علم حصولی در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۰۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

علم حصولی دارای دو معناست: ۱. علم حصولی در اصطلاح فلسفه و منطق دانشی است که از طریق صورت‌های ذهنی حاصل شده و از راه ابزارهای حسی به‌ دست می‌‏آید، در مقابل علم حضوری؛ ۲. علم حصولی در اصطلاح دانشمندان کلام و امام‌شناسی: به معنای "علم ارادی" که در این صورت مراد از علم حضوری، "علم فعلی" است؛ مراد در اینجا معنای اول است. در اینکه آیا علوم معصومین(ع) حضوری است یا حصولی؟ گفته شده، امام هم مانند همۀ انسان‌های دیگر علومی دارد که از طریق به‌کارگیری حواس ظاهری به دست می‌آید، منتها برخی از راه‌های کسب علوم امامان(ع) حضوری و برخی حصولی هستند مانند: نزول بی‌واسطۀ وحی بر قلب؛ دریافت علوم از فرشتگان؛ نزول وحی در خواب و بهره‌گیری از حواس.

مقدمه

ممکن است مراد از علم حصولی معصوم یکی از موارد زیر باشد:

  1. علم حصولی در اصطلاح فلسفه و منطق و معرفت‌شناسی: به دانشی گفته می‌شود که از طریق صورت‌های ذهنی حاصل می‌شود. این علم، اکتسابی است و از راه ابزارهای حسی؛ مانند: چشم و گوش و دیگر حواس ادراکی به‌ دست می‌‏آید. در مقابل، در علم حضوری که ابزار آن قلب یا روح انسان است، خود معلوم نزد عالِم (روح) حاضر می‌شود. این اصطلاح هماهنگ با اصطلاحات منطق و فلسفه و شناخت‌شناسی است.
  2. علم حصولی در اصطلاح برخی دانشمندان کلام و امام‌شناسی: به معنای "علم ارادی" است. کسانی که اینگونه تعبیراتی آورده‌اند هنگام سخن از "علم حضوری"، مراد آنان در اغلب، «علم فعلی» است: "مراد از علم حضوری او (امام) آشکار شدن معلومات نزد او به طور بالفعل است، در مقابل علم شأنی، بالقوه و به هنگام اراده که از آن این گونه تعبیر می‌شود: "اگر بخواهد که بداند، می‌داند"[۱].[۲].

آنچه مورد بحث در این مدخل است، علم حصولی از دیدگاه فلسفه و منطق است.

معناشناسی

علم حصولی به دانشی می‌گویند که از طریق صورت‌های ذهنی حاصل می‌شود. علوم حصولی در واقع تصاویری است که از عالَم در ذهن انسان وجود دارد، آشنایی انسان با عالم خارج از طریق تصویرهایی است که از آن در ذهن دارد و الا خود عالم به عینه در درون انسان وجود ندارد. این علم، اکتسابی بوده و از راه ابزارهای حسی، مانند چشم و گوش و دیگر حواس ادراکی به‌ دست می‌‏آید. در مقابل، در علم حضوری که ابزار آن قلب یا روح انسان است، خود معلوم نزد عالِم حاضر می‌شود بنابراین در علم حصولی، بین عالم و معلوم "صورت ذهنی" فاصله است؛ اما در علم حضوری، بین عالم و معلوم چیزی فاصله نیست و خود معلوم ادراک می‌شود، نه صورتی از آن[۳]. به خاطر همین ویژگی است که علم حضوری خطا ناپذیر است؛ زیرا در علم حضوری خود واقعیت عینی، نزد عالِم حاضر می‌گردد، به خلاف موارد علم حصولی که صورت‌ها و مفاهیم ذهنی، نقش میانجی را ایفاء می‌کنند و ممکن است مطابقت کامل با اشیاء و اشخاص خارجی را نداشته باشند[۴].

در تفاوت میان علم حصولی و حضوری گفته شده است: "علم حصولی یعنی علمی که واقعیت علم، با واقعیت معلوم دوتاست، مثل علمِ ما به زمین، آسمان و...، ولی علم حضوری آن است که واقعیت معلوم، عین واقعیت علم است و شیء ادراک کننده بدون وساطتِ تصویر ذهنی، شخصیت واقعی معلوم را می‌یابد. علم حضوری و حصولی، در ناحیۀ "عالِم" هم با یکدیگر تفاوت دارند یعنی در "علم حضوری قوّه مخصوص و ابزار مخصوصی دخالت نمی‌کند بلکه عالِم با ذات و واقعیت خود، واقعیت معلوم را می‌یابد، اما در علم حصولی، قوّۀ مخصوص از قوای مختلف نفسانی که کارش صورت‌گیری و تصویر‌سازی است، دخالت می‌کند و پس از تهیه صورت عالِم می‌شود. در واقع علم حصولی به دستگاه ذهن یا دستگاه ادراکی مربوط است ولی در علم حضوری، دستگاه‌های مختلف نفسانی دخالتی ندارند"[۵].[۶]

این اصطلاح، در آیات و روایات وجود ندارد و از اصطلاحاتی است که به‌ تدریج در فلسفه اسلامی پیدا شده‌اند؛ لذا تطبیق آن بر علوم امامان(ع)، نوعی استنباط است[۷].

حصولی یا حضوری بودن علم معصوم

آیا علوم معصومین(ع) حضوری است یا حصولی؟ در پاسخ باید گفت، امام هم مانند همۀ انسان‌های دیگر علومی دارد که از طریق به‌کارگیری حواس ظاهری به دست می‌آید[۸]، منتها راه‌های کسب علوم امامان(ع) را می‌توان در چند طریق بیان کرد:

  1. نزول بی‌واسطۀ وحی بر قلب: مانند مواردی که حقایق، بدون واسطۀ حضرت جبرئیل بر قلب پیامبر(ص) نازل می‌شد. در روایات آمده است که این روش، سنگین‌ترین حالت برای آن حضرت بود و بدن مبارکشان عرق می‌کرد و از ‌حال می‌رفت[۹]. الهام و القای روح القدس را نیز می‌توان از این قسم دانست.
  2. دریافت علوم از فرشتگان: مانند نزول جبرئیل بر پیامبر(ص) و آوردن آیات قرآن: ﴿قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ[۱۰].
  3. دریافت با واسطۀ غیر فرشتگان: مانند دریافت وحی از طریق شنیدن صدا از یک درخت، آن‌گونه که در جریان بعثت حضرت موسی(ع) در زمین مقدس طوی محقق شد: ﴿فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَن يَا مُوسَى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۱۱].
  4. نزول وحی در خواب: مانند ابلاغ ماموریت ذبح حضرت اسماعیل به حضرت ابراهیم(ع): ﴿فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ[۱۲] و موارد دیگری مانند: شهود حقایق، بهره‌گیری از حواس و....

راه اول، جزء علوم حضوری محسوب می‌شود زیرا این علوم بدون هر واسطه‌ای، از جانب خدا بر قلب پیامبر نازل می‌شود؛ الهام نیز دانشی حضوری است زیرا به ‌طور مستقیم به قلب انسان افکنده می‌شود.

ارتباط با فرشتگان نیز دو گونه است: گاهی ارتباط با حقیقت ملکوتی آنان است که در این صورت، علوم دریافتی حضوری خواهد بود[۱۳] و گاهی ارتباط با فرشته، همراه با تجسد مادی اوست، در این صورت، دانش حاصل از این ارتباط، حصولی خواهد بود؛ مانند ظهور مادی فرشتگانی که مأمور هلاکت قوم لوط بودند[۱۴].

در سایر طرق که برگزیدگان خداوند علوم یا پیام‌هایی الهی را با واسطه امور مادی دریافت می‌کنند مانند دیدن یا شنیدن از طریق درخت، اگر دیدن و شنیدن، حسی و مادی باشد، دانش به دست آمده از آن، حصولی خواهد بود و این گفت‌و‌گو یا دریافت، مانند دانش‌های عادی، از طریق حواس پیامبر انجام شده است، اما اگر حقیقت این نوع دیدارها و گفت و گو‌ها، شهودی و غیرحسی باشد، دانش به دست آمده از آنها حضوری خواهد بود. اطمینان به اینکه آیا کسب علم از راه حسی بوده است یا شهودی، نیاز به قراین دارد و بدون آن داوری درباره آنها دشوار است زیرا دیدن و شنیدن، افزون بر امور حسی در امور معنوی نیز به‌ کار می‌رود[۱۵]؛ لذا علوم باواسطه، ممکن است به شکل حصولی یا حضوری باشند.

در مورد دریافت علوم در عالم رؤیا نیز باید گفت، روح انسان با عالمی ارتباط می‌یابد که از آن، به عالم مثال یاد می‌شود، در این حالت، چشم و حواس مادی انسان در حالت خواب‌اند و انسان با روح خود به مشاهده برخی حقایق می‌پردازد. علومی که از طریق رؤیا به انسان می‌رسد، جزء علوم حصولی به ‌شمار می‌آیند؛ زیرا در این حالت، انسان خود واقعیت را درک نمی‌کند؛ بلکه صورت‌های مثالی، واسطۀ بین روح و واقعیت خارجی‌اند. البته اگر اثبات شود معارفی به شیوه ‌شهودی در اختیار برگزیدگان خداوند قرار می‌گیرد، جای تردید نمی‌ماند که علم آن حضوری خواهد بود[۱۶].

نتیجه گیری

نتیجه اینکه همۀ علوم ائمه حصولی نیست همچنان که همۀ آن حضوری نیز نبوده است؛ زیرا علوم از راه حواس نیز بر ایشان حاصل می‌شده است، مگر اینکه بگوئیم علوم غیبی را که آنها از خداوند دریافت می‌کنند مانند علم خداوند است زیرا آنچه محال است این است که علوم ائمه ذاتی باشد، اما اگر علوم آنها وابسته به خداوند باشد، که قطعاً چنین است، مانعی ندارد خداوند از نوع علم خود هر چند به طور محدود به آنها افاضه کند. بنابراین علوم به دست آمده برای برگزیدگان خداوند، با توجه به روش‌های مختلف آن، در حضوری یا حصولی بودن متفاوت بوده، برخی حصولی و برخی حضوری اند[۱۷].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

منابع

پانویس

  1. سید عبدالحسین لاری، المعارف السلمانیة، ص۲۰.
  2. ر.ک: هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۱۴۶.
  3. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج ۱، ص۱۵۳ و ۱۷۱ و ج ۲، ص۳۳۰.
  4. ر.ک: هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۱۴۶؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۲۰؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص۲۰؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص۲۶.
  5. طباطبایی، سید محمد حسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، با مقدمه و پاورقی شهید مرتضی مطهری، ج ۲، ص۲۸ و ۲۹.
  6. ر.ک: میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص۲۶.
  7. ر.ک: هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۱۴۶.
  8. ر.ک. باقری، سید محمد فائز، بررسی علم اولیای الهی، ص۵ و ۶.
  9. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۱۸، ص۲۶۰.
  10. «بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.
  11. «چون به آن (آتش) رسيد از كناره راست آن درّه در آن پاره زمين خجسته، از آن درخت بانگ برآمد كه: اى موسى! منم، خداوند پروردگار جهانيان»؛ سورۀ قصص، آیۀ ۳۰.
  12. «و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت» سوره صافات، آیه ۱۰۲.
  13. سورۀ بقره، آیۀ ۹۷.
  14. سورۀ هود، آیات ۶۹ و ۸۱.
  15. مانند: سورۀ نجم، ایۀ ۱۱ ـ ۱۴.
  16. ر.ک: هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۱۴۶.
  17. ر.ک: هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۱۴۶؛ شیخ‌زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص۹.