زن در معارف و سیره نبوی
مقدمه
اسماء دختر عمیس که در سفر حج به جهت تولد محمد بن ابی بکر دچار نفاس شد، شیوه احرام خود را از پیامبر(ص) یاد گرفت[۱] و بعد چگونگی اعمال طواف و نماز را از حضرت پرسید[۲]. وقتی زنی مسئله مشابهی را از امام صادق(ع) پرسید، حضرت به پرسش اسماء از پیامبر(ص) اشاره کرد[۳]. در میان زنان مدینه زنی به نام اسماء دختر یزید به عنوان نماینده زنان از حضرت رسول(ص) پرسشهایی داشت که پیامبر به تجلیل از وی پرداخت[۴]. وی به خطیبةالنساء[۵] (سخنور زنان) شهرت یافته است.
در مواردی زنان دسته جمعی نزد پیامبر(ص) میآمدند و مشکل خود برای آن حضرت مطرح میکردند. سه خانم بر پیامبر(ص) وارد شدند؛ یکی گفت: شوهرم گوشت نمیخورد. دیگری گفت: همسرم از بوی خوش استفاده نمیکند و سومی عرض کرد: شویم به زنان نزدیک نمیشود. پیامبر(ص) درحالی که عبای خود را میکشید، بیرون رفت و بر فراز منبر فرمود: چه شده است که گروهی از یاران من گوشت نمیخورند و از بوی خوش استفاده نمینمایند و نزد زنان نمیروند. درحالی که من گوشت میخورم و از عطر استفاده مینمایم و نزد زنانم میروم؛ پس کسی که از سنت من روی برگرداند، از من نیست[۶]. گاهی زنان همسران پیامبر(ص) را واسطه قرار میدادند. گروهی از زنان نزد یکی از زنان پیامبر آمدند. همسر حضرت گفت: این زنان آمدهاند تا مطلبی از شما بپرسند، ولی خجالت میکشند. حضرت فرمود: «فَإِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ»: «خداوند از گفتن حق خجالت نمیکشد». گفت: آنان میگویند: اگر زنان هم مانند مردان در خواب چیزی ببینند، غسل بر آنان واجب میشود؟ حضرت به سؤال آنان پاسخ داد[۷].[۸]
جلسه ویژه پیامبر(ص) برای پاسخگویی به زنان
در کتاب کافی خطبهای از پیامبر(ص) نقل شده که مخاطب آن زنان هستند. چنین به نظر میرسد که این خطبه در جمع مخصوص زنان ایراد شده است. در منابع عامه چگونگی تشکیل این جلسه آمده است. زنان چنان به آموزش و پرسش و پاسخ اشتیاق داشتند که از پیامبر(ص) درخواست کردند جلسهای مخصوص آنان قرار دهد. آنان به پیامبر گفتند: در حضور شما مردان بر ما غالب شدهاند؛ روزی را برای ما قرار بده. حضرت به آنها وعده داد و برای زنان جلسهای ویژه تشکیل داد و در آن جلسه به موعظه آنان پرداخت و دستورهایی برایشان صادر کرد و نکاتی را فرمود که تنها یک مورد آن را نقل کردهاند. حضرت فرمود هر کس سه تن از فرزندانش را از دست بدهد، برای وی حجابی از آتش خواهد بود[۹]. زنی - که گفته شده ام سلیم[۱۰] بوده که او را به عقل ستودهاند[۱۱]- پرسید اگر دو تا باشد چه. پیامبر فرمود: اگر دوتا باشد هم همین طور[۱۲]؛ اما آنچه در کافی آمده مفصل است. پیامبر(ص) در سخنرانی برای زنان فرمود: ای گروه زنان، صدقه بدهید گرچه از زیورهایتان باشد؛ گرچه به مقدار یک خرما یا بخشی از آن باشد؛ زیرا بیشتر شما هیزم جهنم هستید؛ چون شما زیاد لعن میکنید و کفران خانواده خود مینمایید. زنی از بنی سلیم که دارای عقل بود. گفت: ای رسول خدا(ص)، آیا ما مادرانِ باردار شیرده نیستیم؟ آیا از ما دخترانی که میمانند و برادرانی که مهربان هستند نمیباشند؟ پیامبر(ص) بر آن ترحم کرد و فرمود: شما زنان بارداری هستید که فرزندان را میزایید و شیر میدهید و بسیار مهربان هستید. اگر در خدمت همسرانتان باشید، زن نمازخوانی از شما در آتش قرار نمیگیرد[۱۳].
به نظر میرسد این سخنان در همان جلسه ویژه زنان ایراد شده است. در منابع عامه زن پرسشکننده ام سلیم و در اینجا از بنی سلیم معرفی شده. رسول خدا(ص) در عید قربان در خارج از مدینه به عدهای از زنان برخورد و به موعظه آنان پرداخت[۱۴]. صدوق نیز سخنان دیگری از پیامبر(ص) را در نصیحت زنان در دو روایت نقل کرده است[۱۵].[۱۶]
زن از دیدگاه پیامبر اسلام
بیشک، عزت و احترامی که زنان پس از اسلام پیدا کردند، مرهون تلاشها و زحمتهای رسول اکرم(ص) است. آن حضرت در طول حیات خویش تلاش فراوانی کرد تا هم نگرش مردان را نسبت به زنان آنگونه که شایسته است، اصلاح کند و هم زنان را به قدر و منزلت خویش آگاه گرداند، به گونهای که بدانند در عرصه حیات اجتماعی باید کارهای متناسب با طبیعت و توان خود را عهدهدار باشند.
رسول خدا(ص) در زمانهای که پدران، اختیاردار مطلق دختران برای ازدواج بودند، در پاسخ خواستگاری حضرت علی(ع) از فاطمه زهرا(س) فرمود: «باید نظر فاطمه(س) را جویا شوم». ایشان با این عمل خود یکی از حقوق مسلم زنان را که حق انتخاب همسر بود، در میان نگاههای متحیر دیگران به رسمیت شناخت. در روزگاری که زنان در پیش پا افتادهترین امور، حق دخالت نداشتند، اسلام، در موضوع بیعت با حاکم اسلامی، هویت و شخصیت آنان را به رسمیت شناخت و برای زنان نقشی همپای مردان در نظر گرفت. ازاین رو، به زنان فرصت بیعت داد[۱۷]. پیش از آن، مردان بیعت میکردند و میگفتند ما به جای بانوان هم بیعت کردیم و اهل بیت تابع ما هستند، ولی پیامبر بیعت مستقلی برای زنان در نظر گرفت و با این کار، حضور اجتماعی، سیاسی و تعهد و مسئولیتپذیری را به زنان آموزش دادند.
عدهای گمان میکنند کار مردان، مهم و ارزشمند است و آنچه زنان انجام میدهند، اهمیتی ندارد، در حالی که رسول خدا(ص) این پندار را غلط دانسته و کارهای زنان را هم با ارزش شمرده است. چنان که وقتی اسماء، یکی از زنان انصار به محضر رسول اکرم(ص) شرفیاب شد، با لحنی شکوه آمیز گفت: «ای رسول خدا! گناه ما زنان چیست که باید بیشتر عمر خود را در خانه بگذرانیم و به پرورش کودکان شما مردان بپردازیم که پیوسته در میدان و کارزارید بپردازیم» آن حضرت با دقت به سخنان اسماء گوش داد و بعد فرمود: از جانب من به تمام زنان مسلمان بگو شوهرداری برای زن وظیفهای بس گران و پرارج است و در ثواب، هم پایه اجر مردان از جان گذشتهای است که در راه خدا شمشیر میزنند[۱۸].
پیامبر بزرگوار اسلام درباره نیکی به زنان و رعایت حقوق آنان میفرماید: ای مردم! بانوان شما بر شما حقوقی دارند و شما نیز بر آنان حقوقی دارید. من به شما سفارش میکنم که به زنان نیکی کنید؛ زیرا آنان امانتهای الهی در دست شما هستند و با قوانین الهی بر شما حلال شدهاند[۱۹].
پیامبر اسلام، بارها، دست دختر خود، فاطمه(س) را میبوسید و در برابرش برمی خاست و او را در جای خود مینشانید. ایشان با این رفتارها، شخصیت و حیثیت زنان و دختران را در نظر مردم بزرگ جلوه میداد. بیجهت نیست که سهله دختر سهیل قریشی به یکی از پیشگامان در اسلام تبدیل میشود و فارعه دختر ابی سفیان نخستین کسی است که به شوق ملازمت رکاب پیامبر به مدینه مهاجرت میکند[۲۰]. یکی مطالبی که بیان میکند حضرت پیامبر تا چه اندازه به دختران و زنان ارج مینهاده، داستان قیس بن عاصم است که دختران خود را زنده به گور میکرد[۲۱]. قیس وقتی دید که پیامبر برخی دختران خود را روی زانوی خود نشانده و نوازش میدهد، با تعجب میگوید: «من هیچگاه چنین کاری نکردم و در گذشته دختران زیادی نصیبم شده که همه را زنده به گور کردهام. آن گاه داستان زنده به گور کردن یکی از دختران خود را شرح میدهد. ماجرا چنان رقتآور بود که رسول خدا(ص) از شنیدن آن متأثر شد و اشک از دیدگان مبارکش جاری گشت، سپس فرمود: کسی که به دیگران ترحم نکند، به او ترحم نمیشود»[۲۲].
رسول رحمت درباره مهرورزی با فرزندان دختر میفرماید: «لَا تَكْرَهُوا الْبَنَاتِ فَإِنَّهُنَّ الْمُؤْنِسَاتُ الْغَالِيَاتُ»[۲۳].
حضرت در سخنی دیگر دختران را دلسوز و با برکت میشمارد و میفرماید: «الْبَنَاتُ هُنَّ الْمُشْفِقَاتُ الْمُجَهِّزَاتُ الْمُبَارَكاتُ»[۲۴]. رسول خدا(ص) میفرماید: «مَنْ دَخَلَ السُّوقَ فَاشْتَرَى تُحْفَةً فَحَمَلَهَا إِلَى عِيَالِهِ... وَ لْيَبْدَأْ بِالْإِنَاثِ»[۲۵].
«سَاوُوا بَيْنَ أَوْلادِكُمْ فِي الْعَطِيَّةِ فَلَوْ كُنْتُ مُفَضِّلاً أَحَداً لَفَضَّلْتُ النِّسَاءَ»[۲۶].
از سوی دیگر، حضرت به مهربانی بیشتر با دختران سفارش کرده و آن را صفتی الهی شمرده است: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرَقُ مِنْهُ عَلَى الذُّكُورِ»[۲۷].
زن در نگاه پیامبر از جایگاه والایی برخوردار بود. روزی مردی نزد رسول الله(ص) آمد و گفت: همسری دارم که چون بر او وارد میشوم، به استقبالم میآید و چون از خانه خارج میشوم، مرا مشایعت میکند و چون مرا اندوهگین میبیند، به من میگوید: چه چیز تو را اندوهگین کرده است؟ اگر به جهت روزیات غصه میخوری که غیر تو (خداوند) آن را تکفل کرده است و اگر ناراحتی تو به جهت امر آخرت است، خداوند این همّ و غمّ را زیاد کند. رسول خدا فرمود: همانا برای خداوند عاملانی است و این زن از عاملان خداوند است. برای او نصف اجر شهید است[۲۸].
رسول الله(ص) زنان را تنها برای کار نمیخواست، بلکه همواره زمینه رشد و تعالی آنان را فراهم میآورد. مشارکت ایشان در امور خانه، نشاندهنده نوع نگرش ایشان نسبت به زنان است. اصولاً از فضایل یک انسان خودساخته آن است که در کار خانه به همسرش کمک کند.
حضرت رسول تا آخرین لحظه زندگی همواره نسبت به خوشرفتاری و ارج نهادن به مقام و منزلت زن سفارش میکرد. آن حضرت در آخرین سفارشهای خود درباره زنان، سه مرتبه چنین فرمود: «خدا را خدا را! درباره زنان به شما سفارش میکنم که خوش رفتار و مهربان باشید»[۲۹].[۳۰]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۰ و ج۵، ص۳۸۹؛ همو، الإستبصار، ج۱، ص۱۵۴.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۱۷۹: «أَنَّ أَسْمَاءَ بِنْتَ عُمَيْسٍ نُفِسَتْ بِمُحَمَّدِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ... سَأَلَتِ النَّبِيَّ(ع) عَنِ الطَّوَافِ بِالْبَيْتِ وَ الصَّلَاةِ»
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۹۸؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۱۷۹؛ همو، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج۱، ص۱۵۴: «إِنَّ أَسْمَاءَ سَأَلَتْ رَسُولَ اللَّهِ(ص) وَ قَدْ أُتِيَ بِهَا ثَمَانِيَةَ عَشَرَ يَوْماً».
- ↑ ابن عبدالبر، الإستیعاب، ج۴، ص۱۷۸۷؛ ابن اثیر جزری (عزالدین)، اسد الغابه، ج۶، ص۱۹؛ علی بن فخرالدین اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمه، ج۱، ص۳۷۳؛ عبدالرزاق ابوبکر صنعانی، المصنف، ج۱۱، ص۳۹۱؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۱۹ (چ دار صادر).
- ↑ ابن حجر، الإصابه، ج۸، ص۲۱.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۴۹۶: «مَا بَالُ أَقْوَامٍ مِنْ أَصْحَابِي لَا يَأْكُلُونَ اللَّحْمَ وَ لَا يَشَمُّونَ الطِّيبَ وَ لَا يَأْتُونَ النِّسَاءَ أَمَا إِنِّي آكُلُ اللَّحْمَ وَ أَشَمُّ الطِّيبَ وَ آتِي النِّسَاءَ فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مِنِّي».
- ↑ قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۱۱۵؛ میرزاحسین نوری، مستدرک الوسائل، ج۱، ص۴۵۵.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۱۱۱.
- ↑ «ما مِنْكُنَّ امْرَأَةٌ تُقَدِّمُ ثَلَاثَةً من وَلَدِهَا إلا كان لها حِجَاباً من النَّارِ».
- ↑ بدرالدین محمود عینی، عمدة القاری، ج۲، ص۱۳۴.
- ↑ ابن عبدالبر، الإستیعاب، ج۴، ص۱۹۴۰؛ علی بن محمد ابن اثیر جزری (عزالدین)، اسد الغابه، ج۶، ص۳۴۶؛ ابن حجر، الإصابه، ج۸، ص۴۰۹، ام سلیم، دختر ملحان، مادر انس بن مالک بود و جزو زنان نیکوکار که فرزندانی را از دست داده بود و پدر و برادرش در رکاب پیامبر کشته شدند او را از زنان عاقل و باهوش دانستهاند.
- ↑ ابن طاووس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج۱، ص۲۱۹؛ احمد بن حنبل، مسند احمد حنبل، ج۳، ص۳۴؛ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۳۴، (چ دارالفکر) و چ دیگر، ص۵۰: «قَالَتِ النِّسَاءُ لِلنَّبِيِّ(ص): غَلَبَنَا عَلَيْكَ الرِّجَالُ فَاجْعَلْ لَنَا يَوْماً مِنْ نَفْسِكَ فَوَعَدَهُنَّ يَوْماً لَقِيَهُنَّ فِيهِ فَوَعَظَهُنَّ وَ أَمَرَهُنَّ».
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۵۱۴: «خَطَبَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) النِّسَاءَ فَقَالَ: يَا مَعَاشِرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ وَ لَوْ مِنْ حُلِيِّكُنَّ وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ».
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۵، ص۵۱۴.
- ↑ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۹۱.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیره فرهنگی و اجتماعی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۱۱۲.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۱، ص۴۰۸.
- ↑ تفسیر المیزان، ج۴، ص۲۵۹.
- ↑ ابن هشام، السیره النبویه، ج۴، ص۲۵۱.
- ↑ سید خلیل خلیلیان، سیمای زنان در قرآن، ص۴۸.
- ↑ تمدن اسلام و عرب، ص۵۰۳.
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابه، ذیل ماده قیس.
- ↑ «دختران (خود) را ناخوش ندارید؛ زیرا آنها مونسهای گرانبهایی هستند». میزان الحکمه، ج۱۴، ص۷۰۸۸.
- ↑ «دختراناند، دلسوز، مددکار و با برکتند» کنز العمال، ج۱۶، ص۴۵۴.
- ↑ «آن که بازار برود و ارمغانی بخرد و به خانه ببرد، تقسیم آن را از دختران آغاز کند». وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۵۱۴.
- ↑ «با فرزندان به مساوات رفتار کنید و اگر میخواستم به کسی افزون ببخشم، به زنان [دختران] بیشتر میبخشیدم». وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۵۱۴.
- ↑ «خداوند متعال به دختران مهربانتر از پسران است». وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۳۶۷.
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۹.
- ↑ محجة البیضاء، ج۳، ص۹۷.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، مروارید نبوت ص ۷۸.