشاره می‌شود: ﴿فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۲۱]؛ نیز ﴿مَنْ كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا بَصِيرًا[۲۲] مفسران، ثواب دنیا را به معنای سعادت دنیایی،[۲۳] به دست آوردن سود و دفع زیان،[۲۴] پیروزی بر دشمن[۲۵] و گرفتن غنیمت از وی،[۲۶] به نیکی یاد شدن، شرح صدر و پاک شدن گناهان [۲۷] دانسته‌اند. در آیه‌ای نیز سخن از داده شدن اجر ابراهیم(ع) به وی در دنیاست: ﴿وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا[۲۸] مراد از پاداش دنیایی، نیک‌نامی، درود فرستاده شدن به وی، داشتن ذریّه پاک و فراوان، مقام پیامبری، محبوب بودن نزد پیروان همه ادیان، یاری شدن در برابر دشمنانش و گسترش توحید دانسته شده است.[۲۹]
  5. فضل و رحمت: خدای متعالی در داستان افک که گروهی از منافقان به یکی از همسران پیامبر(ص) تهمت زدند و مؤمنان نیز آن شایعه را تکرار کردند، به مسلمانان اعلام کرد که اگر فضل و رحمت او در دنیا و آخرت نبود، به سبب گناهی که انجام داده بودند، عذاب بزرگی دامنگیرشان می‌شد: ﴿وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۳۰].[۳۱] فضل و رحمت خدا در دنیا، به عجله نکردن در عقاب و مهلت برای توبه کردن تفسیر شده است.[۳۲]
  6. بشارت: برای اولیای خدا در زندگی دنیا و در آخرت مژدگانی است: ﴿لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ[۳۳] در باره مژدگانی در دنیا اقوالی است؛ مانند خواب‌های خوبی که می‌بینند یا دیگران برای آنها می‌بینند، مردم آنان را دوست دارند و به نیکی یاد می‌کنند، بشارت‌های قرآن به آنان و بشارت فرشتگان در وقت مرگ به ایشان.[۳۴]
  7. برگزیدگی: حضرت ابراهیم(ع) در دنیا برگزیده است: ﴿ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا [۳۵] در تفاسیر، مراد از برگزیدگی آن حضرت، رسیدن وی به مقام عبودیت و تسلیم محض،[۳۶] انتخاب او به مقام نبوت و رسالت، به دنیا آمدن فرزندان پاک از صلب وی،[۳۷] تضمین مقام نبوت در ذریّه او، دستور به ساختن مسجد برای یکتاپرستی و اجابت خواسته‌های وی [۳۸] دانسته شده است.
  8. آبرومندی: عیسی(ع) در دنیا و آخرت آبرومند است: ﴿ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ[۳۹] وجیه بودن آن حضرت، به قدر و منزلت وی نزد خدا، مقام نبوت و رسالتش، مستجاب الدعوه بودن او، الگوی مؤمنان و صالحان بودنش و ظاهر شدن معجزات و کرامات به دست وی تفسیر شده است[۴۰].[۴۱]

مظاهر خشم خدا از کافران

  1. عذاب سخت: آیه ۵۶ آل عمران / ۳ به کافران از یهود عذاب شدید در دنیا و آخرت را وعده می‌دهد: «فَاَمَّاالَّذینَ کَفَروا فَاُعَذِّبُهُم عَذابـًا شَدیدًا فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». برخی از مفسران، عذاب دنیا را اموری چون کشته شدن، اسارت، فرو رفتن در زمین، خواری و پرداخت جزیه دانسته‌اند.[۴۲] براساس آیه‌ای نیز عذابی دردناک در دنیا و آخرت در انتظار کسانی است که دوست دارند زشتکاری میان مؤمنان رواج یابد: «اِنَّ الَّذینَ یُحِبّونَ اَن تَشیعَ الفـحِشَةُ فِی الَّذینَ ءامَنوا لَهُم عَذابٌ اَلیمٌ فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (نور / ۲۴، ۱۹) عذاب دنیا را اجرای حدّ بر آنان دانسته‌اند [۴۳].
  2. عذاب با اموال و فرزندان:با اینکه اموال و فرزندان از نعمت‌های خدایند (اسراء / ۱۷، ۶؛ نوح / ۷۱، ۱۲)، مواهب مادی همیشه مایه خوشبختی انسان نیستند، چنان که در آیه‌ای مایه عذاب منافقان و دنیاطلبان دانسته شده‌اند: «فَلا تُعجِبکَ اَمولُهُم ولا اَولـدُهُم اِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُم بِها فِی الحَیوةِ الدُّنیا وتَزهَقَ اَنفُسُهُموهُم کـفِرون» (توبه / ۹، ۵۵؛ نیز ۸۵)، زیرا این گونه اشخاص معمولاً فرزندانی ناصالح و اموالی بی برکت دارند که مایه درد و رنجشان در زندگی دنیا می‌شود. از سوی دیگر، دلبستگی به اموال و فرزندان که چشمپوشی از آنها دشوار است، سبب می‌شود که ایمانشان را پای آنها گذاشته و با کفر از دنیا می‌روند و به سخت‌ترین وضعی جان می‌دهند.[۴۴] هرچه آلودگی انسان در دنیا به مال و اولاد و زینت‌های دنیایی زیادتر باشد، عذاب و اندوهش بیشتر می‌شود؛[۴۵] ولی دنیاپرستان از درک این واقعیت غافل‌اند، چنان که با دیدن ثروت قارون، از آخرت غافل شده و آرزو کردند کاش ثروتی مانند وی داشتند: «قالَ الَّذینَ یُریدونَ الحَیوةَ الدُّنیا یــلَیتَ لَنا مِثلَ ما اوتِیَ قـرونُ». (قصص / ۲۸، ۷۹) براین اساس، تفاوت انسان‌ها در میزان بهره مندی از مواهب مادی هرگز نمی‌تواند دلیل امتیاز آنها در مقامات معنوی باشد، بلکه معیشت و روزی‌شان در دنیا میان آنان قسمت شده و اگر برخی بر بعضی برتری دارند، به سبب مصالحی است که خدا برای آنان در نظر دارد: «اَهُم یَقسِمونَ رَحمَتَ رَبِّکَ نَحنُ قَسَمنا بَینَهُم مَعیشَتَهُم فِی الحَیوةِ الدُّنیا ورَفَعنا بَعضَهُم فَوقَ بَعضٍ دَرَجـتٍ لِیَتَّخِذَ بَعضُهُم بَعضـًا سُخریـًّا» (زخرف / ۴۳، ۳۲)؛ حتی کافران نیز سهم و بهره خود از این دنیا را بر می‌گیرند. (احقاف / ۴۶، ۲۰) (رزق) در تفسیر آیه ۵۵ توبه / ۹ با توجه به آیه ۵۴، اقوال دیگری نیز در چگونگی عذاب منافقان با اموال و فرزندان یاد شده است؛ از جمله سختی انفاق از روی ناخرسندی برای زکات یا برای جنگ، دشواری گرد آوردن اموال و تربیت فرزندان و اندوه از دست دادن آنها و ناراحتی از دست دادن اموال و اسیر شدن فرزندان در نبردها و همه اینها در حالی است که هیچ به ثواب آخرتی امید ندارند.[۴۶]
  3. خواری: کسانی که با خدا و فرستاده‌اش می‌جنگند و در زمین به فساد می‌کوشند، می‌بایست کشته یا بر دار آویخته شوند؛ یا دست‌ها و پاهایشان بریده یا تبعید شوند و این خواری آنان در دنیاست: «اِنَّما جَزؤُا الَّذینَ یُحارِبونَ اللّهَ ورَسولَهُ ویَسعَونَ فِی الاَرضِ فَسادًا اَن یُقَتَّلوا اَو یُصَلَّبوا اَو تُقَطَّعَ اَیدیهِم واَرجُلُهُم مِن خِلـفٍ اَو یُنفَوا مِنَ الاَرضِ ذلِکَ لَهُم خِزیٌ فِی الدُّنیا». (مائده / ۵، ۳۳) آیاتی، عوامل خواری را بر می‌شمرند: تبعیض در عمل به کتاب الهی (بقره / ۲، ۸۵)؛ نفاق، جاسوسی و تحریف در دین (مائده / ۵، ۴۱)؛ جلوگیری از ذکر خدا در مساجد و تلاش برای تخریب آنها (بقره / ۲، ۱۱۴)؛ گوساله پرستی (اعراف / ۷، ۱۵۲)؛ مجادله درباره خدا بی‌هیچ دلیل و حجّتی معتبر (حجّ / ۲۲، ۸ ـ ۹)؛ تکذیب حق (زمر / ۳۹، ۲۵ ـ ۲۶)؛ استکبار و انکار آیات الهی. (فصّلت / ۴۱، ۱۵ ـ ۱۶) در تفاسیر برای خواری مصادیقی مانند کشته، اسیر و تبعید شدن، پرداخت جزیه،[۴۷] عقوبت در دنیا [۴۸] و انواع گوناگون عذاب [۴۹] یاد شده‌اند. آیه ۹۸ یونس / ۱۰ ایمان به خدا را بر دارنده عذاب خوارکننده از قوم یونس می‌داند: «فَلَولا کانَت قَریَةٌ ءامَنَت فَنَفَعَها ایمـنُها اِلاّ قَومَ یونُسَ لَمّا ءامَنوا کَشَفنا عَنهُم عَذابَ الخِزیِ فِی‌الحَیوةِ الدُّنیا».
  4. لعنت: کسانی که خدا و رسولش را آزار می‌دهند، خدا آنان را در دنیا و آخرت نفرین می‌کند: «اِنَّ الَّذینَ یُؤذونَ اللّهَ ورَسولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (احزاب / ۳۳، ۵۷) لعنت الهی به معنای دور کردن آنان از رحمت خویش است.[۵۰] در مقابل، رحمت ویژه مؤمنان، هدایت آنان به اعتقاد درست و عمل نیکوست، پس لعنت کردن به معنای محروم کردن از این هدایت یعنی همان مهر شدن دل‌هاست، چنان که در آیات ۱۳ مائده / ۵، ۴۶ نساء / ۴ و ۲۳ محمد / ۴۷ به آن اشاره شده است.[۵۱] قرآن کسانی را که زنان پاکدامن را به زنا متهم می‌کنند، لعن می‌کند: «اِنَّ الَّذینَ یَرمونَ المُحصَنـتِ الغـفِلـتِ المُؤمِنـتِ لُعِنوا فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (نور / ۲۴، ۲۳) برخی مفسران، لعن در دنیا را اجرای حدّ بر آنان و شلاق خوردن دانسته‌اند.[۵۲]
  5. حبط عمل:آیاتی، از حبط اعمال کافران در دنیا و آخرت سخن می‌گویند: «ومَن یَرتَدِد مِنکُم عَن دینِهِ فَیَمُت وهُوَ کافِرٌ فَاُولکَ حَبِطَت اَعمــلُهُم فِی الدُّنیا والأخِرَةِ». (بقره / ۲، ۲۱۷؛ نیز آل عمران / ۳، ۲۲) گفته شده است: حبط اعمال در دنیا آن است که خدا کفر و نفاق ایشان را بر مردم آشکار می‌کند، تا دیگر آنان را ستایش نکنند. [۵۳].[۵۴]
  1. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  2. «خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا می‌دارد و خداوند ستمگران را بیراه می‌گذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام می‌دهد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.
  3. روض الجنان، ج ۱۱، ص ۲۷۴؛ تفسیر بیضاوی، ج ۳، ص ۱۹۸؛ الجوهر الثمین، ج ۳، ص ۳۵۹.
  4. مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۸۲.
  5. «ما پیامبران خویش و مؤمنان را در زندگی این جهان و در روزی که گواهان (به گواهی) برخیزند یاری می‌کنیم» سوره غافر، آیه ۵۱.
  6. مجمع البیان، ج ۸، ص ۸۲۰؛ المنیر، ج ۲۴، ص ۱۴۲ـ ۱۴۳؛ الجدید، ج ۶، ص ۲۲۵.
  7. «هر کس که گمان می‌داشت خداوند در این جهان و در جهان واپسین هرگز پیامبر را یاری نخواهد کرد، (اینک) ریسمانی از سقف بیاویزد سپس (رشته زندگی خود را) ببرد آنگاه بنگرد که آیا این تدبیر او خشمش را از بین می‌برد؟» سوره حج، آیه ۱۵.
  8. « تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی» سوره یوسف، آیه ۱۰۱.
  9. «ما دوستان شما در این جهان و در جهان واپسینیم و در آنجا هر چه دلتان بخواهد هست و هر چه درخواست کنید دارید» سوره فصلت، آیه ۳۱.
  10. تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۲۷۰؛ الصافی، ج ۳، ص ۵۰؛ الجدید، ج ۴، ص ۹۰.
  11. زبده التفاسیر، ج ۶، ص ۱۸۱؛ روح البیان، ج ۸، ص ۲۵۷؛ روح المعانی، ج ۱۲، ص ۳۷۳.
  12. «و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار» سوره بقره، آیه ۲۰۱.
  13. «و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم» سوره اعراف، آیه ۱۵۶.
  14. «و به پرهیزگاران می‌گویند: پروردگارتان چه فرو فرستاده است؟ می‌گویند نکویی را؛ برای آنان که در این جهان نیکی ورزیده‌اند (پاداش)، نیکی است و به یقین سرای واپسین بهتر است و سرای پرهیزگاران نیکوست!» سوره نحل، آیه ۳۰.
  15. «و کسانی را که پس از ستم دیدن در راه خداوند هجرت کردند در این جهان در جایی نیکو جا می‌دهیم و پاداش دنیای واپسین بزرگ‌تر است اگر می‌دانستند» سوره نحل، آیه ۴۱.
  16. «و به او در این جهان نیکی دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره نحل، آیه ۱۲۲.
  17. «بگو: ای بندگان من که ایمان آورده‌اید، از پروردگارتان پروا کنید! برای کسانی که در این جهان، نیکی ورزند نیکی خواهد بود و زمین خداوند پهناور است؛ جز این نیست که پاداش شکیبایان را بی‌شمار، تمام دهند» سوره زمر، آیه ۱۰.
  18. روض الجنان، ج ۳، ص ۱۳۳ ـ۱۳۴؛ المنیر، ج ۲، ص ۲۱۶.
  19. نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۹۹.
  20. تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۴۱۶؛ نمونه، ج ۲، ص ۶۶.
  21. «پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.
  22. «هر کس پاداش این جهان را بجوید (بداند که) پاداش این جهان و جهان واپسین نزد خداوند است و خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۱۳۴.
  23. المیزان، ج ۵، ص ۱۰۴.
  24. کشف الاسرار، ج ۲، ص ۷۲۰.
  25. التحریر و التنویر، ج ۳، ص ۲۴۶؛ التبیان، ج ۳، ص ۱۳.
  26. مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۸۷؛ تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۱۰۲؛ الکشاف، ج ۱، ص ۵۷۴.
  27. التفسیر الکبیر، ج ۹، ص ۳۸۲.
  28. « پاداش وی را در این جهان دادیم » سوره عنکبوت، آیه ۲۷.
  29. الکشاف، ج ۳، ص ۴۵۱؛ جوامع الجامع، ج ۳، ص ۲۴۵؛ التحریر و التنویر، ج ۲۰، ص ۱۶۱.
  30. «و اگر بخشش و بخشایش خداوند در این جهان و در جهان واپسین بر شما نمی‌بود برای آنچه که در آن به سخن در آمدید عذابی سترگ به شما می‌رسید» سوره نور، آیه ۱۴.
  31. نمونه، ج ۱۴، ص ۳۹۴،۳۹۸.
  32. مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۰۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۳، ص ۳۴۲.
  33. «در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست» سوره یونس، آیه ۶۴.
  34. مجمع البیان، ج ۵، ص ۱۸۱ـ۱۸۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۷، ص ۲۷۷.
  35. « ما او را در این جهان برگزیده‌ایم » سوره بقره، آیه ۱۳۰.
  36. المیزان، ج ۱، ص ۳۰۰.
  37. کشف الاسرار، ج ۱، ص ۳۶۴.
  38. التحریر و التنویر، ج ۱، ص ۷۰۶.
  39. « نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.
  40. الکشاف، ج ۱، ص ۳۶۴؛ کشف الاسرار، ج ۲، ص ۱۱۹ـ۱۲۰؛ آلاء الرحمن، ج ۱، ص ۲۸۴.
  41. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.
  42. تفسیر ثعلبی، ج ۳، ص ۸۳؛ زبدة التفاسیر، ج ۱، ص ۴۹۴؛ روح المعانی، ج ۲، ص ۱۷۷.
  43. التبیان، ج ۷، ص ۴۱۹؛ الکشاف، ج ۳، ص ۲۲۱.
  44. نمونه، ج ۷، ص ۴۴۹ـ۴۵۰.
  45. اطیب البیان، ج ۶، ص ۲۴۲.
  46. جامع البیان، ج ۱۰، ص ۱۰۷؛ الجدید، ج ۳، ص ۳۴۷ ـ ۳۴۸.
  47. التبیان، ج ۱، ص ۳۳۷؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱، ص ۲۳۱.
  48. جامع البیان، ج ۶، ص ۱۴۳.
  49. المیزان، ج ۱۷، ص ۲۵۸.
  50. التبیان، ج ۸، ص ۳۶۰؛ روح البیان، ج ۷، ص ۲۳۸؛ الصافی، ج ۴، ص ۲۰۲.
  51. المیزان، ج ۱۶، ص ۳۳۹.
  52. تفسیر ثعلبی، ج ۷، ص ۸۱؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۱۱.
  53. روض الجنان، ج ۳، ص ۲۰۲؛ ج ۴، ص ۲۴۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۳۹۴؛ ج ۷، ص ۱۷۷.
  54. حسینی، سید سعید، مقاله «دنیا»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳.