بیتالاحزان در معارف و سیره فاطمی
مقدمه
بیت الاحزان در لغت به معنای خانه غمها است. جمعی از بزرگان مدینه به حضور امیرالمؤمنین علی(ع) آمدند و عرض کردند: فاطمه(س) شب و روز گریه میکند. شب از گریه آن حضرت خواب نداریم و روز نیز برای ما آرامش نیست. ما از تو تقاضا میکنیم که به آن حضرت بگویی یا شب گریه کند و روز آرام باشد و یا روز گریه کند و شب آرام باشد. حضرت علی(ع) فرمود: بسیار خوب با کمال احترام پیام شما را به او میرسانم. از این رو نزد فاطمه(س) رفت و او را همچنان گریان دید؛ به او فرمود: بزرگان مدینه از من تقاضا کردند که از شما بخواهم یا شب گریه کنید یا روز. فاطمه(س) گفت: «يَا أَبَا الْحَسَنِ مَا أَقَلَ مَكْثِي بَيْنَهُمْ وَ مَا أَقْرَبَ مَغِيبِي مِنْ بَيْنِ أَظْهُرِهِمْ فَوَ اللَّهِ لَا أَسْكُتُ لَيْلًا وَ لَا نَهَاراً أَوْ أَلْحَقَ بِأَبِي رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَقَالَ لَهَا عَلِيٌّ(ع) افْعَلِي يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ مَا بَدَا لَكِ ثُمَّ إِنَّهُ بَنَى لَهَا بَيْتاً فِي الْبَقِيعِ نَازِحاً عَنِ الْمَدِينَةِ يُسَمَّى بَيْتَ الْأَحْزَانِ»[۱]؛
ای ابوالحسن زندگی من در میان این مردم بسیار دردناک و اندک است و به زودی از میان آنها میروم. سوگند به خدا شب و روز به گریهام ادامه میدهم تا به پدرم رسول خدا ملحق شوم. علی(ع) فرمود: مختار هستی هر چه به نظرت میرسد، انجام بده. سپس حضرت علی(ع) برای زهرا(س) سرپناهی دورتر از خانههای مردم در قبرستان بقیع ساخت که «بیت الاحزان» یعنی خانه غمها نامیده میشد».
همچنین در این باره آمده است: «كَانَتْ إِذَا أَصْبَحَتْ قَدَّمَتِ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ(ع) أَمَامَهَا وَ خَرَجَتْ إِلَى الْبَقِيعِ بَاكِيَةً فَلَا تَزَالُ بَيْنَ الْقُبُورِ بَاكِيَةً فَإِذَا جَاءَ اللَّيْلُ أَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(ع) إِلَيْهَا وَ سَاقَهَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِلَى مَنْزِلِهَا»[۲]؛ حضرت فاطمه(س) هنگامی که صبح میشد، حسن و حسین(ع) را جلوتر از خود قرار میداد و با حال گریه به بقیع میرفت. پیوسته در میان قبور شهدا گریان بود تا اینکه هنگام شب امیرالمؤمنین نزد او میآمد و او را به خانه میبرد»[۳].
اینکه گفته میشود گریه حضرت فاطمه زهرا(س) مردم مدینه را به اعتراض واداشته بود نادرست است؛ زیرا حقیقت همان چیزی است که «فتونی» درک کرده است. او مینویسد: حقیقت این است که گریه فاطمه(س) آسایش مردم را به هم نزد؛ بلکه هیئت حاکمه را زجر میداد، چون حاکمان جدید میبایست در مسجد پیغمبر و در کنار منبر شریف آن حضرت، جایی که فقط چند متر از خانه فاطمه(س) فاصله داشت حضور داشته باشند؛ از این رو، حاکمان او را از گریه کردن منع کردند[۴]. به بست نشستن اندوهگینانه و مرارت بار حضرت زهرا(س) خواب خوش حاکمان را بر هم میزد و پایههای حکومت آنان را سست و لرزان و مردم را بیدار میساخت. از این رو، نسبت به عزاداری فاطمه(س) دست به اعتراض زدند و از علی(ع) خواستند تا او را آرام نماید که در پایان منجر به روآوری حضرت زهرا(س) به بیت الاحزان گردید و تا بیست و هفت روز پس از وفات پیامبر این چنین بود[۵].
امروزه در مدینة الرسول مکانی با همین نام مشهور است که شیعیان و پیروان فاطمه زهرا(س) از آن مکان دیدار میکنند. در روایتی آمده است که علی(ع) محلی را برای فاطمه(س) در بقیع درست کرد که بیت الاحزان نامیده شده و تا این زمان باقی و در جهت قبه حسن، عباس و ابن جبیر است و معروف به مسجد فاطمه(س) است.
همچین گفته شده است: کنار قبه عباسیه بیت فاطمه، دختر رسول الله(ص) است که معروف به بیت الاحزان میباشد که از هنگام وفات پدرش پیوسته در حزن و اندوه بود[۶].
در خصوص ویژگیهای گریهام المصائب در بهشت، مرحوم شیخ جعفر شوشتری میگوید: از حزن او پیغمبران و فرشتگان محزون میشوند و وقتی که آن حضرت میگرید هزار نبی، هزار وصی، هزار (پیامبر) مرسل، هزار شهید و هزار هزار نفر از کروبین با آن حضرت همراهی میکنند. «وَ إِنَّهَا لَتَشْهَقُ شَهْقَةً فَلَا يَبْقَى فِي السَّمَاوَاتِ مَلَكٌ إِلَّا بَكَى رَحْمَةً لِصَوْتِهَا وَ مَا تَسْكُنُ حَتَّى يَأْتِيَهَا النَّبِيُّ(ص) أَبُوهَا فَيَقُولُ يَا بُنَيَّةِ قَدْ أَبْكَيْتِ أَهْلَ السَّمَاوَاتِ وَ شَغَلْتِهِمْ عَنِ التَّسْبِيحِ وَ التَّقْدِيسِ فَكُفِّي حَتَّى يُقَدِّسُوا»[۷]؛
آن معصومه گریه بسیار بلندی میکند. همین که صدای گریهاش بلند میشود، هیچ فرشتهای در آسمان نمیماند مگر آنکه از سوزش صدای او گریه میکند و تا وقتی که حضرت گریه میکند، آنها آرام نمیگیرند؛ تا آنکه پیغمبر تشریف آورده و میفرماید: ای دختر من، اهل آسمانها را گریاندی و از تسبیح و تقدیس بازداشتی؛ آرام بگیر تا آنها به عبادتشان بپردازند».[۸]
زیارت بیت الاحزان
هر زائر شیعی، از هر نقطه دنیا که وارد مدینه منوره میگردد، پس از زیارت قبر مطهر حضرت رسول(ص) و اقامه نماز در مسجد آن حضرت و پس از زیارت قبور پاک ائمه بقیع و سایر قبور متعلق به اقوام و عشیره پیامبر اکرم عازم زیارت بیت الاحزان میشود؛ به این امید که اگر به قبر مطهر زهرای مرضیه(س) دسترسی ندارد، آن حضرت را در محل دیگری که به وی منتسب است زیارت کند و اگر نمیتواند که صورت خود را به خاک قبر یگانه یادگار رسول خدا بگذارد و ضریح مقدس آن حضرت را با اشک دیده بشوید. حداقل در جایگاهی که دخت گرامی پیامبر پس از رحلت پدر بزرگوارش و در ایام آخر عمرش، هر روز چند ساعت از وقت خویش را در آنجا به عبادت و گریه و ناله سپری مینمود، نماز بخواند و به یاد اشکهای آن حضرت اشک بریزد. اما اینک نه از چنین محلی خبری است و نه از بیت الأحزان در بقیع، اثری. منابع حدیثی و تاریخی متقن از محدثان، مورخان، نویسندگان معروف و دانشمندان مشهور از شیعه و اهل سنت در طول تاریخ آن را تأیید و تثبیت نمودهاند که نمونههایی از روایات و اعتراف مورخان را از نظر خوانندگان میگذرانیم.
از جمله منابع حدیثی که در آن از انگیزه به وجود آمدن بیت الاحزان سخن به میان آمده، خصال شیخ صدوق است که آن محدث بزرگ، در ضمن روایتی با اسناد از امام صادق(ع) نقل میکند: «وَ أَمَّا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ(ص) فَبَكَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) حَتَّى تَأَذَّى بِهَا أَهْلُ الْمَدِينَةِ فَقَالُوا لَهَا قَدْ آذَيْتِنَا بِكَثْرَةِ بُكَائِكِ فَكَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى الْمَقَابِرِ...»[۹]؛ صریحتر و روشنتر از روایت صدوق، گفتار فضه (خادمه حضرت زهرا(س)) است که مرحوم علامه مجلسی در ضمن بیان جریان مفصل شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) از زبان فضه، چنین نقل میکند که: «ثُمَّ إِنَّهُ بَنَى لَهَا بَيْتاً فِي الْبَقِيعِ نَازِحاً عَنِ الْمَدِينَةِ يُسَمَّى بَيْتَ الْأَحْزَانِ وَ كَانَتْ إِذَا أَصْبَحَتْ قَدَّمَتِ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ(ع) أَمَامَهَا وَ خَرَجَتْ إِلَى الْبَقِيعِ»[۱۰]؛ امیرمؤمنان برای فاطمه(س)، در بقیع و در خارج مدینه، خیمهای را به پا داشت که آن حضرت به همراه حسنین(ع) بدانجا میآمد و پس از گریه طولانی به خانهاش مراجعت مینمود.
توضیح اینکه به طوری که در کتب لغت آمده است، «بیت» در لغت به معنای «محل و مسکن» است خواه به شکل چادر باشد یا خانهای از خاک و گل[۱۱] و به طوری که در آینده نیز خواهیم آورد، اولین بیت و مسکنی که برای فاطمه زهرا(س) در بقیع ساخته شده، به صورت چادر و خیمه بوده است.
عدهای از علمای بزرگ و شخصیتهای علمی که در تاریخ مدینه و یا درباره زیارت بقیع مطلبی نوشتهاند، از بیت الأحزان نیز سخن گفته و وجود آن را تأیید و تثبیت نمودهاند که نظرات چند تن از آنان را به ترتیب تاریخ زندگی آنان، میآوریم:
۱. ابن شبه نمیری (۱۷۳ - ۲۶۲): قدیمیترین تاریخ موجود[۱۲] درباره مدینه منوره، تاریخ المدینه، تألیف «ابوزید عمر بن شبه النمیری»[۱۳] است. او که یکی از شخصیتهای علمی و از فقها و محدثان مورد وثوق و از مورخان مورد اعتماد، نزد علما و دانشمندان اهل سنت است، در کتاب خود، آنجا که آثار و قبور بقیع - موجود در زمان خودش - را معرفی میکند، چنین مینویسد: واخبرنی خبر ثقة قال یقال أن المسجد الذی یصلی جنبه شرقیاً علی جنائز الصبیان کان خیمة لامرئة سوداء یقال لها رقیة کان جعلها هناک حسین بن علی(ع) تبصر قبر فاطمه(س) و کان لا یعرف قبر فاطمه رضی الله عنها غیرها[۱۴]؛
شخص موثق و مورد اعتمادی بر من نقل نمود مسجدی که در طرف شرقی آن بر جنازه اطفال نماز خوانده میشود، در اصل خیمهای بوده برای زن سیاهی به نام رقیه[۱۵] که به دستور حسین بن علی(ع) در آنجا مینشست تا از قبر فاطمه(س) مراقبت کند؛ زیرا قبر فاطمه(س) را کسی به جز همان زن نمیشناخت».
از این گفتار ابن شبه که مشهود و مسموع خود را در مورد بیت الاحزان نقل نموده است، دو مطلب زیر به وضوح به دست میآید؛ یک. بیت الاحزان در دوران حسین بن علی(ع) یعنی تا سال ۶۱ هجری، مانند حال حیات حضرت زهرا(س) به صورت خیمه و چادر و محلی مشخص و معین بوده است و حسین بن علی(ع) بر حفظ آن عنایت و اهتمام داشته؛ به طوری که یکی از بانوان و ارادتمندان حضرت زهرا(س) را مأموریت داده است، در این بیت و خیمه که یادآور دوران حساس زندگی مادر بزرگوارش بوده، اقامت نموده و از آنجا حراست و نگهبانی کند و لابد بر اساس همین دید، اهتمام و به پیروی از روش آن حضرت، افرادی از اهل بیت عصمت پس از آن حضرت نیز همین روش را ادامه داده و خیمه را به ساختمان مبدل نمودهاند.
دو. بیت الاحزان پس از این دوران و در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم، دارای ساختمان بوده که «ابن شبه» را وادار نموده است کم و کیف و انگیزه به وجود آمدن این ساختمان را از افراد خبیر و مطلع جویا شود و یکی از افراد مطلع و مورد وثوق نیز تا آنجا که در این مورد اطلاع داشته با وی در میان گذاشته است، سابقه آنجا را که زمانی به صورت خیمه بوده، بازگو نموده است ولی این خیمه دقیقاً در چه تاریخی و به وسیله چه کسی به ساختمان تبدیل شده، معلوم نیست. اما مطلب دیگری که در ذیل این گفتار آمده است که اقامت آن زن در میان بیت الاحزان برای حفظ و مراقبت قبر حضرت زهرا(س) بوده است، تعلیلی است از سوی خود وی و توجیهی است متناقض و غیرقابل قبول؛ زیرا:
اولاً: خود ابن شبه در این کتاب، مانند عدهای دیگر از مورخان میگوید که علی بن ابی طالب(ع) پیکر مطهر حضرت زهرا(س) را شبانه و در داخل منزل خود دفن نمود؛ بنابراین، مراقبت از قبر آن حضرت در بقیع مفهومی ندارد.
ثانیاً: اگر قبر آن حضرت در بقیع واقع بوده و کسی به جز «رقیه» آن را نمیشناخته، باز هم مراقبت از قبر مجهول، معنا و مفهومی ندارد. به هر حال با توجه به شرایط خاص و حساس آن روز، ابهام در پاسداری از بیت الاحزان و توجیهات مختلف در اقامت یک زن در داخل آن، مستبعد نیست.
۲. فتوای امام غزالی بر استحباب خواندن نماز در بیت الاحزان: امام ابومحمد غزالی ۴۵۰ - ۵۰۵ که یکی از شخصیتهای معروف و از علما و دانشمندان اهل سنت است، در ضمن بیان وظایف زائران مدینه منوره و کسانی که به زیارت بقیع مشرف میشوند میگوید: «مستحب است که زائران، هر روز صبح، پس از زیارت قبر حضرت رسول(ص) در بقیع حضور بههم رسانند و قبور پیشوایان دینی و صحابه را که در آنجا مدفون هستند زیارت کنند».
سپس میگوید: «و مستحب است در مسجد فاطمه(س) نیز نماز بخوانند». و یستحب أن یخرج کل یوم إلی البقیع بعد السلام علی رسول الله... و یصلی فی مسجد فاطمه رضی الله عنها[۱۶].
٣. ابن جبیر، جهانگرد معروف و دانشمند اسلامی (۵۴۰ - ۶۱۴). سومین کسی که بیت الأحزان را از نزدیک زیارت و درباره آن سخن گفته است، جهانگرد معروف اسلامی «ابوالحسین احمد بن جبیر اندلسی»[۱۷] است. او که در ماه محرم سال ۵۸۰ ه. ق وارد مدینه شده و بقیع را زیارت نموده است، میگوید: «و در کنار قبه عباسیه، خانهای قرار گرفته است که به فاطمه دختر رسول خدا منتسب است، میگویند این همان خانهای است که فاطمه زهرا(س) به آنجا میآمد و در آنجا اقامت و حزن و اندوه خود را در مرگ پدر بزرگوارش ابراز مینمود»[۱۸].
۴. سمهودی[۱۹] (۸۴۴-۹۱۱) چهارمین شخصیت و مورخی که وجود بیت الاحزان را تأیید و تثبیت نموده است، مقتدا و پیشوای مورخان، نورالدین علی بن احمد سمهودی مصری است؛ شخصیتی که پس از وی هیچ مورخ و نویسندهای درباره مدینه کتابی ننوشته و هیچ گوینده و خطیبی، از تاریخ مدینه سخن نگفته، مگر اینکه به گفته او استناد جسته و از کتاب «وفاء الوفا» استمداد نموده است. او میگوید: و المشهور ببیت الحزن انما هو الموضع المعروف بمسجد فاطمة فی قبلة مشهد الحسن و العباس؛ مشهور در بیت الاحزان، همان محلی است که به مسجد فاطمه معروف و در طرف قبله حرم (امام) حسن و (جناب) عباس واقع گردیده است».
آنگاه میگوید: واظنه فی موضع بیت علی بن ابی طالب الذی کان اتخذه بالبقیع و فیه الیوم هیأة قبور[۲۰]؛ «و به عقیده من، این بیت الأحزان در محل همان بیت و مسکنی است که علی بن ابی طالب(ع) آن را در بقیع آماده ساخت و اکنون در میان آن، شکل چند قبر نیز موجود است».
۵. سِر ریچار بورتون[۲۱] (۱۸۵۳ م / ۱۲۷۶ق): سِر ریچار بورتون یکی از جهانگردان غربی است که به مکه و مدینه مسافرت نموده[۲۲] و در سیاحت نامه خود از آثار و ابنیه حجاز و از اخلاق و رسوم مسلمانان در موسم حج و از جزئیات زندگی مردم حجاز سخن گفته است. از جمله حرمها و گنبدها و بارگاههای موجود در بقیع را معرفی و با قلم خود ترسیم و تصویر نموده است. او جهانگرد انگلیسی است که در سال ۱۸۵۳ میلادی - تقریباً ۱۳۹ سال پیش - بقیع را از نزدیک مشاهده نموده و درباره بیت الاحزان چنین گفته است: «در بقیع مسجد کوچکی است که در سمت جنوبی گنبد عباس بن عبدالمطلب واقع گردیده و این مکان را بیت الأحزان نیز مینامند؛ زیرا فاطمه زهرا(س) آخرین روزهای عمر خویش را در این محل به سر میبرد و برای از دست دادن پدر عزیزش نوحه سرایی مینمود»[۲۳].
مطالبی که از آقای بورتون نقل شد، دلیل روشنی بر مشخص بودن ساختمان بیت الأحزان در زمان وی و اشتهار وجه تسمیه آن است که یک جهانگرد انگلیسی و غیرمسلمان در اندک زمان و با مختصر تماس با مسلمانان توانسته است همه این مطالب را همان گونه که در منابع محکم تاریخی و حدیثی آمده است، دریافت و در سیاحت نامه خود منعکس نماید.
۶. فرهاد میرزا[۲۴] (۱۲۹۲ ه) «فرهاد میرزا معتمدالسلطنه» که در ۱۸ ذیقعده ۱۲۹۲ ه به زیارت بقیع نایل گردیده، پس از بیان زیارت حرم ائمه بقیع و نثار فاتحه بر قبور علما که در کنار این حرم مطهر واقع بودند، میگوید: «از آنجا به بیت الأحزان رفتم و از آنجا به زیارت حلیمه سعدیه..».[۲۵].[۲۶]
بیت الاحزان در آستانه تخریب
تا اینجا همراه با تاریخ بیت الأحزان از بدو پیدایش آن، تا اواخر قرن سیزده (۱۲۹۲)، قرن به قرن حرکت نمودیم. اینک در قرن چهاردهم هجری و در آستانه تخریب بیت الأحزان که در سال ۱۳۴۴ ه واقع گردیده است قرار گرفتهایم. در این برهه محدود و مدت کمتر از نیم قرن، از میان میلیونها زائر بیت الأحزان، تعدادی از علمای برجسته و نویسندگان را میبینیم که در تألیفات خود از بیت الأحزان سخن به میان آورده و از این بنای تاریخی و اثر فراموش نشدنی یاد نمودهاند، از جمله:
۱. «ابراهیم رفعت پاشا»[۲۷] نویسنده و امیرالحاج مصری است که برای آخرین بار در سال ۱۳۲۵ ه بقیع را زیارت کرده و مشاهدات خود را درباره بیت الأحزان چنین نقل میکند: و هناک قبة تسمی قبة الحزن یقال انها فی البیت الذی آوت الیه فاطمه بنت النبی والتزمت الحزن فیه بعد وفات ابیها رسول الله و کان فی البقیع قباب کثیرة هدمها الوهابیون[۲۸]؛ در بقیع، گنبد دیگری نیز وجود دارد که قبة الحزن نامیده میشود و میگویند که این گنبد در بالای همان محل ساخته شده است که فاطمه(س) پس از رسول خدا بدانجا میآمده و حزن و اندوه خود را ابراز مینموده است؛ سپس میگوید در بقیع گنبدهای زیادی بود که وهابیها از بین بردهاند».
۲. «حاج سید احمد هدایتی»: یکی دیگر از کسانی است که در آستانه تخریب بیت الأحزان و پنج سال قبل از این حادثه تأسفبار، بیت الأحزان را زیارت نموده و در سفرنامه خود به نام «خاطرات مکه» منعکس نموده است. مرحوم «حاج سید احمد هدایتی» یکی از سادات مکرم و از اولاد محترم رسول اکرم است. وی ضمن بیان موارد و نقاط مختلفی که حضرت زهرا(س) را زیارت نموده است، میگوید: «پنجم در بیت الأحزان که در قبرستان بقیع واقع است»[۲۹].
۳. سید شرف الدین ۱۲۹۰ - ۱۳۷۷: مرحوم علامه، «سید عبدالحسین شرف الدین»، سومین کسی است که بیت الأحزان را پنج سال قبل از تخریب، زیارت و به تناسب بحثی در کتاب خود «النص والاجتهاد» به این مطلب تصریح نموده است که گفتار او را به عنوان «ختامه مسک» میآوریم: «... سپس علی بن ابی طالب(ع) در بقیع محلی را آماده ساخت که حضرت فاطمه زهرا(س) برای گریه کردن، بدانجا میآمد و بیت الأحزان نامیده میشد و شیعیان در طول تاریخ این بیت را همانند مشاهد و حرمهای مقدس زیارت مینمودند تا اینکه در این ایام که سال ۱۳۴۴ ه است، ملک عبدالعزیز بر سرزمین حجاز مسلط و با دستور وی بر اساس پیرویاش از وهابیگری، منهدم گردید و در سال ۱۳۳۹ هجری که خداوند توفیق سفر حج و زیارت پیامبر و مشاهد اهل بیتش را در بقیع بر من عنایت فرمود، بیت الاحزان را زیارت کردم». ... و کنا سنة ۱۳۳۹ تشرفنا بزیارة هذا البیت (بیت الاحزان)... فی البقیع...[۳۰].
این بود اجمالی از تاریخ بیت الأحزان و همانا کسانی که دارای فراغت کافی و دسترسی به منابع بیشتری دارند، میتوانند مطالب ارزنده و نکات جالبتری در اختیار علاقهمندان قرار دهند. اینک مطالب گذشته را به صورت چند نکته، خلاصه کرده و نتیجهگیری میکنیم:
۱. بیت الأحزان، از دوران حیات حضرت زهرا(س) تا سال ۱۳۴۴ ه، محلی مشخص و معین بوده است که شیعیان با پیروی از روش حسین بن علی(ع) در طول تاریخ، به این بیت اهمیت خاصی داده و آنجا را همانند سایر مشاهد و حرمها زیارت و در آنجا به نماز و عبادت میپرداختند و حتی امام غزالی اهل سنت نیز به نماز خواندن در این محل تشویق و توصیه نموده است.
۲. بیت الأحزان در زمان حسین بن علی(ع) دارای چادر و خیمه بوده و سپس به ساختمان مبدل گردیده است که هنگام تخریب دارای گنبد بوده است.
۳. بیت الأحزان در اصطلاح عامه، گاهی «مسجد فاطمه» و گاهی با هر دو نام و گاهی نیز «قبة الحزن» نامیده شده و نویسندگان نیز به دلخواه از هر سه نام مصطلح، استفاده نمودهاند، ولی آنچه مسلم است بیت الأحزان هیچگاه به عنوان یک مسجد واقعی شناخته نشده است. وجود چند قبر در داخل آنکه «سمهودی» اشاره نموده، دلیل و مؤید این معنا است. مؤید دیگر اینکه: در تألیفات مدینهشناسان، مانند «اخبار مدینه» ابن نجار، متوفای ۶۴۳ ه و وفاء الوفای سمهودی متوفای ۹۱۱ ه و «عمدة الأخبار» احمد بن عبدالحمید عباسی، متوفای قرن دهم هجری که همه، مساجد موجود در داخل و خارج مدینه را معرفی نمودهاند، از مسجدی به نام مسجد فاطمه، ذکری به میان نیامده است.
۴. نکته مهم اینکه: بنابر مضمون روایات، بیت الأحزان، در داخل بقیع بوده و همه مورخان بدون استثنا بر همین معنا تصریح و اضافه میکنند که در سمت جنوبی و در مجاورت حرم ائمه اهل بیت قرار داشته است.
بنابراین محلی که در سالهای اخیر در خارج بقیع، به نام بیت الأحزان معروف گردیده، با واقعیات تطبیق نمیکند و منابع حدیثی و تاریخی آن را تأیید نمینماید. در ملاقاتهای مکرری که با آقای عمروی[۳۱] شیخ العلمای حجاز در سالهای ۵۲ -۵۵ شمسی در مدینه منوره داشتم، به همین معنا تأکید و محل فعلی را موضوعی بیاساس و عملی عوامانه معرفی مینمودند[۳۲].[۳۳]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۷.
- ↑ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۷؛ شیخ عباس قمی، بیت الأحزان، ص۱۳۸.
- ↑ محمد محمدی اشتهاردی، رنجها و فریادهای فاطمه(س)، ص۲۲۴؛ شیخ عباس قمی، بیت الأحزان، ص۱۳۸.
- ↑ فتونی، ضیاء العالمین، ج۲، ص۱۴۰.
- ↑ شیخ عباس قمی، بیت الأحزان، ص۱۷۸.
- ↑ توفیق أبوعلم، أهل البیت، ص۱۶۷.
- ↑ شیخ جعفر شوشتری، فوائد المشاهد، ص۳۹۱؛ احمد متوسل، معجزات حضرت فاطمه زهرا(س) (از ولادت تا شهادت مظلومانه)، ص۱۶۱؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۲۵.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی ج۵، ص ۱۶۴۲.
- ↑ الخصال، شیخ صدوق، ابواب الخمسه؛ وسائل الشیعة، محمد بن حسن حر عاملی، ج۲، ص۹۲۲، باب ۸۷، از ابواب دفن.
- ↑ بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۷.
- ↑ البیت المسکن سواء کان من شعر او مدر؛ اقرب الموارد.
- ↑ قدیمیتر از این کتاب، تاریخ المدینة ابن زباله است که وی در سال ۱۹۹ در قید حیات بوده و در کتابهایی که تا قرن دهم در تاریخ مدینه تألیف گردیده، از جمله در وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی، عبدالرحمن بن علی بن جوزی، از تاریخ ابن زباله مطالب فراوان نقل شده است ولی متأسفانه از این کتاب در قرنهای اخیر خبری نیست.
- ↑ ابوزید عمر بن شبه نمیری فقیه و محدث و مورخ نامی در سال ۱۷۳ متولد و در سال ۲۶۲ وفات نموده است. در شرح حال ابن شبه چنین نوشتهاند: او شخصی است ادیب، فقیه، مورخ، صادق و دقیق، عالم به آثار، ناقل اخبار و صاحب تألیفات بسیار و.... ابن ندیم از وی ۱۸ کتاب معرفی میکند. در شرح حال او به فهرست ابن ندیم، وفیات الاعیان، تاریخ بغداد، ابوبکر خطیب بغدادی، تهذیب الأسماء و اللغات، تذکرة الحفاظ و لسان المیزان مراجعه شود. تاریخ ابن شبه برای اولین بار در سال ۱۳۹۹ ه. با تحقیق فهیم محمد شلتوت در چهار جزء و ۱۳۹۶ صفحه در عربستان سعودی چاپ و اخیراً در قم افست گردید. قسمت مهم جلد سوم و چهارم این کتاب به شرح زندگانی و حوادث دوران خلافت عثمان اختصاص یافته است که دلیل هواداری و علاقه شدید او به عثمان است.
- ↑ تاریخ المدینة المنورة، ابن شبه، ج۱، ص۱۰۶.
- ↑ الاصابة فی معرفة الصحابة، شهاب الدین أحمد بن علی بن حجر العسقلانی، ج۳، ص۳۰۵، با استناد به همین مطلب این بانو را نیز در ردیف سایر زنان، یکی از صحابه رسول خدا معرفی نموده است.
- ↑ احیاء علوم الدین، ابوحامد محمد غزالی، ج۱، ص۲۶۰.
- ↑ ابن جبیر از علمای اندلس و در علم فقه و شعر و نویسندگی از بارزترین دانشمندان دوران خویش و از معروفترین و قدیمیترین جهانگردان اسلامی است، او رحله و سیاحتنامه خود را چنین نامیده است. «تذکرة بالاخبار عن اتفاقات الأسفار» این کتاب قبلاً در لیدن یا لندن و اخیراً در بیروت چاپ شده است. در شرح حال ابن جبیر، رجوع شود به دایرة المعارف الاسلامیه، ج۳، ص۲۰۴ - ۲۰۷ و مقدمه رحله، چاپ لبنان، الکنی والألقاب، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۲۳۲.
- ↑ ویلی هذه القبة العباسیة بیت ینسب لفاطمة بنت الرسول یقال أنه الذی آوت الیه والتزمت فیه الحزن علی موت ابیها المصطفی، رحله ابن جبیر چاپ لیدن، ص۱۹۶ و چاپ دارالکتب اللبنانی، ص۱۴۴.
- ↑ علما و دانشمندان، سمهودی را چنین معرفی نموده اند: الشیخ نورالدین علی بن احمد سمهودی مصری شافعی، شخصیت دانشمند و مفتی مدینه، مدرس و مورخ این شهر، پیشوا و مقتدای مورخان. سلسله نسبش به حسن مثنی فرزند امام مجتبی(ع) منتهی میشود. او به سال ۸۴۴ در سمهود مصر متولد و پس از تحصیلات و حفظ نمودن قرآن و نیل به مدارج علمی در فنون مختلف، از سال ۸۷۳ در مدینه منوره متوطن و از اساتید بزرگ حرم شریف نبوی گردید، وی در تاریخ مدینه منوره سه کتاب نوشته است که یکی مفصل و جامع الأطراف به نام «اقتفاء الوفا باخبار دارالمصطفی» است که در حادثه آتشسوزی مسجد نبوی در ماه رمضان سال ۸۸۶ ه از بین رفته است. دومی «وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی» کتابی است که به قول خود سمهودی به درخواست کسی که طاعته غنم و مخالفته غرم مطالب کتاب قبلی را در این کتاب تلخیص نموده است، ولی در عین حال دارای گستردهترین و دقیقترین مطالب در تاریخ مدینه است که در هیچ یک از منابع دیگر نمیتوان به دست آورد. این کتاب در دو جلد و در ۱۴۳۵ صفحه چاپ شده است. سومی «خلاصة الوفا» است و مطالب «وفاء الوفا» را در این کتاب تلخیص نموده و این کتاب نیز چاپ شده است. سمهودی دارای تألیفات متعدد دیگری نیز است. وفات وی در سال ۹۱۱ هم در مدینه واقع گردید. در شرح حال او به شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، ابن عماد حنبلی، اعلام زرکلی، والکنی والألقاب مراجعه شود.
- ↑ وفاء الوفاء بأخبار دارالمصطفی، عبدالرحمن بن علی بن جوزی، ج۳، ص۹۱۸.
- ↑ SIR RICHARD BURTON.
- ↑ در طول تاریخ تعداد زیادی از جهانگردان غربی در قیافه مسلمانان و در زی حجاج وارد مکه و مدینه گردیدهاند و اکثر آنان نیز که از نویسندگان بودهاند، توانستهاند مشاهدات و برداشتهای خود را به صورت کتاب و سفرنامه در اختیار دیگران قرار دهند. گرچه بعضی از این نوشتهها و برداشتها توأم با مطالب خلاف واقع و نادرست و همراه با اغراض و تعصب است، ولی در عین حال، میتوان مطالب و نکات ارزشمند و پربها نیز از آنها به دست آورد که یکی از جهانگردان همان «ریچارد بورتون» انگلیسی است که در سال ۱۸۵۳ میلادی به صورت یک مسلمان افغانی به نام «عبدالله» به مکه و مدینه مسافرت کرده و در تمام مراسم حج شرکت و از همه اماکن و بقاع متبرکه دیدن نموده و به همه جزئیات پرداخته است و سفرنامه خود را در دو جلد بزرگ منتشر ساخته است. موسوعة العتبات المقدسة، جعفر خلیلی، ج۳، ص۲۶۰.
- ↑ موسوعة العتبات المقدسة، جعفر خلیلی، ج۳، ص۲۸۵.
- ↑ فرهاد میرزا معتمد السلطنه متوفای ۱۳۰۵ ه در میان شاهزادگان قاجار، از نظر علمی دارای شخصیت بارزی است که از وی شش جلد کتاب، در فنون مختلف به جای مانده از جمله آنها «قمقام ذخار» در مقتل و «هدایة السبیل» که سفرنامه حج اوست و هر دو کتاب در موضوع خود در زبان فارسی از بهترین کتابها به شمار میرود.
- ↑ هدایة السبیل، چاپ مطبوعاتی علمی تهران، ص۱۴۱.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی ج۵، ص ۱۶۸۵.
- ↑ ابراهیم رفعت پاشا، در سال ۱۳۱۸ ق فرمانده نگهبانان محمل مصری و در سال ۱۳۲۰ و ۲۱ و ۲۵ به عنوان امیرالحاج از طرف خدیو مصر به حج مشرف شده و خاطرات خود را به نام مرآت الحرمین نگارش نموده است. این کتاب به نوبه خود یکی از کتابهای سودمند است که در دو جلد در مصر چاپ و در اولین سال پیروزی انقلاب اسلامی در قم افست شده است.
- ↑ مرآت الحرمین، ایوب صبری پاشا، ج۱، ص۴۲۶.
- ↑ داستان باریافتگان: سفرنامه حج، سید احمد هدایتی، ص۱۲۹.
- ↑ النص والاجتهاد، سید عبدالحسین شرف الدین موسوی، تحقیق: أبو مجتبی، ص۳۰۲.
- ↑ آقای شیخ محمد علی عمروی شخصیت علمی و روحانی، از اهالی مدینه است که پس از تکمیل تحصیلات خود در حوزه علمیه نجف به مدینه مراجعت و تربیت و سرپرستی شیعیان مدینه و اطراف آن را به عهده گرفته است.
- ↑ برگرفته از سایت: http://www.aviny.com به نقل از نوشته: بیت الاحزان یک حقیقت فراموش ناشدنی، تألیف: محمد صادق نجمی.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، فرهنگنامه فاطمی ج۵، ص ۱۶۸۹.