آیا علم غیب معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش)
آیا علم غیب معصوم قابلیت افزایش دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | افزایش علم غیب معصوم |
آیا علم غیب معصوم(ع) قابلیت افزایش دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- علامه طباطبایی در کتاب «در محضر علامه طباطبایی» و مقاله «علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء» در این باره گفته است:
«سؤال:از روایات افزایش شدن علم ائمه؛ در شبهای جمعه، و روایات عرض اعمال[۱] به دست نمیآید که علوم آنان تدریجی است، نه اینکه دفعی باشد و به یکبارگی از حضرت رسول(ص) دریافته باشند؟
- جواب: علوم آنان دفعی است، گرچه معلوم تدریجی باشد، پس علم به معلومِ تدریجی دارند، نه اینکه خود علم هم تدریجی باشد. تعلیم رسول الله(ص) به امیرالمؤمنین(ع) مثل تعلیم رایج در میان ما تدریجی نبوده، بلکه دفعةً واحدةً بوده است،[۲] چنان که تعلّم حضرت رسول(ص) نیز دفعی بوده است. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ ﴾[۳]. زیرا کلمه ﴿لِّكُلِّ شَيْءٍ ﴾ یعنی همه چیز، با تدریج سازگار نیست. و به طور کلی باید توجه داشت که روز مبعث، روز رسالت است و از سوره "اقْرَأْ بِاسْمِ" که سیاق آیاتش بیانگر آن است که نخستین سورهای است که بر رسول خدا(ص) نازل شده، نیز بر میآید که نبوت قبل از رسالت بوده است، و از آیات دیگر استفاده میشود که قرآن دفعةً واحدةً و یکباره در شب ۱۹ یا ۲۱ یا ۲۳ ماه رمضان همان سال نازل گردیده است. خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ ﴾ [۴]»[۵].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. آیتالله امینی؛ |
---|
آیتالله امینی، در کتاب «بررسی مسائل کلی امامت» در اینباره گفته است:
|
۲. آیتالله خاتمی؛ |
---|
آیتالله سید احمد خاتمی، در مقاله «در آستان امامان؛ ملائکه و دیدار با امامان» در اینباره گفته است:
«از برخی روایات استفاده میشود که علم امامان(ع) نیز پیوسته ازدیاد مییابد. در کتاب شریف کافی بابی تحت این عنوان منعقد کرده است که: «لولا ان الائمه(ع) یزدادون لفقد ما عندهم» اگر علم امامان(ع) توسط ذات مقدس ربوبی زیاد نشود علمشان تمام میشود. در اولین روایت از این باب آمده است که صفوان بن یحیی گوید از امام کاظم(ع) شنیدم که فرمود: «أَبَا جَعْفَرٍ (ع) يَقُولُ: لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا»[۸]امام صادق(ع) پیوسته میفرمود اگر بر علم ما افزوده نمیشد، همانا پایان میپذیرفت. بیتردید یکی از راههای افزایش علم معصومین(ع)، اطلاعرسانی از طریق ملائکه است که برای انجام این وظیفه و رساندن اخبار عالم خدمت امام(ع) شرفیاب گردند این دسته از روایات نیز دلالت التزامی بر آمد و شد ملائکه به محضر امامان(ع) دارد»[۹].
|
۳. آیتالله تحریری؛ |
---|
آیتالله محمد باقر تحریری در کتاب «جلوههای لاهوتی» در این باره گفته است:
اولاً: از بازگو کردن معارف مختلف دین با وجود شرایطش (ظرفیت شنونده و نبودن تقیّه) دریغ نداشتند. ثانياً: اگر گاهی لازم بود، به قوانین علمی اشارهای کردهاند (اگرچه نوع دستورات استحبابی ایشان در خوردن، نوشیدن، خوابیدن، روابط زناشویی و... از داشتن آثار تجربی و علم ایشان به آن حکایت میکند) چنانکه قرآن کریم گاهی به قوانین علمی از قبيل قانون جاذبه اشاراتی نموده است. ثالثاً: ایشان نوعاً میخواستند بهطور عادی زندگی کرده و از علوم غیبی خود استفاده ننمایند و گاهی که مصلحت نبوده آن را از خود نفی مینمودند، مانند این که راوی میگوید: با گروهی در مجلس امام صادق(ع) بودیم که ناگهان آن حضرت بهصورت غصبآلود بیرون آمده و هنگامی که در مکانش مستقر شد فرمود: تعجب از گروهی که گمان میکنند ما علم غیب داریم، غیب را جز خداوند عزوجل نمیداند، من میخواستم به فلان کنیزم ضربهای (برای تأدیب) بزنم، از نزدم فرار کرد و نمیدانم در کدام اتاق خانه میباشد. سدیر گوید: هنگامی که حضرت از آن مجلس به منزل رفتند، من و ابوبصیر و میسّر بر آن حضرت (به داخل) وارد شدیم و به ایشان عرض کردیم: فدایت شویم، شنیدیم که نسبت به کنیزتان چنین مطالبی فرمودید، با این که میدانیم شما علم بسیاری دارید، حضرت پس از بیاناتی در برتری کسی که به تمامی کتاب علم دارد از کسی که به بعضی از کتاب علم دارد، فرمود: به خدا سوگند تمامی علم کتاب نزد ما میباشد[۱۰]. لذا در بعضی از روایات فرمودهاند: امام هر وقت بخواهد (غیب را) بداند میداند[۱۱]، و در بعضی از آنها میفرماید، هروقت بخواهد بداند تعلیم داده میشود یا خدا تعلیمش میدهد[۱۲]. همچنین روایاتی میفرماید: "لَوْلاَ أَنَّا نَزْدَادُ لأَنْفَدْنَا"[۱۳]: اگر ما زیاد نشویم حتماً نابود میشویم، یا روایاتی که دلالت دارد ایشان شبهای جمعه علمشان زیاد میشود، امام صادق(ع) میفرماید: هیچ شب جمعهای نیست مگر اینکه برای اولیاء الهی در آن سروری است، راوی گوید: عرض کردم: فدایت شوم، آن سرور چگونه است؟ حضرت فرمود: هنگامی که شب جمعه میشود رسول خدا(ص) و ائمه(ع) عرش را درک میکنند و من هم با ایشان همراه هستم، پس جز با علم استفاده شده برنمیگردم و اگر اینطور نبود حتماً آنچه نزد من بود تمام میشد[۱۴]. روایاتی نیز دلالت میکند که علم، آن چیزی است که در شب و روز حادث میشود، در روایتی طولانی ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل میکند: که حضرت اموری را بهعنوان علم خویش بیان کردند، مانند اینکه رسول خدا(ص) به علی(ع) هزار باب علم تعلیم فرمود که از هر بابی هزار باب دیگر باز میشد، و نیز نزد ایشان جامعه، جفر و مصحف حضرت زهرا(س) و علم آنچه بوده و موجود میشود تا روز قیامت میباشد، لكن فرمودند: اینها علم نیست، علم آن است که شب و روز حادث شده و تدریجاً امور یکی پس از دیگری تا روز قیامت تحقق مییابد[۱۵]
|
۴. آیتالله فاضل لنکرانی؛ |
---|
آیتالله محمد جواد فاضل لنکرانی در بیاناتی با موضوع «همگرایی قیام امام حسین با علم حضرت به شهادت خود و یارانش» در اینباره گفته است:
«ائمه دائماً در حال ازدیاد علم هستند و ازدیاد علم ائمه و حتی علم نبی منحصر به دنیا هم نیست. حتی در عالم آخرت مقام ازدیاد علم برای آنها محفوظ است. اگر کسی این مطلب را در متون روایات بررسی کند به خوبی آن را میبیند. گاهی اوقات اشکال میکنند این چه علمی است که برای ائمه خود درست میکنید و میگويید روز به روز علمشان بیشتر میشود، آيا علم پیامبر که اعظم خلق خداست از اینها کمتر است؟ پاسخ اين است که در روایات وارد شده هر علمی که در لیله جمعه به ائمه افاضه میشود، قبل از آن به پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و امامهای ديگر و لو از دنیا رفته باشند اعطا میشود. بعضی از بزرگان تصریح نمودهاند وقتی امام(ع) به دنیا میآید یک قوه قدسیه نوری در او قرار داده میشود که منبع علم اينان هم هست. قطع نظر از این روایات که میفرماید ائمه(ع) از حین ولادت دارای یک قوه الهیه هستند و آیه مبارکه تطهیر که مقام عصمت آنها را از حین ولادت و در تمام زمان حیاتشان استفاده میکنيد ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾ [۱۷] در مسئله علم، این گروه از روایات تصريح مینماید علم آنها روز به روز و هفته به هفته و ماه به ماه افزایش پیدا میکند، البته این افزایش علم منافات با اصل آن قوه ندارد و نمیتوان از روایت دال بر وجود قوه قدسیه استفاده کرد از هنگام ولادت تمام علوم یکجا و دفعةً در اختیار آنها قرار داده شده است»[۱۸]. |
۵. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛ |
---|
حجج الاسلام و المسلمین محسن غرویان، سید محمد حسین میرباقری و محمد رضا غلامی در کتاب «بحثی مبسوط در آموزش عقاید» در اینباره گفتهاند:
«روایات متعددی نیز در این زمینه وارد شده است که علم ائمه(ع) به منبعی اتصال دارد که همواره در حال تزاید است. امام باقر(ع) میفرماید: اگر علم ما افزایش نمییافت هر آینه آگاهی ما محدود میشد راوی سؤال کرد: آیا بر علم شما چیزهایی که رسول خدا نمیدانستند نیز اضافه میشود؟ حضرت فرمودند اگر چنین باشد ابتدا به رسول خدا عرضه میشود و پس از آن به هر یک از ائمه تا به دست ما برسد[۱۹]. امام صادق(ع) فرمودند: اگر علوم ما در شب و روز افزایش نمییافت حتما آگاهی و دانش ما محدود و تمام میشد[۲۰]»[۲۱].
|
۶. حجت الاسلام و المسلمین منصوری رامسری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین منصوری رامسری، در مقاله «بیکرانگی علم امام معصوم» در اینباره گفته است:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی، در دو مقاله «علم امام تام یا محدود؟» و مقاله «قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن» در اینباره گفته است:
|
۸. حجج الاسلام و المسلمین نادم و افتخاری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر نادم و حجت الاسلام و المسلمین افتخاری در مقاله «منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد» در اینباره گفتهاند:
«در برخی از روایات محدثان قم، عروج روح امام(ع) به آسمان، در شبهای جمعه، از مصادیق منابع علم امام(ع) شمرده میشود. این عروج و افزایش علم امام(ع) به سبب آن، به اندازهای مهم است که امامان(ع) به اصحابشان فرمودهاند اگر این افزایش نباشد، علم امام(ع) پایان مییابد. طبق روایاتی که صفار نقل میکند، در هر شب جمعه، فرشتگان، اوصیا و پیامبران ازدنیارفته و نیز ارواح اوصیا و امام(ع) حاضر در میان مردم امام(ع) هر زمان، به آسمان عروج، هفت بار دور عرش الهی طواف و خداوند را تسبیح و تقدیس میکنند. آنها در کنار هر رکن عرش، دو رکعت نماز میخوانند و برمیگردند. آنگاه پیامبران(ع) و اوصیا و روح وصی زنده، شادی بسیاری احساس میکنند و به امام(ع) زنده و امامان(ع) دیگر الهامی میشود که علمشان را افزایش میدهد. امام صادق(ع) در تعلیل این نکته میفرماید: «اگر چنین نباشد، علم ما تمام میشود» هم، روایاتی با همین مضامین نقل میکند؛ اما صدوق در این باره روایتی نیاورده است. پس روایات عروج نیز، از نظر محدثین، مؤید دیگری بر الهامی بودن علم امام(ع) است.(...)
|
۹. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین وکیلی در دو مقاله «علم غیب امام» و «غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)» در این باره گفته است:
طبق روایات در شبهای جمعه ائمه(ع) به عرش الهی میروند و بازمیگردند و بر قلوبشان علومی خاص افاضه میشود؛ شاید این علوم از این دست باشد:«عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ: إِنَّ لَنَا فِي لَيَالِي الْجُمُعَةِ لَشَأْناً مِنَ الشَّأْنِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيَّ شَأْنٍ قَالَ يُؤْذَنُ لِلْمَلَائِكَةِ وَ النَّبِيِّينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ الْمَوْتَى وَ الْأَرْوَاحِ الْأَوْصِيَاءِ وَ الْوَصِيِّ الَّذِي بَيْنَ ظَهْرَانَيْكُمْ يُعْرَجُ بِهَا إِلَى السَّمَاءِ فَيَطُوفُونَ بِعَرْشِ رَبِّهَا أُسْبُوعاً وَ هُمْ يَقُولُونَ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوحِ حَتَّى إِذَا فَرَغُوا صَلَّوْا خَلْفَ كُلِّ قَائِمَةٍ لَهُ رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ يَنْصَرِفُونَ فَتَنْصَرِفُ الْمَلَائِكَةُ بِمَا وَضَعَ اللَّهُ فِيهَا مِنَ الِاجْتِهَادِ شديد [شَدِيداً] إِعْظَامُهُمْ لِمَا رَأَوْا وَ قَدْ زِيدَ فِي اجْتِهَادِهِمْ وَ خَوْفِهِمْ مِثْلُهُ وَ يَنْصَرِفُ النَّبِيُّونَ وَ الْأَوْصِيَاءُ وَ أَرْوَاحُ الْأَحْيَاءِ شَدِيداً عَجَبُهُمْ وَ قَدْ فَرِحُوا أَشَدَّ الْفَرَحِ لِأَنْفُسِهِمْ وَ يُصْبِحُ الْوَصِيُّ وَ الْأَوْصِيَاءُ قَدْ أُلْهِمُوا إِلْهَاماً مِنَ الْعِلْمِ عِلْماً مِثْلَ جَمِّ الْغَفِيرِ لَيْسَ شَيْءٌ أَشَدَّ سُرُوراً مِنْهُمْ اكْتُمْ فَوَ اللَّهِ لَهَذَا أَعَزُّ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ كَذَا وَ كَذَا عِنْدَكَ حِصَنَةً قَالَ يَا مَحْبُورُ وَ اللَّهِ مَا يُلْهَمُ الْإِقْرَارُ بِمَا تَرَى إِلَّا الصَّالِحُونَ قُلْتُ وَ اللَّهِ مَا عِنْدِي كَثِيرُ صَلَاحٍ قَالَ لَا تَكْذِبْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ سَمَّاكَ صَالِحاً حَيْثُ يَقُولُ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ يَعْنِي الَّذِينَ آمَنُوا بِنَا وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَلَائِكَتِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ وَ جَمِيعِ حُجَجِهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْأَبْرَارِ السَّلَامُ»[۴۳].
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین اوجاقی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین ناصرالدین اوجاقی در کتاب «علم امام از دیدگاه کلام امامیه» در اینباره گفته است:
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین بیابانی اسکوئی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین محمد بیابانی اسکوئی در کتاب «امامت» در اینباره گفته است:
«بر اساس آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) : هیچ شک و شبههاى در ازدیاد علم پیامبر (ص) و امام (ع) وجود ندارد. خداوند متعال به پیامبر (ص) مىفرماید : ﴿وَلا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا﴾[۴۷] و در سوره قدر آمده است که فرشتگان و روح در شب قدر براى هر امرى فرود مىآیند : ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ﴾[۴۸]. بیشتر مسلمانان معتقدند که شب قدر هر سال تکرار مىشود و اختصاص به زمان پیامبر (ص) نداشته است. و در روایات اهل بیت : به صراحت بیان شده است که شب قدر اکنون نیز هست و با رحلت پیامبر (ص) از میان نرفته است.[۴۹]. و نیز مسلّم است که "قدر" نامیده شدن این شب به این دلیل است که خداوند متعال در این شب از سال همه امور خلایق را تا شب قدر دیگر مورد تقدیر و اندازهگیرى قرار داده و به وسیله فرشتگان و روح به زمین فرو مىفرستد. و "من کل امر" در آیه شریفه مربوط به حوادث همین سال است. مناسبت شب قدر و فرود آمدن فرشتگان و روح و آوردن تقدیرات یک سال بر زمین، اقتضا مىکند که فرشتگان این امور را به محلى خاص براى کارهاى خاص فرود آورند. از میان انسانها کسى جزاهل بیت (ع) بعد از پیامبر (ص) مدعى فرود فرشتگان و روح در شب قدر براى خویش نیست. و تنها آنان هستند که در روایات متعدّد از این موضوع خبر دادهاند. امام صادق (ع) در تفسیر آیه مذکور مىفرماید :«أَیْ مِن عِنْدَ رَبِّهِمْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ بِکُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ» [۵۰][۵۱][۵۲]. امام سجّاد (ع) در دعاى دخول ماه رمضان، نزول فرشتگان و روح را بر آنان که خدا خواسته است با امورى که مورد قضاى الهى قرار گرفته، بیان کرده، مىفرماید : "﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ﴾ «عَلَی مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْكَمَ مِنْ قَضَائِهِ»" [۵۳][۵۴][۵۵]. و امام باقر (ع) مىفرماید : «إِنَّهُ لَیَنْزِلُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ إِلَى وَلِیِّ الْأَمْرِ تَفْسِیرُ الْأُمُورِ سَنَهً سَنَهً یُوْمَرُ فِیهَا فِی أَمْرِ نَفْسِهِ بِکَذَا وَ کَذَا وَ فِی أَمْرِ النَّاسِ بِکَذَا وَ کَذَا»[۵۶].[۵۷][۵۸]. پس در شب قدر دستورهاى لازم براى امام (ع) تا یک سال در مورد خود امام (ع) و دیگران آورده مىشود. بدین ترتیب روشن مىشود که علم امام (ع) بلکه علم پیامبر (ص) هم در شبهاى قدر افزوده مىشود. زیرا روشن است اگر چه پیامبر (ص) و امام (ع) از همه حوادث و وقایع تا قیامت به صورت اجمالى اطلاع دارند، ولى در شب قدر همه آن حوادثى که در طول سال تا شب قدر دیگر قبلاً ثبت شده بود دوباره تجدید نظر شده و تقدیر مىگردد و مورد امضاى خداوند سبحانه واقع شده به پیامبر (ص) یا امام (ع) ابلاغ مىشود. از این امر استفاده مىشود که علم و آگاهى پیامبر (ص) و امام (ع) پیش از شب قدر نسبت به حوادث آینده به صورت روشن و حتمى نبوده است یا حداقل حتمى بودن تعدادى از آن امور روشن و مسلّم نبوده است. ممکن است تغییراتى هم به صورت تقدیم و تأخیر و یا امر جدیدى که قبلاً اثرى از آن به صورت تفصیلى نبود در مقدّرات شب قدر وجود داشته باشد. پس با توجّه به این بیان، پیدایش نوعى علم براى امام (ع) در شب قدر امکان دارد. و به نظر مىرسد به همین جهت است که ائمّه (ص) در روایات متعددى تأکید کردهاند که اگر آیهاى در کتاب خدا نبود از آنچه تا قیامت و اقع مىشود برایتان خبر مىدادم : «لَوْ لَا آیَةٌ فِی کِتَابِ اللَّهِ لَحَدَّثْتُکُمْ بِمَا یَکُونُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَقُلْتُ أَیَّةُ آیَةٍ قَالَ قَوْلُ اللَّهِ یَمْحُوا اللَّهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ»[۵۹][۶۰][۶۱][۶۲] و آیه ﴿يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاء﴾[۶۳] هم بر این مطلب تأکید مىکند. زیرا زیادى وقتى معنا پیدا مىکند که از قبل تقدیرى صورت گرفته باشد. این امر اختصاص به تقدیرات پیشین ندارد بلکه در امورى که در شب قدر هم مورد تقدیر قرار مىگیرد جارى است. زیرا آیه ﴿يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاء﴾اطلاق دارد. و ممکن است اضافه شدن چیزى در آن واحد صورت پذیرد. علاوه بر این روایاتى داریم که علم امام هر شب جمعه افزوده مىشود. بلکه روایات دیگرى هم وجود دارد که امامان اهل بیت (ع) هر لحظه ممکن است بر علومشان افزوده شود. امام صادق (ع) مىفرماید : «إِذَا كَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ وَ وَافَیْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدِی»[۶۴][۶۵] این روایت به صراحت دلالت دارد که اگر به علوم اهل بیت (ع) افزوده نشود علم آنها تمام مىشود. زراره مىگوید : امام باقر (ع)فرمود : «لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ قُلْتُ تَزْدَادُونَ شَیْئاً لَا یَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ أَمَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ ذَلِكَ عُرِضَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ عَلَى الْأَئِمَّةِ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَیْنَا»[۶۶].[۶۷].[۶۸] در این روایت علاوه بر زیاد شدن علم امام (ع) نکته دیگرى نیز عنوان شده است که افزوده شدن علوم اهل بیت (ع) به گونهاى است که وقتى مطلبى به امام حاضر القا و الهام مىشود به أئمّه پیشین و پیامبر (ص) هم رسیده است. و نیز روایاتى در باب محدّث بودن امام (ع) رسیده است و روایات دیگرى نیز وجود دارد که افضل علم امام (ع) آن است که به صورت الهام و القا در قلب و یا با رسیدن صداى فرشته به گوش امام (ع)، برایش پدید مىآید. این دو گروه از روایات هم به این امر تأکید مىکند که علوم اهل بیت (ع) دائم در فزونى است.»[۶۹].
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین امامخان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عسکری امامخان در پایاننامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منشأ و قلمرو علم امام» در اینباره گفته است:
«روایات متعددی وجود دارد که در آن ائمه(ع) به صراحت افزایش علوم خود را بیان کردهاند. مراد از این جمله امام چیست که فرمود : "آنچه بالاتر از علم به تمام وقایع گذشته و آینده است، علمهایی است که بر حضرات ائمه(ع) از ناحیه خداوند متعال در هر روز و شب عنایت میشود"، یا تعبیر میکند این نوع علم افضل دانش ما است، یا تعبیر میکند که علم فقط آن است که در شب و روز بر ما حادث میشود. مثل روایت امام هفتم حضرت موسی ابن جعفر(ع) که فرمود: "علوم ما به سه بخش تقسیم میگردد، گذشته، آینده و حادث، علوم گذشته برای ما تفسیر شده، علوم آینده برای ما نوشته شده، علوم جدید و حادث در قلب و گوش ما القا میگردد. و این نوع از علم افضل دانش ما است، اما پیامبری بعد از رسول اکرم(ص) ما نخواهد آمد"[۷۰]. یا مثل روایتی که مفضل از امام صادق(ع) نقل میکند: "إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِي يَحْدُثُ يَوْماً بَعْدَ يَوْمٍ وَ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ"[۷۱]. در این روایت هم امام خیلی چیزها را به عنوان علم امامت بیان میکند. و در آخر این جمله را میگوید که اصل علم آن است که روز به روز و ساعت به ساعت برای ما حادث میشود. یا روایتی که ضریس کناسی از امام صادق(ع) نقل میکند : "إِنَّمَا الْعِلْمُ مَا يَحْدُثُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ يَوْماً بِيَوْمٍ وَ سَاعَةً بِسَاعَةٍ"[۷۲]. در این روایت هم امام(ع) چیزهایی را به عنوان علم امامت بیان کرده. سپس میگوید : همانا علم فقط چیزی است که شب و روز و روز به روز و ساعت به ساعت بر ما افزوده میشود. و نظیر همین روایت از ابی بصیر روایت مفصلی نقل شده است که در این جا فقط به آن اشاره میکنیم و ان شاءالله در بحث "سرچشمههای علم امام(ع) مفصل ذکر میکنیم. در این روایت امام آموختههای امیر المؤمنین(ع) از پیامبر(ص) و همین طور جفر و جامعه و "عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ" را بهعنوان علم امامت ذکر میکند و بعد میگوید که اینها هم تمام علم نیست بلکه علم امامت علمهایی است که بر ما عنایت میشود هر شب و روز از علم الهی[۷۳]. حال وقتی امام علم غیب دارد به همه اشیاء و به همه اسرار نهانی چنانکه در روایات ملاحظه فرمودی و چه بسا روایاتی در این مختصر ذکر نشده و کتابهای حدیثی و روایی پر است از آن مطالب، پس در چه ناحیه علم امام(ع) روز بروز افزون می گردد، امام(ع) که همه چیز را میداند و از "عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ " آگاه است، پس مقصود امام(ع) از اینکه هر روز و شب از علوم الهی بر ما افزون میشود چیست؟
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین نیرومند، آقای مرتضوی و خانم نقاشان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین رضا نیرومند، آقای مرتضوی و خانم الهام محمدزاده نقاشان در مقاله «رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه» در اینباره گفتهاند:
«در برخی روایات به افزایش علوم ائمه اشاره شده است که حاکی از منبعی مستمر و متصل غیبی است که علوم امام را در شبهای جمعه و شب قدر هر سال افزایش میدهد که میتوان از آن به الهام و تحدیث تعبیر نمود. وجود چنین منابعی برای علوم ائمه مناقشاتی را در پی داشته، لذا محدثانی مانند فضل بن شاذان بر اساس اشکالات طرح شده وجود این منابع را نمیپذیرند. از جمله اشکالات مهم این است که ائمه بارها خود را وارث علم رسول خدا معرفی کرده و هرچه میگویند مستند بر پیامبر است. بنابراین اگر علم ائمه از طریق الهام و تحدیث افزایش یابد اولا ایشان وارث پیامبر نخواهند بود. دوماً لازم میآید که وصی پیامبر عالمتر از خود پیامبر باشد و پیامبر نسبت به احکام آینده جاهل باشد. نیز لازم میآید وصی بعدی عالمتر از وصی قبلی باشد چرا که ملائکه امور جدیدی را نازل میکنند که بر اوصیا گذشته نازل نکردهاند. مسأله دیگر در نوع علوم است که افزایش مییابند، اگر در مورد احکام شرعی باشد لازم میآید که ائمه قبلی نسبت به ائمه بعدی نسبت به احکام شرعی جاهل باشند. با توجه به اینکه روایات دال بر افزایش علوم ائمه به قدری زیاد هستند که نمیشود آنها را نادیده گرفت پس باید رفع تعارض و پاسخ به مناقشات مطرح شده در این باب را در بستر معنای افزایش علوم ائمه جستجو کرد. در پاسخ به تعارض به دریافت علوم از منابع مستقلی چون الهام و تحدیث از یک سو و ارثی بودن علوم اوصیاء از سوی دیگر و در نتیجه برتری وصی بر پیامبر در خود روایت به صریح آمده است که همه اوصیاء علومشان را از رسول اکرم به ارث میبرند و این علم افزایش یافته ابتدا بر پیامبر و سپس بر اوصیاء ایشان ظاهر میشود لذا علوم ائمه بعدی بیش از ائمه قبلی نخواهد بود و هیچ یک از اشکالات مطروحه وارد نمیباشد. امام صادق(ع) فرمودند: چیزی از علم از خدا خارج نشود، جز اینکه ابتدا به رسول خدا وارد شود، سپس به امام علی برسد و سپس به امامان دیگر یکی پس از دیگری تا در نتیجه امام آخر از امام اول عالمتر نباشد. از مجموع چنین احادیثی که بر افزایش علوم پیامبر و ائمه تصریح دارند چنینی استنباط میگردد که ائمه چه در حال حیات پیامبر و چه بعد از وفات ایشان وارث علوم پیامبر هستند و این وراثت هم جنبه ملکی دارد و هم جنبه ملکوتی و معنوی دارد.(...) بنابراین اولاً ازدیاد کمالات نبی اکرم و ائمه اختصاص به حیات دنیوی ایشان ندارد بلکه بعد از وفاتشان در عالم ملکوت ادامه مییابد. ثانیاً همه علومی که خداوند به پیامبرش القا نموده به اوصیاء او بدون کم و کاست اخبار شده است. اما علومی که در خزانه علم الهی پوشیده است هنگامی که حکمت الهی بر اظهار آنها در زمانهایی که وصی پیامبر زنده است تعلق گیرد، اظهار این علوم بر امام موجب عالمتر شدن ایشان نسبت به پیامبر نمیشود زیرا هرچه بر وصی پیامبر الهام شود ابتدا بر حضرت رسول افاضه میگردد»[۷۸]. |
۱۴. آقای دکتر رستمی و خانم آلبویه؛ |
---|
آقای دکتر محمد زمان رستمی (استادیار دانشگاه قم) و خانم طاهره آلبویه (پژوهشگر جامعة الزهراء) در کتاب «علم امام» در اینباره گفتهاند:
«امام صادق(ع) به ابی یحیی صنعانی فرمود: ای ابایحیی برای ما در شبهای جمعه شأنی است از شئون؛ در این شبها ارواح انبیای گذشته و ارواح اوصیای گذشته و روح امامی که زنده است را به آسمان برند تا به دور عرش خداوند هفت دور طواف کنند و نزد هر کدام از ستونهای عرش دو رکعت نماز بخوانند و سپس آنها را به بدنهای خود برگردانند، آن گاه انبیا و اوصیا لبالب از شادی شوند و امامی که در میان شما است، انبوه فراوانی در دانش او افزوده شود. امام صادق(ع) به مفضل فرمود: ای اباعبدالله «کنیه مفضل» به راستی برای ما در هر شب جمعه سروری است. عرض کرد آن سرور چیست؟ امام(ع) فرمود: چون شب جمعه شود رسول خدا(ص) به عرش برآید و ائمه هم با او برآیند و ما هم با آنها برآییم و سپس روح ما به بدن ما برنگردد مگر با علمی که استفاده کردیم و اگر این استفاده علمی نبود علم ما تمام میشد. محمد بن سلیمان دیلم از پدرش نقل میکند که به امام صادق(ع) گفت قربانت من از شما شنیدم که چند بار فرمودید اگر نباشد که ما به علم خود بیفزاییم آن چه داریم به آخر رسانیم. امام(ع) فرمود: اما احکام حلال و حرام را خداوند تمام و کمال بر پیامبر خود نازل کرده و به امام نیز دانش جدیدی افزوده نشود. محمد بن سلیمان عرض کرد: پس این زیادی چیست؟ امام(ع) فرمود: در چیزهایی دیگر است جز حلال و حرام. محمد بن سلیمان عرض کرد: چیزی به علم خود افزوده کنید که بر رسول خدا(ص) نهان بود. امام(ع) فرمود: نه، دستور علم تازه از خدا به فرشته رسد و فرشته آن را نزد رسول خدا برد و گوید یا محمد پروردگارت تو را چنین و چنان فرموده است. پیامبر به فرشته میفرماید آن را نزد علی ببر، پس او نزد علی آید و او فرماید آن را نزد حسن ببر و او هم فرماید آن را نزد حسین بر و همچنین به هر یک از ائمه عرضه شود تا به ما رسد.[۷۹]
امام صادق(ع) نیز فرمودهاند: چیزی از نزد خداوند بیرون نیاید تا آغاز به رسول خدا(ص) شود و سپس به امیرمؤمنان و پس از آن به یک یک از ماها به ترتیب برسد تا امام بعدی از ما اعلم از امام قبلی نباشد.[۸۱]
|
۱۵. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛ |
---|
آقای دکتر اصغر غلامی در مقاله «آفاق علم امام در الکافی» در اینباره گفته است:
«بر اساس روایات، هر گاه مسئله جدیدی پیش آید و امام در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، خداوند او را عالم میکند که این دسته از روایات نیز، روایات افزوده شدن بر علم امام(ع) را تأیید میکنند. حضرت امام صادق(ع) میفرماید:« إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِك »[۸۶]. و نیز میفرماید: «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً، أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذلِك »[۸۷]. روشن است که خواست و اراده امام(ع)، به معنای موقعیتی است که ممکن است بر امام(ع) پیش بیاید و لزوم ندارد که خواست قولی باشد. در این هنگام خداوند علم جدیدی به امام(ع) افاضه میفرماید. (...) بر اساس روایات متعدد، در هر شب جمعه بر علوم ائمه(ع) افزوده میشود. امام صادق(ع) فرمودند:«إِنَّ لَنَا فِي كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ سُرُوراً قُلْتُ زَادَكَ اللَّهُ وَ مَا ذَاكَ قَالَ إِنَّهُ إِذَا كَانَ لَيْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَى رَسُولُ اللَّهِ ص الْعَرْشَ وَ وَافَى الْأَئِمَّةُ مَعَهُ وَ وَافَيْنَا مَعَهُمْ فَلَا تُرَدُّ أَرْوَاحُنَا إِلَى أَبْدَانِنَا إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَفِدَ مَا عِنْدَنَا »[۸۸] برخی روایات تصریح دارند که اگر بر علم ائمه(ع) افزوده نشود، علم ایشان پایان مییابد. این دسته از روایات نیز بر جریان دائم علم، تأکید دارند و توقف این جریان را مساوی با محدودیت علم امامان(ع) به امور مقدر دانسته و بیانگر آگاهی ائمه(ع) از تقدیرات جدید، محو و اثبات در کتاب و بدائیات هستند. امام رضا(ع) فرمودند:« لولا أنّا نزداد، لأنفدنا»[۸۹] در روایت دیگری در این باب، اشکالی که در افزوده شدن بر علم امام در شب قدر بیان گردید، مطرح شده است. کلینی مینویسد: « لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ قُلْتُ تَزْدَادُونَ شَيْئاً لَا يَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ ص قَالَ أَمَا إِنَّهُ إِذَا كَانَ ذَلِكَ عُرِضَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص ثُمَّ عَلَى الْأَئِمَّةِ ثُمَّ انْتَهَى الْأَمْرُ إِلَيْنَا»[۹۰] افزوده شدن بر علم ائمه(ع)، به معنای آگاهی ایشان از تقدیرات و خلق جدید خداوند، محو و اثبات در کتاب و نیز اطلاع از بدائیات است. و چون خدای تعالی هر روز، در کار جدیدی است، امور فوق در هر زمانی ممکن است رخ دهد و علم آن در هر زمان به امام همان عصر میرسد. اما این امور، قبل از این که به امام هر عصر برسد ابتدا به پیامبر اکرم(ص) عرضه شده و سپس از طریق امامان پیشین به امام هر عصر منتقل میشود. ملا صالح مازندرانی در ذیل این روایت مینویسد: علم خدای تعالی، سه قسم است: ... قسم سوم، تقدیرات غیر محتوم است که بداء در آنها جاری میشود و این قسم بسیار است. خدای تعالی آن را در وقتش برای خلیفه خود ظاهر میکند. پس هنگامی که آن را آشکار نمود حتمی میگردد. و مراد از علم مستفاد، آن علمی است که خدای تعالی برای انبیا و اوصیای خود از قسم آشکار میکند. و در صورتی که این علم را برای ایشان آشکار نمیکرد، علم ایشان به قسم سوم از علم خدای تعالی قطع میشد. و نیز مینویسد: تمام علمی که خدای تعالی به نبی(ص) خود القا نموده است، اوصیا او نیز بدان عالم هستند، بدون هیچ زیاده و نقصانی. اما علوم مستأثره مخزون، هنگامی که حکمت الهی ظهور آنها را در اوقات متفرق برای ولی زمان و خلیفه موجود در آن اوقات اقتضا نماید، برای او اظهار میکند. در حالی که لازمهاش آن نیست که امام آن عصر از پیامبر اکرم(ص) اعلم باشد. به خاطر آن که امام(ع) فرمود: آن علم، ابتدا بر رسول خدا(ص) عرضه میشود سپس به امام هر عصری میرسد. و این با روایتی که میگفت: پیامبر اکرم(ص) نمیرد مگر این که حافظ جمله علم و تفسیر آن بود، منافات ندارد. شاید در این جا مراد از جمله علم، علم به تقدیرات محتوم باشد و علم به غیر محتوم بعد از تبدیل آن به محتوم، برای پیامبر(ص) حاصل میشود، اگر چه بعد از رحلت ایشان باشد. و یا مراد از آن، علم به محتوم و غیر آن باشد، به صورت دو طرفه. یعنی وقوع حتمی و یا عدم وقوع آن و سپس علم به حتمی بودن آن در غیر محتومات بعد از رحلت، برای ایشان حاصل میشود. و اللّه اعلم. (...) آقای بیابانی اسکویی، در توضیح این روایت مینویسد: بنا بر آن روایت، بیشتر علوم پیامبر(ص) و علوم امامان اهل بیت(ع)، علوم جمعی و جملی هست که نیاز به تفسیر دارد. و خداوند متعال تفسیر آن را بنا بر مصالحی به تدریج در شبهای قدر و شبهای جمعه و یا روز به روز، به آنها میرساند. یعنی خداوند متعال، پیامبر(ص) و امامان(ع) را عالم به علومی که در آینده تحقق پیدا خواهد کرد، نموده است، ولی همه آنها را که به آنها تعلیم کرده، وعده نداده است که حتما و به طور قطعی در خارج، موجود کند. خداوند متعال، در این امور آزاد و مختار است و میتواند آن را که در کتاب ثبت کرده و به پیامبر و وصی آموخته است، در خارج تحقق دهد و میتواند هیچ یک از آن ثبت شده و تعلیم داده شده را در خارج به وجود نیاورد. بلکه آنها را علم و آگاهی داده و ایجاد اموری را برای آنها به طور حتم و قطع مشخص کرده که انجام خواهد گرفت و اموری دیگر را موقوف به خواست خود نموده و برخی دیگر را تازه در کتاب ثبت میکند که پیش از این در آن نبوده است. و این دو قسمت، به تدریج به پیامبر(ص) و امام(ع) ابلاغ میگردد»[۹۱].
|
۱۶. آقای کرمزاده؛ |
---|
آقای علی کرمزاده در پایاننامه کارشناسیارشد خود با عنوان «بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید» در اینباره گفته است:
|
۱۷. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه پرسمان، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«دانش ائمه(ع) پایدار و همیشگی است. این دانش پیوسته با سرچشمه غیبی خود، در ارتباط است و مدام قوت پذیرفته و افزایش مییابد. |
۱۸. پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی؛ |
---|
پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«ولی آنچه از برخی روایات در باب افزایش علوم ائمه(ع) بر می آید، باید گفت:
|
۱۹. پژوهشگران وبگاه اسلام سیتی؛ |
---|
پژوهشگران وبگاه اسلام سیتی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«علم پیامبر(ص) همیشگی و مستمر است؛ این دانش پیوسته با سرچشمه غیبی خود، در ارتباط بوده، مدام قوّت میپذیرد و افزایش مییابد و این افزایش دانش و معرفت رسول گرامی(ص)، لازمه اتصال وجودی وی به جهان غیب و ربوبیت است و از همینرو رسول گرامی(ص) مدام میفرمود: پروردگارا علم مرا افزون فرما. رسول خدا(ص) هر گاه بخواهد چیزی را بداند، خداوند به او میآموزد؛ در واقع حضرت حق با این کار، رسول خودش را مورد حمایت و عنایت مستمر قرار میدهد. علم پیامبر به دور از خطا و خلاف است؛ زیرا علم او چون علم حصولی نیست؛ بلکه یک علم لدنّی و شهودی است و معرفت شهودی نیز مصون از خطا و نسیان است. در شب معراج، حضرت رسول(ص) خواست بداند و خداوند با نشان دادن حقایقی، به او آموخت. حضرت با معرفت شهودی خود، آن وقایع را مشاهده کرد و با مواجهه با آنها و پرسشگری از جبرئیل، علم خود را افزون ساخت و اینها هیچ یک با علم لدنّی رسول خدا(ص) بر اساس آنکه علم پیامبر(ص) مستمر و پویا بوده نه مطلق و ایستا و دائماً در حال افزایش و قوّت است منافات ندارد؛ زیرا افزایش کمی و کیفی، لازمه ذات علم لَدنّی است و نباید پنداشت که علم لدّنی، یعنی علمی که قابلیّت افزایش و قوت در او نیست. علاوه بر آنکه با حصول چنین رخدادی "شهود بواطن عالم هستی و وقوف به حقایق و آثار و ویژگیهای آن" حضرت از علمی برخوردار شدند که برای دیگران امکان دسترسی به آن، در این حد و گستردگی و عمق وجود ندارد»[۹۹]. |
۲۰. پژوهشگران ماهنامه پرسمان؛ |
---|
پژوهشگران ماهنامه پرسمان در مقاله «چند پاسخ درباره چگونگی علم امام» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«به تصریح برخی روایات، علم امام همواره در حال افزایش است. به عنوان مثال در روایتی از ابوبصیر آمده است که پس از پرسش او در خصوص علم امام و پاسخهای متوالی ایشان مبنی بر ذکر مصادیق و منابع علوم ائمه (ع) و اشاره حضرت به اینکه علم ما محدود به اینها نیست، ابوبصیر میپرسد: پس علم شما چیست؟ که حضرت پاسخ میدهد: علمی است که شبانه روز تا روز قیامت در حال افزایش است»[۱۰۰].
|
۲۱. پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات؛ |
---|
پژوهشگران مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«به تصریح برخی روایات، علم امام همواره در حال افزایش است، به عنوان مثال در روایتی از ابوبصیر آمده است که پس از پرسش او در خصوص علم امام و پاسخهای متوالی ایشان مبنی بر ذکر مصادیق و منابع علوم ائمه (ع) و اشاره حضرت به اینکه علم ما محدود به اینها نیست، ابوبصیر میپرسد: پس علم شما چیست؟ که حضرت پاسخ میدهد: علمی است که شبانه روز تا روز قیامت در حال افزایش است[۱۰۱]»[۱۰۲].
|
۲۲. پژوهشگران وبگاه یاوران ظهور. |
---|
پژوهشگران وبگاه یاوران ظهور، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
«خداوند علمِ همه چیز را تا پایان خلقتِ مخلوقاتش که در قرآن بود به قلب «روح» مقدس معصومین(ع) عنایت کرد و هیچ چیز به قرآن یا معصوم(ع) افزوده نمیشود، اما روایاتی که درباره افزایش علم امام(ع) هست را میتوان بر دو قسم کلی کرد، دقت بفرمائید: یک قسم مربوط به علم بداء است، یعنی آنچه خداوند از ابتدا علمش را در اختیارشان نگذاشته بود و در مناسبتهایی که صلاح بداند به آنها میفرماید:به علمشان افزوده میشود. قبلاً در این باره مقداری سخن گفتهایم. یک قسم هم اموری است که از همان ابتدا میدانستند و در اختیارشان بوده است ولی بخاطر بندگیشان هرگاه خدا بخواهد بدانند میدانند «نه اینکه وقتی خدا نخواهد نمیدانند، نه همیشه میدانند، تمرکز نمیکنند تا بدانند مثل دانستنی که هر یک از ما از نام پدرمان داریم ولی تا نگفتم به این اسم تمرکز نکردید، حالا میشود گفت من تا چند لحظه پیش نام پدرم را نمیدانستم؟ نه میدانستم ولی ذهنم متمرکز به آن نبود، نمیخواستم بدانم» این مثال از جهتی ناقص است و فقط برای تقریب به ذهن و فهمیدن آن بخش از علومی است که با وجودی که از ابتدا در اختیارشان بوده ولی بعدا در مناسبتهایی به آن متمرکز میشوند و به یک معنا به علمشان افزوده میشده عرض کردم، مثلاً امیرالمؤمنین با این که از اول میدانستند چه شبی و به دست چه کسی شهید میشوند ولی تا شب نوزدهم یا چند روز قبلش نخواستند به آن متمرکز شوند که آیا امسال همان سال است یا نیست، امام مجتبی با این که از ابتدا از قاتل و نوع شهادتشان خبر داشتند ولی آن شب تمرکز نکردند که آیا امشب همان شب است و این آب همان آب زهرآلود است؟
|
پرسشهای وابسته
- علم به چه مواردی تنها نزد خداست؟ (پرسش)
- آیا معصوم عالم به ملکوت است؟ (پرسش)
- آیا معصوم آگاهی از اسم اعظم الهی دارد؟ (پرسش)
- آیا معصوم از خطورات قلبی اطلاع دارد؟ (پرسش)
- آیا معصوم از اعمال و احوال خلق اطلاع دارد؟ (پرسش)
- فرق علم غیب با پیشبینی چیست؟ (پرسش)
- آیا علم به ما کان و ما یکون و ماهو کائن علم غیب است؟ (پرسش)
- آیا علم به بلایا و منایا علم غیب است؟ (پرسش)
- آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است؟ (پرسش)
- آیا علم به ایمان یا عدم ایمان افراد علم غیب است؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۳۳۳، روایات باب ۲۰.
- ↑ ملاحظه شود روایاتی که میفرماید: رسول خدا(ص) در بیماری پایان عمر گرانمایهاش، امیرالمؤمنین(ع) را فراخواند و در مدت کوتاه هزار حدیث، و یا هزار دَر از دانش را به آن بزرگوار آموخت که هر کدام از آن، هزار دَر را میگشاید: "يَفْتَحُ كُلُ حَدِيثٍ أَلْفَ بَابٍ " بصائر الدرجات، ص۳۱۳-۳۱۵؛ بحارالأنوار، ج۲۲، ص۴۶۱، روایت ۹.
- ↑ و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
- ↑ که ما آن را در شبی خجسته فرو فرستادیم، بیگمان ما بیمدهنده بودیم؛ سوره دخان، آیه: ۳.
- ↑ در محضر علامه طباطبایی، ص ۲۰۱.
- ↑ اصول کافی؛ ج۱، ص۲۵۵.
- ↑ بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۸۷.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ در آستان امامان ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، شماره۲۴۸.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص ۲۵۷، روایت ۳.
- ↑ همان، ص۲۵۸، روایت ۱.
- ↑ همان، ص۲۵۸، روایت ۲ و ۳.
- ↑ همان، ص ۲۵۴، روایت ۱-۳.
- ↑ اصول کافی، ج۱، ص۲۵۴، روایت ۳.
- ↑ همان، ص ۲۳۸، روایت ۱؛ بصائرالدرجات، ص ۱۷۰، روایت ۱، و ص ۱۷۱، روایت ۳ و ۵.
- ↑ جلوههای لاهوتی، ج ۱، ص ۱۳۹.
- ↑ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه: ۳۳.
- ↑ وبگاه پاسخدهنده (محمد جواد فاضل لنکرانی).
- ↑ کافی جلد ۱ ص ۲۵۵.
- ↑ بصائر الدرجات جزء هشتم ص۳۹۵.
- ↑ بحثی مبسوط در آموزش عقائد، ص۳۳۹
- ↑ و فراوان به علوم ایشان افزوده میشود.
- ↑ شب جمعهای نیست مگر آن که اولیای خدا، سرور ویژهای در آن دارند، هنگامی که شب جمعه فرا میرسد رسول خدا(ص) با عرش علم خداوندی ارتباط برقرار میکند و من نیز همراه با او با عرش تماس حاصل میکنم و در نتیجه با علمی که از آن جا بهره بردهام باز میگردم و اگر این نبود، قطعاً آن چه در نزد ما است پایان میپذیرفت. بحارالانوار، ج۳۲، ص۳۳۳.
- ↑ بصائرالدرجات، ص۱۳۱.
- ↑ بیکرانگی علم امام معصوم
- ↑ «اگر بر علم ما افزوده نشود، پایان میپذیرد»؛ کلینی، ۱۴۲۹: ج ۱، ۶۳۲.
- ↑ وبگاه خبرگزاری فارس
- ↑ ﴿فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ * وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِينَ﴾ سوره اعراف، آیه: ۲۰ و ۲۱.
- ↑ ﴿فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾ سوره آل عمران، آیه: ۳۷.
- ↑ «و همه نامها را به آدم آموخت»؛ سوره بقره، آیه۳۱.
- ↑ ر.ک: محمد تقی مصباح یزدی، انسانشناسی در قرآن، تدوین محمود فتحعلی، ص۸۴.
- ↑ ر.ک: سید علی هاشمی، ماهیت و قلمرو علم الاسماء، قرآنشناخت، ش۲(پیاپی۱۰)، س۵، ص۱۰۹.
- ↑ ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۲۷ـ۱۲۷.
- ↑ ر.ک: سیدعلی هاشمی، ماهیت و قلمرو علم الکتاب، معرفت، ش۱۸۷، س۲۳، ص۴۷.
- ↑ قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن.
- ↑ منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد
- ↑ «این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است». سوره هود، آیه۴۹.
- ↑ «و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند»؛ سوره توبه، آیه ۱۰۱
- ↑ روایاتی درباره اینکه علم ایشان(ع) افزایش مییابد، که اگر اینگونه نبود علم ایشان به اتمام میرسید و ارواح ایشان در روز جمعه به سوی آسمان عروج مییافت
- ↑ «بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم و به شما نمیگویم که من فرشتهام؛ جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمیاندیشید؟»؛ سوره انعام، آیه ۵۰.
- ↑ «بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید».
- ↑ علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام
- ↑ از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود: به درستی که برای ما در شبهای جمعه جایگاه ویژه ای می باشد. عرض کردم فدایت شوم، کدام جایگاه؟ فرمود به فرشتگان و پیامبران و اوصیای مرده و ارواح اوصیاء و وصی در میان شما اذن داده میشود که به آسمان عروج نمایند، پس ایشان یک هفته گرد عرش پروردگارشان می گردند و طواف می نمایند در حالی که می گویند، بسیار پاک و منزه و پر قداست است پروردگار فرشتگان و پروردگار روح "سبوح قدوس رب الملائکة والروح". زمانی که از طواف نمودن فارغ گردند پشت هر ستونی دو رکعت نماز به جای می آورند. سپس همه می روند؛ پس فرشتگان پس از تلاش فراوانی که خداوند متعال قرار داده -که این تلاش ناشی از بزرگداشتشان از آنچه می بینند می باشد، که به همان اندازه از این تلاش و ترس بر آنان افزوده می گردد- منصرف گردیده می روند، هم چنین پیامبران و اوصیا و ارواح زندگان منصرف می گردند در حالی که بسیار شگفت زده می باشند و برای خود بسیار شادامانند. به وصی و اوصیاء الهامی از علم الهام شده است، علمی بسیار و سرشار که هیچ کس از ایشان شادمان تر نیست. "این امر را" مخفی نگاهدار که به خدا قسم این مسأله نزد او بسیار پراهمیت تر و عزیزتر از هر امر مهم دیگر می باشد. فرمود ای محبور "مورد تنعم قرار گرفته" به خدا قسم اقرار به مطلبی که بیان کردم به کسی الهام نمی گردد مگر اینکه از صالحان و پارسایان باشد. عرض کردم به خدا قسم من مقدار زیادی از صلاح و پارسایی ندارم. امام(ع) فرمود به خداوند دروغ نگو، همانا خداوند متعال تو را صالح و پارسا نامید آنجا که می فرماید: ایشان همراه کسانی هستند که خداوند متعال بر ایشان نعمت قرار داد از پیامبران و راستگویان و شهدا و صالحان. صالحان یعنی کسانی که به ما و به امیرالمؤمنین(ع) و فرشتگان خداوند و پیامبران او و به تمام حجتهای خداوند بر او و بر محمد و آل پاک و طاهرین دیندار او ایمان آوردهاند؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص ۸۸.
- ↑ از ابی بصیر نقل شده گفت شنیدم امام صادق(ع) میفرماید: به تحقیق به ما در شب و روز افزوده میشود، که اگر به ما افزوده نگردد هر آنچه نزد ماست به اتمام خواهد رسید. ابو بصیر گفت: فدایتان گردم چه کسی آن را نزد شما می آورد؟ امام فرمود: به تحقیق از میان ما کسانی هستند که آن را مینگرند، و از میان ما کسانی هستند که علم در دل ایشان به شکل مفصل قرار می گیرد، و از میان ما کسانی هستند که با گوش خود می شنود مانند صدای زنجیری که به لب تشت می کشند. به ایشان عرض کردم چه کسی آن علم را برای شما می آورد، فرمود مخلوقی که با عظمت تر از حضرت جبرئیل(ع) و حضرت میکائیل(ع) است؛ بصائرالدرجات، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)
- ↑ علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص۴۷ الی ۴۹.
- ↑ "پیش از آنکه وحى قرآن به سوى تو حکم شود تعجیل به آن نکن و بگو پروردگارا را بر علم من بیافزاى." سوره طه آیه ۱۱۴.
- ↑ "فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان از جهت همه امور فرود مىآیند." سوره قدر آیه ۴.
- ↑ کنز الدقائق جلد ۱۴، ۳۶۶ و ۳۶۷.
- ↑ یعنى از سوى پروردگارشان بر محمّد وآل محمّد (ص) براى هر امرِ سلام فرود مىآیند.
- ↑ تأویل الآیات الظاهره، ۷۹۳.
- ↑ بحار الانوار جلد۲۵، ص ۷۰.
- ↑ فرشتگان وروح در آن شب به اذن پروردگارشان از جهت همه امور فرود مىآیند... بر آن بندگانى که مورد مشیّت خدا هستند از براى آن قضاى الهى که حکم کرده است.
- ↑ صحیفه سجادیه دعا و دخول شهر رمضان.
- ↑ اقبال الاعمال، ۴۲.
- ↑ همانا در شب قدر به ولىِّ امر سال به سال تفسیر امور نازل مىشود. در آن شب درباره خودش به امورى امر مىشود و درباره مردم هم به امورى دیگر.
- ↑ کافى جلد ۱، ۲۴۸.
- ↑ بحارالانوار جلد۲۵، ص ۷۹.
- ↑ اگر آیهاى در کتاب خدا نبود از آنچه تا قیامت خواهد شد خبر مىدادم. پس گفتم :کدام آیه؟ فرمود : سخن خدا که مىفرماید : "خدا آن را که مىخواهد محو مىکند و اثبات مىکند و نزد اوست ام الکتاب."
- ↑ تفسیر عیاشى جلد ۲، ص ۲۱۵.
- ↑ توحید صدوق ۳۰۵.
- ↑ بحارالانوار جلد۴، ص ۱۱۸.
- ↑ سوره فاطر، آیه ۱.
- ↑ شب جمعه رسول خدا و امامان و من هم با آنها، با عرش الهى برخورد مىکنیم. و من بر نمىگردم مگر با علمى که تازه استفاده کردهام. واگر چنین نباشد، آنچه نزد ماست تمام مىگردد.
- ↑ کافى جلد ۱، ص ۲۵۴.
- ↑ اگر به علم ما افزوده نشود علم ما تمام مىگردد. زراره گفت : عرض کردم : آیا به شما علمـى داده مىشود که رسول خدا آن را نمىداند؟ فرمـود : آگاه باش؛ همانا وقتى علمى به ما داده مـىشود، ابتدا به رسول خدا عرضه مىشود و بعد به امامان و سپس کار به ما منتهى مىشود.
- ↑ کافى جلد ۱، ۲۵۵.
- ↑ بحارالانوار جلد ۱۷، ص ۱۳۶.
- ↑ امامت.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۶۴.
- ↑ کلینی، اصول کافی، ج ۱ ص ۲۲۳.
- ↑ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۲۵.
- ↑ کلینی، کافی، ج ۱، ص ۲۴۰.
- ↑ محمد باقر مجلسی، مرآه العقول، ج ۳، ص ۱۹.
- ↑ بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
- ↑ او هماره در کاری است؛ سوره رحمان، آیه: ۲۹.
- ↑ عسکری امامخان، منشأ و قلمرو علم امام، فصل پنجم.
- ↑ رابطه الهام و تحدیث در علم امامان شیعه، فصلنامه کلام اسلامی، شماره ۹۴ ص ۶۶ - ۶۸.
- ↑ شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۸۹.
- ↑ علامه مجلسی، حق الیقین، ص۴۵.
- ↑ شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۹۰ و ۴۹۱.
- ↑ «کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر میکند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا میرود»؛ سوره سجده، آیه۵.
- ↑ «بلکه آنان از آفرینش تازه در تردیدند»؛ سوره ق، آیه۱۵.
- ↑ تمام ایشان از یک نور میباشند؛ شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۴۳۴.
- ↑ علم امام.
- ↑ هر گاه امام اراده کند به چیز جدیدی علم پیدا کند، خداوند آن را به او تعلیم میکند.
- ↑ به درستی که امام هر گاه بخواهد بداند، به او علم داده میشود.
- ↑ به درستی که در هر شب جمعه برای ما سروری هست. عرض کردم: خداوند بر سرور شما بیافزاید! آن سرور چیست؟ فرمود: هر گاه شب جمعه شود، رسول اللّه(ص) به عرش برآید و ائمه(ع) نیز همراه او برآیند و ما نیز همراه ایشان برآییم، پس ارواح ما باز نمیگردد به سوی بدنهایمان مگر به همراه علمی که استفاده کردیم و اگر این نبود، علم ما تمام میشد. بنابراین، یکی از مجاری علوم ائمه اهل بیت(ع)، علمی است هر شب جمعه به ایشان افاضه میگردد و اگر بر علم ائمه(ع) افزوده نگردد، علم ایشان تمام میشود.
- ↑ اگر بر علم ما افزوده نشود، علم ما پایان مییابد.
- ↑ از زراره نقل شده که گفت: از امام باقر(ع) شنیدم که میفرمود: اگر بر علم ما افزوده نشود، پایان میپذیرد. عرض کردم: چیزی به علم شما افزوده میشود که رسول خدا(ص) آن را نمیدانست ؟ فرمود: هر گاه علم اضافی به ما بدهند، اوّل آن را به رسول اللّه(ص) عرضه میکنند، سپس بر همه ائمه(ع) عرضه میشود تا امر به ما منتهی میگردد.
- ↑ آفاق علم امام در الکافی.
- ↑ إن الله تبارک وتعالی علمین: علما أظهر عليه ملائكته وأنبياءه ورسله ، فما أظهر عليه ملائكته ورسله وأنبياءه فقد علمناه ، وعلما استأثر به فإذا بدا لله في شئ منه أعلمنا ذلک و عرض على الأئمة الذين كانوا من قبلنا.
- ↑ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ص ۲۱۷.
- ↑ محمد باقر مجلسی، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج ۳، ص ۱۰۷.
- ↑ بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید، ص۶۴.
- ↑ اصول کافی، چهار جلدی، کتاب الحجة، ص ۳۷۴.
- ↑ وبگاه پرسمان
- ↑ مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی
- ↑ وبگاه اسلام سیتی
- ↑ چند پاسخ درباره چگونگی علم امام
- ↑ شیخ کلینی، کافی، ج۱، ص۲۴۰.
- ↑ نرم افزار مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات، وبگاه رهروان ولایت
- ↑ هرگاه بخواهند بدانند میدانند.
- ↑ وبگاه یاوران ظهور