مدینه در عصر بعثت

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۲۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مدینه در عصر بعثت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

ویژگی‌های طبیعی

  1. موقعیت جغرافیایی: شهر یثرب در شمال غربی شبه جزیره عربستان در دشتی هموار، واقع است. طول جغرافیایی این شهر، ۳۹ درجه و ۵۹ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی آن از خط استوا، ۲۴ درجه و ۵۷ دقیقه شمالی است[۱]. این شهر از سطح دریا نیز ۵۹۷ - ۶۳۹ متر فاصله دارد[۲].
  2. شرایط آب و هوایی: هوای مدینه با وجود آب‌های روان بسیار خوب و مطبوع است[۳]. آب مورد نیاز مردم نیز از بارش باران و حفر چاه‌ها تأمین می‌شود.
  3. کوه‌های مدینه: نزدیک‌ترین کوه به مدینه، "اُحد" نام دارد که در شمال مدینه و در یک فرسخی از شهر واقع شده است[۴]. در گذشته در دامنه این کوه، چشمه آبی به نام "مهراس" وجود داشته است. در روایات تاریخی آمده است علی(ع) به علت جراحت‌های رسول خدا(ص) در واقعه اُحد و غلبه تشنگی بر ایشان، از مهراس آب آورد؛ اما پیامبر(ص) آن آب را خوش نداشتند و از آن ننوشید؛ بلکه فقط خون‌ها را از چهره خود پاک کرد[۵]. یک کوه دیگر به نام "رضوی" نیز در این شهر وجود دارد[۶].
  4. پوشش گیاهی و جانوری: این شهر به علت آب و هوای مناسب و چشمه‌ها و چاه‌های فراوانی که دارد، از پوشش گیاهی و جانوری متنوعی برخوردار است. از دیرباز باغ‌ها و نخلستان‌های فراوانی در این شهر وجود داشته است. به علاوه، حیواناتی چون گاو، گوسفند، شتر و... از مهم‌ترین حیوانات این منطقه‌اند[۷].

محدوده جغرافیایی مدینه در گذشته

  • گفته شده مدینه به اندازه نیمی از مکه وسعت داشته است که با و نخلستان‌های پیرامون آن پوشیده شده بود [۸]. در اینکه یثرب، ناحیه‌ای از مدینه بوده یا برعکس، بین علما اختلاف است[۹]. سمهودی در کتابش از یثرب با عنوان ام‌القرای مدینه یاد می‌کند و محدوده آن را از ناحیه "قناة" تا "جرف" و از "بوا" تا "زباله" دانسته است[۱۰].
  • نکته دیگر اینکه یثرب به لحاظ ظاهری شبیه مکه بود؛ نه دیواری داشت و نه بارویی؛ مردم با رفتن به قلعه‌ها از خود دفاع می‌کردند[۱۱][۱۲].

وجه تسمیه یثرب

  • در علت اینکه این شهر را "یثرب" نامیده‌اند، روایات بسیاری نقل شده است که بسیاری از آنها بی‌شباهت به افسانه نیست. عده‌ای معتقدند که یثرب از نام "یثرب بن قاینة بن مهلائیل"، نخستین کسی که بعد از نابودی قوم نوح(ع) و قبل از آمدن اوس و خزرج به مدینه آمده، گرفته شده است[۱۳]. بعضی هم یثرب را برگرفته از واژه تثریب می‌دانند[۱۴]؛ روایات دیگری نیز وجود دارد که علت‌هایی برای نام این شهر آورده‌اند[۱۵].

نام‌های مدینه

  • در کتب تاریخی نام‌های گوناگونی برای مدینه نقل شده است که مؤرخان و جغرافی‌دانان به آن اشاره داشته‌اند. در تورات ده اسم برای مدینه آورده شده است که عبارت‌اند از: طیبه، طابه، مرحومه، مسکینه، عذراء، جابره، مجبوره، قاصمه و محبوبه[۱۶].
  • یاقوت حموی نیز در کتابش، معجم البلدان، به ۲۹ نام از این شهر، اشاره کرده است[۱۷][۱۸].

پیشینه تاریخی یثرب

ساختار سیاسی- اجتماعی

دین مردم یثرب

اوضاع اقتصادی یثرب

  • مدینه، منطقه‌ای زراعی است؛ به همین دلیل از گذشته‌های دور، کشاورزی و باغداری، اصلی‌ترین منبع درآمد مردم یثرب بوده است. خرما، مهم‌ترین محصول این شهر است که از آن به عنوان غذا و از چوب آن در ساختمان‌ها استفاده می‌شد. انگور هم از محصولات مهم این شهر است[۴۹].
  • مزرعه‌های مدینه، بیشتر، نزدیک کوه اُحد واقع شده بود[۵۰]. در شمال یثرب نیز به برکت چشمه‌های پر آب، درختان نخل و زمین‌های کشاورزی وجود داشته است. در منطقه جوف، مناطق سه‌گانه مهم یثرب یعنی عقیق، بطحان و قناة و همچنین در اطراف یثرب به علت وجود چاه‌های پرآب، علاوه بر زراعت، نخلستان‌های زیادی بوده است[۵۱].
  • در مدینه، در سطح کمی از زمین، آب قرار داشت و با کندن چاه به سهولت به دست می‌آمد. در یثرب، چه از اسلام و چه بعد از اسلام، از چاه برای مصارف زراعی و مصرف شرب استفاده می‌شد. چاه "رومه" از جمله این چاه‌ها بود که در میان "بنی‌مازن" حفر شده بود[۵۲]. این چاه در شمال مدینه و به فاصله یک ساعت از شهر مدینه قرار داشت. قطر دهانه این چاه ۴ متر و گودی آن ۱۲ متر بود[۵۳].
  • با این حال غالب مردم از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نبودند؛ به گونه‌ای که گفته‌اند: فقیرتر از مردم یثرب در عربستان وجود ندارد[۵۴]. با وجود اشتغال بیشتر مردم مدینه به زراعت، محصولاتشان برای زندگی کافی نبود؛ از این رو مردم مدینه برای جبران نیازهای خود، مجبور به وارد کردن محصولات زراعی از دیگر نقاط، به ویژه شام بودند[۵۵].
  • بیشتر زمین‌های حاصل‌خیز و مرغوب مدینه در دست عدّه کمی از اعراب و یهودیان بود. اقشار کم‌درآمد مدینه و کسانی که از زمین‌های کمتری بهره‌مند بودند، برای تأمین مایحتاجشان، محصولات خود را به ثروتمندان می‌فروختند.
  • ثروتمندان عرب به ویژه یهودیان، قبل از فرارسیدن زمان برداشت، محصولات را به قیمت کمی پیش‌ خرید می‌کردند و از این راه، سود سرشار و ثروت فراوانی به دست می‌آوردند. در این معامله‌های ناعادلانه به اقشار کم‌درآمد جامعه، فشار زیادی وارد می‌شد. چه بسا صاحبان زمین‌های کوچک، برای پرداخت بدهی‌های خود مجبور به تخلیه زمین‌های خود می‌شدند. این امر، مشکلات بسیاری را در پی داشت. گاهی کار به تخریب مزارع یکدیگر و از بین بردن محصولات زراعی آنها می‌انجامید. این کار، بنیه اقتصادی این شهر را در مقایسه با شهرهایی چون مکه ضعیف کرده بود[۵۶].
  • ساکنان عرب و یهود مدینه در کنار امور زراعی از تجارت نیز غافل نماندند. تجارت در مدینه به اندازه مکه، قدرت و انتشار نداشت؛ اما این شهر هم از مراکز عمده تجاری در عربستان به شمار می‌آمد. آنها در سفرهای تجاری خود به یمن و شام، روغن و کشمش وارد مدینه می‌کردند و عطر و مشک از تجار هند و بحرین می‌خریدند؛ شراب، خشکبار و... نیز از جمله کالاهایی بود که یهودیان مدینه به روم می‌بردند[۵۷].
  • تُجّار شام هم قافله‌های خود را با بار گندم و کشمش و روغن، راهی بازارهای مدینه می‌کردند. قافله‌های تجاری مکه نیز در راه سفر به یمن، بر عبور از مدینه تأکید می‌ورزیدند. اهل مدینه از آنها به خوبی استقبال می‌کردند و به داد و ستد می‌پرداختند. علاوه بر این، مردم مدینه هر ساله در بازارهای عکاظ، مجنه و... حاضر می‌شدند و در آن نیز به تجارت می‌پرداختند.
  • در این شهر علاوه بر راه‌های تجاری بزرگ، راه تجاری دیگری بین مکه و یثرب برقرار شده بود و مردم این دو شهر در آنجا داد و ستد می‌کردند[۵۸].بازار عمده این شهر "فلج" نام داشت که بازار بنی‌نزار و یمنی‌ها بود[۵۹]. بازار "زباله"[۶۰]، بازار "جسر"[۶۱] در محله بنی‌قینقاع و بازار تازه تأسیس "مزاحم" که ابن حیین در زمان جاهلیت بنا کرد هم از دیگر بازارهای مدینه به حساب می‌آمدند[۶۲].
  • در مدینه نیز مانند دیگر شهرهای شبه جزیره عربستان، پدیده شوم ربا، سرمایه عده‌ای از مرفهان مدینه به ویژه یهودیان را افزایش داده بود که با ورود اسلام به این شهر و نزول آیات بسیار، رفته‌رفته بساط این عمل زشت از مدینه برچیده شد[۶۳][۶۴].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۱۶.
  2. یوسف رغدا العاملی، معالم مکه و المدینه بین الماضی و الحاضر، ص۲۶۱.
  3. ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۸۱.
  4. حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۱۹.
  5. محمد بن عمر واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۴۹؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص‌۸۵.
  6. ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۸۱.
  7. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مدینه در عصر بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۶۹-۲۷۰.
  8. مطهر بن طاهر مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم، ص۸۰.
  9. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۴۳۰.
  10. نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۴، ص۱۶۵.
  11. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۱۳۱.
  12. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مدینه در عصر بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۷۰.
  13. نورالدین علی سمهودی، وفاءالوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۵؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۴۳۰.
  14. حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۲۵.
  15. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مدینه در عصر بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۷۱.
  16. محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۳، ص۲۹۵؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۲۶.
  17. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۸۳.
  18. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مدینه در عصر بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۷۱.
  19. نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۶؛ محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۳، ص۲۸۲.
  20. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱، ص۲۰۸.
  21. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۶؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱، ص۲۰۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸.
  22. نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۵.
  23. محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱، ص۲۰۸؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۸.
  24. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۳۴؛ نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۳، ص۲۱۲.
  25. نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۱۲.
  26. ابن قتیبه، المعارف، ص۶۳۴.
  27. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۱۹۷؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص‌۸۵.
  28. اسرائیل ولفنسون، تاریخ الیهود فی بلاد العرب فی الجاهلیه و صدر الاسلام، ص۱۵۸؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۵۳۶.
  29. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مدینه در عصر بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۷۱-۲۷۲.
  30. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۶۸۱.
  31. شیخ طبری، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۱۳۶.
  32. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۵۵.
  33. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة، و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۲۱؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۸۰.
  34. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۳۷.
  35. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۳، ص۱۴۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة، و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۴۲۱.
  36. نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۱، ص۱۲۶.
  37. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۵۳۲.
  38. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۴۰.
  39. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ص۵۱۶.
  40. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۱، ص۳۷.
  41. اسحاق بن محمد همدانی، سیرت رسول الله(ص)، ج۱، ص۲۵۳.
  42. ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۷.
  43. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مدینه در عصر بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۷۳-۲۷۴.
  44. ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۵-۸۶؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۰۴؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۵.
  45. ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۵-۸۶؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۰۴؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۵.
  46. ابن الکلبی، الاصنام، ص۱۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۸۵-۸۶؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۲۰۴؛ احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۵.
  47. احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۲۵۷.
  48. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مدینه در عصر بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۷۴-۲۷۵.
  49. سید علی حسنی الندوی، السیرة النبویه، ص۲۶۶.
  50. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۱، ص۱۳۲.
  51. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۱، ص.۴۱
  52. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۵، ص۴۸۷؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۱۰۴.
  53. حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۲۰.
  54. مطهر بن طاهر مقدسی، احسن التقاسیم، ص۳۴.
  55. احمد ابراهیم الشریف، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول(ص)، ص۳۵۹.
  56. احمد ابراهیم الشریف، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول(ص)، ص۳۶۰.
  57. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۴، ص۱۴۱؛ احمد ابراهیم الشریف، مکه و المدینة فی الجاهلیة و عهد الرسول(ص)، ص۳۶۲.
  58. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۴، ص۳۰۸.
  59. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب، ج۴، ص۳۱۶.
  60. نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷.
  61. نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷.
  62. نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ج۲، ص۲۵۷.
  63. احمد ابراهیم الشریف، مکه و المدینه فی الجاهلیه و عهد الرسول(ص)، ص۳۶۲.
  64. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مدینه در عصر بعثت، فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۲، ص:۲۷۵-۲۷۷.