آیا آگاهی از سرنوشت به نفع انسان یا به ضرر اوست؟ (پرسش)
آیا آگاهی از سرنوشت به نفع انسان یا به ضرر اوست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا آگاهی از سرنوشت به نفع انسان یا به ضرر اوست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی نویسنده کتاب «ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی» در پاسخ به این پرسش گفته است:
- «ظاهراً آگاهی از سرنوشت "فی نفسه" نه خوب است نه بد؛ گاهی امکان دارد به سود انسان باشد و گاهی به ضرر او؛ از اینرو نمیتوان برای خوب یا بد بودنِ آگاهی از سرنوشت حکم کلی صادر کرد؛ گویا خدای متعال آگاهی از سرنوشت را برای بشر مصلحت ندیده است. علت این امر شاید امتحان بشر باشد یا اینکه بخواهد او را در مواجهه با حوادث ناگهانی و پیشبینی نشدهای که برای انسان بهوجود میآید رشد دهد. البته اگر شخصی به گونهای از سرنوشت خود آگاهی پیدا کرد و از آن به درستی و در مسیر کمال خود استفاده کرد، میتواند برای او خوب باشد؛ بنابراین، بهطور مطلق نمیتوان گفت آگاهیِ از سرنوشت خوب یا بد است.
- درباره آگاهی ائمه (ع) از سرنوشت افراد باید گفت امام (ع) نیز همانند همه انسانهاست؛ با این تفاوت که مسئولیتی سنگینتر و دانش بالاتری دارند؛ همچنین باید توجه داشت که امام (ع) به وظیفه خود عمل میکنند. این آگاهی تکلیف او را سنگینتر میکند؛ حتی اگر امام بداند انجام کاری برای او ضرر مالی یا جانی دارد، آن را انجام میدهد؛ چراکه وظیفه اوست و بایستی به وظیفه خود عمل کند؛ پس امام از این آگاهی نفع شخصی نمیبرد»[۱].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر نویسنده مقاله «مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران» در پاسخ به این پرسش گفته است:
«آیهٔ ﴿قُل لاَّ أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلاَ ضَرًّا إِلاَّ مَا شَاء اللَّهُ وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَاْ إِلاَّ نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾ [۲] پاسخ روشنی به این مسئله داده است. این آیه که پس از پرسش از زمان قیامت مطرح میشود بیان میدارد که قانون هستی بر آگاهی انسان از حوادث آینده نیست و این امر بازگشت به مسئله آزمایش و اختیار انسان دارد که آیات دیگری از قرآن همانند آیات نخست سوره ملک آن را تأکید میکند. بر این اساس قانون کلی و طبیعی در نظام هستی و نسبت به انسان عدم آگاهی از سرنوشت است، این مسئله افزون بر نفی احساس جبر ، بر آموزه هایی همانند امکان بداء و مسئله اختیار انسان البته نه اختیار مطلق تأکید میکند»[۳].
|
۲. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست. |
---|
پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در اینباره گفتهاند:
«به طور کلی قضا و قدر الهی هرچند منشأ الهی دارد، اما متأثر از اختیار و سوء اختیار خود فرد بوده و به عنوان بستری محسوب میشود که فرصت و شرایط لازم را برای انسان فراهم میکند تا با خودشناسی به تکامل نهایی خود نزدیک شود. در واقع ابتلائات و موهبتها و امور مختلفی که در زندگی هر فردی رخ میدهد همگی، بُعدی از لطف و رحمت خداوند هستند که به منظور پاکسازی و تربیت انسان برای نیل به سعادت نهایی برنامهریزی شدهاند. و از طرفی همان بازتاب اعمال خوب و بد انسان هستند که به سوی او میآیند تا با تأملی بیشتر، هر انسانی خود با آنها مواجه شود. آینده انسان نتیجه افکار و کردار گذشته و حال او است، هر چند این امر به دلیل دخیل بودن هزاران سبب اعم از مراتب مختلفی از اعمال و افکار و خواستهها، بسیار پیچیده بوده و به سادگی قابل پیشبینی نیست. اما از طرفی هر فکر و عملی میتواند در این طرحی که ایجاد شده تغییراتی را ایجاد کند. "لوح محفوظ" و "لوح محو و اثبات" که در معارف دینی مورد تأکید قرار گرفته، مربوط به همین واقعیت است که هر آن، انسان میتواند سرنوشت جدیدی برای خود رقم زند. و فضل و کرم الهی، راه را برای نیل انسان به مقصد اعلا باز گذاشته است. در این میان سعی برای اطلاع از آینده و به اصطلاح سرنوشت چه سودی به حال یک انسان میتواند داشته باشد. حال آن که امتحان اصلی وقتی محقق میشود که انسان به طور طبیعی از نتایج اعمال خود مطلع شود نه از طریق پیشگویی و... . از طرفی میدانیم که اطلاع از سرنوشت محتوم جزو علم الهی بوده و هرکسی از آن اطلاع ندارد، ولی آن بخشی از پیشآمدهای آینده که در واقع فرد با شرایط فعلی برای خود رقم زده است، در شرایطی مثل رؤیا و غیره برای برخی از افراد حاصل شده، ولی این فقط به خواست الهی بوده و حکمتی خاص در آن نهفته است. اما اگر کسی به جای پرداختن به عمل و شناخت خویشتن و هماهنگ نمودن خود با عالیترین سرنوشتی که خداوند برای هر کسی مجاز دانسته است، سعی در کنجکاوی برای اطلاع از این امور داشته باشد و خصوصا این علاقه ناشی از امید و ترس نسبت به موفقیتهای صرفا مادی و دنیوی باشد، چنین فردی در واقع خود را فریب داده و آنچه در پی آن است هیچ سودی به حال او نخواهد داشت. در مواردی خاص در اثر الهام یا از طریق علم اولیای الهی، فرد به گوشهای از وقایع زندگی خود اطلاع مییابد که برای هدایت و سازندگی او مفید است. و در واقع این، مثل ارائه یک طرح پیشبینی شدهای است که فرد با اختیار خود و تأیید الهی آن را به مرحله اجرا خواهد گذاشت و در مسیر حرکت اختیاری خود با یقین و اطمینان بیشتری حرکت خواهد کرد. این امر فقط اگر در مسیری الهی اتفاق افتد، میتواند به صلاح فرد باشد، اما وقتیِ فرد نسبت به این مسیر، خود را هماهنگ ننموده و تنها تحت تأثیر خواهشهای درونی خود بوده و میخواهد از وقوع یا عدم وقوع آنها اطلاع حاصل کند، در عمل خود را دچار گرفتاریهای بیشتری خواهد نمود و تلاش برای اطلاع از آینده جز دروغ و کهانت و فالبینی و غیره نصیب او نخواهد کرد. ضمن این که به تدریج روحیه اختیار و اراده و همت و تلاش را در او، (ضمن گرایش به جبرگرایی)، تضعیف خواهد کرد و در نهایت به دلیل بیارادگی اسیر امواجی خواهد شد که او را به هرطرفی که بخواند سوق میدهند. فرد مؤمن به خدا، که اراده خود را تسلیم خداوند نموده و تمامی تلاشهای او در مسیر اطاعت از خداوند است، تنها چیزی که اطلاع از آن برایش مهم است رضایت و عدم رضایت پروردگار خویش است که آن هم به رابطه او با خدا و مقام انس و رضا و تسلیم و صبر و سایر مقامات معنوی بستگی دارد، ولی گرایش به اطلاع از سرنوشت از راههایی مختلف (از جمله کهانت، پیشگویی و فالبینی و ...)، معمولا دامنگیر کسانی میشود که تأکید بیشتری نسبت به وابستگیهای دنیوی دارند، حال آن که بود و نبود آنها برای بندگان واقعی خدا یکسان است. انحرافاتی هم که دامنگیر این افراد خواهد شد معمولا به گونهای است که فرد را دچار دور معیوبی میکند که در جریان آن به کلی از اراده و اختیار و معرفت ساقط شده و اسیر دست مدعیان کذابی خواهد شد که اینگونه افراد را بازیچه تمایلات شخصی خود قرار دادهاند»[۴]. |
پرسشهای وابسته
- آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا انسان آگاه از غیب باید عصمت داشته باشد؟ (پرسش)
- چه کسی غیر از خدا عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا همه امامان علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)
- آیا امام معصوم عالم به غیب است؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی عالم به غیب میشود؟ (پرسش)
- آیا غیر از پیامبران و امامان انسانی توان پیشگویی را دارد؟ (پرسش)
- تفاوت علم غیب خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا مقام علم غیب به غیر معصوم داده میشود؟ (پرسش)
- شرایط دستیابی غیر معصوم به علم غیب چیست؟ (پرسش)
- غیر معصوم از چه راهی میتواند به غیب آگاهی یابد؟ (پرسش)
- ادراک کدام علوم غیبی برای غیر معصوم ممکن است؟ (پرسش)
- آیا غیر معصوم وظیفه دارد به دنبال فراگیری علوم غیبی باشد؟ (پرسش)
- وظایف علمی و عملی غیر معصوم در قبال علوم غیبی چیست؟ (پرسش)
- در صورت آگاهی از برخی علوم غیبی آیا غیر معصوم اجازه انتقال آن به دیگران را دارد؟ (پرسش)
- آیا آگاهی غیر معصوم از غیب با حکمت الهی در امتحان او منافات ندارد؟ (پرسش)
- با توجه به اینکه علم غیب غیر خدا ویژه رسولان برگزیده است آگاهی غیر معصوم از برخی امور غیبی چه توجیهی دارد؟ (پرسش)
- آیا از راه غیر مشروع میتوان به علم غیب دست یافت؟ (پرسش)
- با توجه به عقیده بداء آیا بهرهمندی انسان از علم غیب به معنای برتری مخلوق بر خالق نیست؟ (پرسش)
- آیا شیطان و فرشتگان میتوانند به افکار ما آگاهی داشته باشند؟ (پرسش)
- آیا آیه ۳۰ سوره بقره مثبت علم غیب فرشتگان است؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم جز آنچه خداوند بخواهد و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید؛ من جز بیمدهنده و مژدهآور برای گروهی که ایمان میآورند نیستم؛ سوره اعراف آیه:۱۸۸.
- ↑ مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ وبگاه اسلام کوئست.