نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۷ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل احسان (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
نیکوکاری، به معنای نیکی کردن و نیکوکاری، مخالف اسائه است. از مهمترین مصادیق نیکوکاری "رحمت" به معنای دلسوزی، مهربانی و گذشت است. قرآن کریمحضرت یوسف(ع) را "محسن" خوانده است[۱]، چون ضعیفان را یاری، مظلومان را یاوری و مریضان را عیادت و تیمار میکرد.نیکی کردن به هر کسی نسبت به شخصیت و نیازش متفاوت است. از اینرو در روایات، همنشینی و برخورد با اخلاق و ادبنیکو نسبت به والدین و برآوردن نیازهای آنان پیش از درخواست و همچنین احسان به همسر با برآوردن نیازهای مادی (خوراک، پوشاک، مسکن) و گذشت از اشتباهات آنان و توسعه دادن در مجالس (جا دادن به تازهوارد)، قرض دادن به نیازمندان و یاری کردن ضعیفان، از مصادیق احسان شمرده شدهاند[۲].
حضرتش در اهمیت و ضرورت نیکوکاری میفرماید: کار نیک را بهجا آورید و چیزی از آن را خرد مشمارید که خُرد آن بزرگمقدار و اندک آن بسیار؛ و کسی از شما نگوید دیگری در انجام کار نیک از من سزاوارتر است که به خداسوگند، بود که چنین شود، زیرا نیک و بد را مردمانی است، هر یک را وانهادید، اهل آن، کار را به انجام خواهد رسانید[۴]. پس تا فرصت باقی است باید در مسیر نیکوکاری قدم برداشت که فرمود: با شکیبایی بر طاعتخدا و دوری گزیدن از معصیت او، کاملساختن نعمتهایش را بخواهید که فردا به امروز نزدیک است[۵][۶].
امام(ع) نتیجه اسلام را نیکوکاری میداند و میفرماید: اسلام را چنان وصف کنم که کس پیش از من نکرده است، اسلام گردننهادن است و گردننهادن، یقین داشتن و یقین داشتن، راستانگاشتن و راستانگاشتن، برخورد لازم ساختن و برخورد لازمساختن، انجام دادن و انجام دادن، به کار نیک پرداختن است[۷].
یکی از یاران امام(ع) به نام نَوف بَکالی میگوید: "به آن بزرگوار عرض کردم: مرا موعظهای بفرمایید"، فرمود: "ای نوف! نیکی کن، به تو نیکی میشود." عرض کردن: "افزون بفرمایید!" فرمود: "ای نوف، (به دیگران) رحمت بورز، مورد رحمت (خدا و مردم) قرار میگیری!"[۸].
نکتهای که ر نیکی به خلق و دلسوزی برای آنان نباید از آن غفلت کرد، این است که اهل احسان و تفضل بر مردم، هرگز اقدامشان نباید با انگیزه جلب قلوب و کسب محبوبیت میان مردمان باشد و از آنها انتظار سپاسگزاری داشته باشند، که در این صورت، نخست خود را از پاداش معنوی و اخروی عمل محروم میسازند. از اینرو امام(ع) در سخنی، نیکوکاران را نسبت به نابود کردن احسان خود برحذر میدارد و خطاب به مالک اشتر مینویسد: بپرهیز که با نیکی خود بر رعیت منتگذاری، یا آنچه را کردهای، بزرگ شماری... که منت نهادن، ارج نیکی را ببرد و کار را بزرگ شمردن، نورِ حق را خاموش گرداند[۱۲][۱۳].
دوم، ناسپاسیمردم، آنان را از احسان و دلسوزی بر نیازمندان بازمیدارد. امام(ع) میفرماید: آنکه سپاسنیکی تو را نگزارد، مبادا به نیکویی کردنت بیرغبت گرداند، چه، بُوَد که کسی تو را بدان نیکیسپاس دارد که سودی از آن برندارد، و بُوَد که از سپاسِ سپاسگزار بیابی بیش از تباهکرده کافرنعمت غدار؛ و خدانیکوکاران را دوست دارد[۱۴][۱۵].
امام علی(ع) برای انجام نیکی شرایطی را معرفی میکند و میفرماید: "نیکی کننده در آنجا که نشاید و بر آن کس که نباید، در آنچه کُند بهرهای ندارد، جز ستایش خسان و درود شنیدن از ناکسان و گفته نادانان، چندان که ببخشد به آنان"[۱۶]. و نیز میفرماید: "مبادا نکوکار و بدکار در دیدهات برابر آید که آن، رغبت نکوکار را در نیکی کم کند و بدکردار را به بدی وادار[۱۷][۱۸].
احسان از جمله فضایلی است که در قرآن و روایات تأکید فراوانی بر آن شده است. "احسان" از ریشه "حُسن" به معنای زیبایی و نیکی است. در روایات دوگونه تعریف برای احسان ذکر شده است:
احسان بهصورت عام که بنابر این تعریف، هر کار نیک، در هر شرایط و کیفیتی، احسان و نیکی شمرده میشود، از این رو امام علی (ع) هر معروفی را احسان مینامند[۲۱].
کامل شدن احسان: احسان در این معنا شامل هر کار نیکی است و هنگامی کامل میشود که دارای سه ویژگی باشد. حضرت علی (ع) میفرماید: "احسان جز با سه چیز کامل نشود: تعجیل در کار خیر، ناچیز شمردن آن هر چند زیاد باشد، منت نگذاشتن"[۲۵].
زیباترین احسان: هر چیزی زیبایی خاصّ خود را دارد و زیبایینیکی به دیگران، ترک منّت بر آنان است. امام علی (ع) میفرماید: "زیبایی احسان به ترک منّت است[۲۶].
در اهمیّت و فایده احسان نیز امام علی (ع) فواید بسیاری را برشمردهاند که به برخی از آنها اشاره میشود. امام (ع) احسان را اساس فضیلت[۲۹]، غنیمت[۳۰]، سرمایه[۳۱]، تسخیر کردن قلبها[۳۲]، بخشش گناهان و موجب عزیز شدن در بین مردم[۳۳] و... دانستهاند[۳۴].
حضرت علی (ع) در خطبه ۱۴۲، جایگاهبخشش و احسان را نخست، بخشش به نااهلان و آسیبهای آن و دیگری، بخشش در جایگاهحق و ثمرات آن دانسته و فرمودهاند: "برای کسی که نابجا به ناکسان نیکی کند بهرهای جز ستایش فرومایگان، تعریف سرکشان ا اشرار و سخنان جاهلان بدگفتار ندارد و اینها نیز تا هنگامی که به آنها بخشش میکنند، ادامه دارد. دست سخاوتمندی ندارد آن کس که از بخشش در راه خدابخل میورزد. آن کس که خدا او را مالی بخشید، پس باید بر خویشاوندان خود بخشش داشته باشد و سفره مهمانی خوب بگستراند و اسیر آزاد کند و رنجدیده را بنوازد و مستمند را بهرهمند کند و قرض وامدار را بپردازد و برای درکثوابالهی در برابر پرداخت حقوق دیگران و مشکلاتی که در این راه به او میرسد، شکیبا باشد، زیرا به دست آوردن صفات یادشده موجب شرافت و بزرگی دنیا و درکفضایل سرای آخرت است[۳۵][۳۶].